Amin Tarokh (Persian: امین تارخ, born August 11, 1953 in Kazerun) is an Iranian actor who has starred in numerous cinema and television shows. He also teaches acting.
Amin Tarokh was born in Kazerun, Fars. in earlier years He move to Shiraz with his family. After finishing highschool in Shiraz, he started his education in Tehran University. he graduated from University of Tehran with a degree in cultural management. Tarokh has two sons named Nima and Mani. Also has a casting production company in Tehran, Iran.[1]
Tarokh started acting in 1973. He opened the first acting school in 1994,[1] “The Open Workshop of Acting”. His graduates have won many awards. In 2000, he connected his school to other international acting schools, and he was invited to Australia to teach in the Filinder’s Drama center. There he taught for two years.
He has been a member of the judging council in numerous festivals, and also a member of the House of Cinema. He has been invited to many festivals in other countries such as Germany. As of 1995, he is considered one of the influential figures in reviving Theatrical art in Iran.
امین تارخ (زادهٔ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز)[۱] بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران و مدرس بازیگری است. اولین فیلمی که او در آن ایفای نقش کرد مرگ یزدگرد در بود. او همچنین در نقشهای مشهوری مانند نقش ابن سینا در سریال بوعلی سینا بازی کردهاست.
امین تارخ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در محلهٔ «سردوزک» شیراز متولد شد.[۲] در ۶ سالگی پدرش از شیراز به سیستان و بلوچستان منتقل شد. پس از ۳ سال مجدداً به همراه خانواده به شیراز بازگشت و به تحصیلات خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۱ به دانشگاه تهران راه یافت[۲] و در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ مدیریت فرهنگی به پایان برد.[۳]
امین تارخ بازیگری صاحب سبک است و به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت میپردازد. او نقشهای مختلف و مهمی را در فیلمها، سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کردهاست. وی هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی مختلف و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشتهاست. او همچنین به عنوان میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شدهاست.
او در سال ۱۳۷۳ نخستین مدرسهٔ بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود. تعدادی از فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، جوایز هنرپیشهٔ برتر در رویدادهای مختلف را به خود اختصاص دادهاند. دانشآموختگانی مانند: حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، شهاب کسرایی، پوریا پورسرخ، مریم بوبانی، بیتا بادران، غزل صارمی، مجید مشیری، رامین راستاد، مهدی امینیخواه، شبنم مقدمی، شهرام قائدی، بیتا سحرخیز، شهناز شهبازی، مینا احمدوند، پاشا رستمی، فرانک حیدریان و مجید واشقانی از این مؤسسه وارد عرصه بازیگری شدهاند. این مؤسسه در سال ۱۳۷۹ اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بینالمللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال نیز به عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد.
تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت.[۴][۵] امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.[۶][۷][۸]
امین تارخ (زادهٔ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز)[۱] بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران و مدرس بازیگری است. اولین فیلمی که او در آن ایفای نقش کرد مرگ یزدگرد در بود. او همچنین در نقشهای مشهوری مانند نقش ابن سینا در سریال بوعلی سینا بازی کردهاست.
امین تارخ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در محلهٔ «سردوزک» شیراز متولد شد.[۲] در ۶ سالگی پدرش از شیراز به سیستان و بلوچستان منتقل شد. پس از ۳ سال مجدداً به همراه خانواده به شیراز بازگشت و به تحصیلات خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۱ به دانشگاه تهران راه یافت[۲] و در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ مدیریت فرهنگی به پایان برد.[۳]
امین تارخ بازیگری صاحب سبک است و به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت میپردازد. او نقشهای مختلف و مهمی را در فیلمها، سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کردهاست. وی هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی مختلف و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشتهاست. او همچنین به عنوان میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شدهاست.
او در سال ۱۳۷۳ نخستین مدرسهٔ بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود. تعدادی از فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، جوایز هنرپیشهٔ برتر در رویدادهای مختلف را به خود اختصاص دادهاند. دانشآموختگانی مانند: حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، شهاب کسرایی، پوریا پورسرخ، مریم بوبانی، بیتا بادران، غزل صارمی، مجید مشیری، رامین راستاد، مهدی امینیخواه، شبنم مقدمی، شهرام قائدی، بیتا سحرخیز، شهناز شهبازی، مینا احمدوند، پاشا رستمی، فرانک حیدریان و مجید واشقانی از این مؤسسه وارد عرصه بازیگری شدهاند. این مؤسسه در سال ۱۳۷۹ اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بینالمللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال نیز به عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد.
تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت.[۴][۵] امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.[۶][۷][۸]
امین تارخ (زادهٔ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز)[۱] بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران و مدرس بازیگری است. اولین فیلمی که او در آن ایفای نقش کرد مرگ یزدگرد در بود. او همچنین در نقشهای مشهوری مانند نقش ابن سینا در سریال بوعلی سینا بازی کردهاست.
امین تارخ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در محلهٔ «سردوزک» شیراز متولد شد.[۲] در ۶ سالگی پدرش از شیراز به سیستان و بلوچستان منتقل شد. پس از ۳ سال مجدداً به همراه خانواده به شیراز بازگشت و به تحصیلات خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۱ به دانشگاه تهران راه یافت[۲] و در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ مدیریت فرهنگی به پایان برد.[۳]
امین تارخ بازیگری صاحب سبک است و به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت میپردازد. او نقشهای مختلف و مهمی را در فیلمها، سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کردهاست. وی هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی مختلف و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشتهاست. او همچنین به عنوان میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شدهاست.
او در سال ۱۳۷۳ نخستین مدرسهٔ بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود. تعدادی از فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، جوایز هنرپیشهٔ برتر در رویدادهای مختلف را به خود اختصاص دادهاند. دانشآموختگانی مانند: حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، شهاب کسرایی، پوریا پورسرخ، مریم بوبانی، بیتا بادران، غزل صارمی، مجید مشیری، رامین راستاد، مهدی امینیخواه، شبنم مقدمی، شهرام قائدی، بیتا سحرخیز، شهناز شهبازی، مینا احمدوند، پاشا رستمی، فرانک حیدریان و مجید واشقانی از این مؤسسه وارد عرصه بازیگری شدهاند. این مؤسسه در سال ۱۳۷۹ اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بینالمللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال نیز به عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد.
تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت.[۴][۵] امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.[۶][۷][۸]
امین تارخ (زادهٔ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز)[۱] بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران و مدرس بازیگری است. اولین فیلمی که او در آن ایفای نقش کرد مرگ یزدگرد در بود. او همچنین در نقشهای مشهوری مانند نقش ابن سینا در سریال بوعلی سینا بازی کردهاست.
امین تارخ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در محلهٔ «سردوزک» شیراز متولد شد.[۲] در ۶ سالگی پدرش از شیراز به سیستان و بلوچستان منتقل شد. پس از ۳ سال مجدداً به همراه خانواده به شیراز بازگشت و به تحصیلات خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۱ به دانشگاه تهران راه یافت[۲] و در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ مدیریت فرهنگی به پایان برد.[۳]
امین تارخ بازیگری صاحب سبک است و به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت میپردازد. او نقشهای مختلف و مهمی را در فیلمها، سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کردهاست. وی هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی مختلف و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشتهاست. او همچنین به عنوان میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شدهاست.
او در سال ۱۳۷۳ نخستین مدرسهٔ بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود. تعدادی از فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، جوایز هنرپیشهٔ برتر در رویدادهای مختلف را به خود اختصاص دادهاند. دانشآموختگانی مانند: حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، شهاب کسرایی، پوریا پورسرخ، مریم بوبانی، بیتا بادران، غزل صارمی، مجید مشیری، رامین راستاد، مهدی امینیخواه، شبنم مقدمی، شهرام قائدی، بیتا سحرخیز، شهناز شهبازی، مینا احمدوند، پاشا رستمی، فرانک حیدریان و مجید واشقانی از این مؤسسه وارد عرصه بازیگری شدهاند. این مؤسسه در سال ۱۳۷۹ اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بینالمللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال نیز به عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد.
تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت.[۴][۵] امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.[۶][۷][۸]
امین تارخ (زادهٔ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز)[۱] بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران و مدرس بازیگری است. اولین فیلمی که او در آن ایفای نقش کرد مرگ یزدگرد در بود. او همچنین در نقشهای مشهوری مانند نقش ابن سینا در سریال بوعلی سینا بازی کردهاست.
امین تارخ ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در محلهٔ «سردوزک» شیراز متولد شد.[۲] در ۶ سالگی پدرش از شیراز به سیستان و بلوچستان منتقل شد. پس از ۳ سال مجدداً به همراه خانواده به شیراز بازگشت و به تحصیلات خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۱ به دانشگاه تهران راه یافت[۲] و در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ مدیریت فرهنگی به پایان برد.[۳]
امین تارخ بازیگری صاحب سبک است و به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت میپردازد. او نقشهای مختلف و مهمی را در فیلمها، سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کردهاست. وی هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی مختلف و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشتهاست. او همچنین به عنوان میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شدهاست.
او در سال ۱۳۷۳ نخستین مدرسهٔ بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب میشود. تعدادی از فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، جوایز هنرپیشهٔ برتر در رویدادهای مختلف را به خود اختصاص دادهاند. دانشآموختگانی مانند: حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، شهاب کسرایی، پوریا پورسرخ، مریم بوبانی، بیتا بادران، غزل صارمی، مجید مشیری، رامین راستاد، مهدی امینیخواه، شبنم مقدمی، شهرام قائدی، بیتا سحرخیز، شهناز شهبازی، مینا احمدوند، پاشا رستمی، فرانک حیدریان و مجید واشقانی از این مؤسسه وارد عرصه بازیگری شدهاند. این مؤسسه در سال ۱۳۷۹ اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بینالمللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال نیز به عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد.
تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت.[۴][۵] امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.[۶][۷][۸]
تِهْران ( آوا راهنما·اطلاعات) پرجمعیتترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود. کلانشهر تهران نیز سومین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است.
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ دشتی و کوهپایهایِ البرز تقسیم میشود و گسترهٔ کنونی آن از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست. تهران دارای اقلیم نیمهخشک است. در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند و تابستان نیز کمبارانترین فصل در تهران است.
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن کم است. به عنوان بزرگترین شهر فارسیزبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند و بیشتر مردم این شهر رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود. جرائم ارتکابی و مسائلی همانند نقض حقوق کودکان و زنان، از مشکلات این شهر هستند.
پیشینهٔ زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمیگردد و کاوشهای باستانشناسی صورتگرفته در تهران، منجر به کشف اسکلتهای ۷۰۰۰ سالهٔ انسان و ابزارهای سنگی شدهاست. در اوایل سدهٔ هفتم، با ویرانی شهر ری و مهاجرت مردم آن به تهران، دانش تجارت، ساختوساز و شهروندی مردم ری به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد اما سرچشمهٔ شکوفایی و پیشرفت این شهر، به پایتختی آن برمیگردد. آقامحمدخان قاجار، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. تبدیل شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و شمار کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت. با انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت و پس از پایان این دوره، توسعهٔ پایتخت ایران ادامه یافت و تهران به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.
امین تارخ
تهران کانون اقتصادی ایران است و نخستین منطقهٔ صنعتی این کشور محسوب میشود، اما فعالیتهای اقتصادی بینالمللی نقش چندانی در شمار شاغلهای آن ندارد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شهر یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود. برج آزادی نماد تهران است و از منشور کوروش بزرگ، برای نخستینبار در این مکان پردهبرداری شد. برج میلاد نیز نماد دیگر تهران و بلندترین برج ایران است. تهران با میزبانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴، نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبان بازیهای آسیایی شد و مجموعهٔ ورزشی آزادی به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن دوران، همزمان با این بازیها در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ گشایش یافت.
از نظر اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست و شهرهای تجریش و ری را دربر گرفتهاست. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب میشود و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت کرده و برای ادارهٔ شهر، قانونگذاری میکند. در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن تهیه شد که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران، همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی که تهران ۳۰ نماینده در آن دارد، در این شهر واقع شدهاست. این شهر دارای دو فرودگاه بینالمللی امام خمینی و مهرآباد است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.
منشأ نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و دربارهٔ ریشهشناسی آن، چند دیدگاه وجود دارد:
نخستین اشاره به نام تهران در نوشتههای تاریخی، در حدود سال ۴۵۰ توسط خطیب بغدادی و در پی ثبت مرگ حافظ تهرانی در تاریخ بغداد انجام شدهاست.[۹] پس از آن نیز نام تهران به خاطر انار خوبش در فارسنامهٔ ابن بلخی آمدهاست.[۹]
روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بودهاست، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پس از اسلام نام آن معرب گردیدهاست و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند. همزمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، بهمرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۰]
تهران پیشینهای طولانی دارد و باستانشناسان بر این باورند که زندگی در این منطقه به دوران نوسنگی برمیگردد.[۱۱] در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقهٔ مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد؛ در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.[۱۲][۱۳]
در برخی نوشتههای پارسیگ، ری به عنوان زادگاه زرتشت معرفی شدهاست.[۱۴][۱۵] همچنین در درگیری میان داریوش سوم و اسکندر مقدونی، اسکندر و سپاهیانش برای چند روز در این منطقه توقف داشتند.[۱۶]
در نوشتههای تاریخی از تهران به عنوان منطقهای خوش آب و هوا و پر از باغهای میوه یاد شدهاست.[۱۷] در اوایل قرن هفتم بر اثر حملهٔ چندبارهٔ مغولها به ری و رخدادهایی همانند زلزله، ری که از شهرهای پرآوازهٔ آن دوران بود، ویران گشت، بسیاری از مردمش کشته شدند و گروههایی از آنها نیز به دیگر نقاط پناه بردند؛ تهران یکی از محلهایی بود که پناهگاه مردم ری شد که این در کنار انتقال دانش ساختوساز، تجارت و شهروندی مردم ری به تهران، توانست آغاز فصل تازهای برای پیشرفت تهران باشد.[۱۸]
در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد. در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. این کار که برای پشتیبانی از پایتخت آن زمان کشور، قزوین صورت گرفت، بر اهمیت تهران افزود؛ پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسهٔ خانم به دستور مهینبانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.[۱۹][۲۰]
پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغانها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغانها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت؛[۱۹][۲۰] پیشینهٔ محلههایی نظیر چالهمیدان و عودلاجان نیز به این دوران برمیگردد.[۲۰]
تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریمخان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد؛[۲۱] او برای مدت کوتاهی تهران را به عنوان پایتخت برگزید اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیستمحیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.[۲۲]
آقامحمدخان، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند.[۱۹][یادداشت ۲] در آن زمان جمعیت تهران از بیستهزار تن فراتر نمیرفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.[۱۹]
از دلایلی که آقامحمدخان، تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزید، میتوان به موقعیت راهبردی جنگی، خودکفایی تولیدی و اقتصادی تهران آن زمان، نزدیکی به گرگان (مرکز ایل قاجار) و نزدیکی به ری اشاره کرد.[۲۳][۲۴] پایتخت ایران در زمان قاجاریه پیشرفت قابل توجهی داشت. فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار اقدامات مهمی در راستای بهبود وضعیت پایتخت انجام دادند؛ با این حال تغییرات بنیادین شهر تهران در دوران ناصری انجام شد؛ این دوران که با اقداماتی همچون تأسیس ادارات، بیمارستان دولتی، دارالفنون، بهبود اساسی راههای اصلی و طرح نقشهٔ جدید شهر همراه بود، باعث شد تهران به بزرگترین شهر ایران با ۲۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت تبدیل شود.[۲۵]
تبدیلشدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۵]
در سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت مؤسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستانهای امروزی آغاز گردید. ورزشگاه امجدیه، موزهٔ ایران باستان و کتابخانهٔ ملی نیز در همین سالها تأسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابانها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمانهایی جدید با معماری نوین غربی چهرهٔ پایتخت را دگرگون کردند.[۲۶]
گامهای مهم صنعتیشدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانههای سیمان، بلورسازی، چیتسازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند؛ ایستگاه راهآهن نیز در همین دوران گشایش یافت.[۲۶]
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
نمایی از ورزشگاه امجدیه
ساختمان موزهٔ ملی ایران
مجلس شورای ملی، سال ۱۳۳۴
ساختمان تلگرافخانه در میدان توپخانه در دههٔ ۱۳۳۰
در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد.[۲۷] رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژههای توسعهای شد.[۲۸]
نوگرایی، نیازهای تازه، گرد هم آمدن نخبگان اجتماعی و خواست هیئت حاکمه برای ایجاد آرمانشهری که همانند پایتختهای کشورهای پیشرفتهٔ غربی باشد، ذهنیت تحول شهری را در تهران به وجود آورد.[۲۵]
روند توسعهٔ تهران با ایجاد شهرکهای تهرانپارس و نارمک در شرق و تهرانویلا، شهرآرا و گیشا در غرب ادامه یافت. همچنین صنایع تازه و فرودگاهی در غرب و تأسیسات ترابری در جنوب گسترش یافتند. احداث اتوبانهای پارک وی، شاهنشاهی، افسریه، ایوبی و همچنین احداث شهرکهای جدید اکباتان، لویزان، غرب، شوش و دهها کوی مسکونی دیگر در این دوره انجام شد. در این دوره تهران به سرعت به یک کلانشهر بینالمللی تبدیل شد.[۲۹] برنامههای توسعهٔ تهران بسیار گسترده بودند و این شهر یکی از شهرهای موفق آسیایی آن دوران بود.[۲۵]
مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲٫۷ میلیون نفر میرسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمینهای جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکهای از آزادراهها و بزرگراهها را نیز پیشنهاد کرد. ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمائیان مسئولیت این طرح را برعهده داشتند.[۳۰]
در جریان تدارک جشنهای ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران، طرح نماد تهران به مسابقه گذاشته شد. برندهٔ مسابقه، حسین امانت، در نهایت برج شهیاد (آزادی) را که هماکنون از برجهای معروف جهان است، طراحی کرد.[۳۱] همچنین از منشور کوروش بزرگ، نخستین نوشتار حقوق بشری جهان، برای نخستینبار در برج شهیاد پردهبرداری شد.[۳۲]
تأسیس دانشگاهها و مراکز آموزشی متعدد در این دوران توانست اوضاع آموزشی تهران را بسیار بهتر کند.[۳۳][۳۴] برای دادن وجههٔ ورزشی بهتر به پایتخت نیز، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران افتتاح شد.[۳۵] این مسابقات، به عنوان نخستین رویداد بینالمللی مهم ورزشی در تهران برگزار شد؛ همچنین این برای نخستینبار بود که بازیهای آسیایی در خاورمیانه برگزار میشد و ورزشگاه آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از بزرگترین ورزشگاههای جهان، میزبان اصلی این بازیها بود.[۳۵][۳۶]
خیابان فردوسی در اوایل دههٔ ۱۳۴۰
نمایی از بلوار الیزابت (بلوار کشاورز پسین) در دههٔ ۱۳۵۰
بلوار کریمخان زند در دههٔ ۱۳۵۰
نمایی از ساختمان پلاسکو در دههٔ ۱۳۵۰
حسین امانت در میدان آزادی
انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیماییها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد.[۳۷][۳۸][۳۹] همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.[۴۰][۴۱] دفاع از تهران در آن دوران برعهدهٔ سامانهٔ ضدهوایی بود.[۴۲]
پایتخت ایران دورانی دارای تنش را در دهههای اخیر گذراند که برای کل کشور پیامدهایی داشتهاست.[۴۳] گروگانگیری در سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا (۱۳۵۸)، انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۰)، حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸)، تظاهراتهای ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ۲۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ نمونههایی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی دهههای گذشته در تهران هستند.
در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعهٔ پایتخت با ساخت راهها و فضای سبز ادامه یافت.[۴۴] برج میلاد از مهمترین نمادهای توسعهٔ تهران در دهههای گذشتهاست که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.[۴۵][۴۶]
امین تارخ
بحث انتقال پایتخت نیز در دوران جمهوری اسلامی مطرح شدهاست. تمرکززدایی، حل مشکلات تهران و پیشگیری از مشکلات امنیتی و ناشی از زمینلرزه، از دلایل موافقان این کار هستند. انتقال پایتخت مخالفانی دارد که شامل دولت حسن روحانی نیز میشود؛ اجرایی نبودن، پابرجا بودن مشکلات تهران، هزینهٔ زیاد و وجود نداشتن زیرساخت در دیگر شهرها، از دلایل مخالفان این کار هستند.[۴۷][۴۸]
تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.[۴۹][۵۰] این موضوع توانست به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کند و تهران را به یکی از بزرگترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل کرد.[۵۱] افزایش جمعیت با وجود اینکه به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کرد، در کنار ناکارآمدی مدیریت شهری بر مشکلات آن نیز افزود؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک از این دسته مشکلات هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]
تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی البرز گسترده شدهاست و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۵۵][۵۶] از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقهٔ طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقهٔ عرض شمالی قرار دارد.[۵۷] گسترهٔ کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست؛ این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش مییابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راهآهن که ۱۵ کیلومتر پایینتر است، ۱۱۰۰ متر است.[۵۸]
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ کوهپایهای و دشتی تقسیم میشود. از کوهپایههای البرز تا جنوب شهر ری، تپههای کوچک و بزرگ پرشماری وجود دارند.[۵۸]
تهران دارای اقلیم نیمهخشک است.[۵۹] شمال شهر به دلیل ارتفاع بیشتر، خنکتر از دیگر مناطق شهر است. همچنین بافت نامتراکم، وجود باغهای کهن، بوستانها، فضای سبز حاشیهٔ بزرگراهها و کم بودن فعالیتهای صنعتی در شمال شهر کمک کردهاند تا هوای مناطق شمالی بهطور متوسط ۲ تا ۳ درجهٔ سانتیگراد خنکتر از مناطق جنوبی شهر باشد.[۵۸]
مسیر اصلی و جهت باد غالب شهر تهران، شمال غرب به جنوب شرق است.[۶۰] دیگر جریانهای هوایی که در محدودهٔ شهر تهران میوزند عبارتاند از:
جریانهای هوایی، اثرگذاری زیادی در آبوهوای تهران دارند. وزش باد غالب از سمت غرب سبب میشود که غرب شهر همواره در معرض هوای تازه قرار گیرد؛ با وجود اینکه این باد دود و آلودگی نواحی صنعتی غرب را به همراه میآورد، وزش شدید آن میتواند هوای آلوده را از شهر تهران بیرون ببرد.[۵۸]
در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند. اسفند پربارانترین ماه سال است و حدود یکپنجم از بارش سالانه در آن صورت میگیرد. تابستان نیز کمبارانترین فصل و شهریور خشکترین ماه سال در تهران است. میانگین بارش سالانهٔ شهر در مناطق شمال و جنوب گاهی بسیار تفاوت دارد.[۵۸] در محدودهٔ تهران بین ۲۰۵ تا ۲۱۳ روز هوای صاف تا کمی ابری وجود دارد.[۶۲]
یکی از شدیدترین بارندگیهای تهران در ۱ اردیبهشت ۱۳۴۱ روی داد و این بارش ۱۰ ساعت طول کشید؛ هواشناسی نیز اعلام کرد میزان بارش یک روز تهران معادل شش سال بودهاست.[۶۳]
تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمینلرزه آسیبپذیر است.[۶۴] بررسیهای زمینشناسی انجام شده بیانگر آن است که شهر تهران روی گسلهای زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساختوسازهایی نیز در حریم یا روی گسلهای بزرگ و لرزهخیز انجام شدهاست. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگیهایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسلهای بزرگ، دچار لغزش و جابهجایی شوند. با بررسی زمینلرزههای روی داده در گسترهٔ تهران و پیرامون آن، زمینلرزههایی به بزرگی ۷٫۷ درجهٔ ریشتر را میتوان یافت. همچنین بررسیها نشان میدهد که گسلهای مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشتهاند.[۵۸]
کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمینلرزهٔ بزرگ تهران مدت زیادی میگذرد، خطر رخ دادن زمینلرزهای بزرگ در تهران افزایش مییابد.[۵۸][۶۵] پیشبینی زلزلههایی تا ۸ ریشتر در تهران شدهاست و تمام مناطق، حتی آنهایی که روی گسل نیستند نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیبپذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمینلرزه، از سوی کارشناسان رد شدهاست.[۶۵]
وضعیت نامناسب مدیریت بحران شهر تهران و احتمال رفتار نامناسب شهروندان هنگام رخ دادن خطرات طبیعی، باعث نگرانیهایی شدهاست.[۶۶] «قفل شدن شهر» که بر اثر خروج مردم از محلهٔ خود و ایجاد ترافیک هنگام زمینلرزه رخ میدهد نیز میتواند کار امداد و نجات را با مشکل روبرو سازد.[۶۵]
از سیل نیز توسط مقامات شهری تهران به عنوان خطری جدی یاد شدهاست.[۶۷] اختلاف ارتفاع زیاد، ساختوساز در حریم یا بستر رودها و مسیلها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانههایی نظیر رودخانهٔ کرج، مسیلهای پرشمار دیگر و قرارگرفتن شهر در پای کوه از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.[۶۸][۶۹]
تهران شهری برنامهریزی شدهاست که توسعهٔ آن مهار و سعی در هدایتش میشود. همچنین ساختوساز در تهران کنترل شده و برای ساختمانهای بلند شرایط و قوانینی تهیه شدهاست.[۷۰]
نخستین طرح جامع تهران، در سال ۱۳۴۷ با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد. این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسلهای تهران برای ساختوساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمینهای ساخته نشدهای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساختوساز در این گونه زمینها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.[۷۱]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال بهطور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهههای گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلانشهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعهای از ضوابط و بخشنامهها صورت گرفتهاست.[۷۱]
شهر بافت فرسودهای نیز دارد که در برابر زمینلرزه بسیار آسیبپذیر است.[۷۲] تسهیلات و طرحهایی برای نوسازی و بهبود وضعیت بافتهای فرسوده ارائه شدند که در بسیاری از موارد، با عدم استقبال مالکان و سرمایهگذاران روبرو شدهاند.[۷۳][۷۴]
تهران به دلیل پایتخت بودن و تمرکز بنیادهای سیاسی و اقتصادی در آن، نسبت به دیگر شهرهای ایران، زودتر با مظاهر نوگرایی و به تبع آن با معماری نوین آشنا شد. این آشنایی در دوران قاجار و به خصوص دورهٔ ناصرالدینشاه آغاز شد اما در عمل، در دوران پهلوی بود که جنبههای زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد و چهرهٔ شهر را دگرگون ساخت.[۷۵]
در دوران رضاشاه، معماران و دانشآموختگان مطرح اروپایی نقش مهمی در دگرگونی چهرهٔ شهر داشتند. بعدتر سبک تازهای از معماری ایران باستان وارد تهران شد. این سبک در برخی پروژهها، در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازیها از معماری باستانی ایران الهام گرفته بود؛ این سبک در ساختمانهای اداری و مهم آن زمان تهران استفاده شد.[۷۵]
چند چهرهٔ شاخص ارمنی، تعدادی از مهمترین ساختمانهای دولتی، عمومی و خانههای شخصی را در تهران طراحی کردهاند. وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و اوژن آفتاندلیانس از جمله این معماران مشهور هستند. برای نمونه ساختمان اصلی بانک سپه و سینما رودکی از وارطان هوانسیان و کاخ دادگستری و کاخ شهربانی از آثار گابریل گورکیان هستند.[۷۵][۷۶]
هماکنون نیز طرح گسترش معماری ایرانی و اسلامی در برنامههای پیش رو، برای هویتدهی به تهران قرار دارد.[۷۰]
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن بسیار کم است.[۷۷] تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار تن داشت و اکنون به یکی از پرجمعیتترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل شدهاست.[۵۱][۷۸] بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت دارد.[۷۹] تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود.[۸۰] میزان رشد جمعیت در تهران، سالانه ۱/۷۹ درصد است.[۸۱] میزان باسوادی نیز در تهران بالاست.[۸۱]
شهر تهران جمعیت سالخوردهتری نسبت به ایران و استان تهران را در خود جای دادهاست. پراکندگی گروههای سنی در تهران یکنواخت نیست و مناطق شمالی دارای جمعیتی با میانگین سنی بالاتری هستند. مناطق حاشیهٔ شهر نیز دارای جمعیت جوانتری هستند.[۸۲]
تحولات جمعیتی تهران به عنوان پایتخت، پس از سال ۱۳۰۰ شامل چهار دورهٔ برجسته میشود:[۸۳]
بر اساس آمار سال ۱۳۸۵، استانهایی که بیشترین مهاجر را به تهران فرستادهاند، شامل استان مرکزی با ۲۱/۹ درصد، استان تهران با ۱۵/۷ درصد، استان اصفهان با ۵/۷ درصد و استان آذربایجان شرقی با ۵/۴ درصد از کل مهاجران وارد شده به تهران میشود. فراگیرترین دلایل مهاجرت به تهران نیز پیروی از خانواده، جستجوی کار و تحصیل بودهاست.[۸۵] مقایسهٔ نتایج آمار سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ نیز گویای این است که از میزان رشد مهاجرت به مناطق ۲۲ گانهٔ شهر کاسته شدهاست. در میان مناطق تهران، منطقهٔ ۵ بیشترین و منطقهٔ ۱۶ کمترین شمار مهاجران را جای دادهاست.[۸۶]
جمعیت خالص افزودهشده به تهران در دهههای گذشته، بیش از پنج میلیون نفر است، که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای داشتهاست. براساس شش دوره سرشماری انجام شده، جمعیت تهران از سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ حدود پنج برابر شدهاست و این رشد در شهرهای اطراف، بیشتر از شهر تهران بودهاست؛ در کل، رشد شهر تهران طی دهههای اخیر در حال کاهش بوده و بیشتر بر جمعیت پیرامون آن افزوده شدهاست.[۸۳]
اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند؛ پس از آنها، به ترتیب، آذریهای ایرانی و مازندرانیها بزرگترین اقلیتهای قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیتهای کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند.[۸۷][۸۸] تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجیهای ساکن آن را افغانستانیها و پس از آن، پاکستانیها و عراقیها تشکیل میدهند.[۷۷][۸۹][۹۰]
تهران بزرگترین شهر فارسیزبان جهان است.[۹۱] ۹۸ درصد تهرانیها زبان فارسی را میفهمند و ۱۰ درصد از آنها توان گفتگو به حداقل یکی از زبانهای رایج جهان را دارند.[۹۲] لهجهٔ تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کمرنگ شد و تغییراتی یافت.[۹۳] لهجهٔ تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بودهاست.[۹۴] در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز متأثر از تاتی بود.[۹۵]
بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشور، اسلام با مذهب شیعهٔ دوازدهامامی است؛ وضعیت دین مردم تهران نیز مجموعاً همانند شرایط کلی دین در ایران است و بیشتر مردم این شهر، رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند.[۹۷][۹۸] دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.[۹۹][۱۰۰]
افراد زرتشتی، مسیحی و یهودی تنها اقلیتهای دینی تهران و ایران هستند که در حد قانون در انجام آیین دینی خود آزادند.[۱۰۱] همچنین برخی اقلیتهای دینی، همانند زرتشتیان، دارای انجمن و مدارس اختصاصی خود در تهران هستند.[۱۰۲] مراکز مذهبی ساخته شده در شهر نیز شامل مسجد، کلیسا، کنیسه و نیایشگاههای زرتشتی میشود.[۱۰۳]
حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که بیشتر آمار جرم در تهران، به ترتیب، مربوط به دزدی، مواد مخدر و درگیریهای خیابانی بودهاست.[۱۰۴] بیشتر دزدیهای ثبت شده در ایران، متعلق به تهران هستند.[۱۰۵][۱۰۶] از معتادان متجاهر نیز به عنوان یکی از مشکلات مردم و شهر تهران یاد میشود؛ به گزارش خبرگزاری تسنیم، این افراد عامل برخی دزدیها و خردهفروشی مواد مخدر در سطح شهر هستند.[۱۰۷] خشونت و درگیریهای خیابانی در پایتخت ایران، باعث نگرانی کارشناسان شدهاست که برخی دلایل آن را نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات شهری تهران و عدم اطمینان به آینده میدانند.[۱۰۸][۱۰۹]
مشکلات اجتماعی تهران و فقر باعث شدهاست که حقوق کودکان این شهر نادیده گرفته شود. مشکلات کودکان تهران شامل اجبار به ازدواج، اعتیاد پدر و مادر، بدسرپرستی، فرار از خانه، بیشناسنامگی، کار، سوءتغذیه و خشونتهای جسمی، روحی و جنسی میشود.[۱۱۰]
کودکان کار در شهر تهران به سه دستهٔ ایرانی، افغانستانی و ایرانی کولی تقسیم میشوند. نتایج تحقیقاتی که در سال ۱۳۹۵ منتشر شد، نشان میدهد که بسیاری از این کودکان حاصل عدم پیروی از سیاستهای جمعیتی هستند و در خانوادههایی پرجمعیت زندگی میکنند. همچنین بر اساس همین تحقیقات، مشخص شد که بیشترین تراکم کودکان برای کار در خیابان، به ترتیب، در منطقهٔ ۲، منطقهٔ ۱۲ و منطقهٔ ۱ است.[۱۱۰] بسیاری از کودکان کار تهران نیز مسیری طولانی را از محل زندگی خود تا محل کارشان طی میکنند.[۱۱۰]
تجمعات فعالان حقوق زنان در تهران به شکلی خشونتآمیز سرکوب میشود و گزارشهایی از بازداشت حاضران در تجمعات منتشر شدهاست.[۱۱۱][۱۱۲] بانوان تهرانی در صورت نداشتن پوشش اسلامی، جریمه یا دستگیر میشوند. پلیس تهران سابقهٔ برخورد با رانندگان بدحجاب را نیز دارد. در سال ۱۳۹۷، ویدئویی از خشونت یک مأمور گشت ارشاد علیه یک دختر تهرانی به خاطر پوشاکی که بر تن کرده بود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بازتابی جهانی داشت.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]
تلاشهای شهروندان تهرانی در مقابله با حجاب اجباری، با خشونت از سوی نیروهای نظامی و شبهنظامی پاسخ داده میشود. در دیماه ۱۳۹۶، اعتراضات علنی به حجاب اجباری در خیابان انقلاب تهران توسط ویدا موحد آغاز شد؛ پس از آن، دیگر دختران نیز در مناطق مختلف خیابان انقلاب و در دیگر خیابانها و شهرهای ایران، با رفتن روی بلندی و برداشتن پوشش سر، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. گزارشهایی نیز از دستگیری و ضربوشتم دختران خیابان انقلاب وجود دارد که با انتقاد سازمانهای مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر روبهرو شدهاست.[۱۱۶][۱۱۷]
تهران کانون اقتصادی ایران است.[۹۸] همچنین این شهر به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینههای گوناگون دارد و اولین منطقهٔ صنعتی کشور محسوب میشود. فعالیتهای اقتصادی بینالمللی با وجود پایتخت بودن، تاریخ و بزرگی تهران نقش چندانی در تعداد شاغلهای آن ندارد.[۱۱۸]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.[۱۱۹] صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومهٔ تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد.[۱۲۰] مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد.[۱۲۱] ایران خودرو نیز به عنوان بزرگترین خودروساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.[۱۲۲][۱۲۳]
جوانان تهران درگرفتن کار و فرصتهای اقتصادی مشکلاتی دارند.[۹۸] طبق اعلام عیسی فرهادی، فرماندار وقت تهران در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری تهران ۱۱/۵ درصد است و با توجه به میزان مهاجرت بیکاران به تهران، کاهش آن سخت است.[۱۲۴]
طبق آمار سال ۱۳۹۴، ردیف مسکن، آب، برق و گاز، با سهمی معادل ۴۹/۹ درصد، بیشترین سهم از متوسط هزینهٔ ناخالص یک خانوار ساکن تهران را به خود اختصاص دادهاست؛ پس از آن نیز ردیف خوراکیها و آشامیدنیها با سهم ۱۵/۷ درصدی قرار دارد.[۱۲۵]
بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگترین بازار بورس ایران، در سال ۱۳۴۶ و بر پایهٔ قانون مصوب اردیبهشت ۱۳۴۵ تأسیس شد.[۱۲۶] به عنوان یک رکورد، شاخص کلی آن در ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ به بالای ۱۰۲ هزار و ۴۵۲ واحد رسیده بود.[۱۲۷] همچنین به عقیدهٔ بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی ایران، سیاستهای خارجی حکومت و بهای نفت و ارزهای خارجی از عوامل تأثیرگذار بر این بازار هستند.[۱۲۸]
با وجود مراکز خرید نوین در شهر، بازار تهران به عنوان بازاری قدیمی که در مرکز شهر و در منطقهٔ ۱۲ شهرداری تهران قرار دارد، همچنان دارای اهمیت بالای اقتصادی در تهران و کشور است.[۱۲۹][۱۳۰]
تهران یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود.[۱۳۱][۱۳۲] میدان و برج آزادی، برج میلاد، پل طبیعت و کاخ گلستان از جاذبههای گردشگری مهم شهر تهران هستند.[۱۳۳]
تهران در سال ۲۰۰۹ میلادی، میزبان ۶۴۶ هزار گردشگر خارجی بود و در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۱/۱۱ میلیون تن تغییر یافت. افزایش پیوستهٔ ورود گردشگران خارجی به این شهر باعث شد آمار این گردشگران در سال ۲۰۱۵ به ۱/۵۱ میلیون تن برسد. عراقیها بیشترین درصد مسافران خارجی تهران را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تشکیل میدادند. حدود ۳۰۵ هزار عراقی در سال ۲۰۱۲ در تهران اقامت شبانه داشتند که این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۴۸۷ هزار تن رسید. پس از عراقیها، آذربایجانیها دومین گروه مسافران وارد شده به تهران بودهاند.[۱۳۴]
در سال ۲۰۱۲، ۱۹۶ هزار گردشگر آذربایجانی به تهران سفر کردند و این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۳۲۰ هزار نفر رسید. افغانستان نیز در سال ۲۰۱۶ با فرستادن ۱۵۶ هزار گردشگر با اقامت شبانه به تهران، در ردهٔ سوم مبادی برتر تهران قرار گرفته بود که پس از آن، ترکیه و ترکمنستان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴۳ هزار تن از شهروندان ترکیه و ۷۵ هزار تن از شهروندان ترکمنستان به تهران سفر کردند و دارای اقامت شبانه در این شهر بودند.[۱۳۴]
تهران با جذب ۱/۶۴ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۶ میلادی، یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه در زمینهٔ گردشگری بودهاست. همچنین تهران پس از شهرهای دبی، ژوهانسبورگ، ریاض و ابوظبی، در رتبهٔ پنجم از دیدگاه شمار ورود گردشگران خارجی در سال ۲۰۱۶ در مناطق آفریقا و خاورمیانه قرار داشت و گردشگران خارجی تهران در این سال، نیم میلیارد دلار هزینهکرد داشتهاند.[۱۳۴]
تهران دارای دو فرودگاه بینالمللی مهرآباد و امام خمینی است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.[۱۳۵] فرودگاه مهرآباد که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، در بخش غربی تهران قرار دارد و نام آن از روستای مهرآباد که پیشتر در آن منطقه وجود داشت، گرفته شدهاست.[۱۳۶] بر اساس آمار اردیبهشت ۱۳۹۷، فرودگاه مهرآباد بیشترین عملکرد را میان فرودگاههای ایران داشت؛ همچنین تا همین زمان، این فرودگاه بیش از ۳۰ درصد از پروازهای ایران را به خود اختصاص داده بود.[۱۳۷]
فرودگاه امام خمینی نیز در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی تهران و در زمینی به وسعت ۱۳٫۵ هزار هکتار ساخته شدهاست.[۱۳۸] پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی ایکائو داده شد و گشایش اولیهٔ آن نیز در سال ۱۳۸۳ انجام شد.[۱۳۹] این فرودگاه بر اساس آمار آبان ۱۳۹۶، بیشترین سهم را از پروازهای خارجی در میان فرودگاههای ایران داشتهاست.[۱۴۰]
تهران دارای چهار پایانهٔ مسافربری شرق، غرب، بیهقی (میدان آرژانتین) و جنوب است. خدمت اتوبوسها به شهروندان تهرانی دارای پیشینهای طولانی است. در سال ۱۳۰۵، تعدادی اتوبوس از شوروی خریداری شد و در ۸ خط اتوبوسرانی خصوصی از آنها استفاده شد؛ مسیر نخستین خط احداثشده نیز، از سبزه میدان تا کارماشین بود.[۱۴۱]
پس از گذشت سالها از خدمترسانی اتوبوسها در شهر تهران، برای نخستینبار در سال ۱۳۲۰ بود که نظم قابل قبولی در استفاده از آنها شکل گرفت و تا سال ۱۳۳۵ تعداد خطوط به ۳۸ خط رسیده بود. شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، در سال ۱۳۳۵ به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران تأسیس شد.[۱۴۱]
اتوبوس برقی تهران، در سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان تنها نمونه از این سامانه در ایران، گشایش یافت.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۵، اتوبوس برقی تهران شامل پنج خط میشد که همگی از میدان امام حسین آغاز میشدند.[۱۴۳]
ایجاد و گسترش سامانهٔ اتوبوس تندرو تهران، به عنوان یکی از ارکان نوسازی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، از سال ۱۳۸۵ در دستور کار مدیریت ترابری شهر و شرکت واحد قرار گرفتهاست.[۱۴۴]
بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، اتوبوسرانی تهران با مشکلاتی از قبیل فرسودگی و کمبود تعداد اتوبوسهای فعال روبرو است که این موضوع میتواند باعث افزایش آلودگی هوا و کاهش کیفیت خدمات به شهروندان شود.[۱۴۵]
تهران دارای شبکهٔ متراکم بزرگراهی است و این شبکه توسط گروهی گسترده از خیابانها و جادهها همراهی میشود. بزرگراه آزادگان طولانیترین بزرگراه تهران با داشتن ۳۶/۴ کیلومتر طول است.[۱۴۶]
سفر با خودروی شخصی در تهران رایج است و شهروندان تمایل زیادی به استفاده از خودروی شخصی دارند.[۱۴۷] ترافیک تهران نیز وضعیت مناسبی ندارد و گاهی بحرانی خوانده شدهاست. پس از ماه مهر نیز معمولاً وضعیت ترافیکی شهر به دلیل افزایش سفرهای محصلان بدتر میشود.[۱۴۸][۱۴۹]
شمار خودروها و وسایل نقلیهٔ شخصی در شهر تهران به صورت روزافزون در حال افزایش است و این موضوع به یکی از مشکلات مهم این کلانشهر تبدیل شدهاست.[۱۵۰] به گفتهٔ مازیار حسینی، معاون سابق حملونقل و ترافیک شهرداری تهران، تعداد خودروهای این شهر حدود ۶ برابر ظرفیت خیابانهای آن است.[۱۵۱]
پیدا کردن جای پارک در برخی مناطق تهران بسیار سخت است و به یک مشکل برای شهروندان تبدیل شدهاست.[۱۵۲][۱۵۳] به گفتهٔ احمد دنیامالی پیدا کردن پارکینگ یکی از مشکلات شهر تهران بوده و کمبود پارکینگ تأثیری مستقیم در افزایش ترافیک داشتهاست.[۱۵۳]
در سال ۱۳۲۵، شرکتی با ۱۰ دستگاه خودروی ساختهٔ فیات، در تهران آغاز به ارائهٔ خدمت به مسافران کرد؛ تاکسیهای این شرکت بیشتر در مراکز تفریحی شهر حاضر بودند و مانند آژانسهای امروزی تهران، مسافران را بدون سوار کردن مسافری دیگر در بین راه، به مقصد میرساندند. با توجه به استقبال مردم، این شرکت شمار خودروهایش را تا ۵۰ دستگاه افزایش داد.[۱۵۴]
در برخی منابع تاریخی، از اشرفالملوک فخرالدوله به عنوان بنیانگذار نخستین سازمان تاکسیرانی تهران یاد شدهاست.[۱۵۴][۱۵۵]
اکنون تاکسیهای تهران به چهار گروه بیسیم، خطی، ویژه و گردشی تقسیم شدهاند.[۱۵۶][۱۵۷] همچنین سن فرسودگی تاکسیها ۱۰ سال در نظر گرفته شدهاست و تاکسیهای فرسوده باید در طرح نوسازی شرکت کنند.[۱۵۷]
در سال ۱۲۶۱، یک خط آهن با تقریباً ۸ کیلومتر طول و عرض ۱۰۰۰ میلیمتر، از تهران به شهر ری کشیده شد و مدتی بعد، امتیاز آن به یک شرکت بلژیکی واگذار شد.[۱۵۸] نخستین کلنگ ساختمان ایستگاه راهآهن تهران در ۲۳ مهر ۱۳۰۶، با اختصاص زمینی به مساحت ۱۷۴ هکتار، به زمین زده شد. بنای این ایستگاه را یک مهندس اوکراینی طراحی کرد و در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱۵۹]
نخستین مطالعات برای ایجاد متروی تهران، در سال ۱۳۵۰ توسط سوفرتو و سازمان حملونقل پاریس انجام شد و تا سال ۱۳۵۹، کارهای لازم برای توسعهٔ مترو انجام شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، به دلیل جنگ ایران و عراق، طرح به صورت کامل متوقف شد. از سال ۱۳۷۴ به بعد، گسترش متروی تهران به صورت جدی دنبال شدهاست.[۱۶۰] در ۱۶ اسفند ۱۳۷۷ نیز نخستین گشایش رسمی مترو انجام شد و با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.[۱۶۱][۱۶۲]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، متروی تهران روزانه ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر را جابهجا میکند.[۱۶۳] همچنین در پایان همین سال، شمار سفرهای انجام شده با متروی تهران از مرز هفت میلیارد گذشت.[۱۶۴] خط ۳ متروی تهران نیز طولانیترین خط متروی این شهر است.[۱۶۳]
تهران به دلیل داشتن آبوهوای مناسب و فراوانی آب، معمولاً منطقهٔ سرسبزی بوده و در منابع جغرافیایی قدیم از درختان انبوه و باغهای تهران یاد شدهاست. با وجود پیشینهٔ طولانی و تاریخی باغداری در تهران، نخستین باغهای معروف تهران، در دوران صفوی و پس از آن در دوران قاجار، در دورهٔ فتحعلیشاه پدید آمدند. در دوران ناصرالدینشاه قاجار نیز دگرگونیهای مهمی در شیوهٔ باغداری پایتخت ایجاد شد و باغداری نوین، پس از روبرو شدن اشراف با سبک اروپایی آن و استخدام باغبانهای خارجی وارد تهران شد. همچنین تهران برای چنارهایش مشهور بودهاست.[۱۶۵]
باغ و عمارت عینالدوله، باغ فردوس، باغ نگارستان و کاخ گلستان نمونههایی از باغهای تهران هستند.
بر اساس آماری در سال ۱۳۹۵، سرانهٔ فضای سبز درونشهری تهران، فقط با احتساب فضاهای سبز همگانی، ۱۵٫۸ متر مربع بودهاست.[۱۶۶] همچنین طبق گفتهٔ مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران در سال ۱۳۹۳، این شهر ۲٬۱۰۰ بوستان داشتهاست.[۱۶۷]
تلاشها برای رسیدن سرانهٔ فضای سبز تهران به استانداردهای جهانی ادامه دارد و در برنامههای شهرداری به آن اشاره شدهاست.[۱۶۸] ایجاد بوستانهای جدید، ایجاد فضای سبز در حاشیهٔ بزرگراهها، ایجاد و گسترش فضای سبز عمودی و گسترش کمربند سبز تهران از برنامههایی هستند که توسط سازمانهای مسئول دنبال میشوند.[۱۶۹]
مراقبتهای بهداشتی در تهران عمدتاً توسط درمانگاهها و بیمارستانهای خصوصی ارائه میشود. اگر چه شبکهٔ بهداشتی دولتی که شامل آزمایشگاهها، بیمارستانها، داروخانهها و مراکز توانبخشی میشود نیز در شهر وجود دارد. سیستمهای بیمهای، بخش قابل توجهی از هزینهها که شامل بخش درمان خصوصی نیز میشود را پوشش نمیدهند.[۱۷۰]
در برخی منابع اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۳۱ تأسیس شدهاست؛ اما در منابع دیگر اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۵۵ با نام مریضخانهٔ دولتی تأسیس شدهاست که نام آن، در سال ۱۳۱۹ برای قدردانی از ابوعلی سینا، به بیمارستان سینا تغییر یافت.[۱۷۱]
تهران میزبان شماری از معتبرترین بیمارستانهای ایران است.[۱۷۲] بیمارستان میلاد با ۱۰۰۰ تخت در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد و دارای بخشهای تخصصی قابل توجهی است.[۱۷۳]
بیمارستانهای آراد، پارس و پارسیان نیز از بیمارستانهای خصوصی تهران هستند.
در سال ۱۳۹۶، سخنگوی وزارت بهداشت ایران اعلام کرد که ۷۵ درصد از بیمارستانهای دولتی تهران فرسوده بوده و در برابر رخدادهای طبیعی مقاوم نیستند.[۱۷۴]
پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدینشاه قاجار آغاز میشود. ناصرالدینشاه در سفری که به اروپا داشت، با تئاتر آشنایی یافت و فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر در تهران صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۱۷۵]
با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازهای پدید آمد که از اولین آنها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد.[۱۷۵] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریمخان محققالدوله بر عهده داشت.[۱۷۵]
تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی، در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافتهاست.[۱۷۶]
تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۱۷۷] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهمترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۱۷۸][۱۷۹]
از سال ۱۳۶۱ نیز جشنوارهٔ بینالمللی تئاتر فجر به صورت سالانه و در بازهٔ زمانی دههٔ فجر در تهران برگزار میشود.
میرزا ابراهیمخان صحافباشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۱۸۰] روسیخان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازهاش نمایش همگانی فیلم راهاندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۸۱]
در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاءالدین طباطبایی باز شدند. سینماهای این دوران، همانگونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلمهایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش میدادند.[۱۸۳]
نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میاننویسهای خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصهای از داستان فیلم را چاپ میکردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۸۳][۱۸۴]
از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آنها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران در اختیار شرکتهای خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلمها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بودهاند.[۱۸۳]
از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلمهایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۸۴][۱۸۵]
با انقلاب ۱۳۵۷، شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقیمانده نیز تغییر یافت.[۱۸۳] فروشنده از موفقترین فیلمهایی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تهران فیلمبرداری شدهاست.[۱۸۵] جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر ساله در تهران برگزار میشود.[۱۸۶]
شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفتهاند. گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شبپره که مغز متفکر گروه نامیده میشود، در تهران تأسیس شد.[۱۸۷]
تهران محل زندگی بسیاری از خوانندههای مطرح ایران نیز بودهاست. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت میکرد.[۱۸۸] فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پرهوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران بهشمار میرود، ساکن تهران بود و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد.[۱۸۹][۱۹۰]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانههای آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹۱][۱۹۲] در حال حاضر زنان میتوانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۱۹۳][۱۹۴]
تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروههای ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگترین و قدیمیترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸]
جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار میشود.[۱۹۹][۲۰۰]
شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گستردهای از موضوعات میپردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستانشناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالیبافی ایرانی را نمایش میدهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان سرشناس بینالمللی را نگهداری میکند.[۲۰۲]
تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتبهای اصلی آشپزی در جهان بهشمار میرود و ۲۵۰۰ نوع خوراک دارد.[۲۰۳] در تهران رستورانهای آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزافروشی وجود دارد.[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] بر اساس گزارشی، رستورانهای خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۲۰۴]
تهران از اندک پایتختهای جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمهشب کاملاً تعطیل میشود.[۲۰۷] برای سالها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۲۰۸][۲۰۹] البته در برخی خیابانهای تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شدهاست.[۲۱۰]
تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازیهای آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۳۵][۲۱۱]
فدراسیون هندبال آسیا، مهمترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۲۱۲]
توچال و شمشک از مهمترین پیستهای اسکی تهران هستند. توچال شلوغترین و نزدیکترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهمترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۲۱۳][۲۱۴]
فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار میشود.[۲۱۵] فوتبال در تهران توسط انگلیسیها رواج یافت و نخستین زمین بازی آنها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانیها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۲۱۶]
نخستین تشکیلات فوتبالی تهران، در سال ۱۳۰۲ با نام «کلاب ایران» پدید آمد. در سالهای میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آنها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قویترین باشگاههای ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۲۱۶]
استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطبهای اصلی فوتبال ایران یاد میشود و این تیمها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۲۱۷]
آموزش در تهران دارای جداسازی جنسیتی از مقاطع ابتدایی است.[۲۱۸] آموزش ابتدایی و متوسطه در تهران عمدتاً توسط دولت ارائه شدهاست؛ اگرچه مدارس خصوصی نیز وجود دارد. ورود به دانشگاهها نیز از طریق یک آزمون سراسری رقابتی اداره میشود.[۲۱۹]
پس از آنکه آقامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعهٔ شهر از زمان فتحعلیشاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مساجد فراوانی در این شهر بنا شد.[۲۲۰] در پیگیری سیاست توسعهٔ تهران، در دورهٔ محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزههای دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند. بدین ترتیب با رویآوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران، که در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد حوزهٔ علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد. تداوم مدرسهسازی در سرتاسر دورهٔ قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است. بنا بر یک گزارش آماری، در دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴–۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آنها مدرسه نیز داشتهاند، ۳۵ باب مدرسه و ۱۴۳۶ طلبه به ثبت رسیدهاست. دورهٔ مظفرالدین شاه (۱۳۱۳–۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطهخواه، که از تشکلهای حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت. از آن دوره، حوزهٔ تهران یکی از مهمترین حوزههای علمیهٔ ایران شد، و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران میآیند.[۲۲۱]
دارالفنون، نخستین دانشگاه تاریخ نوین ایران در سال ۱۲۳۰ گشایش یافت و رشتههای تحصیلی آن شامل پزشکی، داروسازی، کانیشناسی و مهندسی بودهاست.[۲۲۲]
دانشگاههای تهران از با کیفیتترینهای نوع خود در ایران هستند و شماری از آنها در رتبهبندیهای جهانی دانشگاهها حضور دارند.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]
دانشگاه تهران در بهمن ۱۳۱۳ جهت ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تأسیس شد. از این دانشگاه به عنوان مهمترین و معتبرترین دانشگاه و نماد آموزش عالی ایران یاد میشود. سردر دانشگاه تهران نیز دارای شهرت است و در جهان به عنوان نمادی از این دانشگاه شناخته میشود.[۲۲۶]
دانشگاه صنعتی شریف نیز در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد. این دانشگاه توانستهاست به عنوان یک کانون علمی و صنعتی، جایگاه و اعتبار قابل توجهی در ایران پیدا کند.[۲۲۷][۲۲۸] همچنین یکی از با سابقهترین آموزشگاههای عالی ایران در زمینهٔ فنی و مهندسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران است که در سال ۱۳۳۵ تأسیس شد.[۲۲۹]
قدیمیترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.[۲۳۰]
از مراکز پژوهشی تهران، پژوهشگاه صنعت نفت است که در سال ۱۳۳۸ با هدف اولیهٔ پژوهش پیرامون مواد نفتی و کاربردهای آن، تأسیس شد.[۲۳۱] پژوهشگاه دانشهای بنیادی که در سال ۱۳۶۸ بنیانگذاری شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۲ مؤسسهٔ پژوهشی تأسیس شد نیز از دیگر مراکز پژوهشی تهران هستند.[۲۳۲][۲۳۳]
ادارهٔ کل آموزش و پرورش تهران به ۱۹ منطقه تقسیم شدهاست و آموزگاران میتوانند به صورت برخط، از طریق وبگاه متعلق به آموزش و پرورش تهران درخواست انتقال میانمنطقهای دهند.[۲۳۵]
در سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای تهران درس میخوانند که از این شمار، ۹۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای دولتی و بقیه در مدرسههای غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین اعلام شد که ۸۲ درصد از مدرسههای تهران دولتی و ۱۸ درصد غیردولتی هستند.[۲۳۶]
بر اساس اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، بابت استحکام مدارس دولتی تهران نگرانیهایی وجود دارد و شمار قابل توجهی از آنها نیازمند توجه یا بازسازی هستند.[۲۳۷] همچنین با اعلام معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، شمار دانشآموزان در برخی از کلاسهای درس مقطع ابتدایی شهر تهران، بیش از ۳۶ نفر و به صورت میانگین، این تراکم برابر با ۳۰ تا ۳۳ دانشآموز بودهاست.[۲۳۸]
نخستین کودکستان ایران را برسابه هووسپیان از ایرانیان ارمنی، در دههٔ ۳۰ خورشیدی با نام «ایران» و در خیابان معتمدالدوله با مجوزی از وزارت فرهنگ تأسیس کرد.[۲۳۹]
کودکستانهای تهران از یک تا چهار درجه تقسیمبندی شدهاند و شهریهٔ آنها نیز با نظارت سازمان بهزیستی ایران ابلاغ میشود.[۲۴۰] فوقبرنامههای کودکستانها نیز باید طبق قوانین اسلامی و ایرانی باشند و توسط کمیتهٔ تخصصی استان تأیید شوند.[۲۴۰]
آلودگیهای زیستمحیطی مانند آلودگی آب، هوا، خاک و صوتی باعث شدهاست که تهران به یکی از آلودهترین شهرهای جهان تبدیل شود.[۲۴۱] همچنین وجود جانوران موذی همانند موش از مشکلات تهران است.[۲۴۲]
آبهای زیرزمینی تهران دارای آلودگی هستند؛ از آنها به صورت مستقیم در کشاورزی استفاده میشود و بخشی از آب آشامیدنی تهران را نیز تأمین میکنند.[۲۴۳] یکی از زیانآورترین عناصری که به دلیل نفوذ فاضلابهای انسانی و حیوانی در سفرههای آب زیرزمینی تهران وجود دارد، نیترات است. فرسودگی زیرساخت آب آشامیدنی تهران نیز به آلودگی بیشتر آب کمک میکند.[۲۴۴]
تهران از آلودگی هوا رنج میبرد. عوامل آلودگی هوا در تهران شامل عوامل جغرافیایی همانند اثر محصورکنندهٔ کوهها، وسایل نقلیه نظیر خودروها و موتورسیکلتها، سوخت خانهها و آلودگی حاصل از کارخانهها میشود.[۲۴۵] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضهشده در ایران نیز جزو دلایل آلودگی هوای تهران دانسته میشود.[۲۴۱][۲۴۵][۲۴۶] در سال ۱۳۹۶، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرد که حدود ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران حاصل تردد موتورسیکلتهای کاربراتوری است.[۲۴۷]
آلایندههای اصلی هوای تهران نیز اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، مونوکسید کربن، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق هستند. از ذرات معلق به عنوان عامل اصلی مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران یاد شدهاست. همچنین بخش بزرگی از ذرات معلق تهران را اتوبوسها، مینیبوسها، کامیونها و موتورسیکلتها تولید میکنند.[۲۴۵]
تعطیلی مدرسهها و اجرای طرح زوج و فرد از طرحهایی هستند که در مقابله با آلودگی هوا در تهران اجرا شدهاند.[۲۴۸]
جهت آگاهسازی شهروندان، نمایشگرهای آگاهساز آلودگی هوا در نقاط مختلف شهر نصب شدهاند و امکان بررسی وضعیت هوای تهران به صورت برخط نیز وجود دارد.[۲۴۹]
حریم صوتی در بافت شهری تهران رعایت نشدهاست و آلودگی صوتی در تهران بحرانی خوانده شدهاست.[۲۵۰][۲۵۱] تهران همچنین رتبهٔ نخست را در میزان آلودگی صوتی در ایران دارد.[۲۵۲]
آلودگی صوتی در بزرگراههای تهران بین ۱۵ تا ۲۰ دسیبل بیشتر از استاندارد آن است.[۲۵۰] بر اساس آمار سال ۱۳۹۲، موتورسیکلتها به تنهایی عامل ۴۹ درصد از آلودگی صوتی که توسط وسایل نقلیه ایجاد میشود، هستند. همچنین ده منطقهٔ تهران با بیشترین آلودگی صوتی به ترتیب، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ بودهاست.[۲۵۲]
بخش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، وابسته به شهرداری تهران در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد. واحد صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پروژهٔ تهیه و تدوین ترازها و نقشههای آلودگی صوتی را از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود.[۲۵۳] برنامهٔ عملیاتی کاهش آلودگی صوتی در سال ۱۳۹۴ در شورای شهر تهران تصویب و سپس کمیتهٔ کنترل و پایش آلودگی صوتی شهر تهران تشکیل شد. ایجاد و بهروزرسانی نقشههای صوتی، ایجاد دیوار صوتی، تدوین دستورالعملها و تعیین حریم صوتی بزرگراهها از اقداماتی بودند که در مقابله با آلودگی صوتی در تهران صورت پذیرفت.[۲۵۰]
با توجه به اینکه در صورت رخ دادن بحرانی در تهران، موشهای مهاجم میتوانند خسارتها را افزایش دهند و باعث شیوع بیماری شوند، از آنها به عنوان یک معضل مهم یاد میشود.[۲۴۲][۲۵۴] زبالهها مهمترین منبع غذایی موشها در تهران اعلام شدند.[۲۵۵] دفع نادرست زبالهها به بقای موشها و افزایش شمار آنها در سطح شهر کمک کردهاست.[۲۵۶] شهرداری تهران در مبارزه با موشها طرحهایی همچون سمپاشی، طعمهگذاری، موشگیری با تفنگ بادی و مسدودسازی کلونی موشها را اجرا کردهاست.[۲۵۵]
همچنین آلودگی هوای تهران، باعث افزایش جمعیت سوسک قرمز شدهاست.[۲۵۷]
تهران پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی در تهران واقع شدهاست و این شهر محل زندگی تأثیرگذارترین مقامات کشور ایران، شامل رهبر، رئیسجمهور، برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.[۲۵۸]
تهران ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.[۲۵۹] ادارهٔ شهر نیز توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای ادارهٔ شهر قانونگذاری میکند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقهٔ شهرداری و ۱۲۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را دربرگرفتهاست.[۱۰][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲][۲۶۳]
نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ برگزار شد و این شورا در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شکل گرفت. مهمترین وظایف آن نیز شامل انتخاب شهردار، برکناری شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجهٔ شهرداری و سازمانهای وابسته به آن، تصویب آییننامهها و انجام امور نظارتی جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.[۲۶۲][۲۶۴][۲۶۵]
اکنون شورای اسلامی شهر تهران ۲۱ عضو اصلی و ۱۱ عضو جانشین دارد.[۲۶۶]
ادارهٔ تهران بر عهدهٔ سازمان غیردولتی شهرداری تهران است که در سال ۱۲۸۶ تأسیس شد. مدیریت این سازمان را شهرداران تهران بر عهده داشتهاند. اکنون شهردار تهران با حکم شورای شهر تهران انتخاب میشود اما پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب میگردید. شهرداری تهران ۲۲ منطقه را شامل میشود و مدیریت هر منطقه به عهدهٔ شهردار آن منطقه است.[۲۶۰] تصویب بودجهٔ شهرداری تهران نیز بر عهدهٔ شورای شهر است و بودجهٔ سال ۱۳۹۷ این سازمان، با سقفی در حدود ۱۷ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان توسط شورای شهر تصویب شده بود.[۲۶۷]
شهرداری تهران با مشکلات زیستمحیطی تهران مواجه است. همچنین تراکم جمعیت بالای تهران توانایی شهرداری را برای ارائهٔ برخی خدمات کاهش دادهاست.[۲۶۸][۲۶۹]
کلانشهر تهران به ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست.[۲۷۰] با وجود ادارهٔ جداگانه، ری و شمیران نیز جزئی از تهران خوانده میشوند.[۲۷۱]
تهران بهعنوان پایتخت ایران، هنگام شکلگیری مساحتی حدود ۳ کیلومتر مربع داشت. تغییرات سیاسی و افزایش جمعیت، شهر را دستخوش دگرگونی منطقهای کرد و مساحت آن افزایش یافت؛ بهطوری که در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد که در آن مساحت شهر با افزایشی خیرهکننده به ۱۸۱ کیلومتر مربع رسید. تهران با این مساحت به ۱۲ منطقه تقسیم شده بود.[۲۷۲]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد مناطق تهران به ۲۰ منطقه افزایش یافت. در ابتدای دههٔ ۷۰ و پس از بررسیهای دوبارهٔ غرب شهر تهران، چهار منطقهٔ تازهٔ ۹، ۵، ۲۰ و ۲۱ ایجاد شدند و تعداد مناطق تهران به ۲۲ منطقه افزایش یافت.[۲۷۲]
برخی از محلههای تهران نیز دارای پیشینهای تاریخی هستند. تهران قدیم از چهار محله به نامهای سنگلج، عودلاجان، بازار و چالهمیدان تشکیل شده بود.[۲۷۳]
در دوران ناصرالدینشاه قاجار محلههایی از جمله ارگ، چالهحصار، خانیآباد، جوادیه، پامنار، یافتآباد، گار ماشین و گود زنبورکخانه ساخته شد.[۲۷۳]
از محلههای دیگر تهران میتوان به پونک، ونک، تهرانپارس، تهراننو، نارمک، کَن، طرشت، بریانک اشاره کرد. محلههای تهران در طول تاریخ آن، با گسترش شهر و افزایش جمعیت، تغییراتی یافتند و به تعداد آنها افزوده شد.[۲۷۳]
پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام بسیاری از معابر شهر تهران تغییر کرد و به جای استفاده از نامهای شخصیتهای پیش از اسلام، خاندان پهلوی و نزدیکان آنها، از نامهای افراد مبارز با حکومت پهلوی، جانباختگان انقلاب اسلامی، مبارزان صدر اسلام و افراد شهید (با مفهوم اسلامی) استفاده میشود. برای نمونه نام خیابان کوروش کبیر به علی شریعتی، خیابان شاه به جمهوری اسلامی و میدان ژاله به شهدا تغییر یافت. تنها از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۹، نام ۵۰۰ گذرگاه شهر تهران تغییر یافت.[۲۷۴] مجتبی شاکری، رئیس سابق کمیسیون نامگذاری معابر شورای شهر تهران، دلیل عدم استفاده از سیستم عددی را برای نامگذاری معابر، عدم امکان انتقال هویت و فرهنگسازی از این طریق اعلام کرد.[۲۷۵]
تهران با شهرهای زیر پیماننامهٔ همکاری بستهاست:
تهران در پروژههای خواهر
«گزیده آمار حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران»
«پیوست شماره چهار: برنامهها و طرحهای (موضعی و موضوعی) توسعه و عمران شهری تهران»
«مقایسه ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی مناطق ٢٢ گانه شهر تهران»
«نگاهی به وضعیت دین و جمعیت ایران در نیمقرن اخیر»
«تاریخچه شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه»
سینما، یک رسانهی دیداری شنیداری مبتنی بر فناوری است که علاوه بر بعد هنری، یک فعالیت اقتصادی نیز هست. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده میشود، از عناصر تصویر (به صورت مجموعهای از فریمها) و صدا (گفتگو، صدا و موسیقی) تشکیل شدهاست. یک فیلم بر اساس فیلمنامه و توسط کارگردان، با هزینه تهیهکننده و مجموعهای از بازیگرها، فیلمبردار و عوامل دیگر ساخته میشود. سینما، جدیدترین شاخه هنر، معروف به هنر هفتم است که امروزه یکی از عمومیترین و محبوبترین تولیدات هنری را ارائه میکند. سینما همچنین، به محل پخش عمومی فیلم سینمایی نیز گفته میشود.
در ایران هر ساله روز ۲۱ شهریور به عنوان روز سینما گرامی داشته میشود و جشن خانه سینما هر ساله در این روز برگزار میشود که در سال 1398 آخرین دوره یعنی بیست و یکمین جشن سینمای ایران برگزار شد.
واژه سینما از واژه یونانی κινῆμα, -ατος (کینِما) به معنای جنبش گرفته شده است.
برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ سینماتوگراف را اختراع کردند،اما نمیتوان این دو برادر فرانسوی را یگانه مخترعانی دانست که به پیدایش سینما کمک کردند. پیدایش سینما و فن فیلمبرداری خود مرهون پیشرفتهای بسیار زیادی هم در عرصهٔ تکامل نگاتیو و هم تکامل دستگاههای اولیه عکاسی بود، بهطوریکه نمیتوان قاطعانه از یک نفر بهعنوان مخترع سینما نام برد. دستگاههایی همچون کینتوسکوپ (ساخته توماس ادیسون)، ویتاسکوپ و بایوسکوپ همگی در پیدایش دستگاه سینماتوگراف مؤثر بودهاند.[۱]
برادران لومیر خود دهها فیلم کوتاه ساختند که همهٔ آنها صرفاً از یک نما تشکیل میشد و قطع و وصل و تدوین در آنها وجود نداشت. از جملهٔ این فیلمها میتوان به «ورود قطار به ایستگاه» (که به عنوان اولین فیلم ساخته شده به دست بشر محسوب میشود)، «خروج قایق از لنگرگاه»، «غذا خوردن کودک» و «خروج کارگران از کارخانه» اشاره کرد.
امین تارخ
پس از لومیرها، ژرژ مهلیس باعث تکامل فن سینما شد. دیدگاه مهلیس نسبت به سینما دیدگاهی تئاتری بود. او پردههای گوناگونی از نمایش را فیلمبرداری میکرد و سپس این پردهها را به یکدیگر متصل میکرد. ژرژ مهلیس همچنین پدیدآورنده فن تروکاژ در سینماست.
پس از مهلیس، ادوین اس پورتر باعث تکامل بنیادین و ساختاری سینما شد. او با ساختن فیلمهای «زندگی آتشنشان آمریکایی» و «سرقت بزرگ قطار» سینما را به عنوان پدیدهای که امروزه میشناسیم معرفی کرد. سینمای پورتر دیگر ارتباطی به تئاتر نداشت، بلکه به هنری مستقل و جدید تبدیل شده بود. پورتر، پیشگام فن تدوین فیلم نیز میباشد. راهی که او در سینما آغاز کرد در نهایت به سینمای داستانگوی هالیوود منجر شد.
در آغاز سینما را بیشتر یک پدیده علمی صنعتی میدانستند. در سالهای جنگ جهانی اول، سینما به عنوان یک وسیله نمایشی و سرگرمی، رونق تجاری یافت. سپس قابلیتهای هنری آن توسط فیلم سازان اروپایی و آمریکایی کشف شد. در همین سالها ریچیوتو کانودو منتقد و نظریهپرداز ایتالیایی، سینما را «هنر هفتم» معرفی کرد. زیرا به عقیده او سینما هنری ترکیبی است که در آن همهٔ هنرها حضور دارند.
سینما به معنی ثبت حرکات است و همانطور که در مباحث قبل بیان شد، پیدایش تصویر متحرک در نتیجهٔ تکامل تکنولوژی ابزارهای عکاسی بود. به همین سبب شیوهٔ ضبط تصویر (فیلمبرداری) آن، عکسبرداری پشت سر هم، البته با فواصل زمانی ثابت و متوالی است. هیچ هنری به استثنای رسانهٔ تلویزیون، نتوانسته از لحاظ محبوبیت، فراگیری و نیروی تأثیر بر عواطف و افکار مخاطب، با سینما رقابت کند. به همین دلایل و همچنین به آن علت که سینما به صنعت فن و ابزارهای فنی اتکای زیادی دارد، آن را «هنر قرن بیستم» نامیدهاند. منشأ اصطلاح سینماتوگرافی واژهای یونانی (کینه ما) به معنای حرکت است. سینماتوگرافی به معنای «حرکت نگاری» یا فن ضبط حرکت است. تاریخ تکامل و تحول سینما را بهطور کلی میتوان به سه دورهٔ عمده (با تأکید بر فنون و تکنیکهای سینمایی) تقسیمبندی کرد:
اِکران واژهای فرانسوی به معنای پردهٔ سینما است که در فارسی هم استفاده میشود. در فارسی، واژهٔ اکران معنی «به نمایش درآوردن» نیز به کار میرود، چنانکه میگویند «روز اکران این فیلم نزدیک است».
نقادی فیلم یعنی تحلیل و ارزیابی فیلم. به صورت کلی، این نقادی را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ نقادی فیلم توسط افراد صاحبنظر در رشتهٔ فیلمسازی و نقادی روزنامهای که به صورت روزمره در روزنامهها و دیگر رسانهها دیده میشود.
منتقدین فیلم که برای روزنامهها، مجلات و رسانههای گروهی کار میکنند؛ بهطور عمده بر روی فیلمهای جدید نظر میدهند. آنها به صورت عادی فقط یک بار فیلم مورد نظر را دیده و فقط یک یا دو روز وقت دارند تا نظر خود را ارائه نمایند. علیرغم این موضوع، منتقدین تأثیری عمده بر فیلمها دارند؛ بهخصوص آنهایی که دارای یک نوع خاص هستند.
نشریات تخصصی زیادی در زمینهٔ نقد فیلم در جهان وجود دارند. به عنوان مثال کایه دو سینما (به فرانسوی:Cahiers du cinéma، به معنی دفترچههای سینما) یک مجله سینمایی تأثیرگذار و معتبر فرانسوی است که در سال ۱۹۵۱ توسط آندره بازن، ژاک دونیول-والکروز و ژوزف-ماری لودوکا بنیان گذاشته شد. ماهنامه فیلم مجله تأثیرگذار و معتبر ایرانی. این ماهنامه از سال ۱۳۶۰ شروع به فعالیت کرد. صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه، مسعود مهرابی بود که در ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ درگذشت.
نام:امین
نام خانوادگی:تارخ
تاریخ تولد:1332/5/20
محل تولد:تهران
تحصیلات:مدرس رشته بازیگری
امین تارخ
همسر:منصوره شادمنش
—————————————
امین تارخ متولد 21 مردادماه سال 1332 در شیراز میباشد او علاوه بر بازیگری مدرس رشته بازیگری است. از معروفترین نقش هایی که وی ایفا نموده نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابن سینا است.
امین تارخ در سال 1363 با بازی در مجموعه تلویزیونیی بوعلی سینا به نویسندگی و تدوین و کارگردانی مرحوم کیهان رهگذار به ایفای نقش پرداخت و به شهرت رسید.
امین تارخ نقش اصلی سریال بوعلی سینا را بازی می کند و زنده یاد فیروز بهجت محمدی، زنده یاد جمشید لایق، اسماعیل محرابی، چنگیز وثوقی، سرور نجات الهی و… دیگر بازیگران این مجموعه هستند. بوعلی سینا تاکنون بارها از شبکه های مختلف سیما پخش شده است.
پس از بازی در فیلمهای مرگ یزدگرد و سربداران و بوعلی سینا در سال 1365 در فیلم سینمایی چمدان با پروانه معصومی و خواهر خانمش فرخنده شادمنش همبازی شد.
چمدان
فیلم شناسی
امین تارخ در نقش های متفاوت
پاییزان
سرب
مادر
مجسمه
مجسمه
باغ قرمز
باغ قرمز
پا برهنه
جراحت
امین تارخ متولد 21 مردادماه سال 1332 در شیراز میباشد او علاوه بر بازیگری مدرس رشته بازیگری است. از معروفترین نقش هایی که وی ایفا نموده نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابن سینا است.
امین تارخ در شیراز متولد شد و تحصیلات ابتدائی و راهنمائی خود را در شیراز به اتمام رساند. او در سال 1356 از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در سال 1363 با کسب مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت فرهنگی به پایان برد.
من در شیراز به دنیا آمدم و اصالتم هم، به این شهر باز می گردد، اما به دلیل شرایط کاری پدرم، کوکی ام را در شهر زابل سپری کردم. در آن مقطع، زابل در محرومیت کامل به سر می برد و با آن آب و هوای نامناسب و جبر جغرافیایی که در آن قرار داشت، افراد به سختی گذران زندگی می کردند، کودکی من مثل اغلب بچه های زابل، زیر نور داغ آفتاب سپری شد و مار و عقرب به همبازی های مان تبدیل شده بودند، اما من در دل آن محرومیت به دنبال آرزوهایم بودم.
منصوره شادمنش همسر امین تارخ متولد سال ۱۳۳۳ در تهران است او دختر پری امیر حمزه و خواهر فرخنده شاد منش بازیگر است، لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای تهران در سال ۱۳۵۷ دارد. فعالیت خود را در سال ۱۳۴۷ در تئاتر آغاز کرد.
تارخ و همسرش سه فرزند پسر بنام های نیما – مانی و نامی دارد دو فرزند اولش بنام نیما و مانی به بازیگری علاقه مند بودند و فعالیت هایی پدر را ادامه دادند اما پس از مدتی به سمت کارگردانی کشیده شدند ولی پسر کوچکش نامی به موسیقی علاقه دارد و در این حوزه فعالیت می کند
امین تارخ
با اینکه او استاد تمام بازیگری و شهرت زیادی بین احاد هنری داشت ولی با بازی در سریال رمضانی اغما در نقش دکتر طه به شدت در بین نسل جوان به شهرت رسید.
بازیگران نسل ما، فارغ از بحث شهرت و دیده شدن، توانستند به دل مخاطب راه پیدا کنند و به عبارتی دیگر به محبوبیت و ماندگاری رسیدند. اتفاقی که این روزها کمتر در نسل جدید بازیگران رخ می دهد. شاید بخشی از این موضوع به این خاطر است، بازیگرانی که در آن مقطع فعالیت می کردند به دنبال دیده شدن صرف و… در این حوزه نبودند و به این جهت بازیگری را به شکل آکادمیک فرا گرفته بودند و برای رسیدن به جایگاه مناسب تلاش زیادی کردند، آنها می دانستند که از بازیگری چه می خواهند، به همین دلیل با عشق و علاقه خاصی در این وادی تلاش می کردند. اکثر آنها درک درستی نسبت به حرفه شان داشتند، این که شما شناخت عمیق و درستی نسبت به شغل تان داشته باشید، نکته بسیار مهمی است. در مجموع، همه این عوامل باعث می شد تا مردم حس خوشایندی را نسبت به بازیگرهای نسل ما داشته باشند و آنها را مانند اقوام و قوم و خویش خود بدانند.
برخی از افراد، فکر می کنند که برای موفق شدن در حوزه بازیگری، باید حتما چهره زیبایی داشت، در حالی که این موضوع اصلا صحت ندارد. در عرصه بازیگری، افراد زیادی بودند، نظیر داستین هافمن که از چهره زیبایی برخوردار نبودند، اما توانستند به قلب مخاطب راه پیدا کنند. تعداد بازیگرانی که از چهره زیبا و توانایی بازیگری بالایی برخوردار باشند در هیچ جای دنیا زیاد نیست و شما افرادی نظیر «آلن دلون» را کمتر می بینید. شاید چهره یک بازیگر زیبا، تا پنج دقیقه بتواند مخاطب را جذب کند، اما زمانی که او درگیر قصه شد و چهره بازیگر برای مخاطب عادی گشت، دوست دارد توانایی او را در حوزه بازیگری ببیند و اگر آن بازیگر، چنین توانایی نداشته باشد، خیلی زود جایگاهش را نزد مخاطب از دست می دهد، در ایران هم بازیگرانی توانستند به موفقیت و ماندگاری برسند که فارغ از چهره زیبا از توانایی بازیگری برخوردار بودند
استاد مسلم بازیگری در عرصه تئاتر سینما و تلویزیون که ستاره های زیادی را به عرصه هنر ایران معرفی کرده است این روزها با سریال آقازاده هنرنمایی می کند. وی یکی از هنرمندان صاحب سبک در ایران است که توانسته در صدر برترین بازیگران ایرانی قرار گیرد. در ادامه مروری داریم بر زندگی امین تارخ از ازدواج هنری وی تا شهرت وی در عرصه های ایرانی و خارجی با پرشین وی همراه شوید.
امین تارخ (متولد ۱۳۳۲) در سال ۱۳۵۱ به دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشتهٔ مدیریت فرهنگی به پایان برد.
همسر امین تارخ منصوره شادمنش متولد سال ۱۳۳۳ در تهران است او دختر پری امیر حمزه و خواهر فرخنده شاد منش بازیگر است. منصوره شادمنش لیسانس بازیگری خود را از دانشکده هنرهای زیبای تهران در سال ۱۳۵۷ دریافت کرد.
مادرزن او پری امیرحمزه است پریدخت امیرحمزه (متولد ۱۳۱۴) بازیگر ایرانی، متولد شهر تهران است.
وی همسر سابق حسن خیاط باشی (بازیگر) و مادر فرخنده و منصوره شادمنش (بازیگر) است.
فرخنده همسر مسعود کرامتی و منصوره همسر امین تارخ هستند. به عبارت دیگر
مسعود کرامتی باجناق امین تارخ به حساب میآید.
امین تارخ سه پسر به نامهای نیما، مانی و نامی دارد که هر سه در حوزه هنر فعالیت دارند.
امین تارخ
بازیگری صاحب سبک
تارخ بازیگری صاحب سبک است و به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت میپردازد. او نقشهای
ژمختلف و مهمی را در فیلمها، سریالهای تلویزیونی و تئاتر ایفا کردهاست. وی هم به عنوان
هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنوارههای ملی مختلف و همینطور
به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشتهاست. تارخ همچنین به عنوان
میهمان به جشنوارههای مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شده است.
حضور در آثار برجسته که برخی از آنان به آثاری ماندگار در سینما و تلویزیون ایران بدل شدند، بخشی از کارنامه هنری تاریخ را تشکیل میدهند؛ مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی ۱۳۶۰)، پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده ۱۳۶۵)، مادر (علی حاتمی ۱۳۶۸)، دلشدگان (علی حاتمی ۱۳۷۰)، سارا (داریوش مهرجویی ۱۳۷۱)، ساغر (سیروس الوند ۱۳۷۶)، رئیس (مسعود کیمیایی ۱۳۸۵) بخشی از آثار سینمایی تارخ است که حضور وی را در کارهای برجسته و همکاری با اسامی بزرگ سینمای ایران نشان میدهد.
همچنین بازی در سریال های سربداران (۱۳۶۰-۶۲)، بوعلی سینا (۱۳۶۴)، آپارتمان (۱۳۷۱-۷۲)، شیخ مفید (۱۳۷۳)، سفر سبز (۱۳۸۰)، معصومیت از دست رفته (۱۳۸۱) و اغما (۱۳۸۶) که بعضا حضور در نقشهای با پیرنگ تاریخی، عرفانی و دینی بودند از تارخ چهرهای مشخص با بازی متفاوتی را به ذهن علاقمندان سینما و تلویزیون متبادر میسازد.
تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهرههای برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد
و در هجدهمین جشنوارهٔ تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران
و هم به عنوان یکی از کارگردانهای هنری حضور یافت. امین تارخ در سال ۱۳۷۸ موفق
به دریافت لوح افتخار «هنرمند ملی» شد.
آموزشگاه بازیگری امین تارخ
در سال ۱۳۷۳ اولین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تاسیس کرد و فارغ التحصیلان زیادی را به جامعه هنری ایران معرفی کرد که از مطرحترین بازیگران سینمای ایران هستند.
امین تارخ به مدت بیش از ۳۰ سال است که به عنوان بازیگر به فعالیت میپردازد
اما این همه فعالیت هنری او در طی این سالها نبوده است. او در سال ۱۳۷۳ اولین
مدرسه بازیگری مدرن را در ایران به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که هنوز
هم یکی از مؤسسات معتبر آموزش بازیگری سینما در ایران به حساب می آید.
بسیاری از فارغالتحصیلان کارگاه آزاد بازیگری جذب سینما، تئاتر و تلویزیون شدند و تعدادی از آنها نیز به بازیگران مهم و مشهوری تبدیل شدند. از فارغ التحصیلان این مؤسسه که وارد عرصه های بازیگری شده اند میتوان به این بازیگران اشاره کرد
از جمله حبیب رضایی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، شهاب کسرایی، پوریا پورسرخ، مریم بوبانی، بیتا بادران، غزل صارمی، مجید مشیری، رامین راستاد، مهدی امینی خواه، شبنم مقدمی، شهرام قائدی، بیتا سحرخیز، شهناز شهبازی، مینا احمدوند، پاشا رستمی، فرانک حیدریان، مجید واشقانی ، پوریا پورسرخ ، حبیبی رضایی و گلاره عباسی در کلاس های وی حضور داشتند.
علاقهمندی های امین تارخ
او هم مثل هر نوجوان ایرانی علاقهمندیاش به هنر بازیگری از رفتن به سینما و فیلمدیدن
شروع شد و محمدعلی فردین یکی از آن تأثیرگذارها بود که قبل از فیلمهای فردین،
فیلمهای وسترن و هرکول تا تاریخی را میدید. همه به دنبال این بودند که این فیلمها
را ببینند و وقتی به گذشته برمیگردد، تقریبا همه تئاترهایی که کار کرده، تاریخی و کلاسیک
بوده که در آنها موفق هم بوده است.
به نظر تارخ، دو شهرستان در دهه ۴۰ در زمینه تئاتر با هم رقابت داشتند؛ یعنی مشهد و شیراز.
یادش هست بهعنوان بهترین بازیگر تئاتر شیراز به اردوی رامسر برای مسابقه رفت
که گروههای قدر در آنجا مشهدیها بودند. محیالدین لایق، در آن زمان مسئول تئاتر
دانشآموزی شیراز بود که همه به او اقتدا میکردند و سمت استادی بر همه داشت.
«ولپن» بن جانسون را در محضرش بازی کرد. از دبیرستان که تئاتر را شروع کرد، با مجید افشاریان، حمید مظفری، جمشید اسماعیلخانی و مجید جعفری کار کرد.
سریال آقازاده به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی حامد عنقا از سریال های
پربیننده نمایش خانگی است. این سریال که اولین تجربه بهرنگ توفیقی در نمایش خانگی است
با حضور برخی از بازیگران سریال پدر مقابل دوربین رفت و سینا مهراد هم در این سریال
به مانند پدر ایفاگر نقش حامد است.
حامد، آقازاده معروفی است که زندگی ساده و آلایشی دارد و به دین و مذهب بسیار پایبند است و ورود راضیه دختری که طرف نیما مامور است تا آبروی او را ببرد به زندگی او باعث اتفاقات زیادی میشود. امین تارخ حاج رضا تهرانی در نقش پدر حامد هنرنمایی می کند.
امین تارخ، امیر آقایی، سینا مهراد، مهدی سلطانی، پردیس پورعابدینی، ثریا قاسمی
، لعیا زنگنه، نیکی کریمی، کامبیز دیرباز، محمدحسین لطیفی، جمشید هاشم پور،
امین حیایی، مهدی کوشکی، کاوه خداشناس، دیبا زاهدی، سامیه لک، مسعود فروتن،
سعید داخ، روزبه معینی و…. بازیگران سریال آقازاده هستند.
چرا امین تارخ در سریال «آقازاده» بازی کرد؟
امین تارخ بازیگر سینما و تلویزیون در مورد شرایط این روزهای زندگی خود افزود: این روزها مشغول کاری نیستم؛ البته تا این اواخر مشغول سریال آقازاده بودم که به پایان رسید.
تارخ تصریح کرد: سریال آقازاده در این مدت پس از شیوع ویروس کرونا تنها کاری بود که انجام دادم و در حال حاضر استراحت می کنم.
این بازیگر سینما با اشاره به پیشنهادهایی که در این مدت برای بازی به وی شده است،
خاطرنشان کرد: در این چند ماه هم فیلم سینمایی پیشنهادشده است و هم سریال که
هیچکدام ترغیبم نکردند که کار کنم، قرار هست کار کنم اما نه هر کاری.
تارخ در توضیح علت حضور خود در سریال آقازاده تصریح کرد: کار خوبی بود به همین دلیل حضور در آن را پذیرفتم، ضمن این که این کار کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامه خوبی داشت.
وی در انتها و با اشاره به مشکلاتی که این روزها وجود دارد و بعضا باعث اوج گرفتن شیوع بیماری کووید ۱۹ شده، اظهار داشت: نمیشود همه چیز را به گردن مردم انداخت زیرا برخی مشکلات ریشه در مسائل کلان دارد.
سکانس جنجالی سریال «آقازاده» درباره صیغه کردن
پخش سکانسی از سریال آقازاده که از شبکه نمایش خانگی پخش میشود، در مورد صیغه کردن در شبکههای مجازی خبرساز شده است.
امین تارخ که از حدود چهلسالگی معلمی را بر پرکاری در سینما و تلویزیون ترجیح داد.
شیراز در ماههای بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روزهای پرالتهابی را میگذراند؛
روزهایی که محمدناصرخان و برادرانش با قشون ایل قشقایی شهر را به طرفداری از
دکتر مصدق محاصره کردند. امین تارخ که هشت روز قبل از کودتا در محلهی سردزک
شیراز بهدنیا آمده بود و پدرش آشپز ارتش بود، سه ماه اول زندگیاش در این احوال پرآشوب گذشت.
در دو دههی بعد اوضاع دیگر به این وخامت نبود و امین نوجوان فرصت داشت که در سینماهای شیراز فیلمهای روز ایرانی و خارجی را ببیند و از دبیرستان کمکم وارد عرصهی تئاتر شود آن هم با رفقایی مثل مجید افشاریان، حمید مظفری، جمشید اسماعیلخانی و مجید جعفری.
سال ۱۳۵۰ در دانشکده هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران پذیرفته شد و در کنار تحصیل در دانشگاه
در گروه دکتر محمد کوثر در تئاتر مولوی در دو نمایش «لورنزو» و «اتللو» بهروی صحنه رفت.
بازیاش در این دو نمایش مورد توجه واقع شد و در نقش اصلی سریال ۱۳ قسمتی
«شهر من شیراز» (۱۳۵۴) بازی کرد.
پس از انقلاب در مهر و آبان ۱۳۵۸، تارخ در نمایش استادش بهرام بیضایی «مرگ یزدگرد» در سالن چهارسوی تئاترشهر در نقش «سردار» بهروی صحنه رفت و وقتی بیضایی در سال ۱۳۶۰ همین نمایش را به فیلم تبدیل کرد، تارخ در همان نقش نخستین بازی سینماییاش را هم انجام داد.
دو گام بلند بعدی امین تارخ بازی در نقشهای اصلی سریال های تاریخی «سربداران» (۱۳۶۲) و «بوعلیسینا» (۱۳۶۴) بود که جایگاه او را کاملاً مستحکم کرد.
تارخ در دههی ۱۳۶۰ و نیمهی اول دههی ۱۳۷۰ در سینما حضوری پررنگ داشت و با کارگردانانی چون پوران درخشنده (پرندهی کوچک خوشبختی)، رسول صدرعاملی (پاییزان)، مسعود کیمیایی (سرب)، علی حاتمی (مادر) و داریوش مهرجویی (سارا) همکاری کرد.
او در سال ۱۳۷۳ «کارگاه آزاد بازیگری» را پایه گذاشت که تا به امروز بازیگران زیادی را به سینمای ایران معرفی کرده است. او بیشتر تمرکزش را بر آموزش گذاشت و گزیده کار شد به طوری که در دو دهه ی گذشته مجموعاً در حدود ۲۰ فیلم و سریال بازی کرده است.
چهار اثر برتر این بازیگر هنرمند را با هم مرور میکنیم:
۴. اغما (۱۳۸۶)
امین تارخ
این سریال ۳۰ قسمتی را که با کارگردانی سیروس مقدم در ماه رمضان سال ۱۳۸۶ از شبکه اول سیما پخش شد، می توان در ادامهی سریال های «ماورایی» صداوسیما برای ماه رمضان دانست که دو سال پیش تر با سریال «او یک فرشته بود» (۱۳۸۴) کلید خورده بود.
«اغما» هم مثل «او یک فرشته بود» با موافقتها و مخالفتهای بسیاری هم مواجه شد
ازجمله عدهای که آن را ترویج خرافهپرستی میدانستند. تارخ در این سریال در نقش
«دکتر طاها پژوهان» جراح مغز و اعصابی که مشهور به پنجهطلایی است بازی میکند
که در شرایطی بر سر دوراهی جراحی کردن همسرش قرار میگیرد. حامد کمیلی، لعیا زنگنه،
اسماعیل خلج، ناصر ممدوح، ایرج نوذری، عبدالرضا اکبری، نفیسه روشن و شیرین بینا
از دیگر بازیگران این سریال هستند.
۳. سربداران (۱۳۶۲)
کیهان رهگذار که تارخ را به سریال «شهر من شیراز» معرفی کرده بود، او را به سریال «سربداران» هم معرفی کرد تا یکی از نقشهای مکمل را بازی کند اما محمدعلی نجفی، کارگردان سریال، نقش اصلی «شیخ حسن جوری» را به او داد. داستان این سریال تاریخی به زمان تسلط مغولان بر خراسان بازمیگردد که گروهی با نام «سربداران» با رهبری شیخ حسن جوری در سبزوار علیه حکومت مغول قیام میکنند.
علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، سوسن تسلیمی، فیروز بهجتمحمدی، جمشید لایق،
افسانه بایگان، محمد ابهری، عنایتالله بخشی، عطاءالله زاهد، جهانگیر صمیمیفرد،
سعید اویسی، فتحعلی اویسی،حسین محجوب، اسماعیل محرابی، محمدعلی ساربان،
بهروز بقایی، علیرضا شجاعنوری، چنگیز وثوقی، آتش تقیپور، مینو ابریشمی،
رضا کرمرضایی، شهرزاد کمالی، هاشم ارکان، حسین محباهری و حسین خانیبیک
از دیگر بازیگران این سریال بودند که نخستین پروژهی سنگین تلویزیون پس از انقلاب محسوب میشود.
۲. بوعلیسینا (۱۳۶۴)
در این سریال که برخلاف دو سریال قبلی تارخ، کیهان رهگذار فقط نویسنده نبود و کارگردانی اثر را هم خودش برعهده داشت، نقش عنوان را امین تارخ بازی کرد.
داستان از کودکی ابنسینا آغاز می شود و فصول مختلف زندگی او را بهتصویر میکشد.
این سریال نخستین بار از شبکه دو سیما پخش شد. فیروز بهجتمحمدی، محمد ابهری،
سعید اویسی، اسماعیل محرابی، محسن سهرابی، چنگیز وثوقی، عنایت بخشی،
جمشید لایق، عزتالله مقبلی، عطاءالله زاهد، حسین محباهری و سرور نجاتاللهی از دیگر بازیگران این سریال بودند.
۱. دلشدگان (۱۳۷۰)
امین تارخ که پیشتر در فیلم ماندگار «مادر» (۱۳۶۸) با زندهیاد علی حاتمی همکاری کرده بود، این بار در نقش اصلی فیلم او بازی کرد. تارخ در «دلشدگان» در نقش یک خوانندهی قاجاری بازی میکند که با یک گروه موسیقی برای پر کردن صفحه به فرنگ سفر میکنند.
موسیقی فیلم را حسین علیزاده ساخت و استاد محمدرضا شجریان آوازها و تصانیف
فیلم را خواند، اما به تارخ اجازهی لب زدن روی صدای استاد داده نشد و از اینرو
هیچکدام از نماهای آوازخوانی تارخ بسته فیلمبرداری نشد.
اکبر عبدی، جلال مقدم، فرامرز صدیقی، سعید پورصمیمی، حمید جبلی، محمدعلی کشاورز، فتحعلی اویسی، رقیه چهرهآزاد، جمشید هاشمپور، شهلا ریاحی، لیلا حاتمی، توران مهرزاد، علیاصغر گرمسیری، منصور والامقام و سرور نجاتاللهی دیگر بازیگران این واپسین فیلم علی حاتمی بودند.
امین تارخ پس از دو سال دوری از تلویزیون بار دیگر با سریال رمضانی «رهایم نکن»
به تلویزیون بازگشته است. او که در سریالهای رمضانی متعددی ایفای نقش کرده است،
در این زمینه می گوید: من کارم بازیگری است چه ایام رمضان باشد، چه عید و چه مناسبتهای دیگر.
حال اگر به شکل تصادفی چندین کار رمضانی داشتهام به این دلیل بوده است که تلویزیون
کارهای ماه رمضان را جدیتر میگیرد. تلویزیون اصولا در این مناسبت بودجه بیشتری قائل
میشود و سوژههای قابل طرح را انتخاب میکند و اصولا ریسک بیشتری می کند.
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون مباحثی چون دلایل دوری از تلویزیون، لزوم رعایت اصل چندصدایی در صداوسیما، حضور در تلویزیون با سریالهای رمضانی، مخاطبان از دست رفته این رسانه و گرایش آنها به سریالهای ترکیهای، شیوه نظارت بر برنامهها و مدیریتها سخن گفت.
امین تارخ که در سریالهایی چون «معصومیت از دست رفته»، «جراحت» و «اغماء» ایفای نقش
کرده است، درباره علت دوری طولانیمدت از تلویزیون، اظهار کرد: در این سالها پیشنهادهای
بسیاری برای بازی در تلویزیون شده است اما بنده در شرایطی هستم که قرار نیست
اشتباهات غیرقابل برگشت مرتکب شوم؛ بنابراین همکاری ام را با تلویزیون کم کردم
و مثلا از ۲۰ پیشنهاد، یک پیشنهاد را انتخاب کردم.
او درباره علت انتخاب سریال «رهایم نکن» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور، توضیح داد: این سریال کارگردانی دارد که صاحب قدرت لازم برای ساخت مجموعه تلویزیونی جذاب است و از طرفی پیش از این هم با همدیگر همکاری داشتهایم و البته بیش از همکار، با هم دوست هستیم. از طرفی صاحب فیلمنامه ای است که سوژه و قصه دارد و حرفی برای طرح کردن که جذابیتهای لازم را داشته باشد.
این مجموعه جزو نادر سریالهایی است که یک سناریو آماده داشته است. زمانی که شما صرفا با یک طرح روبهرو هستید، حتما آن را نمیپذیرید و اعتماد لازم به فیلمنامه ندارید.
تلویزیون کارهای رمضان را جدی تر میگیرد
این بازیگر درباره حضور پررنگ در سریالهای رمضانی، توضیح داد: من کارم بازیگری است
چه ایام رمضان باشد، چه عید و چه مناسبتهای دیگر. حال اگر به شکل تصادفی چندین
کار رمضانی داشتهام به این دلیل بوده است که تلویزیون کارهای ماه رمضان را جدیتر میگیرد.
تلویزیون اصولا در این مناسبت بودجه بیشتری قائل میشود و سوژههای قابل طرح را انتخاب
میکند و اصولا ریسک بیشتری میکند.
به عنوان مثال در سریال «اغماء» خیلی بحث بود که اساسا قضیه شیطان و ابلیس مطرح شود و بالاخره این ریسک را کردند و مطرح کردند و در ماه مبارک میتوانستند این کار را بکنند و یا کار «جراحت» که یک فردی فرد دیگر را دوست دارد و پیش از محرمیت با مشکلاتی مواجه میشوند که این مساله مطرح شد و هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد.
امیدوارم تلویزیون چندصدایی شود
امین تارخ در پاسخ به اینکه آیا رویکرد چندصدایی در تلویزیون پس از گذشت سالها
دیده میشود، اظهار کرد: امیدوارم تلویزیون ما چندصدایی شود و کمی به آن شعارهایی
که ۳۰، ۴۰ سال پیش میدادند و میدادیم عمل کنیم.
اینکه بعد از ۴۰ سال صداوسیما تازه به این نتیجه رسیده است که رویکرد چندصدایی داشته باشد اتفاق مبارکی است، اما من کمی ناامیدم و فکر میکنم نه فقط تلویزیون ما، بلکه فرهنگ ما در این مملکت به گونهای برنامهریزی شده است که سلیقه های مختلف میآیند و تغییرات مختلف میدهند.
به دلیل اینکه برای مدیریت فرهنگی این مملکت هزارصدایی است و نه چندصدایی و هر کسی
ساز خودش را میزند. تلویزیون یک جور ساز میزند، سینما یک جور، تئاتر یک جور
و وزارت ارشاد طور دیگری ساز میزند. اصولا مباحث فرهنگی به گونهای مدیریت میشود
که همیشه یک قیچی بزرگ سانسور پشتش است و قرار است آن تصمیم بگیرد
که چه صدایی پخش شود و چه صدایی پخش نشود.
این بازیگر در ادامه این سوال مطرح کرد: فکر میکنم اگر قرار است صاحب یک نظام مستحکم در جامعه باشیم، باید چندصدایی بودن که دیر هم اتفاق افتاد، هر چه زودتر اتفاق بیفتد. هر چند این مطلب را تعارف تلقی میکنم که قرار است، چندصدایی باشد.
همیشه قرار بوده و هرگز واقعا اتفاق نیفتاده است. اگر اتفاق میافتاد شاهد یکسری
گلههای دست جمعی نمیبودیم. اگر ریز ریز حرفها زده شود و تبدیل به فریاد نشود،
خیلی جذابتر است و نشان میدهد ما صاحب رشد، تمدن و صاحب عقل هستیم
و بلد هستیم گفتوگو کنیم و مذاکره داشته باشیم. اما زمانی که جامعه ما تبدیل به تکصدایی
میشود احتمالا یک فشارهایی ایجاد میشود.
جریمههایی میشویم که بعدا تصمیم میگیریم چند صدایی را انتخاب کنیم. این حرفها زیربنای محکمی ندارد چرا که مدیریت یکدستی ندارد و تصمیمگیری حسابشده و از قبل گرفتهشده وجود ندارد و همه سلیقهای است. اصولا با رفتن یک مدیر آن سلیقه و آن تفکر و تلقی هم میرود و جایش تفکر و تلقی دیگری میآید که جایش را باید از صفر شروع کند.
امیدوارم این چندصدایی که مطرح میشود در صداوسیما شوخی نباشد. ما این مملکت
را دوست داریم و هر چه متعلق به مملکت باشد را دوست داریم و باید این چندصدایی را بپذیریم.
کلام آخر
تارخ در بخش پایانی گفتوگوی خود مطرح کرد: ما آرزو داریم در مملکت خودمان کار کنیم و در مملکت خودمان شاهد تولیدات فرهنگی شایستهای باشیم و در دنیا هم سرمان را بالا بگیریم.
تلویزیون نیز باید خودش را اصلاح کند تا سیاست های فرهنگی ماندگاری داشته باشد
و این همه مدیریت های دمدمی مزاج نداشته باشد وگرنه اهالی هنر ثابت کردند که لیاقت
و شایستگی و توانش را دارند و ثابت هم کردهاند که دو سال پشت سر هم اسکار بگیرند
و در جشنواره های معتبر دنیا شرکت کنند و این مدیران فرهنگی هستند که باید
از این دوستان حداکثر استفاده را ببرند.
ایرنا , برترین ها , سلام سینما , ایران انلاین , روزنامه شرق , همشهری انلاین , وب سایت فیلم نت نیوز , ایسنا
Copyright (c) 2006-2019 persianv.com All Rights Reserved
© باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت persianv.com مجاز میباشد .
امین تارخ
بیوگرافی امین تارخ +عکس های امین تارخ و فرزندانش
امین تارخ
امین تارخ
نام اصلی: امیننام خانوادگی: تارخشغل: بازیگرتاریخ تولد: 1332
ملیت: ایرانی
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل مدیریت امور فرهنگی
فارغ التحصیل هنرهای نمایشی در سال ١٣٥٦.فوق لیسانس مدیریت امور فرهنگی در سال ١٣٦٤.شروع فعالیت: شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم مرگ یزدگرد (بهرام بیضایی) در سال ١٣٦١.
امین تارخ متولد 1332 می باشد
روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان>> پری امیرحمزه (مادر زن)>> منصوره شادمنش (همسر امین تارخ)>> مسعود کرامتی (باجناق)>> فرخنده شادمنش (خواهر زن)
بیوگرافی امین تارخ
امین تارخ در شیراز متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند. امین تارخ در سال 1356 در رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال 1363 در رشته مدیریت امور فرهنگی دوره فوق لیسانس را گذراند.
امین تارخ در جشنواره های تئاتر و فیلم به عنوان داور و در فستیوالهای فیلم مسکو، ژاپن و آلمان به عنوان میهمان شرکت داشته است.
از معروفترین نقشهایی که امین تارخ ایفا نموده نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابن سینا است
امین تارخ در سال 1373 اولین آموزشگاه بازیگری سینما را در تهران تاسیس کرد و 6 نفر از فارغ التحصیلان این آموزشگاه به نامهای: حبیب رضایی، بیتا بادران، کامبیز کاشفی، غزل صارمی، مهتاب کرامتی و ترانه علیدوستی موفق به دریافت جایزه شدند.
امین تارخ در سال 1379 به استرالیا برای تدریس در دانشگاه فیلندرز و تبادل هنرجو از طرف پروفسور هالج دعوت شد.
تارخ در سال 1376 در هجدهمین جشنواره تئاتر فجر و در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر نیز به عنوان داور شرکت داشت.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد در پانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم ماه و خورشید در سال ١٣٧٥.
عکس های امین تارخ
بخشی از فیلم شناسی:1394- گاهی به پشت سر نگاه کن
1393- راه شیری1389- جراحت1386 – اغما1385 رئیس ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]1385 در جستجوی گوهر شب چراغ ( بهرام توکلی ) [بازیگر]1385 پا برهنه در بهشت ( بهرام توکلی ) [بازیگر]
1383 رازها ( محمدرضا اعلامی ) [بازیگر]1383 پرونده هاوانا ( علیرضا رییسیان ) [بازیگر]1382 کودکانه ( مسعود کرامتی ) [تهیه کننده]1377 عشق + 2 ( رضا کریمی ) [بازیگر]1376 ساغر ( سیروس الوند ) [بازیگر]1375 ماه و خورشید ( محمدحسین حقیقی ) [بازیگر]1374 شیخ مفید ( فریبرز صالح سیروس مقدم ) [بازیگر]1374 توطئه ( علی قوی تن ) [بازیگر]1373 آرزوی بزرگ ( خسرو شجاعی ) [بازیگر]1371 مجسمه ( ابراهیم وحیدزاده ) [بازیگر]1371 سارا ( داریوش مهرجویی ) [بازیگر]1371 آنها هیچکس را دوست ندارند ( جعفر سیمایی ) [بازیگر]1370 شقایق ( مجید قاریزاده ) [بازیگر]1370 دلشدگان ( علی حاتمی ) [بازیگر]1368 مادر ( علی حاتمی ) [بازیگر]1368 جستجوگر ( محمد متوسلانی ) [بازیگر]1366 پرنده کوچک خوشبختی ( پوران درخشنده ) [بازیگر]1366 پاییزان ( رسول صدرعاملی ) [بازیگر]1366 بوعلی سینا ( کیهان رهگذار ) [بازیگر]1366 سرب ( مسعود کیمیایی ) [بازیگر]1364 چمدان ( جلال مقدم ) [بازیگر]1361 مرگ یزدگرد ( بهرام بیضایی ) [بازیگر]
عکس امین تارخ به همراه فرزندش
جوایز و انتخابها- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (ماه و خورشید)[ دوره 15 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال 1375 ]
– کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (پرونده هاوانا)[ دوره 24 جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال 1384 ]
امین تارخ
عکس های امین تارخ به همراه پسرانش
پری امیرحمزه، مادر زن امین تارخ
تصاویر امین تارخ
عکس های امین تارخ
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته
از بازیگران بیشتر بدانید
ماندگاری و بور نشدن لباس های تیره
دریافت سود روز شمار بدون ریسک
هوشمند سرمایه گذاری کنید
آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4
جدیدترین مدلهای تلویزیون سامسونگ و ال جی
محاسبه آنلاین هزینه نظافت منزل
بهترین فرصته الان برای سفر به کیش!
لوازم آشپزخونت روآنلاین بهترینشو انتخاب کن
ویزیت آنلاین توسط مجرب ترین پزشکان
دسترسی آسان به تمام برنامه های اپل
روغن حیوانی گوسفندی درجه یک کرمانشاه
در شرف ازدواج هستید و دچار سردرگمی؟
خرید بهترین چرخ خیاطی موجود در بازار
دسترسی به بازی هاوقابلیت های جدید
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2020
در ادامه با بیوگرافی امین تارخ هنرپیشه مطرح سینما و تلویزیون به همراه عکسهای امین تارخ و همسرش منصوره شادمنش و فرزندانش و فیلم شناسی امین تارخ با شما در نم نمک خواهیم بود.
امین تارخ متولد 20 مرداد 1332 در شیراز ، هنرپیشه تئاتر ، سینما و تلویزیون و مدرس رشته بازیگری است که در فیلم ها و نمایش ها و مجموعه های تلویزیونی فراوانی بازی کرده است.
نخستین فیلمی که بازی کرد مرگ یزدگرد و یکی از معروفترین نقش هایش ابن سینا در سریال بوعلی سینا است.
امین تارخ
تارخ در شیراز متولد شد و تحصیلات ابتدائی و راهنمائی خود را در شیراز به اتمام رساند. او در سال 1356 از دانشکده هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در سال 1363 با کسب مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت فرهنگی به پایان برد.
منصوره شادمنش متولد سال 1333 در تهران است او دختر پری امیر حمزه و خواهر فرخنده شاد منش بازیگر است ، لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای تهران در سال 1357 دارد. فعالیت خود را در سال 1347 در تئاتر آغاز کرد.
امین تارخ و منصوره شادمنش سه فرزند به نام های سه فرزند به نام های مانی ، نیما و نامی دارند که هر سه در زمینه هنر فعالیت دارند.
امین تارخ به مدت 25 سال است که به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت می پردازد و نقش های زیادی را در فیلم ها و سریال های تلویزیونی و تئاتر ایفا کرده است. تارخ هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنواره های ملی بیشمار و همین طور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشته است. او همچنین به عنوان میهمان به جشنواره های مسکو ، ژاپن و آلمان دعوت شد.
او در سال 1373 اولین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب می شود. فارغ التحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال 1387، تعدادی از جوایز هنرپیشه برتر را به خود اختصاص داده اند. از فارغ التحصیلان این مؤسسه که وارد عرصه های بازیگری شده اند می توان افراد ذیل را نام برد : حبیب رضایی ، مهتاب کرامتی ، ترانه علیدوستی ، شهاب کسرایی ، پوریا پورسرخ ، مریم بوبانی ، بیتا بادران ، غزل صارمی ، مجید مشیری ، رامین راستاد ، مهدی امینی خواه ، شبنم مقدمی ، شهرام قاعدی ، بیتا سحرخیز ، شهناز شهبازی ، مینا احمدوند ، پاشا رستمی ، فرانک حیدریان و … در سال 1379 این مؤسسه اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بین المللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال با عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد. تارخ از سال 1376 به عنوان یکی از چهره های برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنواره تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردان های هنری حضور یافت.
در برنامه جمعه شب برنامه هفت مورخ 8 بهمن ماه 1389 که امین تارخ به عنوان مهمان در آن حضور داشت مصاحبه ای با فریماه فرجامی پخش شد که بینندگان در آن فریماه فرجامی را در حالی که از نظر جسمی بیمار و ذهنی نامتعادل بود مشاهده کردند در حالیکه وی توسط سوالات سطحی و بی مایه مصاحبه کنندگان احاطه شده بود و گاهی نیز سوالاتی مطرح و جملاتی گفته می شد که حالت تمسخر آمیز و تحقیر آلود داشت.
در این وضعیت خانم فرجامی در مورد مسعود کیمیایی ، ابوالفضل پورعرب ، امین تارخ و فاطمه معتمدآریا مطالبی را بیان کردند که مشخص بود ناشی از وضعیت ذهنی نامتعادل فعلی ایشان است. پس از پایان مصاحبه ، امین تارخ که همچنان در شوک است ، از پخش چنین مصاحبه ایی و نمایش خانم فرجامی در چنین وضعیتی ابراز تاسف می کند و می گوید که برای حفظ شأن و شخصیت بازیگر ایرانی و شخص خانم فرجامی باید این مصاحبه کوتاهتر می شد تا مردم متوجه بعضی حقایق (وضعیت خاص فعلی خانم فرجامی) نشوند.
پس از آن نیز رخشان بنی اعتماد در بیانیه ای این گونه تخریب شخصیت بازیگران را محکوم کرده و پس از آن نیز شورای تهیه کنندگان و سایر اصناف هنری این حرکت برنامه هفت را محکوم کردند.
بازیگری را با فیلم سینمایی مرگ یزد گرد به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی در سال 1360 آغاز کرد. و در این فیلم در کنار بازیگرانی همچون سوسن تسلیمی ، علیرضا خمسه و بابک بیات به ایفای نقش پرداخت.
امین تارخ در سال 1363 با بازی در مجموعه تلویزیونیی بوعلی سینا به نویسندگی و تدوین و کارگردانی مرحوم کیهان رهگذار به ایفای نقش پرداخت و به شهرت رسید.
امین تارخ نقش اصلی سریال بوعلی سینا را بازی می کند و زنده یاد فیروز بهجت محمدی ، زنده یاد جمشید لایق ، اسماعیل محرابی ، چنگیز وثوقی ، سرور نجات الهی و… دیگر بازیگران این مجموعه هستند. بوعلی سینا تاکنون بارها از شبکه های مختلف سیما پخش شده است.
پس از بازی در فیلمهای مرگ یزدگرد و سربداران و بوعلی سینا در سال 1365 در فیلم سینمایی چمدان با پروانه معصومی و خواهر خانمش فرخنده شادمنش همبازی شد.
سریال تلویزیونی اغما یکی از سریال های به یادماندنی بود که امین تارخ در آن در نقش دکتر پژوهان به ایفای نقش پرداخت و یکی از بازی های خوب خود را به اجرا گذاشت. این سریال به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی رضا جودی که از شبکه اول سیما در ماه رمضان 1387 پخش شد. این سریال در نظر سنجی سایت صدا و سیما به عنوان محبوب ترین سریال تلوزیونی ماه رمضان 86 شناخته شد.
داستان دکتر طه پژوهان با بازی امین تارخ را دنبال می کند که یک پزشک فوق متخصص جراحی مغز و اعصاب است. او به دلیل جراحیهای موفقیت آمیزش بروی رزمندگان در جبهه ها به پنجه طلایی مشهور است. او اکنون به دلیل بیماری حاد همسرش مولود (شیرین بینا) بر سر دو راهی قرار دارد از طرفی عرف پزشکی مانع جراحی همسرش توسط اوست ولی مولود اصرار دارد که فقط توسط پژوهان جراحی شود. از سویی تنها فرزند آنها پری (نفیسه روشن) مخالف این عمل جراحی توسط پدر است…
امین تارخ
دو دوست که در منطقه ای فقیرنشین رشد یافته اند ، تا پای جان تلاش می کنند تا با امید چراغ خانه هایشان را روشن نگه دارند. آنها در برابر سرنوشت ایستادگی می کنند و به رحمت خداوند دلخوش هستند تا اینکه دوستی دیرینه شان در خطر می افتد و …
مرا برای نظرات کاربرانی بعدی به یاد بسپار
در ادامه با بیوگرافی کامل همایون شجریان خواننده موسیقی سنتی ایران به همراه عکس های خانوادگی و شخصی و بیوگرافی همسر همایون شجریان با شما در نم نمک خواهیم بود.
در ادامه با بیوگرافی شهره رعایتی بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون به همراه عکس های شهره رعایتی و همسرش میثم رازفر با ما همراه باشید.
All Rights Reserved – © 2016 – 2020
امین تارخ به مدت ۲۵ سال است که به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت می پردازد و نقش های زیادی را در فیلم ها و سریال های تلویزیونی و تئاتر ایفا کرده است.
زندگینامه امین تارخ بدین شرح می باشد:
امین تارخ Amin Tarokh (متولد ۲۰ مرداد ۱۳۳۲ در شیراز)، بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون و مدرس رشته بازیگری است که در فیلم های متعدد، تعدادی نمایشنامه و مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است. از معروفترین نقش هایی که وی ایفا نموده نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابن سینا است.
او بدلیل شرایط شغلی پدرش کودکی اش را در منطقه محروم زابل گذراند میگوید کودکی ام همراه با مار و عقرب و زیر آفتاب سوزان سپری شد.
وی تحصیلات ابتدائی و راهنمائی خود را در شیراز به اتمام رساند. او در سال ۱۳۵۶ از دانشکدهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۳۶۳ با کسب مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت فرهنگی به پایان برد.
امین تارخ
امین تارخ به مدت ۲۵ سال است که به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت می پردازد و نقش های زیادی را در فیلم ها و سریال های تلویزیونی و تئاتر ایفا کرده است. تارخ هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیئت داوری در جشنواره های ملی بیشمار و همین طور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشته است.
او همچنین به عنوان میهمان به جشنواره های مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شد.
او دو سال با عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد. تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهره های برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین جشنواره تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران و هم به عنوان یکی از کارگردان های هنری حضور یافت.
دو فرزند اولش بنام نیما و مانی به بازیگری علاقه مند بودند و فعالیت هایی پدر را ادامه دادند اما پس از مدتی به سمت کارگردانی کشیده شدند ولی پسر کوچکش «نامی» به موسیقی علاقه دارد و در این حوزه فعالیت می کند.
منصوره شادمنش متولد سال ۱۳۳۳ در تهران است او دختر پری امیر حمزه و خواهر فرخنده شاد منش بازیگر است، لیسانس بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای تهران در سال ۱۳۵۷ دارد. فعالیت خود را در سال ۱۳۴۷ در تئاتر آغاز کرد.
۱۳۸۱ روزکارنامه
۱۳۶۸ پاتال و آرزوهای کوچک
۱۳۶۶ صعود
۱۳۵۷ بن بست
پریدخت امیرحمزه (متولد ۱۳۱۴) بازیگر ایرانی، متولد شهر تهران می باشد. وی همسر سابق حسن خیاط باشی (بازیگر) و مادر فرخنده و منصوره شادمنش (بازیگر) است. فرخنده همسر مسعود کرامتی و منصوره همسر امین تارخ هستند.
پریدخت امیر حمزه مادرزن امین تارخ
امین تارخ به مدت ۲۵ سال است که به عنوان هنرپیشه آزاد به فعالیت می پردازد و نقش های زیادی را در فیلم ها و سریال های تلویزیونی و تئاتر ایفا کرده است. تارخ هم به عنوان هنرپیشه و هم به عنوان عضو هیأت داوری در جشنواره های ملی بیشمار و همینطور به عنوان عضو هیئت مدیره خانه سینما حضوری فعال داشته است. او همچنین به عنوان میهمان به جشنواره های مسکو، ژاپن و آلمان دعوت شد.
او در سال ۱۳۷۳ اولین مدرسه بازیگری را به نام کارگاه آزاد بازیگری در تهران تأسیس کرد که یکی از مؤسسات آموزش بازیگری سینما در ایران محسوب می شود. فارغ التحصیلان کارگاه آزاد بازیگری تا سال ۱۳۸۷، تعدادی از جوایز هنرپیشه برتر را به خود اختصاص داده اند.در سال ۱۳۷۹ این مؤسسه اقدام به برقراری ارتباط با سایر مدارس بین المللی آموزش بازیگری کرد و امین تارخ به مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت شد. او دو سال با عنوان مدرس در این دانشگاه تدریس کرد. تارخ از سال ۱۳۷۶ به عنوان یکی از چهره های برتر احیای تئاتر ایران شناخته شد.
بازیگری را با فیلم سینمایی مرگ یزد گرد به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی در سال ۱۳۶۰ آغاز کرد. و در این فیلم در کنار بازیگرانی همچون سوسن تسلیمی ، علیرضا خمسه و بابک بیات به ایفای نقش پرداخت.
امین تارخ در سال ۱۳۶۳ با بازی در مجموعه تلویزیونیی بوعلی سینا به نویسندگی و تدوین و کارگردانی مرحوم کیهان رهگذار به ایفای نقش پرداخت و به شهرت رسید.
امین تارخ در نقش بوعلی سینا
امین تارخ در سریال اغما
امین تارخ در سریال گاهی به پشت سر نگاه کن
امین تارخ در فیلم مرگ یزدگرد
امین تارخ در جمع استقلالی ها
امین تارخ نقش اصلی سریال بوعلی سینا را بازی می کند و زنده یاد فیروز بهجت محمدی، زنده یاد جمشید لایق، اسماعیل محرابی، چنگیز وثوقی، سرور نجات الهی و… دیگر بازیگران این مجموعه هستند. بوعلی سینا تاکنون بارها از شبکه های مختلف سیما پخش شده است.
پس از بازی در فیلمهای مرگ یزدگرد و سربداران و بوعلی سینا در سال ۱۳۶۵ در فیلم سینمایی چمدان با پروانه معصومی و خواهر خانمش فرخنده شادمنش همبازی شد.
امین تارخ و باجناغش مسعود کرامتی
نسبت با سایر هنرمندان
پری امیرحمزه (مادر زن )
منصوره شادمنش (همسر)
مسعود کرامتی (باجناغ)
فرخنده شادمنش (خواهر زن)
امین تارخ
نیما تارخ (فرزند)
مانی تارخ (فرزند)
نامی تارخ (فرزند)
مهدی تارخ (برادر)
۱۳۶۰ – مرگ یزدگرد
۱۳۶۵ – چمدان
۱۳۶۵ – پرنده کوچک خوشبختی
۱۳۶۵ – پاییزان
۱۳۶۶ – سرب
۱۳۶۸ – مادر
۱۳۶۸ – جستجوگر
۱۳۷۰ – شقایق
۱۳۷۰ – دلشدگان
۱۳۷۱ – مجسمه
۱۳۷۱ – سارا
۱۳۷۲ – آنها هیچکس را دوست ندارند
۱۳۷۳ – آرزوی بزرگ
۱۳۷۴ – ماه و خورشید
۱۳۷۴ – شیخ مفید
۱۳۷۴ – توطئه
۱۳۷۶ – هفت سنگ
۱۳۷۶ – قاعده بازی
۱۳۷۶ – ساغر
۱۳۷۸ – عشق + ۲
۱۳۸۳ – رازها
۱۳۸۴ – پرونده هاوانا
۱۳۸۴ – پابرهنه در بهشت
۱۳۸۵ – ساعت ۲۵
۱۳۸۵ – رئیس
۱۳۸۸ – زمهریر
۱۳۸۸ – باغ قرمز
۱۳۵۴ – شهر من، شیراز
۱۳۵۶ – ارثیه ایرانی
۱۳۶۰ – سربداران
۱۳۶۳ – بوعلی سینا
۱۳۷۱–۷۲ – آپارتمان
۱۳۷۱ – محکمه عدالت
۱۳۷۶–۷۷ – هفتسنگ
۱۳۸۰ – سفر سبز
۱۳۸۱ – معصومیت از دست رفته
۱۳۸۶ – اغما
۱۳۸۹ – جراحت
۱۳۹۳ – راه شیری
۱۳۹۴ – گاهی به پشت سر نگاه کن
تئاتر امین تارخ
۱۳۵۲ – لورنزاچیو
۱۳۵۲ – هنری چهارم
۱۳۵۴ – اتللو
۱۳۵۵ – لازارتی
۱۳۵۵ – زن نیک سچوان
۱۳۵۸ – مرگ یزدگرد
۱۳۵۸ – بکت
۱۳۷۲ – تنبورنواز
۱۳۷۶ – شاعر
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (پرونده هاوانا)
لوح تقدیر بازیگر نقش اول مرد مجله گزارش فیلم (مجسمه) – سال ۱۳۷۲
دوره ۱۵ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال ۱۳۷۵
دوره ۲۴ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال ۱۳۸۴
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (ماه و خورشید)
برنده تندیس شبکه سوم سیما بهترین بازیگر نقش اول مرد (معصومیت از دست رفته)
برنده تندیس حافظ مجله دنیای تصویر بهترین بازیگر نقش اول مرد (معصومیت از دست رفته)
برنده تندیس جشنواره عاشورائیان بهترین بازیگر نقش اول (معصومیت از دست رفته)
لوح افتخار به عنوان «هنرمند ملی» – سال ۱۳۸۷
سایت تانما امیدوار است از خواندن بیوگرافی امین تارخ لذت برده باشید.