ترس از خیانت

ترس از خیانت
ترس از خیانت

ترس از خیانت همسر اغلب به دلیل تجربه های ناخوشایند پیشین ظاهر می شود. بسیاری از افراد این ترس را در زندگی تجربه کرده اند و با آثار مخرب آن در زندگی زناشویی آشنا هستند.

غلبه بر ترس از خیانت همسر کار سختی نیست. اگر این ترس را به خوبی بشناسید، فوبیای خیانت همسر برای همیشه از بین خواهد رفت.

ترس از خیانت

اگر دنبال راه های درمان ترس از خیانت همسر هستید این مقاله بهترین راهنمای شماست. با ما همراه باشید تا از این ترس رها شوید.

ترس از خیانت همسر در واقع به معنی عدم اعتماد به او است. بسیاری از افراد به دلیل تجربه های ناخوشایند زندگی از این فوبیا رنج می برند.

ترس و اضطراب، رابطه زناشویی شما را تحت تاثیر قرار داده و عدم اعتماد به همسر روح شما را خسته تر از دیروز می کند.

ترس از خیانت به همسر در شدیدترین حالت Pistanthrofobia نام دارد. این فوبیا بیانگر ترس و اضطراب شدید از اعتماد به افراد است. زمانی که شما به این فوبیا مبتلا باشید، ترسی غیر منطقی نسبت به اعتماد کردن به افراد دارید.

برای رهایی از ترس از خیانت، لازم است با ترس خود به خوبی آشنا شوید. شک های بی دلیل شروع کننده احساس ترس درون شما هستند.

اگر مطمئن نیستید، دچار ترس از خیانت همسر هستید یا نه در ادامه علائم و نشانه های نشان دهنده این ترس شما را مطمئن تر خواهد کرد.

افرادی که از خیانت همسر خود می ترسند، معمولاً دچار شک های وسواس گونه می شوند. در زیر لیستی از علائمی که بیانگر وجود این ترس درون شماست، آورده شده است:

ترس از خیانت همسر معمولاً توسط خود شخص بزرگ و بزرگ تر می شود. این ترس در ابتدا فقط شکی جزئی است اما اگر جلوی آن را نگیرید به ترسی بزرگ تبدیل می شود.

برای رهایی از ترس از خیانت بهتر است، شک های جزئی خود را نادیده بگیرید اما اگر دیر به فکر افتاده اید و ترس از خیانت تمام وجود شما را پر کرده، نگران نباشید.

در ادامه راه های درمان ترس از خیانت همسر را معرفی می کنیم تا با استفاده از آن ها بر این ترس غلبه کنید.

در ضمن برای کاربرانی که قصد دستیابی به اطلاعات بیشتر در این باره دارند، در مقاله ای دیگر نیز به طور کامل و مفصل به مساله درمان شکاک بودن پرداخته ایم. 

رهایی از ترس از خیانت همسر زمانی ممکن است که منشا این ترس را پیدا کنید. در بیشتر موارد افراد به دلیل تجربیات منفی در زندگی مجردی دچار عدم اعتماد به همسر می شوند.

ممکن است خیانت تجربه خود فرد باشد یا تجربه اطرافیان نزدیک او. زمانی که خیانت در اطرافیان شما بیش از اندازه دیده می شود، بروز این ترس طبیعی است.

در برخی موارد دیگر نیز، فرد در گذشته به کسی خیانت کرده و می ترسد این اتفاق برای او هم بیفتد.

ترس از خیانت

پیدا کردن منشا ترس از خیانت همسر آسان نیست. برای این کار بهتر است به مشاور مراجعه کرده و با کمک او نقاط تاریک ذهن خود را بیشتر بشناسید. راه های درمان ترس از خیانت همسر، بستگی به منشا ترس شما دارد.

با این حال برای رهایی از ترس از خیانت راهکارهایی وجود دارد که در ادامه به توضیح آن ها می پردازیم.

اگر ترس از خیانت ذهن و وجود شما را پر کرده است، لازم است با همسر خود در این رابطه صحبت کنید.

 اگر در مراحل اولیه احساس ترس هستید، درمان ترس از خیانت همسر گفتگویی ساده است.

در برخی موارد شک به خیانت همسر و ترس های شما زاییده داستان های ذهنی شماست که با حرف زدن متوجه سو تفاهم ها شده و اعتماد خود را بازمی یابید.

برای درمان ترس از خیانت همسر بهتر است، طرز تفکر خود را تغییر دهید.

البته این روش کاری سخت و زمان بر است، اما ارزشش را دارد.

برای تغییر دیدگاه خود، جلوی اتفاقات را نگیرید و به همسر خود آزادی بدهید. شما نمی توانید رفتارهای کسی را کنترل کنید اما رفتار های خودتان تحت کنترل شماست.

اگر می خواهید به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، محرک هایی که احساس ترس از خیانت را در شما تقویت می کند، بشناسید.

زمانی که متوجه شدید چه چیزی بیشتر از همه موجب ترس شما می شود، به مرور آن را حذف کنید یا با آن کنار بیایید.

 در ابتدا ممکن است دشوار باشد اما برای درمان ترس از خیانت همسر بهتر است زمان بیشتری را به این موضوع اختصاص دهید.

لازم نیست به خود سخت بگیرید. وجود این ترس در شما کاملاً طبیعی است و ممکن است در اثر محرک های مختلفی این احساس درونتان ایجاد شود.

زمانی که ترس از خیانت ذهن شما را درگیر کرده، آن را انکار نکنید و سعی بر نادیده گرفتن آن نگیرید.

گاهی فقط زمان نیاز است تا ترس از بین برود.

درمان ترس از خیانت همسر که ریشه های عمقی درون شما دارد، زمان بیشتری می خواهد. انتظار معجزه از خود نداشته باشید.

تغییر دادن ذهنیت منفی به مثبت کار دشواری است. با این حال اگر هر روز برای مثبت اندیشی تمرین کنید، از ترس های بی پایه و اساس خود خلاص می شوید.

زمانی که چیزی شما را اذیت می کند و افکار منفی به ذهن شما هجوم می آورند، تمرکز خود را حفظ کرده و سعی کنید، موردی مثبت در رابطه با آن پیدا کنید.

اگر تصمیم به درمان ترس از خیانت همسر خود دارید، لازم است مسائل منفی را از زوایای دیگر ببینید و دنبال نقطه ای مثبت درون آن باشید.

یکی از راه های درمان ترس از خیانت همسر دور شدن از هر نقطه منفی در زندگی است.

 اگر ترس از خیانت ذهن شما را مشغول کرده، بهتر است آن را با دوست یا خانواده در میان نگذارید!

صحبت بیشتر در رابطه به مسائل منفی، انرژی منفی درون و زندگی شما را بیشتر خواهد کرد.

نقاط منفی زندگی می تواند افراد سمی باشد که به داستان های غم انگیز و منفی علاقه دارند.

 از تعامل و رابطه با این فرد دوری کنید.

یادتان باشد احساس ترس با بیشتر فکر کردن درباره آن تقویت شده و بزرگ تر خواهد شد.

اگر به تنهایی از پس درمان ترس از خیانت همسر برنمی آیید، مراجعه به مشاور بهترین راهکار است.

 معمولاً افراد تصور می کنند، احساس ترس چیزی است که به راحتی می توان آن را کنار گذاشت.

با این حال اگر منشا و راه های درمان اصولی آن را بلد نباشید، ترس شما فقط پنهان می شود و ممکن است به صورت پنهانی هر روز بزرگ تر شود.

ترس های پنهان در موقعیت های مختلف بروز پیدا می کنند و شما را با مشکلات جدی روبرو می کنند.

کمک گرفتن از مشاور و روانشناسی که در این زمینه از دانش و تخصص کافی برخوردار است، بهترین راه درمان ترس از خیانت همسر است.

اگر به فکر درمان ترس از خیانت همسر خود هستید، گام اول پیدا کردن منشا ترس است.

 بیشتر افراد به دلیل تجربه یا مشاهده موارد مشابه همیشه نسبت به خیانت همسر خود نگران اند.

اگر تجربه ناخوشایندی در زندگی گذشته شما وجود داشته، لازم است با مراجعه به مشاور ریشه های عمیق ترس و رنج خود را پیدا کنید.

بسیاری تصور می کنند برای این ترس دلایل محکمی دارند، اما با بررسی شرایط متوجه می شوند، فقط دچار رفتار ها و شک های وسواس گونه شده اند.

بهتر است برای درمان احساس ترس از خیانت از مشاورین با تجربه ” همدل مشاور ” کمک بگیرید تا زندگی زناشویی شما لذت پیشین را داشته باشد.

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

درباره ما

تماس با ما

درخواست مشاوره

ارتباط تلفنی با مشاوران و متخصصان مااز طریق این دو شماره۰۲۱-۶۶۰۸۱۲۰۰۰۹۹۳۱۲۰۰۴۰۰

ترس از خیانت موضوعی است که در برخی از همسران و یا حتی کسانی که هنوز وارد زندگی مشترک نشده اند وجود دارد. منشاء این ترس ها به علت بالارفتن میزان خیانت ها در روابط اطراف افراد است.

مردی که متوجه خیانت همکار خانم خود در محل کارش می شود، ناخودآگاه به این می اندیشد که زنانی وجود دارند که خیانت کنند و یا بلعکس، زنانی که متوجه خیانت همسر دوستان خود می شوند همواره ترس از این دارند که همسر خودشان هم به آن ها خیانت کند.

در این مقاله سعی داریم تا علل ترس از خیانت را به صورت دقیق مورد بررسی قرار دهیم و روانشناسی خیانت و فوبیای آن را به همراه روش های درمانی به شما مخاطبان گرامی بشناسانیم.

در ادامه با موضوعات زیر با ما همراه باشید:

ترس از خیانت

ترس از خیانت دیدن سبب بروز احساسات و واکنش های عصبی عمیق و منفی در همسران می شود. در مواقعی که یکی از زوجین اقدام به خیانت می کند تاثیرات بسیار مخربی بر روحیه و باورهای همسر خود وارد می سازد. همین امر باعث می شود تا همگان با دیدن شدت ناراحتی فردی که خیانت دیده، نگران وفاداری و عهد و پیمان همسر خود در زندگی مشترکشان شوند.

از بین رفتن رابطه پاک و اصولی که از قبل میان دو همسر وجود دارد با بروز خیانت به شدت تخریب می شود و تاثیرات آن می تواند زندگی دیگران را نیز تحت الشعاع قرار دهد. به همین امر ترس از خیانت دیدن به نوعی فوبیا درافراد بدل می شود و آرامش و شادی را از زندگی آن ها سلب می کند.

به طور کلی روانشناسی خیانت مبحثی پیچیده است که نیاز به تخصص کافی برای ریشه یابی و درمان آن دارد. بسیاری از افرادی که با وجود همسر، دست به خیانت می زنند بی شک از مشکلات روحی و روانی رنج می برند.

این مشکلات آنقدر زمینه ای و قدیمی است که سبب می شود فرد بدون فکر کردن تصمیم گیری آنی و لحظه ای کند و تمام زندگی خود را بر پایه ی احساسات استوار کند. اما در روابطی که هیچ گونه اثری از خیانت بین زوجین وجود ندارد نیز شاهد نگرانی هایی شدید از جانب برخی از همسران پیرامون ترس از بی وفایی و خیانت همسر خود هستیم.

به طور کلی رایج ترین علل ترس از خیانتی که وجود قطعی و ثابت شده ندارد شامل موارد زیر است:

تجربه ی بدترین شرایط روحی و روانی برای کسانی که فوبیای خیانت دارند بسیار رایج و همیشگی است. این طرز تفکر در دراز مدت سبب بروز مشکلات و آسیب های شدید روحی و روانی می شود. به همین علت اقدام برای درمان ترس از خیانت در سریع ترین زمان ممکن لازم و ضروری است.

درمان فوبیای خیانت یکی از جنبه های روانشناسی است که نیازمند به مشاوره های دوره ای و تخصصی با کارشناسان و روانشناسان متخصص در زمینه خیانت و آسیب های آن دارد.

کسانی که همواره بار ترس از بی وفایی و خیانت همسرشان را به دوش می کشند باید بدانند که در آینده امکان بروز مشکلات روحی و جسمی برایشان بسیار بیشتر از افراد عادی است. این افراد همواره شاهد شرایط زیر در زندگیشان هستند و امکان مبتلا شدن به بیماری های زیر را دارند:

بهترین راه برای درمان ترس از وقوع خیانت همسر، ریشه یابی و علل سنجی آن است. چه بسا بسیاری از علل و عواملی وجود دارد که این ترس ها را در وجود افراد دائمی و همیشگی کرده است.

متخصصان و روانشناسان آگاه در این زمینه توانایی بررسی دقیق و ارائه‌ی بهترین روش و تکنیک های مناسب برای درمان ترس از خیانت را به افراد دارند. راه های درمان ترس از خیانت بستگی مستقیمی به شخصیت افراد و میزان درگیریشان با این قضیه دارد. به همین علت استفاده از مشاوره های تخصصی و شخصی می تواند در سریع ترین زمان و با تاثیر گذاری دائمی منشاء این ترس ها را از بین ببرد.

از جمله مراحل درمان ترس پیرامون خیانت همسر موارد زیر است:

بسیاری از افرادی که از مشاوره های روانشناسان برای بهبود شرایط روحی خود و کاهش آسیب های شکاکیت و ترس از بی وفایی همسرشان بهره می برند یک سری از اقدامات مشترک را همواره انجام می دهند.

شک به خیانت همسر با وجود این اقدامات و تکنیک های مفید به شدت کاهش می یابد و حتی در بسیاری از موارد به کلی برطرف می شود. تصور دائمی این که آن ها در بهترین موقعیت از زندگی خود قرار دارند و هیچ کسی شایسته تر از زندگی با همسرشان به جز خودشان نیست از اصلی ترین تفکراتی است که در دوره درمان شک به خیانت همسر مورد تمرین قرار می گیرد.

اما استفاده از برخی دیگر از اقدامات به سبب جلوگیری از خیانت می تواند هم از بروز انواع خیانت ها جلوگیری کرده و هم بواسطه ی تجربه ی شیرین حاصل از آن ها، تصورات غلط افراد را نیز دگرگون سازد. مهمترین راه های جلوگیری از خیانت موارد زیر است:

برخورداری از دانش و مهارت روانشناسانی که به طور تخصصی توانایی درمان انواع ترس های بی اساس و مختل کننده آرامش را دارند، راه حلی برای بازگشت شادی و آسایش به زندگی هر فرد است.

متخصصان در این زمینه انواع مشاوره خیانت همسر و جنبه ها و ابعاد آن را به افراد ارائه می کنند و تا پایان دوره درمان، در هر مرحله کنار فرد مانده و رفتارهای او را اصلاح می کنند.

لذت شیرینی آرامش کنار همسر و داشتن اعتماد کامل به وفاداری و عدم خیانت او، تنها با استفاده از راهکارها و تکنیک های مراقبه ای روانشناسان فعال در این زمینه بدست می آید.

در این مقاله سعی کردیم تا تمامی جنبه های ترس از خیانت همسر و اضطراب و شک دائمی پیرامون این قضیه را به شما مخاطبان گرامی معرفی کنیم. همچنین لزوم استفاده از مشاوران خانواده و مشاوره خیانت همسر را به شما شناساندیم.

در صورتی که نیاز به دریافت مشاوره های تخصصی پیرامون درمان ترس از بی وفایی و خیانت همسرتان دارید و از شرایطی که در آن هستید خسته شده اید می توانید با مشاوران و روانشناسان ما در مرکز مشاوره همدل مشاور تماس بگیرید و از رهنمودهای این عزیزان بهره مند شوید. همدل مشاور معتبرترین مرجع پاسخگویی به سوالات روانشناسی شما مخاطبان عزیز و ارائه روش های بهینه درمانی است.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرستادن دیدگاه

درباره ما

تماس با ما

درخواست مشاوره

ارتباط تلفنی با مشاوران و متخصصان مااز طریق این دو شماره۰۲۱-۶۶۰۸۱۲۰۰۰۹۹۳۱۲۰۰۴۰۰

تا مرز ۵۱درصد کلاس صوتی سی دی یا دانلودی و فیلم و کتاب صوتی
و تا ۳۰درصد قیمت کتاب چاپی را از اعتبار می توانید هزینه
کنید.

وقتی همه محصولات تان را انتخاب
کردید، قبل از درگاه از شما پرسیده میشود که می خواهید از
اعتبار استفاده کنید. و شما تأیید میکنید.

اعتبار در مورد کلاس صوتی،کتاب چاپی و صوتی قابل استفاده است

اعتبار دائمی نیست.قبل از تاریخ انقضا مصرفش کنید

خیانت اتفاقی است مثل از دست دادن. آنچه در خیانت از دست می رود، رابطه ای
ساده و معصوم و مورد اعتماد است. هرچه خیانتی که دیدیم به کسی که بیشتر به او اعتماد و باور داشتیم نزدیک تر باشد، در تجارب بعدی کمتر اعتماد می کنیم.

خیانت اتفاقی است مثل از دست دادن. آنچه در خیانت از دست می رود، رابطه ای ساده و معصوم و مورد اعتماد است. هرچه خیانت به معصومیت، اعتماد و باوری که به کسی داریم نزدیک تر باشد، در تجارب بعدی کمتر اعتماد می کنیم. بی شک افکار پارانویا در همه ما تا اندازه ای وجود دارد، چرا که همه ما از دنیا، شرایط زندگی و از کسانی که به آن ها اعتماد کردیم، زخم خوردیم. اعتماد و خیانت اضداد لازم هستند. اگر کسی مورد خیانت واقع شده باشد –چه کسی نشده است؟!- اعتماد کردن برایش بسیار دشوار می شود.برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، روی عبارت “مرداب روح” کلیک کنید.

کسانی که تجربه خیانت داشتند، معمولاً با کسی ارتباط برقرار می کنند که خیانت را تکرار می کند و یا سعی می کنند از صمیمیت با دیگران دوری کنند، به این امید که از آسیب مجدد جلوگیری کنند. در هر دو روش، میراث جراحت گذشته بر انتخاب های زمان حال غلبه می کند و فرد هنوز توسط گذشته تعریف می شود. شخص در حالیکه در یک رابطه است و با اعتماد در آن رابطه سرمایه گذاری عاطفی می کند، احتمال خیانت را نیز بدیهی فرض می کند. اگر اعتماد نکنیم، سرمایه گذاری عمیقی نکردیم که صمیمیت را تجربه کنیم. بدون اعتماد علاقه ای وجود ندارد و بدون علاقه خیانت حقیقی رخ نمی دهد. جالب است، نه؟بخشیدن خیانت بویژه اگر عمدی باشد، از همه چیز دشوارتر است. با وجود این توانایی، بخشیدن صرفاً به این معنا نیست که ما به دین نتیجه برسیم که خود ما هم می توانیم برای جبران خسارت خیانت کنیم، بلکه بخشش تنها حرکتی است که می تواند ما را از زنجیرهای گذشته رها کند. گهگاهی انسان های زخم خورده را می بینم که هنوز فردی که در رابطه عاشقانه به آن ها خیانت کرده را نبخشیدند. آن ها هنوز برده گذشته شان هستند؛ هنوز در عقد همان آدم خائن ماندند و اسید نفرت آن ها را فرسوده کرده است. من کسانی را دیدم که طلاق گرفتند و از همسر سابق شان نه برای کاری که کردند، بلکه برای کاری که نکردند، متنفرند.خیانت اغلب به صورت منزوی کردن خود تجربه می شود. ناجی جادویی رابطه که روی او حساب باز کردیم، کسی که از او انتظارات خاصی داریم، اکنون متهم است و تصورات بنیادی ما را متزلزل کرده است. در این حالت، رشد قابل ملاحظه ای می توانیم داشته باشیم. ما می توانیم از زخم هایمان درس بگیریم و در آن خصوص از خودمان سؤال های درست و اساسی بپرسیم که چرا رابطه مان به اینجا کشید، اما اگر این کار را نکنیم، آن ها را به صورتی دیگر و در جایی دیگر تکرار می کنیم. به همین ترتیب بسیاری از ما ممکن است خودمان را با زخم هایمان یکی بدانیم و در گذشته اسیر بمانیم.طبعاً ما از خیانت خشمگین می شویم و احتمال می رود به دنبال انتقام برآییم، اما انتقام تنها به جای گستردگی آگاهی آن را محدود می کند و ما را وابسته به گذشته نگه می دارد. کسانی که طعمه انتقام می شوند، اندوه خود را مجاز می دانند و تا ابد نقش قربانی را بازی می کنند. این حقه که در واقع مقاومت در برابر احساس زخم خوردگی است، مقاومت شدیدی در برابر احساس زخم و درک زخم است.سومین وسوسه خیانت، تعمیم دادن این تجربه است. این موضوع در مورد یکی از مراجعین من که مبتلا به پارانویا شده بود و مادرش او را ترک کرده بود، به وضوح به چشم می خورد. اگر مادرش او را ترک کرد، بی شک هر زن دیگری در زندگی او را ترک می کند. فردی که در چارچوب این تجربه است، در همه روابط به بدبینی آلوده کننده ای تبدیل می شود. تمایل به تعمیم خیانت موجب می شود که فرد در زنجیره ای بماند که دامنه آن از سوء ظن و اجتناب از صمیمیت تا پارانویا و سپر بلای دیگران شدن را در بر می گیرد.خیانت ما را به سوی رشد فردیت می کشاند؛ اما چطور؟ اگر خیانت صورت گرفته به معصومیتی که ما در همه اتفاقات داریم، باشد، به سوی آغوش خرد بزرگی از دنیا کشیده می شویم که موضوع آن وابستگی و فقدان است. اگر خیانت نسبت به وابستگی ما باشد، با آن بخشی از درون مان آشنا می شویم که عاشق این است که کودک باقی بماند. اگر خیانت از سمت یک موجود آگاه نسبت به ما باشد، به رنج و در آغوش کشیدن اضدادی کشیده می شویم که نه تنها در خیانت بلکه در خود ما نیز یافت می شود. در هر حال اگر در گذشته و بازی تهمت متقابل باقی نمانیم، رشد می کنیم و پیچیده تر و آگاه تر می شویم.تلخ ترین دارو در خیانت شاید این باشد که سال ها بعد برخلاف میل باطنی مان تشخیص دهیم که ما بخشی از حرکتی بودیم که به خیانت منتهی شد. اگر این داروی تلخ را بنوشیم، درک وسیع تری از سایه خود خواهیم داشت. ما همیشه آنچه به سمتش فرا خوانده می شویم، دوست نداریم. پیام از دست دادن عزیزان و اندوه خیانت آن است که ما نمی توانیم به چیزی بچسبیم و وجود هیچ چیز و هیچکس را بدیهی تصور کنیم. و به علاوه نمی توانیم از آن درد شدید اجتناب ورزیم، اما آنچه باقی می ماند، دعوت به آگاهی است. آنچه در هر دوی این اتفاقات مشترک است، دعوت به فردیت است؛ ما نه نقطه آغاز هستیم و نه پایان، ما در سفریم و این اتفاقات برای بلوغ و آگاهی ضرورت دارند. آنچه در کنترل ما می ماند، شوق یافتن آن چیزی است که زندگی نکردیم، حتی در تلخ ترین ضربه ها.

منبع: مرداب روح

ترس از خیانت

نویسنده: جیمز هالیس

مترجم: فریبا مقدم

ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی

بهش اعتماد دارم خیلی زیاد ۷ماهه عروسی کردیم ماه دوم بود که پیاماشو تو گوشیش با یه دختر خوندم از همه بدتر اینکه دختر خواهرش بود میدیدم رابطه خوبی دارن ولی باورم نمیشد که رابطه پنهانی داشته باشن تا دید دارم میخونم گوشیشو از دستم کشید و پاکش کرد تا یک ماه بحث و جنجال داشتیم همش میگفت فکر بد نکن اشتباه میکنی ولی آروم نمیشدم تا روزی که سطل زباله گالری گوشیشو دیدم با یه دختری عکس گرفته بود عکسای زیادی قلبم به درد اومد ولی خیالم راحت شد که دوست دختر خواهرش بوده و قبل از ازدواجمون بوده فهمیدم که دخترخواهرش نبوده و دوست اون بوده اما اون پیاما همیشه برام سوال بود اون میگه پیاما هم برا قبل ازدواجمون بوده ولی اکانت اینستاشو توی نامزدیمون درست کرد پس پیاما هم بعد ازدواجمون بوده پیامایی که حرفای رکیک و بدی توش زده شده بود. هر دفعه بهش میگم توضیح بده فقط میگه اشتباه میکنی بخدا اشتباه میکنی هرچی دلیل و مدرک میارم باز میگه اشتباه میکنی میگه برا قبلنا بوده که تو نبودی تو زندگیم.توروخدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم خیلی دوسش دارم امروز خواستم ترکش کنم ازم خواهش کرد گفت نرو اشتباه میکنی گفتم برام توضیح بده میگه کاری نکردم که توضیح بدم.اینم بگم به چشم پاکیشو درستیش شکی ندارم اما اون پیامای لعنتی از ذهنم نمیره

سلام من خیلی ترس دارم همسرم زیاد تو گوشیه کارایی میکنه ک شکم زیاد میشه 1 سال پيش ی نفرم توخونا دیدم ی چن وق میگفت طلاقم بده الان خوب شده ولی من ترسم کم نشده بعضی وقتا ی چیزایی میبینم ک دوباره اعصابم بهم میریزه همه کارم براش میکنم دوسش دارم نمتونم ترسو از خودم دور کنم

من هم. مثل خیلی های دیگه خیانت دیدم، اولین بار خیلی گریه کردم وغصه خوردم، هنوزم که هنوزه میخورم ولی مطمینم مشکل از من نیست، مشکل از همسرم، اون کمبود داره، عقده داره، با این کارها خودشو وروح خودشو ارضا میکنه، من الان فقط وفقط بی خیال شدم، دیگه برام مهم نیست، نه میپرسم، نه واکنشی، تظاهر میکنم که همه چیز خوبه، به خاطر پسرم زندگی میکنم، سعی میکنم از زندگیم لذت ببرم چون معتقدم مشکل از من نیست اونه که مشکل داره.

با مردی که بعد لو رفتن صیغش تو روت میگه گناه که نکردم حقمه تو ایمان و دینت ضعیفه که ناراحتی میکنی و غیرت زن کفره باید چیکار کرد؟

من بعد خیانتی که دیدم از مردا متنفرم شدم و حتی با نفرت با مردای خانواده و فامیل صحبت میکنم حس میکنم همشون عوضین و وقتی میخوام حتی جواب سلام شونو بدم کلافه و عصبی میشم چیکارکنم این نفرت ازبین بره مثل قبل بشم حس یه آدم مریض و روانی رو دارم

شما باید و یابد سهم خوتون رو در اون خیانت پیدا کنید و بپذیرید
اولین قدم برای خودشناسی، پذیرش هست.
محصولات حوزه ی سایه و رابطه بسیار به شما کمک خواهد کرد.

توسن ۲۶سالگی خیانت دیدم وبخشیدم ولی بعداز اون سعی کرد اعتمادمو برگردونه وتاحدی تونست ولی وسطای این بخشیدن هرازگاهی حرف از طلاق میزد ومن تعجب میکردم تااینکه یه بحثی پیش اومد و گفت یامن یاخانوادت اولش اون رو انتخاب کردم ولی بعداز ۱ماه دلتنگی و صحبت ک گفتم توهم باید جای خالی اونارو واسم پر کنی و بشی همه کسم اما دید نمیتونه گفت باشه برو به خانوادت سر بزن و بعداز چند وقت دوباره حرکاتاش و رفتاراش و اخلاقش به کل عوض شد مثل همون زمان خیانتش و هی ازش میپرسیدم چیزی نمیگفت ودوباره از طلاق گفت و بعد از چند جلسه مشاوره اونجاهم گفت دیگه نمیخوامت و طلاق بهترین راهه فقط همه بهانش خانوادم شد میدیدم داره خیانت میکنه به روش میاوردم ولی میگفت نه تااینکه ۱۰روز رفتم خونه پدرم وحتی نیومد دنبالم تاخودم رفتم ولی چند روز بعد رفت درخواست طلاق داد و هنوز تو شوک طلاق هستم و میدونم ک خیانت میکنه. روز به روز دارم بیشتر احساس نابودی میکنم چون علاقم هم به ایشون هنوز خیلی زیاده حتی باوجود دعواهای زیاد.زندگی برام خیلی پوچ شده و هیچ امیدی دیگه به زندگی ندارم چون کلی بهش ایمان داشتم ک حتی دروغ هم نمیگه ولی کلی از باورهام رو خراب کرد.مدام مشغله فکری های متفاوت دارم.مردی ک مسئولیت یه زندگی رو نمیتونه قبول کنه چرا ازدواج میکنه؟

شیرین جانم حتما و لطفا از خانم چیتگر عزیز وقت مشاوره بگیرید /وحدتیان ادمین بنیاد فرهنگ زندگی

به نظرم اون شخص امده تا باعث رشد شما بشه که برای خداوند شریک نگیرید و فقط خدا قابل پرستش هست

چکار باید کرد که خیانت دید حالت خوب باشه اصلا بهش فکر نکرد مشکوک نباشی بهش این در زندگی بی تفاوتی نیست آیا از دوست داشتند سو استفاده نکرده آیا تو که همه وقتت و در منزل واسه اون گذاشتی وبه تو میگه همه چی تمومی وا ازت راضیم و خدا تو رو واسم نگه داره چی؟ من بین این سوال ها گم هستم

سهیلاجانم حتما کتاب جوجه اردک زشت درون ،کتاب مرداب روح،کتاب شجاعت و کتاب رهایی ازغم جدایی و در نهایت کلاس صوتی عاشقی یعنی جدایی را حتما حتما بخوان و گوش کن اگر تمایل داشتی از خانم چیتگر عزیز هم وقت مشاوره بگیر /وحدتیان ادمین بنیادفرهنگ زندگی

وقتی تو سن 32 بودم با زندگی و دو گل پسر خودمو خوشبخت ترین زن دنیا می دونستم مثله همه ی زندگی ها گه گاه ماهم باهم بحث و تنش داشتیم ولی وقتی از همه ی وجودت مایع بزاری طرفت قدرت رو نمی دونه هیچ خیلی هم با پررویی انتظار داره ازت آخرین بحث بینمون برای اولین بار با اختلاف بین خانواده های هر دومون بزرگ شد من 2 ماه و 19روز خونه ی بابام بودم شوهرم حتی بدونه صحبت کردن با من اقدام به طلاق کرده بود که برا من از دادگاه احضار نامه آمد شک شدم با درخاست من با هم صحبت کردیم فرداش که آمدم خانه ی خودم برنامه ی مسافرت ریخت و رفتیم سفر …ولی…زن هاااا موجودات خیلی تیزی هستن یه چیزایی از رفتار هاش احساس می کردم دلم داد میزد که خبری است ولی نمی دونستم اسم احساسم رو چی بزارم ….وقتی بر گشتیم رو من حساس شده بود حی قیر می داد بحث میکرد دعوا می کرد و ابراز پشیمانی برا برگشتیم به خانه و همه ی حرفش این بود که گناه کار خانواده ی تو است باید قطع رابطه کنی با کلی دعوا آخرسر قبول کردم بعد سه ماه از برگشتن من اتفاقی تو تلگرام عکس کارت ملی خودش و خانمی که از من 2سال بزرگ تر بود رو دیدم که برای صیغه کردن به حاجی آقا فرستاده دنیا رو سرم خراب شد گوشان چند ثانیه چیزی جز سوووت نشنید وقتی به تاریخش نگاه کردم تازه ده روز بود من آمده بودم خانه ی بابام این یعنی این خانوم بود در زندگیم من خبر نداشتم بهش گفتم انکار نکرد گریه کردم خیییلی ولی خودمو کنترل کردم انگار اتفاقی نیفتاده به طور عجیبی اخلاقش شونده بود مثله قبلا با فهمیدن من حالش انگار بهتر شده بود ..خودمو با درس پسران مشغول کردم خاستن فراموش کنم ولی….انگار بزرگ شده بودم و باید از اسبابهای هام دست بردارم و برم سر کلاس الان حدود 2سال از این اتفاق میگذره ولی لحظه ای نیست که فکرم درگیر خیانت شوهرم نباشه زندگی رنگ و بوی گذشته ی قشنگم رو نمی ده درد بزرگی هیچی خوشحالم نمی کنه انگار مرده ی متحرک…برا خیانتش بسوزم یا برا عذاب بعدش که عمدن اذیتم می کرد برا ریلکس شودنش که من فهمیدن برا تجربه ی جدیدش …نمی دونم الان هر چیز اذیتم میکنه شکاک شدم به روش نمی‌یارم شکاکییتمو من حتی نمی تونم حرف های عاشقانش رو منفی معنی نکنم تو نگاه کردن به چشماش اشکم در میاد بی اختیار.. ازش هیییییچ وقت انتظار همچین حرکتی رو نداشتم …الان توهی هستم هیچی برام ارزش نداره …حالم بده خدا سر هیچ کسی نیاره درد بی درمان اینه که کسی با روحت شخصیتت اعتمادت اعتقادت زندگیت بازی کنه

عزیزم حتما و لطفا از خانم چیتگر وقت مشاوره بگیرید ./وحدتیان ادمین بنیادفرهنگ زندگی

این مساله اوائل اصلا برام قابل هضم و باور نبود دختری که یه عمر سادگی و پاکی و معصومیت و نجابت تو وجودش بود و برای تمام اهل فامیل و دوست و آشنا مثال زدنی بود از سادگی و پاکی وقتی با این مساله مواجه شدم و فهمیدم که خیانت دیدم انگار کسی خنجر به کمرم فرو کرد اصلا باورم نمیشد این منم که تو این بازی کثیف قرار گرفتم از خودم متنفر بودم تا مدتها و همیشه با خدای خودم حرفم این بود که خدایا چرا من؟؟بعدها که در زمینه ی مسائل و مشکلات روانم آگاهیم رو بالا بردم متوجه شدم که این مساله ممکنه به شکل سوتفاهم برا هرکسی پیش بیاد…چون این مساله باعث شد رشد به شدت زیادی کردم و بزرگ شدم و فهمیدم همه جا سادگی و صداقت خوب نیست همه جنبه ندارن افرادی هستن که با زخم ها و عقده های خودشون میان به سمتت تا تورو هم در منجلاب و چاه جهالت خودشون فرو ببرن ولی باید با سلاح آگاهی بتونی از پس خودت بربیای و از دست نامردان رورگاز خودت رو خلاص کنی …خلاصه که مثل یه بانجی جامپینگ که شما به اون طرف پرت میشین به همین اندازه برام رشد و برزگ شدن داشت این مساله…هرحادثه ای که برامون اتفاق میوفته باید درسش رو بگیریم و ازش بگذریم وگرنه موندن در گذشته با زخم هاش مو رها نکرونش مثل این میمونه که هر روز یه چاقو رو در شکمت فرو کنی و دربیاری و همش به خودت زخم بزنی….رها کن تا آزاد و رها باشی همچون پرنده ای سبک بال….

بهتون تبریک میگیم که تونستید به خودتون کمک کنید و ممنون که تجربه ی خودتون رو با ما به اشتراک گذاشتید /وحدتیان ادمین بنیادفرهنگ زندگی

موسسه بنیاد فرهنگ زندگی بالنده به شماره ثبت 11383 از سال1378 با موضوع ارائه سمینارهای تغییرات فردی اقدام به فعالیت نموده است.جامعه مخاطب اصلی ما میانسالان هستند. بنیاد فرهنگ زندگی، نهادی معتبر در حوزه روانشناسی تحلیلی است. پروفسور کارل گوستاو یونگ، بنیانگذار این تئوری است.بنیان روانشناسی تحلیلی یونگ بر تحلیل عمیق و ریشه ای مسائل افراد است. به گونه ای که مخاطبان آن تاکید دارند که راه حل های آن با قدرت تمام حلال مسائل آنان بوده است .

امروزه یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های جامعه،‌ رویارویی با پدیده تلخ خیانت است. همه ما گاهی اوقات به موضوع خیانت همسر فکر می‌کنیم و بعد از آن نگرانی و دلهره تمام وجودمان را فرا می‌گیرد. داشتن درجه‌ای از نگرانی نسبت به موضوع خیانت همسر ، امری طبیعی و غریزی است،‌ اما شدت یافتن این نگرانی و تبدیل شدن آن به ترس از خیانت همسر و فریب خوردگی، نتیجه‌ای غیر از شک و تردید،‌ بی‌اعتمادی و اضطراب ندارد. همانطور که خیانت می‌تواند به ترس از خیانت همسر منجر شود، ترس‌های بیش از اندازه نیز می‌تواند خیانت همسر را رقم زند‌. شک‌های بی‌مورد، کنترل‌های بیش از حد،‌ بدبینی و اتهام‌های بی‌پایه،‌ منجر می‌شود تا همسر وفادار شما، خود را مستعد خیانت ببیند و برای رهایی از اتهامات دروغین، آن‌ها را به واقعیت تبدیل کند. آگاهی از راه‌های پیش‌گیری از خیانت به شما کمک می‌کند تا ترس و اضطراب را از خود دور کنید. پس با ما همراه باشید تا با راه‌های غلبه بر ترس و پیشگیری از خیانت آشنا شوید.

هیچ کس دوست ندارد مورد خیانت واقع شود، بنابراین کاملا عادی است که گاهی اوقات مرد یا زن در مورد شریک زندگی خود احساس نگرانی کنند. حتی اگر به همسر خود اعتماد کامل دارید، بهتر است بدانید که همه ما انسان هستیم و طبیعی است که گاهی دچار انحراف شویم یا خطا کنیم و حتی به کسی که دوستش داریم خیانت نماییم. اما اگر می‌خواهید رابطه‌ای پایدار، شاد و بدون اضطراب داشته باشید، باید قبل از اینکه ترس از خیانت همسر روی رابطه شما تأثیر بگذارد آن را کنترل و رفع کنید.

 

 

ترس از خیانت

اولین گام برای غلبه بر ترس از خیانت همسر ، این است که دلایل ترس خود را تعیین کنید. منبع ترس‌های شما می‌توانند تجارب گذشته،‌ ترس و نگرانی نسبت به از دست دادن همسر، ناتوانی در اعتماد به عموم یا سایر دلایل باشند. زمانی که منبع ترس خود را مشخص کردید، با آن مقابله کنید. زیرا مسلم است که ترس‌های شما به خیانت نکردن همسرتان کمکی نمی‌کند؛ ولی افکار و رفتار شما حتما می‌تواند در این موضوع موثر باشند. پس دیدگاه خود را تغییر دهید و ترس‌های خود را دور بریزید.

شما باید درک کنید که همه انسان‌ها یکسان نیستند و هرکس شخصیت و نگرش خود را دارد. اگر یکی از والدین یا دوستان شما در روابط خود فریب خورده است، دلیلی وجود ندارد که برای شما هم این اتفاق رخ دهد. رابطه خود را به خاطر تجربه تلخ اطرافیان‌تان، خراب نکنید. شریک زندگی خود را براساس رفتار و اقداماتش نسبت به خود، قضاوت کنید. بدون شک هر یک از ما کتاب زندگی خودمان را می‌نویسیم، پس عاقلانه عمل کنید.

 

صحبت با همسر درباره نگرانی‌های مربوط به خیانت، کمک می‌کند تا اعتماد و تعهد میان شما قوی‌تر شود. این کار موجب می‌گردد تا شک و بدبینی شما رفع شود و بسیاری از سوتفاهم‌ها حل گردد. بنابراین اگر می‌خواهید با همسرتان درباره خیانت و نگرانی‌های خود صحبت کنید، پنج سوال زیر می‌تواند به شما کمک کند تا مطمئن شوید، گفتگوی شما در این درباره، سازنده و اثرگذار است.

اولین گام در این مسیر، تعیین چهارچوب‌های فکری و رفتاری زوجین است. آگاهی از تفاوت دیدگاه‌های مرد و زن کمک می‌کند تا بسیاری از سوتفاهم‌ها رفع و زوجین با دیدگاه و انتظارات یکدیگر آشنا شوند.

ستون فقرات هر رابطه پایدار و سالمی، اعتماد قوی و متقابل است. اگر می‌خواهید نگرانی‌های خود را در مورد خیانت کاهش دهید، درباره افزایش اعتماد و صداقت با یکدیگر صحبت کنید.

خیانت، اعتماد بین زوجین را نابود و شک و بدبینی را با آن جایگزین می‌کند. اگر می‌خواهید بدانید کدام اقدامات به اعتماد بین شما آسیب می‌زند با این سوال نسبت به آن‌ها آگاه شوید.

تعیین مرزهای رفتاری و بایدها و نبایدها، می‌تواند از بسیاری از سوتفاهم‌ها جلوگیری کند. پس با همسر خود درباره رفتارهای نگران‌کننده صحبت کنید تا از انتظارات و توقعات یکدیگر آگاه شوید.

اگر هر دوطرف موافق پاسخ دادن به این سوال باشند، مطرح کردن این سوال کمک می‌کند تا گذشته یکدیگر را بهتر بشناسد و از ترس‌ها و تجربه‌های قدیم خود آگاه شوند. زمانی که بدانید همسر شما قبلا مورد خیانت واقع شده است، قطعا تلاش می‌کنید تا ترس او را با ایجاد اعتماد و صداقت، از بین ببرید.

 

به جای اینکه دائما نگران خیانت همسر خود باشید، سعی کنید نشانه‌های خیانت را بشناسید تا به موقع متوجه آن شوید. برای آشنایی با ردپای خیانت و نشانه‌های آن کلیک کنید.

 

به طور کلی، خیانت زمانی رخ می‌دهد که فرد خائن از روابط فعلی خود با همسرش راضی نیست. بنابراین قبل از اینکه دیر شود، رابطه عاطفی و جنسی خود را با همسرتان تقویت و از خیانت پیش‌گیری کنید.

پیشگیری از خیانت

بر خلاف دیدگاه عده‌ای که فکر می‌کنند خیانت واقعیت زندگی زناشویی است،‌ این عارضه تلخ تنها حاصل عملکرد ما است. اگر زن و مرد سخت تلاش کنند تا رابطه‌ای بی نقص را فراهم کنند، نه تنها خیانت رخ نمی‌دهد، بلکه پیوندهای عاطفی زن و مرد روز به روز ناگسستنی‌تر می‌شود.

بنابراین اگر می‌خواهید از خیانت همسر خود در امان باشید، باید آستین بالا بزنید و از آن پیشگیری کنید.

 

 

 

زمان‌هایی که کنار هم هستید به جای غرق شدن در فضای مجازی یا تماشای تلوزیون،‌ همسر خود را در اولویت قرار دهید.

 

درباره انتظارات خود با یکدیگر صحبت کنید. قرار دادن چهارچوب و قوانین رفتاری به جلوگیری از اختلافات آینده کمک می‌کند.

 

سعی کنید رابطه‌ای را میان خود ایجاد نمایید که در آن، راحت بتوانید در مورد هر چیزی با هم صحبت کنید. شریک زندگی شما باید به اندازه کافی احساس امنیت داشته باشد تا  بتواند افکار و احساسات خود را با شما در میان بگذارد. فضای صمیمیت و صداقت به شما کمک می‌کند تا یکدیگر را بهتر درک کنید و نیازهای طرف مقابل را بهتر رفع نمایید.

 

یکی از اهداف ازدواج، تامین نیاز جنسی است. اگر این نیاز به درستی تامین نشود می‌تواند به خیانت‌های جنسی ختم گردد. برای جلوگیری از این اتفاق، کمی‌خلاقانه‌تر عمل کنید، از تکراری و روتین شدن این روابط جلوگیری نمایید و خود برای شروع رابطه جنسی پیش قدم شوید.

 

اگر احساس می‌کنید که همسرتان به دیگران، بیشتر از شما توجه می‌کند، بهتر است حسادت را از خود دور نمایید. حسادت در این موارد تنها این دید را در ذهن همسر شما ایجاد می‌کند که دیگران از شما بهتر هستند. پس به جای حسادت کردن بیشتر تلاش کنید، خود را نمایان‌تر جلوه دهید و از دور شدن همسرتان جلوگیری کنید.

 

مراجعه به مشاور خانواده نباید فقط زمانی انجام شود که با مشکلات لاینحل روبه‌رو می‌شوید. جلسات مشاوره می‌تواند به شما کمک کند تا بهتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید. مشاوره گاه به گاه، اما به طور مرتب به جلوگیری از وقوع خیانت کمک می‌کند.

 

اگر احساس می‌کنید یک همکار، شما را به خود جذب کرده یا در فضای مجازی با یک جنس مخالف بیش از حد صمیمی‌شده‌اید، خودتان را از این وضعیت بیرون بکشید. خائن نباشید و سعی کنید از این موقعیت‌ها دور بمانید و در طول روز مرتب با همسر خود در ارتباط باشید تا به او خیانت نکنید.

 

اگر می‌خواهید طراوت زندگی خود را حفظ کنید، به ظاهر، لباس،‌ مدل مو و وزن خود دقت کنید. پوشیدن لباس‌های تمیز و شاداب، تغییر مدل مو، توجه به بهداشت شخصی، ورزش کردن برای داشتن تناسب اندام و لبخند زدن را فراموش نکنید.

ترس از خیانت

 

مرد و زن به موجب تفاوت جنسیت دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به خیانت و فریب دارند. بنابراین با گفتگو، از تفاوت دیدگاه‌ها آگاه شوید و انتظارات یکدیگر را برآورده کنید.

 

نسبت به نشانه‌های خیانت آگاهانه عمل کنید تا قبل از اینکه دیر شود، از خیانت جلوگیری کنید.

 

اجازه دهید تا همسر شما،‌ فعالیت‌هایی را که به آن‌ها علاقه دارد، آزادانه انجام دهد. محدود کردن یکدیگر و ایجاد فضای خفه‌کننده نتیجه‌ای جز طغیان و خیانت همسر را در پی ندارند.

 

هر شخصی روش خود را برای بیان احساسات دارد. بنابراین شیوه بیان محبت همسر خود را بشناسید تا متوجه اعتماد و وفاداری او شوید. هیچ‌گاه همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید، زیرا همه عشق و علاقه را با یک زبان بیان نمی‌کنند.

 

از هر گونه تهدید و زورگویی و قهر کردن دوری کنید. این رفتارها موجب نفرت و گسستن پیوندهای عاطفی می‌شود. پس اگر می‌خواهید همسر وفادار شما به یک خائن تبدیل نشود، صمیمیت و محبت را جایگزین این رفتارها کنید.

 

هرچه را تصور کنید، همان را برای خود رقم می‌زنید. پس افکار خود را کنترل کنید و از تصور و ترس از خیانت همسر بپرهیزید.

 

از کوچک‌ترین محبت‌های همسر خود، قدردانی و تشکر کنید. این اقدام ساده به افزایش هویت و ارزشمند بودن زوجین کمک می‌کند.

 

سعی کنید برخی از کارها و مسئولیت‌های زندگی را با کمک هم انجام دهید. همیشه تفریحات مشترک داشته باشید و برای با هم بودن وقت بگذارید.

 

همه ما تلاش می‌کنیم تا نیازهای‌مان را برآورده کنیم. اما اگر شریک ما در رابطه با ما نتواند نیازها و انتظاراتش را برآورده کند، ناچارا برای تامین نیازهایش به فردی خائن تبدیل می‌شود. پس سعی کنید برای همسر خود بهترین شریک زندگی باشید و هیچ نیازی را بدون جواب نگذارید.

 

فضای خانه را از خنده و شادی پر، و سرگرمی‌های جدید و هیجان‌انگیز را تجربه کنید. مناسبت‌های مهم زندگی مشترک‌ خود را فراموش نکنید و برای هر مناسبت برنامه شاد و خاصی را تدارک ببینید.

 

شک، عیب‌جویی و انتقاد می‌تواند یک رابطه ناخوشایند را بوجود آورد. شما در یک زندگی مشترک هستید و هیچکدام از شما نباید دیگری را کنترل کند. اگر بیش از حد همسر خود را کنترل کنید، حس بی‌اعتمادی را به او القا می‌کنید و در ناخودآگاهش از او فردی خائن می‌سازید.

در پایان باید اشاره کنم که تمام این اقدامات پیشگیرانه نه تنها از بروز خیانت جلوگیری می‌کنند؛ بلکه مانع از بروز ناسازگاری‌ها و مشکلات زناشویی می‌شوند. پس بیایید به جای ترس از خیانت همسر ، آگاهانه و هوشمندانه عمل کنیم و به جای تجسم خیانت، خوشبختی و وفاداری را نقاشی کنیم. هیچ کس به اندازه خود ما افسار زندگی را به دست ندارد، پس بیایید آن را به مقصد امن و رویایی خود هدایت کنیم.

 

 

منابع :

https://www.bustle.com/p/5-questions-to-ask-your-partner-if-youre-worried-about-them-cheating-9225672

https://www.trackmyfone.com/blog/5-tips-to-overcome-your-fear-of-infidelity/

https://www.lifehack.org/articles/communication/10-ways-prevent-cheating-relationship.html

https://ph.theasianparent.com/7-tips-how-to-prevent-cheating/

https://www.wikihow.com/Prevent-Cheating

https://attracttheone.com/cheating/prevent-cheating-infidelity-in-marriage/

برچسب:ترس, خیانت, شک, همسر

مطلب قبلی

مطلب بعدی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیام «رشد تو» به شما این است: امید داشته باشید. اگر رابطه‌ یا ازدواج شما به مشکل خورده است. اگر انگیزه‌ای برای ادامه زندگی ندارید. اگر دچار چالش‌ها و بحران‌های عاطفی و یا تحصیلی و شغلی شده‌اید. امید داشته باشید. چرا که ما با روش‌ها و راهکارهای تازه‌ای آمده‌ایم تا شما را در برابر این مشکلات مقاوم کنیم. خیانت‌ها، اختلافات، جدایی‌ها، مشکلات خانوادگی، تربیت فرزندان و هر آنچه که در زندگی مشترک به آن نیاز دارید در اختیار شما قرار دارند. تنها تصمیم شما باقی مانده است.

جهت دانلود رایگان این کتاب ایمیل خود را وارد نمایید.

(function() {
if (!window.mc4wp) {
window.mc4wp = {
listeners: [],
forms : {
on: function (event, callback) {
window.mc4wp.listeners.push({
event : event,
callback: callback
});
}
}
}
}
})();

Leave this field empty if you’re human:

طراحی فرامحتوا
تمامی حقوق برای رشد تو محفوظ می باشد.




من را به یاد داشته باش


ارسالی توسط sh-sh در دسته بندی دوست داشتن یا نداشتن دوست یا نامزد و عشق | 7 پاسخ

سلام خسته نباشید
من 22 سالمه مدت یک ساله که با پسری دوست هستم به اسم ج, رابطه ی خیلی خوبی داریم, خیلی خوب باهم کنار میایم هرمشکلی پیش میاد با صحبت حلش میکنیم, کناره هم شادیم و میخندیم و میدونم که خیلی منو دوست داره. ازم خواسته با پدرو مادرم صحبت کنم تا خواستگاری بیاد. منم میدونم دوسش دارم, تحمل ناراحتیشو ندارم برام مثه بهترین دوستم میمونه, وقتی یروز ازش دورم دلتنگ میشم هرشب حداقل 5-6 ساعت باهم صحبت میکنیم و حرف کم نمیاریم 🙂 من ادمه خجالتی و کم حرفیم ولی کناره تنها کسی که میتونم خودم باشم همون شخصه. خیلی باهاش راحتم, ما باهم سکس چت هم داشتیم و چنباری هم منو لمس کرده (سکس نه). تحمل اینو ندارم با کسی ببینمش, مطمینم دوسش دارم. من با مادرم مشورت کردم در مورد ازدواجمون و ایشون هم به دلایلی رد کردن, ولی من میدونم که اگه چیزی رو از ته دل بخوام هیچکسو هیچ چیز جلودارم نیس, دقیقا هم مشکل اینجاس که انگار از ته دل راضی نیستم. ج ویژگی های مثبته زیادی داره در مقابلش ویژگی های بدم داره که به نظرم خیلی مهم نیستن چون منم بی نقص نیستم و بعد اینکه ما همیشه سعی کردیم با صحبت مشکلاتمونو حل کنیم و کارایی که طرف مقابلو اذیت میکنه کنار بزاریم. ولی مشکل اصلی اینه که درسته که از ته دل دوسش دارمو بهترین دوستمه ولی عایا عاشقشم؟ نشونه های بدی تو خودم میبینم. مثلا وقتی یه پسر جذاب میبینم دیگه یادم نمیاد که دوستی دارم به اسم ج, دوس دارم نزدیک بشم به اون فرد جدید و دلشو به دست بیارم. هروقت حرف ازدواج میشه یجوری میشم, البته کاملا هم ناراضی نیستم میدونم اگه باهاش باشم بدبخت نمیشم و اون جوری عشق بهم میده که بدجوری وابسته و دودلم کرده نسبت به جدایی ولی دوس دارم با کسی ازدواج کنم که فکر و خیاله همه رو از سرم بپرونه, دوس دارم کسیو پیدا کنم که چشم و دلمو سیر کنه تا وقتی جذابترین ادما رو میبینم راحت سرمو برگردونمو یاد عشق خودم بیفتم. باور کنین من معیارای ظاهری خیلی خاصی و سختی هم ندارم که متاسفانه ج به اون استایلی که تو ذهن منه نزدیک نیس و این تنها مشکلیه که نمیتونم بهش بگم چون نمیتونه عوضش کنه و من دلم نمیخواد دلشو بشکنم. اوایل دوستیمون وقتی میدیدمش همش ازش فرار میکردم و سعی میکردم تنها باهاش هیچجا نباشمو خودمو با دوستام مشغول کنم و چیزی که منو تو رابطه نگه میداشت این بود که اخلاق خوبی داشت و خیلی بچه پاکی بود با پسرایی که میدیدم خیلی فرق داشت و اینکه روم نمیشد مشکلشو بهش بگم, همش پیش خودم میگفتم بالاخره یه بهونه برای بهم زدن پیدا میکنمو تمومش میکنم و اصلا فک نمیکردم که کار بخواد به ازدواج بکشه. بعد چندین بار قرار گذاشتن بالاخره برام عادی شد و دیگه ازش فرار نمیکردم و میتونستم باهاش تنها باشم و حالا دوسش دارم, ولی درواقع همش دوس دارم باهاش حرف بزنم تا اینکه ببینمش. من از طریق یه گروهی با ج اشنا شدم, که یه پسر دیگه هم به اسم س عضوش بود هروقت این گروه قرار بیرون میزاشتن من به شوق دیدن س هرجور شده میرفتم بااینکه حتی مطمین نبودم میاد یا نه, ولی یادمه یبار بخاطر اینکه خیلی خسته بودم نمیخواستم برم دانشگاه قصد داشتم بخوابم, ج برای اینکه منو خوشحال کنه 5 صبح با ماشین اومد دنبالم که منو به کلاسم برسونه منم بتونم ولی خوابیدنو ترجیح دادم. با اینکه بعدا ازینکارم پشیمون شدم و سعی کردم دیگه تکرارش نکنم ولی این قضیه منو ترسوند و خیلی موردای دیگه ی شبیهش پیش اومده تا الان. ناراحتم ازینکه اون ذوقو شوقی که ادم باید به همسرش داشته باشه بهش ندارم. چرا بعد از اینکه میبینمش دلم نمیلرزه؟ چرا با دیدن بعضی پسرای دیگه دلم میلرزه؟ دوس دارم اون حسو نسبت به همسرم تجربه کنم حتی اگه بعد از مدتی از بین بره. میترسم بعد از ازدواج این قضیه ادامه داشته باشه و باعث بشه بهش خیانت کنم. فکرشم تن و بدن منو میلرزونه. ولی اگر جدا شدمو همچنان فکرو خیالش با من موند چی؟ اگر کسی مثله ج با اون شخصیت که بتونیم باهم کنار بیایم رو پیدا نکردم چی؟ میترسم نتونم فراموشش کنم چون اون اولین تجربه ی من از رابطه هست, این خیانت به شخصیه که قراره در اینده با من باشه. خیلی پشیمونم که گذاشتم منو لمس کنه و این روی تصمیمم تاثیر میزاره, همش خودمو سرزنش میکنم. هم دلم برای ج میسوزه و نمیتونم ولش کنم نمیتونم انقد بی مسعولیت باشم حالا که اون عاشقه منه. هم دلم برای کسی که بعد از جداییه ما میاد میسوزه, حس میکنم در حق جفتشون بدی میکنم. میترسم راجه به رابطم با طرفه بعدیم صحبت کنم. شما بگین. حس من حسه مهمیه؟ میتونم امیدوار باشم بعد ازدواج به اون حسی که میخوام با ج میرسمو خیانت نمیکنم؟ 🙁 یا به این امید داشته باشم که بازم ادمای مناسبه دیگه ای هم برام پیدا میشن و جدا شم؟ به نظرتون گناه من بخشودنیه و اگه بعدا شخص مورد نظرمو پیدا کردمو بهش گفتم که قبلا رابطه داشتم رو رابطمون تاثیر نمیزاره؟ اصلا نکنه مشکل از وفاداریه منه؟ اگه مشکل از منه باید چیکار کنم؟ هرچی بیشتر هم میگذره رابطمون پیچیده تر میشه گناهای من بیشتر. لطفا راهنماییم کنین و نظرتونو بگین خیلی گیج و سردرگمم.

دقیقا منم همین مشکلو دارم عین شما دقیقا رابطه ما مث شماست کاش یکی جواب بده منم خیلی عذاب میکشم راجب این موضوع😔😔😔

ایشالا جواب درستی بگیریم 😞

با سلام خدمت شما
نمی دانم چند ساله هستید ولی احتمالا دانشجوی کارشناسی هستید و بین ۱۹ تا ۲۴ ساله می باشید با این فرض به نظر می رسد شما هنوز آماده ازدواج نیستید. زیرا هنوز معیارهای مشخصی که پایند آنها باشید ندارید و نیاز به زمان و بررسی شخصیت و تعیین معیار های ازدواج دارید . به شما پیشنهاد می کنم نزد روانشناس رفته تست شخصیت بدهید و از او کمک حرفه ای برای ادامه رابطه با ج یا ختم رابطه با ج بگیرید زیرا برای بی ارزش ترین چیز این دنیا وقتی زمان صرف کنید برایتان با ارزش می شود و دل کندن سخت و اگر واقعا این فرد مناسب نباشد شما تصمیم اشتباهی گرفته اید. روانشناسان کانون مشاوران ایران در این زمینه می توانند کمکتان کنند ۸۸۴۲۲۴۹۵

ترس از خیانت

سلام توروخداااااا جواب منم بدین….دیگه خسته شدم…قبلا هم یک بار سوال پرسیدم وخیلی خوب جواب دادین ولی الان دوباره به مشکل برخوردم توروخدا کمکم کنین…من ۲۱سالمه ومدتیه که با یه آقای ۳۷ساله آشنا شدم که خییییییییلی دوسش دارم خیلیلی خیلی زیاد واقعا عاشقش و هیچ مشکلی هم با هم نداریم خانواده ها هم خیلی به هم میان واون اقااز نظر مالی واقعا هیچ مشکلی ندارن واز نظر ظاهری هم خیلی جوون هستن و به هم میایم….الان دوروزه که فهمیدم قبلا یکی دیگه رو دوست داشته توی دوران دانشجویی البته طبق گفته خودشون اون خانم الان ازدواج کردن ولی وقتی دیدم اینقدر با آب و تاب داره از عشق اولش برای دانشجگوهاش(استاد دانشگاه هستن)تعریف میکنهخیلی دلم شکست…منو خیلی دوست داره ولی احساس کردم که اون خانم رو هم خیلی دوست داشته ولی نشده که با هم ازدواج کنن حتی توی صحبتهاش هم گفت الان مطمینم که اون خانم پشیمونه…خب الان من باید چیکار کنم؟؟؟دارم دیوونه میشم….اینم بگم که این حرفا رو خیلی اتفاقی شنیدم و خودش هم نمی دونه که من اینا رو شنیدم….ولی از اون روز تا الان نابود شدم حتی برای یه لحظه ازش بدم اومد و همون جا هم توی دانشگاه به گریه افتادم….راستی رابطه ما خیلی رسمیه و هنوز با هم ارتباط صمیمی نداریم و خواستگاری از جانب خانواده ها بوده همه چی سنتی و رسمی

دوست عزیز خیلی رک و روشن میگیم با چنین اختلاف سنی که بین شماست ۲۱ شما تا ۳۷ سالگی ایشون در اینده بیشتر به مرز استرس خواهید رسید … شما بین ۲۱ تا ۲۵ سالگی به بلوغ عاطفی میرسید و اگر ازدواج شما سربگیره در اینده در مورد همین روابط جنسی و روابط اجتماعی دچار مشکلاتی خواهید شد …چون نسل شما با ایشون بسیار تفاوت داره … و امیدوارم همین امروز بتونید در این مورد تصمیم گیری کنید
پس خواهشا بدون احساسات و وابستگی بیشتر فکر کنید

ممنونم از پاسختون ولی مشکل من اینه که اصلاااا نمیتونم فراموشش کنم….نمیدونم چه جوری بگم….واقعا به شکل خیلی عجیبی دوسش دارم…شاید چون عشق اول زنذگیمه….بارها و بارها سر همین موضوع تو تنهاییم گریه کردم که خدایا چرا باید عاشق یه مردی بشم که ازم ۱۶سال بزرگتره؟!اخه من الان چیکار کنم؟هر بار بعد کلی کل کل با خودم به این نتیجه میرسم که فراموشش کنم ولی باز تا میبینمش عقل از سرم میره و دوباره عاشقش میشم…من الان نزدیک به پنج ساله که عاشقم و تقریبا یک ساله که از نزدیک دیدمش و اون هم عاشق من شده(قبلا فقط از طریق یکی از آشنا ها میشناختمش و ارتباطی با هم نداشتیم تا اینکه خیلی اتفاقی با هم آشنا شدیم)حالا جدا از اون مشکل اختلاف سنی میشه بگین از اینکه قبلا کسی رو دوست داشته و اظهار کرده که اون فرد قطعا الان پیشیمونه که باهاش ازدواج نکرده چه برداشتی میشه کرد؟؟؟؟ اینکه درمورد اختلاف سنی خیلی ذهنم درگیر نیست واقعا بخش عمده ایش به خاطر اینه که من خودم همیشه بیشتر از سنم میفهمیدم تا همین الان و رفتارم با همسن های خودم خیلی فرق داشته….واصلا هم با اقایونی که همسن یا حتی چهار پنج سال ازم بزرگترین نمیتونم ارتباط برقرار کنم چون رفتارشون برام خیلی بچگانه و عجیبه!کلا با آدم های بزرگتر از خودم خیلی راحت ترم

بنام خدا، از آنجا که به نوعی تبعات خیانت و وحشت و ترسی که ناشی از رفتارهایمنافقانه زوجین را خود دیده ام و باعث شده که چند سال از بهترین سال های عمرم را بدون انتخاب شریک زناشویی و رابطه بگذرونم و متاسفانه متوجه شدم نسل هایی هنوز در جامعه امروز ما وجود دارند که به خاطر تعغیر مولفه های اخلاقی و اینکه اساسا رابطه امروز را با رابطه فردا و یا تعهدات اخلاقی ایشون تنها ۲۴ساعت اعتبار داره، و اصلا هم از این موضوع خودشون رو سرزنش نمی‌کنند، دراند زجر می‌کشند، و هرچه بیشتر فکر میکنم متوجه میشم نبود سازمان یا وزارت خانه ای که به صورت تخصصی مددکار اجتماعی باشد و در اختیار شهروندان باشه، وجود نداره، و وسعت و حوزه این بیماری‌ها روحی و روانی در گسترش هست

با عضویت در خبرنامه ایمیلی مطالب سایت را در ایمیل خود دریافت کنید. مطمئن باشید به هیچ وجه از ایمیل شما استفاده تبلیغاتی نمی شود.

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به سامانه پرسش و پاسخ مشاور می باشد.

سوال: سلام. من و شوهرم ۳۲ سال داریم چند ماه پیش من اتفاقی پیامهای همسرمو دیدم.با یکی از دوستانش چت میکرد.دوستش هم متاهل بود ولی گویا زنی رو صیغه کرده بود و دنبال جا بود شوهرم براشون جا پیدا کرده بود.با شوهرم مدتی دعوام شد و بهش گفتم اصلا به تو چه ربطی داره و چرا باید برای مکان به تو زنگ بزنند.خودش قبول کرد و چیزی نگفت. بعد تو پیامهاش به دوستش زده بود یکی رو پیدا کن ۴نفری بریم.خودش که قسم خورد گفت شوخی کردم.ولی من ترس به جونم افتاده.بعضی وقتا که حرف میزنیم باهم میگه صیغه عیبی نداره.پیامبر(ص) هم داشته.البته تا حالا چیزی ندیدم.ولی میترسم.از لحاظ زناشویی و محبت هم هیچ مشکلی نداریم./وبسایت مشاوره۲۴ جواب مشاور: سلام. […]

مشاهده مشاوره

مشاوره های خانوادهمشاوره های کودکانمشاوره های ازدواجمشاوره های خیانت مشاوره های جنسی و زناشوییمشاوره های زوجین

به ما در شبکه های اجتماعی بپیوندید
!

درباره ما

ترس از خیانت

متأسفانه در جامعه کنونی ایران آمار طلاق ، خیانت ، افسردگی ، اعتیاد و … بسیار بالا می باشد و روز به روز نیز شاهد پیشرفت این آمار ها می باشیم . هدف اصلی وبسایت مشاوره 24 کمک به کاهش این آمارها در جامعه می باشد و هم اکنون با کمک خدای بزرگ روزانه با دادن مشاوره تلفنی و آنلاین به ده ها هموطن کارهای مفیدی در این زمینه به انجام رسیده است.

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

سلام دوست گرامی

ترس از خیانت

طرحواره ها چارچوبهای فکری هستند که در زمان کودکی اولیه در روان ما تشکیل می شوند و ایجاد کننده نوع رفتارها و طرز فکر و احساسات درونی ما و برخورد ما در موارد مختلف زندگی هستند.

در مورد رابطه قبل از ازدواج، بهتر این است که کلیات آن به اطلاع همسر اطلاع داده شود. ناراحتی همسرتان از اینکه این مسئله را در زمان خواستگاری به ایشان نگفته بودید قابل درک است. اما تعمیم آن به زندگی مشترک و به ویژگی های اخلاقی شما و نگرانی دائم بابت اینکه مورد خیانت همسر قرار بگیرد مسئله ای معمول نیست و می تواند به همان مسئله طرحواره های ایشان برگردد. یعنی اگر شما رابطه ای قبل از ازدواج نیز نداشتید، احتمال اینکه با چنین حساسیتی از سوی همسرتان مواجه شوید وجود داشت. 

طبیعی است که نبود اعتماد در زندگی زناشویی می تواند استرس زیادی را به هر دو طرف وارد کند. بنابراین در حال حاضر مراجعه حضوری به یک درمانگر خدمت شما و همسرتان توصیه می شود.

با احترام-علی اکبری

سلام دوست گرامی

طرحواره ها چارچوبهای فکری هستند که در زمان کودکی اولیه در روان ما تشکیل می شوند و ایجاد کننده نوع رفتارها و طرز فکر و احساسات درونی ما و برخورد ما در موارد مختلف زندگی هستند.

در مورد رابطه قبل از ازدواج، بهتر این است که کلیات آن به اطلاع همسر اطلاع داده شود. ناراحتی همسرتان از اینکه این مسئله را در زمان خواستگاری به ایشان نگفته بودید قابل درک است. اما تعمیم آن به زندگی مشترک و به ویژگی های اخلاقی شما و نگرانی دائم بابت اینکه مورد خیانت همسر قرار بگیرد مسئله ای معمول نیست و می تواند به همان مسئله طرحواره های ایشان برگردد. یعنی اگر شما رابطه ای قبل از ازدواج نیز نداشتید، احتمال اینکه با چنین حساسیتی از سوی همسرتان مواجه شوید وجود داشت. 

طبیعی است که نبود اعتماد در زندگی زناشویی می تواند استرس زیادی را به هر دو طرف وارد کند. بنابراین در حال حاضر مراجعه حضوری به یک درمانگر خدمت شما و همسرتان توصیه می شود.

با احترام-علی اکبری

پشتیبانی

ترس از خیانت
ترس از خیانت
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *