بیتا اقبالی

بیتا اقبالی
بیتا اقبالی

داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران) معروف به داریوش، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است، که در زمینه موسیقی راک و پاپ ایرانی فعالیت می کند. دیپلمه است، اصالتا اهل میانه (آذربایجان شرقی) است و سال های اولیه زندگی خود را در میانه و کرج سپری کرده است، به گفته خود، او با موسیقی بزرگ شده است و بخصوص به ترانه های آذری تعلق خاطر دارد و تابحال سه بار ازدواج کرده است! جنس صدای وی باس می باشد. داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است.

اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسه اش در شهرآرا به روی صحنه رفت رفت و سرود خواند، دوران دبیرستان در مدرسه، مان مراسمات هنری به اجرای برنامه های هنری می پرداخت. در ۱۳۴۹ با حسن خیاط باشی (کارمند رادیو و تلویزیون ملی ایران) آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی او به موسیقی حرفه ای شد در همین سال او در سن ۲۰ سالگی با ترانه به من نگو دوست دارم با آهنگسازی ترانه سرا و آهنگساز جوان درویش مصطفی جاویدان به شهرت رسید.

دوران کودکی او در کرج و میانه گذشت. پدرش محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. اولین بار در سن ۹ سالگی، در جشنی در مدرسه اش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان هایی هم چون فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهران پارس گذراند و در مراسم و همایش ها، به اجرای برنامه های هنری می پرداخت.

کودکی تاریکی داشتم و فرزند طلاق بودم و دچار سردرگمی. دو برادرم نیز قربانی هیولای اعتیاد شدند و فوت کردند. در تنهایی و انزوا، صدا و آواز برایم شد مرهم زخم هام.

داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ های سیاسی مدتی زندانی شد. قبل تر از آن نیز بخاطر درگیری لفظی با اشرف تبعید و زندانی شد بود، مدتی را نیز به علت تصادف در زندان به سر برده است، اولین بار هم بدلیل خونه مجردی که اجاره کرده بود و به همراه دوستانش مواد مخدر مصرف می کرد به زندان افتاده بود.

بیتا اقبالی

وی در یک از برنامه های زنده خود مورد حمله اسید پاشی زنی به نام مریم قرار گرفت. او ادعا کرده بود که بخاطر داریوش از همسرش طلاق گرفته ولی داریوش به عشق او بی اعتناعی کرده و زمانی که فهمید داریوش به گوگوش علاقه دارد بعد از بی محلی های اش تصمیم به نابودی وی گرفته است، در این حادثه بخشی از صورت داریوش سوخت که علت ریش گذاشتن وی بخاطر سوختگی بخشی از صورتش می باشد.

بعد از حمله اسید پاشی به صورتش برا معالجه به لندن رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، دیگر به ایران بازنگشت و فعالیت خود را در خارج از کشور ادامه داد، می گوید پس از خروج ۲ سالی در انگلیس زبان خوانده و تحصیل کردم و همانجا بود که با ایرج جنتی عطایی و بابک بیات آلبوم وطن پرنده در خون را تهیه کردیم. سپس به دعوت مرکزی به لس آنجلس آمده و مقیم آمریکا شدم، برای مدتی نیز در فرانسه زندگی کردم.

او که ادعا می کند فقط یکبار عاشق شده است و آن هم به زمان جوانی او و پیش از انقلاب ایران مربوط می شود که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی فوت می کند و ترانه شقایق را در غم او می خواند.

در سالهای ۵۵ تا ۵۶ روابط عاشقانه داریوش و گوگوش که به تازگی از بهروز وثوقی طلاق گرفته بود خبر ساز تمامی تیترهای خبری مجلات و مطبوعات آنروزها بود و این روابط که به یک ازدواج پنهانی ختم شد یکسال و نیم بطول انجامید. در آن روزها به روایتی بهروز وثوقی بارها خواسته بود که با داریوش کتک کاری کند و برای مدت ها او را تهدید می کرده پس از آنکه داریوش توسط یک زن مورد حمله با اسید قرار گرفت او که هفتاد درصد شنوائی اش را از دست داده بود مدتی بعد از ایران خارج و به انگلیس رفت برای معالجه و خوب ظاهرأ این پایانی بود برای روابط عاشقانه گوگوش و داریوش …

داریوش اقبالی بعدها با زنی بنام فیروزه ازدواج کرد و از او صاحب دختری بنام بیتا شد و آنها مدت ها در ایالت کالیفرنیا آمریکا زندگی می کردند که در نهایت از هم جدا شدند.

سومین ازدواج داریوش با زنی بنام ونوس می باشد که از سال ۲۰۰۳ با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب پسری بنام میلاد می باشند، این دو در حال حاضر با یکدیگر زندگی می کنند.

من در سال ۲۰۰۰ پس از سالها تلاش سرانجام توانستم با استفاده از روشهای صحیح و حمایت دوستان و خیرخواهان پاکی خود از چنگال اعتیاد را بدست آورم آنجا با خود عهد بستم تا این هدیه و پیام را و روش صحیح ترک اعتیاد را با دیگران نیز سهیم شوم و بنیاد غیرانتفاعی آینه را تاسیس کردم. از زمان تأسیس این بنیاد تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده اند.
بنیاد آینه، با هدف یاری رسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بوده اند، فعالیت می کند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تأسیس شد. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخش های مختلف تقسیم شده است. در این پایگاه برنامه های رادیویی و تلویزیونی نیز تهیه و پخش می شود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانواده های آن ها برگزار می کند.

صدای خوب را از هر کس که باشد دوست دارم. برای مثال در گذشته از صدای نادر گلچین، محمودی خوانساری، عماد رام، پوران و الهه لذت میبردم و اکنون نیز از صدای دوستانی نظیر ابی، سیاوش قمیشی، محسن نامجو و .. و همچنین جوانان داخل ایران نظیر محسن چاوشی که معتقدم کارهایشان مانند چشمه ای خودجوش است.

داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه جویان ایرانی، گروه های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.

داریوش در اوج شهرتش در دو فیلم یاران (۱۳۵۳)، ساخته محمد دلجو و امیر مجاهد با اجرای ترانه یاران با صدای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (۱۳۵۶) به همراه فرزانه تأئیدی و شهره و به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد، و در این فیلم دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم، مورد اجرا قرار داد.


Dariush Eghbali (* 4. Februar 1951 in Teheran) ist ein iranischer Musiker.

Dariush Eghbali verbrachte seine ersten Jahre in Karadsch, 40 km westlich von Teheran gelegen. Mit neun Jahren stand er auf der Bühne an seiner Schule. Der Schauspieler Hassan Khayatbashi stellte ihn 1971 im iranischen Fernsehen vor. Mit dem Lied Don’t Tell Me You Love Me wurde er rasch populär. Sein Werk besteht aus über 200 Liedern und 26 Musikalben. Er wirkte zudem in zwei iranischen Filmen mit.

Eghbali ist ein Mitglied von Amnesty International. Er setzt sich für das Iran Recovery Center und die Ayeneh Stiftung ein und verwendet seine Popularität um über das Internet, in Fortbildungsveranstaltungen und Konferenzen eine drogenfreie Lebensweise zu fördern.

Seine Beiträge wurden von der Self-Help and Recovery Exchange wahrgenommen, die ihn mit dem Ron Simmons & Rev, Ronald L. Wright Award für seinen Einsatz für benachteiligte Minderheiten auszeichneten.


داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران) معروف به داریوش، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است، که در زمینه موسیقی راک و پاپ ایرانی فعالیت می‌کند. جنس صدای وی باس است. داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است.[۱]

دوران کودکی او در کرج و میانه گذشت. پدرش محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. اولین بار در سن ۹ سالگی، در جشنی در مدرسه‌اش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان‌هایی هم‌چون فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهران‌پارس گذراند و در مراسم و همایش‌ها، به اجرای برنامه‌های هنری می‌پرداخت.

وی در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاط‌باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی داریوش به موسیقی حرفه‌ای شد. در همین سال، او در سن ۱۹ سالگی با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی درویش مصطفی جاویدان، به شهرت رسید. نخستین موزیک مستقل او به‌نام نبسته پیمان با ترانه‌ای از علی گزرسز (رها) و ملودی خودش است.

داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ‌های سیاسی مانند جنگل، بن‌بست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، مدتی زندانی شد. وی در نظرسنجی مجله جوانان در سال ۱۳۵۶ به عنوان محبوب‌ترین خواننده ایران برگزیده می‌شود.[۲] داریوش همکاری با شماری از چهره‌های سرشناس موسیقی پاپ ایران مانند منوچهر چشم آذر، بابک افشار، آندرانیک آساطوریان و صادق نوجوکی را نیز در کارنامه خود دارد. ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، احمد شاملو و اردلان سرفراز نیز از جمله مشهورترین ترانه‌سرایانی هستند که در این دوره با داریوش همکاری داشته‌اند.

بیتا اقبالی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، داریوش که پیش از آن برای معالجۀ صورت خود (آسیب‌دیده در سوءقصد اسیدپاشی) به لندن سفر کرده بود، دیگر به ایران بازنگشت. وی مانند اغلب خوانندگان پاپ ایرانی، پس از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت خود را در خارج از کشور آغاز نمود. داریوش در وبلاگ شخصی خود، دلیل خروج از ایران را چنین بیان کرده:

پس از انقلاب ۱۳۵۷ و به دنبال کشتار، خون‌ریزی و خفقان حاکم بر سرزمینم، مجبور به ترک وطن شدم. از آن زمان تا حال، در سفری بی‌انتها، می‌کوشم در کنار هموطنانم سرود ایرانی آزاد را هم‌صدا شوم.

او در طول سال‌هایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناه‌جویان ایرانی حمایت کرده‌است و در تظاهرات حمایت از این افراد فعال بوده‌است.[۳] وی همچنین با تشکیل بنیادهایی چون آینه، به حمایت از مبتلایان به اعتیاد برخاسته‌است.[۴]

استفاده از ترانه‌ها و اشعار افرادی نظیر اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، سیمین بهبهانی، مینا جلالی، هما میر افشار، زویا زاکاریان و بزرگانی چون مولانا و حافظ شیرازی، پرداختن به موسیقی اجتماعی، خواندن ترانه‌هایی که بار اعتراضی نسبت به وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران، از جمله فقر، آزادی و اعتیاد را دارد و نیز برخورداری از صدایی خاص، او را به یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین خوانندگان ایرانی تبدیل نموده‌است. یکی از کارهای بزرگ و شاخصی که او در طی مدت همکاری با عبدی یمینی به انجام رساند، بازسازی مجدد برخی از آهنگ‌های دههٔ ۱۳۵۰ بود که با صدای داریوش خوانده شده بود. موسیقی وی در نزد عموم مردم و فعالان اجتماعی در ایران و کشورهای اروپایی و عربی، دارای محبوبیت بیشماری است.

داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ‌های سیاسی مانند جنگل، بن‌بست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، چندین بار دستگیر و زندانی شد. اولین بار او بنا به گفته ثابتی با دستور شاه دستگیر و پس از دستگیری به مدت ۶ ماه در انفرادی نگهداری و پس از ۹ ماه حبس آزاد می‌شود.[۵][۶]او مجموعاً به مدت ۲۶ ماه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی زندانی بود.[۷][۸][۹]

داریوش پس از سال‌ها اعتیاد، در سال ۲۰۰۰ (۷۹–۱۳۷۸) سرانجام تصمیم به ترک اعتیاد گرفت. ترانهٔ معجزه خاموش اشاره‌ای به همین نقطهٔ عطف در زندگی اوست.[۱] اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN بود و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وبگاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانواده‌ها بود، راه‌اندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه را تأسیس نمود تا به یاری معتادان برود. گفته می‌شود از زمان تأسیس این بنیاد تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده‌اند.[۱۰] بعد از رادیو او تصمیم به گسترش کار خود می‌گیرد و برنامه آینه را در تلویزیون‌های ۲۴ ساعته ادامه می‌دهد، او همچنین در همایش‌ها و کنفرانس‌های متعدد ترک اعتیاد، شرکت کرده‌است.

بنیاد آینه، با هدف یاری‌رسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بوده‌اند، فعالیت می‌کند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تأسیس شد. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخش‌های مختلف تقسیم شده‌است. در این پایگاه برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی نیز تهیه و پخش می‌شود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانواده‌های آن‌ها برگزار می‌کند.[۱۱]

داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه‌جویان ایرانی، گروه‌های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال‌های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.[۱۲]

داریوش با سبک صدایی خاص و استفاده از مضامینی همچون آزادی، صلح و عشق طرفداران خاص خود را داشته‌است و دارد. شعرهای ترانه‌هایش از شاعرانی مانند مولوی، حافظ، احمد شاملو، نادر نادرپور، حسین منزوی و سیمین بهبهانی و ترانه‌سرایانی همچون اردلان سرفراز، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی است. وی با آهنگسازان بنامی چون احمد پژمان، فرید زلاند، بابک بیات، اسفندیار منفردزاده، واروژان، حسن شماعی زاده و بابک افشار همکاری داشته‌است. داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود. این موضوع سبب شد تا ترانه‌های او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند. داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانه‌ای به نام قیصر خواند، که آن را به بهروز وثوقی تقدیم کرد. وی به دلیل خواندن قطعه‌هایی زیاد در مورد اجتماع و آزادی و عشق پاک، به خوانندۀ جریان‌ساز مشهور است.

براساس نظر سنجی که با عنوان فهرست ۱۰۰ ترانه برتر ماندگار تاریخ موسیقی ایران توسط شبکه من و تو صورت گرفت، ترانه دستای تو از داریوش در صدر ماندگارترین ترانه‌های ایرانی قرار گرفت. از جمله ماندگارترین آثار داریوش می‌توان به ترانه‌های دست‌های تو، شقایق، چشم من، دوباره می سازمت وطن، بچه‌ها، بوی گندم، به من نگو دوست دارم، خانه، یاور همیشه مؤمن، شام مهتاب، فریاد زیر آب، جشن دلتنگی، ای عشق، نون و پنیر و سبزی، سال سقوط سال فرار، دنیای این روزای من و سراب رد پای تو اشاره کرد.[نیازمند منبع]

داریوش کنسرت‌های بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان از جمله: ومبلی لندن، تالار کارنگی نیویورک، مرکز هنرهای نمایشی جان اف کندی واشینگتن دی‌سی، سالن «آنکست» وابسته به مجموعه گلوبن استکهلم، گریک تیتر لس آنجلس، اوبرهاوزن، دِ دولن روتردام، تئاتر سلطنتی دروری لین لندن، پاله دو کنگره مونترال، دانشگاه پانتئون-آسا پاریس، روی تامسون هال تورنتو، کویین الیزابت ونکوور، کاخ کولوسئوم سزار لاس وگاس، تئاتر نوکیا کالیفرنیا، مرکز تجارت جهانی دبی، پالادیوم لندن، یوهانس برامس هامبورگ، مالمو آرنا، اورنج کانتی و گیبسون آمفی تئاتر لس آنجلس به اجراء درآورده است.

داریوش در اوج شهرتش در دوران جوانی، در دو فیلم یاران (۱۳۵۳)، ساخته محمد دلجو و امیر مجاهد با اجرای ترانهٔ یاران با صدای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (۱۳۵۶) به همراه فرزانه تأییدی و شهره، به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد و در این فیلم، دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم، مورد اجرا قرار داد.

همچنین داریوش ترانهٔ زندونی را، که جزو ترانه‌های سیاسی او به‌شمار می‌آید، برای فیلم گذر اکبر و ترانۀ زهره را برای فیلم رهایی خواند.

داریوش اقبالی تا به حال سه بار ازدواج کرده‌است، اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شد و آن هم به زمان جوانی او و پیش از انقلاب ایران مربوط می‌شود، که دختر مورد علاقه‌اش در حادثه رانندگی از بین می‌رود و ترانۀ شقایق را در غم او می‌خواند.[نیازمند منبع] وی سال‌ها به همراه همسر دومش فیروزه و دخترش بیتا در ایالت کالیفرنیا آمریکا زندگی کرد. ژینوس همسر سوم وی از سال ۲۰۰۳ است. در حاشیه بازی داریوش و گوگوش در کنار هم، مجله جوانان و اطلاعات هفتگی در روز دوشنبه ۲۴ مرداد ماه، تیتر بزرگی بروی مجله چاپ کرده بودند که «ماجرای عشق و عاشقی گوگوش و داریوش» را بخوانید، این شروع رابطه این دو بود. داریوش و گوگوش به مدت یک سال با یکدیگر در رابطه عاشقانه بودند.

داریوش هم‌اکنون ساکن شهر لس‌آنجلس در ایالات متحده آمریکا است و دارای یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به نام‌های بیتا و میلاد است.[۱] او در یکی از اجراهای خود توسط یکی از هوادارانش به نام مریم مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت. یکی از کارکنان کاباره خرم که داریوش در آن اجرای برنامه داشت گفت:

… در حدود ساعت ۱۱ بعدازظهر چهارشنبه بود، داریوش تازه بر روی سن آمد و دو ترانه اجرا کرده بود و سرگرم اجرای سومین ترانه خود به نام نفرین نامه شد. در این هنگام زنی که پشت یکی از میزهای روبروی سن نشسته بود، از جای خود بلند شد و با حرکت سریعی به روی سن آمد. داریوش به عادت همیشگی خود که در هنگام اجرای ترانه‌هایش چشمان خود را می‌بندد، با چشمان بسته سرگرم اجرای ترانه‌اش بود و به همین خاطر متوجه حمله این زن به طرف خود نشد. در یک لحظه ما متوجه شدیم که این زن لیوان بزرگی را با محتویاتش به طرف داریوش پرتاب کرد.

بیتا اقبالی
بیتا اقبالی
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *