آزاده زارعی

آزاده زارعی
آزاده زارعی

آزاده زارعی (زادهٔ ۱۰ خرداد ۱۳۶۸ در اصفهان) بازیگر و منشی صحنه‌ در سینما و تلویزیون ایران است. او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ سینما است.[نیازمند منبع]

نخستین کار او بازی در نقش اول فیلم سینمایی آمین خواهیم گفت ساختهٔ سامان سالور در نقش اصغر فرشته (یک پسر) بود و ورود خود به عرصهٔ سینما را با یک نقش خاص و سخت به رخ کشید.

سپس با ایفای نقش اول سریال آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به شهرت رسید و به «باران» و نیز «سیندرلای سینمای ایران» معروف شد.

او فیلم‌های کوتاه زیادی را کارگردانی کرده و جوایز گوناگونی را نصیب خود کرده‌است. وی همچنین دستی بر قلم دارد و شاعر نیز می‌باشد.

زارعی دستی نیز در هنر قلم‌زنی روی مس و نقره و برنج و طلا دارد که این کار را از پدرش آموخته‌است و آثار خود را در گالری‌های مختلف ایرانی و خارجی به نمایش گذاشته‌است.
آزاده زارعی به ورزش نیز علاقه دارد و فوتسال بازی می کند و عضو تیم هنرمندان است .تیم مورد علاقه ی او سپاهان اصفهان است.[۱][۲][۳][۴][۵]

آزاده زارعی (زادهٔ ۱۰ خرداد ۱۳۶۸ در اصفهان) بازیگر و منشی صحنه‌ در سینما و تلویزیون ایران است. او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ سینما است.[نیازمند منبع]

نخستین کار او بازی در نقش اول فیلم سینمایی آمین خواهیم گفت ساختهٔ سامان سالور در نقش اصغر فرشته (یک پسر) بود و ورود خود به عرصهٔ سینما را با یک نقش خاص و سخت به رخ کشید.

سپس با ایفای نقش اول سریال آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به شهرت رسید و به «باران» و نیز «سیندرلای سینمای ایران» معروف شد.

او فیلم‌های کوتاه زیادی را کارگردانی کرده و جوایز گوناگونی را نصیب خود کرده‌است. وی همچنین دستی بر قلم دارد و شاعر نیز می‌باشد.

زارعی دستی نیز در هنر قلم‌زنی روی مس و نقره و برنج و طلا دارد که این کار را از پدرش آموخته‌است و آثار خود را در گالری‌های مختلف ایرانی و خارجی به نمایش گذاشته‌است.
آزاده زارعی به ورزش نیز علاقه دارد و فوتسال بازی می کند و عضو تیم هنرمندان است .تیم مورد علاقه ی او سپاهان اصفهان است.[۱][۲][۳][۴][۵]

آزاده زارعی (زادهٔ ۱۰ خرداد ۱۳۶۸ در اصفهان) بازیگر و منشی صحنه‌ در سینما و تلویزیون ایران است. او دانش‌آموختهٔ رشتهٔ سینما است.[نیازمند منبع]

نخستین کار او بازی در نقش اول فیلم سینمایی آمین خواهیم گفت ساختهٔ سامان سالور در نقش اصغر فرشته (یک پسر) بود و ورود خود به عرصهٔ سینما را با یک نقش خاص و سخت به رخ کشید.

سپس با ایفای نقش اول سریال آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به شهرت رسید و به «باران» و نیز «سیندرلای سینمای ایران» معروف شد.

او فیلم‌های کوتاه زیادی را کارگردانی کرده و جوایز گوناگونی را نصیب خود کرده‌است. وی همچنین دستی بر قلم دارد و شاعر نیز می‌باشد.

زارعی دستی نیز در هنر قلم‌زنی روی مس و نقره و برنج و طلا دارد که این کار را از پدرش آموخته‌است و آثار خود را در گالری‌های مختلف ایرانی و خارجی به نمایش گذاشته‌است.
آزاده زارعی به ورزش نیز علاقه دارد و فوتسال بازی می کند و عضو تیم هنرمندان است .تیم مورد علاقه ی او سپاهان اصفهان است.[۱][۲][۳][۴][۵]

تِهْران ( آوا راهنما·اطلاعات) پرجمعیت‌ترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیت‌ترین شهر باختر آسیا به‌شمار می‌رود. کلان‌شهر تهران نیز سومین کلان‌شهر پرجمعیت خاورمیانه است.

از دید ناهمواری‌های طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ دشتی و کوهپایه‌ایِ البرز تقسیم می‌شود و گسترهٔ کنونی آن از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافته‌است. تهران دارای اقلیم نیمه‌خشک است. در بیشتر سال‌ها، فصل زمستان نیمی از کل بارش‌های سالانهٔ تهران را تأمین می‌کند و تابستان نیز کم‌باران‌ترین فصل در تهران است.

تهران شهری با گوناگونی گروه‌های قومی است اما جمعیت خارجی آن کم است. به عنوان بزرگ‌ترین شهر فارسی‌زبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل می‌دهند و بیشتر مردم این شهر رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازده‌امامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان می‌شود. جرائم ارتکابی و مسائلی همانند نقض حقوق کودکان و زنان، از مشکلات این شهر هستند.

پیشینهٔ زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمی‌گردد و کاوش‌های باستان‌شناسی صورت‌گرفته در تهران، منجر به کشف اسکلت‌های ۷۰۰۰ سالهٔ انسان و ابزارهای سنگی شده‌است. در اوایل سدهٔ هفتم، با ویرانی شهر ری و مهاجرت مردم آن به تهران، دانش تجارت، ساخت‌وساز و شهروندی مردم ری به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد اما سرچشمهٔ شکوفایی و پیشرفت این شهر، به پایتختی آن برمی‌گردد. آقامحمدخان قاجار، بنیان‌گذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سال‌ها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. تبدیل شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و شمار کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت. با انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعه‌ای در تهران صورت نگرفت و پس از پایان این دوره، توسعهٔ پایتخت ایران ادامه یافت و تهران به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.
آزاده زارعی

تهران کانون اقتصادی ایران است و نخستین منطقهٔ صنعتی این کشور محسوب می‌شود، اما فعالیت‌های اقتصادی بین‌المللی نقش چندانی در شمار شاغل‌های آن ندارد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شهر یکی از مهم‌ترین مراکز گردشگری ایران به حساب می‌آید و دارای مجموعه‌ای از جاذبه‌های گردشگری است که شامل کاخ‌ها و موزه‌هایش می‌شود. برج آزادی نماد تهران است و از منشور کوروش بزرگ، برای نخستین‌بار در این مکان پرده‌برداری شد. برج میلاد نیز نماد دیگر تهران و بلندترین برج ایران است. تهران با میزبانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴، نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبان بازی‌های آسیایی شد و مجموعهٔ ورزشی آزادی به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین‌های آن دوران، هم‌زمان با این بازی‌ها در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ گشایش یافت.

از نظر اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شده‌است و شهرهای تجریش و ری را دربر گرفته‌است. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام می‌شود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب می‌شود و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت کرده و برای ادارهٔ شهر، قانون‌گذاری می‌کند. در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن تهیه شد که تاکنون از مهم‌ترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بوده‌است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهم‌ترین نهادهای دولتی و قضایی ایران، همانند وزارتخانه‌ها و مجلس شورای اسلامی که تهران ۳۰ نماینده در آن دارد، در این شهر واقع شده‌است. این شهر دارای دو فرودگاه بین‌المللی امام خمینی و مهرآباد است که از پررفت‌وآمدترین فرودگاه‌ها در ایران هستند.

منشأ نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و دربارهٔ ریشه‌شناسی آن، چند دیدگاه وجود دارد:

نخستین اشاره به نام تهران در نوشته‌های تاریخی، در حدود سال ۴۵۰ توسط خطیب بغدادی و در پی ثبت مرگ حافظ تهرانی در تاریخ بغداد انجام شده‌است.[۹] پس از آن نیز نام تهران به خاطر انار خوبش در فارس‌نامهٔ ابن بلخی آمده‌است.[۹]

روستایی که پیش‌درآمد شهر تهران بوده‌است، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پس از اسلام نام آن معرب گردیده‌است و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافی‌دانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نموده‌اند. هم‌زمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، به‌مرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۰]

تهران پیشینه‌ای طولانی دارد و باستان‌شناسان بر این باورند که زندگی در این منطقه به دوران نوسنگی برمی‌گردد.[۱۱] در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقهٔ مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد؛ در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.[۱۲][۱۳]

در برخی نوشته‌های پارسیگ، ری به عنوان زادگاه زرتشت معرفی شده‌است.[۱۴][۱۵] همچنین در درگیری میان داریوش سوم و اسکندر مقدونی، اسکندر و سپاهیانش برای چند روز در این منطقه توقف داشتند.[۱۶]

در نوشته‌های تاریخی از تهران به عنوان منطقه‌ای خوش آب و هوا و پر از باغ‌های میوه یاد شده‌است.[۱۷] در اوایل قرن هفتم بر اثر حملهٔ چندبارهٔ مغول‌ها به ری و رخدادهایی همانند زلزله، ری که از شهرهای پرآوازهٔ آن دوران بود، ویران گشت، بسیاری از مردمش کشته شدند و گروه‌هایی از آن‌ها نیز به دیگر نقاط پناه بردند؛ تهران یکی از محل‌هایی بود که پناهگاه مردم ری شد که این در کنار انتقال دانش ساخت‌وساز، تجارت و شهروندی مردم ری به تهران، توانست آغاز فصل تازه‌ای برای پیشرفت تهران باشد.[۱۸]

در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد. در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. این کار که برای پشتیبانی از پایتخت آن زمان کشور، قزوین صورت گرفت، بر اهمیت تهران افزود؛ پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسهٔ خانم به دستور مهین‌بانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.[۱۹][۲۰]

پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغان‌ها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغان‌ها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت؛[۱۹][۲۰] پیشینهٔ محله‌هایی نظیر چاله‌میدان و عودلاجان نیز به این دوران برمی‌گردد.[۲۰]

تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریم‌خان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد؛[۲۱] او برای مدت کوتاهی تهران را به عنوان پایتخت برگزید اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیست‌محیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.[۲۲]

آقامحمدخان، بنیان‌گذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سال‌ها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند.[۱۹][یادداشت ۲] در آن زمان جمعیت تهران از بیست‌هزار تن فراتر نمی‌رفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.[۱۹]

از دلایلی که آقامحمدخان، تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزید، می‌توان به موقعیت راهبردی جنگی، خودکفایی تولیدی و اقتصادی تهران آن زمان، نزدیکی به گرگان (مرکز ایل قاجار) و نزدیکی به ری اشاره کرد.[۲۳][۲۴] پایتخت ایران در زمان قاجاریه پیشرفت قابل توجهی داشت. فتحعلی‌شاه و محمدشاه قاجار اقدامات مهمی در راستای بهبود وضعیت پایتخت انجام دادند؛ با این حال تغییرات بنیادین شهر تهران در دوران ناصری انجام شد؛ این دوران که با اقداماتی همچون تأسیس ادارات، بیمارستان دولتی، دارالفنون، بهبود اساسی راه‌های اصلی و طرح نقشهٔ جدید شهر همراه بود، باعث شد تهران به بزرگ‌ترین شهر ایران با ۲۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت تبدیل شود.[۲۵]

تبدیل‌شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۵]

در سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت مؤسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستان‌های امروزی آغاز گردید. ورزشگاه امجدیه، موزهٔ ایران باستان و کتابخانهٔ ملی نیز در همین سال‌ها تأسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابان‌ها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمان‌هایی جدید با معماری نوین غربی چهرهٔ پایتخت را دگرگون کردند.[۲۶]

گام‌های مهم صنعتی‌شدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانه‌های سیمان، بلورسازی، چیت‌سازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند؛ ایستگاه راه‌آهن نیز در همین دوران گشایش یافت.[۲۶]

دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

نمایی از ورزشگاه امجدیه

ساختمان موزهٔ ملی ایران

مجلس شورای ملی، سال ۱۳۳۴

ساختمان تلگرافخانه در میدان توپخانه در دههٔ ۱۳۳۰

در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد.[۲۷] رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژه‌های توسعه‌ای شد.[۲۸]

نوگرایی، نیازهای تازه، گرد هم آمدن نخبگان اجتماعی و خواست هیئت حاکمه برای ایجاد آرمان‌شهری که همانند پایتخت‌های کشورهای پیشرفتهٔ غربی باشد، ذهنیت تحول شهری را در تهران به وجود آورد.[۲۵]

روند توسعهٔ تهران با ایجاد شهرک‌های تهران‌پارس و نارمک در شرق و تهران‌ویلا، شهرآرا و گیشا در غرب ادامه یافت. همچنین صنایع تازه و فرودگاهی در غرب و تأسیسات ترابری در جنوب گسترش یافتند. احداث اتوبان‌های پارک وی، شاهنشاهی، افسریه، ایوبی و همچنین احداث شهرک‌های جدید اکباتان، لویزان، غرب، شوش و ده‌ها کوی مسکونی دیگر در این دوره انجام شد. در این دوره تهران به سرعت به یک کلان‌شهر بین‌المللی تبدیل شد.[۲۹] برنامه‌های توسعهٔ تهران بسیار گسترده بودند و این شهر یکی از شهرهای موفق آسیایی آن دوران بود.[۲۵]

مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲٫۷ میلیون نفر می‌رسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمین‌های جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکه‌ای از آزادراه‌ها و بزرگراه‌ها را نیز پیشنهاد کرد. ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمائیان مسئولیت این طرح را برعهده داشتند.[۳۰]

در جریان تدارک جشن‌های ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران، طرح نماد تهران به مسابقه گذاشته شد. برندهٔ مسابقه، حسین امانت، در نهایت برج شهیاد (آزادی) را که هم‌اکنون از برج‌های معروف جهان است، طراحی کرد.[۳۱] همچنین از منشور کوروش بزرگ، نخستین نوشتار حقوق بشری جهان، برای نخستین‌بار در برج شهیاد پرده‌برداری شد.[۳۲]

تأسیس دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی متعدد در این دوران توانست اوضاع آموزشی تهران را بسیار بهتر کند.[۳۳][۳۴] برای دادن وجههٔ ورزشی بهتر به پایتخت نیز، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران افتتاح شد.[۳۵] این مسابقات، به عنوان نخستین رویداد بین‌المللی مهم ورزشی در تهران برگزار شد؛ همچنین این برای نخستین‌بار بود که بازی‌های آسیایی در خاورمیانه برگزار می‌شد و ورزشگاه آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های جهان، میزبان اصلی این بازی‌ها بود.[۳۵][۳۶]

خیابان فردوسی در اوایل دههٔ ۱۳۴۰

نمایی از بلوار الیزابت (بلوار کشاورز پسین) در دههٔ ۱۳۵۰

بلوار کریم‌خان زند در دههٔ ۱۳۵۰

نمایی از ساختمان پلاسکو در دههٔ ۱۳۵۰

حسین امانت در میدان آزادی

انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیمایی‌ها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد.[۳۷][۳۸][۳۹] همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.[۴۰][۴۱] دفاع از تهران در آن دوران برعهدهٔ سامانهٔ ضدهوایی بود.[۴۲]

پایتخت ایران دورانی دارای تنش را در دهه‌های اخیر گذراند که برای کل کشور پیامدهایی داشته‌است.[۴۳] گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا (۱۳۵۸)، انفجار در دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۰)، حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸)، تظاهرات‌های ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ۲۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ نمونه‌هایی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی دهه‌های گذشته در تهران هستند.

در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعه‌ای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعهٔ پایتخت با ساخت راه‌ها و فضای سبز ادامه یافت.[۴۴] برج میلاد از مهم‌ترین نمادهای توسعهٔ تهران در دهه‌های گذشته‌است که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.[۴۵][۴۶]
آزاده زارعی

بحث انتقال پایتخت نیز در دوران جمهوری اسلامی مطرح شده‌است. تمرکززدایی، حل مشکلات تهران و پیشگیری از مشکلات امنیتی و ناشی از زمین‌لرزه، از دلایل موافقان این کار هستند. انتقال پایتخت مخالفانی دارد که شامل دولت حسن روحانی نیز می‌شود؛ اجرایی نبودن، پابرجا بودن مشکلات تهران، هزینهٔ زیاد و وجود نداشتن زیرساخت در دیگر شهرها، از دلایل مخالفان این کار هستند.[۴۷][۴۸]

تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.[۴۹][۵۰] این موضوع توانست به شکل‌گیری کلان‌شهر تهران کمک کند و تهران را به یکی از بزرگ‌ترین کلان‌شهرهای خاورمیانه تبدیل کرد.[۵۱] افزایش جمعیت با وجود اینکه به شکل‌گیری کلان‌شهر تهران کمک کرد، در کنار ناکارآمدی مدیریت شهری بر مشکلات آن نیز افزود؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک از این دسته مشکلات هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]

تهران در پهنه‌ای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنه‌های جنوبی البرز گسترده شده‌است و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۵۵][۵۶] از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقهٔ طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقهٔ عرض شمالی قرار دارد.[۵۷] گسترهٔ کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافته‌است؛ این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش می‌یابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راه‌آهن که ۱۵ کیلومتر پایین‌تر است، ۱۱۰۰ متر است.[۵۸]

از دید ناهمواری‌های طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ کوهپایه‌ای و دشتی تقسیم می‌شود. از کوهپایه‌های البرز تا جنوب شهر ری، تپه‌های کوچک و بزرگ پرشماری وجود دارند.[۵۸]

تهران دارای اقلیم نیمه‌خشک است.[۵۹] شمال شهر به دلیل ارتفاع بیشتر، خنک‌تر از دیگر مناطق شهر است. همچنین بافت نامتراکم، وجود باغ‌های کهن، بوستان‌ها، فضای سبز حاشیهٔ بزرگراه‌ها و کم بودن فعالیت‌های صنعتی در شمال شهر کمک کرده‌اند تا هوای مناطق شمالی به‌طور متوسط ۲ تا ۳ درجهٔ سانتی‌گراد خنک‌تر از مناطق جنوبی شهر باشد.[۵۸]

مسیر اصلی و جهت باد غالب شهر تهران، شمال غرب به جنوب شرق است.[۶۰] دیگر جریان‌های هوایی که در محدودهٔ شهر تهران می‌وزند عبارت‌اند از:

جریان‌های هوایی، اثرگذاری زیادی در آب‌وهوای تهران دارند. وزش باد غالب از سمت غرب سبب می‌شود که غرب شهر همواره در معرض هوای تازه قرار گیرد؛ با وجود اینکه این باد دود و آلودگی نواحی صنعتی غرب را به همراه می‌آورد، وزش شدید آن می‌تواند هوای آلوده را از شهر تهران بیرون ببرد.[۵۸]

در بیشتر سال‌ها، فصل زمستان نیمی از کل بارش‌های سالانهٔ تهران را تأمین می‌کند. اسفند پرباران‌ترین ماه سال است و حدود یک‌پنجم از بارش سالانه در آن صورت می‌گیرد. تابستان نیز کم‌باران‌ترین فصل و شهریور خشک‌ترین ماه سال در تهران است. میانگین بارش سالانهٔ شهر در مناطق شمال و جنوب گاهی بسیار تفاوت دارد.[۵۸] در محدودهٔ تهران بین ۲۰۵ تا ۲۱۳ روز هوای صاف تا کمی ابری وجود دارد.[۶۲]

یکی از شدیدترین بارندگی‌های تهران در ۱ اردیبهشت ۱۳۴۱ روی داد و این بارش ۱۰ ساعت طول کشید؛ هواشناسی نیز اعلام کرد میزان بارش یک روز تهران معادل شش سال بوده‌است.[۶۳]

تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمین‌لرزه آسیب‌پذیر است.[۶۴] بررسی‌های زمین‌شناسی انجام شده بیانگر آن است که شهر تهران روی گسل‌های زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساخت‌وسازهایی نیز در حریم یا روی گسل‌های بزرگ و لرزه‌خیز انجام شده‌است. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگی‌هایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسل‌های بزرگ، دچار لغزش و جابه‌جایی شوند. با بررسی زمین‌لرزه‌های روی داده در گسترهٔ تهران و پیرامون آن، زمین‌لرزه‌هایی به بزرگی ۷٫۷ درجهٔ ریشتر را می‌توان یافت. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که گسل‌های مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشته‌اند.[۵۸]

کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمین‌لرزهٔ بزرگ تهران مدت زیادی می‌گذرد، خطر رخ دادن زمین‌لرزه‌ای بزرگ در تهران افزایش می‌یابد.[۵۸][۶۵] پیش‌بینی زلزله‌هایی تا ۸ ریشتر در تهران شده‌است و تمام مناطق، حتی آن‌هایی که روی گسل نیستند نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیب‌پذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمین‌لرزه، از سوی کارشناسان رد شده‌است.[۶۵]

وضعیت نامناسب مدیریت بحران شهر تهران و احتمال رفتار نامناسب شهروندان هنگام رخ دادن خطرات طبیعی، باعث نگرانی‌هایی شده‌است.[۶۶] «قفل شدن شهر» که بر اثر خروج مردم از محلهٔ خود و ایجاد ترافیک هنگام زمین‌لرزه رخ می‌دهد نیز می‌تواند کار امداد و نجات را با مشکل روبرو سازد.[۶۵]

از سیل نیز توسط مقامات شهری تهران به عنوان خطری جدی یاد شده‌است.[۶۷] اختلاف ارتفاع زیاد، ساخت‌وساز در حریم یا بستر رودها و مسیل‌ها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانه‌هایی نظیر رودخانهٔ کرج، مسیل‌های پرشمار دیگر و قرارگرفتن شهر در پای کوه از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.[۶۸][۶۹]

تهران شهری برنامه‌ریزی شده‌است که توسعهٔ آن مهار و سعی در هدایتش می‌شود. همچنین ساخت‌وساز در تهران کنترل شده و برای ساختمان‌های بلند شرایط و قوانینی تهیه شده‌است.[۷۰]

نخستین طرح جامع تهران، در سال ۱۳۴۷ با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد. این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهم‌ترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بوده‌است. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسل‌های تهران برای ساخت‌وساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمین‌های ساخته نشده‌ای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساخت‌وساز در این گونه زمین‌ها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.[۷۱]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال به‌طور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهه‌های گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلان‌شهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعه‌ای از ضوابط و بخشنامه‌ها صورت گرفته‌است.[۷۱]

شهر بافت فرسوده‌ای نیز دارد که در برابر زمین‌لرزه بسیار آسیب‌پذیر است.[۷۲] تسهیلات و طرح‌هایی برای نوسازی و بهبود وضعیت بافت‌های فرسوده ارائه شدند که در بسیاری از موارد، با عدم استقبال مالکان و سرمایه‌گذاران روبرو شده‌اند.[۷۳][۷۴]

تهران به دلیل پایتخت بودن و تمرکز بنیادهای سیاسی و اقتصادی در آن، نسبت به دیگر شهرهای ایران، زودتر با مظاهر نوگرایی و به تبع آن با معماری نوین آشنا شد. این آشنایی در دوران قاجار و به خصوص دورهٔ ناصرالدین‌شاه آغاز شد اما در عمل، در دوران پهلوی بود که جنبه‌های زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد و چهرهٔ شهر را دگرگون ساخت.[۷۵]

در دوران رضاشاه، معماران و دانش‌آموختگان مطرح اروپایی نقش مهمی در دگرگونی چهرهٔ شهر داشتند. بعدتر سبک تازه‌ای از معماری ایران باستان وارد تهران شد. این سبک در برخی پروژه‌ها، در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازی‌ها از معماری باستانی ایران الهام گرفته بود؛ این سبک در ساختمان‌های اداری و مهم آن زمان تهران استفاده شد.[۷۵]

چند چهرهٔ شاخص ارمنی، تعدادی از مهم‌ترین ساختمان‌های دولتی، عمومی و خانه‌های شخصی را در تهران طراحی کرده‌اند. وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و اوژن آفتاندلیانس از جمله این معماران مشهور هستند. برای نمونه ساختمان اصلی بانک سپه و سینما رودکی از وارطان هوانسیان و کاخ دادگستری و کاخ شهربانی از آثار گابریل گورکیان هستند.[۷۵][۷۶]

هم‌اکنون نیز طرح گسترش معماری ایرانی و اسلامی در برنامه‌های پیش رو، برای هویت‌دهی به تهران قرار دارد.[۷۰]

تهران شهری با گوناگونی گروه‌های قومی است اما جمعیت خارجی آن بسیار کم است.[۷۷] تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار تن داشت و اکنون به یکی از پرجمعیت‌ترین کلان‌شهرهای خاورمیانه تبدیل شده‌است.[۵۱][۷۸] بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت دارد.[۷۹] تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیت‌ترین شهر باختر آسیا به‌شمار می‌رود.[۸۰] میزان رشد جمعیت در تهران، سالانه ۱/۷۹ درصد است.[۸۱] میزان باسوادی نیز در تهران بالاست.[۸۱]

شهر تهران جمعیت سال‌خورده‌تری نسبت به ایران و استان تهران را در خود جای داده‌است. پراکندگی گروه‌های سنی در تهران یکنواخت نیست و مناطق شمالی دارای جمعیتی با میانگین سنی بالاتری هستند. مناطق حاشیهٔ شهر نیز دارای جمعیت جوان‌تری هستند.[۸۲]

تحولات جمعیتی تهران به عنوان پایتخت، پس از سال ۱۳۰۰ شامل چهار دورهٔ برجسته می‌شود:[۸۳]

بر اساس آمار سال ۱۳۸۵، استان‌هایی که بیشترین مهاجر را به تهران فرستاده‌اند، شامل استان مرکزی با ۲۱/۹ درصد، استان تهران با ۱۵/۷ درصد، استان اصفهان با ۵/۷ درصد و استان آذربایجان شرقی با ۵/۴ درصد از کل مهاجران وارد شده به تهران می‌شود. فراگیرترین دلایل مهاجرت به تهران نیز پیروی از خانواده، جستجوی کار و تحصیل بوده‌است.[۸۵] مقایسهٔ نتایج آمار سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ نیز گویای این است که از میزان رشد مهاجرت به مناطق ۲۲ گانهٔ شهر کاسته شده‌است. در میان مناطق تهران، منطقهٔ ۵ بیشترین و منطقهٔ ۱۶ کمترین شمار مهاجران را جای داده‌است.[۸۶]

جمعیت خالص افزوده‌شده به تهران در دهه‌های گذشته، بیش از پنج میلیون نفر است، که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی گسترده‌ای داشته‌است. براساس شش دوره سرشماری انجام شده، جمعیت تهران از سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ حدود پنج برابر شده‌است و این رشد در شهرهای اطراف، بیشتر از شهر تهران بوده‌است؛ در کل، رشد شهر تهران طی دهه‌های اخیر در حال کاهش بوده و بیشتر بر جمعیت پیرامون آن افزوده شده‌است.[۸۳]

اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل می‌دهند؛ پس از آن‌ها، به ترتیب، آذری‌های ایرانی و مازندرانی‌ها بزرگ‌ترین اقلیت‌های قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیت‌های کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند.[۸۷][۸۸] تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجی‌های ساکن آن را افغانستانی‌ها و پس از آن، پاکستانی‌ها و عراقی‌ها تشکیل می‌دهند.[۷۷][۸۹][۹۰]

تهران بزرگ‌ترین شهر فارسی‌زبان جهان است.[۹۱] ۹۸ درصد تهرانی‌ها زبان فارسی را می‌فهمند و ۱۰ درصد از آن‌ها توان گفتگو به حداقل یکی از زبان‌های رایج جهان را دارند.[۹۲] لهجهٔ تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کم‌رنگ شد و تغییراتی یافت.[۹۳] لهجهٔ تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بوده‌است.[۹۴] در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز متأثر از تاتی بود.[۹۵]

بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشور، اسلام با مذهب شیعهٔ دوازده‌امامی است؛ وضعیت دین مردم تهران نیز مجموعاً همانند شرایط کلی دین در ایران است و بیشتر مردم این شهر، رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازده‌امامی هستند.[۹۷][۹۸] دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان می‌شود.[۹۹][۱۰۰]

افراد زرتشتی، مسیحی و یهودی تنها اقلیت‌های دینی تهران و ایران هستند که در حد قانون در انجام آیین دینی خود آزادند.[۱۰۱] همچنین برخی اقلیت‌های دینی، همانند زرتشتیان، دارای انجمن و مدارس اختصاصی خود در تهران هستند.[۱۰۲] مراکز مذهبی ساخته شده در شهر نیز شامل مسجد، کلیسا، کنیسه و نیایشگاه‌های زرتشتی می‌شود.[۱۰۳]

حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که بیشتر آمار جرم در تهران، به ترتیب، مربوط به دزدی، مواد مخدر و درگیری‌های خیابانی بوده‌است.[۱۰۴] بیشتر دزدی‌های ثبت شده در ایران، متعلق به تهران هستند.[۱۰۵][۱۰۶] از معتادان متجاهر نیز به عنوان یکی از مشکلات مردم و شهر تهران یاد می‌شود؛ به گزارش خبرگزاری تسنیم، این افراد عامل برخی دزدی‌ها و خرده‌فروشی مواد مخدر در سطح شهر هستند.[۱۰۷] خشونت و درگیری‌های خیابانی در پایتخت ایران، باعث نگرانی کارشناسان شده‌است که برخی دلایل آن را نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات شهری تهران و عدم اطمینان به آینده می‌دانند.[۱۰۸][۱۰۹]

مشکلات اجتماعی تهران و فقر باعث شده‌است که حقوق کودکان این شهر نادیده گرفته شود. مشکلات کودکان تهران شامل اجبار به ازدواج، اعتیاد پدر و مادر، بدسرپرستی، فرار از خانه، بی‌شناسنامگی، کار، سوءتغذیه و خشونت‌های جسمی، روحی و جنسی می‌شود.[۱۱۰]

کودکان کار در شهر تهران به سه دستهٔ ایرانی، افغانستانی و ایرانی کولی تقسیم می‌شوند. نتایج تحقیقاتی که در سال ۱۳۹۵ منتشر شد، نشان می‌دهد که بسیاری از این کودکان حاصل عدم پیروی از سیاست‌های جمعیتی هستند و در خانواده‌هایی پرجمعیت زندگی می‌کنند. همچنین بر اساس همین تحقیقات، مشخص شد که بیشترین تراکم کودکان برای کار در خیابان، به ترتیب، در منطقهٔ ۲، منطقهٔ ۱۲ و منطقهٔ ۱ است.[۱۱۰] بسیاری از کودکان کار تهران نیز مسیری طولانی را از محل زندگی خود تا محل کارشان طی می‌کنند.[۱۱۰]

تجمعات فعالان حقوق زنان در تهران به شکلی خشونت‌آمیز سرکوب می‌شود و گزارش‌هایی از بازداشت حاضران در تجمعات منتشر شده‌است.[۱۱۱][۱۱۲] بانوان تهرانی در صورت نداشتن پوشش اسلامی، جریمه یا دستگیر می‌شوند. پلیس تهران سابقهٔ برخورد با رانندگان بدحجاب را نیز دارد. در سال ۱۳۹۷، ویدئویی از خشونت یک مأمور گشت ارشاد علیه یک دختر تهرانی به خاطر پوشاکی که بر تن کرده بود، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و بازتابی جهانی داشت.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]

تلاش‌های شهروندان تهرانی در مقابله با حجاب اجباری، با خشونت از سوی نیروهای نظامی و شبه‌نظامی پاسخ داده می‌شود. در دی‌ماه ۱۳۹۶، اعتراضات علنی به حجاب اجباری در خیابان انقلاب تهران توسط ویدا موحد آغاز شد؛ پس از آن، دیگر دختران نیز در مناطق مختلف خیابان انقلاب و در دیگر خیابان‌ها و شهرهای ایران، با رفتن روی بلندی و برداشتن پوشش سر، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. گزارش‌هایی نیز از دستگیری و ضرب‌وشتم دختران خیابان انقلاب وجود دارد که با انتقاد سازمان‌های مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر روبه‌رو شده‌است.[۱۱۶][۱۱۷]

تهران کانون اقتصادی ایران است.[۹۸] همچنین این شهر به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینه‌های گوناگون دارد و اولین منطقهٔ صنعتی کشور محسوب می‌شود. فعالیت‌های اقتصادی بین‌المللی با وجود پایتخت بودن، تاریخ و بزرگی تهران نقش چندانی در تعداد شاغل‌های آن ندارد.[۱۱۸]

بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.[۱۱۹] صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومهٔ تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد.[۱۲۰] مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد.[۱۲۱] ایران خودرو نیز به عنوان بزرگ‌ترین خودروساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.[۱۲۲][۱۲۳]

جوانان تهران درگرفتن کار و فرصت‌های اقتصادی مشکلاتی دارند.[۹۸] طبق اعلام عیسی فرهادی، فرماندار وقت تهران در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری تهران ۱۱/۵ درصد است و با توجه به میزان مهاجرت بیکاران به تهران، کاهش آن سخت است.[۱۲۴]

طبق آمار سال ۱۳۹۴، ردیف مسکن، آب، برق و گاز، با سهمی معادل ۴۹/۹ درصد، بیشترین سهم از متوسط هزینهٔ ناخالص یک خانوار ساکن تهران را به خود اختصاص داده‌است؛ پس از آن نیز ردیف خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها با سهم ۱۵/۷ درصدی قرار دارد.[۱۲۵]

بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگ‌ترین بازار بورس ایران، در سال ۱۳۴۶ و بر پایهٔ قانون مصوب اردیبهشت ۱۳۴۵ تأسیس شد.[۱۲۶] به عنوان یک رکورد، شاخص کلی آن در ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ به بالای ۱۰۲ هزار و ۴۵۲ واحد رسیده بود.[۱۲۷] همچنین به عقیدهٔ بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی ایران، سیاست‌های خارجی حکومت و بهای نفت و ارزهای خارجی از عوامل تأثیرگذار بر این بازار هستند.[۱۲۸]

با وجود مراکز خرید نوین در شهر، بازار تهران به عنوان بازاری قدیمی که در مرکز شهر و در منطقهٔ ۱۲ شهرداری تهران قرار دارد، همچنان دارای اهمیت بالای اقتصادی در تهران و کشور است.[۱۲۹][۱۳۰]

تهران یکی از مهم‌ترین مراکز گردشگری ایران به حساب می‌آید و دارای مجموعه‌ای از جاذبه‌های گردشگری است که شامل کاخ‌ها و موزه‌هایش می‌شود.[۱۳۱][۱۳۲] میدان و برج آزادی، برج میلاد، پل طبیعت و کاخ گلستان از جاذبه‌های گردشگری مهم شهر تهران هستند.[۱۳۳]

تهران در سال ۲۰۰۹ میلادی، میزبان ۶۴۶ هزار گردشگر خارجی بود و در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۱/۱۱ میلیون تن تغییر یافت. افزایش پیوستهٔ ورود گردشگران خارجی به این شهر باعث شد آمار این گردشگران در سال ۲۰۱۵ به ۱/۵۱ میلیون تن برسد. عراقی‌ها بیشترین درصد مسافران خارجی تهران را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تشکیل می‌دادند. حدود ۳۰۵ هزار عراقی در سال ۲۰۱۲ در تهران اقامت شبانه داشتند که این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۴۸۷ هزار تن رسید. پس از عراقی‌ها، آذربایجانی‌ها دومین گروه مسافران وارد شده به تهران بوده‌اند.[۱۳۴]

در سال ۲۰۱۲، ۱۹۶ هزار گردشگر آذربایجانی به تهران سفر کردند و این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۳۲۰ هزار نفر رسید. افغانستان نیز در سال ۲۰۱۶ با فرستادن ۱۵۶ هزار گردشگر با اقامت شبانه به تهران، در ردهٔ سوم مبادی برتر تهران قرار گرفته بود که پس از آن، ترکیه و ترکمنستان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴۳ هزار تن از شهروندان ترکیه و ۷۵ هزار تن از شهروندان ترکمنستان به تهران سفر کردند و دارای اقامت شبانه در این شهر بودند.[۱۳۴]

تهران با جذب ۱/۶۴ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۶ میلادی، یکی از مهم‌ترین شهرهای خاورمیانه در زمینهٔ گردشگری بوده‌است. همچنین تهران پس از شهرهای دبی، ژوهانسبورگ، ریاض و ابوظبی، در رتبهٔ پنجم از دیدگاه شمار ورود گردشگران خارجی در سال ۲۰۱۶ در مناطق آفریقا و خاورمیانه قرار داشت و گردشگران خارجی تهران در این سال، نیم میلیارد دلار هزینه‌کرد داشته‌اند.[۱۳۴]

تهران دارای دو فرودگاه بین‌المللی مهرآباد و امام خمینی است که از پررفت‌وآمدترین فرودگاه‌ها در ایران هستند.[۱۳۵] فرودگاه مهرآباد که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، در بخش غربی تهران قرار دارد و نام آن از روستای مهرآباد که پیش‌تر در آن منطقه وجود داشت، گرفته شده‌است.[۱۳۶] بر اساس آمار اردیبهشت ۱۳۹۷، فرودگاه مهرآباد بیشترین عملکرد را میان فرودگاه‌های ایران داشت؛ همچنین تا همین زمان، این فرودگاه بیش از ۳۰ درصد از پروازهای ایران را به خود اختصاص داده بود.[۱۳۷]

فرودگاه امام خمینی نیز در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی تهران و در زمینی به وسعت ۱۳٫۵ هزار هکتار ساخته شده‌است.[۱۳۸] پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی ایکائو داده شد و گشایش اولیهٔ آن نیز در سال ۱۳۸۳ انجام شد.[۱۳۹] این فرودگاه بر اساس آمار آبان ۱۳۹۶، بیشترین سهم را از پروازهای خارجی در میان فرودگاه‌های ایران داشته‌است.[۱۴۰]

تهران دارای چهار پایانهٔ مسافربری شرق، غرب، بیهقی (میدان آرژانتین) و جنوب است. خدمت اتوبوس‌ها به شهروندان تهرانی دارای پیشینه‌ای طولانی است. در سال ۱۳۰۵، تعدادی اتوبوس از شوروی خریداری شد و در ۸ خط اتوبوسرانی خصوصی از آن‌ها استفاده شد؛ مسیر نخستین خط احداث‌شده نیز، از سبزه میدان تا کارماشین بود.[۱۴۱]

پس از گذشت سال‌ها از خدمت‌رسانی اتوبوس‌ها در شهر تهران، برای نخستین‌بار در سال ۱۳۲۰ بود که نظم قابل قبولی در استفاده از آن‌ها شکل گرفت و تا سال ۱۳۳۵ تعداد خطوط به ۳۸ خط رسیده بود. شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، در سال ۱۳۳۵ به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران تأسیس شد.[۱۴۱]

اتوبوس برقی تهران، در سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان تنها نمونه از این سامانه در ایران، گشایش یافت.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۵، اتوبوس برقی تهران شامل پنج خط می‌شد که همگی از میدان امام حسین آغاز می‌شدند.[۱۴۳]

ایجاد و گسترش سامانهٔ اتوبوس تندرو تهران، به عنوان یکی از ارکان نوسازی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، از سال ۱۳۸۵ در دستور کار مدیریت ترابری شهر و شرکت واحد قرار گرفته‌است.[۱۴۴]

بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، اتوبوسرانی تهران با مشکلاتی از قبیل فرسودگی و کمبود تعداد اتوبوس‌های فعال روبرو است که این موضوع می‌تواند باعث افزایش آلودگی هوا و کاهش کیفیت خدمات به شهروندان شود.[۱۴۵]

تهران دارای شبکهٔ متراکم بزرگ‌راهی است و این شبکه توسط گروهی گسترده از خیابان‌ها و جاده‌ها همراهی می‌شود. بزرگ‌راه آزادگان طولانی‌ترین بزرگ‌راه تهران با داشتن ۳۶/۴ کیلومتر طول است.[۱۴۶]

سفر با خودروی شخصی در تهران رایج است و شهروندان تمایل زیادی به استفاده از خودروی شخصی دارند.[۱۴۷] ترافیک تهران نیز وضعیت مناسبی ندارد و گاهی بحرانی خوانده شده‌است. پس از ماه مهر نیز معمولاً وضعیت ترافیکی شهر به دلیل افزایش سفرهای محصلان بدتر می‌شود.[۱۴۸][۱۴۹]

شمار خودروها و وسایل نقلیهٔ شخصی در شهر تهران به صورت روزافزون در حال افزایش است و این موضوع به یکی از مشکلات مهم این کلان‌شهر تبدیل شده‌است.[۱۵۰] به گفتهٔ مازیار حسینی، معاون سابق حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران، تعداد خودروهای این شهر حدود ۶ برابر ظرفیت خیابان‌های آن است.[۱۵۱]

پیدا کردن جای پارک در برخی مناطق تهران بسیار سخت است و به یک مشکل برای شهروندان تبدیل شده‌است.[۱۵۲][۱۵۳] به گفتهٔ احمد دنیامالی پیدا کردن پارکینگ یکی از مشکلات شهر تهران بوده و کمبود پارکینگ تأثیری مستقیم در افزایش ترافیک داشته‌است.[۱۵۳]

در سال ۱۳۲۵، شرکتی با ۱۰ دستگاه خودروی ساختهٔ فیات، در تهران آغاز به ارائهٔ خدمت به مسافران کرد؛ تاکسی‌های این شرکت بیشتر در مراکز تفریحی شهر حاضر بودند و مانند آژانس‌های امروزی تهران، مسافران را بدون سوار کردن مسافری دیگر در بین راه، به مقصد می‌رساندند. با توجه به استقبال مردم، این شرکت شمار خودروهایش را تا ۵۰ دستگاه افزایش داد.[۱۵۴]

در برخی منابع تاریخی، از اشرف‌الملوک فخرالدوله به عنوان بنیان‌گذار نخستین سازمان تاکسی‌رانی تهران یاد شده‌است.[۱۵۴][۱۵۵]

اکنون تاکسی‌های تهران به چهار گروه بی‌سیم، خطی، ویژه و گردشی تقسیم شده‌اند.[۱۵۶][۱۵۷] همچنین سن فرسودگی تاکسی‌ها ۱۰ سال در نظر گرفته شده‌است و تاکسی‌های فرسوده باید در طرح نوسازی شرکت کنند.[۱۵۷]

در سال ۱۲۶۱، یک خط آهن با تقریباً ۸ کیلومتر طول و عرض ۱۰۰۰ میلی‌متر، از تهران به شهر ری کشیده شد و مدتی بعد، امتیاز آن به یک شرکت بلژیکی واگذار شد.[۱۵۸] نخستین کلنگ ساختمان ایستگاه راه‌آهن تهران در ۲۳ مهر ۱۳۰۶، با اختصاص زمینی به مساحت ۱۷۴ هکتار، به زمین زده شد. بنای این ایستگاه را یک مهندس اوکراینی طراحی کرد و در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱۵۹]

نخستین مطالعات برای ایجاد متروی تهران، در سال ۱۳۵۰ توسط سوفرتو و سازمان حمل‌ونقل پاریس انجام شد و تا سال ۱۳۵۹، کارهای لازم برای توسعهٔ مترو انجام شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، به دلیل جنگ ایران و عراق، طرح به صورت کامل متوقف شد. از سال ۱۳۷۴ به بعد، گسترش متروی تهران به صورت جدی دنبال شده‌است.[۱۶۰] در ۱۶ اسفند ۱۳۷۷ نیز نخستین گشایش رسمی مترو انجام شد و با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.[۱۶۱][۱۶۲]

بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، متروی تهران روزانه ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر را جابه‌جا می‌کند.[۱۶۳] همچنین در پایان همین سال، شمار سفرهای انجام شده با متروی تهران از مرز هفت میلیارد گذشت.[۱۶۴] خط ۳ متروی تهران نیز طولانی‌ترین خط متروی این شهر است.[۱۶۳]

تهران به دلیل داشتن آب‌وهوای مناسب و فراوانی آب، معمولاً منطقهٔ سرسبزی بوده و در منابع جغرافیایی قدیم از درختان انبوه و باغ‌های تهران یاد شده‌است. با وجود پیشینهٔ طولانی و تاریخی باغ‌داری در تهران، نخستین باغ‌های معروف تهران، در دوران صفوی و پس از آن در دوران قاجار، در دورهٔ فتحعلی‌شاه پدید آمدند. در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار نیز دگرگونی‌های مهمی در شیوهٔ باغ‌داری پایتخت ایجاد شد و باغ‌داری نوین، پس از روبرو شدن اشراف با سبک اروپایی آن و استخدام باغ‌بان‌های خارجی وارد تهران شد. همچنین تهران برای چنارهایش مشهور بوده‌است.[۱۶۵]

باغ و عمارت عین‌الدوله، باغ فردوس، باغ نگارستان و کاخ گلستان نمونه‌هایی از باغ‌های تهران هستند.

بر اساس آماری در سال ۱۳۹۵، سرانهٔ فضای سبز درون‌شهری تهران، فقط با احتساب فضاهای سبز همگانی، ۱۵٫۸ متر مربع بوده‌است.[۱۶۶] همچنین طبق گفتهٔ مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران در سال ۱۳۹۳، این شهر ۲٬۱۰۰ بوستان داشته‌است.[۱۶۷]

تلاش‌ها برای رسیدن سرانهٔ فضای سبز تهران به استانداردهای جهانی ادامه دارد و در برنامه‌های شهرداری به آن اشاره شده‌است.[۱۶۸] ایجاد بوستان‌های جدید، ایجاد فضای سبز در حاشیهٔ بزرگ‌راه‌ها، ایجاد و گسترش فضای سبز عمودی و گسترش کمربند سبز تهران از برنامه‌هایی هستند که توسط سازمان‌های مسئول دنبال می‌شوند.[۱۶۹]

مراقبت‌های بهداشتی در تهران عمدتاً توسط درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های خصوصی ارائه می‌شود. اگر چه شبکهٔ بهداشتی دولتی که شامل آزمایشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، داروخانه‌ها و مراکز توان‌بخشی می‌شود نیز در شهر وجود دارد. سیستم‌های بیمه‌ای، بخش قابل توجهی از هزینه‌ها که شامل بخش درمان خصوصی نیز می‌شود را پوشش نمی‌دهند.[۱۷۰]

در برخی منابع اعلام شده‌است که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۳۱ تأسیس شده‌است؛ اما در منابع دیگر اعلام شده‌است که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۵۵ با نام مریضخانهٔ دولتی تأسیس شده‌است که نام آن، در سال ۱۳۱۹ برای قدردانی از ابوعلی سینا، به بیمارستان سینا تغییر یافت.[۱۷۱]

تهران میزبان شماری از معتبرترین بیمارستان‌های ایران است.[۱۷۲] بیمارستان میلاد با ۱۰۰۰ تخت در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد و دارای بخش‌های تخصصی قابل توجهی است.[۱۷۳]

بیمارستان‌های آراد، پارس و پارسیان نیز از بیمارستان‌های خصوصی تهران هستند.

در سال ۱۳۹۶، سخنگوی وزارت بهداشت ایران اعلام کرد که ۷۵ درصد از بیمارستان‌های دولتی تهران فرسوده بوده و در برابر رخدادهای طبیعی مقاوم نیستند.[۱۷۴]

پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدین‌شاه قاجار آغاز می‌شود. ناصرالدین‌شاه در سفری که به اروپا داشت، با تئاتر آشنایی یافت و فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر در تهران صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۱۷۵]

با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازه‌ای پدید آمد که از اولین آن‌ها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش می‌داد.[۱۷۵] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریم‌خان محقق‌الدوله بر عهده داشت.[۱۷۵]

تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگ‌ترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی، در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافته‌است.[۱۷۶]

تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۱۷۷] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهم‌ترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۱۷۸][۱۷۹]

از سال ۱۳۶۱ نیز جشنوارهٔ بین‌المللی تئاتر فجر به صورت سالانه و در بازهٔ زمانی دههٔ فجر در تهران برگزار می‌شود.

میرزا ابراهیم‌خان صحاف‌باشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۱۸۰] روسی‌خان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازه‌اش نمایش همگانی فیلم راه‌اندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۸۱]

در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاءالدین طباطبایی باز شدند. سینماهای این دوران، همان‌گونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلم‌هایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش می‌دادند.[۱۸۳]

نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میان‌نویس‌های خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصه‌ای از داستان فیلم را چاپ می‌کردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۸۳][۱۸۴]

از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آن‌ها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران در اختیار شرکت‌های خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلم‌ها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بوده‌اند.[۱۸۳]

از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلم‌هایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۸۴][۱۸۵]

با انقلاب ۱۳۵۷، شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقی‌مانده نیز تغییر یافت.[۱۸۳] فروشنده از موفق‌ترین فیلم‌هایی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تهران فیلم‌برداری شده‌است.[۱۸۵] جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر ساله در تهران برگزار می‌شود.[۱۸۶]

شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفته‌اند. گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شب‌پره که مغز متفکر گروه نامیده می‌شود، در تهران تأسیس شد.[۱۸۷]

تهران محل زندگی بسیاری از خواننده‌های مطرح ایران نیز بوده‌است. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت می‌کرد.[۱۸۸] فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پرهوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به‌شمار می‌رود، ساکن تهران بود و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد.[۱۸۹][۱۹۰]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانه‌های آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹۱][۱۹۲] در حال حاضر زنان می‌توانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۱۹۳][۱۹۴]

تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروه‌های ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸]

جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار می‌شود.[۱۹۹][۲۰۰]

شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گسترده‌ای از موضوعات می‌پردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستان‌شناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالی‌بافی ایرانی را نمایش می‌دهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان سرشناس بین‌المللی را نگهداری می‌کند.[۲۰۲]

تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتب‌های اصلی آشپزی در جهان به‌شمار می‌رود و ۲۵۰۰ نوع خوراک دارد.[۲۰۳] در تهران رستوران‌های آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزافروشی وجود دارد.[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] بر اساس گزارشی، رستوران‌های خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۲۰۴]

تهران از اندک پایتخت‌های جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمه‌شب کاملاً تعطیل می‌شود.[۲۰۷] برای سال‌ها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۲۰۸][۲۰۹] البته در برخی خیابان‌های تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شده‌است.[۲۱۰]

تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازی‌های آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین‌های آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۳۵][۲۱۱]

فدراسیون هندبال آسیا، مهم‌ترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۲۱۲]

توچال و شمشک از مهم‌ترین پیست‌های اسکی تهران هستند. توچال شلوغ‌ترین و نزدیک‌ترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهم‌ترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۲۱۳][۲۱۴]

فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار می‌شود.[۲۱۵] فوتبال در تهران توسط انگلیسی‌ها رواج یافت و نخستین زمین بازی آن‌ها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانی‌ها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۲۱۶]

نخستین تشکیلات فوتبالی تهران، در سال ۱۳۰۲ با نام «کلاب ایران» پدید آمد. در سال‌های میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آن‌ها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قوی‌ترین باشگاه‌های ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگ‌ترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۲۱۶]

استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطب‌های اصلی فوتبال ایران یاد می‌شود و این تیم‌ها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۲۱۷]

آموزش در تهران دارای جداسازی جنسیتی از مقاطع ابتدایی است.[۲۱۸] آموزش ابتدایی و متوسطه در تهران عمدتاً توسط دولت ارائه شده‌است؛ اگرچه مدارس خصوصی نیز وجود دارد. ورود به دانشگاه‌ها نیز از طریق یک آزمون سراسری رقابتی اداره می‌شود.[۲۱۹]

پس از آن‌که آقامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعهٔ شهر از زمان فتحعلی‌شاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مساجد فراوانی در این شهر بنا شد.[۲۲۰] در پی‌گیری سیاست توسعهٔ تهران، در دورهٔ محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزه‌های دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند. بدین ترتیب با روی‌آوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران، که در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد حوزهٔ علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد. تداوم مدرسه‌سازی در سرتاسر دورهٔ قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است. بنا بر یک گزارش آماری، در دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴–۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آن‌ها مدرسه نیز داشته‌اند، ۳۵ باب مدرسه و ۱۴۳۶ طلبه به ثبت رسیده‌است. دورهٔ مظفرالدین شاه (۱۳۱۳–۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطه‌خواه، که از تشکل‌های حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت. از آن دوره، حوزهٔ تهران یکی از مهم‌ترین حوزه‌های علمیهٔ ایران شد، و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران می‌آیند.[۲۲۱]

دارالفنون، نخستین دانشگاه تاریخ نوین ایران در سال ۱۲۳۰ گشایش یافت و رشته‌های تحصیلی آن شامل پزشکی، داروسازی، کانی‌شناسی و مهندسی بوده‌است.[۲۲۲]

دانشگاه‌های تهران از با کیفیت‌ترین‌های نوع خود در ایران هستند و شماری از آن‌ها در رتبه‌بندی‌های جهانی دانشگاه‌ها حضور دارند.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]

دانشگاه تهران در بهمن ۱۳۱۳ جهت ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تأسیس شد. از این دانشگاه به عنوان مهم‌ترین و معتبرترین دانشگاه و نماد آموزش عالی ایران یاد می‌شود. سردر دانشگاه تهران نیز دارای شهرت است و در جهان به عنوان نمادی از این دانشگاه شناخته می‌شود.[۲۲۶]

دانشگاه صنعتی شریف نیز در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد. این دانشگاه توانسته‌است به عنوان یک کانون علمی و صنعتی، جایگاه و اعتبار قابل توجهی در ایران پیدا کند.[۲۲۷][۲۲۸] همچنین یکی از با سابقه‌ترین آموزشگاه‌های عالی ایران در زمینهٔ فنی و مهندسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران است که در سال ۱۳۳۵ تأسیس شد.[۲۲۹]

قدیمی‌ترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگ‌ترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.[۲۳۰]

از مراکز پژوهشی تهران، پژوهشگاه صنعت نفت است که در سال ۱۳۳۸ با هدف اولیهٔ پژوهش پیرامون مواد نفتی و کاربردهای آن، تأسیس شد.[۲۳۱] پژوهشگاه دانش‌های بنیادی که در سال ۱۳۶۸ بنیان‌گذاری شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۲ مؤسسهٔ پژوهشی تأسیس شد نیز از دیگر مراکز پژوهشی تهران هستند.[۲۳۲][۲۳۳]

ادارهٔ کل آموزش و پرورش تهران به ۱۹ منطقه تقسیم شده‌است و آموزگاران می‌توانند به صورت برخط، از طریق وبگاه متعلق به آموزش و پرورش تهران درخواست انتقال میان‌منطقه‌ای دهند.[۲۳۵]

در سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ دانش‌آموز در مدرسه‌های تهران درس می‌خوانند که از این شمار، ۹۰۰٬۰۰۰ دانش‌آموز در مدرسه‌های دولتی و بقیه در مدرسه‌های غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین اعلام شد که ۸۲ درصد از مدرسه‌های تهران دولتی و ۱۸ درصد غیردولتی هستند.[۲۳۶]

بر اساس اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، بابت استحکام مدارس دولتی تهران نگرانی‌هایی وجود دارد و شمار قابل توجهی از آن‌ها نیازمند توجه یا بازسازی هستند.[۲۳۷] همچنین با اعلام معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، شمار دانش‌آموزان در برخی از کلاس‌های درس مقطع ابتدایی شهر تهران، بیش از ۳۶ نفر و به صورت میانگین، این تراکم برابر با ۳۰ تا ۳۳ دانش‌آموز بوده‌است.[۲۳۸]

نخستین کودکستان ایران را برسابه هووسپیان از ایرانیان ارمنی، در دههٔ ۳۰ خورشیدی با نام «ایران» و در خیابان معتمدالدوله با مجوزی از وزارت فرهنگ تأسیس کرد.[۲۳۹]

کودکستان‌های تهران از یک تا چهار درجه تقسیم‌بندی شده‌اند و شهریهٔ آن‌ها نیز با نظارت سازمان بهزیستی ایران ابلاغ می‌شود.[۲۴۰] فوق‌برنامه‌های کودکستان‌ها نیز باید طبق قوانین اسلامی و ایرانی باشند و توسط کمیتهٔ تخصصی استان تأیید شوند.[۲۴۰]

آلودگی‌های زیست‌محیطی مانند آلودگی آب، هوا، خاک و صوتی باعث شده‌است که تهران به یکی از آلوده‌ترین شهرهای جهان تبدیل شود.[۲۴۱] همچنین وجود جانوران موذی همانند موش از مشکلات تهران است.[۲۴۲]

آب‌های زیرزمینی تهران دارای آلودگی هستند؛ از آن‌ها به صورت مستقیم در کشاورزی استفاده می‌شود و بخشی از آب آشامیدنی تهران را نیز تأمین می‌کنند.[۲۴۳] یکی از زیان‌آورترین عناصری که به دلیل نفوذ فاضلاب‌های انسانی و حیوانی در سفره‌های آب زیرزمینی تهران وجود دارد، نیترات است. فرسودگی زیرساخت آب آشامیدنی تهران نیز به آلودگی بیشتر آب کمک می‌کند.[۲۴۴]

تهران از آلودگی هوا رنج می‌برد. عوامل آلودگی هوا در تهران شامل عوامل جغرافیایی همانند اثر محصورکنندهٔ کوه‌ها، وسایل نقلیه نظیر خودروها و موتورسیکلت‌ها، سوخت خانه‌ها و آلودگی حاصل از کارخانه‌ها می‌شود.[۲۴۵] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضه‌شده در ایران نیز جزو دلایل آلودگی هوای تهران دانسته می‌شود.[۲۴۱][۲۴۵][۲۴۶] در سال ۱۳۹۶، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرد که حدود ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران حاصل تردد موتورسیکلت‌های کاربراتوری است.[۲۴۷]

آلاینده‌های اصلی هوای تهران نیز اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، مونوکسید کربن، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق هستند. از ذرات معلق به عنوان عامل اصلی مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران یاد شده‌است. همچنین بخش بزرگی از ذرات معلق تهران را اتوبوس‌ها، مینی‌بوس‌ها، کامیون‌ها و موتورسیکلت‌ها تولید می‌کنند.[۲۴۵]

تعطیلی مدرسه‌ها و اجرای طرح زوج و فرد از طرح‌هایی هستند که در مقابله با آلودگی هوا در تهران اجرا شده‌اند.[۲۴۸]

جهت آگاه‌سازی شهروندان، نمایشگرهای آگاه‌ساز آلودگی هوا در نقاط مختلف شهر نصب شده‌اند و امکان بررسی وضعیت هوای تهران به صورت برخط نیز وجود دارد.[۲۴۹]

حریم صوتی در بافت شهری تهران رعایت نشده‌است و آلودگی صوتی در تهران بحرانی خوانده شده‌است.[۲۵۰][۲۵۱] تهران همچنین رتبهٔ نخست را در میزان آلودگی صوتی در ایران دارد.[۲۵۲]

آلودگی صوتی در بزرگ‌راه‌های تهران بین ۱۵ تا ۲۰ دسی‌بل بیشتر از استاندارد آن است.[۲۵۰] بر اساس آمار سال ۱۳۹۲، موتورسیکلت‌ها به تنهایی عامل ۴۹ درصد از آلودگی صوتی که توسط وسایل نقلیه ایجاد می‌شود، هستند. همچنین ده منطقهٔ تهران با بیشترین آلودگی صوتی به ترتیب، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ بوده‌است.[۲۵۲]

بخش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، وابسته به شهرداری تهران در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد. واحد صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پروژهٔ تهیه و تدوین ترازها و نقشه‌های آلودگی صوتی را از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود.[۲۵۳] برنامهٔ عملیاتی کاهش آلودگی صوتی در سال ۱۳۹۴ در شورای شهر تهران تصویب و سپس کمیتهٔ کنترل و پایش آلودگی صوتی شهر تهران تشکیل شد. ایجاد و به‌روزرسانی نقشه‌های صوتی، ایجاد دیوار صوتی، تدوین دستورالعمل‌ها و تعیین حریم صوتی بزرگ‌راه‌ها از اقداماتی بودند که در مقابله با آلودگی صوتی در تهران صورت پذیرفت.[۲۵۰]

با توجه به اینکه در صورت رخ دادن بحرانی در تهران، موش‌های مهاجم می‌توانند خسارت‌ها را افزایش دهند و باعث شیوع بیماری شوند، از آن‌ها به عنوان یک معضل مهم یاد می‌شود.[۲۴۲][۲۵۴] زباله‌ها مهم‌ترین منبع غذایی موش‌ها در تهران اعلام شدند.[۲۵۵] دفع نادرست زباله‌ها به بقای موش‌ها و افزایش شمار آن‌ها در سطح شهر کمک کرده‌است.[۲۵۶] شهرداری تهران در مبارزه با موش‌ها طرح‌هایی همچون سم‌پاشی، طعمه‌گذاری، موش‌گیری با تفنگ بادی و مسدودسازی کلونی موش‌ها را اجرا کرده‌است.[۲۵۵]

همچنین آلودگی هوای تهران، باعث افزایش جمعیت سوسک قرمز شده‌است.[۲۵۷]

تهران پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهم‌ترین نهادهای دولتی و قضایی ایران همانند وزارتخانه‌ها و مجلس شورای اسلامی در تهران واقع شده‌است و این شهر محل زندگی تأثیرگذارترین مقامات کشور ایران، شامل رهبر، رئیس‌جمهور، برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.[۲۵۸]

تهران ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.[۲۵۹] ادارهٔ شهر نیز توسط شهرداری تهران انجام می‌شود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای ادارهٔ شهر قانون‌گذاری می‌کند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقهٔ شهرداری و ۱۲۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را دربرگرفته‌است.[۱۰][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲][۲۶۳]

نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ برگزار شد و این شورا در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شکل گرفت. مهم‌ترین وظایف آن نیز شامل انتخاب شهردار، برکناری شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجهٔ شهرداری و سازمان‌های وابسته به آن، تصویب آیین‌نامه‌ها و انجام امور نظارتی جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.[۲۶۲][۲۶۴][۲۶۵]

اکنون شورای اسلامی شهر تهران ۲۱ عضو اصلی و ۱۱ عضو جانشین دارد.[۲۶۶]

ادارهٔ تهران بر عهدهٔ سازمان غیردولتی شهرداری تهران است که در سال ۱۲۸۶ تأسیس شد. مدیریت این سازمان را شهرداران تهران بر عهده داشته‌اند. اکنون شهردار تهران با حکم شورای شهر تهران انتخاب می‌شود اما پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب می‌گردید. شهرداری تهران ۲۲ منطقه را شامل می‌شود و مدیریت هر منطقه به عهدهٔ شهردار آن منطقه است.[۲۶۰] تصویب بودجهٔ شهرداری تهران نیز بر عهدهٔ شورای شهر است و بودجهٔ سال ۱۳۹۷ این سازمان، با سقفی در حدود ۱۷ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان توسط شورای شهر تصویب شده بود.[۲۶۷]

شهرداری تهران با مشکلات زیست‌محیطی تهران مواجه است. همچنین تراکم جمعیت بالای تهران توانایی شهرداری را برای ارائهٔ برخی خدمات کاهش داده‌است.[۲۶۸][۲۶۹]

کلان‌شهر تهران به ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شده‌است.[۲۷۰] با وجود ادارهٔ جداگانه، ری و شمیران نیز جزئی از تهران خوانده می‌شوند.[۲۷۱]

تهران به‌عنوان پایتخت ایران، هنگام شکل‌گیری مساحتی حدود ۳ کیلومتر مربع داشت. تغییرات سیاسی و افزایش جمعیت، شهر را دستخوش دگرگونی منطقه‌ای کرد و مساحت آن افزایش یافت؛ به‌طوری که در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد که در آن مساحت شهر با افزایشی خیره‌کننده به ۱۸۱ کیلومتر مربع رسید. تهران با این مساحت به ۱۲ منطقه تقسیم شده بود.[۲۷۲]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد مناطق تهران به ۲۰ منطقه افزایش یافت. در ابتدای دههٔ ۷۰ و پس از بررسی‌های دوبارهٔ غرب شهر تهران، چهار منطقهٔ تازهٔ ۹، ۵، ۲۰ و ۲۱ ایجاد شدند و تعداد مناطق تهران به ۲۲ منطقه افزایش یافت.[۲۷۲]

برخی از محله‌های تهران نیز دارای پیشینه‌ای تاریخی هستند. تهران قدیم از چهار محله به نام‌های سنگلج، عودلاجان، بازار و چاله‌میدان تشکیل شده بود.[۲۷۳]

در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار محله‌هایی از جمله ارگ، چاله‌حصار، خانی‌آباد، جوادیه، پامنار، یافت‌آباد، گار ماشین و گود زنبورک‌خانه ساخته شد.[۲۷۳]

از محله‌های دیگر تهران می‌توان به پونک، ونک، تهران‌پارس، تهران‌نو، نارمک، کَن، طرشت، بریانک اشاره کرد. محله‌های تهران در طول تاریخ آن، با گسترش شهر و افزایش جمعیت، تغییراتی یافتند و به تعداد آن‌ها افزوده شد.[۲۷۳]

پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام بسیاری از معابر شهر تهران تغییر کرد و به جای استفاده از نام‌های شخصیت‌های پیش از اسلام، خاندان پهلوی و نزدیکان آن‌ها، از نام‌های افراد مبارز با حکومت پهلوی، جان‌باختگان انقلاب اسلامی، مبارزان صدر اسلام و افراد شهید (با مفهوم اسلامی) استفاده می‌شود. برای نمونه نام خیابان کوروش کبیر به علی شریعتی، خیابان شاه به جمهوری اسلامی و میدان ژاله به شهدا تغییر یافت. تنها از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۹، نام ۵۰۰ گذرگاه شهر تهران تغییر یافت.[۲۷۴] مجتبی شاکری، رئیس سابق کمیسیون نام‌گذاری معابر شورای شهر تهران، دلیل عدم استفاده از سیستم عددی را برای نام‌گذاری معابر، عدم امکان انتقال هویت و فرهنگ‌سازی از این طریق اعلام کرد.[۲۷۵]

تهران با شهرهای زیر پیمان‌نامهٔ همکاری بسته‌است:

تهران در پروژه‌های خواهر


«گزیده آمار حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران»Downloads-icon


«پیوست شماره چهار: برنامه‌ها و طرحهای (موضعی و موضوعی) توسعه و عمران شهری تهران»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


«مقایسه ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی مناطق ٢٢ گانه شهر تهران»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


«نگاهی به وضعیت دین و جمعیت ایران در نیم‌قرن اخیر»Downloads-icon


بایگانی‌شدهDownloads-icon


«شاخص‌های اقتصادی»Downloads-icon


بایگانی‌شدهDownloads-icon


«تاریخچه شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه»Downloads-icon

اِصفَهان شهری تاریخی در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز شهرستان اصفهان است. اصفهان، سومین شهر بزرگ ایران، سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد و همچنین یکصد و شصت و پنجمین شهر پرجمعیت جهان و نهمین شهر پرجمعیت باختر آسیا به‌شمار می‌رود. کلان‌شهر اصفهان نیز هجدهمین کلان‌شهر پرجمعیت خاورمیانه
است.[۱۲][۱۳] این شهر در بین سال‌های ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در سدهٔ شانزدهم میلادی در هنگام پادشاهی صفویان پایتخت ایران شد و رونق فراوانی گرفت. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که شماری از آن‌ها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیده‌اند.[۱۴] این شهر به داشتن معماری زیبای ایرانی، پل‌های سرپوشیده، مسجدها و مناره‌های منحصربه‌فردش نام‌آور است. این امر سبب شده تا در فرهنگ عامه، اصفهان نصف جهان، لقب بگیرد. این شهر در آذر ۱۳۹۴ (دسامبر ۲۰۱۵) به همراه رشت به عنوان نخستین شهرهای ایران، به شبکه شهرهای خلاق جهان زیر نظر یونسکو پیوست.[۱۵][۱۶] براساس استانداردهای یونسکو، شهر خلاق، شهری است که از نوآوری و توانمندی‌های شهروندان در توسعه پایدار شهری بهره می‌برد.[۱۷] میدان نقش جهان نمونه برجسته‌ای از معماری ایرانی است. این شهر دارای پانزده منطقه شهری است. از جمله دیگر آثار تاریخی اصفهان از منارجنبان، سی و سه پل، پل خواجو، کاخ چهل ستون، عمارت عالی قاپو و بسیاری از اماکن تاریخی دیگر می‌توان نام برد.

از صنایع فعال در اصفهان می‌توان به کارخانه‌های بزرگ فولاد مبارکه، اسنوا و ذوب آهن اصفهان اشاره کرد. صنعت طلا در اصفهان بیشترین کارگاه و بزرگ‌ترین کارخانه‌های طلای ایران را در خود جای داده‌است.[نیازمند منبع] صنایع دستی متعدد اصفهان نیز از دیرباز یکی از پایه‌های اقتصاد اصفهان است.

از روزگاران قدیم تاکنون به نام‌های: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند)،[۱۸] صفاهان، صفویان، جی، گی، رشورجی، سپاهان، دارالمومنین، سپانه، شهرستان، صفاهان، صفاهون، گابا، گابیان، گابیه، گبی، اِسپادانا و نصف جهان سرشناس بوده‌است.[۱۹] پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در نوشتار عربی فصیح حرف «پ» وجود نداشته به مرور زمان با لهجه و حرف «ص» به صورت «اصفهان» تلفظ گردید.

بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به‌ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گرد آمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند فارس، خوزستان، سیستان و… در این ناحیه گرد آمده و به‌سوی محل نبرد حرکت می‌کردند، آن‌جا را اسپهان گفته، سپس معرب شده و به‌صورت اصفهان درآمده‌است.[۲۰]

این شهر نام‌های قدیمی تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچ‌گونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.[۲۰]
آزاده زارعی

در طول تاریخ به آسانی نمی‌توان رد شهر اصفهان را به‌طور پیوسته دنبال کرد، هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به سبب آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهی‌های هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهی‌ها و به خصوص میان‌رودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمان‌ها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی می‌توان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نام‌های مختلف، محل‌های مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.[۲۱]

اصفهان به خاطر وجود زاینده رود و شرایط طبیعی مناسبی که داشت، احتمالاً از نیمهٔ دوم هزاره ۴ ق. م شاهد شکل‌گیری آبادی‌های بسیاری بوده‌است. سال شکل‌گیری شهر اصفهان با ابهام رو به رو است و اطلاع دقیقی از آن در دست نیست و بیشتر در افسانه‌ها و داستان‌ها به کیقباد اشاره شده‌است. طبق آنچه لاکهارت بیان داشته اصفهان تا قرن ۴ ه‍.ق / ۱۰ م با این عنوان امروزی و به این صورت وجود نداشته، در واقع جی شهر اصلی اصفهان بوده‌است. ماکسیم سیرو می‌گوید دهکده‌های قدیمی که در اصفهان موجود بوده الان زیر آبرفت‌های این شهر دفن شده‌است؛ با این حال طی بررسی‌هایی که انجام شده قسمت‌هایی از دیوارهای بناهای قدیمی این شهر نمایان شده‌است. در اواخر عصر ساسانیان هفت شهر نزدیک به هم در این ناحیه بوده‌است که عبارت بودند از جی، مهرین، شادریه، درام، قه، کهنه و جار.[۲۲][۲۳]

بنای اصفهان را به طهمورث، سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان نسبت داده‌اند. اصفهان در تاریخ قدیم با نامِ «گِی» در پارس علیا معرفی گردیده‌ و در دورهٔ پس از اسلام به حالت عربی در می‌آید و می‌شود «جِی»، نام آن نیز از آن، تحت عنوان گابای یا تابای[۲۴] نیز نام برده شده‌است.[۲۱] این شهر محلِ تقاطعِ راه‌های عمده و اقامتگاهِ سلطنتی پادشاهانِ هخامنشی نیز بوده‌است. استرابون جغرافی‌دان یونانی، از اصفهان به عنوان مرکز کشور ایران نام برده‌است.

زمانی که کوروش بزرگ بابِل را گرفت و یهودیان با ریشهٔ عربی عراق امروز را از اسارت نبوکدنصر شاه بابل نجات داد، شماری از یهودیان به فلسطین بازگشتند و شماری دیگر از آن‌ها به اصفهان آمدند و در این منطقه که به دارالیهود و یا یهودیه نامگذاری شد، اسکان یافتند. این منطقه در کنار منطقهٔ جی یا گی بود که بعدها این دو منطقه به یکدیگر متصل شد و شهر اصفهان را ایجاد کرد. ابن فقیه همدانی تاریخدان ایرانی قرن دهم میلادی می‌نویسد:

وقتی یهودیان از اورشلیم مهاجرت کردند و از نبوکدنصر فرار کردند، با خود مقداری از خاک و آب اورشلیم را بردند. آن‌ها در هیچ جا ساکن نشدند بدون اینکه قبل از آن خاک و آب آن را مورد آزمایش قرار دهند. آن‌ها اینکار را ادامه دادند تا به شهر اصفهان رسیدند. در آنجا استراحت کردند و خاک و آب آن را آزمایش کردند و آن را مشابه اورشلیم یافتند. وقتی آنجا ساکن شدند شروع به کاشتن در زمین کردند و فرزندان و نوادگان خود را به دنیا آوردند و امروزه نام این منطقه یهودیه است.[۲۵]

این روایت توسط تاریخدانان دیگری نظیر موسس خورناتسی، الاصطخری، ابن حوقل، المقدسی، یاقوت حموی، ابوالفدا و ابن خلدون نیز عیناً تکرار شده‌است.[۲۶]

در دوران ساسانیان به دستور یزدگرد اول یک پادگان نظامی احتیاطی برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید – بغیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در مرو و گرگان و تیسفون نیز بوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط سپاهان برای تعلیم و اعزامِ نیروی کمکی پیش‌بینی شده بود.

اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن[۲۷] (که نام فریدن از آن به‌جا مانده) بوده‌است.[۲۸]

به نظر می‌آید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شده‌باشد. آن‌گونه که در سرگذشت‌نامه‌ها آمده، سواره‌نظام ساسانی به هنگام صلح در سبزه‌زارهای پیرامون اسپهان به‌ویژه در بخش غربی این شهر تا دامنه‌های کوه‌ها و سرچشمهٔ زاینده‌رود استقرار می‌یافت.[۲۹]
اسپهان از آن‌جا که ولیعهد نشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان به‌دست‌آورد.[۲۹]
در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهد نشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمن‌گاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.[۳۰]

هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم‌بندی حکومتی زمان ساسانیان بوده‌است را حفظ کرده‌است. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها[۳۱] بوده‌است و از آن تحت عنوان گابای یا تابای[۲۴] نام برده شده‌است.[۲۱] معمولاً تصور می‌شود که قسمتِ ساسانی‌نشین اصفهان که جی نام داشت توسط خسرو اول ایجاد شده‌است. از این رو احتمالاً حضور یهودیان در این منطقه قبل از حضور ساسانیان بوده‌است.

در سده‌های آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام می‌برند؛ شهری به نام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود.[۲۱] نام جی بعدها به شهرستان و تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شده‌است.[۳۲] عرب‌ها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیده‌شد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوسته‌شد.[۳۳]

در سال ۳۱۹ ه‍.ق مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد.[۳۴] در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکن‌الدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.[۳۳]

در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰٬۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیری‌ها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید به‌طوری‌که جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.[۳۵]

ناصرخسرو قبادیانی در هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمائه (۴۴۴ هجری قمری)،[۳۶] دو سال پس از حملهٔ ویرانگر طغرل سلجوقی وارد اصفهان شد. در هنگام ورود وی به شهر، شهر دوباره ساخته شده و بهبودِ نسبی یافته بود. وی دربارهٔ اصفهان چنین می‌گوید:

[اصفهان] شهری است بر هامون نهاده،[۳۷] آب و هوایی خوش دارد و هر جا که ده گز چاه فرو برند، آبی سرد و خوش بیرون آید و شهر دیواری حصین بلند دارد در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو و بارویِ شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است.[۳۸][۳۹]

در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایتخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آب‌انبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکه‌های کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.[۴۰]

اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم برتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بوده‌است. در آن روزگار، با افزوده شدن کوی‌های (:محلات) چهارگانهٔ (عباس‌آباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگ‌ت بود.[۴۱][۴۲] شهر اصفهان در روزگار اوج شکوه خود ۱۳۷ کاخ، ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۲۷۳ حمام و ۱۲ گورستان داشت،[۴۳]

نقاشی از اصفهان در دوره سلطنت ناصرالدین شاه

تصویری از اصفهان در سال ۱۲۵۶

سربازان روسی در اصفهان در طی اشغال ایران در جنگ جهانی اول

یکی از خیابان‌های اصفهان در اواخر قاجاریه (اثر والتر میتل‌هولتسر در ۱۹۲۵ میلادی)

مسعود میرزا ظل‌السلطان (پسر ناصرالدین‌شاه قاجار) از سال ۱۲۸۸ حاکم اصفهان شد و در سال‌های پس از آن حکومت ایالت‌های فارس، کردستان، لرستان و یزد نیز به او داده شد. او همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود.[۴۴] در اصفهان فوج‌های نظامی با لباس و اسلحهٔ ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم دادن آن‌ها از آلمان معلمان نظامی به خدمت گرفت.[۴۵] ناصرالدین شاه که از خودسری‌های ظل‌السلطان در اصفهان بیم داشت، او را شبانه از تمام حکومت‌های خود عزل کرد و تنها شهر اصفهان را برایش باقی گذاشت.[۴۶]

فرمانروایی سی و چهار ساله مسعود میرزا ظل‌السلطان بر اصفهان، با ویرانی بیش از ۵۰ اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی در این شهر همراه بود.[۴۳] یکی از جهانگردان اروپایی در آن زمان نوشته‌است:[۴۳]

«متأسفانه ظل‌السلطان از خیابان خوش‌منظره و فرح‌آور چهارباغ مانند سایر آثار باستانی چیزی باقی نگذاشته، جدول‌های سنگی را پرکرده و حواشی آن‌ها را فروخته و نقاشی‌های تاق‌ها و دیوارها را هم محو کرده‌است. جای قصرها و عمارت‌های خالی صفوی را هم با ایجاد مزارع گرمک و خیار اشغال کرده‌است.»

لرد کرزن هم که در سال‌های پایانی فرمانروایی قاجاریان به ایران آمده بود دربارهٔ این ویرانی‌ها چنین می‌نویسد:[۴۳]

«مسجد و عمارت سلطنتی اصفهان را از بیخ و بن کندند. آن عمارت هفت‌دست و آیینه‌خانه و نمکدان با نقشه‌های عجیب و آیینه‌های بزرگ شفاف و حوض‌های یکپارچه که از سنگ‌های مرمر صاف شفاف تراشیده شده و سلاطین با مخارج گزاف بنا نهاده‌اند، تمام خراب و به جای آن‌ها جز تپه‌خاکی غم‌انگیز و ملالت‌خیز باقی نمانده‌است».


در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابان‌ها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمت‌های شهر را به تصرف درآورند و سید حسین خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامی‌های دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام می‌شد.[۴۷]
پس از انقلاب ساخت و ساز به شغلی پرسود بدل شد که نتیجه آن جایگزینی خانه‌های سابق با آپارتمان‌های چندین طبقه بود. این امر سبب نزاع دائمی روشنفکران طرفدار حفظ میراث تاریخی و سازندگان و طراحان عملگرا شد، نمونه آن نزاع بر سر برج جهان‌نما و فروش چندین هکتار باغ‌های اطراف کارخانه نساجی به فعالین بخش املاک و مستغلات است.[۴۸]

از دوره پیش از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نمانده‌است که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.

بیشتر آثار تاریخی بجا مانده مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دوره‌های تاریخی پس از اسلام بجا مانده‌است اما به ویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژه‌ای دارد، که هر کدام دارای ویژگی‌ها و سبک معماری یگانه خود است.

معماری سلجوقیان — که به ویژه در مسجد جامع نمود می‌یابد — ساده و بی‌پیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگی‌های دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوه‌گری آن است. به جای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرارآمیز آن را در جای خود احساس می‌کند، برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوه‌های رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگی‌های آن است.
آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان می‌باشد.
یکی از قدیمی‌ترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقی‌مانده در این شهر، مسجد جامع شهر مربوط به دوره سلجوقیان است.

در سال ۱۰۰۰ هجری قمری به دستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت در این زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید و به شدت از نظر مراکز تجاری و فرهنگی ترقی نمود.[۵۰] عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوه‌ترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جغرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکس‌العمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تغییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخش‌های جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخش‌های قدیمی شهر ساخته شدند.

از ویژگی‌های مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره‌کننده‌ای در بیننده ایجاد می‌کند و طنین رنگ‌ها و سطوح مکرر کاشی‌های درخشان به منظره‌ای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل می‌شود.

معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارایی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعادِ حیاتِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوه‌ترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگ‌ترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد؛ و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارایی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل که گاهی نمی‌توان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدیدآورده باشد.

آنچه که در گذر از عهد قدیم به عصر جدید رخ داده‌است، سبک شدن معماری است. مقایسه چهارتاقی نیاسر (دوره ساسانی) که گنبد بر پایه‌های ضخیم استوار شده‌است و مسجد جامع عباسی اصفهان، به خوبی گواه این است که به مرور زمان، معماران در پوشش دهانه‌ها به دنبال راه‌هایی برای سبک کردن حجم بودند. یکی از روش‌های سبک‌سازی دهانه‌های بزرگ و گنبدها، تبدیل مربع به دایره و استفاده از ترک است که نمونه‌ای از آن را می‌توان در گنبد خواجه نظام الملک مسجد جامع اصفهان (دوره سلجوقی) دید. ویژگی تکاملی معماری ایران در دوره معاصر تجرید است. معماری معاصر با حفظ ویژگی‌های بنیادی خود در جهت انتزاعی شدن پیش رفت. نظیر مقبره بوعلی سینا (۱۳۶۷ ه‍.ش) که نمونه تجرید شده گنبد قابوس بن وشمگیر (۳۷۵ ه‍.ش) است. تجرید در معماری معاصر را در معماری مساجد خارج از ایران هم شاهد هستیم.
آزاده زارعی

در آفرینش فرم مسجد سالن اجلاس بین‌المللی اصفهان که نقطه عطفی در معماری نوین ایرانی-اسلامی خواهد بود، از گنبد به عنوان عنصر نمادین معماری ایرانی و اسلامی الهام گرفته شده‌است. به جهت قرارگیری این مسجد در مرکز همایش‌های بین‌المللی، طرح با فرم سالن اجلاس قرابت دارد. گنبد بر پایهٔ مربع شکل به روش تبدیل مربع به دایره و با استفاده از ترکهایی با الهام از نقوش اسلیمی و با رعایت اصل تجرید بنا شده‌است. در شکل‌گیری گنبدخانه، خلوص مکعب گنبدخانه حفظ شده‌است. مسجد در جهت قبله چرخیده و گنبدخانه با چهار ایوان که از عناصر معماری مناطق کویری بوده احاطه شده‌است.

مجسمه قنطورس با تن یک سرباز با کلاه قزلباشی حدفاصل پل چوبی و پل بزرگمهر وجود دارد. تندیس کاوه آهنگر بالای ایستگاه مترو میدان آزادی کار گذاشته شده. قبل از انقلاب ۵۷ مجسمه شاه عباس در میدان آزادی وجود داشت ین اثر هنری که ساخته دست هنرمند مطرح این عرصه ایرج محمدی است بزرگترین مجسمه برنزی پیش از انقلاب بود و تصویر شاه عباس روی اسب را تجسم ساخته بود و در میدان دروازه شیراز اصفهان نصب بود که پس از انقلاب برچیده و مدفون شد معاون درگذشته شهرداری اصفهان که مجسمه را دفن کرده بود گفته‌است تا زمانی که مجوز نصب مجسمه گرفته نشود، آدرسی از محل نگهداری مجسمه نخواهم داد.[۵۱][۵۲][۵۳] شهریور ۱۳۹۹ دبیر سمپوزیوم مجسمه‌سازی اصفهان گفت: با برگزاری سمپوزیوم مجسمه‌سازی ۱۱ اثر هنری به مجموعه مجسمه‌های سطح شهر اضافه می‌شود و دائم باقی می‌ماند.[۵۴]

این شهر به دلیل داشتن قوچ و میش اصفهان نیز که بومی منطقه اند در میان دوستداران طبیعت و محیط زیست شهره جهان است.[۵۵]

یک گونه از گل رز از ۱۸۳۲ به نام شهر اصفهان نامگذاری شده‌است.[۵۶] دم جنبانک در اکثر کشتزارها و پارک‌ها دیده می‌شود.[۵۷]

اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی می‌باشد. محدوده شهری آن هم پانزده منطقه شهری تقسیم می‌شود و از غرب شهر (خیابان کهندژ) متصل به خمینی شهر، از جنوب متصل به فلاورجان، از سمت شمال به سمت شهر شاهین شهر و از شرق نیز به دشت سجزی منتهی می‌شود.[۵۸]

سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود می‌گردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوه‌های زاگرس منتهی می‌شود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زاگری سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر می‌باشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیده‌است.[۵۹] در طی سده‌های گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافته‌است.

پایگاه هشتم شکاری اصفهان معتلق به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان است که به عنوان پایگاه مادر جنگنده اف ۱۴ شناخته می‌شود.[۶۰]

سپاه صاحب الزمان نام سپاه اصفهان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.[۶۱][۶۲]

بارندگی به مقیاس اینچ

این شهر در منطقه‌ای در دامنه کوه‌های زاگرس و در کنار زاینده‌رود قرار گرفته که از کوه‌های زاگرس ایران سرچشمه می‌گیرد و به باتلاق گاوخونی می‌ریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب می‌شود. زاینده‌رود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوه‌های زاگرس ایران واقع در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته و از میان اصفهان می‌گذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زاینده‌رود می‌باشد. از دیگر مناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان می‌توان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی، یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو و عقاب است.

آب و هوای اصفهان به‌طور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت متوسطی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۳۹ درجه سانتی‌گراد است که تابستانهایی گرم و خشک را می‌سازد.
ود زمستان تا حداکثر ۱۸-درجه می‌رسد.

تغییرات اقلیمی که در شهر اصفهان اتفاق افتاده باعث شده که اقلیم این شهر از خشک به فرا خشک تغییر پیدا کند.[۶۳]

گروه تحقیقات هواشناسی کاربردی سازمان هواشناسی هر چندماه گزارش تحلیل خشکسالی اصفهان را منتشر می‌کند.[۶۴]

جمعیت اصفهان در سال ۱۳۸۵ خورشیدی بالغ بر ۲٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر بوده که این رقم در سال ۱۳۹۰ خورشیدی به ۲٬۷۵۶٬۱۲۶ نفر و در سال ۱۳۹۵ خورشیدی به ۲٬۹۶۱٬۲۱۱ نفر رسیده‌است. اصفهان از دیرباز از مهم‌ترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران به‌شمار می‌رفته‌است. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای نخستین بار در ایران به سبک اروپایی در اصفهان از مردم سرشماری به عمل آمد و ۲۰۴٬۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.

مردم استان اصفهان به‌طور عمده فارسی‌زبان هستند قوم‌های مختلف دیگری نیز در این استان ساکن هستند که عبارتنداز:ترک‌ها، لرها، ارمنی‌ها، گرجی‌ها، آذری‌ها، یهودی‌ها، کولی‌ها، لرها و عرب‌ها (عشایر عرب جرقویه). در این استان ۱۲۰۰۰۰ پناهنده قانونی و به همین تعداد پناهنده غیرقانونی، اصالتاً از عراق و افغانستان ساکن هستند.[۱]

فارسی‌زبانان: اصلی‌ترین و بزرگترین گروه قومی استان اصفهان هستند که در دشت‌های استان ساکن هستند. در استان اصفهان لهجه‌های متعددی از زبان فارسی به چشم می‌خورد مانند ۱- لهجهٔ نواحی شرقی استان، همچون شهرستان نائین که شبیه به مردم یزد و زرتشتیان یزد است.۲-لهجه مردم اصفهان و خمینی شهر و شهرستان فلاورجان که به لهجهٔ اصفهانی شهرت دارد. (کلمات به صورت کشیده ادا می‌شوند) ۳-لهجهٔ مردم نجف آباد و شهرضا که شبیه به لهجهٔ اصفهانی است ولی با اندکی تفاوت. (به‌طور کلی فارس‌ها ۷۰ تا ۸۳ درصد جمعیت استان اصفهان را تشکیل می‌دهند).[۶۵][۶۶][۶۷]

لرها: دومین گروه قومی استان اصفهان لرها هستند. از مناطق لر نشین استان اصفهان می‌توان به شهرستان فریدن (جنوب و جنوب غربی) و غرب شهرستان چادگان و روستاهایی از فریدوشهر و بخشی در شهرهای شاهین شهر درشهرستان شاهین شهر و میمه، فولادشهر و زرین شهر در شهرستان لنجان، جوی آباد در شهرستان خمینی شهر و یزدانشهر، امیرآباد، آزادگان و ویلاشهر در شهرستان نجف آباد و شهر اصفهان اشاره کرد. اغلب لرهای اصفهان مهاجر و از طوایف بختیاری هستند که از استان‌های چهار محال و بختیاری و خوزستان به این استان مهاجرت کرده‌اند. مهم‌ترین دلیل مهاجرت لرها به استان اصفهان اشتغال در مراکز صنعتی مانند ذوب آهن و فولاد مبارکه است که این امر موجب شده که جمعیت انبوهی از لرها در شهرستان‌هایی چون اصفهان، خمینی شهر و نجف آباد و لنجان ساکن شوند. لرها در جامعهٔ فارس نشین استان اصفهان جا افتاده‌اند. به‌طور کلی لرها ۱۰ تا ۱۶ درصد جمعیت اصفهان را تشکیل می‌دهند.[۶۶][۶۷]

ترک‌ها: قشقایی گروهی از مردمان ترک هستند که از آسیای مرکزی به جنوب ایران مهاجرت کردند. از مناطق بومی ترک‌نشین استان می‌توان با چادگان و سمیرم و بخش‌هایی از فریدن و فریدونشهر اشاره کرد. تعدادی از قشقایی‌ها نیز در مناطق فارس‌نشین مانند اصفهان ،لنجان، خمینی شهر و نجف آباد ساکن هستند که بیشتر از چادگان و همچنین سامان، بن، کیان، و سفیددشت در استان چهارمحال وبختیاری مهجرت کرده‌اند. بخش عمده ای از ترکان ساکن چادگان ،سامان و بن به دلیل زیر آب رفتن روستاهایشان برای ساخت سد رودخانه زاینده رود به شهرهای فارس‌نشین مذکور مهاجرت کردند. قشقایی‌ها در سمیرم لباس محلی خود را دارند ولی شهرهای چادگان ،سامان و بن فاقد پوشش محلی هستند. به‌طور کلی ۵ درصد جمعیت استان اصفهان را ترک‌ها تشکیل می‌دهند.[۶۶]

آذری‌ها: در شهرستان‌های گلپایگان، خوانسار و بخش شمالی فریدن مردمانی به چشم می‌خورند که نیای آذری دارند و از قوم ماد هستند. بعضی از آنان بازماندهٔ قبایل کوچانده شده از اران و همدان در زمان صفویه هستند (ساکنان اکثر روستاهای شهرستان‌های مذکور) که به زبان ترکی آذربایجانی سخن می‌گویند. برخی دیگر نیز بومیان هستند که به زبان آذری باستان (به اصطلاح زبان خوانساری) که واژه‌های ترکی، کمتر در آن وجود دارد سخن می‌گویند. به گفته سازمان یونسکو این زبان در معرض انقراض است به‌طوری که در شهر گلپایگان زبان مردم بسیار شبیه فارسی شده‌است. در بین مردم این مناطق ویژگی‌های دیگر آذری‌ها مانند: ۱- عزاداری‌های بزرگ سالیانه مثل روستای قودجان ۲- پوشش محلی نزدیک به سایر نقاط آذربایجان بزرگ ۳- چهره‌های زاغ و بور نسبت به سایر شهرهای استان اصفهان بیشتر به چشم می‌خورد. به‌طور کلی آذری‌ها ۲ تا ۳ درصد جمعیت استان را شامل می‌شوند.

ارامنه: ارمنی‌ها را در زمان صفویه را به اصفهان و به ویژه مناطق فریدن و فریدونشهر کوچاندند. ارمنی‌ها از گذشته تا به امروز نقش پر رنگی را در شهر اصفهان داشته‌اند و نمونه‌های بارز حضور پر رنگشان، کلیسای وانک و بسیاری از تعمیرگاه‌ها در شهر اصفهان است. امروزه بیشتر ارمنیان فریدن و به ویژه روستای خویگان علیا درفریدونشهر که زمانی بزرکترین روستای ارمنی‌نشین ایران به حساب می‌رفت به اصفهان و در منطقه ای به نام جلفا تجمع یافته‌اند.

گرج‌ها: گرج‌ها نیز همانند ارمنی‌ها در زمان شاه عباس اول از قفقاز به استان اصفهان کوچانده شدند. آنان ابتدا در شهر تازه بنا شدهٔ نجف آباد سکنا گزیدند ولی بعدها به دلیل ناسازگاری با آب و هوای نجف آباد و دلایل دیگر به فریدن و فریدونشهر رفتند. امروزه زبان و رسم‌الخط گرجی در فریدونشهر آموزش داده می‌شوند. علاوه برفریدونشهر در شهرهای بزرگ فارس‌نشین استان اصفهان نیز گرجی‌ها ساکن شده‌اند که اغلب در غالب اقوام دیگری همچون فارس درآمده‌اند.

هنرمندان مطرح اصفهان علیرضا افتخاری، محمود فرشچیان ٰ، تاج اصفهانی، رضا ارحام صدر، حسن علیرضایی، لیلا فروهر، جهانگیر فروهر، محمد علی کشاورز، نصرت‌الله وحدت، اصغر فرهادی و حسن کسایی

مردم اصفهان به زبان فارسی با لهجه اصفهانی سخن می‌گویند از ویژگی‌های لهجه اصفهانی اضافه کردن حرفِ س به آخر واژگان می‌باشد که به جای واژهٔ است استفاده می‌شود. مهاجران به اصفهان دارای گویش‌های متفاوت هستند و ارامنه اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن می‌گویند. مکالمات روزمره و رسمی شهر همگی به زبان فارسی است.

اسلام شیعه به عنوان بخش اصلی کیش مردمان این شهر است و علاوه بر آن، ارامنه، یهودیان و زرتشتیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی می‌کنند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقه‌ای است که بیشتر ارمنی‌نشین است و از منطقه‌های خوب شهر نیز قلمداد می‌شود.

ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهم‌ترین آن عبارتنداز: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت الجایتو (شاه خدا بنده) پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید.[نیازمند منبع]

در بین مسلمانان سنی معمولاً شهرت اصفهان به خاطر حدیث معروفی است که روایت می‌کند: «مسیح دجال توسط ۷۰۰۰۰ یهودی از شهر اصفهان همراهی می‌شود که شالهای پارسی پوشیده‌اند.»[۶۸] از این رو معمولاً مسلمانان سنی این شهر را با وقایع آخرالزمان مرتبط می‌دانند.

امروزه یهودیان اصفهان از قدیمی‌ترین اهالی این شهر می‌باشند که در گذشته در محله جویباره ساکن بوده‌اند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کرده‌اند. اندک یهودیانِ باقی‌مانده هم بیشتر در خیابان فردوسی، آمادگاه و سید علیخان ساکن هستند.

در اصفهان، ارامنه و دیگر شاخه‌های مسیحی، زرتشتیان، ورشوییان، بهاییان، بودایی، ربانیان (هندوهای تاجرپیشه) و یهودیان زندگی می‌کردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانونِ نگرشِ اقلیتها بود.[۴۲][۶۹]

در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمان‌های غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد.

در تعیینِ روز اصفهان میانِ شهرداری اصفهان و اصفهان‌شناسان اختلافاتی وجود دارد. در حالیکه اصفهان‌شناسان، این روز را روز یکم آذرماه می‌دانند، شهرداری اصفهان در مصوبهٔ دورهٔ دومِ شورای اسلامی شهر اصفهان، سوم اردیبهشت ماه را برای این روز تعیین کرده‌است.[۷۰][۷۱]

در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان هم‌اندیشی برای نام گذاری روز نکوداشت اصفهان، روز یکم آذرماه هر سال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان به عنوانِ روز نکوداشت اصفهان گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطف‌الله هنرفر[۷۲] نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاری‌های سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شده‌است، به عنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آن‌ها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.[۷۳][۷۴]

در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمده‌است:

«… از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکن‌الدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته می‌شود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته‌تر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هر سال (مطابق با ۲۲ نوامبر) به عنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده می‌شود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشی‌کاری‌های سردر بازار قیصریه اصفهان[۷۵] که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شده‌است، به عنوان نماد این روز گزیده شد.»
از آن سال تاکنون، هرساله سازمان‌های مردم نهاد اصفهان و سازمان‌های دانشجویی دانشگاه‌های اصفهان یکم آذرماه را به عنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی می‌دارند.
انجمن دوستداران اصفهان، شعار اصفهان برای همیشه، برای همه را به عنوان آرمان مشترک همه دوستداران اصفهان برگزیده‌است.

طبق مصوبه دوره دوم شورای اسلامی شهر اصفهان، سوم اردیبهشت ماه با توجه به سالروز تولد شیخ بهایی به عنوان روز اصفهان نامگذاری و در سال‌های بعدی این روز از سوم تا نهم اردیبهشت ماه به عنوان هفته نکوداشت اصفهان تعیین گردید. معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری متولی اصلی برگزاری هفته نکوداشت اصفهان است و سایر بخش‌های مجموعه شهرداری نظیر سازمان فرهنگی تفریحی، سازمان زیباسازی، معاونت هماهنگی امور مناطق و سازمان‌های شهرداری، مدیریت مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، مرکز اصفهان‌شناسی در برگزاری هفته نکوداشت اصفهان مشارکت دارند.[۷۶]
این جشن همچنین به «جشنی به رنگ اصفهان» شناخته شده‌است. از جمله برنامه‌های این جشن می‌توان به نمایش‌های تاریخی، مسابقات ورزشی، رونمایی از آخرین انتشارات در حوزه اصفهان و … اشاره کرد. پوسته اصلی این جشن با توجه به بازسازی و تکمیل شدن میدان عتیق توسط شهرداری اصفهان، در این مکان برگزار می‌شود.

مکتب موسیقی اصفهان جز بزرگترین مکاتب موسیقی ایران در تمام تاریخ بوده‌است. اصفهان از اواخر دوره قاجار تا به امروز یک شهر شناخته شده به آواز و موسیقی است و معماری اصفهان که به موسیقی منجمد معروف است بسیار فاخر است. در اصفهان ابداع کنندگان معماری از موسیقی الهام می‌گرفتند به اصفهان رو یکی از آثار در آواز اصفهان است.[۷۷]نقاشی اصفهان یکی از دلایل باعث دادن لقب شهر خلاق و عضویت شبکه شهر خلاق می‌باشد.[۷۸]

رادیو اصفهان و شبکه اصفهان کانال تلویزیونی و رادیویی سازمان صدا و سیما است.
ایمنا از شهرداری اصفهان و اصفهان امروز از روزنامه‌ها و مطبوعات شهر است.[۷۹][۸۰]
شرکت مخابرات اصفهان فراهم کننده خدمت اینترنت پهنای باند ثابت و وی دی اس ال و اینترنت فیبر نوری در شهر است.[۸۱] پوشش تلفن همراه نسل چهارم شبکه تلفن همراه و 3G وجود دارد.[۸۲]

جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان ۲۰ دوره در شهر برگزار شده‌است.[۸۳]
حوزه هنری استان اصفهان وابسته به شهرداری یکی از شناخته شده‌ترین و فعال‌ترین ارگان‌های فرهنگی و هنری استان اصفهان است.[۸۴]

استان اصفهان، با دارا بودن ۱۷۸ کتابخانه نهادی، ۱۱۰ کتابخانه مشارکتی و ۴ کتابخانه مستقل، بیشترین تعداد کتابخانه را در سطح کشور به خود اختصاص داده‌است.[۸۵]در بخش مرجع کتابخانه مرکزی شهرداری حدود ۱۲ هزار جلد کتاب در قالب کتاب‌های فارسی و لاتین وجود دارد. بزرگترین آمفی تئاتر روباز کشور در پردیس هنر اصفهان افتتاح شد.[۸۶] در تالار فرشچیان خیابان توحید و تالار رودکی، هنرسرای خورشید، سالن کوثر، هنرستان هنرهای زیبا، تالار شهید آوینی دانشگاه اصفهان، سالن نگین سپاهان شهر، سالن شیخ بهایی و تماشاخانه ماه زیر نظر شهرداری برنامه‌های کنسرت موسیقی و تئاتر اجرا می‌شود.[۸۷][۸۸][۸۹][۹۰]

اصفهان با داشتن ۲۳ هزار کشته و حدود ۴۳ هزار جانباز بیشترین تعداد کشته و ایثارگران را برای جنگ ایران عراق در کل کشور دارد.[۹۱] تا اردیبهشت ۱۳۹۹ بر اساس آمار موجود خانه کارگر اصفهان ۹۰ درصد از کارگران، قرارداد موقت هستند.[۹۲]

در ۱۳۹۴ با قطع آب زاینده رود تقریباً ۱۵ درصد مردم دچار افسردگی شدند.[۹۳]اصفهان به علت وجود صنایع آلاینده پایتخت ام اس جهان شناخته می‌شود.[۹۴] پژوهشکده زیست‌فناوری رویان در اصفهان واقع شده‌است.[۹۵]

تا خرداد ۱۳۹۹ ۶۵ درصد جمعیت استان اصفهان بیمه تأمین اجتماعی دارند[۹۶]مرکز باروری و ناباروری اصفهان در سال ۱۳۷۲بمنظور درمان نازایی زنان و ناباروری مردان تأسیس شد.[۹۷]

یکی از قدیمیترین بیمارستانهای اصفهان عیسی بن مریم است. ۳۳ بیمارستان عمومی و تخصصی مالکیت دولتی و خصوصی شامل زایشگاه و روانپزشکی در شهر اصفهان وجود دارد.[۹۸]

امام جمعه و نماینده ولی فقیه نهاد رهبر جمهوری اسلامی ایران در اصفهان سید یوسف طباطبایی نژاد نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان است.
ساختمان دفتر مجمع امور نمایندگان مجلس برای اصفهان در خیابان جی کوچه ۲۱ است. استان اصفهان ۱۷ نمایندهٔ مجلس دارد سهم شهر اصفهان ۵ نفر است.۳ تا از احزاب بزرگ اصفهان شورای جبهه اصلاحات اصفهان و سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی و مجمع نیروهای انقلاب ( اصولگرایان ) استان اصفهان است. [۹۹][۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲]
شورای اسلامی شهر اصفهان شورای ۱۳ نفری است که در انتخابات برای تصمیمات شهرداری انتخاب می‌شود.

نام فرماندار شهرستان اصفهان حسین سیستانی است.[۱۰۳]

نرم‌افزار اصفهان نما شامل نقشه برای شهروندان توسط شهرداری ساخته شده‌است.[۱۰۴]

شهر اصفهان به لحاظ حفظ بافت جمعیتی سنتی خود در اغلب نقاط شهر و نیز همکاری مداوم مردم با نهادهای انتظامی و امنیتی، در مقایسه با سایر کلان‌شهرهای ایران از ضریب امنیت نسبتاً بالایی برخودار است. همچنین، می‌توان گفت یکی از امن‌ترین شهرهای ایران است و وجود بیش از ۲۰ کلانتری انتظامی و ۳ ناحیه مقاومت متعلق به سپاه پاسداران و نیز مرکزیت اداره اطلاعات و سایر نهادهای امنیتی، بر روند حفظ و صیانت از شهر تأثیرگذار بوده‌است.[۱۰۵]ستاد خبری اصفهان زیر نظر وزارت اطلاعات میباشد.[۱۰۶]

۲۵ ایستگاه آتشنشانی در مناطق مختلف وجود دارد.[۱۰۷]

اصفهان یکی از مرکزهای اصلی و تأثیرگذار برای درمان بیماران در ایران محسوب می‌شود. حدود سی بیمارستان، بیست درمانگاه، ده‌ها انجمن و نهاد پزشکی و بهداشتی، بیش از ۱۴۷ آزمایشگاه، ۲۵۴ داروخانه، ۸۷ مرکز پرتونگاری و ۲۰۸ مرکز توانبخشی در این شهر فعالیت دارند.[۱۰۸]
با توجه به عزم مدیران شهری در حوزه گردشگری، بخش خصوصی در زمینه گردشگری سلامت پا به عرصه گذاشت و فعالیت خود را تحت عنوان شهرک سلامت در این شهر آغاز کرد. این مجموعه توانایی گردهمایی پزشکان داخلی و خارجی و همچنین جذب بیماران از سراسر دنیا را داراست.[۱۰۹]
اصفهان اولین شهر در ایران م می‌باشد که شهرک سلامت دارد و مجموعه ای کامل از پزشکان

ظرفیت آب دهی تصفیه خانه باباشیخ علی اصفهان ۱۲هزار و ۵۰۰لیتر در ثانیه است. تامین آب شرب حدود ۴ میلیون نفر در اصفهان بزرگ را برعهده دارد، با عنوان بزرگترین تصفیه خانه خاورمیانه معرفی شده‌است.[۱۱۰][۱۱۱]

اصفهان دارای سه هزار و هفتصد هکتار (۳۷ میلیون متر مربع) فضای سبز شهری است[۱۱۲] که با داشتن سرانه فضای سبز ۲۴ متر مربع بالاترین رتبه را در سطح کلان‌شهرهای ایران دارد. همچنین مقدار این سرانه تا سال ۱۳۹۵ به ۳۲ متر مربع خواهد رسید که با توجه به آلاینده‌های زیست‌محیطی اصفهان این سرانه باید به ۴۰ متر مربع افزایش پیدا کند. بوستان‌های کنارهٔ زاینده رود که به بوستانهای ساحلی نیز مشهور هستند از مهم‌ترین فضاهای سبزِ اصفهان می‌باشند. زیباترین و منحصر بفردترین فضای سبز اصفهان بوستان جنگلی ناژوان است که در غرب اصفهان و در کنار زاینده رود قرار دارد. نام برخی از بوستان‌های ساحلی و غیر ساحلی چنین است:

بخشی از فضای سبز اصفهان با استفاده از آب‌های خاکستری (پساب) آبیاری می‌شود.

کوه صفه نام کوهی است از سلسله جبال زاگرس در منتهی‌الیهِ جنوبِ جغرافیاییِ اصفهان که از شمال به جاده کمربندی، از غرب به کوه‌های تخت رستم و دره خان، از شرق به شهرک‌ها و مجتمع‌های مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن محدود می‌گردد. این کوه از دیرباز محل کوهنوردی اصفهانی‌ها بوده‌است. پس از انقلاب شهرداری اصفهان برای آبادانی این منطقه تلاش فراوان نمود. در دورهٔ سلجوقی فرقهٔ اسماعیلیه قلعه‌های محکمی در این کوه‌ها ساختند که آثاری از آن هم‌اکنون باقی است.[نیازمند منبع]

کوه نخودی در شرق اصفهان یکی از بهترین جاذبه‌های گردشگری در ایران می‌باشد تا ۱۳۹۷ پیشرفت سی درصدی داشته.[۱۱۳]

در این شهر مکانی برای همایش جنبش عدم تعهد و بعد از آن برای دیگر همایش‌های بین‌المللی در نظر گرفته شد. مجموعهٔ مرکز همایش‌های بین‌المللی اصفهان دارای سالن اصلی با ظرفیت ۲۳۵۴ نفر، سالن چند منظوره، هتل ۵ ستاره در ۱۲طبقه، ویلاهای VIP، مرکز تجاری، دفاتر و… می‌باشد.[۱۱۴]

اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقش‌جهان، مسجد شاه، سی و سه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع اصفهان، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطف‌الله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، میدان عتیق، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالی‌قاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علیقلی آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی از بارزترین آن‌ها هستند.[۲۰][۱۱۵][۱۱۶][۱۱۷]

مقامات میراث فرهنگی استان اصفهان معتقدند بیش از ۲۲ هزار جاذبه تاریخی و فرهنگی ارزشمند در این استان وجود دارد. فریدون الهیاری مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان اظهارداشت: یکهزار و ۷۶۵ اثر تاریخی در استان ثبت ملی است.[۱۱۸]

شهربازی رؤیاها به عنوان پارک بازی سالانه میزبان تعدادی گردشگر می‌باشد.
سیتی سنتر اصفهان مرکز رفاهی معروف‌ترین مرکز گردشگری رفاهی تجاری این شهر می‌باشد. شهربازی سرپوشیده هم در این مجموعه است.
پارک جنگلی صفه در دامنه کوه صفه یکی از پارک‌های جنگلی با امکاناتی نظیر سینما و بولینگ و تله کابین و شهربازی و … می‌باشد.
پارک جنگلی ناژوان از معروف‌ترین پارک‌های جنگلی اصفهان است که از امکاناتی نظیر باغ پرندگان. خزندگان و پروانه‌ها و آکواریوم و دولفیناریوم پارک ابی تله سیژ و … برخوردار است.
پارک ابی ابسار بزرگترین مجموعهٔ آبی در سپاهان‌شهر است.
همچنین بام شهر اصفهان در شمال غرب این شهر بام شهر اصفهان آکواریوم اصفهان در پارک جنگلی ناژوان به عنوان اولین تونل آکواریوم ایران در نوروز سال ۱۳۹۵ افتتاح شد و در آن انواع ماهی‌ها و آبزیان وجود دارد.
باغ جوان بوستان مشتاق پارک سپاهان‌شهر باغ غدیر باغ فدک کوه نخودی کوه قایمیه پارک رجایی (بوستان هشت بهشت) شهربازی‌های ملک‌شهر آبشار صفه سیتی سنتر شهر عجایب وحید سیمرغ و … از معروف‌ترین مکان‌های تفریحی دیگر اصفهان است. ۵ مجموعه فرهنگی باغ بانوان در شهر اصفهان فعال است تا سال 1395.[۱۱۹]اصفهان یک باغ وحش در پارک کوه صفه دارد.[۱۲۰]باغ فدک اصفهان و باغ غدیر دو پارک نسبتاً بزرگ در شهر هستند.[۱۲۱][۱۲۲]

9 سینمای شهر شامل پردیس سینمایی چهارباغ،پردیس سینمایی ساحل اصفهان،پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان،سینما بهمن خوراسگان،سینما سپاهان،سینما سوره،سینما فرهنگیان اصفهان،سینما فلسطین (اصفهان) و سینما قدس (اصفهان) هستند.

چوگان یک ورزش شهر است.[۱۲۳]

اصفهان دارای چند تیم معروف فوتبال، بسکتبال، ورزش‌های آبی[۱۲۴] و فوتسال شامل ایراندخت، سوان ارامنه، سپاهان، تیم ذوب آهن، آپادانا، اسپادان است.[۱۲۵] ورزشگاه نقش جهان دومین ورزشگاه بزرگ ایران است.[۱۲۶]

شهریور ۱۳۹۹ مدیر کل ورزش و جوانان استان اصفهان گفت در ورزش اصفهان بیش از نیمی از فعالیت‌ها توسط بانوان انجام می‌شود؛ محل اعتبارات ورزش بانوان استان اصفهان به‌طور ویژه دیده شده‌است و ردیف اعتباری مشخص شده سال ۱۳۹۹ تماماً برای بانوان هزینه خواهد شد.[۱۲۷]

تیم بانوان باشگاه والیبال گیتی‌پسند اصفهان در لیگ والیبال زنان ایران رقابت می‌کند.[۱۲۸] تیم زنان باشگاه والیبال ذوب‌آهن قهرمان لیگ حرفه ای ایران در ۱۳۹۷ است.[۱۲۹]

باشگاه والیبال سپاهان اصفهان در لیگ برتر والیبال ایران ۱۳۹۸ شرکت کرد و در فوتبال مسابقات لیگ‌های برتر و دسته اول فوتبال استان اصفهان در سال ۱۳۹۸ برگزار شد.[۱۳۰][۱۳۱] در هندبال باشگاه هندبال سپاهان اصفهان دارای تیم زنان و مردان است.[۱۳۲] استان حدود ۳۰۰ هزار ورزشکار ساماندهی شده در رشته‌های مختلف و ۲۲۰ بدمینتون‌بازدارد.[۱۳۳][۱۳۴] تا سال۱۳۹۸ ۳۲ بانوی اتومبیلران در استان اصفهان فعالیت دارند.[۱۳۵]

در شهر تعداد زیادی تالار پذیرایی و باغ تالار برای برپایی جشن‌ها و مهمانی‌ها وجود دارد[۱۳۶]

بعضی از گرمابه‌های تاریخی اصفهان[۱۳۷]

پل چوبی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردی خان و پل خواجو[۱۳۸]

بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان، بازار شاهی، بازار بیدآباد، بازار ریسمان، بازار غاز و بازارهای اطراف میدان نقش‌جهان: بازار مسگرها، بازار هنر، بازار ترکش‌دوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لواف‌ها و بازار آهنگرها[۱۳۹]

جروکان، عاشق آباد، مارنان، چرخاب، خواجو، تل واژگون، قلعه تبرک، شهشهان، دستگرده (فروغی)، پاچنار، بید آباد، علی قلی آقا، شیْش، در کوشک، محله نو، جوزدان، الیادران، چهارسوق شیرازی‌ها، لنبان، ناژوان، زهران، جاوان، آفاران، برزان، ولدان، خوراسگان، کوله پارچه، تخت فولاد، هزارجریب، ابر، بوزان، کنگاز، سیچان، دستگرد خیار، قائمیه، ماربین، گورتان، شیخ یوسف، طوقچی، جویباره، جلفا، جی، هفتون، دردشت، رهنان، کارلادان، کنگاز، گارماسه، نصرآباد، محله مرداویج، لادان، مفت آباد، لمجیر، جوی آباد (قدیم)، دارک، حصه، زینبیه (اصفهان)، احمدآباد، محله دهنو، ملک شهر، مارچین، حسین‌آباد، هفتون، عباس‌آباد، در کوشک، سرلت، علی‌قلی‌آقا، بیدآباد، کوجان، گرکان، اندوان، کساره، تل باسکون، پل بلند، ملک شهر، خانه اصفهان، قلمستان، فردوان، پرتمان، احمدآباد، سروش، پایین دروازه، جاده گودالی، پوزوه، کردآباد، پل شهرستان، فینارت، ردون، شش راه، قهجاورستان، جاوان بالا، جاوان پایین، دهچی، الیادران، شمس‌آباد، نصرآباد، آتشگاه، بابوکان، دهنو، پاقلعه، لمجیر، جوب شاه، کُهَنستان، شاهزید.

به علت وجود بافت قدیمی و معماری زیبای شهر اصفهان، خانه‌های قدیمی بسیاری در این شهر وجود دارد. برخی از این خانه‌ها امروزه توسط میراث فرهنگی بازسازی شده و به صورت موزه درآمده‌است. همچنین برخی از این سراهای قدیمی با تغییر کاربری در حال استفاده می‌باشد. تالار تیموری (موزه تاریخ ملی) به عنوان موزه تاریخ ملی، توحیدخانه به عنوان دانشکده معماری دانشگاه هنر اصفهان و عمارت رکیب خانه به عنوان موزه هنرهای معاصر اصفهان مورد استفاده و بهره‌برداری است. خانه‌های: حاج رسولی‌ها، شیخ الاسلام، خانه مشروطه، حاج مصورالملکی، یداللهی، عاصمی اصفهانی، قدسی، خانه نیلفروشان، مجتهدزاده، حقیقی، داوید (داود)، سوکیاس، مارتا پیترز، پطروس، سرتیپی، منعمیان، وثیق انصاری، بهشتیان، اعلم و قزوینی‌ها از خانه‌های قدیمی و دیدنی اصفهان می‌باشد.[۱۴۳]
همچنین بتازگی بدست زوجی ایرانی و غیر اصفهانی خریداری و بازسازی شده که باعث حفظ و بقای آن گشته‌است. این خانه دارای سابقه‌ای پانصد ساله می‌باشد که ابتدا به عمهٔ شاه عباس تعلق داشته‌است.[۱۴۴] موقعیت این اثر تاریخی در نزدیکی مسجد جامع اصفهان و حمام شیخ بهایی است که در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفته‌است.[۱۴۵]

از دیرباز در شهر اصفهان تعدادی خانقاه متعلق به فرقه‌های مختلف درویشان وجود داشته‌است. بعضی از این خانقاه‌ها به واسطه فشار دستگاه‌های امنیتی تعطیل یا مستقیماً توسط خود حکومت تخریب گشته‌است که خانقاه درویشان گنابادی واقع در گورستان تخت فولاد از آن جمله‌است.[۱۴۶] البته هنوز هم بعضی از خانقاه‌ها فعال می‌باشند که خانقاه علی بن سهل واقع بر سر آرامگاه وی از آن جمله می‌باشد.

در این شهر کلیساها و کنیسه‌های زیادی وجود دارد که بخش عمده‌ای از کلیساها در منطقه جلفا می‌باشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی به جای مانده‌اند که شهره‌ترین و قدیمی‌ترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمی‌ترین کلیسای اصفهان می‌باشد.

بیشتر کنیسه‌های اصفهان در محله جویباره که یهودی‌نشین بوده قرار گرفته‌اند. کنیسه عمو شعیا قدیمی‌ترین کنیسه اصفهان می‌باشد که در همین محل قرار گرفته‌است. در سال ۱۳۵۰ و بر اساس پژوهش‌های لطف‌الله هنرفر تعداد کنیسه‌های اصفهان بیست عدد ثبت شده ولی در حال حاضر تعدادی از آن‌ها از بین رفته‌است.[۱۴۷]

باغ رضوان گورستان فعلی و فعال اصفهان و تخت فولاد گورستان قدیمی و تاریخی اصفهان است که به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین آرامگاه‌های ایران نیز شناخته می‌شود. این آرامگاه از تکیه‌های مختلفی تشکیل شده که چهارده تکیه همانند: تکیه سید العراقین، تکیه میر فندرسکی و تکیه آقا حسین خوانساری مربوط به دوره صفوی است؛ و نزدیک به سی تکیه و مسجد همانند: تکیه میر محمد صادقی که جزئی از تکیه سادات محسوب می‌شود تکیه شهشهانی، تکیه واله، مسجد رکن الملک، تکیه میر فندرسکی و تکیه کلباسی (ابوالمعالی) از دوره قاجار هستند. همچنین شش تکیه نیز همچون تکیه لسان الارض از تکیه‌های گلستان شهدای اصفهان محسوب می‌شوند.

اصفهان به جهت داشتن موزه‌های مختلف و با ارزش مشهور است که از آن میان می‌توان به موزه‌های زیر اشاره نمود.[۱۴۸]

گنجینه هنرهای تزئینی و هنرهای معاصر اصفهان،موزه صنایع‌دستی و هنرهای سنتی اصفهان،کاخ موزه چهل ستون،موزه کلیسای وانک،موزه تاریخ طبیعی،موزه علوم و فنون آموزش پرورش اصفهان،موزه حمام علی قلی آقا،موزه آب اصفهان،موزه شهدای اصفهان،گنجینه سنگ نوشته‌های تخت فولاد و موزه پروانه‌ها

اقتصاد سنتی استان مبتنی بر صنایع دستی چون قالی بافی، ابریشم بافی، قلمزنی، منبت کاری، زری بافی، خاتم کاری، ملیله دوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فرش، فیروزه کوبی، نقره سازی، کاشی سازی، قلمکاری و پولک دوزی از صنایع زیبای اصفهان است که امروزه رونق خوبی نیز در بخش جهانگردی دارد.

گوش‌فیل و دوغ، خوردنی ویژهٔ اصفهان است.[۱۴۹]
در اصفهان غذاهای سنتی بسیاری مورد استفاده هستند که برخی از آن‌ها مربوط به شهرهای دیگر اصفهان بوده‌اند یا در شهرهای دیگر ایران نیز رواج داشته و دارند. در این میان کباب، بریان و خورش ماست و حلیم بادمجان و آش شل قلمکار وحلیم و عدس آبگوشت (گوشت و لوبیا) کشک‌وبادمجان و کله جوش معروف‌ترین غذای اصفهان می‌باشند. همچنین سایر غذاهای این شهر عبارتند از: باقالا ذرت (خوراسگان)، آش سماق، کله جوش که از غذاهای ایلات اصفهان است، سرگنجشکی، کوکو قندی، قیمه ریزه، آش ماش و قمری، یخنه ترش، ماش و زردک، اوماج سرکه و چغندر، نخود آب، کوفته برنجی.[۱۵۰][۱۵۱]

معروفترین ره‌آورد اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته می‌شود و در آن در از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمی‌شود. گز اصفهان مرغوب‌ترین نوع گز است و قدمتی بیش از ۴۵۰ سال را داراست.[۱۵۲] اصفهان بزرگترین و بهترین تولیدکننده گز کشور است. حدود ۹۰ درصد گز ایران در اصفهان تولید می‌شود. براساس آخرین داده‌ها ۴۵۰ واحد تولید گز و ۱۲۰۰ واحد توزیع گز و شیرینی در اصفهان فعال هستند. این واحدهای تولیدی ۶۵۰ هزار تُن گز تولید و روانه بازار مصرف می‌کنند. [۲] برندهایی همچون کرمانی، معراج، سلطانی، آنتیک، مظفری، سکه، بهشت آرا، شیرین منش، سلامتیان، بوعلی سینا، گز افشار، گز ارک، گز مقصودی، گز نیکو منش، گز حنایی، چیداک، گز امیر، گز نفیس، گز سنت، گز شیرین، گزمرداویج، گز دردشتی، گز ساحل، گز سلیمانی، گز آریا، گز پویا، گز عالی، گز چهلستون، گز گوهر، گز نیک، گز ویونا، گز شاهین، گز لاله و گز اشرافی از بهترین نمونه‌های تولید گز اصفهان و اکثراً مخصوص صادرات هستند.[۱۵۳][۱۵۴] گز اصفهان یا طلای سفید اصفهان، به عنوان هدیه ویژه در مناسبتهای داخلی و خارجی به عنوان کادو به میهمانان ویژه تقدیم می‌گردد.[۱۵۵]پولکی یکی دیگر از سوغاتی‌های اصفهان است این شیرینی ترد و خوشمزه که طعم‌ها و رنگ‌های مختلفی همچون زعفرانی، نارگیلی، لیمویی، کنجدی و زنجبیلی دارد معمولاً همراه چای خورده می‌شود. ترکیب اصلی این شیرینی شکر آب و سرکه است روش تهیه این شیرینی: شکر را با آب و سرکه مخلوط کرده و به مدت ۴۵ دقیقه روی اجاق بگذارید تا طلایی رنگ شود و بعد با قاشق آنها را روی سینی بریزید و صبر کنید تا سفت شوند. برای امتحان آن می‌توانید کمی از آن را با قاشق روی یخ بریزید، اگر مایه سریع گرفت و حالت شکننده پیدا کرد، پولکی آماده است. اگر پولکی زیاد روی حرارت بماند، مزه تلخی به خود می‌گیرد و اگر زمان کمی روی حرارت بماند، ترد و شکننده نمی‌شود. از دیگر ره آوردهای اصفهان می‌توان به صنایع دستی به ویژه قاب‌های خاتم کاری و میناکاری، پارچه‌های قلمکاری شده و آثار مختلف قلمزنی اشاره نمود.[۱۵۶]

نقشه قطار شهری اصفهان

1942.

تا سال ۱۳۹۹ اصفهان دو خط مترو ساخته شده و یک خط در حال ساخت دارد.[۱۵۷]شهر دارای اتوبوس و تاکسی و ایستگاه دوچرخه است. اصفهان یک شرکت هواپیمایی قشم و فرودگاه بین‌المللی شهید بهشتی دارد.[۱۵۸][۱۵۹][۱۶۰][۱۶۱][۱۶۲][۱۶۳]

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان اصفهان دارای۵۹ مرکز فرهنگی، هنری است.[۱۶۴]
اصفهان تقریباً ۴۰ مدرسه دینی حوزه علمیه دارد[۱۶۵]تقریباً در استان اصفهان تعداد ۶۷ مرکز علمی و دانشگاهی وجود دارد.[۱۶۶]دانشگاه‌های دولتی وغیر دولتی شامل صنعتی اصفهان،دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان) و غیره است.[۱۶۷]مدارس دولتی امروز مانند گذشته عملکرد خوبی ندارندخانواده‌هایی که از تمکن مالی بالایی برخوردار هستند به‌راحتی مدارس غیردولتی را انتخاب می‌کنند اما هزینه چند میلیون تومانی مدارس غیردولتی برای برخی بسیار سنگین است فرماندار اصفهان دربارهٔ آن در جلسه شورای آموزش و پرورش شهرستان اصفهان گفت: ما به‌طور قانونی نمی‌توانیم برای مدارس تعیین کنیم که مبلغ مشخصی را از والدین دریافت کنند.[۱۶۸] خانه ریاضیات اصفهان واحدی غیردولتی زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شهرداری اصفهان و با هدف آماده‌سازی نوجوانان و جوانان برای تحقق اهداف فرهنگی آموزشی، ارتقای کیفیت آموزش ریاضی و بهبود روشها و پژوهشهای علمی کاربردی جهت ارتقای دانش ریاضی فعالیت می‌کند و ۱۳۷۷ تأسیس شده‌است. شهر علم یک مجموعه تحت حمایت شهرداری غیردولتی آموزش شامل خانه فیزیک، آمار، زیست‌شناسی و فیزیک در خیابان آزادگان (سعادت آباد) می‌باشد.[۱۶۹][۱۷۰]

دبیرستان هراتی

دانشگاه علمی کاربردی اصفهان

دانشگاه آزاد اسلامی واحد علامه مجلسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)

اقامت افغانستانی ها در ایران در شهر اصفهان مجاز است.

سرکنسول فدراسیون روسیه در اصفهان جزو آثار ملی ایران است. چین برای ساخت کنسول در منطقه دیپلماتیک اصفهان اعلام آمادگی کرده است.[۱۷۱]

اصفهان تاکنون با ۱۷ شهر، پیمان خواهرخواندگی امضا کرده‌است:

اصفهان با شهرهای زیر در ۲۰۱۶ خواهرخوانده می‌شود:

خواهرخواندگی اصفهان با یکی از شهرهای عُمّان پیشنهاد شده‌است.[۱۸۲]

برنامه شب فرهنگی تبریز در اصفهان رویداد تحت حمایت شهرداری برای خواهرشهری و اشتراک گذاشتن ظرفیت‌های فرهنگی و هنری ایران است.[۱۸۳]

افزایش دستمزدهای سال ۹۸ به هیچ‌وجه کفاف زندگی ۱۰ روز کارگران را همانند سال‌های گذشته نخواهد داد حدود 900 هزار نفر در بخش کارگری استان اصفهان فعالیت می‌کنند، از این تعداد 80 درصد در بخش خصوصی مشغول به کارند که در شرایط نابسامان اقتصادی و نوسانات معیشتی در کشور هیچ‌گونه تسهیلاتی از سوی دولت برای آنها در نظر گرفته نشده است..[۱۸۴]تا سال ۱۳۹۹ بخش قابل توجهی از اقتصاد استان بر خدمات و کشاورزی وابسته اند.[۱۸۵]استان اصفهان بزرگترین تأمین کننده بوقلمون در کشور است.[۱۸۶]از نظر داروسازی اصفهان قطب سوم داروسازی کشور است.[۱۸۷]اصفهان رتبه سوم تولید عسل در کشور را دارد.[۱۸۸]

۵۰۰ هزار نفر حاشیه نشین از جمله در منطقه شمال شهر اصفهان وجود دارند.[۱۸۹]
[۱۹۰]

تصویب یکم آذر به عنوان روز اصفهان و قوس آذر به عنوان نماد شهر[۱۹۱]


EIr (۲۰۰۷)، «AN OVERVIEW SINCE ANCIENT TIMES Esfahan:ii HISTORICAL GEOGRAPHY»، Encyclopædia Iranica (ویراست ۱st Edition)نگهداری یادکرد:متن اضافی (رده)



«آمارنامه اصفهان ۱۳۹۱، فصل دوم: جمعیت»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


«آمارنامه اصفهان ۱۳۹۱، فصل دوم: جمعیت»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


«اصفهان: سرزمین، آب و هوا»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


http://www.amar.org.ir/Portals/2/pdf/jamiat_shahrestan_keshvar3.pdf%22Downloads-icon


“Comparative Sustainability of Bazaar in Iranian Traditional Cities: Case Studies in Isfahan and Tabriz”Downloads-icon


the originalDownloads-icon

 

 حمایت خانواده

 



عکس آزاده زارعی

 

 چکیده ای از بیوگرافی آزاده زارعی :

نام اصلی : آزاده زارعی

آزاده زارعی

زمینه فعالیت: تلویزیون، سینما، تئاتر

تولد: ۱۰ خرداد ۱۳۶۸  اصفهان

محل زندگی : تهران

ملیت: ایرانی

پیشه : بازیگر

سال‌های فعالیت : از ۱۳۸۹ تاکنون

مدرک تحصیلی : رشته سینما

 

آزاده زارعی به همراه جمشيد هاشم پور و همسرشون مهر انگيز متين و اقای گودرزی و همسرشون

 

بیوگرافی آزاده زارعی:

آزاده زارعی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 10 خرداد سال 1368 است و اصالتا اصفهانی است. او فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه فرهنگ و هنر تهران است. وی همچنین منشی صحنه چند فیلم سینمایی نیز بوده است. 

 

پدر آزاده زارعی در حرفه قلم زنی فعالیت میکند و در میدان نقش جهان اصفهان مغازه ای دارد که به قلم زنی مشغول است و مادرش خانه دار است. آزاده زارعی دو برادر دارد و تک دختر خانواده است. ارتباطش با برادرش احمد خیلی خوب و صمیمی است.

 

آزاده زارعی به دلیل بازی در سریال آوای باران در سال 1392 به کارگردانی حسین سهیلی زاده در نقش باران توانست خوش بدرخشد. او قبل از سریال آوای باران در اثری دیگر در نقش فرعی بازی کرده بود ولی به موفقیت چشمگیری نرسید.

بعد از بازی در آوای باران به سیندرلای ایران معروف شد !

آزاده زارعی علاوه‌بر سریال آوای باران، سال 1393 در 25 سالگی در سریال مهر طوبی نیز بازی کرده است. در این سال‌ها آزاده زارعی با هنرمندان بسیاری تجربه‌ی کار داشته است .

 

عکسهای آزاده زارعی

 

علایق آزاده زارعی :

به شدت فوتبالی است و طرفدار استقلال و از تیم های خارجی هم هوادار تیم بارسلونا است، گاهی شعر هم میگوید. تئاتر را به‌ شدت دوست دارد. او به حیوانات وحشی از جمله مار بسیار علاقه دارد.

آزاده زارعی دستی نیز در هنر قلم‌زنی روی مس و نقره و برنج و طلا دارد که این کار را از پدرش آموخته‌است و آثار خود را در گالری‌های مختلف ایرانی و خارجی به نمایش گذاشته‌است.

 

عکس های اینستاگرام آزاده زارعی

 

وضعیت تاهل آزاده زارعی:

آزاده زارعی مجرد می باشد.

 

آثار آزاده زارعی :

برف روی شیروانی داغ ۱۳۸۹

آمین خواهیم گفت  ۱۳۸۹

اکباتان ۱۳۹۰

عملیات مهد کودک ۱۳۹۱ 

آزاده زارعی

آوای باران ۱۳۹۲

مهر طوبی ۱۳۹۴ 

هایلایت ۱۳۹۶ 

سال‌های دور از خانه ۱۳۹۷

شاه رگ  ۱۳۹۸

 

عکس های آزاده زارعی:

آزاده زارعی

 

آزاده زارعی به همراه مادر و بردارش

 

آزاده زارعی به همراه برادرش

 

آزاده زارعی و برادرش 

 

عکس پدر آزاده زارعی

 

هنر قلمزنی آزاده زارعی

 

آزاده زارعی و هدیه تهرانی

 

آزاده زارعی در نقش اصغر فرشته

 

عکس آزاده زارعی و بهنوش بختیاری

 

عکس های جدید آزاده زارعی

 

بیوگرافی آزاده زارعی

 

گردآوری:بخش بازیگران بیتوته 

 

 

از بازیگران بیشتر بدانید

انواع چرخ مبتدی وحرفه ای/قیمت کارخانه

هوشمند سرمایه گذاری کنید

مهاجرت به ساده ترین و ارزان ترین روش

بدون خجالت محصولات جنسی را آنلاین خریدکن

آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4

20میلیون تومان وام 4درصد خرید لوازم خانگی

سیگاررا نه؛ وسوسه سیگارکشیدن راترک کنید!

بالاترین قدرت پاک کنندگی شیشه خودرو

برنامه های پولی رو به راحتی دانلودکن

شوره سر کلافت کرده؟ درمان بدون عارضه

تخفیف های داغ لنوو(لپ تاپ،تبلت،مودم و…)

تفریحات آبی کیش با نازل ترین قیمت/رزرو

تا 70% تخفیف تور کیش

لوازم آشپزخونت روآنلاین بهترینشو انتخاب کن

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

آزاده زارعی متولد 10 خرداد 1368 در اصفهان، بازیگر است. فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی است، در یک خانواده چهار نفری بدنیا آمده و تنها یک برادر دارد پدرش با هنر غریبه نبوده و در رشته قلم زنی در اصفهان مشهور می باشد.

پدر من هنرمند و در رشته قلم زنی بسیار مشهور هستند و سبک خاص خودشان را دارند مادر و برادرم هم به شدت من را پشتیبانی کردند و من را تنها نگذاشتند.

هر کس که ما را در کنار هم ببیند متوجه می شود که با هم خواهر و برادریم! احمد لیسانس کامپیوتر و فوق لیسانس IT دارد و در حال حاضر برای دکتری می خواند. احمد به معنای واقعی برادر و دوست خوبی است.

آزاده زارعی اولین حضور حرفه ایش در نقش یک پسر لات در فیلم آمین خواهیم گفت به کارگردانی سامان سالوادور در سال 1389 بود، این فیلم بدلیل حضور بدون حجاب آزاده زارعی در نقش پسرانه مدتی طول کشید تا با مشورت مراجع مجوز اکرن بگیرید. این فیلم در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شده است.

اولین بازی او در سریال آوای باران سال 92 در نقش باران، او را به شدت محبوب کرد، در مورد نحوه حضورش در این سریال می گوید : دستیاران آقای سهیلی زاده من را به او معرفی کردند بعد از گذراندن چندین مرحله تست سخت، در نهایت برای حضور در این سریال انتخاب شد تا روزی که فیلمبرداری آغاز شد، نمی دانستم به صورت قطعی انتخاب شده ام، در این سریال با سیاوش خیرابی، سام درخشانی و حمیدرضا پگاه همبازی بودم.آزاده زارعی

به شدت فوتبالی است و طرفدار استقلال و از تیم های خارجی هم هوادارن تیم بارسلونا است، بعد از بازی در آوای باران به سیندرلای ایران معروف شد ! گاهی شعر هم میگوید و هنوز مجرد است.

خانوم بازیگر دستی نیز در هنر قلم زنی روی مس و نقره و برنج و طلا دارد و آثار خود را در گالر ی های مختلف ایرانی و خارجی به نمایش و فروش گذاشته است، پدرش از استادان این رشته می باشد.

اینکه می توانم از طریق بازیگری زندگی های مختلف را تجربه کنم نکته ای است که بیش از هر دلیل دیگری من را به بازیگری علاقمند کرده و همچنان دوست دارم آنرا ادامه بدهم.

زن ها وقتی دلتنگ میشن دوست دارن داستانی که هزار بار واسه کسی تعریف کردن را باز هم تعریف کنن تا حالشون خوب شه… اما اگه سکوت کردن، یعنی نمیخوان که حالشون خوب شه !

تئاتر را به شدت دوست دارم و بعد از فیلم هایی که مشغول بازی در آن ها هستم، حتماً فعالیت هایی در این فضا خواهم داشت چون تئاتر یکی از علایق اصلی من است.

علاوه بر بازیگری در عرصه کارگردانی و منشی صحنه نیز فعالیت می کند و در چند فیلم سینمایی به عنوان منشی صحنه حضور داشته است.فیلم اکباتان و برف روی شیروانی داغ از این قبیل فیلم ها بوده است. وی فیلم های کوتاه زیادی را کارگردانی کرده است.و جوایز گوناگونی را نصیب خود کرده است.

  متن غمگین تنهایی و دلتنگی کوتاه با عکس نوشته احساسی غمگین جدید بی کسی برای پروفایل را می خوانید   متن غمگین تنهایی و دلتنگی     باید جای من باشی تا بفهمی وقتی باران می ‌بارد تنهایی پشت یک پنجره چقدر عمیق می ‌شود!   ____________________   تنهایی من شکل فنجان چایی ‌ام […]

 

بیوگرافی آزاده زارعی بازیگر و همسرش با عکس های شخصی و داستان شروع فعالیت از نقش پسرانه تا شهرت او در آوای باران را می خوانید

 

آزاده زارعی

 

 

آزاده زارعی متولد 10 خرداد 1368 در اصفهان ، بازیگر و منشی صحنه است

 

فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی می باشد که با منشی گری شروع کرد سپس بعنوان بازیگر در نقش سریال آوای باران شناخته شد 

 

 

 

در یک خانواده 5 نفره با یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر در اصفهان چشم به جهان گشود و از همان کودکی هنر قلم زنی روی مس و نقره را از پدرش آموخت

 

 

فعالیت هنری خود را فیلم برف روی شیروانی داغ به کارگردانی و نویسندگی محمدهادی کریمی در سال 1389 بعنوان منشی صحنه شروع کرد

 

 

 

اولین حضور او در جلوی دوربین هم سال 1389 در 21 سالگی بود با نقش یک پسر لات کچل در فیلم آمین خواهیم گفت به کارگردانی سامان سالور آغاز شد

 

اما این فیلم بدلیل تیپ پسرانه و بدون موی او با ممنوعیت اکران مواجه شد تا اینکه با رضایت مراجع در سال 1394 بروی پرده سینما رفت

 

 

بعد از سه سال از اولین تجربه بازیگری در نهایت با دومین کار تصویری اش بنام سریال آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی زاده در سال 1392 وارد تلویزیون شد

 

او با این نقش به یکباره مورد توجه گرفت و بعنوان سیندرلا سر زبان ها افتاد

 

عکس های آزاده زارعی

 

 

من از طریق دستیاران آقای سهیلی زاده به او معرفی شدم و بعد از گذراندن چندین مرتبه تست سخت در نهایت برای این نقش انتخاب شدم

 

تا روزی که فیلمبرداری آغاز شد ، نمی دانستم به صورت قطعی انتخاب شده ام

 

 

آزاده زارعی

در کنار فعالیت های کم رنگ بازیگری به شدت فوتبالی بوده و در تیم داخل سالن سپاهان نیز بازی کرده و از طرفداران دوآتیشه سپاهان و بارسلونا است

 

با این حال او علاقه زیادی هم به تیم استقلال و ذوب آهن هم دارد

 

در کنار جمشید هاشم پور و همسرش

 

 

خانم بازیگر در هنر قلم زنی روی مس ، نقره ، برنج و طلا هم آثار چشمگیری تابحال کار کرده و در گالری های مختلف ایران و خارجی به نمایش و فروش گذاشته است

 

 

هر کس که ما را در کنار هم ببیند متوجه می شود که با هم خواهر و برادریم ! برادرم لیسانس کامپیوتر و فوق لیسانس IT دارد و در حال حاضر برای دکتری می خواند

 

احمد به معنای واقعی برادر و دوست خوبی است

 

 

 

اینکه می توانم از طریق بازیگری زندگی های مختلف را تجربه کنم نکته ای است که بیش از هر دلیل دیگری من را به بازیگری علاقمند کرده است

 

همچنان دوست دارم آنرا ادامه بدهم

 

 

تئاتر را به‌ شدت دوست دارم و بعد از فیلم‌ هایی که مشغول بازی در آ‌ها هستم،  حتماً فعالیت‌ هایی در این فضا خواهم داشت چون تئاتر یکی از علایق اصلی من است

 

برادر و مادرش

 

 

پدرم با توجه به آشنایی که با هنر دارند اصرار داشتند در رشته هنر فعالیت داشته باشم ، مادر و برادرم هم به شدت من را پشتیبانی کردند و تنها نگذاشتند

 

مادرم همیشه با دعای خیر خودش من را همراهی کرده و اگر امروز اینجا هستم قطعا به خاطر دعای خیر اوست

 

 

خانم آزاده زارعی هنوز ازدواج نکرده و مجرد است اما می گوید مرد مورد علاقه اش برای ازدواج باید قد بلند، تحصیلکرده ، آقا و محترم و زن فهم باشد !

 

عکس های آزاده زارعی بازیگر

 

 

آقای سهیلی زاده هر نقشی به من بدهند بدون هیچ حرفی خواهم پذیرفت ، من مدیون ایشان هستم و مطمئنا بعد کارهای پایین تر از ایشان را قبول نخواهم کرد

 

 

پس از ایفای نقش باران پیشنهادهایی دارم که تابحال هیچکدام باب میلم نبوده به همین دلیل حضور در آنها را نپذیرفتم

 

دوست دارم نقش هایی بازی کنم که متفاوت از باران هستند و با آن تفاوت دارم

 

 

بیوگرافی سیاوش خیرابی

 

زندگینامه آزاده زارعی و همسرش | سایت فتوکده

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


ازش خوشم می اید خیلی بانمک هستی جونم

هرگونه نشر، بازنشر و باز تولید تمام یا بخشی از محتوای سایت فتوکده برای (خبرگزاری ها) بدون اجازه کتبی ممنوع است

 

در اینبخش بیوگرافی آزاده زارعی بازیگر معروف کشورمان را مرور می کنیم. آزاده زارعی با نقش باران در سریال پربیننده آوای باران شناخته می شود، او نخستین بار بود کـه بعنوان نقش اول بازی میکرد و توانست نظرات مثبت مخاطبان و منتقدان رابه دست آورد، آزاده زارعی بسیار کم حاشیه می باشد اما محبوب. در ادامه این مطلب بطور کامل با او آشنا میشویم. با مجله پارس ناز همراه باشید.

آزاده زارعی متولد 1 / 3 / 1368 می باشد

آزاده زارعی

 

آزاده زارعی متولد دهم خرداد ماه 1368 «1368/03/10» می‌باشد و اصالتا اصفهانی اسـت. وی فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی سینما از دانشگاه فرهنگ و هنر تهران اسـت. آزاده زارعی درسال 1392 با بازی در سریال آوای باران بـه کارگردانی حسین سهیلی زاده در نقش باران توانست بـه خوبی شناخته شود.

 

وی نیر قبل از کار در آوای باران دریک اثر دیگر جلوی دوربین رفته اسـت اما آوای باران نخستین تجربه وی در بازی در سریال بوده اسـت و با همین اثر توانست بـه خوبی دیده شود.

 

 

بله. در حقیقت «آوای باران» نخستین سریالی اسـت کـه بازی کرده‌ام.

 

 

بله یک کار دیگر قبلا کار کرده‌ام ولی همان‌ طور کـه گفتم این سریال، نخستین سریالی اسـت کـه در آن حضور داشته‌ام.

 

 

در حقیقت تیم آقای سهیلی‌زاده با مـن تماس گرفتند و مـن بـه ایشان معرفی شدم. از مـن تست گرفته شد و تا آخرین لحظه کـه جلوی دوربین آمدم، نمی دانستم کـه برای این نقش انتخاب شده‌ام.

 

 

توضیحی کـه فقط بـه مـن دادند این بود کـه «باران» یک شخصیت 2 وجهی اسـت. یک دختری اسـت کـه بچگی‌اش را دریک خانواده مرفه گذرانده اسـت. در واقع این دوگانگی بود کـه هم ذات بچگی‌اش را نگه دارد با فرهنگی کـه درآن رشد پیدا کرده اسـت و هم وجهی کـه از نشست و برخاست با تیم شکیب در او رسوخ کرده اسـت.

 

دقیقاً طبق صحبت‌هایي کـه با آقای سهیلی‌زاده کرده بودم، باران فقط جاهایی کـه خشمگین می شود، ‌لحن لاتی‌اش بیرون می زند ودر باقی موارد ذات دختر شاهزاده و مؤدبش را دارد. فقط جاهایی کـه خشمگین می ‌شد این لحنش بالا می‌رفت. یعنی در برخورد با موقعیت‌ها لحنش عوض میشد. شیوه مشاهده کـه در مورد چنین آدمی آسان اسـت.

 

چون اطراف مـا پر از آدم‌هایي اسـت کـه این ویژگی‌ها را دارند. فقط کافی اسـت نگاهی بـه سر چهارراه‌ها و پشت چراغ قرمزها داشته باشیم. مملو از خانم‌ها و بچه‌هاي کار اسـت کـه مـا بدون توجه از کنارشان عبور میکنیم. فقط کافی اسـت مدتی در حرکات و رفتارشان دقت کنیم تا نوع لحنشان را پیدا کنیم.

 

مـن پیش از این مشاهدات با آقای سهیلی‌زاده خیلی حرف زدم و شخصیت باران با راهنمایی‌هاي ایشان و البته شخصیت‌پردازی نویسندگان در فیلمنامه بـه «باران» رسیدم. حتی یک جاهایی باران زیادی «لات» می ‌شد کـه آقای سهیلی‌زاده جلوی آنرا می گرفت و می گفت کـه نه زیاد اسـت و کمش کن.

 

واقعاً هم تا بحال یک بخشی از زندگی‌ باران در سریال آوای باران شبیه سیندرلاست. «باران» زندگی دیگری دارد، مال یکجای دیگری اسـت، کودکی‌اش چیز دیگری اسـت و هم اکنون همه ی شرایطش عوض شده اسـت. در حقیقت بچه‌هایي کـه از کودکی با او بزرگ شده‌اند و دیده‌اند کـه در کودکی جنس او با انها فرق داشته لقب سیندرلا را برایش انتخاب کرده‌اند.

 

حتی آفرین هم بـه باران میگوید اینقدر تـو ادا و اصول داری کـه با همه ی مـا متفاوت هستی. بچه‌ها بـه او این نام را داده‌اند و رویش مانده اسـت. حتی دریک قسمتی شکیب بـه باران می گوید کـه تـو با بقیه فرق میکنی. اسم «سیندرلا» یک نوستالوژی برای خود باران دارد ودر دوران کودکی هم قصه‌ای کـه زیور برای او تعریف میکند سیندرلا و ماجراهای نامادری‌اش اسـت.

 

برای مـن کـه‌ آرزو بود فارغ از تملق، چون سریال‌هایي کـه آقای سهیلی‌زاده می‌سازنند پرمخاطب اسـت و بنظر مـن ایشان یک روان‌شناس هستند و میدانند مخاطب را چطوری پای تلویزیون بنشانند و انها کار را دنبال کنند.

آزاده زارعی

 

بنظر مـن هیچ آدمی اتفاقی سریال آقای سهیلی‌زاده را نمیبیند. بـه اسم آقای سهیلی‌زاده شروع میکنند و میبینند و با داستان جلو می روند و برای مـن آرزو بوده، چون آقای سهیلی‌زاده بازیگر معرفی میکنند و هر شخصی دوست در کار آقای سهیلی‌زاده بازی کند.

 

بیوگرافی آزاده زارعی و همسرش + عکس هاي آزاده زارعی + گفتگو و اینستاگرام

 

مـن چون میدانستیم کار آقای سهیلی‌زاده اسـت مطمئن بودم کار دیده میشود چون شـما سریال‌هاي قبل ایشان هم نگاه کنید همه ی سریال‌ها پرمخاطب بوده و آدم کار سخت میکند و مـن می دانستیم بخاطر سریال؛ مـن هم دیده می شوم. منتها سخت اسـت خیلی آدم‌هاي زیادی و قشرهای مختلف درباره‌ات قضاوت میکنند و آدم یک ترسی هم دارد.

 

آوای باران

مهر طوبی

منشی صحنه

برف روی شیروانی داغ

اکباتان

عملیات مهد کودک

 

 

در آخر نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی خانم آزاده زارعی و از زاویه نزدیک تری با او آشنا میشویم. آزاده زارعی بیش از نیم میلیون دنبال کننده دراین شبکه اجتماعی دارد.

او درباره این عکس نوشته: ??‍♀️??

او درباره این عکس نوشته:

چنان بريدم از خودم

كه از هواى تـو پُرم

كه با نفس كشيدنم

از تـو شكست مى خورم

او درباره این عکس نوشته: امروز يه روز خيلي خاصيه برام. شايد بتونم بـه جرات بگم فقط يك نفر رو تـو دنيا بـه این اندازه دوست دارم. خيلي سخته…خيلي… اينكه نميتونم هيچ واژه ای رو براي بيان احساساتم پيدا كنم…حس و عشق عجيبه کـه مـن بشما دارم قابل توصیف نیست اندازه ی پدرم عاشقتونم‌ جمشید خان بزرگ. تولدتون مبارک اسطوره?????????

او درباره این عکس نوشته: Photography : @arsha.aghighi

او درباره این عکس نوشته: مهمان دارم.چـه مهمان هايي جمشيد خان هاشم پور،همسر عزيزشون مهر انگيز متين اقاي گودرزي عزيز و همسر گلشون كه با حضورشون خونه ام رو گل بارون كردند.اين فرشته هايي كه تـو اين عكس هستند برام خيلي عزيزن جمشيد خان آريا كه نفسم بـه نفسشون بنده خانم مهرانگيز متين كه حس مادر دختري داريم بـه هم و اقاي گودرزي عزيز.

 

آشناييمون برميگرده بـه سال‌ها قبل كه جز نيكي و خوبي هيچ چيزي نديدم ازشون و همسر مهربان و محترمشون .اقاي هاشم پور مامان مهرانگيز جونم مرسي كه در غم و شادي كنارمنيد شـما پدر مادر دوم منيد و ميدونيد كه اندازه مامان بابام دوستون دارم و ميدونيد كه دوريتون رو نميتونم تحمل كنم.بـه راستي كه بزرگي برازنده هركسی نيست. سرتون سلامت زينال بندري??????????

او درباره این عکس نوشته: دوستون دارم برادراي خوبم??????????

او درباره این عکس نوشته: رسيدم ولي دير رسيدم. براي مادر بزرگم دعا كنيد هميشه از مرگ مي ترسيد امشبم فرشته ی مـن ميترسه دعا كنيد نترسه?????? نترس عزيزم رفتي پيش دايي ها و پدر بزرگ اونا مراقبتن?

او درباره این عکس نوشته: ?????

 

در ادامه با بیوگرافی کامل آزاده زارعی شاعر ، کارگردان و بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون به همراه عکس های خانوادگی و شخصی و فیلمشناسی آزاده زارعی با شما در نم نمک خواهیم بود.

آزاده زارعی متولد 10 خرداد 1368 در اصفهان بازیگر سینما و تلویزیون ایران است.

در یک خانواده چهار نفری بدنیا آمده و تنها یک برادر دارد پدرش با هنر غریبه نبوده و در رشته قلم زنی در اصفهان مشهور می باشد.او دانش آموخته رشته سینما است.

آزاده زارعی

نخستین کار او بازی در نقش اول فیلم سینمایی آمین خواهیم گفت ساخته سامان سالور در نقش اصغر فرشته (یک پسر) بود و ورود خود به عرصه سینما را با یک نقش خاص و سخت به رخ کشید.

با ایفای نقش اول سریال آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی زاده به شهرت رسید و به «باران» و نیز «سیندرلای سینمای ایران» معروف شد . او فیلم های کوتاه زیادی را کارگردانی کرده و جوایز گوناگونی را نصیب خود کرده است.

آزاده زارعی : تا روزی که فیلمبرداری آغاز شد ، نمی دانستم به صورت قطعی انتخاب شده ام ، در این سریال با سیاوش خیرابی ، سام درخشانی و حمیدرضا پگاه همبازی بودم.

وی همچنین دستی بر قلم دارد و شاعر نیز می باشد. زارعی دستی نیز در هنر قلم زنی روی مس و نقره و برنج و طلا دارد و آثار خود را در گالری های مختلف ایرانی و خارجی به نمایش گذاشته است.

از وضعیت ازدواج و همسر آزاده زارعی اطلاعات دقیقی در دست نیست.

به شدت فوتبالی است و طرفدار استقلال و از تیم های خارجی هم هوادارن تیم بارسلونا است.او رنگ قرمز را از همه رنگها بیشتر دوست دارد!

هر کس که ما را در کنار هم ببیند متوجه می شود که با هم خواهر و برادریم! احمد لیسانس کامپیوتر و فوق لیسانس IT دارد و در حال حاضر برای دکتری می خواند.

احمد به معنای واقعی برادر و دوست خوبی است.

*درباره حضورتان در تلویزیون بگویید. چهر ه تان برای مخاطب چهره جدیدی است.

-بله. در حقیقت «آوای باران» اولین سریالی است که بازی کرده ام.

*پس قبلا تجربه حضور جلوی دوربین را داشته اید.

-بله یک کار دیگر قبلا کار کرده ام ولی همان طور که گفتم این سریال ، اولین سریالی است که در آن حضور داشته ام.

*چه شد که برای حضور در این سریال انتخاب شدید؟

-در حقیقت تیم آقای سهیلی زاده با من تماس گرفتند و من به ایشان معرفی شدم. از من تست گرفته شد و تا آخرین لحظه که جلوی دوربین آمدم ، نمی دانستم که برای این نقش انتخاب شده ام.

*چقدر با نقش باران آشنایی داشتید؟ با پیچ و خم های داستان آشنا بودید؟

– توضیحی که فقط به من دادند این بود که «باران» یک شخصیت 2 وجهی است. یک دختری است که بچگی اش را در یک خانواده مرفه گذرانده است. در واقع این دوگانگی بود که هم ذات بچگی اش را نگه دارد با فرهنگی که درآن رشد پیدا کرده است و هم وجهی که از نشست و برخاست با تیم شکیب در او رسوخ کرده است.

*گاهی هم خیلی «لات» می شود.

-دقیقاً طبق صحبت هایی که با آقای سهیلی زاده کرده بودم ، باران فقط جاهایی که عصبانی می شود ، لحن لاتی اش بیرون می زند و در باقی موارد ذات دختر شاهزاده و مؤدبش را دارد. فقط جاهایی که عصبانی می شد این لحنش بالا می رفت. یعنی در برخورد با موقعیت ها لحنش عوض می شد.

آزاده زارعی

مرا برای نظرات کاربرانی بعدی به یاد بسپار

خلاصه داستان سریال گیسو و سریال عاشقانه 2 و فصل دوم عاشقانه و بازیگران سریال گیسو و عکس پشت صحنه سریال گیسو و بیوگرافی بازیگران مجموعه تلویزیونی گیسو و عوامل سریال گیسو را در نم نمک ببینید.

در ادامه با بیوگرافی کامل کتایون خوانساری طراح و نقاش و همسر دوم محمدرضا شجریان به همراه عکس های خانوادگی و شخصی با همسر و پسرش رایان شجریان و فیلمشناسی کتایون شجریان با شما در نم نمک خواهیم بود.

All Rights Reserved – © 2016 – 2020

Close

Click here to request access and see full URLs.

آزاده زارعی
آزاده زارعی
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *