بیوگرافی سیاوش قمیشی

بیوگرافی سیاوش قمیشی
بیوگرافی سیاوش قمیشی


سیاوش قمیشی (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۳۲۴ در اهواز[۳]) موسیقی‌دان، آهنگساز، خواننده و ترانه‌سرای سرشناس ایرانی ساکن لس آنجلس است.[۴] سیاوش قمیشی تاکنون ۱۸ آلبوم رسمی موسیقی و ۲۰ تک آهنگ و یک موسیقی فیلم منتشر کرده‌است.[۵] او تاکنون آهنگ‌های موفق بسیاری را برای خوانندگان پاپ ایرانی ساخته‌است و نخستین هنرمند ایرانی است که توانسته‌است برای یک آهنگ، هر چهار بخش اصلی آن یعنی ترانه، آهنگ، تنظیم و خوانندگی را خود به تنهایی انجام بدهد. او به عنوان پایه‌گذار سبک موسیقی ترنس در ایران شناخته می‌شود.[۶] وی در میان هوادارانش به مرد بارانی مشهور می‌باشد.

سیاوش قمیشی کوچک‌ترین فرزند خانوادهٔ خویش است و دو برادر به نام‌های سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد.[۱] او در اهواز به دنیا آمد[۷] و در سن ۹ ماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد.[۸] سیاوش ۶ سال داشت که یکی از برادرانش آکاردئون می‌آموخت و مادرش پیانو را زیر نظر یک معلم روس به نام اُلگا می‌آموخت. او از شنیدن صدای نواختن آن‌ها لذت بسیاری می‌برد و در حالی که کودک بود و پایش به پدال‌های پیانو نمی‌رسید به پشت ساز مادرش (پیانو) می‌نشست و با پدال‌های آن بازی می‌کرد. همین بازی‌ها به همراه صداهایی که از این ساز خارج می‌شد به او احساس خوبی می‌داد و رفته رفته سیاوش به موسیقی علاقه‌ای ویژه پیدا کرد.
سیاوش ۱۱ سال داشت که هر روز از مسیر مدرسه تا خانه از جلوی یک مغازهٔ کفش فروشی رد می‌شد که در ویترین‌اش یک گیتار برای تزئین دکور آویزان کرده بود. آن گیتار نگاه وی را به خود تا جایی جلب کرد که یک روز او با پدرش راجع به خرید آن گیتار صحبت کرد اما پدر با این موضوع مخالفت کرد. چندی بعد به مناسبت روز تولد سیاوش، پدر از سر تصمیم خود بازگشت و همان گیتار را برای سیاوش خرید. او مدتی با همان گیتار ناکوک به صورت غیر حرفه‌ای می‌نواخت تا این‌که روزی در یک کاباره که ویگن، خوانندهٔ نامدار آن زمان می‌خواند، شرکت کرد. در زمان استراحت بین اجرای آهنگ‌ها، سیاوش فرصت را غنیمت شمرد و نزد او رفت و نحوهٔ کوک گیتار را از او پرسید. ویگن او را به پشت صحنه برد و کوک گیتار را به‌او یاد داد. پس از آن روز، سیاوش مدت‌ها آهنگ‌های ویگن را گوش می‌کرد، می‌خواند و می‌نواخت.
سیاوش ۱۳ ساله بود که خواننده‌ای به نام ضیا به او پیشنهاد داد تا به عنوان نوازندهٔ گیتار با او که او هم گیتار می‌زد، همکاری کند. این‌بار هم پدر با سیاوش مخالفت کرد. بعدها سیاوش از ضیا شعری گرفت و آهنگی را به صورت زمزمه روی آن گذاشت و ضیاء هم از آن استقبال کرد. سپس ضیاء آن را در رادیو اجرا کرد و آهنگ معروف شد؛ بنابراین سیاوش نخستین آهنگ خود را با نام «ای قایقران» برای ضیاء خوانندهٔ معروف آن سال‌ها ساخت.[۸]

در تابستان ۱۳۳۸ خورشیدی (۱۹۵۹ میلادی) برادر بزرگتر سیاوش که از لندن به تهران آمده بود، هنگام بازگشت وی را نیز با خود به لندن برد. سیاوش که ۱۴ ساله بود، به لندن نزد خواهر و برادرش رفت و در آنجا تحصیل کرد. زمانی که سیاوش هفده یا هجده ساله بود شب‌ها در کلاب‌ها (باشگاه‌های شبانه) با خوانندگی و نوازندگی در گروه‌های مختلف، خرج زندگی و تحصیل خود را درمی‌آورد. آن زمان موسیقی پاپ در لندن جاری بود و هنوز موسیقی راک به آن صورت شکل نگرفته بود. او چندین سال در انگلستان به عنوان گیتاریست و خواننده (به زبان انگلیسی) در گروه‌های موسیقی Avengers و Insects و دیگر گروه‌ها به فعالیت پرداخت. فضای آن سال‌های لندن مصادف بود با اوج فعالیت‌های گروه‌های نامیِ موسیقی آن زمان مانند رولینگ استونز، بیتلز و پینک فلوید. فضای هنر موسیقی آن سال‌های لندن که با فعالیت‌های گروه‌های معروف موسیقی به نوعی مهد آن روزهای موسیقی دنیا شده بود بسیار بر سبک هنر موسیقی سیاوش قمیشی تأثیر گذاشت و خود او همواره حضورش در لندن آن سال‌ها را یک توفیق بزرگ برای خود می‌داند.
او سرانجام موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشتهٔ آهنگ‌سازی از دانشگاه Royal Society of Arts واقع در لندن شد.[۸]

او با اعضاء گروه‌هایی که کنسرت اجرا می‌کردند دوست بود و همین دوستی باعث شد که بعد از مدتی فعالیت خود را با یکی از همین گروه‌ها آغاز کند. سیاوش ساز می‌نواخت و اعضا ارکستری که با او دوست بودند از این موضوع اطلاع داشتند و وقتی گیتاریست یکی از همین ارکسترها مریض شد و مدت‌ها بود که کسی را به عنوان جانشین وی پیدا نمی‌کردند از سیاوش قمیشی درخواست نمودند تا جایگزین وی شود و این چنین رسماً پیشنهاد همکاری به او دادند. این همکاری بسیار خوب شروع شد و پایه‌گذاری مناسبی بود. سیاوش همکاری خود را به مدت سه سال با این ارکستر Insects ادامه داد و بعد از آن به مدت چهار سال با گروهی به نام Wingers به ادامهٔ فعالیت پرداخت و سرانجام خودش ارکستر مخصوص خودش را پایه گذاشت. ارکستری که جز خودش باقی نوازنده‌های آن غیر ایرانی بودند. وظیفهٔ سیاوش قمیشی در این بند خوانندگی بود و در عین حال به نواختن گیتار هم می‌پرداخت. بعد از مدتی کیبوردیستشان به دلایلی ارکستر را ترک کرد و سیاوش از آن موقع مسئولیت نواختن کیبورد را نیز پذیرفت و جای خالی کیبوردیستِ رفته را پُر کرد. زندگی سیاوش به همین شکل می‌گذشت.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

سیاوش در ۲۵ سالگی در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت. در ایران، او به عنوان آهنگساز برای رادیو کار کرد و همچون سال‌های گذشتهٔ اقامتش در لندن، در گروه‌های مختلفی از جمله The Rebels و Black cats فعالیت کرد.در این میان چندین بار به لندن رفت و برگشت. در همین حین همکاری بیشتری نیز با کوروش یغمائی پیدا کرد. بعد از ورود به ایران بندی به نام Stars تشکیل داد و در آن گروه به بازخوانی آهنگ‌های خارجی پرداخت. بعدها در گروهی به نام The Rebels (شورشیان) به همکاری پرداخت.

سیاوش قمیشی در تهران به عنوان کیبوردیست و خواننده (به زبان‌های غیر از فارسی از جمله انگلیسی و ایتالیایی) در گروهی به نام The Rebels (ترجمه فارسی: شورشیان) به همراه شهرام شب‌پره (که خود او بنیانگذار این گروه بود)، همایون جمالی و کامبیز معینی همکاری کرد. در این گروه سیاوش قمیشی به عنوان کیبوردیست و خواننده آهنگ‌های با ریتم کند، شهرام شبپره به عنوان جازیست و خواننده آهنگ‌های با ریتم تند، همایون جمالی به عنوان بیسیست و کامبیز معینی به عنوان گیتاریست فعالیت می‌کردند.[۴][۸]

سیاوش قمیشی در تمام این سال‌ها در گروه‌های مختلف نوازندگی می‌کرد و خوانندگیش به زبان‌های غیر از فارسی از جمله انگلیسی و ایتالیایی و غیره محدود می‌شد. در این سال‌ها گاهی بر روی ترانه‌های فارسی که به دستش می‌رسید آهنگ می‌ساخت و در خانه، پیش خودش ساز می‌زد و آن‌ها را می‌خواند و برخی از آن اجراهای خصوصی خود را با ضبط صوتی که در اختیار داشت ضبط می‌کرد. امروزه برخی از این آهنگ‌ها با کیفیتی پایین در قالب یک آلبوم غیررسمی به نام عروسک شب، گردآوری شده‌اند. در این سال‌ها سیاوش ملودی‌هایی را نیز برای خود ساخته بود که شعری روی آن‌ها نبود و حالت بی‌کلام داشت. آهنگ قصه گل و تگرگ یکی از این آهنگ‌ها بود. عارف با شنیدن آهنگ قصه گل و تگرگ به همراه چند آهنگ دیگر از سیاوش که شعری روی آن‌ها نبود و تنها ملودی بودند، شیفتهٔ آهنگ‌های او شد؛ بنابراین عارف اولین کسی بود که هنر آهنگسازی سیاوش را کشف کرد. او آهنگ قصه گل و تگرگ را به ایرج جنتی عطایی داد تا روی آن شعر بگذارد و قرار شد تا واروژان آن را تنظیم کند. نهایتاً آهنگ قصه گل و تگرگ شکل گرفت و عارف آن را خواند و با این آهنگ اولین همکاری عارف با سیاوش و همچنین سیاوش با واروژان شکل گرفت. قصه گل و تگرگ، اولین آهنگسازی سیاوش قمیشی به صورت رسمی برای ترانه‌های ایرانی بود. این آهنگ به همراه چند آهنگ دیگر که عارف از سیاوش گرفته بود، نه تنها برای عارف بلکه برای کل موسیقی پاپ آن سال‌های ایران، نوعی سبک تازه محسوب می‌شدند. یکی از این آهنگ‌ها، عشق نام دارد که اولین آهنگ شاد سیاوش با ریتم شش و هشت و جزو اولین آهنگ‌های سیاوش برای دیگر خوانندگان است. او بخش‌هایی از این آهنگ را با سوت زده بود که با پیشنهاد عارف و با موافقت سیاوش، این قسمت‌ها با صدای ساکسیفون جایگزین شد. عارف این آهنگ‌ها را به یک دفترخانه (محضر) برد تا با قرارداد محضری، امتیاز آن‌ها را از آن خود کرده و از دستیابی خوانندگان دیگر به این آهنگ‌ها جلوگیری کرده باشد. عارف قبل از ضبط این آهنگ‌ها، در مصاحبه با مجله زن روز نسبت به موفقیت این ترانه‌ها بسیار ابراز خوش‌بینی کرده بود و آن‌ها را نقطه عطفی در خوانندگی خود می‌دانست. سیاوش در مصاحبه با همین مجله گفته بود که قصه گل و تگرگ، آهنگی تازه و جالب است و در این آهنگ از بم‌ترین صدای عارف تا نهایت صدای او استفاده شده‌است. سیاوش اعتقاد داشت که آهنگسازان قبلی از تمام قدرت و وسعت صدای عارف استفاده نکرده‌اند. عارف بعد از خواندن این آهنگ‌ها یک ماشین آلفارومئو که مورد علاقه خود سیاوش بود، برایش خرید. سیاوش، عارف را دوست قدیمی و صمیمی خود می‌داند.
گفتنی است آهنگ قصه گل و تگرگ (با خوانندگی عارف) جزو معدود همکاری‌های سیاوش قمیشی با واروژان است. سیاوش در مجموع ۴ آهنگ خود را در آن سال‌ها با تنظیم واروژان به عارف داد. سیاوش بعد از همکاری با عارف، به تدریج برخی از آهنگ‌های خود را به خوانندگان دیگر هم داد و این چنین نامش به عنوان یک آهنگساز در میان دیگر آهنگسازان مطرح شد. سیاوش قمیشی در سال ۱۳۷۴ آلبومی را با عنوان قصه گل و تگرگ منتشر کرد که در آن، آهنگ قصه گل و تگرگ را این بار با تنظیم استیو مک کرام خوانده‌است.
سیاوش در سال ۱۳۵۳ آلبوم فرنگیس را که بیشتر تنظیم‌های آن را ناصر چشم‌آذر انجام داده بود، منتشر کرد. در این آلبوم آهنگی وجود داشت به نام فرنگیس که به سرعت در میان مردم محبوب شد و برای اولین بار نام سیاوش قمیشی بر سر زبان‌ها افتاد. در آن دوران کمپانی خاصی برای پخش این آلبوم وجود نداشت به همین علت این آلبوم توسط مردم کپی و دست به دست می‌شد. اما بعدها توسط چهار کمپانی: «آرت کو»، «آواز»، «ترانه» و «پارس ویدئو» منتشر شد که با فروش بسیار خوبی نیز روبرو گردید. سیاوش قمیشی تأکید می‌کند که ارائهٔ آلبوم «فرنگیس» تنها برای سرگرم شدن بوده و او قصد نداشته‌است تا با این آلبوم تبدیل به یک خواننده شود اما وقتی که در سال ۱۳۷۱ (۱۹۹۲) «مسعود فردمنش» به او پیشنهاد داد که کاری مشترک ارائه دهند و چندین شعر (که بارزترین آن‌ها به گفتهٔ سیاوش پرنده‌های قفسی بود) در اختیار سیاوش قرار داد، انتشار آلبوم جدید را قبول کرد. به این ترتیب سیاوش قمیشی از سن ۴۷ سالگی رسماً خوانندگی را آغار نمود و آلبوم «حکایت» را منتشر ساخت که مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت.

سیاوش در این سال‌ها برای خوانندگان مختلفی همچون عارف، امیر رسایی، ابی، داریوش، رامش، بتی، افشین مقدم و دیگران آهنگسازی کرد. در سال ۱۳۵۶ موسیقی فیلم بوی گندم به کارگردانی امیر مجاهد و فرزان دلجو به او سپرده شد. همچنین سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران آهنگسازی برای موزیک پخش بازی‌های جام جهانی فوتبال ۱۹۷۸ آرژانتین را به او سپرد. این آهنگ قرار بود که با صدای لیلا فروهر پخش شود. متأسفانه اطلاعات دقیقی از ضبط این آهنگ در دست نیست.

سیاوش قمیشی سرانجام در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸) و پس از انقلاب به همراه تعداد زیادی از هنرمندان ایران را ترک کرد. او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، در سال ۱۹۷۹ به شهر لس آنجلس آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت دارد.[۸] او ایران را ترک کرد چرا که او موسیقی‌دان بود و همان‌طور که خود می‌گوید به غیر از موسیقی کار دیگری بلد نبود و رژیم بعدی را مخالف با موسیقی می‌دیده‌است.
سال‌های اول زندگی در لس آنجلس برای سیاوش و دیگر خوانندگان و هنرمندان ایرانی بسیار سخت و دشوار گذشت. سیاوش در همان اولین ماه‌های ورود به آمریکا، در شهر یونیورسال سیتی کالیفرنیا شب‌ها به کلاب‌ها می‌رفت و موسیقی آن‌ها را تماشا می‌کرد. در همین کلاب‌ها با گروهی آشنا شد که به دنبال یک نوازندهٔ کیبورد و خواننده بودند. سیاوش حدود یک سال با آن‌ها که ۴ نفر آمریکایی بودند همکاری کرد. در همان ماه‌های اول ورودش به آمریکا بود که با کمک دوستش آلبوم خواب بارون را منتشر کرد. بعد از آن، به مدت چندین سال نخواند و فقط به کار آهنگسازی برای خوانندگان روی آورد و سرانجام در سال ۱۳۷۱ با همکاری مسعود فردمنش آلبوم حکایت را منتشر کرد و با این آلبوم رسماً فعالیت‌های خوانندگی خود را تا به امروز ادامه داده‌است.[۹]
سیاوش قمیشی عاشق فصل پاییز و باران و گل‌ها و درخت‌ها و حیوانات است. در اکثر آثار او این عناصر نیز به چشم می‌خورند. او بیش از هر چیز عاشق حرفهٔ آهنگسازی و کار در استودیو است. او به نقاشی و نویسندگی نیز علاقه‌مند است اما هیچگاه در این دو عرصه فعالیتی نداشته‌است. او در خانه خودش گلدان‌هایی دارد که بسیار به آن‌ها می‌رسد و آن‌ها را دوست دارد. همچنین به سگ‌ها و گربه‌ها بسیار علاقه دارد. سیاوش قمیشی غم را به خاطر عمق زیادش دوست دارد اما بر خلاف فضای غمناک بیشتر آهنگ‌هایش، انسانی شاد، امیدوار و شوخ‌طبع است. او حال و هوای آهنگ‌هایش را ناشی از شعر آن‌ها می‌داند. او سادگی و صداقت را از ویژگی‌های موسیقی و خصوصیات رفتاری خودش می‌داند. سیاوش بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذراند. شب‌ها تا دیروقت بیدار است و به موزیک گوش کردن و کتاب خواندن و ساز زدن (بیشتر به شکل بداهه نوازی) مشغول است.
سیاوش قمیشی اولین هنرمند ایرانی است که توانسته‌است برای خود هم ترانه بگوید، هم آهنگسازی کند و هم خواننده آن باشد. او به مدت چندین سال هم در ایران و هم در خارج از ایران هیچگاه قصد خواننده شدن به زبان فارسی را نداشت و یکی از دلایل وقفه‌های طولانی و چندین ساله بین آهنگ‌ها و آلبوم‌های او تا قبل از سال ۱۳۷۱ (یعنی مجموعه آهنگ‌های عروسک شب، آلبوم فرنگیس و آلبوم خواب بارون)؛ همین مسئله بوده‌است. او حرفهٔ خوانندگی را به‌طور جدی در سال ۱۳۷۱ زمانی که ۴۷ سال داشت با آلبوم حکایت شروع کرد.
سیاوش قمیشی چندان به برگزاری کنسرت برای خود علاقه‌ای ندارد. او همواره پیگیر موسیقی روز دنیاست و به موسیقی‌های معتبر و روز دنیا گوش می‌دهد و همانگونه که خود می‌گوید سعی می‌کند تا قسمت‌های خوب آن موسیقی‌ها را در موسیقی خود پیاده کند و سعی در ارائه کارهایی با کیفیت بالا دارد. این مسئله در دو آلبوم نقاب و بی‌سرزمین تر از باد نیز اتفاق افتاد و سیاوش قمیشی این دو آلبوم را بر جریان موسیقی داخل ایران تأثیرگذار می‌داند. سیاوش قمیشی تاکنون به سبک‌های راک، پاپ، ترنس و هاوس موسیقی ساخته و خوانده‌است و همانگونه که در وبسایتش آمده به عنوان پدر موسیقی ترنس در ایران شناخته می‌شود.[۹]سیاوش قمیشی با ترانه‌سرایان و تنظیم‌کنندگان خوب و جوان مقیم ایران همکاری نزدیکی دارد. در وب‌سایت او قسمتی برای فرستادن ترانه وجود دارد تا هر کسی بتواند از این طریق ترانه خود را ارسال کند. این ترانه‌های ارسالی که تعداشان بسیار زیاد می‌باشند توسط سیاوش قمیشی بررسی شده و ممکن است بهترین‌های آن‌ها برای تک‌آهنگهای جدید انتخاب شوند.
سیاوش قمیشی، آن دسته از خوانندگانی را که شبیه به او می‌خوانند دوست دارد و از آن‌ها ناراحت نمی‌شود. چون این موضوع را نشان دهندهٔ علاقه و توجه آن‌ها به سبک خودش می‌داند. اما به آن‌ها توصیه می‌کند تا شخصیت هنری و خلاقیت خودشان را داشته باشند و از شبیه کار کردن و کپی کاری پرهیز کنند تا شخصیت مستقل هنری خود را داشته باشند.
سیاوش قمیشی در زمینه موسیقی رپ، سروش لشکری با نام هنری هیچ‌کس را به عنوان یکی از بهترین‌های ایران از نظر طرز اجرای فنی صحیح این موسیقی معرفی کرده‌است.
سیاوش قمیشی در سال‌های اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی که برای کمپانی‌های پخش موسیقی در آمریکا به وجود آمده‌است، مانند بسیاری از خوانندگان دیگر ایرانی ساکن آمریکا، به ساختن تک آهنگ به فاصلهٔ هر چند ماه یک بار روی آورده‌است.
سیاوش قمیشی بارها از زندگی در شهر شلوغ لس آنجلس انتقاد کرده‌است و قصد مهاجرت از لس آنجلس به شهری دیگر برای سکونت داشته‌است اما هر بار به دلیلی موفق به انجام این کار نشده‌است.

بسیاری از ترانههایی که سیاوش قمیشی، آهنگسازی آن‌ها را بر عهده داشته‌است، دارای تنظیم متفاوتی نسبت به دیگر آهنگ‌های ایرانی هم‌زمان خود بوده‌اند چرا که او سلیقه و سخت‌گیری خاصی بر روند تنظیم‌های آهنگ‌های خود دارد. در میان تنظیم کنندگان، او با افرادی همچون استیو مک کرام، اروین خاچیکیان، رامون عبدیشو، آندرانیک، کاظم عالمی، ناصر چشم‌آذر، فرد میرزا، محمد مقدم، نوید نحوی، الن جی ناظریان، ایمان فروتن، مسعود فولادی، الیاس شیرزاد و بهروز لطفی پور همکاری کرده‌است. بیشترین همکاری او در زمینه تنظیم آهنگ، با استیو مک کرام موزیسین آمریکایی بوده‌است. همکاری سیاوش با دوست آمریکایی اش استیو مک کرام منجر به خلق آهنگ‌های محبوب و موفقی شد. از آن جمله می‌توان به آلبوم هوای خونه برای خود و آلبوم ستاره‌های سربی (به جز آهنگ قبله) برای ابی و آهنگ «یکی شدن» با صدای احمدرضا نبی زاده اشاره کرد.
سیاوش قمیشی بارها از تلاش خود برای همگام کردن کارهایش با موسیقی روز دنیا و ارائه آثارش مطابق با استانداردهای روز دنیا صحبت کرده‌است. موسیقی او حال و هوای خاص خود را دارد. فضای موسیقی راک، جاز، بلوز، هاوس و ترنس در بسیاری از کارهای او مشهود است در عین حال با ظرافت خاصی در آهنگ‌هایش از مؤلفه‌های موسیقی اصیل ایرانی نیز بهره می‌برد و از این روی هست که آهنگ‌هایش به ذائقه مردمان ایرانی‌تبار خوش می‌نماید.
سیاوش قمیشی برای بسیاری از خوانندگان پاپ ایران آهنگسازی کرده‌است و اکثر این آهنگ‌ها با محبوبیت از طرف مردم مواجه شده‌اند. او تاکنون یک آلبوم کامل برای لیلا فروهر به نام «قصه من، قصه تو» در سال ۱۳۸۰ و دو آلبوم کامل برای ابی به نام‌های ستاره‌های سربی در سال ۱۳۷۴ و شب نیلوفری در سال ۱۳۸۲ و یک آلبوم کامل برای فیروزه رسولی به نام زمونه در سال ۱۳۸۶ را آهنگسازی کرده‌است. آلبوم ستاره‌های سربی که تماماً تحت نظر سیاوش با تنظیم استیو مک کرام و کاظم عالمی ضبط و تولید شد، به قدری محبوب شد که بسیاری از مردم از جمله خود ابی این آلبوم را موفق‌ترین آلبوم ابی در طول تمام سال‌های فعالیت خوانندگیش می‌دانند. گفتنی است سیاوش کار آهنگسازی برای آهنگ «کی اشکاتو پاک می کنه» از آلبوم ستاره‌های سربی ابی را در شب یلدا تا نیمه‌های شب به پایان رسانده‌است. این آهنگ را قرار بود سیاوش خود بخواند اما ابی از او خواست تا این آهنگ را به او بدهد و سیاوش نیز موافقت کرد.
آلبوم شب نیلوفری را می‌توان اوج پختگی هنر خلق ملودی سیاوش قمیشی به حساب آورد. این آلبوم هفت سال بعد از آلبوم ستاره‌های سربی ضبط شد. ساخت این آلبوم بیش از دو سال زمان برد و چندین بار در ترانه‌ها و آهنگ‌های آن تجدید نظر شد. به عنوان مثال آهنگ سیاه پوش‌ها ابتدا با ریتم شش و هشت ضبط شد اما در انتخاب ریتم نهایی تجدید نظر شد. تمام اشعار این آلبوم از ایرج جنتی عطایی هستند و تمام تنظیم‌ها توسط استیو مک کرام انجام شده‌اند. این آلبوم آخرین همکاری سیاوش قمیشی با استیو مک کرام، ایرج جنتی عطایی و ابی محسوب می‌شود.
خوانندگانی که سیاوش قمیشی برای آن‌ها آهنگسازی کرده‌است عبارتند از:ابی، احمدرضا نبی‌زاده، اندی، بتی، داریوش، ستار، امیر رسایی، افشین مقدم، ضیاء، شاهرخ، رامش، سلی، شهرام شب‌پره، شهرام صولتی، شهره صولتی، سوزان روشن، حبیب محبیان، ابی لیتلز، معین، شهریار، عارف، فرزین، لیلا فروهر، داود بهبودی، مهسا ناوی، شیلا، مارتیک، عماد رام، شادمهر عقیلی، منصور، مهرداد آسمانی، پیروز، ناهید، هومن گنجور، فیروزه رسولی، سعید محمدی، بیژن آریا، آرین و…[۱۰]
در بین معروفترین و موفق‌ترین آهنگ‌های ساخته شده توسط سیاوش قمیشی برای دیگر خوانندگان می‌توان به این موارد اشاره کرد:
کی اشکاتو پاک می کنه برای ابی، گل بارون زده برای داریوش، فردا برای معین، یوسف کنعان برای ستار، چی صدا کنم تو رو برای لیلا فروهر، فصل عشق برای حبیب، زمستون برای افشین مقدم، شکست برای فرزین، رفتم من از یاد برای امیر رسایی، کبوتر عشقت برای شهرام شب‌پره، ولگرد برای شهره، دو خط موازی برای شهرام صولتی، غریبه برای شاهرخ، روح شیطون برای سوزان روشن، قایق کاغذی برای منصور، دارم عاشق میشم برای بتی، یکی شدن برای احمدرضا نبی زاده، عشق برای عارف، قایقران برای ضیا، فرنگیس برای عماد رام، عشق اول برای اندی و پاییز برای شادمهر عقیلی.
برای دیدن جزئیات بیشتر در مورد آلبوم‌ها و آهنگ‌های سیاوش قمیشی و آهنگ‌های ساخته شده توسط او برای دیگر خوانندگان به ترانه‌شناسی سیاوش قمیشی مراجعه شود.
در ادامه توضیحاتی در مورد برخی از معروف‌ترین آهنگ‌ها و آلبوم‌های سیاوش قمیشی آورده می‌شود.

مجموعه عروسک شب به عنوان یک آلبوم غیررسمی از سیاوش قمیشی شناخته می‌شود که همهٔ آهنگ‌های آن توسط سیاوش قمیشی ساخته، تنظیم و خوانده شده‌اند. حتی ترانهٔ برخی از آهنگ‌های آن را سیاوش خود گفته‌است و از این روی، سیاوش قمیشی اولین هنرمند ایرانی است که هر چهار رکن ترانه، آهنگ، تنظیم و خوانندگی یک آهنگ را خود انجام داده‌است. این مجموعه حاصل فعالیت‌های دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی سیاوش قمیشی در تهران است. بعد از خروج او از ایران، این آهنگ‌ها در ایران ماندند و نهایتاً در دهه ۸۰ شمسی در ایران به صورت اینترنتی منتشر شد. بسیاری از این ترانه‌ها را خود سیاوش قمیشی و خوانندگان مختلف طی سال‌های بعد در داخل و خارج از ایران با تنظیم مجدد بازخوانی کرده ند. این آلبوم، غیررسمی است و برخی از آهنگ‌های آن نظیر آهنگ قبله، همان اجراهای خصوصی سیاوش قمیشی در تهران می‌باشد. سیاوش خود این آهنگ‌ها را با امکانات کمی نظیر ضبط صوت ضبط می‌کرده‌است. پس از آن که سیاوش، ایران را ترک می‌کند این آهنگ‌ها در خانهٔ او می‌مانند و دست به دست و کپی می‌شوند. همانگونه که در ادامه خواهد آمد، بعدها سیاوش برخی از این آهنگ‌ها را در ایران (قبل از انقلاب) و آمریکا با کیفیت مطلوب ضبط و در قالب آلبوم‌های مختلف برای خود و دیگر خوانندگان منتشر کرد. امروزه آهنگ‌های این آلبوم غیررسمی بعضاً با کیفیتی بسیار پایین در دسترس هستند.
اجرای اولیهٔ آهنگ «فرنگیس» نیز در این مجموعه به چشم می‌خورد. او این آهنگ را در خانه خود در تهران به صورت خصوصی خوانده و ضبط کرده بود. بعدها در آلبومی تحت عنوان فرنگیس در سال ۱۳۵۳ آن را عرضه کرد که باعث معروف شدن او شد. این آهنگ توسط سیاوش چندین بار خوانده شد که معروف‌ترین آن‌ها در آلبوم خواب بارون هست که در سال ۱۳۵۹ در آمریکا ضبط شده‌است.
در میان این آهنگ‌ها، در همان سال‌های قبل از انقلاب آهنگ‌های «حرفاتو بزن»، «پیدا نمیشه» و «پاییز» را بتی؛ آهنگ «خورشید خزان» و «پیچک» را ابی؛ آهنگ فرنگیس را عماد رام؛ آهنگ‌های «ای رسیده از راه»، «می‌ترسم» (با نام «نور و آینه و صدا») و «عمر دو روزه» (با نام «قاصدک») را عارف و «غریبه» را ابی لیتلز خواندند.
سیاوش آهنگ «خورشید خزان» را با تغییر کامل ترانه و کمی تغییر جزئی در آهنگ به ابی داد که اسم آن آهنگ، «خالی» است. یعنی بر خلاف رسم همیشه که ابتدا سیاوش ترانه را می‌گیرد و بعد روی آن آهنگ می‌گذارد، این بار آهنگ موجود بود و نیاز بود تا ترانه‌ای گفته شود تا در قالب این آهنگ بگنجد. زویا زاکاریان از پس این ترانه برآمد و آهنگ خالی شکل گرفت. لازم به توضیح است که سیاوش از فضای ملودی این آهنگ به همراه آهنگ ‘پیچک’ برای موسیقی متن فیلم بوی گندم نیز استفاده کرد که تنها فعالیت او در عرصهٔ موسیقی متن فیلم محسوب می‌شود. در این مجموعه آهنگ بدون کلام «ستاره» نیز به همین صورت با شعری از سعید دبیری به سلی داده شد. لازم است ذکر شود که دو آهنگ «ستاره‌های سربی» و «شب‌گریه» نیز به همین شیوه توسط ایرج جنتی عطایی بر روی دو ملودی از پیش‌ساخته شدهٔ سیاوش قمیشی ترانه‌سازی و توسط ابی خوانده شده‌اند.
بعد از انقلاب، از بین این آهنگ‌های قدیمی سیاوش، آهنگ «قبله» را ابی، آهنگ «قصه» را شهره، آهنگ «حرفاتو بزن» را سوزان روشن، آهنگ «غرقابهٔ درد» را مارتیک و «غریبه» را شهریار خواندند. همچنین آهنگ «معبد شهید» با تغییر کامل ترانه به احمدرضا نبی زاده داده شد.
سه آهنگ «اسیر»، «سرنوشت» و «تن زخمی» از این مجموعه را پسر سیاوش، علیرضا قمیشی در ایران خواند. همچنین آهنگ «پاییز» از این مجموعه را شادمهر عقیلی در ایران خواند اما بنا به ملاحظات و گرفتن مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نام سیاوش قمیشی روی جلد آلبوم نوشته نشد.
در این مجموعه، آهنگی به نام «در سوگ هایده» وجود دارد که متأسفانه راجع به انگیزه این ترانه و سال دقیق ضبط آن اطلاعات دقیقی در دست نیست.

این آهنگ یکی از اولین آهنگسازی‌های سیاوش قمیشی می‌باشد که قبل از انقلاب در ایران برای افشین مقدم ساخته‌است. ترانه آن از سعید دبیری می‌باشد. این آهنگ پس از انتشار تا به امروز به قدری محبوب شده‌است که خواننده‌های زیادی آن را با تنظیم‌های گوناگون خوانده‌اند. سیاوش یک نسخه بی‌کلام از این آهنگ را با تنظیم استیو مک کرام در آلبوم ستاره‌های سربی ابی قرار داده‌است. این آهنگ گاهی در برنامه‌های رادیویی ایران پخش می‌شود.

گل بارون زده، سرودهٔ ایرج جنتی عطایی، تنها آهنگ سیاوش قمیشی برای داریوش با تنظیم آندرانیک است. این ترانه در آلبوم شقایق داریوش و دفتر شعر «زمزمه‌های یک شب سی ساله» ایرج جنتی عطایی قرار دارد. سیاوش قمیشی، ایرج جنتی عطایی و داریوش اقبالی به خاطر این آهنگ به نهادهای امنیتی رژیم پهلوی فراخوانده شدند زیرا این ترانه مدتی بعد از اعدام خسرو گلسرخی ساخته شد و نهادهای امنیتی باور داشتند که منظور از «گل سرخ» در این شعر، خسرو گلسرخی است. پس از اینکه در متن ترانه «گل بارون زده من، گل سرخ نازنینم» به «گل یاس نازنینم» تغییر یافت، این آهنگ مجوز ساخت گرفت. سیاوش در هنگام کار بر روی این ترانه از مضمون و هدف ترانه اطلاعی نداشته‌است.

سیاوش قمیشی بعد از ورود به آمریکا با دوست قدیمی خود به نام جمال نادر که نوازنده گیتار بود برخورد کرد و از روی سرگرمی با کمک یکدیگر به مدت یک سال و نیم بر روی ساخت این آلبوم کار کردند و نهایتاً در سال ۱۹۸۰ (۱۳۵۹ شمسی) کار تهیه این آلبوم به پایان رسید اما از آنجایی که هیچ کمپانی ای برای عرضه آلبوم‌های ایرانی وجود نداشت، مدت‌ها این آهنگ‌ها نزد سیاوش ماندند تا اینکه شرکت کلتکس رکوردز در لس‌آنجلس آمریکا تأسیس شد و این آلبوم توسط آن‌ها منتشر شد. کار تهیه این آلبوم از جمال نادر می‌باشد. در این آلبوم، سیاوش یکی از ترانه‌های بیژن سمندر به نام از ماست که بر ماست را خوانده‌است. نوازندهٔ تار این آهنگ نیز خود بیژن سمندر بوده‌است. بعد از این آلبوم سیاوش تا چندین سال نخواند و فقط برای دیگر خوانندگان آهنگسازی می‌کرد.[۹]

این آلبوم در سال ۱۳۷۱ منتشر شد و تهیهٔ آن سه ماه زمان برد. این آلبوم سرآغازی برای تصمیم سیاوش قمیشی به کار خوانندگی به زبان فارسی بود. چرا که پیش از این آلبوم سیاوش تصمیم به خوانندگی نداشت. داستان از این قرار بود که مسعود فردمنش قصد تهیهٔ یک آلبوم برای خود داشت و چند شعر داشت که می‌خواست دکلمه کند. او از سیاوش قمیشی خواسته بود تا روی یکی از ترانه‌هایش آهنگسازی کند. اما این یک آهنگ تبدیل به دو و سه و نهایتاً منجر به تهیه یک آلبوم مشترک شد. شرکت کلتکس چندان به فروش این آلبوم خوشبین نبود چرا که اعتقاد داشت مردم از شنیدن کار دکلمه استقبال نخواهند کرد. اما پس از انتشار، محبوبیت این آلبوم به قدری شد که آن‌ها را شگفت زده کرد. این آلبوم همچنان به عنوان یکی از محبوب‌ترین آلبوم‌های سیاوش قمیشی قرار دارد. ترانه معروف پرنده‌های قفسی در این آلبوم قرار دارد.
در این آلبوم سه آهنگ حکایت، پرنده‌های قفسی و شکایت توسط آندرانیک تنظیم شده‌اند و مابقی آهنگ‌ها توسط خود سیاوش تنظیم شده‌اند. تمام تکنوازی‌های پیانو در این آلبوم را خود سیاوش به صورت بداهه نواخته‌است همچنین صدای زمزمهٔ آهنگ توسط سیاوش در پایان آهنگ ‘از عشق تو’ هنگام نواختن پیانو شنیده می‌شود.

این آلبوم که در سال ۱۳۷۳ منتشر شده‌است از جمله آلبوم‌های موفق و پرطرفدار سیاوش قمیشی به‌شمار می‌رود که در آمریکا ضبط شده‌است. آهنگ‌های این آلبوم پیش ترها توسط سیاوش در ایران ساخته شده بودند و برخی از آن‌ها را نیز سیاوش در ایران خوانده بود. سیاوش قمیشی آهنگ فصل پاییزی این آلبوم را در فصل پاییز در میان درختان ساخته‌است. در این آلبوم، آهنگ‌های غروب، روزهای برفی و فاصله توسط استیو مک‌کرام و آهنگ‌های فصل پاییزی، چه دردیست و قصه گل و تگرگ توسط آندرانیک تنظیم شده‌اند. همچنین ترانهٔ روز برفی توسط خود سیاوش در ایران سروده شده‌است. فریبرز لاچینی؛ موسیقی‌دان، آهنگساز و نوازنده سرشناس پیانو، آهنگ «چه دردیست» از این آلبوم سیاوش را به صورت بی‌کلام با پیانو نواخته‌است و آن را در یکی از آلبوم‌های بی‌کلام خود به نام بوی دیروز (شماره ۳۱) گنجانده‌است.
اولین آهنگ این آلبوم، غروب نام دارد که سیاوش آن را بر روی ترانه‌ای ساخته بود که چندان به آن علاقه‌ای نداشت؛ بنابراین از پاکسیما زکی‌پور خواست تا ترانه‌ای بر روی ملودی او بگذارد که حاصل آن آهنگ غروب شد. پیش از انتشار این آهنگ در آلبوم، ابی آن را شنید و بسیار به آن علاقه‌مند شد و به سیاوش پیشنهاد داد تا این آهنگ را به صورت مشترک بر روی صحنه بخوانند. سیاوش نیز این پیشنهاد را پذیرفت. این آهنگ به صورت مشترک در در سال ۱۹۹۴ در کنسرت کلن آلمان توسط سیاوش و ابی اجرای زنده شد. بعدها نوار اجرای زندهٔ مشترک این آهنگ توسط مردم دست به دست شد و این در حالی بود که ابی و سیاوش تا مدت‌ها از انتشار آن بی‌اطلاع بودند.

این آلبوم تنها آلبوم بی‌کلام سیاوش قمیشی است که در سال ۱۳۷۴ توسط کمپانی آمریکایی علاءالدین “Alladin Records” منتشر شده‌است. آهنگ‌های این آلبوم شامل برخی از آهنگ‌های معروف ساخته شده توسط سیاوش برای خود و دیگر خواننده‌ها هست. کار تنظیم، پروگرمینگ، میکسینگ، مهندسی صدا و تهیه ی این آلبوم توسط استیو مک‌کرام و مسترینگ آن توسط جان پولیتو (John Polito) انجام شده‌است. جان پولیتو دربارهٔ این آلبوم گفته‌است: این آلبوم با طرحی از موسیقی خاص خاورمیانه، فلامنکوی اسپانیایی، پاپ و جاز آنقدر دلپذیر است که خواهد توانست آن دسته از افرادی که صرفاً نمی‌خواهند موسیقی بی‌محتوا گوش دهند را جذب خویش نماید.
از آنجایی که این آلبوم توسط یک کمپانی آمریکایی عرضه شد بنابراین اسامی غیر فارسی برای آهنگ‌ها برگزیده شد. تمامی آهنگ‌ها به انگلیسی نام‌گذاری شدند به جز سومین آهنگ که به زبان ایتالیایی است. هیچ‌یک از اسامی آهنگ‌ها معادلی برای نام اصلی فارسی خود نیستند. سومین آهنگ از این آلبوم Illuminata نام دارد که در زبان ایتالیایی به معنای روشن است. ترتیب نام آهنگ‌های این آلبوم به همراه نام اصلی فارسی آن‌ها که سیاوش آن‌ها را پیش ترها تحت آلبوم‌های مختلف برای خود و خوانندگان دیگر ساخته بوده‌است، به صورت زیر می‌باشد:

آلبوم نقاب در سال ۱۳۸۱ منتشر شده‌است که حاصل اولین همکاری موفق سیاوش قمیشی با هنرمندانی چون اروین خاچیکیان (به عنوان تنظیم‌کننده) و یغما گلرویی (به عنوان ترانه‌سرا) می‌باشد. سیاوش قمیشی به گفتهٔ خود در این آلبوم بعد از مدت‌ها نوعی ریسک کرده‌است و خواسته‌است تا سبک جدیدی را نسبت به کارهای گذشته خود ارائه کند که با استقبال گسترده مردم مواجه شده‌است. تمام دست اندر کاران این آلبوم به جز اروین خاچیکیان غیر ایرانی می‌باشند. گیتار باس، کیبورد، برنامه‌ریزی و تنظیم تمام آهنگ‌های این آلبوم به عهده اروین خاچیکیان بوده‌است. آهنگ دوم این آلبوم «خاطره» نام دارد که در دستگاه چهارگاه و به سبک موسیقی ترنس ساخته شده‌است. آهنگ سوم این آلبوم «برگ» نام دارد که سیاوش برای ساخت آن از موسیقی آهنگ «نور و آینه و صدا» الهام گرفته‌است که خودش آن را قبل از انقلاب در ایران برای عارف ساخته بود. گفتنی است اِروین خاچیکیان با این آلبوم برای اولین بار در ایران شناسانده و مشهور شد. سیاوش دربارهٔ ترانه میلاد گفته‌است یک روز صبح که از خواب بیدار شده‌است سراغ تلفن خانه خود رفته و پیغام‌ها را چک می‌کرده که به پیغام دختری می‌رسد که ترانه میلاد را زمزمه می‌کرده‌است و به قدری در او تأثیر می‌گذارد که تصمیم می‌گیرد تا آهنگی به روی این ترانه بگذارد. فریبرز لاچینی، این آهنگ را به صورت بی‌کلام با پیانو نواخته‌است و آن را در آلبوم بی‌کلام خود به نام بوی دیروز (شماره ۲۷) گنجانده‌است. گفتنی است که جلد (کاور) این آلبوم توسط مرتضی برجسته طراحی شده‌است.

این آلبوم که در سال ۱۳۸۲ منتشر شده‌است، حاصل ادامه همکاری‌های موفق سیاوش با اروین خاچیکیان (به عنوان تنظیم‌کننده) و یغما گلرویی (به عنوان ترانه‌سرا) می‌باشد. تمام آهنگ‌های این آلبوم توسط اروین خاچیکیان تنظیم شده‌اند. آهنگ بی‌سرزمین تر از باد به سبک موسیقی ترنس ساخته شده‌است. سیاوش در این آهنگ با اجازهٔ یغما گلرویی دو ترانه او را با هم ادغام کرده‌است. فریبرز لاچینی، این آهنگ را به صورت بی‌کلام با پیانو نواخته‌است و آن را در آلبوم بی‌کلام خود به نام بوی دیروز (شماره ۲۸) گنجانده‌است.
سیاوش قمیشی برای اولین بار در آهنگ‌های ایرانی به پیشنهاد اروین خاچیکیان از تکنیک Backmasking (به فارسی: نهان‌سازی در برگردان) در آهنگ پرسه (زمان ۳:۰۶) از این آلبوم استفاده کرده‌است. این قسمت از آهنگ، ابتدا خالی بود که تصمیم گرفتند گیتار سولو بگذارند و بعد به دلایلی نشد. سپس دختری را آوردند تا روی آن قسمت بخواند و این بار هم نتیجه کار جالب نشد تا اینکه نهایتاً اِروین پیشنهاد معکوس کردن صدا را داد و سیاوش هم پذیرفت. در واقع این قسمت، برگردان قسمت زیر از آهنگ است:
شونه به شونه می‌رفتیم من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه چشمای من و خیابون
سیاوش قمیشی برای اولین بار در این آلبوم است که آهنگ ساخته شده توسط شخصی دیگر را می‌خواند. ترانه دریای مغرب توسط بهمن کاظمیان سروده و ساخته شده‌است که در آن زمان حدود ۱۴ سال سن داشته‌است و سیاوش قمیشی با شنیدن این آهنگ که او با گیتارش بر روی ترانه خودش گذاشته بود و می‌خواند تحت تأثیر قرار می‌گیرد و تصمیم به خواندن آن می‌گیرد. آخرین آهنگ این آلبوم آهنگ نفس بکش است که سیاوش ساخت آن را به دلیل جزئیات زیادش وقت گیر توصیف کرده و آن را شبیه به موسیقی‌هایی که برای فیلم‌های خوب ساخته می‌شوند می‌داند. همچنین گفته‌است که اگر روزی تصمیم به تولید یک آلبوم بی‌کلام بگیرد حتماً آهنگ نفس بکش را در آن خواهد گنجاند.

این آلبوم در سال ۱۳۸۴ منتشر شده‌است. همهٔ آهنگ‌های این آلبوم به شیوهٔ موسیقی الکترونیک توسط آلن جی ناظاریان تنظیم شده‌اند. آهنگ مشهور «تصور کن» که مضمونی سیاسی-اجتماعی دارد در این آلبوم قرار دارد. این ترانه توسط یغما گلرویی سروده شده‌است. این آهنگ که شبیه به آهنگی از جان لنون به نام «Imagine» می‌باشد، دارای مضمونی مشابه است اما سیاوش ساخت آن را الهامی از آهنگ تصور کن از جان لنون نمی‌داند.
گفتنی است ویدئوی این آهنگ توسط کوجی زادوری ساخته شده‌است که خود او نیز در این کلیپ در حالی که روزنامه می‌خواند، دیده می‌شود. کوجی این ویدئو را جزو ده ویدئوی برتر خود می‌داند.

این آلبوم که در سال ۱۳۸۵ منتشر شده‌است، ریمیکس برخی از مشهورترین آهنگ‌های خود سیاوش است که دوباره بعد از چندین سال آن‌ها را با تنظیمی متفاوت خوانده‌است. تمام آهنگ‌های این آلبوم توسط رامون تنظیم شده‌اند.

این آلبوم در سال ۱۳۸۷ منتشر شده‌است. تهیه این آلبوم حدوداً ۳ سال طول کشید و بیشتر از سایر آلبوم‌های سیاوش زمان برد. در این آلبوم برخلاف دو آلبوم نقاب و بی‌سرزمین تر از باد، از سبک موسیقی ترنس خبری نیست. این آلبوم به سبک موسیقی هاوس و ترنس آکوستیک است. تمام آهنگ‌های این آلبوم توسط رامون تنظیم شده‌اند. از نظر سیاوش قمیشی دو آهنگ گل من و دلتنگی در این آلبوم با استقبال بیشتری از طرف هواداران مواجه شده‌اند.
گفتنی است آهنگ تو بارون که رفتی از این آلبوم را سیاوش در اتاق خود و در حالی که پنجره اتاقش رو به هوای بارانی باز بوده، ساخته‌است.

این آلبوم، در سال ۱۳۸۹ ضبط شده‌است. سیاوش در این آلبوم بر خلاف عادت دیرینهٔ خود در آلبوم‌های قبلی، با چند تنظیم‌کننده کار کرده‌است. او آهنگ «بی خیال» از این آلبوم را برای تنظیم ابتدا به استیو مک کرام داد اما تنظیم استیو برای سیاوش راضی‌کننده نبود و قدیمی به نظر می‌رسید به همین خاطر تنظیم این آهنگ را به نیما وارسته سپرد و نهایتاً تنظیم او را پذیرفت. همچنین آهنگ الکی از این آلبوم، هفت بار تنظیم شد که نهایتاً سیاوش تنظیم خشایار (KC Bondar) را پذیرفت.

سیاوش قمیشی بعد از حدود ۷ سال از آخرین آلبوم خود به نام یادگاری و انتشار چندین تک‌آهنگ، سرانجام آلبوم سرگذشت را در آبان ماه ۱۳۹۶ با همکاری شرکت کلتکس رکوردز منتشر کرد. ساخت این آلبوم حدود دو سال زمان برد. آلبوم سرگذشت به سبک پاپ مدرن می‌باشد و در آن خبری از ترنس و تکنو نیست. تنظیم، میکس و مسترینگ این آلبوم توسط بهروز لطفی پور انجام شده‌است. در آهنگ «تنها» با کلام وحید آقایی در این آلبوم از ساز کمانچه با نوازندگی سعید آریا استفاده شده‌است که تاکنون در آهنگ‌های سیاوش قمیشی بی‌سابقه بوده‌است. در این آلبوم همچنین از سازهای گیتار نایلون و آکوستیک، ویولن، کلارینت، پیانو، گیتار الکتریک و سینت سایزر استفاده شده‌است.

این آهنگ اولین تک آهنگ سیاوش قمیشی محسوب می‌شود که در سال ۱۳۸۸ ضبط شد. بعد از این آهنگ، سیاوش آلبوم یادگاری را منتشر کرد و پس از این آلبوم تا به امروز هر چند ماه یکبار سیاوش یک تک آهنگ جدید را منتشر کرده‌است. آهنگ طاقت بیار رفیق که به سبک موسیقی ترنس ساخته شده‌است هم‌زمان با اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران منتشر شد. ترانه طاقت بیار رفیق توسط سید مهدی موسوی سروده شده‌است که از چند ماه قبل تر از وقایع اعتراضات مردمی سال ۱۳۸۸ در ایران در دست سیاوش بود.

سیاوش قمیشی در سال ۱۳۹۲ آهنگ پرنده را ساخت و آن را برای نخستین بار در سال‌های فعالیت خوانندگیش به صورت مشترک با معین ضبط کرد. سیاوش معتقد است اجرای این آهنگ می‌توانست خیلی بهتر باشد چرا که او برای این آهنگ هارمونی نوشته بود اما به علت مشکلاتی عملی نشد و نهایتاً هر یک جداگانه خواندند.کوجی زادوری کارگردان ویدئوی این آهنگ است که در آن از نوازنده‌های ایتالیایی استفاده کرده‌است.فریبرز لاچینی؛ موسیقی‌دان، آهنگساز و نوازنده سرشناس پیانو، این آهنگ سیاوش را به صورت بی‌کلام با پیانو نواخته‌است و آن را در یکی از آلبوم‌های بی‌کلام خود به نام بوی دیروز (شماره ۳۱) گنجانده‌است.

سیاوش قمیشی در بهار سال ۱۳۹۴ آهنگ تهران را ساخت. او این آهنگ را با الهام از خاطرات و مناظری که از تهران قدیم در ذهن خود دارد ساخته‌است. مناظری همچون زرد شدن برگ‌های درختان چنار خیابان پهلوی (خیابان ولیعصر کنونی) در فصل پاییز. در موزیک ویدئوی این ترانه مناظری از محله سکونت قدیمی سیاوش در تهران به تصویر کشیده شده‌است. چند جوان از تهران درگرفتن عکس‌ها و ساخت موزیک‌ویدئوی تهران با سیاوش همکاری کردند. گفتنی است سیاوش قمیشی در زمان قبل از انقلاب در منطقه یوسف‌آباد تهران، حوالی پارک شفق، کوچه نوزدهم سکونت داشته‌است.

سیاوش قمیشی در فروردین ماه سال ۱۳۹۶ کوتاه‌ترین تک‌آهنگ خود به نام اهواز را منتشر کرد. موضوع این آهنگ در خصوص آلودگی هوای شهر اهواز است.

سیاوش قمیشی در مرداد ماه سال ۱۳۹۷ نخستین آهنگ خود به نام چهل سال را به صورت مشترک با گوگوش منتشر کرد. ترانه این آهنگ که از رها اعتمادی می‌باشد دارای مضمونی سیاسی است که توسط الیاس شیرزاد تنظیم گردیده‌است.

سیاوش قمیشی تاکنون در آهنگ پرنده با معین، آهنگ چهل سال با گوگوش و اجرای روی صحنه آهنگ غروب به همراه ابی همخوانی کرده‌است. همچنین در برخی از آهنگ‌هایی که برای دیگران ساخته‌است، در بخش‌هایی از آهنگ، خیلی کوتاه به صورت صدای دوم همراه با آن‌ها خوانده‌است. از این دست آهنگ‌ها می‌توان به آهنگ‌های «منو تو» با صدای لیلا فروهر (بخش پایانی)، «مردم همیشه مردم» از عارف، «گلِ یخ» از ابی، «دل دیوونه»، «قصه»، «ولگرد»، «عروسی» و «یک اتفاق ساده» از شهره، «غصه نخور» از شهرام صولتی و «شاپرک» از شهرام شب‌پره اشاره کرد که سیاوش آن‌ها را ساخته‌است و در برخی از قسمت‌های این آهنگ‌ها، به عنوان صدای دوم همراه با خواننده اصلی همخوانی کرده‌است.

تنها آهنگی که سیاوش قمیشی بازخوانی کرده‌است، آهنگ «گلی جان» است که در زمان قبل از انقلاب توسط پوران خوانده شده بود. گفتنی است تاکنون سیاوش قمیشی تمام آهنگ‌های خود را خود ساخته‌است به‌جز آهنگ‌های «گلی جان» و «دریای مغرب».

سیاوش قمیشی همانگونه که خود در مصاحبه‌هایش گفته‌است مشتاق به بازگشت به وطن است اما تاکنون هیچگاه تقاضایی برای برگشت به ایران نکرده‌است. او می‌گوید که تأیید شدن از طرف مردم برای او کافی است و نیازی به تأیید شدن از طرف هیچ مقام مسئولی در ایران را ندارد. او عقیده دارد مادامی که فروش سی دی‌هایش در ایران ممنوع و غیرقانونی هستند پس برگشتن برای او بی‌معناست. با وجود ممنوعیت فروش آلبوم‌های سیاوش قمیشی در ایران، برخی از آهنگ‌های او به صورت بی‌کلام از رادیو و تلویزیون صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هر از چند گاهی پخش می‌شوند.

به گفتهٔ سیاوش، ابی خوانندهٔ بیشترین و بهترین آهنگ‌های او بوده‌است. سیاوش قمیشی تاکنون ۲۷ آهنگ برای ابی ساخته‌است و از این رو، ابی در میان خوانندگان، بیشترین تعداد از آهنگ‌های سیاوش قمیشی را خوانده‌است. ابی و سیاوش همچنان رابطه‌ای دوستانه با یکدیگر دارند.

سیاوش قمیشی (زادهٔ ۲۱ خرداد ۱۳۲۴ در اهواز[۳])، موسیقی‌دان، آهنگساز و خواننده سرشناس ایرانی مقیم لس آنجلس است.[۴] وی پدر علیرضا قمیشی خواننده داخل ایران می باشد. سیاوش قمیشی تاکنون ۱۸ آلبوم موسیقی منتشر کرده‌است.[۵] او به عنوان پدر سبک موسیقی ترنس در ایران شناخته می‌شود.

مجموعه عروسک شب به عنوان یک آلبوم غیررسمی از سیاوش قمیشی شناخته می‌شود که همهٔ آهنگ‌های آن توسط سیاوش قمیشی ساخته، تنظیم و خوانده شده‌اند. حتی ترانهٔ برخی از آهنگ‌های آن را سیاوش خود گفته‌است و از این روی، سیاوش قمیشی اولین هنرمند ایرانی است که هر چهار رکن ترانه، آهنگ، تنظیم و خوانندگی یک آهنگ را خود انجام داده‌است. این مجموعه حاصل فعالیت‌های دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی سیاوش قمیشی در تهران است. بعد از خروج او از ایران، این آهنگ‌ها در ایران ماندند و نهایتاً در دهه ۸۰ شمسی در ایران به صورت اینترنتی منتشر شد. بسیاری از این ترانه‌ها را خود سیاوش قمیشی و خوانندگان مختلف طی سال‌های بعد در داخل و خارج از ایران با تنظیم مجدد بازخوانی کرده ند. این آلبوم، غیررسمی است و برخی از آهنگ‌های آن نظیر آهنگ قبله، همان اجراهای خصوصی سیاوش قمیشی در تهران می‌باشد. سیاوش خود این آهنگ‌ها را با امکانات کمی نظیر ضبط صوت ضبط می‌کرده‌است. پس از آن که سیاوش، ایران را ترک می‌کند این آهنگ‌ها در خانهٔ او می‌مانند و دست به دست و کپی می‌شوند. همانگونه که در ادامه خواهد آمد، بعدها سیاوش برخی از این آهنگ‌ها را در ایران (قبل از انقلاب) و آمریکا با کیفیت مطلوب ضبط و در قالب آلبوم‌های مختلف برای خود و دیگر خوانندگان منتشر کرد. امروزه آهنگ‌های این آلبوم غیررسمی بعضاً با کیفیتی بسیار پایین در دسترس هستند.

بهترین آهنگ‌ها از نظر برنامهٔ بهترین‌های بهترین‌ها شبکهٔ منوتو

گوگوش
شاهد
رها اعتمادی
سیاوش قمیشی
الیاس شیرزاد

گل بارون زده ترانه‌ای سیاسی، اعتراضی با شعر ایرج جنتی عطایی با آهنگسازی سیاوش قمیشی و تنظیم آندرانیک و خوانندگی داریوش اقبالی مربوط به اعدام خسرو گلسرخی بود.[۱]

این ترانه در آلبوم شقایق داریوش و دفتر شعر «زمزمه‌های یک شب سی ساله» ایرج جنتی عطایی قرار دارد. سیاوش قمیشی، ایرج جنتی عطایی و داریوش اقبالی به خاطر این آهنگ به نهادهای امنیتی رژیم پهلوی فراخوانده شدند زیرا این ترانه مدتی بعد از اعدام خسرو گلسرخی ساخته شد و نهادهای امنیتی باور داشتند منظور از «گل سرخ» در این شعر، خسرو گلسرخی است. پس از اینکه در متن ترانه «گل بارون زده من، گل سرخ نازنینم» به «گل یاس نازنینم» تغییر یافت، این آهنگ مجوز ساخت گرفت. سیاوش در هنگام کار بر روی این ترانه از مضمون و هدف ترانه اطلاعی نداشته‌است.[۲]

شب نیلوفری نام یک آلبوم استودیویی از ابی است که در ۲۱ آگوست ۲۰۰۳ (۳۰ مرداد ۱۳۸۲ ه‍. ش) توسط کلتکس رکوردز منتشر شد.[۲] این آلبوم دارای ۷ ترانه روی سی‌دی می‌باشد.

متن همهٔ ترانه‌ها توسط ایرج جنتی عطایی نوشته و موسیقی همهٔ آنها توسط سیاوش قمیشی ساخته شده‌است.

^ تنظیم همهٔ آهنگ‌های آلبوم شب نیلوفری توسط استیو مک‌کرام انجام شده‌است.[۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]

ستاره‌های سربی یکی از آلبوم‌های ابی است. این آلبوم پرفروش ترین آلبوم تاریخ موسیقی ایران است. همهٔ آهنگ‌های این آلبوم را سیاوش قمیشی ساخته است. سیاوش قمیشی تاکنون دو آلبوم کامل برای ابی به نام‌های ستاره‌های سربی و شب نیلوفری را آهنگسازی کرده‌است. آلبوم ستاره‌های سربی که تماماً تحت نظر سیاوش با تنظیم استیو مک‌کرام و کاظم عالمی ضبط و تولید شده‌است، به قدری موفق شد که بسیاری از مردم از جمله خود ابی این آلبوم را موفق‌ترین آلبوم او در طول تمام سال‌های فعالیت خوانندگیش می‌دانند.[۳] سیاوش کار آهنگسازی برای آهنگ «کی اشکاتو پاک می کنه» از آلبوم ستاره های سربی را در شب یلدا تا نیمه‌های شب به پایان رسانده است. قطعه اقاقی در کاور آلبوم به اشتباه نام تنظیم کننده استيو مک کرام ثبت شده است.

موسیقی همهٔ ترانه‌ها توسط سیاوش قمیشی ساخته شده‌است.

پیانو یکی از سازهای صفحه‌کلیددار و مشهورترین آن‌ها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های فلزی آن در داخل جعبه چوبی تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده شدن کلیدها (کلاویه‌ها) به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحهٔ صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کنندهٔ صدای آن‌ها را دارد.

به طور کلی پیانو از ۸ اکتاو تشکیل شده. پیانو بالاترین دامنه صوتی را در بین ساز های معمول (به جز ارگ کلیسا) دارد، به طوریکه در شکل فعلی‌اش به‌طور معمول هشت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۷ تا ۴۱۸۶ هرتز می‌باشد، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید حدود پنج اکتاو و بهترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن حدود سه اکتاو هستند.

پیانو را بارتولومئو کریستافوری در حدود سال ۱۷۰۰ میلادی در شهر پادووای ایتالیا اختراع کرد.[۲][۳] اما اختراع جدید کریستافوری تا حدود یک دهه تقریباً ناشناخته ماند تا اینکه در سال ۱۷۱۱ یک نویسنده ایتالیایی مقاله‌ای دربارهٔ آن نوشت که بعدها به آلمانی ترجمه و به صورت گسترده منتشر شد. این مقاله شامل دیاگرام مکانیزم پیانو نیز بود و اکثر سازندگان بعدی پیانو کار خود بر اساس این مقاله شروع کردند. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام هارپسیکورد (Harpsichord) استفاده می‌شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربهٔ واردشده بر کلید، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگسازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.
پیانوهای اولیه ظاهر و صدایی شبیه به هارپسیکورد داشتند و در واقع مخترع پیانو یک هارپسیکورد ساز بود که در تلاش برای ارتقاء مکانیزم هارپسیکورد بود تا این ساز قادر به تولید صدا با شدت های گوناگون باشد اما در نهایت با مورد توجه قرار گرفتن هارپسیکورد جدید این ارتقاء منجر به ایجاد ساز جدیدی شد که پیانو فورته نام گرفت و به مرور زمان به شکل امروزی پیانو در آمد و آنچه که ما امروزه به عنوان پیانوی مدرن می شناسیم از اواسط قرن نوزدهم ظاهر شده‌است.

نام این ساز در ابتدا گراوی چمبالو کل پیانو ا فورته بوده‌است، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی صدای بلند (رسا) تشکیل شده‌است و به خوبی منعکس‌کنندهٔ توانایی این ساز در تولید شدت‌های گوناگون می‌باشد . .[۴]

چکش‌های پیانو به واسطهٔ مجموعه‌ای از اهرم‌های ظریف به کلیدهای پیانو متصل می‌شوند. به مجموعهٔ این اهرم‌ها و چکش‌ها عملگر یا پیانو گفته می‌شود. وظیفهٔ این مجوعه افزایش شتاب چکش‌ها در برخورد به سیم‌ها، و کنترل عکس‌العمل بازگشتی آن‌ها پس از برخورد به سیم است. معمولاً سرِ چکش‌ها توسط لایه‌ای از نمد یا الیاف مشابه طبیعی یا مصنوعی پوشانده می‌شود تا کیفیت صدای پیانو را بهبود ببخشد. کیفیت صدای پیانو متأثر از عوامل دیگری نظیر کیفیت صفحهٔ صدا و غیره نیز هست.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

۷ کلید سفید در هر اوکتاو پیانو برای ۷ نت دو، ر، می، فا، سل، لا، سی، وجود دارد. علاوه بر این کلیدهای سفید کلیدهای سیاه‌رنگی هم بین بعضی از کلیدهای سفید وجود دارد. بین کلیدهای سفیدرنگ می و فا و نیز بین کلیدهای سفیدرنگ سی و دو کلید سیاه‌رنگ وجود ندارد. هر کلید سیاه‌رنگ در پیانو در حکم نت دیز برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت چپ آن (یعنی آن کلید سیاه در سمت راست آن کلید سفید قرار دارد) و در حکم نت بمول برای نت مربوط به کلید سفیدرنگ سمت راست آن (یعنی آن کلید سیاه در سمت چپ آن کلید سفید قرار دارد) است.

آنچه در اصطلاح به آن پیانوی گرَند (Grand Piano) گفته می‌شود (و در ایران با نام نادرستِ «پیانو رویال» شناخته می‌شود)، غالباً بیش از دو متر طول دارد و دارای درِ بزرگی‌ست که برای هرچه بهتر شدنِ صدای پیانو، معمولاً در هنگام نواختن ساز، این در را در وضعیت نیمه‌باز توسط پایهٔ کوچکی ثابت می‌کنند. انواع اصلیِ دیگرِ پیانو با نام‌های پیانوی دیواری (upright)، پیانو الکتریک، پیانوی چهارگوش (square grand)، و پیانوی اسپینِت (spinet piano) هستند، که دو موردِ آخر امروزه منسوخ شده‌اند.

پیانو توسط ضربه نوک انگشتان نواخته می‌شود. برای این کار دست را بلند کرده و سپس فرود آورده و با نوک انگشت مورد نظر ضربه می‌زنیم. مکانیسم پیانو تولید صدا می‌کند. به دلیل شکل مکانیسم پیانو یک پیانیست می‌تواند هم‌زمان تا ده نت را به صدا درآورد.

محل قرارگیری انگشتان دو دست روی کلیدهای پیانو در نواختن آن اهمیت دارد. معمولاً در آهنگ‌ها نت اول شماره دارد که انگشت شروع‌کننده در نواختن آن آهنگ را مشخص می‌کند. در این صورت شماره یک برای انگشت‌های شست دو دست است و به ترتیب سایر انگشت‌ها شماره‌های ۲ تا ۵ را خواهد داشت. شست دست راست روی چهارمین نت دوی پیانو قرار می‌گیرد. البته این مورد در مورد همه آهنگ‌ها عمومیت ندارد و برخی آهنگ‌سازان نت شروع‌کننده در آهنگشان را شماره نمی‌زنند. در این صورت پیانیست باید خودش محل قرارگیری انگشتانش روی کلیدهای پیانو را با توجه به نوع نت‌های موجود در آهنگ تشخیص دهد.

گاهی پیانیست جای دو دست‌اش را روی کلیدهای پیانو با هم عوض می‌کند و گاهی بدون نواختن کلید پیانو با انگشتان شست دو دستش از سایر انگشتها استفاده می‌کند.
به صدا درآوردن نتها یا همان کلاویه‌های پیانو با شدت فشار انگشتان به زدن ضربه روی آن‌ها بستگی دارد، اگر انگشتان را آرام روی کلاویه‌ها فشار دهیم صدای آرام و پاین یا به اصطلاح صدای ضعیف از پیانو می‌شنویم و هر چقدر که قدرت انگشتانمان بر روی کلاویه‌ها شدت پیدا کند صدای بلندتری از پیانو می‌شنویم که گویی صدای باند ضبط را زیاد کرده‌ایم که به این حالت تاچینس مانس گویند.
معمولاً در قطعات عاشقانه و رومانتیک شدت ضربه روی کلاویه‌ها با احساس زیاد و آرام زده و نواخته می‌شود و در جاهایی که هنگام اوج و هیجان موزیک یا قطعه‌هایی همچون راک و بلوز اجرا می‌شود شدت ضربه روی کلاویه‌ها بیشتر شده و قدرت بیشتری نسبت به قطعه‌های عاشقانه پیدا می‌کند.

نت‌نویسی پیانو در دو حامل انجام می‌شود. حامل بالا برای دست راست و حامل پایین برای دست چپ. معمولاً حامل بالایی را با کلید سل و حامل پایین را با کلید فای خط چهارم نشان می‌دهند. این دو حامل با نت دوی وسط از هم متمایز می‌گردند. یک نوازنده پیانو باید بتواند هم‌زمان دو خط موسیقی را خوانده و با هر دو دست اجرا نماید.

عبدالله شاهین (۱۸۹۴-۱۹۷۵) یک « پیانوی شرقی » را به ربع پرده اختراع کرد.

گیتار نوعی ساز زهی است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود و از این جهت که سیم‌های آن در اثر ارتعاش تولید صدا می‌کنند، به سازهای گروه کوردوفون (به فرانسوی: Cordophones) یا زه‌صدا تعلق دارد. این نوع گیتار شش سیم دارد و این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیک‌های نوازندگی) توانسته‌است هم‌گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ که در نتیجه گونه‌های متفاوتی از آن به وجود آمده و هم‌اکنون جایگاه ویژه‌ای در موسیقی جهان دارد.

واژه guitar در زبان انگلیسی، gitarre در آلمانی و guietare در فرانسوی همگی مشتق شده از واژه guitiarra در زبان اسپانیایی هستند که آن خود از واژه قیثاره در زبان عربی اندلسی مشتق شده‌است. این واژه نیز خود مشتق شده از واژه لاتین cithara است که نسبت آن به واژه κιθάρα kithara در یونانی باستان می‌رسد. این واژه یونانی هم شاید از واژه پارسی سیه‌ْتار (سه‌تار) آمده‌است.[۱]

داستان های متفاوتی در مورد تاریخچه وجود گیتار وجود دارد؛ دسته‌ای بر این عقیده‌اند که گیتار از ایران سرچشمه گرفته‌است و عده‌ای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری (Greek Assyrian Cithara) که به وسیله رومی‌ها به اسپانیا آورده شده گرفته شده‌است.
گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود = چوب) و بربط است. گفته می‌شود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق آسیا رایج شد.

در زمان حکومت اسلام در اسپانیا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به اندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا می‌گفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار می‌تواند موید این باشد که گیتارسازی ایرانی است.

زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد و مدرسه موسیقی خود را در زمان عباسیان در آندلس(بخشی از اسپانیا و پرتغال امروزی) بنا کرد.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آن‌ها یاد کردیم یک کمان موسیقی است که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده‌است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد می‌شده و این صدا به وسیله یک تقویت‌کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت می‌شده‌است.
ازآنجاکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد می‌کرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه‌های کوتاه‌تر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده است.
ازدیاد این سیم‌ها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی (Harp Arquee) گردید. سپس‌سازی متشکل از مجموعه‌ای از سیم‌ها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیم‌هایی به طول مساوی کار گذاشته شده بود.
یونانی‌ها دو نوع لیر داشتند، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا؛ کیتارا به وسیله رومی‌ها تغییرشکل یافت؛ نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده‌است.
بعدها رومی‌ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفون در تمام اروپا رواج یافت؛ در واقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید؛ این گیتارها به دلیل داشتن بدنه‌ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند.
به تدریج در صده‌های چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسم‌هایی از قبیل: گیتارا، گیترنه، گیترن (Giteren)(سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می‌شد) و شیتارا معین شدند.
در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفون، با اسم‌هایی از قبیل: ویهوئلا (Vihuela) در اسپانیا و ویولا (Viola) در ایتالیا خوانده می‌شدند، که بعضی از این سازها با آرشه (de arco)، بعضی با مضراب (de penola) و بعضی دیگر هم با انگشت (de mano) نواخته می‌شدند. بعدها از ویهوئلای انگشتی (Vihuela de mano) نوعی گیتار به وجود می‌آید.
درطی قرن‌های چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلای انگشتی تغییرات قابل توجه‌ای به وجود می‌آید، به آرامی در پهلوهای آن‌ها فرورفتگی ایجاد می‌شود و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار می‌شوند.
در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند انگشت (de mano) در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شد.
از آن پس گیتار بدنه‌ای بزرگ‌تر .


گونه‌های مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند، یا شکل اجزاء یا جنس آن‌ها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتاً اجزای موجود در همهٔ انواع گیتارها همین‌ها هستند.

گیتارها را به شیوه‌های مختلفی می‌توان دسته‌بندی کرد.
در این بین اگر بخواهیم از لحاظ صوتی آن‌ها را دسته‌بندی کنیم، که مسلماً برای یک ابزار موسیقی مناسب‌ترین روش خواهد بود.
از آن جایی که نحوه تولید صدای آکوستیک در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد، ناچار به استفاده از دسته‌بندی بدنه خواهیم بود:

گیتار آکوستیک گیتاری است که وسیله‌ای جز بدنه آن صدای سیم‌ها را تقویت نمی‌کند، صدای سیم‌ها تنها در بدنهٔ چوبی توخالی آن تقویت می‌شود و به گوش می‌رسد. این نوع از گیتار معمولاً شش سیم فلزی دارند که ضخامت آن‌ها از زیرترین سیم تا بم‌ترین سیم به‌طور معمول بین ۱۳ تا ۵۶ هزارم اینچ می‌باشد. بدنه از اتصال صفحه چوبی پشتی، صفحه چوبی جلویی، و دو قسمت چوبی انحنادار کناری ساخته می‌شود، که صفحهٔ بالایی معمولاً دارای سوراخ یا سوراخ‌های بزرگی است که به واسطه شکل و محل قرار گرفتنشان می‌توانند ویژگی‌های آکوستیکی خاصی به ساز بدهند.

گونهٔ اسپانیایی گیتار آکوستیک با عنوان گیتار فلامنکو شناخته می‌شود؛ که نامش را از سبک فلامنکو گرفته‌است.
گیتار زمانی وارد موسیقی فلامنکو شد که اسپانیایی‌ها فلامنکو را با سازهای دیگری می‌نواختند. پس از آن گیتار به شدت بر این موسیقی تأثیر گذاشت و هم‌اکنون کاملاً به آن وابسته‌است.

اصولاً باید گفت گیتار کلاسیک نوعی گیتار آکوستیک است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده می‌شود. اما این نوع گیتار کمی با گیتارهایی که با عنوان گیتار آکوستیک شناخته می‌شوند تفاوت دارد. بدنه آن کمی کوچکتر بوده و در آن به جای سیم‌های فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده می‌شود، که به آن صدای نرم و آرامی می‌دهد. این ساز نسبت به سازهای دیگر ارکستر و نیز گیتار آکوستیک صدای کمتری دارد و تنها یک سبک مشخص از موسیقی را ارائه می‌دهد.

گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیایی‌ها آن را به کار می‌برده‌اند مشتق گشته‌است. بین گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو تفاوت نا چیزی وجود دارد، معمولاً گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوه‌ای تیره دارند ساخته می‌شود و گیتارهای با چوب‌های زرد و روشن‌تر از آن گیتارهای فلامنکو هستند. اسپانیایی‌ها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده می‌کرده‌اند
که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عده‌ای از این ساز برای نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند.

از لحاظ شکل نمی‌توان تفاوت چندانی بین یک گیتار الکتروآکوستیک با یک گیتار آکوستیک پیدا کرد. اما از لحاظ صوتی گیتار الکتروآکوستیک روند الکتریکی را پیش می‌گیرد، بدین صورت که صدا توسط پیکاپ به شکل سیگنال الکتریکی درآمده و بعد از گذر از برخی ادوات الکتریکی، به وسیله آمپلی فایر تقویت می‌شود و سرانجام از طریق اسپیکرهای آمپلی فایر به گوش می‌رسد.

اگر تنظیمات خاصی برای آمپلی فایر (و افکت یا افکت‌ها) نداشته باشیم، صدای این نوع گیتار با گیتار آکوستیک تفاوت چندانی نخواهد داشت، با این تفاوت که حالا صدا تا حدود زیادی تحت کنترل می‌باشد. نوازنده بدون آنکه مجبور به تعویض ساز برای پیدا کردن صدای مورد نظرش باشد می‌تواند از طریق تنظیم اکولایزری و تنضیمات میزان شدت صدا که روی گیتار قرار دارد حالت صدا را تغییر دهد و با صدایی که مورد نظرش است نوازندگی کند.

گیتارها را از جنبه‌های دیگری هم می‌توان دسته‌بندی کرد:

سازهای کلاویه دار

اُرگ (گرفته شده از کلمه یونانی όργανον ارگانون به معنی ابزار، عضو یا وسیله)[۱] از سازهای بادی است که نت‌های آن بر روی صفحه‌کلید اجرا می‌شود. این ساز از قدیمی‌ترین سازها در فرهنگ اروپائی است و در اجرای موسیقی مذهبی و کلیسائی از دیرباز بکار میرفته است. در منابع عربی و فارسی قدیم به این ساز ارغنون می‌گفتند. ارگان بیشترین محدوده صوتی را در میان تمام ساز ها داراست (حتی بیشتر از پیانو).

ارگ امروزی دو نوع اصلی دارد: ارگ بادی و ارگ برقی (الکترونیک). ارگ بادی از یک ردیف لوله با اندازه‌های مختلف تشکیل شده‌است که صدا از نوسان هوا در این لوله‌های صوتی تولید می‌شود. در ارگ برقی مدارهای الکترونیک نوسان می‌سازند و بلندگویی صدا را بگوش می‌رساند.

برخلاف هارپسیکورد و پیانو که با فشار یا نگه داشتن کلید یا پدال کم‌کم صدا قطع می‌شود، نت‌های ارگ بادی تا زمانی که یک شستی یا یک پدال را فشار می‌دهیم ادامه می‌یابد و هوا نیز از درون لوله مربوط به آن شستی عبور می‌کند.

ارگ معمولاً پنج ردیف شستی یا کلید و جایگاهی برای پدال‌های متعدد دارد. گاهی نوازنده ارگ این پدال‌ها را با پاهای خود و با استادی هرچه تمام تر می‌نوازد. برخلاف پیانو، شدت فشردن شستی‌ها تغییری در شدت صدای تولید شده ایجاد نمی‌کند، اما نوازنده ارگ به وسیله اهرم‌های قطع و وصل که خود آن‌ها را تنظیم می‌کند و همچنین ابزاری که آن را کلیدهای قطع صدا می‌نامند، با قطع و وصل جریان هوا درجه صدا را تغییر می‌دهد. سایر حالت‌ها هنگامی تأثیر می‌گذارند که نوازنده به صفحه کلید دیگری رجوع کند یا پدال‌ها را به کار گیرد. بسیاری از ارگ‌ها دارای پدال هارمونیوم نیز هستند که به آن‌ها فرصت می‌دهد تا سطح صدا را به تدریج کم یا زیاد کنند.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

پیکر این ساز بسیار بزرگ و صدای آن بسیار حجیم و پر طنین است رنگ‌های درخشان ارگ‌های بادی که در مراسم مذهبی کلیساها اجرا می‌شود، فضای زیبایی به این مراسم می‌بخشد. آهنگسازان بزرگی برای این ساز آهنگسازی کرده‌اند که مشهورترین آن‌ها باخ می‌باشد.

جیمی اسمیت با نواختن ارگ برقی هموند در دهه ۱۹۵۰ این ساز را وارد دنیای موسیقی جاز کرد.

کمی پیش از پیدایش مسیحیت فرهنگ یونانی‌مآب تحولی در سازوکار سازهای بادی که تا آن هنگام بسیار ساده بود، به وجود آورد. نگه داشتن فشار هوا همیشه یکی از سختی‌های بزرگ در نواختن آئولوس بود و تنها راه حل شناخته شده آن از سده ششم به بعد، بهره بردن از نگهدارنده چرمی بود که تا دور دهان نوازنده بسته می‌شد. یک سفالینهٔ اسکندریه‌ای از سده یکم پیش از میلاد در دست است که گروهی تک نفره را نشان می‌دهد: نوازنده نی‌های بزرگی را در دست چپ نگه داشته‌است و با بازوی چپ خود کیسه‌ای را فشار می‌دهد که یک نی از آن بیرون زده‌است. او این نی را با دست راست نگه داشته‌است؛ در اینجا بی تردید با یک نی انبان کاملاً پیشرفته روبرو هستیم. هیچ سازی بیش از این به عنوان منشأ نی انبان که بعدها به یکی از پیشرفته‌ترین و رایج‌ترین سازهای محلی مبدل شد، شهرت نیافته‌است. با این حال این ساز همواره یک ساز محلی باقی ماند و در دوران رومیان جایش در میخانه بود نه در قصر؛ این ساز هرگز در حیطه موسیقی علمی پذیرفته نشد البته اصول نخستین آن به طرز درخشانی توسط دانشمندان اسکندریه تعمیم یافت تا سازی پدید آید که در سده چهارم میلادی «ارگانوم» نام گرفت که به معنای ساز درخشان است. با این همه خاستگاه ارگ به اندازه نی انبان نامشخص است.

از دوران حکومت اسکندر سوروس بود که گوشه‌های از کهن‌ترین ارگ به جای مانده، در آکونیکوم نزدیک بوداپست یافته شد؛ ارگی خانگی و بسیار کوچک با چهار ردیف سیزده تایی از نی‌های فلوتی که سه ردیفشان بسته و یکی باز بوده و در نتیجه سیزده قطعه مکانیکی به همراه کلید دارد، که هر ردیف برای نواختن هارمونیومی جداگانه‌است. بزرگ‌ترین نی آن بیش از ۳۳ سانتی‌متر طول ندارد.

سینث‌سایزر (به انگلیسی: Synthesizer یا Synth) (به فارسی: ساز برقی یا ترکیب‌کننده) ابزار الکترونیکی است که قادر به تولید انواع مختلف صدا و ترکیب سیگنال‌های با فرکانس متفاوت است. سینث‌سایزر به جای تولید صدای مستقیم طبیعی سیگنال‌های الکتریکی می‌سازد که می‌تواند متعاقباً از داخل بلندگو یا هدفون پخش شود.

سینث‌سایزرها غالباً ولی نه الزاماً توسط کلاویه‌های پیانویی کنترل می‌شوند، که منجر به دسته‌بندی آن‌ها در رده کیبوردها می‌شود. سینث‌سایزر می‌تواند طیف گسترده‌ای از صداها را شامل صداهای انواع آلات موسیقی، صداهای انسانی و خاص و صداهای طبیعی و حتی صداهایی که پیش از این وجود نداشته اند را به صورت یک طنین با فرکانس‌های مشخص و متفاوت الکتریکی تولید و ترکیب نماید به عبارت دیگر سینث‌سایزر می‌تواند به همانندسازی صداهای موسیقایی، شامل انواع آلات موسیقی و صداهای طبیعی یا غیر موسیقایی بپردازد یا نواهای نامتعارف تولید کند.

سینث‌سایزرها با روش‌های متعددی به تولید سیگنال‌های الکتریکی صداهای مختلف می‌پردازد که این روش‌های تولید و ترکیب سیگنال‌های صدایی، منجر به دسته بندی انواع مختلفی از این وسیله می‌شود که عبارتند از: سینثهای افزاینده و کاهنده، سینث‌های جدول امواج، سینث‌های فرکانس تلفیق، سینث‌های فاز اغتشاش، سینث‌های سمپل پایه و سینث‌های قالب‌سازی فیزیکی.

اولین سینث‌سایزر الکتریکی در سال ۱۸۷۶ توسط الیشا گری اختراع شد، وی به دلیل توسعه بخشیدن به مدل‌های اولیه تلفن شناخته شده بود. رابرت موگ با اختراع مدل کاملاً جدیدش انقلابی در صنعت ساخت سینث‌سایزرها انجام داد که در سال ۱۹۶۸ توسط وندی کارلوس در آلبوم «باخ روزآمد» استفاده شد، آلبومی محبوب که صدای سینث‌سایزرها را به موسیقی‌دان‌های بسیاری معرفی کرد. در سال ۱۹۷۰ توسعه اجزای جامد مینیاتوری به سینث‌سایزرها اجازه داد تا تبدیل به ابزارهایی خودمتشکل، قابل حمل و آسان برای بکارگیری در اجراهای زنده شوند. در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی، کمپانی‌هایی مانند یاماها شروع به فروش سینث‌سایزر نسبتاً کوچک و مقرون به صرفه‌ای مانند یاماها دی ایکس ۷ کردند، به هنگام توسعه واسط‌های ابزار موسیقی دیجیتال راه را برای آسان‌ترکردن ادغام و هماهنگی سینث‌سایزرها با دیگر ابزارهای الکترونیکی هموارکرد. در اوایل دهه۱۹۹۰ میلادی سینث‌سایزرهای پیچیده دیگر نیازی به متخصصین سخت‌افزار نداشتند و شروع به ظهور در قالب نرم‌افزارها در کامپیوترهای شخصی کردند، اغلب به صورت شبیه‌سازی سخت‌افزار و دستگیره‌ها و پیچ‌ها روی صفحه نمایش.

با شروع قرن 21، سینث‌سایزرها در بسیاری از ژانرهای موسیقی نظیر؛ موسیقی پاپ،موسیقی راک، موسیقی دنس و… مورد استفاده قرار گرفته‌است. برخی از آهنگسازان موسیقی کلاسیک معاصر نیز برای سینث‌سایزرها قطعاتی را نوشته‌اند.



سیاوش قمیشی

چکیده ای از بیوگرافی سياوش قميشی :

نام اصلی : سیاوش قمیشی

نام مستعار : مرد بارانی

بیوگرافی سیاوش قمیشی

متولد : ۲۱ خرداد ۱۳۲۴ دزفول، خوزستان 

ملیت : ایرانی

سبک‌(ها) : پاپ، ترنس، راک، بلوز و هاوس

ساز(ها) : پیانو 

گیتار

ارگ

سینث‌سایزر

سال‌های فعالیت : ۱۹۵۹ – اکنون 

 

بیوگرافی سياوش قميشی:

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد 1324 در دزفول؛ خواننده است. سیاوش قمیشی دو برادر به نام‌های سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد و کوچکترین فرزند خانوادهٔ است. زمانی که سیاوش قمیشی ۹ ماه داشت خانواده اش از دزفول به تهران مهاجرت کردند. زمانی که سیاوش قمیشی ۶ سال داشت یکی از برادرانش آکاردئون می‌آموخت و مادرش پیانو را زیر نظر یک معلم روس به نام اُلگا می‌آموخت. سیاوش از شنیدن صدای نواختن آنها را دوست داشت و با اینکه کودک بود و پایش به پدال‌های پیانو نمی‌رسید به پشت ساز مادرش (پیانو) می‌نشست و با پدال‌های آن بازی می‌کرد. همین بازی‌ها به همراه صداهایی که از این ساز خارج می‌شد به او احساس خوبی می‌داد و سیاوش قمیشی به موسیقی علاقه‌ای ویژه پیدا کرد.

 

سیاوش قمیشی به همراه عارف

 

در تابستان سال ۱۳۳۸ شمسی برادر بزرگ سیاوش قمیشی از لندن به تهران آمد و هنگام بازگشت، سیاوش را نیز با خود به لندن برد. سیاوش که ۱۴ ساله بود به لندن نزد خواهر و برادرش رفت و در آنجا تحصیل کرد. سیاوش قمیشی سرانجام موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts واقع در لندن شد.

 

سیاوش قمیشی بعد از 11 سال وقتی 25 ساله بود در سال 1349 به ایران بازگشت و سپس بعد از سال 57 از ایران خارج شد او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، در سال 1358 به شهر لس آنجلس آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت داشته است.

 

سیاوش قمیشی نخستین هنرمند ایرانی است که توانسته برای یک موزیک، هر چهار بخش اصلی ان یعنی ترانه،موزیک،تنظیم و خوانندگی را خود به تنهایی انجام دهد!

در بیشتر آهنگهای ساخته سیاوش قمیشی رگه هایی روشن و قوی از موسیقی ایرانی را می توان یافت. 

 

سیاوش قمیشی به همراه همسرش

 

وضعیت تاهل سیاوش قمیشی :

سیاوش قمیشی در 29 سالگی با دختری بنام لیلا وصال ازدواج کرد که حاصل این زندگی یک فرزند بنام علیرضا می باشد که مدتی در شیراز زندگی می کرد آقای قمیشی بعد از طلاق خود 5 بار دیگر ازدواج کرد که همگی به جدایی ختم شدند او در سال های اخیر با دختری بنام نازنین مرعشی نامزد کرده بود. سیاوش قمیشی رابطه خوبی با پسرش که ترانه سرا و خواننده نیز شده ندارد، او می گوید با هم در تماس نیستیم چون زندگی اش مورد تایید من نیست.

 

سیاوش قمیشی و معین

 

آثار هنری “سیاوش قمیشی” :

آلبوم‌ها :

۱۳۴۲ عروسک شب

۱۳۵۳ فرنگیس

۱۳۵۹ خواب بارون

۱۳۷۱ حکایت

۱۳۷۳ تاک

بیوگرافی سیاوش قمیشی

۱۳۷۴ قصهٔ گل و تگرگ

۱۳۷۴ شهر خورشید (بی کلام)

۱۳۷۵ هوای خانه

۱۳۷۶ قصهٔ امیر

۱۳۷۷ قاب شیشه‌ای

۱۳۷۹ شکوفه‌های کویری

۱۳۸۰ حادثه

۱۳۸۱ نقاب

۱۳۸۲ بی‌سرزمین‌تر از باد

۱۳۸۴ روزهای بی‌خاطره

۱۳۸۵ غروب تا طلوع

۱۳۸۷ رگبار

۱۳۸۹ یادگاری

۱۳۹۶ سرگذشت

 

تک‌آهنگ‌ها :

رفیق

بازی

تکرار

پرواز

پرنده

نوازش

تردید

آینده

محبت

تهران

پوچ

گلی جان

حسرت

مسیر

خستگیا

جوونه

اهواز

چهل سال

عاشق

ببخش

 

موسیقی فیلم :

بوی گندم

 

تصاویر سیاوش قمیشی :

عکس های سیاوش قمیشی

 

سیاوش قمیشی

 

عکس سیاوش قمیشی

 

سیاوش قمیشی خواننده ایرانی

 

عکس های جدید سیاوش قمیشی

 

عکس های سیاوش قمیشی

 

سیاوش قمیشی خواننده

 

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته 

  

 

خرید گیفت کارت xbox

تور هیجان انگیز کیش با تخفیف استثنائی

مرجع معتبر و رسمی خرید انواع گیفت کارت

گیفت کارت ارزان/تحویل آنی وپشتیبانی

آخر هفته کجا بریم غذا بخوریم؟

جدیدترین مدلهای تلویزیون سامسونگ و ال جی

تخته نرد خاتم، بهترین انتخاب برای هدیه

دسترسی به پزشک متخصص درهر زمان ومکان

آسانترین راه خرید برنامه در کنسول ps4

درخواست وکیل ملکی با مشاوره رایگان

رزرو تورهای داخلی و خارجی از درگاه معتبر

دریافت پاسخ پزشکی در کمترین زمان

نهایت پاک کنندگی لکه و چربی شیشه خودرو

از رشد بورس جا نمانید!

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020

سیاوش قمیشی ازآن آدم هاي معروفی است که دشمن ندارد! البته شاید شهرام شب پره از او بد بگوید اما جدا مگر می شود آهنگ هاي این خواننده کهنه کار را گوش داد و عاشق شان نشد؟

 

او در حقیقت آهنگساز، شاعر، تنظیم کننده و خواننده اي ست که در بین عموم بعنوان خواننده و برای خواص بعنوان آهنگساز و خواننده، اعتباری ویژه و متفاوت دارد. اولین وجه و شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است.

 

بیوگرافی سیاوش قمیشی

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد ماه ، سال 1324 در دزفول خوزستان، آهنگساز و خواننده سرشناس ایرانی مقیم لس آنجلس است.سیاوش قمیشی تا کنون 18 آلبوم موسیقی و 15 تک آهنگ منتشر کرده‌است.

 

سیاوش قمیشی اولین هنرمند ایرانی است که توانسته است هر چهار رکن ترانه، آهنگ، تنظیم و خوانندگی یک آهنگ را خود به تنهایی انجام بدهد. او بعنوان پایه گذار سبک موسیقی ترنس در ایران شناخته می شود. تنها فرزند او علیرضا قمیشی خواننده مقیم ایران هست.

سیاوش قمیشی کوچک‌ ترین فرزند خانواده خویش است و دو برادر به نام‌هاي سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد. سیاوش قمیشی در سن 9 ماهگی به همراه خانواده از دزفول به تهران مهاجرت کرد. سیاوش شش سال داشت که یکی از برادرانش آکاردئون می‌آموخت و مادرش پیانو را زیر نظر یک معلم روس به نام الگا می‌آموخت. او از شنیدن صدای نواختن انها لذت بسیاری میبرد.

وی در حالی‌که کودک بودو پایش به پدال‌هاي پیانو نمی رسید به پشت ساز مادرش «پیانو» می‌نشست و با پدال‌هاي آن بازی میکرد. به گزارش پارس نازهمین بازی‌ها به همراه صداهائی که از این ساز خارج میشد به او احساس خوبی می‌داد و رفته رفته سیاوش قمیشی به موسیقی علاقه‌اي ویژه پیدا کرد.

عکس سیاوش قمیشی

 

سیاوش قمیشی 12سال داشت که هرروز از مسیر مدرسه تا خانه از جلوی یک مغازه کفش فروشی رد میشد که در ویترینش یک گیتار برای تزئین دکور آویزان کرده بود. آن گیتار توجه سیاوش رابه خود تا جایی جلب کرد که یک روز او با پدرش راجع به خرید آن گیتار صحبت کرد اما پدر با این موضوع مخالفت کرد. چندی بعد به مناسبت روز تولد سیاوش، پدر از سر تصمیم خود بازگشت و همان گیتار را برای سیاوش خرید.

سیاوش قمیشی و عارف

 

سیاوش قمیشی مدتی با همان گیتار ناکوک به صورت غیر حرفه‌اي می‌نواخت تا این‌که روزی دریک کاباره که ویگن میخواند شرکت کرد.به گزارش پارس ناز زمانی که ویگن آنتراکتی در بین اجرای خود داده بود، سیاوش قمیشی فرصت را غنیمت شمرد و نزد او رفت و نحوه کوک گیتار را از او پرسید. ویگن او رابه پشت صحنه برد و کوک گیتار رابه‌او یاد داد. بعد ازآن روز سیاوش قمیشی مدت‌ها آهنگ‌هاي ویگن را گوش می کرد، می خواند و می‌نواخت.

سیاوش قمیشی و شادمهر عقیلی

 

سیاوش قمیشی 13ساله بود که خواننده‌اي به نام ضیا به او پیشنهاد داد تا بعنوان نوازنده گیتار با او که او هم گیتار می‌زد، همکاری کند. اینبار هم پدر با سیاوش مخالفت کرد.

 

بعد ها سیاوش از ضیا شعری گرفت و آهنگی رابه صورت زمزمه روی آن گذاشت و ضیا هم ازآن استقبال کرد. سپس ضیا آن را در رادیو اجرا کرد و آهنگ مشهور شد؛ بنابر این سیاوش اولین آهنگ خودرا با نام اي قایقران برای ضیاء خواننده مشهور آن سالها ساخت.

 

تحصیلات سیاوش قمیشی

در تابستان سال 1338 شمسی برادر بزرگ‌تر سیاوش قمیشی که از لندن به تهران آمده بود، هنگام بازگشت، سیاوش را نیز با خود به لندن برد. سیاوش که 14 ساله بود به لندن نزد خواهر و برادرش رفت ودر آنجا تحصیل کرد. سیاوش قمیشی سرانجام موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts واقع در شهر لندن شد.

« اي قایقران » اولین آهنگ ساخته شده توسط سیاوش قمیشی است

 

سیاوش قمیشی در 25سالگی درسال 1349 به ایران بازگشت. در ایران، او بعنوان آهنگساز برای رادیو کار کرد و هم چون سال‌هاي گذشته اقامتش در لندن، در گروه‌هاي مختلفی از جمله The Rebels و Black cats فعالیت کرد. سیاوش قمیشی سرانجام درسال ۱۳۵۷ و پس از انقلاب به همراه تعداد زیادی از هنرمندان ایران را ترک کرد.

او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، درسال ۱۹۷۹ به شهر لس آنجلس کشور آمریکا رفت و تا کنون دراین شهر اقامت دارد.

 

وجه تمایز آثار سیاوش قمیشی

اگر 4 رکن اساسی آهنگ «Melody»، شعر، «Lyric» تنظیم «Compose» و صدای خواننده«Vocal» را در ساخت و اجرای یک ترانه بعنوان وجوه اصلی ترانه درنظر بگیریم، سیاوش قمیشی تنها هنرمندی ست که هر4 وجه ترانه اش با دیگر فعالان موسیقی پاپ«Popular» ایران متفاوت است. اولین وجه و شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

ملودی هایي بسیار متاثر از موسیقی کلاسیک «اصیل» ایران ودر عین حال مبتنی بر آکوردهای غیرمعمول و کاملا غیر ایرانی که ترکیبی عجیب و درخشان را از موسیقی ایرانی وغربی در قالب ترانه هاي پاپ «Popular» به وجود آورده است و هم چون مهری برجسته، برداشت ناب سیاوش قمیشی را از هنر ایرانی با اشرافی جامع بر انواع موسیقی غیرایرانی به نمایش میگذارد.

عکس سیاوش قمیشی

 

در بیشتر آهنگهای ساخته سیاوش قمیشی رگه هایي روشن و قوی ازموسیقی ایرانی را میتوان یافت که اگرچه روایت جز بجز موسیقی ردیفی ایران نیستند اما به خوبی حس ایرانی بودن را حتی در ذهن شنوندۀ غیر حرفه اي متبادر میکنند واین هنر سیاوش قمیشی است که با گریز آگاهانه از تکرار سنتی و نخ نما, ملودی هاي ظریف ایرانی راهمچون تارهای طلا بر پیکرۀ ترانه اش می بافد.

سیاوش قمیشی و آرش

 

با کمی دقت در آلبوم هاي سیاوش قمیشی میتوان تعداد زیادی از برداشت هاي آزاد او را از موسیقی کلاسیک ایران به وضوح مشاهده کرد. در واقع سیاوش قمیشی و هم نسلان موفقش آموزش موسیقی را از کودکی بطور خودآگاه یا ناخودآگاه با موسیقی ناب ایرانی شروع کردند.

 

شنیدن روزمرۀ اجراهای بسیار موثق و اصیل از بزرگان موسیقی ایران در سال‌های 1320 و 1330 از رادیو تهران تجربه اي تکرار نشدنی برای هم نسلان سیاوش قمیشی بعنوان کودکان آن روزگار و بزرگان آینده موسیقی نوین ایران بود که به مرور پس از آشنایی با حوزه هاي دیگر، موسیقی عملی را از طریق مراجع و منابع کاملأ جدا آموزش دیده و تجربه می‌کردند.

مهمترین ویژگی ترانه هاي سیاوش قمیشی، سادگی و روانی کلام آنهاست

 

سیاوش قمیشی خود سال های 1970 را در انگلستان «مهد موسیقی راک» گذرانده و آموزش موسیقی دیده است.سایت پارس ناز موسیقی گروههای بزرگ غربی و شرایط زمانی مکانی فعالیت انها را از نزدیک درک و لمس کرده وآثارشان را عملا مشق و اجرا نموده است. این آمیختگی عملی سیاوش قمیشی باموسیقی روز دنیا درکنار ذهنیت و ناخودآگاه انباشته از ملودی هاي موسیقی ایران، زمانی که منشا خلق هنری قرار گرفتند ترکیبی نو و بدیع از ملودی و هارمونی را پدیدآوردند.

از این روست که موسیقی سیاوش قمیشی را یکی ازبهترین نمونه هاي هنر هم نسلانش می‌دانیم. او بابرداشت ویژه اش از انواع موسیقی وبا توجه کامل به آهنگ روز دنیا به ویژه در حیطۀ پروگرسیو تنظیم, صداسازی و میکسبه مرز نوآوری و خلاقیتی کامل رسیده ودر بیان خود قوام ودوام یافته است.

عکسهای سیاوش قمیشی

 

همکاری باتنظیم کنندگانی آگاه و خوش ذوق «که بعضا با وجودی که ایرانی نیستند، توانسته اند باموسیقی ایرانی ارتباط برقرار کنند» و نکته سنجی شخص سیاوش قمیشی در استفادۀ آگاهانه و هوشمند از صداسازی هاي الکترونیک و ساوند افکت هاي عجیب و بجا در تنظیم قطعاتش، به موسیقی سیاوش تنوعی خاص و رنگارنگی منحصر به فردی بخشیده است که موزیکالیتۀ ترانه هاي او رابه گونه اي بهتر و جذابتر نمایان میکند.

سیاوش قمیشی و همسرش

 

از لحاظ شعری, ترانه هایي که سیاوش قمیشی برای کار انتخاب میکند چند ویژگی اساسی دارند که مهم‌ترین آن ها سادگی و روانی کلام و دوری از پیچیدگی هاي معما گونۀ شعری است. سیاوش قمیشی از دیرباز علاقه اي به استفاده از کلام روشنفکر مابانه و غیر مردمی نداشته است و با انتخابی آگاه، به دام ابتذال ناشی از ساده پسندی و بی هویتی هم نیفتاده است.

فضای ترانه هاي سیاوش قمیشی فضایی روشن و امیدبخش است، به دور از سایه هاي خاکستری و سیاه رایج در ترانۀ نوین ایران. اعتراض موجود در ترانه هاي انتخابی سیاوش قمیشی هم نوع با موسیقی اي, اعتراضی سیاه و خمود نیست و از تلخی و شیرینی توأم برخوردار است.

جالب این‌که متقابلا در کارنامه ي هنری سیاوش به هیچ رو با ترانه هاي بی معنی و سبک سرانه هم مواجه نمی‌شویم. شادترین ترانه هاي سیاوش قمیشی, نه درکلام و نه در موسیقی به مرز انحطاط و ابتذال نزدیک نمی‌شوند وشعر وموسیقی ترانه هاي شاد او هم ا ز حدود تشخص, حجب و آبرومندی ماخوذ به حیا بیرون نمیروند.

موسیقی و صدای سیاوش قمیشی هم چون زندگی اش ساده، روان و بی پیرایه است

 

مضامین ترانه هاي سیاوش قمیشی عموما مضامین و موضوعات عاطفی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی اند و « عشق, زندگی و حرکت » دراین میان نقش محوری و کلیدی دارند و داستان هر ترانه هم غالبا با پایانی روشن و امیدبخش همراه است. سیاوش قمیشی در شناخت و کشف ملودی پنهان در شعر استعدادی خداداد دارد و با قوۀ درک ریتم بسیارخوب، ضرب آهنگ مناسب شعر و ملودی را برای کارش می‌یابد.

جدید ترین عکسهای سیاوش قمیشی

 

سیاوش قمیشی در اجرای ترانه هایش صاحب سبکی مشخص است. آشنایی عمیق با ملودی و تنظیم ترانه اي که آهنگ آن را بر مبنای توان حنجره و نقاط ضعف و قوت صدای خود ساخته و ویژی هاي خاص صدایش اعم از تونالیته و موزیکالیته یصدا, نتیجه ي خوانندگی اش را بسیار درخشان و پر ثمر کرده است. صدای مجروح و خش دار سیاوش قمیشی , آمیخته با تحریرها و غلت ظریف آواز ایرانی جملات آهنگین رابا صمیمیت و احساسی ژرف و بی غش می خواند.

گویی شعر و آهنگ تنیده بر هم, از جان خواننده بر می‌آیند و بردل شنونده می‌نشینند. به جرات میتوان گفت هیچ آهنگسازی در موسیقی ترانه ي نوین ایران، در طی سی سال گذشته همانند سیاوش قمیشی حرکتی رو به جلو و کمال طلب با حفظ وافزایش روز افزون تعداد مخاطبان نداشته است.

ترانه هاي سیاوش قمیشی «ترانه به معنای جمع آهنگ و شعر و صدا» مخاطب عام دارد و این عمومیت به ویژه در بین جوانان دیده میشود. شاید سیاوش قمیشی، تنها آهنگساز خواننده اي ست که هر چه بیشتر کار میکند مخاطبان و علاقمندان جوان تری پیدا میکند و به زبان موسیقی به جوانان, زندگی, عشق ونشاط میبخشد، هم چون دوستی همسن در خلوتشان میخواند و مانند پدری مهربان سنگ صبور درد هاي جوانی شان می شود.

همه ی ما نسل بعد از انقلاب در داخل و خارج کشور با صدای سیاوش قمیشی زندگی کرده ایم، عاشق شده ایم، گریسته ایم، خندیده ایم و نفس کشیده ایم. با او بوده ایم و او با ما بوده است.

 

موسیقی و صدای سیاوش قمیشی هم چون زندگی اش ساده، روان و بی پیرایه است و به سادگی در ضمیر پاک جوانان می‌نشیند و شاید از این روست که جوانان بسیار دوستش می دارند چرا که جوانی مظهر سادگی و یکرنگی ست.

بیوگرافی کامل سیاوش قمیشی + تمام حواشی زندگی او و همسرش

 

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد 1324 در دزفول؛ خواننده است.فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts لندن می باشد، حالا در کنار آهنگسازی از خوانندگان صاحب سبک می باشد.

در یک خانوه 6 نفره با دو برادر بزرگتر از خود بنام های سیروس و سیامک و یک خواهر بنام سیمین در دزفول متولد شد و در 9 ماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کردند.

سیاوش قمیشی در 29 سالگی با دختری بنام لیلا وصال ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک فرزند بنام علیرضا می باشد که مدتی در شیراز زندگی می کرد آقای قمیشی بعد از طلاق خود 5 بار دیگر ازدواج کرد که همگی به جدایی ختم شدند او در سال های اخیر با دختری بنام نازنین مرعشی نامزد کرده بود.

این خواننده که کم طرفدار ندارد روابط خوبی با پسرش که ترانه سرا و خواننده نیز شده ندارد، او می گوید با هم در تماس نیستیم چون زندگی اش مورد تایید من نیست.

علاقه اش به موسیقی از 6 سالگی زمانی که برادرش آکاردئون و مادرش پیانو یاد میگرفت شروع شد تا اینکه در 11 سالگی با کادوی گیتار پدر مسیر زندگی اش تغییر یافت او با همان گیتار ناکوک شروع به یادگیری کرد و در نهایت در یکی از اجراهای ویگن در پشت صحنه از او کوک کردن گیتار را یاد گرفت.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

در 13 – 14 سالگی بود که توسط یک گیتاریست و خواننده بنام ضیا برای همکاری دعوت شد اما با مخالفت پدرش نتوانست جدی با او کار کند در نهایت با گرفتن شعری از این خواننده شروع به آهنگسازی کرد و بعد از استقبال ضیا، این آهنگ توسط وی برای رادیو به نام ای قایقران خوانده شد.

در سال 1338 وقتی 14 ساله بود به همراه برادرش نزد خواهرشان در لندن رفتند و آنجا ادامه تحصیل داد و در گروه های مختلفی با نوازندگی خرج زندگی و تحصیل اش را در آورد. در نهایت بعد از 11 سال وقتی 25 ساله بود در سال 1349 به ایران بازگشت.

بعد از بازگشت بعنوان خواننده و نوازنده به زبان انگلیسی شروع کرد تا کم کم به زبان فارسی نیز فعالیت های انجام داد، سپس آشنایی اش با عارف و ایرج جنتی عطایی کار آهنگسازی رو بصورت حرفه ای برای خواننده ها شروع کرد. سال 1353 در 29 سالگی آلبومش را منتشر کرد و با ترانه فرنگیس سر زبان ها افتاد

بعد از سال 57 از ایران خارج شد او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، در سال 1358 به شهر لس آنجلس آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت داشته است.

جورج مايکل ترانه سرا و آهنگساز انگلیسی را دوست دارم، مدتی هم به موسیقی عربی علاقمند شدم و موسیقی ترنس هم، همیشه مورد توجهم بود.

به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان : گویا، محمود احمدی نژاد مشخصا هوادار سیاوش قمیشی بوده و حتی در یکی از سفرها به نیویورک قصد داشت او را در هواپیمای خود به ایران برگرداند که این کار نشد .

آدم عصبی هستی

عصبی هستم اما برای خودم. با اطرافيانم آرام هستم.

صحبت های اطرافیان در موردت اهمیت دارد؟

به هيچ وجه.

در جامعه هنری دوستی داری؟

دوست دارم ولی رفيق ندارم، می دونی معاشرتی با کسی ندارم.

ازدواج

پنج بار ازدواج کردم … يک پسر دارم به نام عليرضا که در شيراز زندگی می کند که با هم در تماس نيستيم چون زندگيش مورد تأييد من نيست.

شایعه است پسرت خواننده است؟

منم شنيدم … ولی گوشه و کنار می خونه … نه به صورت حرفه ای … ، نظر من اينست که انسانهايی بايد بچه به دنيا بياورند که مطمئن باشند که می توانند مسئوليتش را از هر جهت برای مدت طولانی تقبل کنند.

زن در زندگی تو چه نقشی دارد؟
بسيار زياد … همه جور زن … همسر آدم … همکار زن … دوست … حتی مادر …

الان زنی در زندگی تو هست

بله! به نام نازنين مرعشی که 4 سال است با هم هستيم و بسيار هم از زندگيم راضی هستم.

خوانندگی تا کی ؟

نمی دونم.
لذت در زندگی در چیه ؟

وقتی شعری که دوست دارم به دستم می رسه و ملودی قشنگی را روش می ذارم و کار خوب داره می شه لذت می برم.

خواننده و موسیقی مورد علاقه ات

جرج مايکل ، چون همه کارهاشو خودش می کند. به تازگی هم به موسيقی عربی علاقمند شدم و به نظرم خيلی خوب کار می کنند. موسيقی ترنس هم که هميشه مورد علاقه ام بوده.

فاصله سنی بین تو و همسرت اذیتت نمی کنه؟

نه. به هيچ وجه، مثل ارتباطم با جوانهای ديگر است …

بهترین خصیصه سیاوش
صداقتم يا روحياتم …
برای چی دلتنگی می کنی؟

شمال، سياه بيشه، رامسر، شاه عبدالعظيم، اهواز، آبادان …
چه آرزویی داری؟

ياد گرفتم که توقعم از زندگی کم باشه. الان همه چيز خوبه و خوشبختم.
سخن آخر

هميشه برقرار و سالم و سرحال و اميدوار باشيد و بگذاريد که غم نااميدتون نکند، زندگی در حال تغيير است پس هميشه اميد هست.

  بیوگرافی سعید آقایی بازیکن فوتبالیست پرسپولیس و همسرش با عکس و ناگفته های از زندگی و فوتبال او را می خوانید   بیوگرافی سعید آقایی     سعید آقایی متولد 20 بهمن 1373 در تبریز ، بازیکن 184 سانتی متری پرسپولیس است   در پست دفاع چپ بازی می کند و از فوتبالیست های […]

 

بیوگرافی سیاوش قمیشی و همسرش لیلا وصال و نازنین مرعشی با عکس های بیوگرافی سیاوش قمیشی و عکس همسر او را در سایت فتوکده می خوانید

 

بیوگرافی سیاوش قمیشی

 

 

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد 1324 در دزفول؛ خواننده است

 

فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts لندن می باشد، حالا در کنار آهنگسازی از خوانندگان صاحب سبک می باشد

 

 

در یک خانوه 6 نفره با دو برادر بزرگتر از خود بنام های سیروس و سیامک و یک خواهر بنام سیمین در دزفول متولد شد و در 9 ماهگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کردند

 

 

علاقه اش به موسیقی از 6 سالگی زمانی که برادرش آکاردئون و مادرش پیانو یاد میگرفت شروع شد تا اینکه در 11 سالگی با کادوی گیتار پدر مسیر زندگی اش تغییر یافت

 

او با همان گیتار ناکوک شروع به یادگیری کرد و در نهایت در یکی از اجراهای ویگن در پشت صحنه از او کوک کردن گیتار را یاد گرفت

 

 

در 13 – 14 سالگی بود که توسط یک گیتاریست و خواننده بنام ضیا برای همکاری دعوت شد اما با مخالفت پدرش نتوانست جدی با او کار کند

 

در نهایت با گرفتن شعری از این خواننده شروع به آهنگسازی کرد و بعد از استقبال ضیا، این آهنگ توسط وی برای رادیو به نام ای قایقران خوانده شد

 

 

 

در سال 1338 وقتی 14 ساله بود به همراه برادرش نزد خواهرشان در لندن رفتند و آنجا ادامه تحصیل داد و در گروه های مختلفی با نوازندگی خرج زندگی و تحصیل اش را در آورد

 

در نهایت بعد از 11 سالگی وقتی 25 ساله بود در سال 1349 به ایران بازگشت

 

 

بعد از بازگشت بعنوان خواننده و نوازنده به زبان انگلیسی شروع کرد

 

تا کم کم به زبان فارسی نیز فعالیت های انجام داد، سپس آشنایی اش با عارف و ایرج جنتی عطایی کار آهنگسازی رو بصورت حرفه ای برای خواننده ها شروع کرد

 

سال 1353 در 29 سالگی آلبومش را منتشر کرد و با ترانه فرنگیس سر زبان ها افتاد

 

 

بیوگرافی سیاوش قمیشی

بعد از سال 57 از ایران خارج شد او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، در سال 1358 به شهر لس آنجلس آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت داشته است

 

 

 

سیاوش قمیشی در 29 سالگی با دختری بنام لیلا وصال ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک فرزند بنام علیرضا می باشد که مدتی در شیراز زندگی می کرد

 

آقای قمیشی بعد از طلاق خود 5 بار دیگر ازدواج کرد که همگی به جدایی ختم شدند او در سال های اخیر با دختری بنام نازنین مرعشی نامزد کرده بود

 

 

این خواننده که کم طرفدار ندارد روابط خوبی با پسرش که ترانه سرا و خوننده نیز شده ندارد، او می گوید با هم در تماس نیستیم چون زندگی اش مورد تایید من نیست

 

 

 

جورج مايکل ترانه سرا و آهنگساز انگلیسی را دوست دارم، مدتی هم به موسیقی عربی علاقمند شدم و موسیقی ترنس هم، همیشه مورد توجهم بود

 

 

به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان :

 

گویا، محمود احمدی نژاد مشخصا هوادار سیاوش قمیشی بوده و حتی در یکی از سفرها به نیویورک قصد داشت او را در هواپیمای خود به ایران برگرداند که این کار نشد 

 

بیوگرافی سیاوش قمیشی و همسرش | سایت فتوکده

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


هرگونه نشر، بازنشر و باز تولید تمام یا بخشی از محتوای سایت فتوکده برای (خبرگزاری ها) بدون اجازه کتبی ممنوع است

سیاوش قمیشی نخستین هنرمند ایرانی است که توانسته برای یک موزیک، هر چهار بخش اصلی ان یعنی ترانه،موزیک،تنظیم و خوانندگی را خود به تنهایی انجام دهد !

بیوگرافی سیاوش قمیشی

 

منم و شاخه غمی که تو دلم جوونه کرده
من و یادِ خوبیِ تو که دلو دیوونه کرده

من و رنگِ مخمل شب، من و برقِ صد ستاره
که تو عمقِ تیرگی ها باز تو رو یادم میاره

نباشی تو خاطر من مثلِ اینکه زندگی نیست
مثلِ اینکه رنگِ دریا آبیِ همیشگی نیست

یادِ من اگر چه نیستی، تو رو با خودم می دونم
چشم به راهِ مهربونیت تا تهِ دنیا می مونم

روی شیشه می‌نویسم دیگه به امیدِ دیدار
موندنی ترین مسافر تا ابد خداحافظ

 

سیاوش قمیشی از آن آدم های معروفی است که دشمن ندارد! البته شاید شهرام شب پره از او بد بگوید اما جدا مگر می‌شود موزیک های این خواننده کهنه کار را گوش داد و عاشق شان نشد؟

 

او در حقیقت آهنگساز، شاعر، تنظیم کننده و خواننده ای ست که در میان عموم به عنوان خواننده و برای خواص به عنوان آهنگساز و خواننده، اعتباری ویژه و متفاوت دارد. نخستین وجه و شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است.

 

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد ماه ؛ سال 1324 در دزفول خوزستان، آهنگساز و خواننده سرشناس ایرانی مقیم لس آنجلس است.سیاوش قمیشی تاکنون 18 آلبوم موسیقی و 15 تک موزیک منتشر کرده‌است.

 

سیاوش قمیشی نخستین هنرمند ایرانی است که توانسته است هر چهار رکن ترانه، موزیک، تنظیم و خوانندگی یک موزیک را خود به تنهایی انجام بدهد. او به عنوان پایه گذار سبک موسیقی ترنس در ایران شناخته میشود. تنها فرزند او علیرضا قمیشی خواننده مقیم ایران هست.

سیاوش قمیشی کوچک‌ترین فرزند خانواده خویش است و دو برادر به نام‌های سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد. سیاوش قمیشی در سن 9 ماهگی به همراه خانواده از دزفول به تهران مهاجرت کرد. سیاوش شش سال داشت که یکی از برادرانش آکاردئون می‌آموخت و مادرش پیانو را زیر نظر یک معلم روس به نام الگا می‌آموخت. او از شنیدن صدای نواختن آنها لذت بسیاری می‌برد.

وی در حالیکه کودک بود و پایش به پدال‌های پیانو نمی‌رسید به پشت ساز مادرش «پیانو» می‌نشست و با پدال‌های ان بازی میکرد. به گزارش تالاب همین بازی‌ها به همراه صداهائی که از این ساز خارج می ‌شد به او احساس خوبی می‌داد و رفته رفته سیاوش قمیشی به موسیقی علاقه‌ای ویژه پیدا کرد.

عکس سیاوش قمیشی

 

سیاوش قمیشی 12سال داشت که هر روز از مسیر مدرسه تا خانه از جلوی یک مغازه کفش فروشی رد می‌شد که در ویترینش یک گیتار برای تزئین دکور آویزان کرده بود. ان گیتار توجه سیاوش را به خود تا جایی جلب کرد که یک روز او با پدرش راجع به خرید ان گیتار صحبت کرد اما پدر با این موضوع مخالفت کرد. چندی بعد به مناسبت روز تولد سیاوش، پدر از سر تصمیم خود بازگشت و همان گیتار را برای سیاوش خرید.

سیاوش قمیشی و عارف

 

سیاوش قمیشی مدتی با همان گیتار ناکوک به صورت غیر حرفه‌ای می‌نواخت تا اینکه روزی در یک کاباره که ویگن میخواند شرکت کرد.به گزارش تالاب زمانی که ویگن آنتراکتی در میان اجرای خود داده بود، سیاوش قمیشی فرصت را غنیمت شمرد و نزد او رفت و نحوه کوک گیتار را از او پرسید. ویگن او را به پشت صحنه برد و کوک گیتار را به‌او یاد داد. بعد از آن روز سیاوش قمیشی مدت‌ها موزیک‌های ویگن را گوش می‌کرد، میخواند و می‌نواخت.

سیاوش قمیشی و شادمهر عقیلی

 

سیاوش قمیشی 13ساله بود که خواننده‌ای به نام ضیا به او پیشنهاد داد تا به عنوان نوازنده گیتار با او که او هم گیتار می‌زد، همکاری کند. این بار هم پدر با سیاوش مخالفت کرد.

 

بعدها سیاوش از ضیا شعری گرفت و آهنگی را به صورت زمزمه روی ان گذاشت و ضیا هم از آن استقبال کرد. سپس ضیا ان را در رادیو اجرا کرد و موزیک معروف شد؛ بنابراین سیاوش نخستین موزیک خود را با نام ای قایقران برای ضیاء خواننده معروف ان سال ها ساخت.

 

نگاهی می کنی ما رو
مگه عاشق ندیدی تو؟!
یا شاید دیدی و
رسواترین عاشق ندیدی تو!
یا ما مجنونیم و
خونه خرابی عالمی داره
یا عشقت مونده و
دست از سرِ ما بر نمیداره
خداییش فرقی هم انگار نداره
یا اگه داره
دلِ رسوای ما بند کرده و
بازم گرفتاره!
الهی دل خوشی باشه پناهت
گُلای رازقی تن پوشِ راهت
الهی خوش خبر باشه قناری
بخونه تا خروس خون چشم به راهت
صفای دیدنت ای قصه ی نور
منو با خود ببر تا آخرِ دور
گُلای پیرهنت یاس و اقاقی
بمونم منتظر تا قصه باقی…

بیوگرافی سیاوش قمیشی

 

در تابستان سال 1338 شمسی برادر بزرگ تر سیاوش قمیشی که از لندن به تهران آمده بود، هنگام بازگشت، سیاوش را نیز با خود به لندن برد. سیاوش که 14 ساله بود به لندن نزد خواهر و برادرش رفت و در آنجا تحصیل کرد. سیاوش قمیشی سرانجام موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts واقع در شهر لندن شد.

« ای قایقران » نخستین موزیک ساخته شده توسط سیاوش قمیشی است

 

سیاوش قمیشی در 25سالگی درسال 1349 به ایران بازگشت. در ایران، او به عنوان آهنگساز برای رادیو کار کرد و همچون سال‌های گذشته اقامتش در لندن، در گروه‌های مختلفی از جمله The Rebels و Black cats فعالیت کرد. سیاوش قمیشی سرانجام درسال ۱۳۵۷ و پس از انقلاب به همراه بسیاری از هنرمندان ایران را ترک کرد.

او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، درسال ۱۹۷۹ به شهر لس آنجلس کشور کشور آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت دارد.

 

وجه تمایز آثار سیاوش قمیشی

اگر 4 رکن اساسی موزیک «Melody»؛ شعر، «Lyric» تنظیم «Compose» و صدای خواننده«Vocal» را در ساخت و اجرای یک ترانه به عنوان وجوه اصلی ترانه در نظر بگیریم، سیاوش قمیشی تنها هنرمندی ست که هر4 وجه ترانه اش با دیگر فعالان موسیقی پاپ«Popular» ایران متفاوت است. نخستین وجه و شاید مهمترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است.

ملودی هایی بسیار متاثر از موسیقی کلاسیک «اصیل» ایران و در عین حال مبتنی بر آکوردهای غیر معمول و کاملا غیر ایرانی که ترکیبی عجیب و درخشان را از موسیقی ایرانی وغربی در قالب ترانه های پاپ «Popular» به وجود آورده است و همچون مهری برجسته، برداشت ناب سیاوش قمیشی را از هنر ایرانی با اشرافی جامع بر انواع موسیقی غیرایرانی به نمایش می‌گذارد.

عکس سیاوش قمیشی

 

در بیشتر آهنگهای ساخته سیاوش قمیشی رگه هایی روشن و قوی ازموسیقی ایرانی را می توان یافت که اگر چه روایت جز به جز موسیقی ردیفی ایران نیستند اما به خوبی حس ایرانی بودن را حتی در ذهن شنوندۀ غیر حرفه ای متبادر می کنند واین هنر سیاوش قمیشی است که با گریز آگاهانه از تکرار سنتی و نخ نما, ملودی های ظریف ایرانی راهمچون تارهای طلا بر پیکرۀ ترانه اش می بافد.

 

همیشه آخرِ قصه یکی راهی شده رفته
یکی مبهوتِ و یادِ روزای رفته می افته
نه اون که میره می خواد و نه اینکه مونده می خنده
شاید اینجوری قسمت بود، چی میشه بی تو آینده؟!
چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه ش یه دنیا بود؟!
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکرِ فردا بود
تمومِ لحظه هام آهِ خیالِ با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پرپر شد
یه عمرِ با خودم تنهام، ولی سخت میشه عادت کرد
نمیشه رفته باشی تو، نمیشه اینو باور کرد
خیابونای تاریک و یه از خود بی خودِ شبگرد
یه مشت رویای توخالی، همه دلتنگتن برگرد
چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه ش یه دنیا بود؟!
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکرِ فردا بود
تمومِ لحظه هام آهِ خیالِ با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پرپر شد

 

با کمی دقت در آلبوم های سیاوش قمیشی می توان بسیاری از برداشت های آزاد وی را از موسیقی کلاسیک ایران به وضوح مشاهده کرد. در واقع سیاوش قمیشی و هم نسلان موفقش آموزش موسیقی را از کودکی به طور خودآگاه یا ناخودآگاه با موسیقی ناب ایرانی شروع کردند.

 

شنیدن روزمرۀ اجراهای بسیار موثق و اصیل از بزرگان موسیقی ایران درسال‌های‌ 1320 و 1330 از رادیو تهران تجربه ای تکرار نشدنی برای هم نسلان سیاوش قمیشی به عنوان کودکان ان روزگار و بزرگان آینده موسیقی نوین ایران بود که به مرور پس از آشنایی با حوزه های دیگر، موسیقی عملی را از طریق مراجع و منابع کاملأ جدا آموزش دیده و تجربه میکردند.

 

مهمترین ویژگی ترانه های سیاوش قمیشی، سادگی و روانی کلام آنهاست

 

سیاوش قمیشی خود سال های‌ 1970 را در انگلستان «مهد موسیقی راک» گذرانده و آموزش موسیقی دیده است.سایت تالاب موسیقی گروههای بزرگ غربی و شرایط زمانی مکانی فعالیت آنها را از نزدیک درک و لمس کرده وآثارشان را عملا مشق و اجرا نموده است. این آمیختگی عملی سیاوش قمیشی باموسیقی روز دنیا در کنار ذهنیت و ناخودآگاه انباشته از ملودی های موسیقی ایران، زمانی که منشا خلق هنری قرار گرفتند ترکیبی نو و بدیع از ملودی و هارمونی را پدیدآوردند.

از این روست که موسیقی سیاوش قمیشی را یکی ازبهترین نمونه های هنر هم نسلانش می دانیم. او بابرداشت ویژه اش از انواع موسیقی وبا توجه کامل به موزیک روز دنیا به ویژه در حیطۀ پروگرسیو تنظیم, صداسازی و میکسبه مرز نوآوری و خلاقیتی کامل رسیده و در بیان خود قوام ودوام یافته است.

 

همکاری باتنظیم کنندگانی آگاه و خوش ذوق «که بعضا با وجودی که ایرانی نیستند، توانسته اند باموسیقی ایرانی ارتباط برقرار کنند» و نکته سنجی شخص سیاوش قمیشی در استفادۀ آگاهانه و هوشمند از صداسازی های الکترونیک و ساوند افکت های عجیب و بجا در تنظیم قطعاتش، به موسیقی سیاوش تنوعی خاص و رنگارنگی منحصر به فردی بخشیده است که موزیکالیتۀ ترانه های او را به گونه ای بهتر و جذاب تر نمایان می‌کند.

سیاوش قمیشی و همسرش

 

از لحاظ شعری, ترانه هایی که سیاوش قمیشی برای کار انتخاب می کند چند ویژگی اساسی دارند که مهمترین ان ها سادگی و روانی کلام و دوری از پیچیدگی های معما گونۀ شعری است. سیاوش قمیشی از دیرباز علاقه ای به استفاده از کلام روشنفکر مابانه و غیر مردمی نداشته است و با انتخابی آگاه، به دام ابتذال ناشی از ساده پسندی و بی هویتی هم نیفتاده است.

فضای ترانه های سیاوش قمیشی فضایی روشن و امید بخش است، به دور از سایه های خاکستری و سیاه رایج در ترانۀ نوین ایران. اعتراض موجود در ترانه های انتخابی سیاوش قمیشی هم نوع با موسیقی ای, اعتراضی سیاه و خمود نیست و از تلخی و شیرینی توأم برخوردار است.

جالب اینکه متقابلا در کارنامه ی هنری سیاوش به هیچ رو با ترانه های بی معنی و سبک سرانه هم مواجه نمیشویم. شادترین ترانه های سیاوش قمیشی, نه درکلام و نه در موسیقی به مرز انحطاط و ابتذال نزدیک نمی شوند وشعر وموسیقی ترانه های شاد او هم ا ز حدود تشخص, حجب و آبرومندی ماخوذ به حیا بیرون نمی‌روند.

موسیقی و صدای سیاوش قمیشی همچون زندگی اش ساده، روان و بی پیرایه است.

 

مضامین ترانه های سیاوش قمیشی عموما مضامین و موضوعات عاطفی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی اند و « عشق, زندگی و حرکت » در این میان نقش محوری و کلیدی دارند و داستان هر ترانه هم غالبا با پایانی روشن و امید بخش همراه است. سیاوش قمیشی در شناخت و کشف ملودی پنهان در شعر استعدادی خداداد دارد و با قوۀ درک ریتم بسیارخوب، ضرب موزیک مناسب شعر و ملودی را برای کارش مییابد.

 

سیاوش قمیشی در اجرای ترانه هایش صاحب سبکی مشخص است. آشنایی عمیق با ملودی و تنظیم ترانه ای که موزیک ان را بر مبنای توان حنجره و نقاط ضعف و قوت صدای خود ساخته و ویژی های خاص صدایش اعم از تونالیته و موزیکالیته یصدا, نتیجه ی خوانندگی اش را بسیار درخشان و پر ثمر کرده است. صدای زخمی و خش دار سیاوش قمیشی , آمیخته با تحریرها و غلت ظریف آواز ایرانی جملات آهنگین را با صمیمیت و احساسی ژرف و بی غش می‌خواند.

گویی شعر و موزیک تنیده بر هم, از جان خواننده بر می آیند و بردل شنونده می نشینند. به جرات می توان گفت هیچ آهنگسازی در موسیقی ترانه ی نوین ایران، در طی سی سال گذشته همانند سیاوش قمیشی حرکتی رو به جلو و کمال طلب با حفظ وافزایش روز افزون تعداد مخاطبان نداشته است.

 

ترانه های سیاوش قمیشی «ترانه به معنای جمع موزیک و شعر و صدا» مخاطب عام دارد و این عمومیت به ویژه در میان جوانان دیده میشود. شاید سیاوش قمیشی، تنها آهنگساز خواننده ای ست که هر چه بیشتر کار می‌کند مخاطبان و علاقمندان جوان تری پیدا می کند و به زبان موسیقی به جوانان, زندگی, عشق ونشاط میبخشد، همچون دوستی همسن در خلوتشان میخواند و مانند پدری مهربان سنگ صبور درد های جوانی شان میشود.

 

همه ی ی ما نسل بعد از انقلاب در داخل و خارج کشور با صدای سیاوش قمیشی زندگی کرده ایم، عاشق شده ایم، گریسته ایم، خندیده ایم و نفس کشیده ایم. با او بوده ایم و او با ما بوده است.

 

موسیقی و صدای سیاوش قمیشی همچون زندگی اش ساده، روان و بی پیرایه است و به سادگی در ضمیر پاک جوانان می نشیند و شاید از این روست که جوانان بسیار دوستش می دارند چرا که جوانی مظهر سادگی و یکرنگی ست.

 

روزانه – مجله اینترنتی روزانه

سیاوش قمیشی خواننده خوش صدای ایرانی و از پیشکسوتان موسیقی ایران است. تاکنون از این خواننده عزیز 18 آلبوم منتشر شده است که طرفداران بسیاری را پیدا کرده و افراد زیادی با آهنگهای وی خاطره دارند. در ادامه بیشتر درباره این هنرمند عزیز توضیح می دهیم.

سیاوش قمیشی خواننده ایرانی که متولد 1324/03/21 زاده دزفول (خوزستان) می باشد. 9 ماه بیشتر نداشت که به همراه خانواده از اهواز به تهران مهاجرت کردند.  اولین هنرمند ایرانی است که توانسته هر چهار رکن ترانه، آهنگ، تنظیم و خوانندگی یک آهنگ را خودش به تنهایی انجام دهد و از او به عنوان پدر سبک موسیقی ترنس در ایران یاد می کنند. سیاوش قمیشی طرفداران زیادی دارد که هواداران او به وی لقب مرد بارانی را داده اند.

تحصیلاتش مدرک کارشناسی ارشد در رشته موسیقی از دانشگاه لندن است. وی از 47 سالگی به طور رسمی خوانندگی را آغاز کرد.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

سیاوش در یک خانواده هنرمند بزرگ شد. سیاوش قمیشی کوچکترین فرزند خانوادهٔ خویش است و دو برادر به نام‌های سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد. سیاوش ۶ سال داشت که یکی از برادرانش آکاردئون می‌آموخت و مادرش پیانو را زیر نظر یک معلم روس به نام اُلگا می‌آموخت.

سیاوش قمیشی زمانی که برادرش و مادرش ساز می نواختند از شنیدن صدای نواختن آن‌ها لذت بسیاری می‌برد و در حالی که کودک بود و پایش به پدال‌های پیانو نمی‌رسید به پشت ساز مادرش (پیانو) می‌نشست و با پدال‌های آن بازی می‌کرد. همین بازی‌ها به همراه صداهائی که از این ساز خارج می‌شد به او احساس خوبی می‌داد و رفته رفته سیاوش به موسیقی علاقه‌ای ویژه پیدا کرد.

زمانی که مدرسه می رفت و 11 سال بیشتر نداشت، هنگام برگشت به خانه یک مغازه کفش فروشی سر راهش بود که در ویترینش یک گیتار را به عنوان دکوری گذاشته بود. سیاوش همیشه این گیتار را نگاه می کرد و خیلی علاقمند به نواختن گیتار بود اما پدرش مخالفت می کرد. تا اینکه یک روز، وقتی تولدش بود پدرش به عنوان هدیه تولد گیتار برایش گرفت. گیتارش کوک نبود اما می نواخت. گذشت تا اینکه روزی در یک کاباره که ویگن می خواند شرکت کرد. زمانی که ویگن آنتراکتی در میان اجرای خود داده بود، سیاوش فرصت را غنیمت شمرد و نزد او رفت و نحوه کوک گیتار را از او پرسید. ویگن او را به پشت صحنه برد و کوک گیتار را به‌او یاد داد. بعد از آن روز سیاوش مدت‌ها آهنگ‌های ویگن را گوش می‌کرد، می‌خواند و می‌نواخت.

فردی بنام ضیا (خواننده) باعث به شهرت رسیدن سیاوش شد ماجرایش به اینگونه بود که سیاوش 13 ساله و علاقمند به موسیقی که در آن سن کار نوازندگی گیتار را انجام می داد با فردی به نام ضیا آشنا شد و به عنوان نوازنده گیتار با وی همکاری کرد. باز هم با مخالفت های پدرش روبرو شد اما سیاوش مسیرش را ادامه داد. بعد از مدت زمانی سیاوش از ضیا شعری گرفت و آهنگی را به صورت زمزمه روی آن گذاشت و ضیا هم از آن استقبال کرد. سپس ضیا آن را در رادیو اجرا کرد و آهنگ معروف شد؛ بنابراین سیاوش اولین آهنگ خود را با نام «ای قایقران» برای ضیاء خوانندهٔ معروف آن سال‌ها ساخت.

در سال 1338 زمانی که برادر بزرگ سیاوش از لندن به تهران آمده بود سیاوش را با خودش به لندن برد. آن زمان سیاوش 14 سال بیشتر نداشت. وقتی که به همراه برادر به لندن رفت و نزد خواهر و برادرش زندگی کرد در همان جا نیز تحصیل خود را در رشته موسیقی ادامه داد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته آهنگسازی شد.

بیوگرافی الچین سانگو و همسرش + عکس های زیبا و در مورد زندگی…

حمید صفت ( بیوگرافی و آزادی از زندان حمید صفت )

او برای آنکه خرج تحصیل و زندگی خود را در آورد شب ها در کلاب ها خوانندگی و نوازندگی می کرد.

وقتی به همراه برادر به لندن رفت بعنوان خواننده و نوازنده آن هم با زبان انگلیسی شروع به کار کرد. اما طولی نکشید که به زبان فارسی هم فعالیت هایش را آغاز کرد.

کم کم با عارف و ایرج جنتی عطایی آشنا شد و از آن زمان بود که به صورت حرفه یا کار آهنگسازی را آغاز کرد. و در سال 1353 اولین آلبومش را منتشر کرد. ترانه فرنگیس اولین ترانه ای بود که نام سیاوش قمیسی را بر سر زبان ها انداخت.

سیاوش نقاشی و نویسندگی را دوست دارد اما هیچگاه فرصتی پیش نیامد تا در این دو زمینه فعالیت کند. جالب است که سیاوش غم را دوست دارد و دلیلش را عمق زیاد آن می داند. سگ ها و گربه ها را دوست دارد. همچنین گلدان هایی در خانه دارد که هر روز با علاقه به آنها رسیدگی می کند.

سیاوش قمیشی یک ازدواچ موفق داشت. حاصل ازدواجش با همسرش لیلا وصال یک فرزند پسر بنام علیرضا است. سیاوش بارها گفته است که علیرضا را به عنوان فرزندش قبول ندارد. علیرضا دور از خانواده در ایران به کار خوانندگی و آهنگسازی مشغول است.

 

همچنین بخوانید: بیوگرافی گوگوش ، بیوگرافی ابی ، بیوگرافی لیلا فروهر ، بیوگرافی سحر مقدس

پست قبلی

خواص روغن درخت چای؛ خواص درمانی و بی نظیر روغن درخت چای

پست بعدی

اسموتی لاغری؛ طرز تهیه انواع اسموتی لاغری، کاهش وزن سریع با اسموتی لاغری

بیوگرافی الچین سانگو و همسرش + عکس های زیبا و در مورد زندگی شخصی و هنری

حمید صفت ( بیوگرافی و آزادی از زندان حمید صفت )

بیوگرافی یکتا ناصر؛ عکس های یکتا ناصر و همسر منوچهر هادی و فرزندش

ابراهیم حامدی؛ بیوگرافی و عکس های ابی به همراه همسر و دخترانش

مطالب جدید

انشا زمستان + مجموعه مقاله تحقیق و انشا در مورد فصل زمستان

عکس نوشته دختر که داشته باشی + جملات زیبا دختر یعنی …

مدل رنگ موی پوست پیازی + فرمول و تصاویری از انواع این رنگ موی زیبا

بیوگرافی سیاوش قمیشی

بیوگرافی سنگین و شاخ + متن های زیبای بیو تیکه دار برای مخاطب خاص

متن حرف حساب + جملات حرف حساب فلسفی و با معانی زیبا

عکس پروفایل احساسی و عاشقانه + متن های پر احساس زیبا

تزیینات تولد پسرانه + تم های خاص تولد پسر با تصاویری از این تزیینات…

سوال جرات و حقیقت برای دختران و پسران + ایده عاشقانه و +18 برای طراحی…

متن روانشناسی کوتاه + جملات زیبا برای افزایش انگیزه و موفقیت زندگی

متن تبریک تولد آبان ماهی + عکس نوشته های تبریک تولد همسر متولد آبان

تم تولد دخترانه + 30 مدل از تزیینات و چیدمان برای جشن تولد دختر

عکس پروفایل خوشحالی و شادی + متن های شاد بودن و خوشحال بودن

اشعار نظامی گنجوی + مجموعه شعار عاشقانه و کوتاه زیبای از شاعر ایرانی…

مدل کاپشن چرمی مردانه + 30 مدل شیک پسرانه و مردانه کاپشن چرم

فرمول ترکیبی رنگ موی استخوانی + تصاویر مدل های رنگ موی شیک

شعر جشن الفبا + سرود کودکانه برای جشن الفبای دانش آموز دبستانی

متن زیبای روی کیک تولد + جملات احساسی و خاص برای نوشتن روی کیک

عکس نوشته دوری + متن و جملات غمگین در مورد دوری و فاصله

پیام تشکر بابت تبریک تولد + جملات دوستانه و عاشقانه برای جواب تبریک…

وبلاگ عاشقانه خاص با جملات احساسی + متن کوتاه عاشقانه برای مخاطب خاص

جملات شب بخیر بارانی + متن های عاشقانه برای شبت بخیر بارانی برای عشق و…

جملات عصبانیت و خشم + سخن بزرگان در مورد خشم و عصبانی شدن

پیام تسلیت + عکس نوشته های غمگین تسلیت فوت و درگذشت نزدیکان و عزیزان

متن تبریک خاله شدن + جملات کوتاه و بلند زیبا برای خاله شدن

تیپ کلاسیک مردانه + ملزومات تیپ کلاسیک و 25 مدل تیپ زیبا

انشا در مورد دوست ؛ 5 انشای زیبا در مورد دوست و رفیق برای دانش آموزان

بیوگرافی الچین سانگو و همسرش + عکس های زیبا و در مورد زندگی شخصی و…

طالع بینی ازدواج + طالع ازدواج بر اساس ماه تولد و ازدواج ماه های مختلف…

عکس نوشته شهادت امام حسن مجتبی + متن و جملات ویژه شهادت آن حضرت

سخن بزرگان در مورد پول + جملات انگلیسی در مورد ثروت و مال اندوزی با…

سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد ماه 1324 هجری شمسی برابر با 11 june سال 1945 میلادی صادره از اهواز به شماره ی شناسنامه ی 173 می باشد . پدرش مصطفی قمیشی در شهر دزفول و در روستایی به نام « قمیش » زندگی می کرده است و اصلا متعلق به همانجا می باشد ؛ اکنون فوت شده و در آرامگاه شاه عبدالعظیم در شهر تهران آرمیده است . رود دز از میان شهرستان دزفول می گذرد . در قدیم برای آب رسانی در شهر دزفول در زیر زمین تونل هایی حفر میشد که آب را به تمام نقاط شهر می رساند . در محل های مخصوصی زمین را حفر می کردند تا به این تونل برسند که به این محل ها قمیش ( قمش ) می گفتند . این قمیش ها تا دهه چهل خورشیدی مورد استفاده مردم برای نوشیدن ، شستشو و … بوده است و پس از آن به علت گسترش لوله کشی مسدود و در حال حاضر آبی در آنها جاری نمی باشد . اکنون نیز روستاهای زیادی با این نام موجود هستند که به عنوان مثال می توان از « قمیش » ، « قمیشانه » ، « قمیش اصلان »  و « قمیش حاجیان » و … نام برد . سیاوش قمیشی کوچکترین فرزند خانواده ی خویش است و دارای دو برادر به نام های سیامک و سیروس و یک خواهر به نام سیمین می باشد . او نزدیک به 9 ماه بیشتر نداشت که خانواده اش تصمیم گرفتند راهی تهران شوند و به همراه این تغییر محل زندگی ، سیاوش قمیشی نیز توسط خانواده به تهران آورده شد . مادرش به آموختن موسیقی می پرداخت ، پیانو می نواخت و خانمی به نام اُلگا ( که تباری روس داشت ) به وی آموزش میداد . سیاوش که حدود 6 سال بیشتر نداشت از شنیدن صدای نواختن آنها لذت بسیاری می برد و در عین کودکی و با اینکه پایش به پدال های پیانو نمی رسید به پشت ساز مادرش ( پیانو ) می نشست و در عالم بچگی با پدال های آن بازی می کرد . در حین همین بازی ها و به همراه صداهائی که از این ساز خارج میشد احساس خوبی به وی دست میداد و همانجا بود که سیاوش به موسیقی علاقه ای ویژه پیدا کرد . خانواده ی سیاوش قمیشی که علاقه ی او را به موسیقی درک کرده بودند خانمی را برای تعلیم به وی استخدام کردند و او چهار سال زیر نظر این معلم به آموختن زیر و بم موسیقی پرداخت . بعدها گیتاری برایش تهیه کردند و سیاوش از ده سالگی ، شخصا و بدون این که معلمی داشته باشد به نواختن گیتار مشغول شد و در مدت کوتاهی توانست به آن مسلط شود . آن چه از دوران کودکی به نیکی باقی در ذهن سیاوش مانده نوروز ، ماهی قرمز و شمردن پول های عیدی است . کلاس هفتم و هشتم را در تهران و در مدرسه ی البرز به درس خواندن مشغول شد و در همان دوران با کوروش یغمائی صمیمیت فراوانی پیدا کرد . این دو در خلوت دوستانه ی شان به خواندن و نواختن می پرداختند و بعد ها نیز همکاری بیشتری با هم پیدا کردند . سیاوش قمیشی در سن 12سالگی به آن مرحله رسیده بود که می توانست هنر موسیقی اش را در مقابل عموم به نمایش بگذارد . به همین جهت به همراه بندی اجرای موسیقی را شروع کرد . بعد از یک سال چنان پیشرفت خوبی حاصل کرد که از سیزده سالگی در مُتل قو با ارکستری که مخصوص به خودش بود آهنگ های خواننده های معروف آن زمان ( مانند بیتلز و … ) را می خواند و از این طریق کسب در آمد می نمود . آهنگ قایقران اولین تجریه ی آهنگ سازی سیاوش قمیشی در سن ( 14 سالگی ) بود ، آهنگی که توسط خواننده ای به نام ضیا خوانده شد . پدر سیاوش قمیشی با گرایش او به سمت موزسیقی مخالف بود و از اینکه پسرش چنین راهی را انتخاب کرده راضی به نظر نمی رسید . به همین علت سیاوش مجبور شد راهش را به تنهایی ادامه دهد و مسیر زندگیش را خودش انتخاب نماید . زمانی که سیاوش در ایران به موسیقی می پرداخت ، برادر و خواهرش در انگلستان به تحصیل مشغول بودند . داستان از این قرار است که وقتی برادرش در فصل تابستان برای دیدار خانواده به تهران آمد به سیاوش قمیشی پیشنهاد داد که همراه او به انگلستان برود و هنرش را در آنجا دنبال نماید . سیاوش نیز پیشنهاد وی را پذیرفت . این چنین شد که سیاوش قمیشی در سال 1959در حالی که هنوز به سن چهارده سالگی نرسیده بود با خوشحالی و شادمانی به نزد برادر و خواهرش در لندن رفت و در انگلستان سکنی گزید . به مدت یک سال در کنار برادرش زندگی کرد اما طرز فکر آنها زیاد با هم متناسب نبود ؛ ( سیاوش زیاد به کلاب می رفت و موزیک گوش میداد و این نوع زندگی مورد تائید برادر و خواهرش نبود ) . به علت همین عدم تفاهم بعد از مدتی از برادرش جدا شد و شخصا به زندگی پرداخت . در سال های 1961 تا 1962 ، حضور او در انگلستان مصادف با زایش گروه های معروف و قدرتمند موزیک مانند بیتلز بود که مسلما تاثیر شگرفی در رشد و شکوفایی هنر وی داشته است . دیپلمش را از high school ( دبیرستان ) در لندن گرفت و بعد از آن به royal academy of arts رفت و تحصیلش را در رشته ی classical jaaz ادامه داد . composition خواند و مدرک arrangment از royal academy of arts اخذ نمود . او با با اعضاء گروه هایی که کنسرت اجرا می کردند دوست بود و همین دوستی باعث شد که بعد از مدتی فعالیت خود را با یکی از همین گروه ها آغاز کند . داستان از این قرار بود که سیاوش ساز می نواخت و اعضا ارکستری که با او دست بودند از این موضوع اطلاع داشتند و وقتی گیتاریست یکی از همین ارکستر ها مریض شد و مدت ها بود که کسی را به عنوان جانشین وی پیدا نمی کردند از سیاوش قمیشی درخواست نمودند تا جایگزین وی شود و این چنین رسما پیشنهاد همکاری به او دادند . این همکاری بسیار خوب شروع شد و پایه گذاری مناسبی بود . سیاوش همکاری خود را به مدت سه سال با این ارکستر ( که insects نام داشـت ) ادامه داد و بعد از آن به مدت چهار سـال با گروهی به نام wingers به ادامه ی فعالیت پرداخـت و سرانجام خودش ارکستر مخصوص خودش را پایه گذاشت ؛ ارکستری که جز خودش باقی نوازنده های آن غیر ایرانی بودنـد . وظیفه ی سیاوش قمیشی در این بند خوانندگی بود و در عین حال به نواختن گیتار هم می پرداخت . بعد از مدتی کیبوردیستشان به دلایلی ارکستر را ترک کرد و سیاوش از آن موقع مسئولیت نواختن کیبورد را نیز پذیرفت و جای خالی کیبوردیستِ رفته را پُر کرد . زندگی سیاوش به همین شکل می گذشت . تا اینکه در سال 1971 یعنی نزدیک به 12 سال بعد و در سن بیست و پنج سالگی تصمیم گرفت محل زندگیش را به تهران تغییر دهد و عازم ایران شود . پس با این تصمیم راهی کشورش ایران شد . در این میان چندین بار به لندن رفت و برگشت . در همین حین همکاری بیشتری نیز با کوروش یغمائی پیدا کرد . بعد از ورود به ایران بندی به نام stars تشکیل داد و در آن گروه به بازخوانی آهنگ های خارجی پرداخت . بعد ها در کنار شهرام شب پره ، کامبیز معینی و همایون جلالی ، در گروهی به نام rebels  به همکاری پرداخت . مسئولیت سیاوش قمیشی در این بند خواندن آهنگ های slow بود و شهرام شب پره آهنگ های تند را اجرا می نمود . در همین اثنا سیاوش با شرکت رنگارنگ همکاری نزدیکی پیدا کرد و برای این شرکت آهنگ می ساخت که « وارطان آوانسیان »  آهنگ هایش را برای اجرا در اختیار خوانندگان مختلفی قرار میداد و چون سیاوش قمیشی قبل از خواندن آهنگش توسط خواننده ها ، خودش نیز آنها را اجرا می کرد ، به شدت مورد توجه آوانسیان قرار گرفت و این گونه شد که آوانسیان بعد از انقلاب مجموعه ی آثار سیاوش را به صورت مستقل منتشر کرد . سیاوش تا سن 34 سالگی در ایران بود تا اینکه انقلاب صورت گرفت و او نیز شرایط را برای ماندن محیا ندید به همین علت در سال 1978 به آمریکا رفت و در شهر لس آنجلس مشغول به زندگی شد . او در ایران با شخصی به نام « جمال نادر » آشنا شده بود که هر دو می نواختند و می خواندند و وقتی به لس آنجلس رفتند تصمیم گرفتند با همکاری هم آلبومی منتشر کنند . پس با همکای یکدیگر کار روی آلبوم « فرنگیس » را شروع و برای آماده شدنش یک سال و نیم وقت صرف نمودند و در نهایت توانستند در سال 1981 آن را روانه ی بازار نمایند . در آن دوران کمپانی خاصی برای پخش این آلبوم وجود نداشت به همین علت این آلبوم توسـط مردم کـپی و دسـت به دسـت می شد . اما بـعد ها توسـط چهـار کـمپانی : « آرت کو » ،  « آواز » ، « ترانه » و « پارس ویدئو » منتشر شـد که با فـروش بسـیار خوبی نیز روبرو گردیـد  .  سیاوش قمیشی تاکـید می کند که ارائه ی آلبـوم « فرنگیس » تنها برای سرگرم شدن بوده و او قصد نداشته است تا با این آلبوم تبدیل به یک خواننده شود اما وقتی که در سال 1992 « مسعود فردمنش » به او پیشنهاد داد که کاری مشترک ارائه دهند و چندین شعر ( که بارز ترین آنها به گفته ی سیاوش پرنده های قفسی بود ) در اختیار سیاوش قرار داد  انتشار آلبوم جدید را قبول کرد . به این ترتیب سیاوش قمیشی از سن 49 سالگی رسما خوانندگی را آغار نمود و آلبوم « حکایت » را منتشر ساخت که مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت . درخواست مردم و کمپانی ها بعد از آلبوم « حکایت » و استقبال پرشوری که از آن صورت گرفت ، باعث شد که او حرفه ی خوانندگی را ادامه دهد و علاوه بر آلبوم فرنگیس 13 آلبوم دیگر نیز روانه ی بازار موسیقی نماید که این آلبوم ها شامل : « خواب بارون » ، « حکایت » ، « تاک » ، « قصه گل و تگرگ » ، « شهر خورشید » ، « قصه امیر » ، « هوای خونه » ، « قاب شیشه ای » ، « شکوفه های کویری » ، « حادثه » ، « نقاب » ، « بی سرزمین تر از باد » ، « روزهای بی خاطره » هستند . سیاوش قمیشی خوانندگی را بسیار دیر شروع کرد و در یکی از مصاحبه هایش در این مورد گفت که زیاد از شغل خوانندگی یا لااقل در حد میکروفون بدست گرفتن و زنده اجرا کردن خوشش نمی آید ولی به خاطر طرفدارانی که منتظر شنیدن صدای وی هستند به ارائه ی کنسرت می پردازد . او زیاد به رفت و آمد با مردم لس آنجلس نمی پرداخت و در مورد این عدم رفت و آمد و دوری خویش از محیط لس آنجلس « گرفتاری ها » و تنها دلیلش را برای ماندن در لس آنجلس « انجام کارهایش » عنوان می کرد . بعد از آلبوم « نقاب » همه ی توجه ها به طرز ویژه ای به او معطوف شد ، به طور صعودی بر طرفدارانش افزوده گردید و کنسرت هایش رو به فزونی نهاد . سیاوش قمیشی 5 بار ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج ها تنها یک فرزند از اولین همسر اوست . نام پسرش علیرضاست که در شیراز زندگی می کند و ظاهرا به خوانندگی هم می پردازد او بیش از 35 سال سن دارد . نام اولین همسر وی « وصال » می باشد . آخرین همسر سیاوش قمیشی « نازنین مرعشی » نام دارد که بیش از سی و پنج سال از وی کوچکتر است و حدودا بیست و پنج سال سن دارد . سیاوش قمیشی بعد از سال های طولانی ماندن در لس آنجلس ( در سال 1385 ) شمسی تصمیم گرفت آمریکا را به قصد اروپا ترک کند و راهی آلمان و ( تحقیقا ) در روستایی به نام akhen ساکن شود . او علت این تغییر مکان ناگهانی را دوری از محیط مسموم و ناجالب لس آنجلس و رسیدن به آرامش بیشتر عنوان کرد ! از گفته های او به نظر میرسد آخرین همسرش همراه او عازم اورپا نشد . در حال حاضر یکی از بردانش در مونترال ، دیگری در تهران و خواهرش در لس آنجلس زندگی می کنند . در میان خانواده ی او سه نفر به هنر روی آورده اند یکی بردار زاده اش « ژیان قمیشی » است . او در کانادا شو اجرا می کند . سیاوش موفق به دیدار وی نشده است و پدر او یعنی بردارش را نیز بسیار کم دیده است . دیگری پسرش علیرضاست که در ایران مشغول به خوانندگی است ولی به هیچ وجه مورد استقبال نیست و شخص دیگری به نام « برزا قمیشی » نیز وجود دارد که او هم بردار زاده اش است ، گیتار می نوازد ، راک ان رول می خواند و البته سیاوش قمیشی با او ملاقات داشته است . اصولا سیاوش قمیشی چندان ارتباط نزدیکی با خانواده ی خود ندارد . چندین سال پیش شایعه شده بود که او برای بازگشت به ایران به دولت جمهوری اسلامی نامه ای نوشته است اما بعد از مصاحبه ای این موضوع را تکذیب کرد و شرط خودش را برای بازگشت به ایران آزادی عمل برای انجام کارها و هم چنین کنسرت هایش عنوان نمود و بازگو کرد که از طرف دست اندرکاران پیشنهاداتی برای خواندن در جزیره ی کیش داشته است اما این پیشنهاد را رد کرده و از خواندن در آن جا صرف نظر کرده است . وی در یکی از مصاحبه هایش گفت که تا پنج سال آینده به خواندن ادامه خواهد داد و چون آهنگ ساز است باقی عمر خویش را از طریق آهنگ سازی امرار معاش خواهد نمود . سیاوش قمیشی علاقه دارد تا او را بیشتر به عنوان آهنگساز بشناسند تا خواننده . هر گاه شعر جدید ی به او میرسد و آهنگ زیبائی روی آن قرار می دهد بیشترین لذت را می برد و دوست دارد اگر آهنگساز نبود شاعر یا نقاش میشد . روزی چند ساعت موزیک گوش می دهد ، پیانو می زند و کتاب می خواند . علاقه ی زیادی به چائی بعد از ظهر ، نگهداری و پرورش گیاهان و همچنین گربه ی سیاهش موسول دارد . هیچ شخصی بالاتر از موسیقی او وجود ندارد و می تواند با موزیکش بدون هر شخصی به زندگی بپردازد . به گفته ی خودش او به هیچ وجه اهل تجملات نیست و بسیار کم از کروات استفاده می کند . آرزوی او بازگشت به ایران و بازدید از وطن خویش است .

در صورتی که در مطلب فوق به عنوان زندگی نامه ی سیاوش قمیشی اشکالی مشاهده می کنید یا اطلاعاتی دارید که در آن ذکر نشده است در قسمت نظرات عنوان کنید تا آن را تصحیح و تبسیط کنیم .

پدر سیاوش قمیشی

بیوگرافی سیاوش قمیشی

تا کنون اطلاعات خاصی در مورد پدر سیاوش قمیشی و اجداد او در دست نبوده و کسی هم در جهت رفع ابهاماتی که در این مورد وجود ندارد اقدامی نکرده است ! سیاوش قمیشی در یکی از مصاحبه هایش از وجود محلی به نام قمیش در دزفول سخن می گوید که پدرانش از آن جا آمده اند . مسئله کاملا مبهم بوده و مشخص نیست که پدر سیاوش قمیشی به کجا رفته و در کجا سکنی گزیده است و یا جایی که او از آنجا آمده چه شرایط و محیطی دارد . در نظرم برای حل گوشه ای از این مسئله رجوع به کتاب های مرجع فکر خوب و کارایی آمد . نگاهی به فرهنگ لغات بزرگ دهخدا تا حدود زیادی کمک حال شده و ما را از جایی که پدران سیاوش قمیشی در آنجا بوده اند مطلع می سازد ، جایی که شاید حتی خود سیاوش قمیشی هم اطلاع چندانی از آن نداشته باشد و همیشه برای توضیح اینکه اجداد او در قسمتی از شهرستان دزفول بوده اند کلمه ی « احیانا » را بکار می برد که نشان از عدم اطمینان او در مورد این موضوع دارد . با کنکاشی در لغت نامه ی دهخدا در مورد محلی به نام قمیش که سیاوش قمیشی هم از آن اسم برده بود به نتایج زیر دست یافتم :1. قمیش ( قَ ) : دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد ، واقع در 24 کیلومتری خاور نور آباد و 3 هزار متری باختر شوسه ی خرم آباد به کرماشناه . موقعیت جغرافیایی آن جلگه ای و هوای آن سردسیری است . سکنه ی آن حدود 360 تن است . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و پشم است . شغل اهالی زارعت و گله داری است و صنایه دستی زنان چادر بافی می باشد . راه مالرو دارد . ساکنین آن از طایفه ی تیوند هستند و در زمستان به قشلاق می روند ( از فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ششم )2. قمیشانه ( قُ نَ ) : دهی است از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان ، واقع در 40 کیلومتری جنوب خاوری قصبه ی رزن و 7 کیلومتری شمال راه عمومی فامنین به نوبران . موقعیت جغرافیایی آن جلگه ای و هوای آن معتدل است . سکنه ی آن حدود 200 تن می باشد . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . این روستا راه مال رو دارد ( از فرهنگ جغرافیایی ایران جلد پنجم )3. قمیش اصلان (قَ اَ ) : دهی است از دهستان بلوک بخش مرکزی شهرستان دزفول ، واقع در یک کیلومتری جنوب دزفول به شوشتر . آب آن از رودخانه ی دز تامین می شود . محصول آن غلات ، برنج ، کنجد و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد و ساکنین از طایفه ی بختیاری می باشند ( از فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ششم )4. قمیش حاجیان ( قَ ) : روستایی است از بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول ، واقع در 3 کیلومتری جنوب باختری راه شوشتر به دزفول . موقعیت جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است . سکنه ی آن حدود 100 تن است . آب آن از رودخانه ی دز تامین می شود . محصول آن غلات ، برنج ، کنجد و شغل اهالی زارعت است . راه مالرو دارد و ساکنین آن از طایفه ی بختیاری هستند ( فرهنگ جغرافیایی ایران جلد ششم )با توجه به این که هر کدام از روستاهای نام برده می تواند می تواند روستای اجداد سیاوش قمیشی باشد و مدرک خاصی برای پی بردن به این موضوع وجود ندارد لذا قضاوت در مورد باقی مسائل به عهده ی شما دوستان ! در این جستجو بد ندیدم تا معنی کلمه ی سیاوش ! را هم بیابم و شما را هم از آن آگاه نمایم : سیاوش ( وَ ، وُ ) : سیاوخش ( برهان ) ، نوعی از مرغان ( فرهنگ رشیدی ) ، پرنده ای که آن را سرخاب گویند ( برهان )اما در این میان به نکته ی بسیار جالبی بر خوردم که شاید تعریف ماجرای آن برای کسانی که به سیاوش قمیشی علاقه دارند جالب باشد و اطلاعات جدیدی از پیشینه ی او در اختیارشان قرار دهد که به جرات می توانم بگویم تا به حال افراد انگشت شماری از آن مطلع بوده اند . قبل از تعریف ماجرا بد نیست این نکته را بازگو کنم که دو هفته ای برای تفریح و دید و بازدید از دوستان در تهران به سر بردم که در صورت نیاز ماوقع آن را به اطلاع شما خواهم رساند . در این میان یک ویدئوی بیست دقیقه ای از دوست عزیزم « صدف » به دستم رسید که در آن اطلاعات بسیار جالب و ارزنده ای از سیاوش قمیشی وجود اشت . ویدئویی که در هتل ، قبل از یکی از کنسرت هایش در دوبی تهیه و در آن از دیالوگ دوستانه ای بین سیاوش قمیشی و او فیلم برداری شده بود . در این ویدئوی بسیار جالب و زیبا که نکات زیادی هم در آن بیان شده و حرکات جالبی از سیاوش چشم می خورد ! نکته ای وجود داشت که بیش از باقی نکات توجه مرا جلب کرد و آن بیان این موضوع از جانب سیاوش قمیشی بود که پدرش در تهران دفن شده است . سیاوش قمیشی عنوان نمود که پدرش در شاه عبدالعظیم و نزدیک حرم دفن است . شنیدن این مسئله جرقه ای در ذهنم ایجا کرد که تصمیم گرفتم این ایده ! را به واقعیت تبدیل کنم . با پی بردن به این موضوع غروب همان روز به دو تن از دوستان پیشنهاد دادم که برای پیدا کردن محل دفن پدر سیاوش قمیشی عازم شاه عبدالعظیم شویم و ایشان با کمال سخاوت و همراهی پذیرفتند . بنابراین قرار سر ساعت هفت در تلاقی خطوط مترو ( ایستگاه امام خمینی ) گذاشته شد . ساعت شش و نیم از پونک حرکت کردم که به علت برخورد با ترافیک شدید با نیم ساعت تاخیر در ایستگاه « امام خمینی » به این دو دوست که افتخار همراهی به من را داده بودند پیوسته و سوار بر مترو ، عازم « شهر ری » شدیم و با یک اتوبوس به شاه عبدالعظیم رسیدیم . هوا کاملا تاریک و چراغ های امام زاده روشن گشته بود . مردم در رفت و آمد بودند و غل غله ای بر پا بود . عده ی زیادی بساط پهن کرده و در جوار امام زاده مشغول صرف اوقات فراغت بودند . به همراه دوستان به سراغ نگهبان رفتیم و از وجود لیست اسامی که بتوان با استفاده از آن به محل دفن پی برد سوال کردیم . اما نگهبان اعلام کرد که ساعت اداری تا 2 بعد از ظهر بوده و کادر اداری بعد از آن به خانه می روند و دسترسی به آن ها میسر نیست و آن چه ما لازم داریم در دست آنهاست . بعد از این که از قسمت اداری سرخورده شده بودیم تصمیم گرفتیم که خودمان نگاهی به قبر ها بندازیم تا شاید بتوانیم به سر منزل مقصود برسیم . شروع کار ، یعنی پنج دقیقه ی اول کار ! خوب پیش رفت اما هنگامی که جلو تر رفتیم با مشکلات عدیده ای برخوردیم ! اول از همه این که بقدری تراکم جمعیت و خانواده ها زیاد بود که اکثر غریب به اتفاق سنگ قبرها زیر بساط و زیر انداز خانواده ها پنهان گشته و قابل دسترسی نبود . ثانیا به علت این که مدت زمان نسبتا طولانی از ساخت و نصب سنگ ها گذشته بود تعداد زیادی از آن ها کاملا سائیده شده و هیچ نوشته ای از روی آن ها قابل خواندن نبود . به قبر شکسته شده ی زیر دقت کنید هیچ اسمی از روی آن قابل خواندن نیست :

ثالثا وقتی سر بلند کردیم و به افق خیره شدیم ، با دیدن خیل عظیمی از قبرها و تعداد بیشمار آن ها که شاید به دو هزار عدد می رسید آب سردی بر رویمان ریخته شد . رابعا وقتی فهمیدیم که این حیاط یکی از حیاط های امام زاده است و قبرهای زیاد دیگری در نقاط دیگر نیز وجود دارد ، زبانمان به مِن و مِن افتاد و ناله و فغانمان به آسمان رفت ! و در بُهت و ندامت پخش بر زمین شدیم ! لاجرم با مشورتی که با دوستان انجام دادیم به این نکته رسیدیم که باید فردا بازگردیم و از مسئول قبور و لیست ثبت شده ی اسامی کمک بگیریم تا کار راحت شده و بی علت خودمان را به زحمت نیاندازیم .فردای آن روز حدود ساعت ده صبح بود که مجددا به سوی شاه عبدالعظیم حرکت کردم و این بار چون برای دوستان مشغله ای پیش آمده بود خودم به تنهایی راه در پیش گرفتم و ساده ترین ، بی دردسرترین و مضافا ارزان ترین وسیله نسبت به آسایش و آرامش آن یعنی مترو را برگزیدم و عاقبت بعد از مدتی جلوی دروازه ی شاه عبدالعظیم بودم . به سراغ نگهبانی رفتم . مرا به دفتر امام زاده ارجاع داد تا بتوانم اطلاعات مورد نظرم را بدست بیاورم . از اقبال بد دقیقا موقعی رسیدم که پرسنل و کادر اداری برای صرف غذا به غذاگاه ! رفته بودند . پس منتظر شدم تا برگردند . در این میان مدتی با نگهبان قسمت اداری به گپ زدن پرداختم و تا حدود زیادی از نظر موقعیت با صحن و حیاط امام زاده آشنا شدم و دری هم به درون امام زاده زدم تا به زری شاه عبدالعظیم رسیدم و در گوشه ای در جوار زری مکانی یافتم ، نشستم و تاریخ و داستان جالب امام زاده را خواندم ( پشیشینه ای بس قدیمی دارد ) . سپس گشتی در درون ساختمان زدم . با توجه به پیشینه ی دیرینه ی این قبرستان ، روی زمین ، قبرهای بسیاری بود و شخصیت های مهم و معروفی هم در آنجا در خاک بودند . قدم زنان به خواندن اسامی قبور مشغول شدم . درون ساختمان حرم کولر ها روشن بودند و بقدری خنک بود و هوای خوبی داشت که برای رفتن به بیرون به شدت دچار تنبلی شده بودم اما وقتی نگاهی به ساعت انداختم فهمیدم که باید کادر اداری برگشته باشند ، پس عازم دفتر امام زاده شدم . این بار نگهبان وعده داد که موفق به دیدار با رئیس این قسمت خواهم شد . پله ها را پیمودم تا به طبقه ی اول رسیدم . اتاق مورد نظر را یافتم و وارد شدم . مردی میان سال درون نشسته و گویی منتظر رسیدن من بود . برایش توضیح دادم که به دنبال قبری می گردم که در این مکان دفن شده است . به عنوان سوال اول پرسید که در چه سالی دفن شده ، که مسلما جوابی جز نمی دانم نداشتم ! نام و نام خانوادگی متوفی را پرسید که گفتم تنها نام خانوادگی او را می دانم و کلمه ی قمیشی را به او تحویل دادم . کمی مکث کرد و گفت که ما در این امام زاده همه ی قبور را لیست نکرده ایم . قسمتی در طرح بودند که اگر قبر مورد نظر شما در آن باشد می توانید آن را پیدا کنید و اگر در طرح نباشد چاره ای نیست جز این که شخصا به دنبال آن بگردید . بعد از گفتن توضیحات لازم مرا به اتاق کامپیوتر ارجاع داد تا به دقت در مورد آن جستجو شود . بازگشت به طبقه ی هم کف و رفتن با راهروی دست چپ باعث شد تا به اتاق کامپیوتر برسم . دو نفر در این اتاق مشغول به کار بودند . داستان را برای آن ها هم توضیح دادم و گفتم که به دنبال قبری به این نام می گردم . یکی از آن دو لبخندی زد و گفت این قمیشی ! با آن قمیشی ! نسبتی دارد ؟ گفتم کدام قمیشی ؟! گفت همان قمیشی که ( و در این اینجا حرفش را نیمه تمام گذاشت ) ؟! گفتم ممکن است نسبتی داشته باشد . خلاصه با تنها چیزی که در دست داشتم یعنی کلمه ی قمیشی شروع به گشتن نمود و نگاهی به من کرد و گفت : « نه اصلا کلمه ای به نام قمیشی وجود ندارد یا اگر هم دارد در قسمتی است که آمار برداری نشده است و خودتان باید در آن به جستجو بپردازید و افزود که قسمت « باغ طوطی » آمار برداری نشده است . با جوابی که شنیدم کمی دلسرد شده و از قسمت اداری بیرون آمدم . ساعت حدود 2 بعد از ظهر ، آفتاب تیز ، در بدترین زاویه ی خود و هوا در گرمترین موقعیت قرار داشت . شرایط هوایی انسان را ناچار می کرد برای نگاه کردن به اطراف دست خود را برای چشمانش سایبان قرار دهد . به باغ طوطی رسیدم . حیاط بزرگی شاید با بیش از دو هزار قبر که مستقیما زیر نور و گرمای طاقت فرسای خورشید قرار داشت . هیچ گونه سایه ای هم موجود نبود جز سایه ی تک درختی در میانه ی حیاط که « قطره ای در بیابان » بود . اگر شما جای من بودید آیا واقعا حاضر بودید در چنین موقعیتی این تعداد قبر را بررسی کنید ، یکی یکی بخوانید تا بتوانید به هدف خود دست یابید ؟ پس بر من خورده نگیرید که چرا این کار را نکرده ام .

نگاهی به اطراف انداختم . از ستون دیوار هایی که در حیاط قرار داشت آب خنکی به بیرون می تراوید . به سراغ آنها رفتم ، چند جرعه آب در حلق ریخته و عزمم را جزم کردم تا تمامی قبرها را بررسی کنم تا شاید بتوانم محل دفن پدر سیاوش قمیشی را پیدا نمایم ! به هر صورت سفرم تفریحی بود و کار خاصی هم نداشتم پس چرا که نگردم و دور از انتظار هم نبود که بتوانم به نتیجه ی دلخواه برسم ، « هم فال بود هم تماشا » . حتی در مخیله ی خودم هم نمی گنجید که بتوانم طاقت بیاورم و تمام قبر ها را بازبینی نمایم ( دو هزار قبر زیر آفتاب سوزان تابستان ! ) تنها مزیت آفتاب این بود که احدی روی قبرها ننشسته بود و تمامی سنگ قبرها نمایان و هویدا بودند . خلاصه آمار برداری ! را شروع کردم و به ترتیب اسامی قبر ها را خواندم و به صورت رفت و برگشت آن ها را نگاه کردم . هوا به شدت گرم بود . چندین بار از گرمای زیاد به درون ساختمان امام زاده پناه بردم و بعد از این که نفسی تازه کردم و هوای خنک را به درون ریه هایم فرستادم ، مجددا جستجو را شروع کردم . ساعت حدود چهار بعد از ظهر بود . از یاد برده بودم که ناهار نخورده ام ! مغازه ی ساندویچ فروشی در همان اطراف پیدا کردم . زیاد هم تمیز نبود ! اما اجبار برای کسب انرژی راه چاره ای نمی گذاشت . فقط امیدوارم بودم که با این غذا راهی بیمارستان نشوم ! بعد از صرف غذا قوطی نوشابه را به همراه خودم بردم تا آن را پر از آب خنک کنم و همین طور که مشغول گشتن هستم جرعه ای بنوشم و آبی به سر و صورت بزنم . الحق که هوا گرم بود . بعضی از قبرها بقدری سائیده شده بود که نمی توانستم هیچ چیزی از رویشان بخوانم . بعضی از قبور نیز شکسته شده بودند یا نیمی از آنها وجود نداشت و کار را دشوار می کرد . خوب ، چاره ی نبود غیر از این که از آنها بگذرم و امیدوار باشم که اسم مورد نظر من روی آن ها نباشد . چندین بار هم به چند اسم مشابه مثل « بهشتی » یا « خمینی » برخوردم که در ابتدا گمان کردم به هدف رسیده ام ! و شادمان گشتم اما بعد دیدم که این اسامی فقط شبیه اسمی است که من به دنبالش می گردم .و هنگامی سر بلند کردم که آخرین قبر را از نظر می گذراندم . بله درست حدس زدید ! اسم قمیشی روی آخرین قبر هم نوشته نشده بود ! ساعت حدود شش و نیم و هوا تا حدودی خنک شده بود . « دست از پا دراز تر » برگشتم . به احتمال فراوان مزار پدر سیاوش قمیشی در یکی از همان قبوری بوده که سنگ قبر آن سائیده شده و قابل خواندن نبود و تنها خانواده ی سیاوش هستند که می توانند محل صحیح دفن شدن را تشخیص داده و پیدا کنند . به هر صورت این مسئله در همان نقطه باقی ماند که بدانید مزار پدر سیاوش قمیشی در قبرستان شاه عبدالعظیم است .



سیاوش قمیشی (زادهٔ ۲۱خرداد ۱۳۲۴، دزفول) ترانه‌سرا، خواننده و آهنگسازایرانی مقیم لس‌آنجلس است.  قمیشی تاکنون بیش از ۱۸ آلبوم موسیقی و ۱۹ تک آهنگ منتشر کرده‌است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته جاز کلاسیک است. قمیش نام منطقه‌ای نزدیک به دزفول است که اصلیت پدرش (مصطفی قمیشی) به آنجا باز می‌گردد. او دو برادر به نام‌های سیروس و سیامک و یک خواهر به نام سیمین دارد، ۸ ماهه بود که به تهران آمدند، از ۸ ماهگی تا ۱۴ سالگی در یوسف آباد تهران بود. هنر در خانوادشان غریب نبود، برادرش آکاردئون و مادرش پیانو می‌نواخت. کلاس هفتم و هشتم را در تهران و در مدرسه البرز به درس خواندن مشغول شد و در همان دوران با کوروش یغمائی صمیمیت فراوانی پیدا کرد. این دو در خلوت دوستانه‌شان به خواندن و نواختن می‌پرداختند و بعدها نیز همکاری بیشتری با هم پیدا کردند. در ۱۳ سالگی برای اولین بار در هتل قو با ارکستر چند اجرا انجام داد. در ۱۴ سالگی اوّلین آهنگ خود را با نام «ای قایقران به کجا می‌روی» را برای ضیاء خوانندهٔ معروف آن سال‌ها ساخت.  سیاوش قمیشی به عنوان پایه‌گذار سبک موسیقی ترنس در ایران شناخته می‌شود.

در تابستان سال ۱۳۳۸ شمسی (۱۹۵۹ میلادی) برادر بزرگتر سیاوش قمیشی که از لندن به تهران آمده بود، هنگام بازگشت، سیاوش را نیز با خود به لندن برد. سیاوش که ۱۴ ساله بود به لندن نزد خواهر و برادرش رفت و در آنجا تحصیل کرد. سیاوش قمیشی سرانجام موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society of Arts واقع در لندن شد. سیاوش در سال 1971 یعنی نزدیک به 12 سال بعد و در سن بیست و پنج سالگی تصمیم گرفت محل زندگی‌اش را به تهران تغییر دهد و عازم ایران شود. پس با این تصمیم راهی کشورش ایران شد. در ایران با همکاری شهرام شب‌پره و همایون جلالی در گروه‌های موسیقی مختلفی شروع به کار کرد. سپس با عارف و ایرج جنتی عطایی کار اهنگسازی رو بصورت حرفه ای شروع کرد در سال 1353 اولین آلبومش را منتشر کرد و با ترانه فرنگیس سر زبان ها افتاد. اما جالب است بدانید که اولین آلبوم سیاوش عروسک شب هست آلبومی که به نوعی آلبومی فراموش شده است.

سیاوش قمیشی سرانجام در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۸) و پس از انقلاب به همراه تعداد زیادی از هنرمندان ایران را ترک کرد. او ابتدا به انگلستان رفت و بعد از چند ماه، در سال ۱۹۷۹ به شهر لس آنجلس آمریکا رفت و تاکنون در این شهر اقامت دارد. او ایران را ترک کرد چرا که او موسیقی‌دان بود و همان‌طور که خود می‌گوید به غیر از موسیقی کار دیگری بلد نبود.سال‌های اول زندگی در لس آنجلس برای سیاوش و دیگر خوانندگان و هنرمندان ایرانی بسیار سخت و دشوار گذشت. سیاوش در همان اولین ماه‌های ورود به آمریکا، در شهر یونیورسال سیتی کالیفرنیا شب‌ها به کلاب‌ها می‌رفت و موسیقی آن‌ها را تماشا می‌کرد. در همین کلاب‌ها با گروهی آشنا شد که به دنبال یک نوازندهٔ کیبورد و خواننده بودند. سیاوش حدود یک سال با آن‌ها که ۴ نفر آمریکایی بودند همکاری کرد. در همان ماه‌های اول ورودش به آمریکا بود که با کمک دوستش آلبوم خواب بارون را منتشر کرد. بعد از آن، به مدت چندین سال نخواند و فقط به کار آهنگسازی برای خوانندگان روی آورد و سرانجام در سال ۱۳۷۱ با همکاری مسعود فردمنش آلبوم حکایت را منتشر کرد و با این آلبوم رسماً فعالیت‌های خوانندگی خود را تا به امروز ادامه داده‌است.

اگر 4 رکن اساسی آهنگ (Melody)، شعر، (Lyric) تنظیم (Compose) و صدای خواننده(Vocal) را در ساخت و اجرای یک ترانه به عنوان وجوه اصلی ترانه در نظر بگیریم، سیاوش قمیشی تنها هنرمندی ست که هر4 وجه ترانه اش با دیگر فعالان موسیقی پاپ محبوب ایران متفاوت است و اولین هنرمند ایرانی است که توانسته‌است برای یک آهنگ، هر چهار بخش ذکر شده را خودش اجام دهد.

بیوگرافی سیاوش قمیشی

نخستین وجه و شاید مهم ترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است. ملودی هایی بسیار متأثر از موسیقی کلاسیک (اصیل) ایران و در عین حال مبتنی بر آکوردهای غیر معمول و کاملا غیر ایرانی که ترکیبی عجیب و درخشان را از موسیقی ایرانی و غربی در قالب ترانه های پاپ به وجود آورده است و همچون مهری برجسته، برداشت ناب سیاوش قمیشی را از هنر ایرانی با اشرافی جامع بر انواع موسیقی غیرایرانی به نمایش می گذارد. مهمترین ویژگی ترانه های سیاوش قمیشی، سادگی و روانی کلام آنهاست. در کارنامه ی هنری سیاوش به هیچ رو با ترانه های بی معنی و سبک سرانه هم مواجه نمی شویم. شادترین ترانه های سیاوش قمیشی, نه در کلام و نه در موسیقی به مرز انحطاط و ابتذال نزدیک نمیشوند و شعر و موسیقی ترانه های شاد او هم ا ز حدود تشخص, حجب و آبرومندی مأخوذ به حیا بیرون نمی روند.

همسرش لیلا وصال است آنها صاحب یک فرزند بنام علیرضا قمیشی هستند. علیرضا در ایران بعنوان ترانه سرا و خواننده فعالیت میکند سیاوش قمیشی هیچ گاه علیرضا را به عنوان فرزند خود قبول نداشته و حتی در گفتگو با یکی از شبکه‌ ها از این موضوع سخن گفته که هیچ‌ گاه علاقه‌ای به تولد این فرزند نداشته‌ است.

روح شیطون(سوزان روشن)

 

بیوگرافی سیاوش قمیشی
بیوگرافی سیاوش قمیشی
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *