![تینا آخوندتبار
تینا آخوندتبار](http://dl.molisy.ir/wp-content/uploads/20201009/rEFsPlwuw5pt.jpg)
تینا آخوندتبار (زاده ۵ خرداد ۱۳۶۸ در تهران) هنرپیشه سینما و تلویزیون اهل ایران است.
وی اصالتا مازندرانی اهل روستای سراسب از توابع توابع بخش بلده شهرستان نور در استان مازندران می باشد
[۱]. تینا آخوندتبار مدرک کارشناسی خود را در رشته حسابداری از دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب دریافت نمود و پس از آن یک دوره ۶ ماهه در کلاسهای بازیگری حمید سمندریان تعلیم دید. آخوندتبار بازیگری را با فیلم طلاق به سبک ایرانی در سال ۱۳۸۸ آغاز کرد و پس از آن با ایفای نقش در فیلم سینمایی هر چی خدا بخواد به کارگردانی نوید میهندوست در سال ۱۳۸۹ به سینما راه یافت و با ایفای نقش در فیلمهای سینمایی رسوایی در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مسعود دهنمکی و متل قو به کارگردانی مسعود نوابی به شهرت رسید. وی مدتی است که از بازیگری فاصله گرفته و به ورزش بوکس تایلندی / موای تای میپردازد.
متل قو فیلمی به کارگردانی مسعود نوابی و نویسندگی علیرضا معتمدی و تهیهکنندگی بیژن امکانیان محصول سال ۱۳۹۱ است. این فیلم با نگاهی به فیلم زندگی آنطور که میشناسیمش ساخته شدهاست.
پری (سولماز حصاری )و شاهین(مجید حاجی زاده) زوجی هستند که به تازگی بچه دار شده اند و به منظور سفر شمال از دو دوست خود سایه(تینا آخوندتبار) وامید (دانیال عبادی) نیز دعوت میکنند که با آنها همسفر شوند امید که به تازگی از همسر خود جدا شده فردی بی برنامه و خوشگذران است و برعکس سایه بسیار به برنامه ریزی پایبند است که به تازگی از آمریکا برگشته است که همین موضوع از ابتدای سفر موجب اختلاف این دو میشود وقتی به شمال میرسد در ویلایی در متل قو اقامت میکنند و .. همه فکر میکنند امید و سایه برای هم آفریده شدهاند، اما تنها نقطهٔ مشترکِ آنها تنفر از ازدواج و مسئولیتِ بچهدار شدن است…داستان با کشمکشهایی بین آنها ادامه پیدا میکند تا اینکه در ماجرایی کاملا اتفاقی پری و شاهین به جرم حمل مواد مخدر بازداشت میشوند و قرار میشود که فرزند آنها تا روشن شدن تکلیف آنها به بهزیستی واگذار شود سایه و امید که هردو از دوستهای بسیار نزدیک آنها هستند در ابتدا اجازه ی این کار را نمیدهند و وقتی که میفهمند برای اینکه جلوی سپرده شدن کودک به بهزیستی را بگیرند باید عقد موقت کنند قبول میکنند ، بنابراین با عقد موقتی که بین آنها به صورت فرمالیته جاری میگردد آنها کودک را از اداره ی پلیس میگیرند و به ویلا میروند و قرار میشود که تا پایان این موضوع و مشخص شدن بی گناهی دوستانشان بچه را با خود در ویلا نگه دارند در این میان صاحبان اصلی مواد شبانه برای یافتن مواد جاساز شده به اشتباهی در ماشین پری و شاهین به ویلای آنها میآند که مجبور به فرار میشوند ..
بعد از معلوم شدن اصل ماجرا و دستگیری متهمین واقعی پری و شاهین آزادمیشوند ولی سایه و امید هم که در این مدت کوتاه به هم علاقمند شده اند و راه کنار آمدن با هم را پیدا کرده اند به دلیل بازگشت همسر سابق امید (مونا فرجاد)مجبور میشوند که از هم جدا شوند و علیرغم مخالفت امید سایه اورا در بازگشت به تهران ترک میکند و به آمریکا بازمیگردد..
بعد از سالها در روز تولد فرزند پری و شاهین ناگهان سایه سرمیرسد (که در این مدت نسبتا طولانی همه از او بیخبر بوده اند)و همه ی مهمانها و امید از آمدن او شوکه میشوند که معلوم میشود امید هرگز با همسر سابقش آشتی نکرده است و همسر سابقش بعد از رفتن سایه با فرد دیگری ازدواج کرده است و الان باردار هم هست و امید هم در تمام این سالها با کسی دیگری ازدواج نکرده است و منتظر بازگشت سایه مانده است که در نهایت آنها باهم آشتی میکنند و صحنه ی آخر فیلم با ملحق شدن سایه به امید در بالکن خانه ی پری و شاهین و نگاههای عاشقانه ی آنها به هم و یک شروع جدید برایشان پایان می یابد….
مویتای (به تایلندی: มวยไทย)به معنی مبارزه تایلندی
موی به معنی مبارزه و تای نیز یعنی تایلند این رشتهٔ ورزشی دارای قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال در کشورهای تایلند و میانمار و کامبوج و مالزی میباشد مویتای ورزش ملی تایلند و یکی از مهمترین سمبلهای فرهنگی این کشور است روز ۱۷ مارس در این کشور روز مویتای نامیده شدهاست.
مویتای یکی از سبکهای آزاد ورزشهای رزمی است مبارزات آن به صورت فول کنتاکت و در رینگ برگزار میشود.
و به همین دلیل از مویتای به عنوان یک رشته خشن و سخت رزمی در دنیا یاد میشود.
تکنیکهای مشت در مویتای شباهت زیادی به بوکسدارند و وجود فنون گلاویزی این رشته را به کیک بوکسینگ و ساندا نزدیک ساخته است.
[۱]
[۲]
تینا آخوندتبار
در سال ۲۰۱۱ در جریان مسابقات جهانی موی تای که به میزبانی ازبکستان در شهر تاشکند برگزار شد، فدراسیون موی تای این کشور آهنگ we are muaythai را پخش کرد که شعر آن به شدت مورد توجه مسئولان فدراسیون بینالمللی IFMA قرار گرفت، تا جایی که درخواست کردند این آهنگ به عنوان سرود رسمی موی تای معرفی شود. این موضوع در سال ۲۰۱۲ طی مراسمی در بانکوک اعلام شد.[۳]
در سال ۱۷۶۷، وقتی که شهر به علت بی کفایتی فرمانروایان آن رو نابودی میرفت، ارتش مهاجم برمه یک گروه از ساکنان را محاصره کرده و به اسارت گرفتند، در میان اسرا تعداد زیادی از موی تای کاران نیز وجود داشتند که توسط مردان برمه ای گونگ سوکی پرا نای KonG SuKi Phra Nai گروه (پوسام تون) Pho sam Ton در شهر اونگوآ، بازداشت شده بودند.
در سال ۱۷۷۴ در شهر رانگون برمه، لرد حانگرا پادشاه برمه تصمیم گرفت برای یاد بودا جشنی به مدت هفت شبانه روز بر پا کند. همچنین مسابقه بوکسی بین موی تای کاران تایلندی و برمه ای ترتیب داد که جایزه اش یک هدیه سلطنتی بود. یکی از برنامههای جشن نمایش کمدی محلی بود که لیکای نامیده میشد مسابقه شمشیر بازی نیز در نظر نیز گرفته شده بود رینگ بوکس در مقابل تخت پادشاه بر پا شده بود. در طول روز اول جشن یک بوکسور برمه ای برای نشان دادن علاقه و احترام خود به پادشاه بر یک موی تای کار تایلندی پیروز شد. داور مسابقه هنگامی که موی تای کار تایلندی وارد رینگ شد او را با نام (نای خانوم توم)
Nai Khanom Tom معرفی کرد یک بوکسور مشهور و نیرومند اهل آیوتایا تماشاچیها یک مبارز قوی تیره پوست را مشاهده کردند در بین تماشاچیهای برمه ای یک گروه از بردههای تایلندی بودند که به هم نگاه میکردند و برای او هورا میکشیدند به محض اینکه او با مبارزی روبرو میشد در برابر او شروع به رقص میکردند که باعث حیرت تماشاچیهای برمه ای میشد.
داور بعد توضیح داد که این رقص نوعی رسم سنتی است که مبارز برای احترام به مربی خود آن را اجرا میکند. هنگامی که علامت شروع مسابقه به صدا درآمد نای خانوم توم به سوی حریف خود حمله کرد و با مشت و ضربات آرنج به سینه او میکوبید تا زمانی که او بر زمین افتاد داور به خاطر اینکه حریف او هنوز به خاطر رقص سنتی تایلندی مبهوت بود او را برنده اعلام نکرد به همین دلیل او مجبور شد تا با نه بوکسور برمه ای دیگر مبارزه کند این تصمیم سایر بوکسورهای برمه ای را واداشت تا داوطلبانه با نای خانوم توم برای شکست او اقدام کنند.
نای خانوم توم قبول کرد تا برای حفظ اعتبار بوکس تایلندی با سایر بوکسورهای برمه ای مبارزه کند آخرین حریف او یک استاد بوکس بود که در واقع برای تماشای فستیوال به این شهر آمده بود و بنابراین او داوطلبانه اقدام به مبارزه کرد اما خیلی زود به وسیله ضربات مشت و آرنج (نای خانوم توم) از پا درآمد به طوری که دیگر کسی جرأت نکرد با او مبارزه کند.
سرانجام پادشاه مانگرا که خیلی مجذوب مبارزه او شد بود. او را با هدایای مختلف به کشورش تایلند بازگردانید.
در تاریخ از او به عنوان اولین موی تای کار تایلندی یاد میشد که توانست با افتخار بوکس تایلندی را معروف کند و به آن در خارج از مرزهای تایلند اعتبار و شهرت ببخشد طوریکه این داستان تا به امروز در تاریخ کشور برمه حفظ شدهاست هنگامی که نای خانوم توم قبل از پادشاه مانگرا توانست برنه مبارز برمه ای غلبه کند پادشاه پر از احساس تحسین و احترام نسبت به او بود و میگفت که این نوع مبارزه و ورزش با خون تایلندیها آمیخته است حتی اگر بدون اسلحه و با دست خالی و به تنهایی میتوانند حریفان خود را شکست دهند و استعداد آنها نیز جادویست؛ بنابراین اعتبار و شهرت موی تای بدین گونه به وجود آمد.
هیچ بوکس دیگری مانند بوکس تایلندی وجود ندارد.
زانوها، پاها، آرنجها و مشتها از همه اینها استفاده میشود؛ و مهم نیست که بوکسور چقدر کوچک است او هر گز شکست نمیخورد. همه نه بوکسور برمه ای توسط یک بوکسور تایلندی شکست خوردند.
مشهورتر از نام نای خانوم توم وجود ندارد.
اگر چه او مرده اما شهرت و آوازه او زنده است.
ما و همه کسانی که بعد از او متولد شدهاند او را به خوبی میشناسند.
او برای ملت تایلند و بزرگتر از آن برای تمامی ورزشکاران موی تای یک افتخاراست.
ورزشهای رزمی در ایران تقریباً از سال ۱۳۶۰ با آغاز تحولات جدیدی مواجه شد. مربیان و ورزشکاران رشتهای مختلف رزمی با ایجاد ارتباطات بینالمللی سعی در توسعه و فراگیری سبکهای رزمی جدید نمودند و از سیستمهای کلاسیک و نیمه کنترلی فراتر رفته و کمکمتنوع سبکهای رزمی با شیوه مبارزات نزدیک و غیر کنترلی داخل رینگ به ترتیب از فول کنتاک و کیک بوکسینگ وموی تای در ایران افزایش یافت. از اواخر سال ۱۳۶۸کلاس آموزشی موی تای به روش اروپایی توسط آقای محمد توحیدی به اتفاق آقای حمدالله عبادتی در مکان ورزشی شهید رسول فریدونی در جنوب تهران دائر شد و در سالهای بعد دو کلاس دیگر آن در سایر نقاط شهر تهران تشکیل شد تا اینکه از سال ۱۹۹۵ با تأسیس «شورای جهانی موی تای» در تایلند و اعطای نمایندگی به کشورهای مختلف، از جمله به چند نفر در ایران، فعالیت» موی تای «به سرعت در اقصی نقاط جهان گسترش یافت، و آموزش استاندارد و اصولی موی تای نیز با نظارت شورای جهانی آغاز شد. به دلیل عدم رسمیت این ورزش در ایران، همواره دایر شدن کلاسهای موی تای با مشکلات عدیده مواجه میشد، پس از پیگیریهای متعدد، در نهایت در اواخر سال ۱۳۷۷برای فعالیت موی تای در کشور، گفتگوهای رسمی با رئیس فدراسیون ورزشهای رزمی آغاز شدو متعاقب آن حضور آقای عبادتی، به عنوان نماینده فدراسیون بینالمللی موی تای، به همراه آقای الیاس حضرتی رئیس وقت فدراسیون ورزشهای رزمی ایران، در کنفرانس جهانی موی تای در بانکوک تایلند، اولین قدم مؤثر برای فعالیت رسمی این ورزش برداشته شد و از مرداد ماه ۱۳۷۸، «موی تای» به عنوان یکی از ورزشهای رزمی کشور فعالیت قانونی ود را تحت پوشش این فدراسیون آغاز کرد البته در آذر ماه همان سال اولین تیم رسمی موی تای با مجوز مستقیم از سوی آقای مهندس سعید فایقی معاون فنی و ورزشی وقت سازمان تربیت بدنی به مسابقات جهانی اعزام شد و کشور ایران رسماً به عنوان یکی از کشورهای فعال این رشته شناخته شد و هر ساله تیم ملی به مسابقات جهانی، آسیایی و بینالمللی عزام میشود و برخی از افتخارات این رشته از قبیل کاپ قهرمانی جهان ۲۰۰۲ تایلند، کسب کاپ نایب قهرمانی جهان ۲۰۰۳ قزاقستان، کسب کاپ نایب قهرمانی آسیا اقیانوسیه ۲۰۰۴ سیدنی استرالیا، کسب مدال کسب مدال نقره عیسی ایزدی در مسابقات آسیایی۲۰۰۵ایندور گیمنز، کسب مدال طلای جهانی توسط مصطفی عبداللهی در سال ۲۰۰۸، کسب مقام اول تیمی در مسابقات جهانی کره جنوبی و… میباشد.
مهرداد یاراحمدی اولین ایرانی بود که خان ۱۳ را دریافت کرد و در سال ۱۳۸۴ برای اولین بار موی تای حرفه را به ایران اورد. وی نماینده رسمی سازمان wpmf میباشد
۱) به جای انتقاد از جامعه برای کمک به جامعه به پا خیزید.
۲) مؤدب، متواضع و فروتن باشید.
۳) در مورد تمرینات خود در این ورزش خودستایی نکنید.
۴) میهن دوست باشید و از کشورتان با احترام صحبت کنید.
۵) با دیگران و خودتان صادق باشید.
۶) در اجرای تمرینات سخت کوش باشید و در حرفه خود از کار، حتی کارهای سخت روگردان نباشید و همیشه آرامش خود را حفظ کنید.
۷) در افکار و عقاید خود مثبت وسازنده .
۸) در قضاوت تیز نظر باشید واصول اخلاقی را رعایت کنید.
۹) خوش قولی، احترام و یک رنگی را نسبت به سایر ورزشکاران، همکاران ولی دوستان رعایت کنید.
۱۰) سعی کنید منظم وصحیح العمل باشید وبیمار گونه دررویای موفقیت فرونروید.
۱۱) به قوانین احترام بگذارید.
۱۲) درحین مسابقه از برتری به حریف به طرز ناجوانمردانه استفاده نکنید.
۱۳) مهم نیست چقدر محکم میزنی مهم اینه که چقدر محکم بخوری و بتونی ادامه بدی.
آرام میگیریم پربینندهترین سریال سال ۱۳۹۵ تلویزیون ایران[۱] و[۲] به کارگردانی روحالله سهرابی، نویسندگی روحالله سهرابی، سید مرتضی مصطفوی، فریدون فرهودی و فروغ فروهیده و تهیهکنندگی فرهاد گلی، میباشد که در پنجاه قسمت در سال ۱۳۹۵ تولید و از شبکه دو سیما پخش شد.
این مجموعه در پنجاه قسمتِ چهل و پنج دقیقهای با همکاری بنیاد فرهنگی روایت تولید شد. از این سریال با عنوان یکی از پربازدیدترین سریالهای دههٔ نود تلویزیون ایران یاد میشود[۳] که پیشبرد همزمان چندین قصه در چند خانواده را بر عهده داشتهاست. به علت استقبال عمومی از سریال آرام میگیریم نقدها و نظرات بسیاری دربارهٔ آن در رسانههای ایران نوشته و منتشرشد.[۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰] علی لهراسبی خواننده تیتراژ این مجموعه است. این سریال آخرین کار بازیگری حسن جوهرچی بود چرا که وی در اواسط فیلمبرداری این سریال دار فانی را وداعگفت.
داستان مشکلات خانوادههای با اصالتی را بیان میکنند که در جامعه امروز فرزندانشان با مسائل و ناهنجاریهای غیراخلاقی روبرو میشوند و آرامش اصلی خانواده را از بین میبرند.
طلاق به سبک ایرانی (انگلیسی: Divorce Iranian Style) یک فیلم مستند به کارگردانی کیم لانگینوتو و زیبا میرحسینی است. این فیلم به جدال و کشمکش چند زوج ایرانی در یک دادگاه خانواده در تهران پیرامون طلاق میپردازد و نگاهی به کاربرد حقوق اسلامی در مسائل خانوادگی ایران دارد.
طلاق به سبک ایرانی برنده جایزه مستند فلاهرتی جایزه بفتا در سال ۲۰۰۰ بوده است. همچنین جایزه بهترین مستند در جشنواره سانفرانسیسکو و بهترین فیلم در زمینه جامعه و فرهنگ در جشنواره فیلم شیکاگو را به دست آورده است.[۱]
«پشت صحنهٔ: طلاق به سبک ایرانی»
تِهْران ( آوا راهنما·اطلاعات) پرجمعیتترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود. کلانشهر تهران نیز سومین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است.
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ دشتی و کوهپایهایِ البرز تقسیم میشود و گسترهٔ کنونی آن از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست. تهران دارای اقلیم نیمهخشک است. در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند و تابستان نیز کمبارانترین فصل در تهران است.
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن کم است. به عنوان بزرگترین شهر فارسیزبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند و بیشتر مردم این شهر رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود. جرائم ارتکابی و مسائلی همانند نقض حقوق کودکان و زنان، از مشکلات این شهر هستند.
پیشینهٔ زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمیگردد و کاوشهای باستانشناسی صورتگرفته در تهران، منجر به کشف اسکلتهای ۷۰۰۰ سالهٔ انسان و ابزارهای سنگی شدهاست. در اوایل سدهٔ هفتم، با ویرانی شهر ری و مهاجرت مردم آن به تهران، دانش تجارت، ساختوساز و شهروندی مردم ری به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد اما سرچشمهٔ شکوفایی و پیشرفت این شهر، به پایتختی آن برمیگردد. آقامحمدخان قاجار، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. تبدیل شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و شمار کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت. با انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت و پس از پایان این دوره، توسعهٔ پایتخت ایران ادامه یافت و تهران به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.
تینا آخوندتبار
تهران کانون اقتصادی ایران است و نخستین منطقهٔ صنعتی این کشور محسوب میشود، اما فعالیتهای اقتصادی بینالمللی نقش چندانی در شمار شاغلهای آن ندارد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شهر یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود. برج آزادی نماد تهران است و از منشور کوروش بزرگ، برای نخستینبار در این مکان پردهبرداری شد. برج میلاد نیز نماد دیگر تهران و بلندترین برج ایران است. تهران با میزبانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴، نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبان بازیهای آسیایی شد و مجموعهٔ ورزشی آزادی به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن دوران، همزمان با این بازیها در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ گشایش یافت.
از نظر اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست و شهرهای تجریش و ری را دربر گرفتهاست. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب میشود و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت کرده و برای ادارهٔ شهر، قانونگذاری میکند. در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن تهیه شد که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران، همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی که تهران ۳۰ نماینده در آن دارد، در این شهر واقع شدهاست. این شهر دارای دو فرودگاه بینالمللی امام خمینی و مهرآباد است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.
منشأ نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و دربارهٔ ریشهشناسی آن، چند دیدگاه وجود دارد:
نخستین اشاره به نام تهران در نوشتههای تاریخی، در حدود سال ۴۵۰ توسط خطیب بغدادی و در پی ثبت مرگ حافظ تهرانی در تاریخ بغداد انجام شدهاست.[۹] پس از آن نیز نام تهران به خاطر انار خوبش در فارسنامهٔ ابن بلخی آمدهاست.[۹]
روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بودهاست، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پس از اسلام نام آن معرب گردیدهاست و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند. همزمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، بهمرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۰]
تهران پیشینهای طولانی دارد و باستانشناسان بر این باورند که زندگی در این منطقه به دوران نوسنگی برمیگردد.[۱۱] در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقهٔ مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد؛ در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.[۱۲][۱۳]
در برخی نوشتههای پارسیگ، ری به عنوان زادگاه زرتشت معرفی شدهاست.[۱۴][۱۵] همچنین در درگیری میان داریوش سوم و اسکندر مقدونی، اسکندر و سپاهیانش برای چند روز در این منطقه توقف داشتند.[۱۶]
در نوشتههای تاریخی از تهران به عنوان منطقهای خوش آب و هوا و پر از باغهای میوه یاد شدهاست.[۱۷] در اوایل قرن هفتم بر اثر حملهٔ چندبارهٔ مغولها به ری و رخدادهایی همانند زلزله، ری که از شهرهای پرآوازهٔ آن دوران بود، ویران گشت، بسیاری از مردمش کشته شدند و گروههایی از آنها نیز به دیگر نقاط پناه بردند؛ تهران یکی از محلهایی بود که پناهگاه مردم ری شد که این در کنار انتقال دانش ساختوساز، تجارت و شهروندی مردم ری به تهران، توانست آغاز فصل تازهای برای پیشرفت تهران باشد.[۱۸]
در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد. در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. این کار که برای پشتیبانی از پایتخت آن زمان کشور، قزوین صورت گرفت، بر اهمیت تهران افزود؛ پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسهٔ خانم به دستور مهینبانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.[۱۹][۲۰]
پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغانها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغانها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت؛[۱۹][۲۰] پیشینهٔ محلههایی نظیر چالهمیدان و عودلاجان نیز به این دوران برمیگردد.[۲۰]
تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریمخان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد؛[۲۱] او برای مدت کوتاهی تهران را به عنوان پایتخت برگزید اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیستمحیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.[۲۲]
آقامحمدخان، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند.[۱۹][یادداشت ۲] در آن زمان جمعیت تهران از بیستهزار تن فراتر نمیرفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.[۱۹]
از دلایلی که آقامحمدخان، تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزید، میتوان به موقعیت راهبردی جنگی، خودکفایی تولیدی و اقتصادی تهران آن زمان، نزدیکی به گرگان (مرکز ایل قاجار) و نزدیکی به ری اشاره کرد.[۲۳][۲۴] پایتخت ایران در زمان قاجاریه پیشرفت قابل توجهی داشت. فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار اقدامات مهمی در راستای بهبود وضعیت پایتخت انجام دادند؛ با این حال تغییرات بنیادین شهر تهران در دوران ناصری انجام شد؛ این دوران که با اقداماتی همچون تأسیس ادارات، بیمارستان دولتی، دارالفنون، بهبود اساسی راههای اصلی و طرح نقشهٔ جدید شهر همراه بود، باعث شد تهران به بزرگترین شهر ایران با ۲۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت تبدیل شود.[۲۵]
تبدیلشدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۵]
در سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت مؤسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستانهای امروزی آغاز گردید. ورزشگاه امجدیه، موزهٔ ایران باستان و کتابخانهٔ ملی نیز در همین سالها تأسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابانها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمانهایی جدید با معماری نوین غربی چهرهٔ پایتخت را دگرگون کردند.[۲۶]
گامهای مهم صنعتیشدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانههای سیمان، بلورسازی، چیتسازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند؛ ایستگاه راهآهن نیز در همین دوران گشایش یافت.[۲۶]
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
نمایی از ورزشگاه امجدیه
ساختمان موزهٔ ملی ایران
مجلس شورای ملی، سال ۱۳۳۴
ساختمان تلگرافخانه در میدان توپخانه در دههٔ ۱۳۳۰
در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد.[۲۷] رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژههای توسعهای شد.[۲۸]
نوگرایی، نیازهای تازه، گرد هم آمدن نخبگان اجتماعی و خواست هیئت حاکمه برای ایجاد آرمانشهری که همانند پایتختهای کشورهای پیشرفتهٔ غربی باشد، ذهنیت تحول شهری را در تهران به وجود آورد.[۲۵]
روند توسعهٔ تهران با ایجاد شهرکهای تهرانپارس و نارمک در شرق و تهرانویلا، شهرآرا و گیشا در غرب ادامه یافت. همچنین صنایع تازه و فرودگاهی در غرب و تأسیسات ترابری در جنوب گسترش یافتند. احداث اتوبانهای پارک وی، شاهنشاهی، افسریه، ایوبی و همچنین احداث شهرکهای جدید اکباتان، لویزان، غرب، شوش و دهها کوی مسکونی دیگر در این دوره انجام شد. در این دوره تهران به سرعت به یک کلانشهر بینالمللی تبدیل شد.[۲۹] برنامههای توسعهٔ تهران بسیار گسترده بودند و این شهر یکی از شهرهای موفق آسیایی آن دوران بود.[۲۵]
مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲٫۷ میلیون نفر میرسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمینهای جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکهای از آزادراهها و بزرگراهها را نیز پیشنهاد کرد. ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمائیان مسئولیت این طرح را برعهده داشتند.[۳۰]
در جریان تدارک جشنهای ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران، طرح نماد تهران به مسابقه گذاشته شد. برندهٔ مسابقه، حسین امانت، در نهایت برج شهیاد (آزادی) را که هماکنون از برجهای معروف جهان است، طراحی کرد.[۳۱] همچنین از منشور کوروش بزرگ، نخستین نوشتار حقوق بشری جهان، برای نخستینبار در برج شهیاد پردهبرداری شد.[۳۲]
تأسیس دانشگاهها و مراکز آموزشی متعدد در این دوران توانست اوضاع آموزشی تهران را بسیار بهتر کند.[۳۳][۳۴] برای دادن وجههٔ ورزشی بهتر به پایتخت نیز، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران افتتاح شد.[۳۵] این مسابقات، به عنوان نخستین رویداد بینالمللی مهم ورزشی در تهران برگزار شد؛ همچنین این برای نخستینبار بود که بازیهای آسیایی در خاورمیانه برگزار میشد و ورزشگاه آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از بزرگترین ورزشگاههای جهان، میزبان اصلی این بازیها بود.[۳۵][۳۶]
خیابان فردوسی در اوایل دههٔ ۱۳۴۰
نمایی از بلوار الیزابت (بلوار کشاورز پسین) در دههٔ ۱۳۵۰
بلوار کریمخان زند در دههٔ ۱۳۵۰
نمایی از ساختمان پلاسکو در دههٔ ۱۳۵۰
حسین امانت در میدان آزادی
انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیماییها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد.[۳۷][۳۸][۳۹] همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.[۴۰][۴۱] دفاع از تهران در آن دوران برعهدهٔ سامانهٔ ضدهوایی بود.[۴۲]
پایتخت ایران دورانی دارای تنش را در دهههای اخیر گذراند که برای کل کشور پیامدهایی داشتهاست.[۴۳] گروگانگیری در سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا (۱۳۵۸)، انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۰)، حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸)، تظاهراتهای ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ۲۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ نمونههایی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی دهههای گذشته در تهران هستند.
در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعهٔ پایتخت با ساخت راهها و فضای سبز ادامه یافت.[۴۴] برج میلاد از مهمترین نمادهای توسعهٔ تهران در دهههای گذشتهاست که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.[۴۵][۴۶]
تینا آخوندتبار
بحث انتقال پایتخت نیز در دوران جمهوری اسلامی مطرح شدهاست. تمرکززدایی، حل مشکلات تهران و پیشگیری از مشکلات امنیتی و ناشی از زمینلرزه، از دلایل موافقان این کار هستند. انتقال پایتخت مخالفانی دارد که شامل دولت حسن روحانی نیز میشود؛ اجرایی نبودن، پابرجا بودن مشکلات تهران، هزینهٔ زیاد و وجود نداشتن زیرساخت در دیگر شهرها، از دلایل مخالفان این کار هستند.[۴۷][۴۸]
تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.[۴۹][۵۰] این موضوع توانست به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کند و تهران را به یکی از بزرگترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل کرد.[۵۱] افزایش جمعیت با وجود اینکه به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کرد، در کنار ناکارآمدی مدیریت شهری بر مشکلات آن نیز افزود؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک از این دسته مشکلات هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]
تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی البرز گسترده شدهاست و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۵۵][۵۶] از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقهٔ طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقهٔ عرض شمالی قرار دارد.[۵۷] گسترهٔ کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست؛ این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش مییابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راهآهن که ۱۵ کیلومتر پایینتر است، ۱۱۰۰ متر است.[۵۸]
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ کوهپایهای و دشتی تقسیم میشود. از کوهپایههای البرز تا جنوب شهر ری، تپههای کوچک و بزرگ پرشماری وجود دارند.[۵۸]
تهران دارای اقلیم نیمهخشک است.[۵۹] شمال شهر به دلیل ارتفاع بیشتر، خنکتر از دیگر مناطق شهر است. همچنین بافت نامتراکم، وجود باغهای کهن، بوستانها، فضای سبز حاشیهٔ بزرگراهها و کم بودن فعالیتهای صنعتی در شمال شهر کمک کردهاند تا هوای مناطق شمالی بهطور متوسط ۲ تا ۳ درجهٔ سانتیگراد خنکتر از مناطق جنوبی شهر باشد.[۵۸]
مسیر اصلی و جهت باد غالب شهر تهران، شمال غرب به جنوب شرق است.[۶۰] دیگر جریانهای هوایی که در محدودهٔ شهر تهران میوزند عبارتاند از:
جریانهای هوایی، اثرگذاری زیادی در آبوهوای تهران دارند. وزش باد غالب از سمت غرب سبب میشود که غرب شهر همواره در معرض هوای تازه قرار گیرد؛ با وجود اینکه این باد دود و آلودگی نواحی صنعتی غرب را به همراه میآورد، وزش شدید آن میتواند هوای آلوده را از شهر تهران بیرون ببرد.[۵۸]
در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند. اسفند پربارانترین ماه سال است و حدود یکپنجم از بارش سالانه در آن صورت میگیرد. تابستان نیز کمبارانترین فصل و شهریور خشکترین ماه سال در تهران است. میانگین بارش سالانهٔ شهر در مناطق شمال و جنوب گاهی بسیار تفاوت دارد.[۵۸] در محدودهٔ تهران بین ۲۰۵ تا ۲۱۳ روز هوای صاف تا کمی ابری وجود دارد.[۶۲]
یکی از شدیدترین بارندگیهای تهران در ۱ اردیبهشت ۱۳۴۱ روی داد و این بارش ۱۰ ساعت طول کشید؛ هواشناسی نیز اعلام کرد میزان بارش یک روز تهران معادل شش سال بودهاست.[۶۳]
تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمینلرزه آسیبپذیر است.[۶۴] بررسیهای زمینشناسی انجام شده بیانگر آن است که شهر تهران روی گسلهای زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساختوسازهایی نیز در حریم یا روی گسلهای بزرگ و لرزهخیز انجام شدهاست. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگیهایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسلهای بزرگ، دچار لغزش و جابهجایی شوند. با بررسی زمینلرزههای روی داده در گسترهٔ تهران و پیرامون آن، زمینلرزههایی به بزرگی ۷٫۷ درجهٔ ریشتر را میتوان یافت. همچنین بررسیها نشان میدهد که گسلهای مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشتهاند.[۵۸]
کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمینلرزهٔ بزرگ تهران مدت زیادی میگذرد، خطر رخ دادن زمینلرزهای بزرگ در تهران افزایش مییابد.[۵۸][۶۵] پیشبینی زلزلههایی تا ۸ ریشتر در تهران شدهاست و تمام مناطق، حتی آنهایی که روی گسل نیستند نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیبپذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمینلرزه، از سوی کارشناسان رد شدهاست.[۶۵]
وضعیت نامناسب مدیریت بحران شهر تهران و احتمال رفتار نامناسب شهروندان هنگام رخ دادن خطرات طبیعی، باعث نگرانیهایی شدهاست.[۶۶] «قفل شدن شهر» که بر اثر خروج مردم از محلهٔ خود و ایجاد ترافیک هنگام زمینلرزه رخ میدهد نیز میتواند کار امداد و نجات را با مشکل روبرو سازد.[۶۵]
از سیل نیز توسط مقامات شهری تهران به عنوان خطری جدی یاد شدهاست.[۶۷] اختلاف ارتفاع زیاد، ساختوساز در حریم یا بستر رودها و مسیلها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانههایی نظیر رودخانهٔ کرج، مسیلهای پرشمار دیگر و قرارگرفتن شهر در پای کوه از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.[۶۸][۶۹]
تهران شهری برنامهریزی شدهاست که توسعهٔ آن مهار و سعی در هدایتش میشود. همچنین ساختوساز در تهران کنترل شده و برای ساختمانهای بلند شرایط و قوانینی تهیه شدهاست.[۷۰]
نخستین طرح جامع تهران، در سال ۱۳۴۷ با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد. این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسلهای تهران برای ساختوساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمینهای ساخته نشدهای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساختوساز در این گونه زمینها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.[۷۱]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال بهطور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهههای گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلانشهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعهای از ضوابط و بخشنامهها صورت گرفتهاست.[۷۱]
شهر بافت فرسودهای نیز دارد که در برابر زمینلرزه بسیار آسیبپذیر است.[۷۲] تسهیلات و طرحهایی برای نوسازی و بهبود وضعیت بافتهای فرسوده ارائه شدند که در بسیاری از موارد، با عدم استقبال مالکان و سرمایهگذاران روبرو شدهاند.[۷۳][۷۴]
تهران به دلیل پایتخت بودن و تمرکز بنیادهای سیاسی و اقتصادی در آن، نسبت به دیگر شهرهای ایران، زودتر با مظاهر نوگرایی و به تبع آن با معماری نوین آشنا شد. این آشنایی در دوران قاجار و به خصوص دورهٔ ناصرالدینشاه آغاز شد اما در عمل، در دوران پهلوی بود که جنبههای زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد و چهرهٔ شهر را دگرگون ساخت.[۷۵]
در دوران رضاشاه، معماران و دانشآموختگان مطرح اروپایی نقش مهمی در دگرگونی چهرهٔ شهر داشتند. بعدتر سبک تازهای از معماری ایران باستان وارد تهران شد. این سبک در برخی پروژهها، در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازیها از معماری باستانی ایران الهام گرفته بود؛ این سبک در ساختمانهای اداری و مهم آن زمان تهران استفاده شد.[۷۵]
چند چهرهٔ شاخص ارمنی، تعدادی از مهمترین ساختمانهای دولتی، عمومی و خانههای شخصی را در تهران طراحی کردهاند. وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و اوژن آفتاندلیانس از جمله این معماران مشهور هستند. برای نمونه ساختمان اصلی بانک سپه و سینما رودکی از وارطان هوانسیان و کاخ دادگستری و کاخ شهربانی از آثار گابریل گورکیان هستند.[۷۵][۷۶]
هماکنون نیز طرح گسترش معماری ایرانی و اسلامی در برنامههای پیش رو، برای هویتدهی به تهران قرار دارد.[۷۰]
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن بسیار کم است.[۷۷] تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار تن داشت و اکنون به یکی از پرجمعیتترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل شدهاست.[۵۱][۷۸] بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت دارد.[۷۹] تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود.[۸۰] میزان رشد جمعیت در تهران، سالانه ۱/۷۹ درصد است.[۸۱] میزان باسوادی نیز در تهران بالاست.[۸۱]
شهر تهران جمعیت سالخوردهتری نسبت به ایران و استان تهران را در خود جای دادهاست. پراکندگی گروههای سنی در تهران یکنواخت نیست و مناطق شمالی دارای جمعیتی با میانگین سنی بالاتری هستند. مناطق حاشیهٔ شهر نیز دارای جمعیت جوانتری هستند.[۸۲]
تحولات جمعیتی تهران به عنوان پایتخت، پس از سال ۱۳۰۰ شامل چهار دورهٔ برجسته میشود:[۸۳]
بر اساس آمار سال ۱۳۸۵، استانهایی که بیشترین مهاجر را به تهران فرستادهاند، شامل استان مرکزی با ۲۱/۹ درصد، استان تهران با ۱۵/۷ درصد، استان اصفهان با ۵/۷ درصد و استان آذربایجان شرقی با ۵/۴ درصد از کل مهاجران وارد شده به تهران میشود. فراگیرترین دلایل مهاجرت به تهران نیز پیروی از خانواده، جستجوی کار و تحصیل بودهاست.[۸۵] مقایسهٔ نتایج آمار سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ نیز گویای این است که از میزان رشد مهاجرت به مناطق ۲۲ گانهٔ شهر کاسته شدهاست. در میان مناطق تهران، منطقهٔ ۵ بیشترین و منطقهٔ ۱۶ کمترین شمار مهاجران را جای دادهاست.[۸۶]
جمعیت خالص افزودهشده به تهران در دهههای گذشته، بیش از پنج میلیون نفر است، که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای داشتهاست. براساس شش دوره سرشماری انجام شده، جمعیت تهران از سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ حدود پنج برابر شدهاست و این رشد در شهرهای اطراف، بیشتر از شهر تهران بودهاست؛ در کل، رشد شهر تهران طی دهههای اخیر در حال کاهش بوده و بیشتر بر جمعیت پیرامون آن افزوده شدهاست.[۸۳]
اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند؛ پس از آنها، به ترتیب، آذریهای ایرانی و مازندرانیها بزرگترین اقلیتهای قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیتهای کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند.[۸۷][۸۸] تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجیهای ساکن آن را افغانستانیها و پس از آن، پاکستانیها و عراقیها تشکیل میدهند.[۷۷][۸۹][۹۰]
تهران بزرگترین شهر فارسیزبان جهان است.[۹۱] ۹۸ درصد تهرانیها زبان فارسی را میفهمند و ۱۰ درصد از آنها توان گفتگو به حداقل یکی از زبانهای رایج جهان را دارند.[۹۲] لهجهٔ تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کمرنگ شد و تغییراتی یافت.[۹۳] لهجهٔ تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بودهاست.[۹۴] در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز متأثر از تاتی بود.[۹۵]
بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشور، اسلام با مذهب شیعهٔ دوازدهامامی است؛ وضعیت دین مردم تهران نیز مجموعاً همانند شرایط کلی دین در ایران است و بیشتر مردم این شهر، رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند.[۹۷][۹۸] دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.[۹۹][۱۰۰]
افراد زرتشتی، مسیحی و یهودی تنها اقلیتهای دینی تهران و ایران هستند که در حد قانون در انجام آیین دینی خود آزادند.[۱۰۱] همچنین برخی اقلیتهای دینی، همانند زرتشتیان، دارای انجمن و مدارس اختصاصی خود در تهران هستند.[۱۰۲] مراکز مذهبی ساخته شده در شهر نیز شامل مسجد، کلیسا، کنیسه و نیایشگاههای زرتشتی میشود.[۱۰۳]
حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که بیشتر آمار جرم در تهران، به ترتیب، مربوط به دزدی، مواد مخدر و درگیریهای خیابانی بودهاست.[۱۰۴] بیشتر دزدیهای ثبت شده در ایران، متعلق به تهران هستند.[۱۰۵][۱۰۶] از معتادان متجاهر نیز به عنوان یکی از مشکلات مردم و شهر تهران یاد میشود؛ به گزارش خبرگزاری تسنیم، این افراد عامل برخی دزدیها و خردهفروشی مواد مخدر در سطح شهر هستند.[۱۰۷] خشونت و درگیریهای خیابانی در پایتخت ایران، باعث نگرانی کارشناسان شدهاست که برخی دلایل آن را نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات شهری تهران و عدم اطمینان به آینده میدانند.[۱۰۸][۱۰۹]
مشکلات اجتماعی تهران و فقر باعث شدهاست که حقوق کودکان این شهر نادیده گرفته شود. مشکلات کودکان تهران شامل اجبار به ازدواج، اعتیاد پدر و مادر، بدسرپرستی، فرار از خانه، بیشناسنامگی، کار، سوءتغذیه و خشونتهای جسمی، روحی و جنسی میشود.[۱۱۰]
کودکان کار در شهر تهران به سه دستهٔ ایرانی، افغانستانی و ایرانی کولی تقسیم میشوند. نتایج تحقیقاتی که در سال ۱۳۹۵ منتشر شد، نشان میدهد که بسیاری از این کودکان حاصل عدم پیروی از سیاستهای جمعیتی هستند و در خانوادههایی پرجمعیت زندگی میکنند. همچنین بر اساس همین تحقیقات، مشخص شد که بیشترین تراکم کودکان برای کار در خیابان، به ترتیب، در منطقهٔ ۲، منطقهٔ ۱۲ و منطقهٔ ۱ است.[۱۱۰] بسیاری از کودکان کار تهران نیز مسیری طولانی را از محل زندگی خود تا محل کارشان طی میکنند.[۱۱۰]
تجمعات فعالان حقوق زنان در تهران به شکلی خشونتآمیز سرکوب میشود و گزارشهایی از بازداشت حاضران در تجمعات منتشر شدهاست.[۱۱۱][۱۱۲] بانوان تهرانی در صورت نداشتن پوشش اسلامی، جریمه یا دستگیر میشوند. پلیس تهران سابقهٔ برخورد با رانندگان بدحجاب را نیز دارد. در سال ۱۳۹۷، ویدئویی از خشونت یک مأمور گشت ارشاد علیه یک دختر تهرانی به خاطر پوشاکی که بر تن کرده بود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بازتابی جهانی داشت.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]
تلاشهای شهروندان تهرانی در مقابله با حجاب اجباری، با خشونت از سوی نیروهای نظامی و شبهنظامی پاسخ داده میشود. در دیماه ۱۳۹۶، اعتراضات علنی به حجاب اجباری در خیابان انقلاب تهران توسط ویدا موحد آغاز شد؛ پس از آن، دیگر دختران نیز در مناطق مختلف خیابان انقلاب و در دیگر خیابانها و شهرهای ایران، با رفتن روی بلندی و برداشتن پوشش سر، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. گزارشهایی نیز از دستگیری و ضربوشتم دختران خیابان انقلاب وجود دارد که با انتقاد سازمانهای مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر روبهرو شدهاست.[۱۱۶][۱۱۷]
تهران کانون اقتصادی ایران است.[۹۸] همچنین این شهر به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینههای گوناگون دارد و اولین منطقهٔ صنعتی کشور محسوب میشود. فعالیتهای اقتصادی بینالمللی با وجود پایتخت بودن، تاریخ و بزرگی تهران نقش چندانی در تعداد شاغلهای آن ندارد.[۱۱۸]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.[۱۱۹] صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومهٔ تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد.[۱۲۰] مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد.[۱۲۱] ایران خودرو نیز به عنوان بزرگترین خودروساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.[۱۲۲][۱۲۳]
جوانان تهران درگرفتن کار و فرصتهای اقتصادی مشکلاتی دارند.[۹۸] طبق اعلام عیسی فرهادی، فرماندار وقت تهران در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری تهران ۱۱/۵ درصد است و با توجه به میزان مهاجرت بیکاران به تهران، کاهش آن سخت است.[۱۲۴]
طبق آمار سال ۱۳۹۴، ردیف مسکن، آب، برق و گاز، با سهمی معادل ۴۹/۹ درصد، بیشترین سهم از متوسط هزینهٔ ناخالص یک خانوار ساکن تهران را به خود اختصاص دادهاست؛ پس از آن نیز ردیف خوراکیها و آشامیدنیها با سهم ۱۵/۷ درصدی قرار دارد.[۱۲۵]
بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگترین بازار بورس ایران، در سال ۱۳۴۶ و بر پایهٔ قانون مصوب اردیبهشت ۱۳۴۵ تأسیس شد.[۱۲۶] به عنوان یک رکورد، شاخص کلی آن در ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ به بالای ۱۰۲ هزار و ۴۵۲ واحد رسیده بود.[۱۲۷] همچنین به عقیدهٔ بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی ایران، سیاستهای خارجی حکومت و بهای نفت و ارزهای خارجی از عوامل تأثیرگذار بر این بازار هستند.[۱۲۸]
با وجود مراکز خرید نوین در شهر، بازار تهران به عنوان بازاری قدیمی که در مرکز شهر و در منطقهٔ ۱۲ شهرداری تهران قرار دارد، همچنان دارای اهمیت بالای اقتصادی در تهران و کشور است.[۱۲۹][۱۳۰]
تهران یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود.[۱۳۱][۱۳۲] میدان و برج آزادی، برج میلاد، پل طبیعت و کاخ گلستان از جاذبههای گردشگری مهم شهر تهران هستند.[۱۳۳]
تهران در سال ۲۰۰۹ میلادی، میزبان ۶۴۶ هزار گردشگر خارجی بود و در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۱/۱۱ میلیون تن تغییر یافت. افزایش پیوستهٔ ورود گردشگران خارجی به این شهر باعث شد آمار این گردشگران در سال ۲۰۱۵ به ۱/۵۱ میلیون تن برسد. عراقیها بیشترین درصد مسافران خارجی تهران را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تشکیل میدادند. حدود ۳۰۵ هزار عراقی در سال ۲۰۱۲ در تهران اقامت شبانه داشتند که این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۴۸۷ هزار تن رسید. پس از عراقیها، آذربایجانیها دومین گروه مسافران وارد شده به تهران بودهاند.[۱۳۴]
در سال ۲۰۱۲، ۱۹۶ هزار گردشگر آذربایجانی به تهران سفر کردند و این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۳۲۰ هزار نفر رسید. افغانستان نیز در سال ۲۰۱۶ با فرستادن ۱۵۶ هزار گردشگر با اقامت شبانه به تهران، در ردهٔ سوم مبادی برتر تهران قرار گرفته بود که پس از آن، ترکیه و ترکمنستان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴۳ هزار تن از شهروندان ترکیه و ۷۵ هزار تن از شهروندان ترکمنستان به تهران سفر کردند و دارای اقامت شبانه در این شهر بودند.[۱۳۴]
تهران با جذب ۱/۶۴ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۶ میلادی، یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه در زمینهٔ گردشگری بودهاست. همچنین تهران پس از شهرهای دبی، ژوهانسبورگ، ریاض و ابوظبی، در رتبهٔ پنجم از دیدگاه شمار ورود گردشگران خارجی در سال ۲۰۱۶ در مناطق آفریقا و خاورمیانه قرار داشت و گردشگران خارجی تهران در این سال، نیم میلیارد دلار هزینهکرد داشتهاند.[۱۳۴]
تهران دارای دو فرودگاه بینالمللی مهرآباد و امام خمینی است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.[۱۳۵] فرودگاه مهرآباد که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، در بخش غربی تهران قرار دارد و نام آن از روستای مهرآباد که پیشتر در آن منطقه وجود داشت، گرفته شدهاست.[۱۳۶] بر اساس آمار اردیبهشت ۱۳۹۷، فرودگاه مهرآباد بیشترین عملکرد را میان فرودگاههای ایران داشت؛ همچنین تا همین زمان، این فرودگاه بیش از ۳۰ درصد از پروازهای ایران را به خود اختصاص داده بود.[۱۳۷]
فرودگاه امام خمینی نیز در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی تهران و در زمینی به وسعت ۱۳٫۵ هزار هکتار ساخته شدهاست.[۱۳۸] پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی ایکائو داده شد و گشایش اولیهٔ آن نیز در سال ۱۳۸۳ انجام شد.[۱۳۹] این فرودگاه بر اساس آمار آبان ۱۳۹۶، بیشترین سهم را از پروازهای خارجی در میان فرودگاههای ایران داشتهاست.[۱۴۰]
تهران دارای چهار پایانهٔ مسافربری شرق، غرب، بیهقی (میدان آرژانتین) و جنوب است. خدمت اتوبوسها به شهروندان تهرانی دارای پیشینهای طولانی است. در سال ۱۳۰۵، تعدادی اتوبوس از شوروی خریداری شد و در ۸ خط اتوبوسرانی خصوصی از آنها استفاده شد؛ مسیر نخستین خط احداثشده نیز، از سبزه میدان تا کارماشین بود.[۱۴۱]
پس از گذشت سالها از خدمترسانی اتوبوسها در شهر تهران، برای نخستینبار در سال ۱۳۲۰ بود که نظم قابل قبولی در استفاده از آنها شکل گرفت و تا سال ۱۳۳۵ تعداد خطوط به ۳۸ خط رسیده بود. شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، در سال ۱۳۳۵ به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران تأسیس شد.[۱۴۱]
اتوبوس برقی تهران، در سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان تنها نمونه از این سامانه در ایران، گشایش یافت.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۵، اتوبوس برقی تهران شامل پنج خط میشد که همگی از میدان امام حسین آغاز میشدند.[۱۴۳]
ایجاد و گسترش سامانهٔ اتوبوس تندرو تهران، به عنوان یکی از ارکان نوسازی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، از سال ۱۳۸۵ در دستور کار مدیریت ترابری شهر و شرکت واحد قرار گرفتهاست.[۱۴۴]
بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، اتوبوسرانی تهران با مشکلاتی از قبیل فرسودگی و کمبود تعداد اتوبوسهای فعال روبرو است که این موضوع میتواند باعث افزایش آلودگی هوا و کاهش کیفیت خدمات به شهروندان شود.[۱۴۵]
تهران دارای شبکهٔ متراکم بزرگراهی است و این شبکه توسط گروهی گسترده از خیابانها و جادهها همراهی میشود. بزرگراه آزادگان طولانیترین بزرگراه تهران با داشتن ۳۶/۴ کیلومتر طول است.[۱۴۶]
سفر با خودروی شخصی در تهران رایج است و شهروندان تمایل زیادی به استفاده از خودروی شخصی دارند.[۱۴۷] ترافیک تهران نیز وضعیت مناسبی ندارد و گاهی بحرانی خوانده شدهاست. پس از ماه مهر نیز معمولاً وضعیت ترافیکی شهر به دلیل افزایش سفرهای محصلان بدتر میشود.[۱۴۸][۱۴۹]
شمار خودروها و وسایل نقلیهٔ شخصی در شهر تهران به صورت روزافزون در حال افزایش است و این موضوع به یکی از مشکلات مهم این کلانشهر تبدیل شدهاست.[۱۵۰] به گفتهٔ مازیار حسینی، معاون سابق حملونقل و ترافیک شهرداری تهران، تعداد خودروهای این شهر حدود ۶ برابر ظرفیت خیابانهای آن است.[۱۵۱]
پیدا کردن جای پارک در برخی مناطق تهران بسیار سخت است و به یک مشکل برای شهروندان تبدیل شدهاست.[۱۵۲][۱۵۳] به گفتهٔ احمد دنیامالی پیدا کردن پارکینگ یکی از مشکلات شهر تهران بوده و کمبود پارکینگ تأثیری مستقیم در افزایش ترافیک داشتهاست.[۱۵۳]
در سال ۱۳۲۵، شرکتی با ۱۰ دستگاه خودروی ساختهٔ فیات، در تهران آغاز به ارائهٔ خدمت به مسافران کرد؛ تاکسیهای این شرکت بیشتر در مراکز تفریحی شهر حاضر بودند و مانند آژانسهای امروزی تهران، مسافران را بدون سوار کردن مسافری دیگر در بین راه، به مقصد میرساندند. با توجه به استقبال مردم، این شرکت شمار خودروهایش را تا ۵۰ دستگاه افزایش داد.[۱۵۴]
در برخی منابع تاریخی، از اشرفالملوک فخرالدوله به عنوان بنیانگذار نخستین سازمان تاکسیرانی تهران یاد شدهاست.[۱۵۴][۱۵۵]
اکنون تاکسیهای تهران به چهار گروه بیسیم، خطی، ویژه و گردشی تقسیم شدهاند.[۱۵۶][۱۵۷] همچنین سن فرسودگی تاکسیها ۱۰ سال در نظر گرفته شدهاست و تاکسیهای فرسوده باید در طرح نوسازی شرکت کنند.[۱۵۷]
در سال ۱۲۶۱، یک خط آهن با تقریباً ۸ کیلومتر طول و عرض ۱۰۰۰ میلیمتر، از تهران به شهر ری کشیده شد و مدتی بعد، امتیاز آن به یک شرکت بلژیکی واگذار شد.[۱۵۸] نخستین کلنگ ساختمان ایستگاه راهآهن تهران در ۲۳ مهر ۱۳۰۶، با اختصاص زمینی به مساحت ۱۷۴ هکتار، به زمین زده شد. بنای این ایستگاه را یک مهندس اوکراینی طراحی کرد و در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱۵۹]
نخستین مطالعات برای ایجاد متروی تهران، در سال ۱۳۵۰ توسط سوفرتو و سازمان حملونقل پاریس انجام شد و تا سال ۱۳۵۹، کارهای لازم برای توسعهٔ مترو انجام شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، به دلیل جنگ ایران و عراق، طرح به صورت کامل متوقف شد. از سال ۱۳۷۴ به بعد، گسترش متروی تهران به صورت جدی دنبال شدهاست.[۱۶۰] در ۱۶ اسفند ۱۳۷۷ نیز نخستین گشایش رسمی مترو انجام شد و با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.[۱۶۱][۱۶۲]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، متروی تهران روزانه ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر را جابهجا میکند.[۱۶۳] همچنین در پایان همین سال، شمار سفرهای انجام شده با متروی تهران از مرز هفت میلیارد گذشت.[۱۶۴] خط ۳ متروی تهران نیز طولانیترین خط متروی این شهر است.[۱۶۳]
تهران به دلیل داشتن آبوهوای مناسب و فراوانی آب، معمولاً منطقهٔ سرسبزی بوده و در منابع جغرافیایی قدیم از درختان انبوه و باغهای تهران یاد شدهاست. با وجود پیشینهٔ طولانی و تاریخی باغداری در تهران، نخستین باغهای معروف تهران، در دوران صفوی و پس از آن در دوران قاجار، در دورهٔ فتحعلیشاه پدید آمدند. در دوران ناصرالدینشاه قاجار نیز دگرگونیهای مهمی در شیوهٔ باغداری پایتخت ایجاد شد و باغداری نوین، پس از روبرو شدن اشراف با سبک اروپایی آن و استخدام باغبانهای خارجی وارد تهران شد. همچنین تهران برای چنارهایش مشهور بودهاست.[۱۶۵]
باغ و عمارت عینالدوله، باغ فردوس، باغ نگارستان و کاخ گلستان نمونههایی از باغهای تهران هستند.
بر اساس آماری در سال ۱۳۹۵، سرانهٔ فضای سبز درونشهری تهران، فقط با احتساب فضاهای سبز همگانی، ۱۵٫۸ متر مربع بودهاست.[۱۶۶] همچنین طبق گفتهٔ مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران در سال ۱۳۹۳، این شهر ۲٬۱۰۰ بوستان داشتهاست.[۱۶۷]
تلاشها برای رسیدن سرانهٔ فضای سبز تهران به استانداردهای جهانی ادامه دارد و در برنامههای شهرداری به آن اشاره شدهاست.[۱۶۸] ایجاد بوستانهای جدید، ایجاد فضای سبز در حاشیهٔ بزرگراهها، ایجاد و گسترش فضای سبز عمودی و گسترش کمربند سبز تهران از برنامههایی هستند که توسط سازمانهای مسئول دنبال میشوند.[۱۶۹]
مراقبتهای بهداشتی در تهران عمدتاً توسط درمانگاهها و بیمارستانهای خصوصی ارائه میشود. اگر چه شبکهٔ بهداشتی دولتی که شامل آزمایشگاهها، بیمارستانها، داروخانهها و مراکز توانبخشی میشود نیز در شهر وجود دارد. سیستمهای بیمهای، بخش قابل توجهی از هزینهها که شامل بخش درمان خصوصی نیز میشود را پوشش نمیدهند.[۱۷۰]
در برخی منابع اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۳۱ تأسیس شدهاست؛ اما در منابع دیگر اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۵۵ با نام مریضخانهٔ دولتی تأسیس شدهاست که نام آن، در سال ۱۳۱۹ برای قدردانی از ابوعلی سینا، به بیمارستان سینا تغییر یافت.[۱۷۱]
تهران میزبان شماری از معتبرترین بیمارستانهای ایران است.[۱۷۲] بیمارستان میلاد با ۱۰۰۰ تخت در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد و دارای بخشهای تخصصی قابل توجهی است.[۱۷۳]
بیمارستانهای آراد، پارس و پارسیان نیز از بیمارستانهای خصوصی تهران هستند.
در سال ۱۳۹۶، سخنگوی وزارت بهداشت ایران اعلام کرد که ۷۵ درصد از بیمارستانهای دولتی تهران فرسوده بوده و در برابر رخدادهای طبیعی مقاوم نیستند.[۱۷۴]
پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدینشاه قاجار آغاز میشود. ناصرالدینشاه در سفری که به اروپا داشت، با تئاتر آشنایی یافت و فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر در تهران صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۱۷۵]
با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازهای پدید آمد که از اولین آنها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد.[۱۷۵] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریمخان محققالدوله بر عهده داشت.[۱۷۵]
تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی، در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافتهاست.[۱۷۶]
تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۱۷۷] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهمترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۱۷۸][۱۷۹]
از سال ۱۳۶۱ نیز جشنوارهٔ بینالمللی تئاتر فجر به صورت سالانه و در بازهٔ زمانی دههٔ فجر در تهران برگزار میشود.
میرزا ابراهیمخان صحافباشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۱۸۰] روسیخان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازهاش نمایش همگانی فیلم راهاندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۸۱]
در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاءالدین طباطبایی باز شدند. سینماهای این دوران، همانگونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلمهایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش میدادند.[۱۸۳]
نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میاننویسهای خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصهای از داستان فیلم را چاپ میکردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۸۳][۱۸۴]
از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آنها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران در اختیار شرکتهای خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلمها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بودهاند.[۱۸۳]
از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلمهایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۸۴][۱۸۵]
با انقلاب ۱۳۵۷، شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقیمانده نیز تغییر یافت.[۱۸۳] فروشنده از موفقترین فیلمهایی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تهران فیلمبرداری شدهاست.[۱۸۵] جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر ساله در تهران برگزار میشود.[۱۸۶]
شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفتهاند. گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شبپره که مغز متفکر گروه نامیده میشود، در تهران تأسیس شد.[۱۸۷]
تهران محل زندگی بسیاری از خوانندههای مطرح ایران نیز بودهاست. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت میکرد.[۱۸۸] فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پرهوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران بهشمار میرود، ساکن تهران بود و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد.[۱۸۹][۱۹۰]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانههای آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹۱][۱۹۲] در حال حاضر زنان میتوانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۱۹۳][۱۹۴]
تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروههای ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگترین و قدیمیترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸]
جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار میشود.[۱۹۹][۲۰۰]
شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گستردهای از موضوعات میپردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستانشناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالیبافی ایرانی را نمایش میدهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان سرشناس بینالمللی را نگهداری میکند.[۲۰۲]
تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتبهای اصلی آشپزی در جهان بهشمار میرود و ۲۵۰۰ نوع خوراک دارد.[۲۰۳] در تهران رستورانهای آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزافروشی وجود دارد.[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] بر اساس گزارشی، رستورانهای خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۲۰۴]
تهران از اندک پایتختهای جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمهشب کاملاً تعطیل میشود.[۲۰۷] برای سالها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۲۰۸][۲۰۹] البته در برخی خیابانهای تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شدهاست.[۲۱۰]
تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازیهای آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۳۵][۲۱۱]
فدراسیون هندبال آسیا، مهمترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۲۱۲]
توچال و شمشک از مهمترین پیستهای اسکی تهران هستند. توچال شلوغترین و نزدیکترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهمترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۲۱۳][۲۱۴]
فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار میشود.[۲۱۵] فوتبال در تهران توسط انگلیسیها رواج یافت و نخستین زمین بازی آنها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانیها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۲۱۶]
نخستین تشکیلات فوتبالی تهران، در سال ۱۳۰۲ با نام «کلاب ایران» پدید آمد. در سالهای میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آنها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قویترین باشگاههای ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۲۱۶]
استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطبهای اصلی فوتبال ایران یاد میشود و این تیمها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۲۱۷]
آموزش در تهران دارای جداسازی جنسیتی از مقاطع ابتدایی است.[۲۱۸] آموزش ابتدایی و متوسطه در تهران عمدتاً توسط دولت ارائه شدهاست؛ اگرچه مدارس خصوصی نیز وجود دارد. ورود به دانشگاهها نیز از طریق یک آزمون سراسری رقابتی اداره میشود.[۲۱۹]
پس از آنکه آقامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعهٔ شهر از زمان فتحعلیشاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مساجد فراوانی در این شهر بنا شد.[۲۲۰] در پیگیری سیاست توسعهٔ تهران، در دورهٔ محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزههای دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند. بدین ترتیب با رویآوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران، که در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد حوزهٔ علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد. تداوم مدرسهسازی در سرتاسر دورهٔ قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است. بنا بر یک گزارش آماری، در دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴–۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آنها مدرسه نیز داشتهاند، ۳۵ باب مدرسه و ۱۴۳۶ طلبه به ثبت رسیدهاست. دورهٔ مظفرالدین شاه (۱۳۱۳–۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطهخواه، که از تشکلهای حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت. از آن دوره، حوزهٔ تهران یکی از مهمترین حوزههای علمیهٔ ایران شد، و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران میآیند.[۲۲۱]
دارالفنون، نخستین دانشگاه تاریخ نوین ایران در سال ۱۲۳۰ گشایش یافت و رشتههای تحصیلی آن شامل پزشکی، داروسازی، کانیشناسی و مهندسی بودهاست.[۲۲۲]
دانشگاههای تهران از با کیفیتترینهای نوع خود در ایران هستند و شماری از آنها در رتبهبندیهای جهانی دانشگاهها حضور دارند.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]
دانشگاه تهران در بهمن ۱۳۱۳ جهت ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تأسیس شد. از این دانشگاه به عنوان مهمترین و معتبرترین دانشگاه و نماد آموزش عالی ایران یاد میشود. سردر دانشگاه تهران نیز دارای شهرت است و در جهان به عنوان نمادی از این دانشگاه شناخته میشود.[۲۲۶]
دانشگاه صنعتی شریف نیز در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد. این دانشگاه توانستهاست به عنوان یک کانون علمی و صنعتی، جایگاه و اعتبار قابل توجهی در ایران پیدا کند.[۲۲۷][۲۲۸] همچنین یکی از با سابقهترین آموزشگاههای عالی ایران در زمینهٔ فنی و مهندسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران است که در سال ۱۳۳۵ تأسیس شد.[۲۲۹]
قدیمیترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.[۲۳۰]
از مراکز پژوهشی تهران، پژوهشگاه صنعت نفت است که در سال ۱۳۳۸ با هدف اولیهٔ پژوهش پیرامون مواد نفتی و کاربردهای آن، تأسیس شد.[۲۳۱] پژوهشگاه دانشهای بنیادی که در سال ۱۳۶۸ بنیانگذاری شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۲ مؤسسهٔ پژوهشی تأسیس شد نیز از دیگر مراکز پژوهشی تهران هستند.[۲۳۲][۲۳۳]
ادارهٔ کل آموزش و پرورش تهران به ۱۹ منطقه تقسیم شدهاست و آموزگاران میتوانند به صورت برخط، از طریق وبگاه متعلق به آموزش و پرورش تهران درخواست انتقال میانمنطقهای دهند.[۲۳۵]
در سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای تهران درس میخوانند که از این شمار، ۹۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای دولتی و بقیه در مدرسههای غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین اعلام شد که ۸۲ درصد از مدرسههای تهران دولتی و ۱۸ درصد غیردولتی هستند.[۲۳۶]
بر اساس اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، بابت استحکام مدارس دولتی تهران نگرانیهایی وجود دارد و شمار قابل توجهی از آنها نیازمند توجه یا بازسازی هستند.[۲۳۷] همچنین با اعلام معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، شمار دانشآموزان در برخی از کلاسهای درس مقطع ابتدایی شهر تهران، بیش از ۳۶ نفر و به صورت میانگین، این تراکم برابر با ۳۰ تا ۳۳ دانشآموز بودهاست.[۲۳۸]
نخستین کودکستان ایران را برسابه هووسپیان از ایرانیان ارمنی، در دههٔ ۳۰ خورشیدی با نام «ایران» و در خیابان معتمدالدوله با مجوزی از وزارت فرهنگ تأسیس کرد.[۲۳۹]
کودکستانهای تهران از یک تا چهار درجه تقسیمبندی شدهاند و شهریهٔ آنها نیز با نظارت سازمان بهزیستی ایران ابلاغ میشود.[۲۴۰] فوقبرنامههای کودکستانها نیز باید طبق قوانین اسلامی و ایرانی باشند و توسط کمیتهٔ تخصصی استان تأیید شوند.[۲۴۰]
آلودگیهای زیستمحیطی مانند آلودگی آب، هوا، خاک و صوتی باعث شدهاست که تهران به یکی از آلودهترین شهرهای جهان تبدیل شود.[۲۴۱] همچنین وجود جانوران موذی همانند موش از مشکلات تهران است.[۲۴۲]
آبهای زیرزمینی تهران دارای آلودگی هستند؛ از آنها به صورت مستقیم در کشاورزی استفاده میشود و بخشی از آب آشامیدنی تهران را نیز تأمین میکنند.[۲۴۳] یکی از زیانآورترین عناصری که به دلیل نفوذ فاضلابهای انسانی و حیوانی در سفرههای آب زیرزمینی تهران وجود دارد، نیترات است. فرسودگی زیرساخت آب آشامیدنی تهران نیز به آلودگی بیشتر آب کمک میکند.[۲۴۴]
تهران از آلودگی هوا رنج میبرد. عوامل آلودگی هوا در تهران شامل عوامل جغرافیایی همانند اثر محصورکنندهٔ کوهها، وسایل نقلیه نظیر خودروها و موتورسیکلتها، سوخت خانهها و آلودگی حاصل از کارخانهها میشود.[۲۴۵] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضهشده در ایران نیز جزو دلایل آلودگی هوای تهران دانسته میشود.[۲۴۱][۲۴۵][۲۴۶] در سال ۱۳۹۶، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرد که حدود ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران حاصل تردد موتورسیکلتهای کاربراتوری است.[۲۴۷]
آلایندههای اصلی هوای تهران نیز اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، مونوکسید کربن، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق هستند. از ذرات معلق به عنوان عامل اصلی مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران یاد شدهاست. همچنین بخش بزرگی از ذرات معلق تهران را اتوبوسها، مینیبوسها، کامیونها و موتورسیکلتها تولید میکنند.[۲۴۵]
تعطیلی مدرسهها و اجرای طرح زوج و فرد از طرحهایی هستند که در مقابله با آلودگی هوا در تهران اجرا شدهاند.[۲۴۸]
جهت آگاهسازی شهروندان، نمایشگرهای آگاهساز آلودگی هوا در نقاط مختلف شهر نصب شدهاند و امکان بررسی وضعیت هوای تهران به صورت برخط نیز وجود دارد.[۲۴۹]
حریم صوتی در بافت شهری تهران رعایت نشدهاست و آلودگی صوتی در تهران بحرانی خوانده شدهاست.[۲۵۰][۲۵۱] تهران همچنین رتبهٔ نخست را در میزان آلودگی صوتی در ایران دارد.[۲۵۲]
آلودگی صوتی در بزرگراههای تهران بین ۱۵ تا ۲۰ دسیبل بیشتر از استاندارد آن است.[۲۵۰] بر اساس آمار سال ۱۳۹۲، موتورسیکلتها به تنهایی عامل ۴۹ درصد از آلودگی صوتی که توسط وسایل نقلیه ایجاد میشود، هستند. همچنین ده منطقهٔ تهران با بیشترین آلودگی صوتی به ترتیب، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ بودهاست.[۲۵۲]
بخش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، وابسته به شهرداری تهران در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد. واحد صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پروژهٔ تهیه و تدوین ترازها و نقشههای آلودگی صوتی را از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود.[۲۵۳] برنامهٔ عملیاتی کاهش آلودگی صوتی در سال ۱۳۹۴ در شورای شهر تهران تصویب و سپس کمیتهٔ کنترل و پایش آلودگی صوتی شهر تهران تشکیل شد. ایجاد و بهروزرسانی نقشههای صوتی، ایجاد دیوار صوتی، تدوین دستورالعملها و تعیین حریم صوتی بزرگراهها از اقداماتی بودند که در مقابله با آلودگی صوتی در تهران صورت پذیرفت.[۲۵۰]
با توجه به اینکه در صورت رخ دادن بحرانی در تهران، موشهای مهاجم میتوانند خسارتها را افزایش دهند و باعث شیوع بیماری شوند، از آنها به عنوان یک معضل مهم یاد میشود.[۲۴۲][۲۵۴] زبالهها مهمترین منبع غذایی موشها در تهران اعلام شدند.[۲۵۵] دفع نادرست زبالهها به بقای موشها و افزایش شمار آنها در سطح شهر کمک کردهاست.[۲۵۶] شهرداری تهران در مبارزه با موشها طرحهایی همچون سمپاشی، طعمهگذاری، موشگیری با تفنگ بادی و مسدودسازی کلونی موشها را اجرا کردهاست.[۲۵۵]
همچنین آلودگی هوای تهران، باعث افزایش جمعیت سوسک قرمز شدهاست.[۲۵۷]
تهران پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی در تهران واقع شدهاست و این شهر محل زندگی تأثیرگذارترین مقامات کشور ایران، شامل رهبر، رئیسجمهور، برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.[۲۵۸]
تهران ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.[۲۵۹] ادارهٔ شهر نیز توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای ادارهٔ شهر قانونگذاری میکند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقهٔ شهرداری و ۱۲۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را دربرگرفتهاست.[۱۰][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲][۲۶۳]
نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ برگزار شد و این شورا در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شکل گرفت. مهمترین وظایف آن نیز شامل انتخاب شهردار، برکناری شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجهٔ شهرداری و سازمانهای وابسته به آن، تصویب آییننامهها و انجام امور نظارتی جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.[۲۶۲][۲۶۴][۲۶۵]
اکنون شورای اسلامی شهر تهران ۲۱ عضو اصلی و ۱۱ عضو جانشین دارد.[۲۶۶]
ادارهٔ تهران بر عهدهٔ سازمان غیردولتی شهرداری تهران است که در سال ۱۲۸۶ تأسیس شد. مدیریت این سازمان را شهرداران تهران بر عهده داشتهاند. اکنون شهردار تهران با حکم شورای شهر تهران انتخاب میشود اما پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب میگردید. شهرداری تهران ۲۲ منطقه را شامل میشود و مدیریت هر منطقه به عهدهٔ شهردار آن منطقه است.[۲۶۰] تصویب بودجهٔ شهرداری تهران نیز بر عهدهٔ شورای شهر است و بودجهٔ سال ۱۳۹۷ این سازمان، با سقفی در حدود ۱۷ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان توسط شورای شهر تصویب شده بود.[۲۶۷]
شهرداری تهران با مشکلات زیستمحیطی تهران مواجه است. همچنین تراکم جمعیت بالای تهران توانایی شهرداری را برای ارائهٔ برخی خدمات کاهش دادهاست.[۲۶۸][۲۶۹]
کلانشهر تهران به ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست.[۲۷۰] با وجود ادارهٔ جداگانه، ری و شمیران نیز جزئی از تهران خوانده میشوند.[۲۷۱]
تهران بهعنوان پایتخت ایران، هنگام شکلگیری مساحتی حدود ۳ کیلومتر مربع داشت. تغییرات سیاسی و افزایش جمعیت، شهر را دستخوش دگرگونی منطقهای کرد و مساحت آن افزایش یافت؛ بهطوری که در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد که در آن مساحت شهر با افزایشی خیرهکننده به ۱۸۱ کیلومتر مربع رسید. تهران با این مساحت به ۱۲ منطقه تقسیم شده بود.[۲۷۲]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد مناطق تهران به ۲۰ منطقه افزایش یافت. در ابتدای دههٔ ۷۰ و پس از بررسیهای دوبارهٔ غرب شهر تهران، چهار منطقهٔ تازهٔ ۹، ۵، ۲۰ و ۲۱ ایجاد شدند و تعداد مناطق تهران به ۲۲ منطقه افزایش یافت.[۲۷۲]
برخی از محلههای تهران نیز دارای پیشینهای تاریخی هستند. تهران قدیم از چهار محله به نامهای سنگلج، عودلاجان، بازار و چالهمیدان تشکیل شده بود.[۲۷۳]
در دوران ناصرالدینشاه قاجار محلههایی از جمله ارگ، چالهحصار، خانیآباد، جوادیه، پامنار، یافتآباد، گار ماشین و گود زنبورکخانه ساخته شد.[۲۷۳]
از محلههای دیگر تهران میتوان به پونک، ونک، تهرانپارس، تهراننو، نارمک، کَن، طرشت، بریانک اشاره کرد. محلههای تهران در طول تاریخ آن، با گسترش شهر و افزایش جمعیت، تغییراتی یافتند و به تعداد آنها افزوده شد.[۲۷۳]
پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام بسیاری از معابر شهر تهران تغییر کرد و به جای استفاده از نامهای شخصیتهای پیش از اسلام، خاندان پهلوی و نزدیکان آنها، از نامهای افراد مبارز با حکومت پهلوی، جانباختگان انقلاب اسلامی، مبارزان صدر اسلام و افراد شهید (با مفهوم اسلامی) استفاده میشود. برای نمونه نام خیابان کوروش کبیر به علی شریعتی، خیابان شاه به جمهوری اسلامی و میدان ژاله به شهدا تغییر یافت. تنها از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۹، نام ۵۰۰ گذرگاه شهر تهران تغییر یافت.[۲۷۴] مجتبی شاکری، رئیس سابق کمیسیون نامگذاری معابر شورای شهر تهران، دلیل عدم استفاده از سیستم عددی را برای نامگذاری معابر، عدم امکان انتقال هویت و فرهنگسازی از این طریق اعلام کرد.[۲۷۵]
تهران با شهرهای زیر پیماننامهٔ همکاری بستهاست:
تهران در پروژههای خواهر
«گزیده آمار حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران»
«پیوست شماره چهار: برنامهها و طرحهای (موضعی و موضوعی) توسعه و عمران شهری تهران»
«مقایسه ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی مناطق ٢٢ گانه شهر تهران»
«نگاهی به وضعیت دین و جمعیت ایران در نیمقرن اخیر»
«تاریخچه شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه»
بازیگری شغل یک هنرپیشه است که شخصیاست در تئاتر، تلویزیون، فیلم یا سایر رسانههای داستانسرایی که داستان را با نمایش شخصیت و معمولاً گفتار یا خوانندگی متن نوشتهشده یا نمایشنامه نمایش میدهد.
تینا آخوندتبار بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ایران متولد 5 خرداد سال 1366 فارغ التحصیل لیسانس رشته حسابداری است، بجز عرصه هنر او یک ورزشکار حرفه ای بوکس می باشد.
تینا آخوند تبار در خانواده ای مرفه متولد شد. نام شناسنامه ای وی پونه است و خانواده او را با این نام صدا میزنند. تینا اسمی بود که خودش به آن علاقه داشت و در فضای بازیگری با نام تینا شناخته شده است. خانواده تینا اصالتاً اهل روستای سراسب استان مازندران شهرستان نور می باشند.
در مورد مجرد و یا متاهل بودن تینا آخوندتبار منبع موثقی وجود ندارد اما اینطور به نظر می رسد که وی در حال حاضر ازدواج نکرده و مجرد است. البته مدتی با انتشار عکسی از تینا آخوندتبار و حامد کمیلی خبر ازدواجشان بر سر زبان ها بود . این عکس توسط عکاس منتشر شد و حامد کمیلی در توضیح آن گفت : ما قرار بود با هم ازدواج کنیم و در این عکس به هم محرم بودیم. در هر صورت ازدواج تینا آخوند تبار و حامد کمیلی انجام نشد و با گذشت زمان ماجرای ازدواجشان فراموش شد.
آخر های دانشگاهم بود که به پیشنهاد یکی از دوستانم در کلاس های بازیگری استاد سمندریان شرکت کردم پس از گذراندن یک دوره کوتاه، اولین فیلم سینمایی را در سال 1388 بنام طلاق به سبک ایرونی با آقای حامد کمیلی بازی کردم
با ایفای نقش در فیلم سینمایی هر چی خدا بخواد به کارگردانی نوید میهن دوست در سال ۱۳۸۹ به سینما راه یافت و با ایفای نقش در فیلم های سینمایی رسوایی در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مسعود ده نمکی و متل قو به کارگردانی مسعود نوابی به شهرت رسیدتینا آخوندتبار
در زندگی شخصی ام اصلا مشکل مالی ندارم و به همین خاطر سعی می کنم کارهای که بهم پیشنهاد میشود را بسنجم و نقش های را انتخاب کنم که ماندگار باشند و خودم هم بتوانم از پس آن کاراکتر بر بیایم.
تیتا آخوند از لحاظ چهره کمی شبیه الناز شاکردوست میباشد و همچنین عده ای تینا آخوند تبار را شبیه به یکی از بازیگران بالیوود میدانند.
وقتی در برنامه ای با صراحت در مورد جراحی بینی ام صحبت کردم، خیلی ها تعجب کردند عده ای هم استقبال کردن من خودم عمل بوتاکس انجام نداده ام، در آن برنامه گفتم بوتاکس می تواند فرآیندپیری را به تعویق بیندازد و اگر کسی خواهان این موضوع است، چه اشکالی دارد از آن استفاده کند.مقطعی حس کردم که اگر بینی ام را عمل کنم، زیباتر می شوم و این کار را انجام دادم ابایی هم ندارم که در مورد این کار صحبت کنم.
ورزش را با بدنسازی شروع کردم، بعد از مدتی دیدم که این ورزش برایم خسته کننده است، دنبال ورزش دیگری بودم تا انرژی درونی ام را تخلیه کنم یکی از دوستانم موی تای را پیشنهاد کرد و مدتی موی تای کار کردم اما وقتی که دیدم این رشته هم برایم هیجان ندارد سمت بوکس رفتم و حالا خیلی خوشحالم که به خواسته ام رسیدم.
از وقتی بوکس را شروع کردم، حتی مسافرت های خارجی خودم را براساس زمان بندی مسابقات تنظیم می کنم، که کجا بروم تمرین کنم و یا مسابقه ای را ببینم. به خاطر همین عشق و علاقه، همه زندگی ام را گذاشته ام روی بوکس چون خیلی دوستش دارم و تا آنجا که بتوانم ادامه می دهم.
در مدرسه والیبالیست بودم و حتی کلاس های مدرسه را می پیچاندم و در حیاط با بچه ها والیبال بازی می کردم بعد از اینکه وارد دانشگاه شدم به خاطر حجم سنگین درس ها کمی از ورزش غافل شدم اما به محض اینکه شرایط فراهم شد رفتم سراغ تنیس هر هفته دست کم سه روز به باشگاه می رفتم و به خاطر ورزش های مختلف و بدنسازی، آمادگی جسمانی خوبی داشتم به سرعت در یادگیری تنیس پیشرفت کردم، در حدی که با مربیان مسابقه می دادم.
یکی از مواردی که مدت ها تینا آخوند تبار را سوژه رسانه ها کرده بود عکس لو رفته ی او با حامد کمیلی بود که حتی منجر به شایعه ازدواج این دو نیز شد! بعد از این ماجرا نیز سقوط وی از اسب در هنگام تصویربرداری فیلم بی خوابی اسب ها مدتی او را در کانون توجه رسانه ها قرار داد.
چند وقتی هست که تصمیم گرفته ام روند کاری ام را عوض کنم و دیگر در هر فیلمی بازی نکنم! به همین علت از حضور در کارهای اخیر راضی هستم و حس خوبی دارم. ولی وقتی برخی از کارهای قدیمی ام را می بینم، افسوس می خورم چون بازی خوبی در آن کارها نداشته ام!
پدرم پرسپولیسی دو آتیشه هست و همه بازیهای این تیم را دنبال می کند و من هم به خاطر پدر پرسپولیسی شدم و اکثر بازیهای این تیم را دنبال می کنم و مثل پدر عاشق این تیم شده ام .
از تیم های خارجی رئال مادرید را دوست دارم و حتی در بازیهای کامپیوتریم هم این تیم را انتخاب می کنم.
خدا را شکر آشپزیم خوب هست و از نوجوانی در خانه آشپزی می کردم و قورمه سبزی و آبگوشت خوبی درست می کنم.
تینا آخوند تبار با آیدی tinaakhoondtabar در اینستاگرام فعالیت می کند.
سال
نام فیلم
نقش
کارگردان
۱۳۸۸
طلاق به سبک ایرانی
فرید کلهر
۱۳۸۹
هر چی خدا بخواد
نوید میهن دوست
۱۳۸۹
آزادراه (فیلم ۱۳۸۹)
عباس رافعی
۱۳۹۰
خودزنی (فیلم)
فرح
احمد کاوری
۱۳۹۱
رسوایی (فیلم ۱۳۹۱)
مسعود ده نمکی
۱۳۹۱
متل قو (فیلم)
سایه
تینا آخوندتبار
مسعود نوابی
۱۳۹۳
بی خوابی اسب ها
دریا
شهرام اسدزاده
۱۳۹۳
آن آواز غمناک
تینا
آرش سنجابی
۱۳۹۴
باج
بهمن گودرزی
سال
نام فیلم
سمت
کارگردان
۱۳۹۱
دختران حوا (مجموعه تلویزیونی)
بازیگر
حسین سهیلی زاده
۱۳۹۱
دیوار (مجموعه تلویزیونی)
بازیگر
سیروس مقدم
۱۳۹۵
آرام می گیریم
بازیگر
روح اله سهرابی
تینا آخوندتبار و حامد کمیلی
دانیال عبادی و تینا آخوندتبار
تینا آخوندتبار
لیلا بلوکات در کنار تینا آخوندتبار
عکس متفاوت تینا آخوند تبار
اصغر فرهادی و تینا آخوندتبار
تینا آخوند تبار، بازیگر ایرانی
بیوگرافی تینا آخوند تبار
تینا آخوندتبار
نام اصلی: تینا آخوند تبارزمینه فعالیت: سینما و تلویزیونتولد: ۵ خرداد ۱۳۶۶ – تهرانملیت: ایرانیپیشه: بازیگریسالهای فعالیت تینا آخوند تبار: از ۱۳۸۸ تاکنونمدرک تحصیلی تینا آخوند تبار: کارشناسی حسابداری از دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب
تینا آخوند تبار (زاده ۵ خرداد ۱۳۶۶ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است. تینا آخوند تبار مدرک کارشناسی خود را در رشته حسابداری از دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب دریافت نمود و پس از آن یک دوره ۶ ماهه در کلاسهای بازیگری حمید سمندریان تعلیم دید.
جدیدترین عکس های تینا آخوند تبار
تینا آخوند تبار بازیگری را با فیلم طلاق به سبک ایرانی در سال ۱۳۸۸ آغاز کرد و پس از آن با ایفای نقش در فیلم سینمایی هر چی خدا بخواد به کارگردانی نوید میهندوست در سال ۱۳۸۹ به سینما راه یافت و با ایفای نقش در فیلمهای سینمایی رسوایی در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مسعود دهنمکی و متل قو به کارگردانی مسعود نوابی به شهرت رسید. تینا آخوند تبار دوره آموزش گریم هم دیده است و در نقاشی هم حرفی برای گفتن دارد. تیتا آخوند از لحاظ چهره کمی شبیه الناز شاکردوست میباشد و همچنین عده ای تینا آخوند تبار را شبیه به یکی از بازیگران بالیوود میدانند.
فیلم شناسی تینا آخوند تبار
فیلم های سینمایی تینا آخوند تبار
سریال های تینا آخوند تبار
عکس های تینا آخوند تبار
تینا آخوند تبار بازیگر سینما و تلویزیون
تصاویر تینا آخوند تبار
عکس های تینا آخوند تبار
جدیدترین عکس های تینا آخوند تبار
تینا آخوند تبار
عکس های جدید تینا آخوند تبار
تینا آخوندتبار
جدیدترین تصاویر تینا آخوند تبار
تینا آخوند تبار بازیگر ایرانی
گردآوری: بخش بازیگران بیتوته
از بازیگران بیشتر بدانید
مهاجرت به ساده ترین و ارزان ترین روش
در شرف ازدواج هستید و دچار سردرگمی؟
انواع دستگاه های جوجه کشی خانگی و صنعتی
ابروهایی که همیشه میخواستید داشته باشید
تخته نرد خاتم، بهترین انتخاب برای هدیه
فروشگاه آنلاین سوغات شهرهای مختلف ایران
خرید گیفت کارت اپل
دسترسی آسان به تمام برنامه های اپل
لوازم خانگی رو از کجا مطمئن خرید کنیم؟
اخذ ویزای کلیه کشورها در کوتاهترین زمان
خرید اقساطی لوازم خانگی /ثبت نام
تور کیش را گران نخرید!!
کدوم سهام در بورس واقعا پرسود هستند؟
هوشمند سرمایه گذاری کنید
Makan Inc.| All Rights Reserved – © 2013 – 2020
تینا آخوندتبار را می توان یک نمونه ویژه به حساب آورد؛ بازیگری که در 27 سالگی و به خاطر یک نقش به سمت بوکس رفت و امروز یک بوکسور حرفه ای است.
به گزارش ورزش سه، تینا آخوندتبار که در سال 1388 به عنوان یک بازیگر جوان کارش را در سینما آغاز کرد بعد از شش سال کار و انجام 9 فیلم و 4 سریال ناگهان تغییر مسیری اساسی دارد و سر از رسته بوکس درآورد. او آنقدر جدی بوکس را ادامه داد که امروز در رقابت های بین المللی شرکت می کند و قرار است برای یک باشگاه در کشور اسپانیا مبارزه کند:”در حال حاضر در خانه تمرین می کنم تا اجازه ندهم استقامت بدنم افت کند.”
او پیش از این در کشور ترکیه مبارزه کرده است:” 5 بازی برای لیگ حرفه ای ترکیه برای باشگاه بوکس حرفه ای که برای تیم فنرباغچه در مسابقات شرکت کرده بود مبارزه کردم. من برای این باشگاه در جاهای مختلفی مثل اوکراین و ترکیه بازی کردم و در 5 مسابقه برنده شدم.”
تینا آخوندتبار
نمایش خوب در رینگ باعث می شود که پیشنهادی اروپایی به دستش برسد:” یک مدیربرنامه فرانسوی کار من را دید و از من خواست که با آن ها تمرین کنم. یک ماه با آن ها تمرین کردم و قرارشد به ایران بیایم کارهایم را انجام بدهم و برای یکسال به اسپانیا بروم که متاسفانه شیوع کرونا فعلا مانع از این سفر شده است. اسپانیا که در وضعیت قرمز است و باشگاه ها هنوز بازنشده اند اما من اینجا درخانه وسایلی مثل کیسه و میت و … دارم و روز دوبار تمرین می کنم.”
او که در 27 سالگی ورزش بوکس را به شکل حرفه ای شروع کرده است در 33 سالگی هنوز انگیزه زیادی برای ادامه این ورزش سنگین دارد:” تا وقتی بدنم توانایی داشته باشم از این ورزش لذت می برم. خیلی ها به من می گویند که در 27 سالگی بوکسور شدن کار محالی است. کسانی که در این حرفه هستند معمولا 10-15 سال کار می می کنند و از آماتور شروع کرده و بالا می آیند و به قهرمانی می رسند. برای خود من مبارزه و تمرین دو داستان جدا هستند. هر مبارزه که انجام می دهم آنقدر تجربه به دست می آورم که انگار یک آدم دیگری هستم. چشمهایم باز می شود. همزمان باید تاکتیک را هم به تکنیک در مبارزه اضافه کنم …”
اما اینکه چطور یک بازیگر چنین مسیری را انتخاب می کند نیز می تواند جالب توجه باشد:” 5 سال پیش قراربود نقش دختر رزمی کار را بازی کنم ، گفتم خودم می روم مشت زدن را یاد می گیرم و در حین یادگیری بود که عاشق کاراکتر شدم. من تازه با یک وجه از وجود خودم روبرو شدم. جامعه، خانواده، پدر و مادرم و زندگی از من یک جنگجو ساخته بود که خودم خبر نداشتم. با خودم گفتم باید این کاراکتر را بسازم. زندگی با این شخصیت را بیشتر از زندگی با شخصیت قبلی دوست داشتم که در آن ده سال از عمرم را گذاشته بودم. درمسیر ساختن این کاراکتر به این نتیجه رسیدم که باید آن قهرمان را پیدا کنم و به خودم ثابت کنم که چیزی درونم هست که به هر آنچه بخواهد می تواند برسد.”
و هدف او کمربند قهرمانی در یک تورنمنت معتبر بین المللی است. البته که مثل هر بوکسور دیگری این یک مسیر سخت و پردرد است؛ مسیری که از میان مشت های قدرتمند حریفانی می گذرد که می خواهند توی رینگ او را از پا در بیاورند. ضربات سنگینی که به بدن و صورت برخورد می کند و در نهایت اولین موضوعی را که تحت تاثیر قرار می دهد زیبایی است، یکی از ابزارهای مهم بازیگری:” بله بازیگر به چهره اش وابسته است چون وسیله کارش است. یک روز یکی از دوستانم این سوال را پرسید که نگران نیستم که چهره ام در مسابقات و براثر ضربات زیبایی اش را از دست بدهد و من جوابی به او دادم که هنوز هم به آن معتقدم؛ من تا زمانی از سرمایه ای استفاده کردم که خداوند در اختیارم گذاشته بود و خودم هیچ نقشی در بوجودآوردنش نداشتم ، بله معروف و مشهور و پولدارمی شدم و احترام داشتم. اما برای من اعتماد به نفس مهم است. پول و ثروت و احترام و شهرت شاید خیلی ها فکر کنند که باعث آرامش می شود اما برای من چیزی نبود که خوشحالم کند.آرامش من زمانی وجود دارد که از خودم راضی باشم، چیزی که ساخته ام را دوست داشته باشم و اعتماد به نفس واقعی داشته باشم. بوکس چیزی را به من داد که سینما نداد. موفقیت در بوکس مثل سینما آسانسوری نیست. در بوکس باید تمرین ، پشتکار و تلاش داشته باشید تا موفق شوید و شانس نمی تواند یک شبه شما را به موفقیت برساند.”
او در این رابطه که بوکسور ها معمولا بینی و فکشان دچار آسیب می شود گفت:” هرچیزی یک بهایی دارد. برای اینکه بتوانید واقعا به موفقیت برسید نباید هیچ وابستگی داشته باشید. وابستگی مانع پیشرفت می شود. من یاد گرفتم به هیچ چیزی حتی چهره ام نباید وابسته باشم. باید عاشق خودت باشی و من این را در بوکس فهمیدم و هر روز لمسش می کنم.”
به سینما فکر نمی کنم
تینا آخوندتبار اما در این سال ها ارتباطش با سینما و کار بازیگری قطع بوده است:” نمی توانم به سینما فکر کنم. از زمانی که تصمیم گرفتم کار نکنم پیشنهادها بیشتر و دستمزدها بالاتر رفته است. الان هدفم این است که چیزهایی که در این مسیر یادگرفتم را به جامعه نسل بعد و حتی قبل از خودم انتقال بدهم. در میان دختران همنسل من خیلی ها ناامید و بدون هدف هستند اما من با تصویرسازی برای خودم و رسیدن به آن اثبات کردم که می توانیم به خواسته هایمان برسیم. می خواهم از طریق ورزش به دخترها انگیزه بدهم. من آدم اینستاگرام نیستم. فالوورهایم از 1.5 میلیون به 600 هزارنفر رسیده است چون فعالیتی برای جذب مخاطب نکردم. فقط سعی می کنم در آنجایی که می توانم انرژی مثبت به مخاطبانم بدهم.”
هر مشت یک تجربه است
فلسفه بوکس اما ضربه زدن به حریف با هدف از پا در آوردن او است. ضربات سنگین مشت در طول مسابقه براندام و صورت بوکسورها وارد می شود و این باعث شده تا بوکس یکی از سنگین ترین ورزش ها باشد:” هر آدمی در زندگی اش مشت می خورد . رینگ بوکس شبیه عرصه زندگی است. اینکه چطور بتوانی در برابر این مشت ها مقاومت کنی و دوام بیاوری مساله اصلی است. بوکس به اندازه شطرنج به فکر نیاز دارد، باید دفاع و حمله کنی و استراتژی و سبک داشته باشی. در نهایت هم یاد می گیری که شکست هم جزئی از موفقیت است.”
با این وجود خیلی ها معتقدند که بوکس ورزش خشنی است:” نه فقط بوکس می توان تمام ورزش های رزمی را خشن تلقی کرد. من اما می خواهم از خودم یک دختر ، یک مادر و یک الگوی قوی بسازم. دلم می خواد دخترین سرزمینمان نه فقط از بوکس از هر کاری که به آن عشق می ورزند بتوانند مسیرشان را پیدا کنند. با خیلی از آدمهایی که تا به حال ندیدم در اینستاگرامم صحبت می کنم ، می بینم که ورزش را شروع کردند یا وزن کم کرده اند و این در زندگی شان تاثیرمستقیم گذاشته است انگیزه می گیرم.”
تینا آخوندتبار
دنیایم عوض شد
اما بوکس به عنوان یک ورزش سنگین و جدی می تواند زندگی یک دختر بازیگر را کاملاتغییر بدهد:” همه چیز تغییر کرد، لباس پوشیدنم و حرف زدنم کاملا عوض شد. چند روز پیش به یک دفتر سینمایی رفتم و یک تهیه کننده را بعد از 5 سال دیدم و می گفت باورم نمی شود که تورا قبلا می شناختم. برای من نقشی در نظر داشت اما همانجا نقش را عوض کرد.”
او افزود:” با اینحال تا زمانی که خودم لذت ببرم مبارزه می کنم. مشت می خورم اما به مشت فکر نمی کنم. من مسابقات تا حالا ناک اوت نشدم اما ضربات سنگینی خورده ام و این ها برایم هربار تجربه و درس است.”
آخوندتبار در ادامه گفت:” خیلی دوست دارم که دخترانی که مثل من عاشق بوکس هستند بتوانند راهشان را پیدا کنند، من اهل ناله کردن نیستم اما خیلی سختی کشیدم تا بتوانم خودم را بسازم و حالا به این اعتماد به نفس رسیده ام که هرکاری را بخواهم بکنم حتی اگر شرایطش نباشد آن را بوجود بیاورم. با توجه به محدودیت های زیاد و رشته ای که در ایران توجهی به آن نشده کار کردم و خوشحالم که مربیانم می گویند که به خاطر علاقه و پشت کارم می توانم به هدفم برسم.”
او در این ارتباط که خانواده اش چقدر موافق یا مخالف بودند که بازیگری را رها کند و به سمت بوکس برود گفت:” پدرم من را از کودکی منوچهر صدا می کرد. با پدرم به استادیوم می رفتم و دربی را نگاه می کردم. خانواده ام با من صحبت کردند اما مانعم نشدند. آن ها به من ماهی گیری یاد دادند و گفتند برو خودت بساز و آن آدمی که دوست داری شو.”
او تمام وقت و تمرکز و انرژی اش را معطوف به بوکس کرده و 5 سال است در دنیای بوکسورها زندگی می کند:” هیچ رفیق سینمایی ندارم. ورزش کردن باعث می شود که چیزهایی در وجود خودت پیدا کنی که در شرایط عادی از آن ها بی خبر هستی. عاشق خودت می شوی. مهران مدیری از میهمانانش همیشه سوال می کند که عاشق شده اید؟ سوال خوبی است و جواب من این است که عاشق خودم شده ام الان یک شعار دارم “هر چی تو مخته، تو مشتته.” “
43 43
در شهر اصفهان و در محله حکیم آن، مسجد حکیم قرار گرفته است که دارای یکی از تاریخی ترین سردرهای ایران است.
شلوغی ، آلودگی ، استرس ، کاشانه نشینی و دغدغه های دیگر در شهرهای بزرگ و صنعتی باعث شده تا افراد در ایام تعطیل به دنبال مکانی برای سکونت موقت و سفرهای کوتاه برای خود باشند تا بتوانند اندکی از این تنش های محیطی دور شده و به آرامش روحی دست یابند. از همین رو بسیاری از کسانی که در مرکز و جنوب کشور زندگی می کنند به دلیل آب و هوا و عدم وجود طبیعت سبز در محیط زندگیشان ، محیطی دلپذیری را برای سکونت موقت و سفر انتخاب میکنند که از جمله این مکان ها میتوان خطه ی زیبای شمال را نام برد . آب و هوای خوب ، محیط بکر و آرام ، دور بودن از خطر خشک سالی و بسیاری از ویژگی های دیگر ، بستری مناسب برای خرید و فروش ویلا در شمال میباشد. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شما را در خرید ویلا و ویژگی های مهم برای خرید ویلا در شمال بیشتر آشنا کنیم.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
شادکامی