حسن شماعیزاده (زادهٔ ۱ آذر ۱۳۲۱ در اصفهان) آهنگساز، خواننده، ساکسوفوننواز و ترانهسرای[۱]
نامی موسیقی پاپ ایرانی است.
برخی از مهمترین آهنگهای موسیقی پاپ ایرانی که توسط خوانندگان سرشناسی چون گوگوش، داریوش، معین، ابی، حمیرا، هایده، مهستی، لیلا فروهر، عارف و… خوانده شدهاند، از ساختههای او بودهاست. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا هم به آهنگسازی و خوانندگی ادامه داد؛ آثار او بیشتر با تنظیم دیگر موزیسینهای ایرانی منتشر شدهاست.[۲]
حسن شماعیزاده از ۱۳ سالگی در ارکستر یکی از تئاترهای اصفهان، به عنوان نوازنده کار هنریاش را آغاز کرد. فارغالتحصیل دبیرستان ادب اصفهان. در سال ۱۳۴۱ پس از پایان دوران دبیرستان برای پیشرفت در موسیقی به تهران آمد، و پس از مدتی کار در تئاتر، در سال ۱۳۴۵ وارد رادیو شد. او همزمان ارکسترهای جاز، پاپ، را برای جوانان و مردم مینواخت و با چند ارکستر اسپانیایی همکاری مینمود و در رادیو و مراکز هنری تهران نیز به نوازندگی میپرداخت. او مدتی برای گروه معروف بلک کتس نیز ساکسیفون میزد.[۳][۴][۵]
حسن شماعیزاده در سال ۱۳۵۱ آهنگسازی را آغاز کرد.[۶]
خود او دلیل اصلی روی آوردن به آهنگسازی را ناتوانی در ادامه نوازندگی میداند، که دلیل آن ابتلا به بیماری دیسک گردن در اثر فشار نوازندگی طولانیمدت سازهای سنگین برنجی (۱۵–۱۶ ساعت در روز) بود.[۴]
اولین کارهای شماعیزاده در آهنگسازی «گریه» با صدای امیر رسایی، «حالا خیلی دیره» با صدای عارف و «نمیآد» با صدای گوگوش بودند که همگی با هم منتشر شدند.
حسن شماعیزاده پس از آغاز آهنگسازی توانست جایگاه ویژهای میان آهنگسازان زمان خود پیدا کند و خوانندگان مشهوری مانند گوگوش، داریوش، ابی، ستار، فرهاد مهراد، عارف، مارتیک، رامش، نوشآفرین و معین کارهای موفقی با آهنگهای او عرضه کردند. از جملهٔ این کارها، میتوان به مشهورترین آهنگهای گوگوش اشاره کرد.
از دیگر ساختههای موفق شماعیزاده در این دوران میتوان به ترانه «شکار» با صدای ابی اشاره کرد که توانست در سال ۱۳۵۴ در فستیوال موسیقی استانبول ترکیه مقام اول را در بین ۲۰۹ شرکتکننده کسب کند.[۷]
حسن شماعی زاده
حسن شماعیزاده خوانندگی را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. این اتفاق در برنامهٔ شوی زندهٔ چشمک در آخرین جمعهٔ مرداد ماه ۱۳۵۲ و به گفتهٔ خود شماعیزاده به درخواست مردم افتاد. در آن برنامه که گوگوش، اردلان سرفراز و واروژان نیز حضور داشتند، شماعیزاده ترانهٔ «مرداب» را با شعر اردلان سرفراز و تنظیم واروژان اجرا کرد.[۸]
ترانهای که تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ترانههای زمان خود شد و حدود ۱۹۸ هزار صفحه از آن فروش رفت، که در نوع خود رکورد قابل توجهی بود.[۹]
خوانندگی او توجهها را به خود جلب کرد و پس از مرداب، شماعیزاده ترانههای پرمخاطب دیگری را نیز ساخت و اجرا کرد که «اقاقی» با ترانهای از شهیار قنبری یکی از آنهاست که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد. در سال ۱۳۵۴ شماعیزاده در یک نظرسنجی از سوی مجلهٔ زن روز به عنوان بهترین خواننده مرد سال شناخته شد و در همان نظرسنجی با حدود ۵۰ هزار رأی بهترین آهنگساز سال شناخته شد.[۳]
یکی از موفقترین و اثرگذارترین گروهها در موسیقی پاپ ایرانی مثلثی بود که در آن اردلان سرفراز ترانه میسرود، حسن شماعیزاده ملودی برای ترانه خلق میکرد و گوگوش این ترانهها را میخواند. بعضی از این ترانهها را واروژان تنظیم میکرد. در مجموع این مثلث در حدود ۳۰ ترانه منتشر کردهاند. «کولی»، «جاده»، «کیه کیه»، «دوراهی»، «کوه»، «بمون تا بمونم»، «غریب آشنا»، «مرداب»، «کویر» و «گنجشکای خونه» برخی از کارهای مشهور این سه نفر است.
شماعیزاده و سرفراز بدون گوگوش نیز کارهای موفقی با صدای خوانندگان دیگر منتشر کردند، که از جملهٔ مشهورترین آن میتوان به «چشم من» و «دستهای تو» با صدای داریوش، «بهانه» با صدای هایده و «پنجره» با صدای معین اشاره کرد.
وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به همکاری این سه تن پایان بخشید. گوگوش در ایران ماند و سرفراز و شماعیزاده هرکدام به یک کشور مهاجرت کردند. هرچند شماعیزاده مدعی است با وجود این که ترانههای این مثلث ظرف مدت ۵ سال (از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷) منتشر شد، ولی همگی مربوط به یک دورهٔ همکاری کوتاه یک سال و هشتماهه هستند.[۹]
پس از انقلاب علیرغم این که چند اثر با موسیقی شماعیزاده روی ترانههای سرفراز منتشر شد، ولی همکاری این دو بعد از مدتی ادامه نیافت. به گفتهٔ سرفراز راه این دو پیش از انقلاب از هم جدا شده بود و با هم کار نمیکردند.[۱۰]
با این حال شماعیزاده از ریشهٔ اختلاف احتمالی بین خود و اردلان سرفراز سخنی نگفتهاست و در مصاحبه با بهنود مکری در برنامهٔ شباهنگ از این که سرفراز دیگر با او ارتباط ندارد اظهار تأسف و شگفتی کردهاست.[۹]
در پی پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، و در روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ عدهای از متعصبین به خانهٔ شماعیزاده حمله کردند. با اطلاعرسانی یکی از همسایگان، شماعیزاده در خانه سرگرد ولیعهد پنهان میشود و فردای آن روز از ایران خارج میشود. او چهار ماه بعد مجدداً به ایران بازمیگردد و پس از گذراندن پنج ماه در ایران برای همیشه ایران را ترک میکند.[۸]
حسن شماعیزاده پس از رویدادهای انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا مهاجرت نمود و در شهر لسآنجلس ساکن شد. او در طی سالهای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ یکی از پرکارترین هنرمندان موسیقی پاپ ایران بود و علاوه بر انتشار ۱۷ آلبوم به عنوان خواننده، برای خوانندگان ایرانی خارجنشین متعددی نیز آهنگسازی کرد و در معرفی برخی چهرههای نسل دوم خوانندگان پاپ خارج از ایران نظیر منصور، امید، سوزان روشن و شیلا نقش ایفا کرد.
شماعیزاده در این دوران دیگر در یک سبک و فضا به ساختن و خواندن ترانه نپرداخت و سبکهای گوناگون و گاه متضاد با سبک ساختههای قبل از انقلاب خود را آزمود. او بیش از گذشته به ساخت ترانههای شاد و ریتمیک پرداخت و در این حوزه ترانههایی چون «بیشتر، بیشتر»، «خواستگاری»، «یه دختر دارم شاه نداره»، «تولد» و «عروسی» منتشر کرد. ترانه معروف «پریا» با صدای شهرام شبپره نیز در همین دوران ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده و بابک صحرایی در طی سالهای دههٔ ۱۳۸۰ همکاریهای بسیاری با هم داشتهاند که اوج این همکاری به قطعهٔ «هیاهو» مربوط میشود، که در زمستان سال ۱۳۹۰ با صدای شماعیزاده منتشر شد. از دیگر آثار مشترک حسن شماعیزاده و بابک صحرایی میتوان به ترانههای «صخره»، «ممنونم»، «مهتاب ناز من»، «از کجا میای»، «تو چشای من نگا کن» و «آوازهخوان نه آواز» با صدای شماعیزاده، «جشن آینه» با صدای پویا، «تو رو میخوام» با صدای شیلا، «عشق طوفانی» و «آتیشبازی» با صدای سوزان روشن و «دلهره» با صدای سروش اشاره کرد.
حسن شماعیزاده در برنامه Greatest Hits در شبکهٔ تلویزیونی من و تو ۱ گفت که همیشه تعداد زیادی از آهنگهایش به خاطر عدم توانایی ترانهسراها برای نوشتن ترانه مناسب به رویشان، به اجرا نرسیدهاند، اما از زمانی که با بابک صحرایی همکاری میکند این مشکل برطرف شده و این ترانهسرا به بهترین شکل ممکن روی آهنگهایش ترانه مینویسد.[۱]
شماعیزاده در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد[۸] که دیگر برای کسی آهنگ نمیسازد و آهنگهایش را تنها خودش میخواند، زیرا احساس میکند در آهنگسازی مورد سوء استفاده قرار گرفته و حقوقش پامال شدهاست و انگیزهای برای آهنگسازی برای دیگران ندارد.[۴] هرچند در مصاحبهای در سال ۲۰۱۲ با بهنود مکری در برنامه شباهنگ صدای آمریکا گفت: «ولی گوگوش فرق میکند».[۸] او یک سال بعد هم در گفتگو با بهنود مکری اعلام کرد که در حال کار کردن با خواننده جوانی به نام «پریسا» است که به زودی قرار است ترانههایی با آهنگسازی شماعیزاده از وی منتشر شود.[۹]
گوگوش در مصاحبه با مجله جوانان آمریکا میگوید که بعد از شنیدن ترانهٔ هیاهو آنقدر تحت تأثیر قرار میگیرد که از شماعیزاده میخواهد که اجازه دهد او نیز این قطعه را اجرا کند. شماعیزاده نیز با روی باز میپذیرد[۹] و گوگوش هیاهو را در استودیوی شماعیزاده میخواند. به این ترتیب بعد از ۳۴ سال دوباره حسن شماعیزاده و گوگوش در کنار همدیگر قرار میگیرند.[۱۱]
به دنبال این همکاری گوگوش چند ترانه در اختیار شماعیزاده قرار میدهد تا به روی آنها آهنگسازی کند، هرچند شماعیزاده این ترانهها را در شأن خوانندهای در جایگاه گوگوش نمیدانست.[۸]
اما پس از انتشار هیاهو، گوگوش در کنسرتهای خود سخنانی به زبان آورد[۱۲] که از نظر شماعیزاده تمسخرآمیز و تحریف تاریخ بود و موجب دلخوری شماعیزاده شد. او در مصاحبه با برنامه شباهنگ صدای آمریکا ضمن تشریح این دلخوری و ریشههای آن، تأکید کرد که برنامهای برای همکاری مجدد با گوگوش ندارد. با این حال شماعیزاده در همین مصاحبه سخنانی احساسی نیز در مورد گوگوش بیان کرد:
من گوگوش را عاشقانه دوست دارم. عشق من به گوگوش، عشق یک مرد به زن نیست. عشق حسن شماعیزاده [آهنگساز] به گوگوش خواننده است.[۹]
در خردادماه ۱۳۹۶ گوگوش با انتشار عکسی جدید از خود در کنار حسن شماعیزاده در پشت پیانو، از شروع مجدد همکاری خود با شماعیزاده و اردلان سرفراز خبر داد.[۱۳] به دنبال آن نخستین کنسرت مشترک این سه، با نام مثلث خاطرهها در اواخر مهرماه همان سال در تورنتو برگزار و تور جهانی مثلث خاطرهها آغاز شد. در بهمنماه همان سال نخستین همکاری مشترک گوگوش، شماعیزاده و سرفراز پس از حدود ۴۰ سال به شکل تکآهنگی با نام «مثلث خاطرهها» منتشر شد، که در آن گوگوش و شماعیزاده همخوانی کردند. در ادامه تور مثلث خاطرهها، منوچهر چشمآذر نیز به این سه اضافه شد.[۱۴]
حسن شماعیزاده بهعنوان یک آهنگساز عقیده دارد:
هرگاه آهنگی را مینویسم، تلاش میکنم آهنگی بسازم که بر روی نسل جوانتر اثرگذار باشد. موسیقی باید جوان، شادیآفرین و امیدبخش باشد.[۶]
شماعیزاده پیش از ۱۳۵۷، بیشتر آهنگهایی را ساختهاست که بسته به روحیات و روزگار آن زمان بیشتر غمگین و از لحاظ موسیقایی گاهی بسیار شکوهمند و حماسی هستند. ترانههای «جاده» و «مرداب» نمونههایی از این ترانهها هستند. این غم پنهان در موسیقیهای آن زمان شماعیزاده به تدریج با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، مهاجرت شماعیزاده به آمریکا و جنگ ایران و عراق جای خود را به ترانههای شاد و ریتمیک مناسب برای مجالس رقص میدهد. خود شماعیزاده معتقد است که
زمانهای مختلف چیزهای مختلفی ایجاب میکند. وقتی جامعه به ناراحتی میرود (مثل زمان جنگ) مردم به شادی بیشتری نیاز پیدا میکنند و نیاز دارند تا ناراحتی خود را با شادیهای لحظهای از بین ببرند.[۸]
او کم شدن ترانههای شاد و ریتمیک را در آثار اخیر خود ناشی از بالا رفتن سن و در اختیار نداشتن ترانهٔ مناسب عنوان کردهاست:
برای ساخت آهنگ شاد اشعار باید روشنتر و واضحتر و صریحتر باشد. من در این سن نمیتوانم به سراغ یک سری اشعار عاشقانهٔ باز بروم.[۹]
از سوی دیگر در برخی ساختههای شماعیزاده میتوان رد موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی را نیز دید. چند ترانه که برای معین ساختهاست، و به خصوص برخی کارهایی که خودش خوانده، مثل «غم غربت» از آلبوم فریاد رنگ یا «مرگ عشق» از آلبوم گلای خیس، که این دو تنظیمهایی با سازهای سنتی موسیقی ایران دارند و به شکل آواز سنتی اجرا شدند، در این رده قرار میگیرند. در همین حال شماعیزاده گوشهٔ چشمی به موسیقی نواحی ایران هم داشتهاست، مثل آهنگ «عروسی» با تم و فضای موسیقی جنوبی یا آهنگ «کردستان» که تمی کردی دارد. شماعیزاده در میان آهنگهایش حتی به آهنگهای موسوم به خراباتی و لالهزاری هم توجه داشته و میتوان نمونههایی از این ترانهها را در آلبوم گلای خیس شنید.
علاوه بر انواع موسیقی ایرانی، در بعضی آهنگهای شماعیزاده میتوان تمهایی از موسیقی اسپانیولی یا عربی را هم شنید. مثلاً در ترانه «پرستش» از آلبوم پرستش یا «گیتار» از آلبوم آوازهخوان نه آواز از تمهای اسپانیولی استفاده کردهاست. شماعیزاده از دیگر سبکهای موسیقی از جمله تکنو و ترنس هم مناسب با زمان ساخت آهنگهای خود و جو موسیقایی زمان بهره بردهاست، که آهنگهای «دنیا» از آلبوم پرستش، «همسرم» از آلبوم دوشیزهخانم و «گل» از آلبوم آوازهخوان نه آواز نمونههایی از این دست بهشمار میروند.
شماعیزاده به هر دو شکل آهنگسازی روی ترانه و ساخت ملودی و سپس گذاشتن ترانه روی آن کار کردهاست و گفتهاست اگر ترانههایی که به دستش میرسند مناسب باشند، رویشان آهنگ میسازد، در غیر این صورت ابتدا ملودی میسازد و سپس رویش ترانه ساخته میشود.[۹] خود او معتقد است بیشتر کارهای موفقش را ابتدا آهنگسازی کرده و سپس ترانهسرا روی آنها ترانه ساختهاست. او همچنین برای آهنگسازی روی شعرِ سروده شده ارزش چندانی قائل نیست، زیرا معتقد است که ۵۰ درصد آن آهنگ را شاعر ساختهاست.[۴] شماعیزاده معتقد است که در موسیقی ایران تمام عوامل در خدمت ارائه کلاماند، ولی او در ساختههایش تلاش داشتهاست که این توجه به کلام باعث نشود تا موسیقی در درجهٔ دوم اهمیت قرار بگیرد.[۹]
شماعیزاده از میان آهنگهایی که ساختهاست، آهنگ «خونه» را به دلیل شکل ملودی و حرکتهای آن بیش از بقیه دوست دارد.[۴] او از بین خوانندههایی که تاکنون با آنها کار کرده، بیش از همه با گوگوش راحت بوده و در کارهایی که در لسآنجلس منتشر شده از معین راضی بودهاست. از بین ترانهسراها همواره از اردلان سرفراز تعریف کرده و از بیژن سمندر با احترام یاد کردهاست.[۹] در میان دیگر آهنگسازان کارهای سیاوش قمیشی و پرویز مقصدی را میپسندد. او معتقد است که از زمان قمرالملوک وزیری تا کنون، در مجموع خوانندگان زن سطح توانایی بالاتری نسبت به مردها داشتهاند و استعداد خودشان را بیشتر نشان دادهاند. او حمیرا را جزو خوانندگانی میداند که از نظر تسلط بر حنجره و توانایی خواندن و زیبا خواندن در خاورمیانه بینظیر است.[۴]
شماعیزاده معتقد است که اگر نمیخواند خیلی از آهنگهای او ساخته نمیشدند، زیرا انگیزهای برای ساختشان وجود نداشت، و خواندن او به کار آهنگسازیاش کمک کردهاست. او همچنین گفتهاست که خیلی از خوانندهها از خواندن او تأثیر گرفتهاند و یک برداشتی از خواندن او در صدای آنها وجود دارد.[۴] علاوه بر این، منبع درآمد او در طی سالهای فعالیتش خوانندگی بودهاست، نه آهنگسازی.[۱۵]
بر اساس اطلاعات جامع اطلاعات سینمای ایران (سوره سینما) حسن شماعیزاده در ۳ فیلم به عنوان نوازنده حضور داشتهاست.[۱۶]
این سه فیلم عبارتند از:
۱-خوشگلا عوضی گرفتین (۱۳۵۳) به کارگردانی خسرو پرویزی
۲-باغ بلور (۱۳۵۷) به کارگردانی ناصر محمدی
۳-امشب اشکی میریزد (۱۳۵۷) به کارگردانی منوچهر مصیری
هرچند او ترانههای این فیلمها را آهنگسازی نیز کردهاست.
حسن شماعیزاده در شهر لسآنجلس از ایالت کالیفرنیای آمریکا سکونت دارد. او هر سال در ماههای مارس و اوت به دوبی میرود و در کلابی به اسم پاتوق برنامه دارد.[نیازمند منبع]
او در سال ۱۳۴۷ با فاطمه (نوشین) ازدواج کرد که این زندگی مشترک تاکنون نیز ادامه داشتهاست. او یک پسر به نام افشین و یک دختر به نام عقیق (با نام آمریکایی نیکی) دارد، که پسرش دندانپزشک و دخترش در کار خرید و فروش خانه فعال است.[۴]
او برای اعضای خانوادهاش آهنگهایی هم ساختهاست؛ ترانهٔ «پسرم» برای پسرش، ترانهٔ «یه دختر دارم شاه نداره» برای دخترش، و نیز ترانهٔ «همسرم» و «مدیون» برای همسرش. شماعیزاده همچنین ترانههای «رپ» و «دوست دارم» را با همراهی دخترش عقیق خواندهاست. او قشنگترین لحظه زندگیش را روز فارغالتحصیلی پسرش از دانشگاه میداند.[۴]
شماعیزاده دوستدار حیوانات است و روزی ۲، ۳ ساعت را با حیوانات خانگیاش میگذراند.[۸]
شماعیزاده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما بعد از انقلاب با ساختن آهنگهایی نظیر «شهر خالی» مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان داد. او معتقد است:
ایران احتیاج به انقلاب نداشت. ایران احتیاج به رفرم داشت.[۹]
ساخت آهنگ «شهبانو» با صدای ستار که در رسای فرح پهلوی است، شائبه سلطنتطلب بودن او را مطرح نمود، هرچند او در مصاحبه با برنامه پارازیت صدای آمریکا این مسئله را تکذیب کرده و خود را یک «آزادیخواه» معرفی کرد که با هر نوع ایدئولوژی مخالف است.[۱۵]
شماعیزاده به دنبال رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ آهنگ «مردم» را به همراه ستار و شیفته در حمایت از معترضان حکومت ایران اجرا کرد. او در مصاحبه دیگری با صدای آمریکا دو درخواست از حاکمان جمهوری اسلامی مطرح کرد که تقاضای اول آزاد کردن تمام زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر، و تقاضای دوم گوش دادن به صدای مخالفین است.[۸]
پس از انقلاب و در سال ۱۳۷۲ خانه شماعیزاده در تهران منطقه جماران با حکم حسینعلی نیری قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی تهران مصادره شد. در حکم این دادگاه علت این مصادره: -مجهولالمالک بودن آن ملک به دلیل این که شماعیزاده درآمد مشروعی از حرفهٔ حلال نداشتهاست، اشتغال وی به «شغل کثیف خوانندگی» و -سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» عنوان شدهاست.[۱۷] این خانه توسط ستاد اجرایی فرمان امام مصادره شده و در اختیار اشخاص ثالثی قرار گرفت،[۱۸][۱۹] که در این مدت بدون رضایت شماعیزاده در آن خانه زندگی میکنند.
حسن شماعی زاده
شماعیزاده بارها در مصاحبههایش تأکید کردهاست که خرید این ملک از محل ارث پدری همسرش بوده و به نام فرزندانش سند خورده بودهاست[۲۰] و هیچ ارتباطی با شخص او نداشتهاست.
در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۷ وی با طرح مجدد این موضوع در صفحه اینستاگرام خود، حسینعلی نیری، معاون دیوان عالی کشور و از عوامل اصلی اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را متهم کردهاست که خانهاش را به نفع خود مصادره و آن را تصاحب کرده و حال با «جعل سند» آن را برای فروش در بازار مسکن گذاشتهاست.[۲۱]
ترانه خانه (خانهام) از آلبوم آخرین سوار شماعیزاده در سال ۱۳۷۵ در مورد این ملک و تصاحب آن سروده و ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده (زادهٔ ۱ آذر ۱۳۲۱ در اصفهان) آهنگساز، خواننده، ساکسوفوننواز و ترانهسرای[۱]
نامی موسیقی پاپ ایرانی است.
برخی از مهمترین آهنگهای موسیقی پاپ ایرانی که توسط خوانندگان سرشناسی چون گوگوش، داریوش، معین، ابی، حمیرا، هایده، مهستی، لیلا فروهر، عارف و… خوانده شدهاند، از ساختههای او بودهاست. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا هم به آهنگسازی و خوانندگی ادامه داد؛ آثار او بیشتر با تنظیم دیگر موزیسینهای ایرانی منتشر شدهاست.[۲]
حسن شماعیزاده از ۱۳ سالگی در ارکستر یکی از تئاترهای اصفهان، به عنوان نوازنده کار هنریاش را آغاز کرد. فارغالتحصیل دبیرستان ادب اصفهان. در سال ۱۳۴۱ پس از پایان دوران دبیرستان برای پیشرفت در موسیقی به تهران آمد، و پس از مدتی کار در تئاتر، در سال ۱۳۴۵ وارد رادیو شد. او همزمان ارکسترهای جاز، پاپ، را برای جوانان و مردم مینواخت و با چند ارکستر اسپانیایی همکاری مینمود و در رادیو و مراکز هنری تهران نیز به نوازندگی میپرداخت. او مدتی برای گروه معروف بلک کتس نیز ساکسیفون میزد.[۳][۴][۵]
حسن شماعیزاده در سال ۱۳۵۱ آهنگسازی را آغاز کرد.[۶]
خود او دلیل اصلی روی آوردن به آهنگسازی را ناتوانی در ادامه نوازندگی میداند، که دلیل آن ابتلا به بیماری دیسک گردن در اثر فشار نوازندگی طولانیمدت سازهای سنگین برنجی (۱۵–۱۶ ساعت در روز) بود.[۴]
اولین کارهای شماعیزاده در آهنگسازی «گریه» با صدای امیر رسایی، «حالا خیلی دیره» با صدای عارف و «نمیآد» با صدای گوگوش بودند که همگی با هم منتشر شدند.
حسن شماعیزاده پس از آغاز آهنگسازی توانست جایگاه ویژهای میان آهنگسازان زمان خود پیدا کند و خوانندگان مشهوری مانند گوگوش، داریوش، ابی، ستار، فرهاد مهراد، عارف، مارتیک، رامش، نوشآفرین و معین کارهای موفقی با آهنگهای او عرضه کردند. از جملهٔ این کارها، میتوان به مشهورترین آهنگهای گوگوش اشاره کرد.
از دیگر ساختههای موفق شماعیزاده در این دوران میتوان به ترانه «شکار» با صدای ابی اشاره کرد که توانست در سال ۱۳۵۴ در فستیوال موسیقی استانبول ترکیه مقام اول را در بین ۲۰۹ شرکتکننده کسب کند.[۷]
حسن شماعی زاده
حسن شماعیزاده خوانندگی را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. این اتفاق در برنامهٔ شوی زندهٔ چشمک در آخرین جمعهٔ مرداد ماه ۱۳۵۲ و به گفتهٔ خود شماعیزاده به درخواست مردم افتاد. در آن برنامه که گوگوش، اردلان سرفراز و واروژان نیز حضور داشتند، شماعیزاده ترانهٔ «مرداب» را با شعر اردلان سرفراز و تنظیم واروژان اجرا کرد.[۸]
ترانهای که تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ترانههای زمان خود شد و حدود ۱۹۸ هزار صفحه از آن فروش رفت، که در نوع خود رکورد قابل توجهی بود.[۹]
خوانندگی او توجهها را به خود جلب کرد و پس از مرداب، شماعیزاده ترانههای پرمخاطب دیگری را نیز ساخت و اجرا کرد که «اقاقی» با ترانهای از شهیار قنبری یکی از آنهاست که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد. در سال ۱۳۵۴ شماعیزاده در یک نظرسنجی از سوی مجلهٔ زن روز به عنوان بهترین خواننده مرد سال شناخته شد و در همان نظرسنجی با حدود ۵۰ هزار رأی بهترین آهنگساز سال شناخته شد.[۳]
یکی از موفقترین و اثرگذارترین گروهها در موسیقی پاپ ایرانی مثلثی بود که در آن اردلان سرفراز ترانه میسرود، حسن شماعیزاده ملودی برای ترانه خلق میکرد و گوگوش این ترانهها را میخواند. بعضی از این ترانهها را واروژان تنظیم میکرد. در مجموع این مثلث در حدود ۳۰ ترانه منتشر کردهاند. «کولی»، «جاده»، «کیه کیه»، «دوراهی»، «کوه»، «بمون تا بمونم»، «غریب آشنا»، «مرداب»، «کویر» و «گنجشکای خونه» برخی از کارهای مشهور این سه نفر است.
شماعیزاده و سرفراز بدون گوگوش نیز کارهای موفقی با صدای خوانندگان دیگر منتشر کردند، که از جملهٔ مشهورترین آن میتوان به «چشم من» و «دستهای تو» با صدای داریوش، «بهانه» با صدای هایده و «پنجره» با صدای معین اشاره کرد.
وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به همکاری این سه تن پایان بخشید. گوگوش در ایران ماند و سرفراز و شماعیزاده هرکدام به یک کشور مهاجرت کردند. هرچند شماعیزاده مدعی است با وجود این که ترانههای این مثلث ظرف مدت ۵ سال (از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷) منتشر شد، ولی همگی مربوط به یک دورهٔ همکاری کوتاه یک سال و هشتماهه هستند.[۹]
پس از انقلاب علیرغم این که چند اثر با موسیقی شماعیزاده روی ترانههای سرفراز منتشر شد، ولی همکاری این دو بعد از مدتی ادامه نیافت. به گفتهٔ سرفراز راه این دو پیش از انقلاب از هم جدا شده بود و با هم کار نمیکردند.[۱۰]
با این حال شماعیزاده از ریشهٔ اختلاف احتمالی بین خود و اردلان سرفراز سخنی نگفتهاست و در مصاحبه با بهنود مکری در برنامهٔ شباهنگ از این که سرفراز دیگر با او ارتباط ندارد اظهار تأسف و شگفتی کردهاست.[۹]
در پی پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، و در روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ عدهای از متعصبین به خانهٔ شماعیزاده حمله کردند. با اطلاعرسانی یکی از همسایگان، شماعیزاده در خانه سرگرد ولیعهد پنهان میشود و فردای آن روز از ایران خارج میشود. او چهار ماه بعد مجدداً به ایران بازمیگردد و پس از گذراندن پنج ماه در ایران برای همیشه ایران را ترک میکند.[۸]
حسن شماعیزاده پس از رویدادهای انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا مهاجرت نمود و در شهر لسآنجلس ساکن شد. او در طی سالهای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ یکی از پرکارترین هنرمندان موسیقی پاپ ایران بود و علاوه بر انتشار ۱۷ آلبوم به عنوان خواننده، برای خوانندگان ایرانی خارجنشین متعددی نیز آهنگسازی کرد و در معرفی برخی چهرههای نسل دوم خوانندگان پاپ خارج از ایران نظیر منصور، امید، سوزان روشن و شیلا نقش ایفا کرد.
شماعیزاده در این دوران دیگر در یک سبک و فضا به ساختن و خواندن ترانه نپرداخت و سبکهای گوناگون و گاه متضاد با سبک ساختههای قبل از انقلاب خود را آزمود. او بیش از گذشته به ساخت ترانههای شاد و ریتمیک پرداخت و در این حوزه ترانههایی چون «بیشتر، بیشتر»، «خواستگاری»، «یه دختر دارم شاه نداره»، «تولد» و «عروسی» منتشر کرد. ترانه معروف «پریا» با صدای شهرام شبپره نیز در همین دوران ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده و بابک صحرایی در طی سالهای دههٔ ۱۳۸۰ همکاریهای بسیاری با هم داشتهاند که اوج این همکاری به قطعهٔ «هیاهو» مربوط میشود، که در زمستان سال ۱۳۹۰ با صدای شماعیزاده منتشر شد. از دیگر آثار مشترک حسن شماعیزاده و بابک صحرایی میتوان به ترانههای «صخره»، «ممنونم»، «مهتاب ناز من»، «از کجا میای»، «تو چشای من نگا کن» و «آوازهخوان نه آواز» با صدای شماعیزاده، «جشن آینه» با صدای پویا، «تو رو میخوام» با صدای شیلا، «عشق طوفانی» و «آتیشبازی» با صدای سوزان روشن و «دلهره» با صدای سروش اشاره کرد.
حسن شماعیزاده در برنامه Greatest Hits در شبکهٔ تلویزیونی من و تو ۱ گفت که همیشه تعداد زیادی از آهنگهایش به خاطر عدم توانایی ترانهسراها برای نوشتن ترانه مناسب به رویشان، به اجرا نرسیدهاند، اما از زمانی که با بابک صحرایی همکاری میکند این مشکل برطرف شده و این ترانهسرا به بهترین شکل ممکن روی آهنگهایش ترانه مینویسد.[۱]
شماعیزاده در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد[۸] که دیگر برای کسی آهنگ نمیسازد و آهنگهایش را تنها خودش میخواند، زیرا احساس میکند در آهنگسازی مورد سوء استفاده قرار گرفته و حقوقش پامال شدهاست و انگیزهای برای آهنگسازی برای دیگران ندارد.[۴] هرچند در مصاحبهای در سال ۲۰۱۲ با بهنود مکری در برنامه شباهنگ صدای آمریکا گفت: «ولی گوگوش فرق میکند».[۸] او یک سال بعد هم در گفتگو با بهنود مکری اعلام کرد که در حال کار کردن با خواننده جوانی به نام «پریسا» است که به زودی قرار است ترانههایی با آهنگسازی شماعیزاده از وی منتشر شود.[۹]
گوگوش در مصاحبه با مجله جوانان آمریکا میگوید که بعد از شنیدن ترانهٔ هیاهو آنقدر تحت تأثیر قرار میگیرد که از شماعیزاده میخواهد که اجازه دهد او نیز این قطعه را اجرا کند. شماعیزاده نیز با روی باز میپذیرد[۹] و گوگوش هیاهو را در استودیوی شماعیزاده میخواند. به این ترتیب بعد از ۳۴ سال دوباره حسن شماعیزاده و گوگوش در کنار همدیگر قرار میگیرند.[۱۱]
به دنبال این همکاری گوگوش چند ترانه در اختیار شماعیزاده قرار میدهد تا به روی آنها آهنگسازی کند، هرچند شماعیزاده این ترانهها را در شأن خوانندهای در جایگاه گوگوش نمیدانست.[۸]
اما پس از انتشار هیاهو، گوگوش در کنسرتهای خود سخنانی به زبان آورد[۱۲] که از نظر شماعیزاده تمسخرآمیز و تحریف تاریخ بود و موجب دلخوری شماعیزاده شد. او در مصاحبه با برنامه شباهنگ صدای آمریکا ضمن تشریح این دلخوری و ریشههای آن، تأکید کرد که برنامهای برای همکاری مجدد با گوگوش ندارد. با این حال شماعیزاده در همین مصاحبه سخنانی احساسی نیز در مورد گوگوش بیان کرد:
من گوگوش را عاشقانه دوست دارم. عشق من به گوگوش، عشق یک مرد به زن نیست. عشق حسن شماعیزاده [آهنگساز] به گوگوش خواننده است.[۹]
در خردادماه ۱۳۹۶ گوگوش با انتشار عکسی جدید از خود در کنار حسن شماعیزاده در پشت پیانو، از شروع مجدد همکاری خود با شماعیزاده و اردلان سرفراز خبر داد.[۱۳] به دنبال آن نخستین کنسرت مشترک این سه، با نام مثلث خاطرهها در اواخر مهرماه همان سال در تورنتو برگزار و تور جهانی مثلث خاطرهها آغاز شد. در بهمنماه همان سال نخستین همکاری مشترک گوگوش، شماعیزاده و سرفراز پس از حدود ۴۰ سال به شکل تکآهنگی با نام «مثلث خاطرهها» منتشر شد، که در آن گوگوش و شماعیزاده همخوانی کردند. در ادامه تور مثلث خاطرهها، منوچهر چشمآذر نیز به این سه اضافه شد.[۱۴]
حسن شماعیزاده بهعنوان یک آهنگساز عقیده دارد:
هرگاه آهنگی را مینویسم، تلاش میکنم آهنگی بسازم که بر روی نسل جوانتر اثرگذار باشد. موسیقی باید جوان، شادیآفرین و امیدبخش باشد.[۶]
شماعیزاده پیش از ۱۳۵۷، بیشتر آهنگهایی را ساختهاست که بسته به روحیات و روزگار آن زمان بیشتر غمگین و از لحاظ موسیقایی گاهی بسیار شکوهمند و حماسی هستند. ترانههای «جاده» و «مرداب» نمونههایی از این ترانهها هستند. این غم پنهان در موسیقیهای آن زمان شماعیزاده به تدریج با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، مهاجرت شماعیزاده به آمریکا و جنگ ایران و عراق جای خود را به ترانههای شاد و ریتمیک مناسب برای مجالس رقص میدهد. خود شماعیزاده معتقد است که
زمانهای مختلف چیزهای مختلفی ایجاب میکند. وقتی جامعه به ناراحتی میرود (مثل زمان جنگ) مردم به شادی بیشتری نیاز پیدا میکنند و نیاز دارند تا ناراحتی خود را با شادیهای لحظهای از بین ببرند.[۸]
او کم شدن ترانههای شاد و ریتمیک را در آثار اخیر خود ناشی از بالا رفتن سن و در اختیار نداشتن ترانهٔ مناسب عنوان کردهاست:
برای ساخت آهنگ شاد اشعار باید روشنتر و واضحتر و صریحتر باشد. من در این سن نمیتوانم به سراغ یک سری اشعار عاشقانهٔ باز بروم.[۹]
از سوی دیگر در برخی ساختههای شماعیزاده میتوان رد موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی را نیز دید. چند ترانه که برای معین ساختهاست، و به خصوص برخی کارهایی که خودش خوانده، مثل «غم غربت» از آلبوم فریاد رنگ یا «مرگ عشق» از آلبوم گلای خیس، که این دو تنظیمهایی با سازهای سنتی موسیقی ایران دارند و به شکل آواز سنتی اجرا شدند، در این رده قرار میگیرند. در همین حال شماعیزاده گوشهٔ چشمی به موسیقی نواحی ایران هم داشتهاست، مثل آهنگ «عروسی» با تم و فضای موسیقی جنوبی یا آهنگ «کردستان» که تمی کردی دارد. شماعیزاده در میان آهنگهایش حتی به آهنگهای موسوم به خراباتی و لالهزاری هم توجه داشته و میتوان نمونههایی از این ترانهها را در آلبوم گلای خیس شنید.
علاوه بر انواع موسیقی ایرانی، در بعضی آهنگهای شماعیزاده میتوان تمهایی از موسیقی اسپانیولی یا عربی را هم شنید. مثلاً در ترانه «پرستش» از آلبوم پرستش یا «گیتار» از آلبوم آوازهخوان نه آواز از تمهای اسپانیولی استفاده کردهاست. شماعیزاده از دیگر سبکهای موسیقی از جمله تکنو و ترنس هم مناسب با زمان ساخت آهنگهای خود و جو موسیقایی زمان بهره بردهاست، که آهنگهای «دنیا» از آلبوم پرستش، «همسرم» از آلبوم دوشیزهخانم و «گل» از آلبوم آوازهخوان نه آواز نمونههایی از این دست بهشمار میروند.
شماعیزاده به هر دو شکل آهنگسازی روی ترانه و ساخت ملودی و سپس گذاشتن ترانه روی آن کار کردهاست و گفتهاست اگر ترانههایی که به دستش میرسند مناسب باشند، رویشان آهنگ میسازد، در غیر این صورت ابتدا ملودی میسازد و سپس رویش ترانه ساخته میشود.[۹] خود او معتقد است بیشتر کارهای موفقش را ابتدا آهنگسازی کرده و سپس ترانهسرا روی آنها ترانه ساختهاست. او همچنین برای آهنگسازی روی شعرِ سروده شده ارزش چندانی قائل نیست، زیرا معتقد است که ۵۰ درصد آن آهنگ را شاعر ساختهاست.[۴] شماعیزاده معتقد است که در موسیقی ایران تمام عوامل در خدمت ارائه کلاماند، ولی او در ساختههایش تلاش داشتهاست که این توجه به کلام باعث نشود تا موسیقی در درجهٔ دوم اهمیت قرار بگیرد.[۹]
شماعیزاده از میان آهنگهایی که ساختهاست، آهنگ «خونه» را به دلیل شکل ملودی و حرکتهای آن بیش از بقیه دوست دارد.[۴] او از بین خوانندههایی که تاکنون با آنها کار کرده، بیش از همه با گوگوش راحت بوده و در کارهایی که در لسآنجلس منتشر شده از معین راضی بودهاست. از بین ترانهسراها همواره از اردلان سرفراز تعریف کرده و از بیژن سمندر با احترام یاد کردهاست.[۹] در میان دیگر آهنگسازان کارهای سیاوش قمیشی و پرویز مقصدی را میپسندد. او معتقد است که از زمان قمرالملوک وزیری تا کنون، در مجموع خوانندگان زن سطح توانایی بالاتری نسبت به مردها داشتهاند و استعداد خودشان را بیشتر نشان دادهاند. او حمیرا را جزو خوانندگانی میداند که از نظر تسلط بر حنجره و توانایی خواندن و زیبا خواندن در خاورمیانه بینظیر است.[۴]
شماعیزاده معتقد است که اگر نمیخواند خیلی از آهنگهای او ساخته نمیشدند، زیرا انگیزهای برای ساختشان وجود نداشت، و خواندن او به کار آهنگسازیاش کمک کردهاست. او همچنین گفتهاست که خیلی از خوانندهها از خواندن او تأثیر گرفتهاند و یک برداشتی از خواندن او در صدای آنها وجود دارد.[۴] علاوه بر این، منبع درآمد او در طی سالهای فعالیتش خوانندگی بودهاست، نه آهنگسازی.[۱۵]
بر اساس اطلاعات جامع اطلاعات سینمای ایران (سوره سینما) حسن شماعیزاده در ۳ فیلم به عنوان نوازنده حضور داشتهاست.[۱۶]
این سه فیلم عبارتند از:
۱-خوشگلا عوضی گرفتین (۱۳۵۳) به کارگردانی خسرو پرویزی
۲-باغ بلور (۱۳۵۷) به کارگردانی ناصر محمدی
۳-امشب اشکی میریزد (۱۳۵۷) به کارگردانی منوچهر مصیری
هرچند او ترانههای این فیلمها را آهنگسازی نیز کردهاست.
حسن شماعیزاده در شهر لسآنجلس از ایالت کالیفرنیای آمریکا سکونت دارد. او هر سال در ماههای مارس و اوت به دوبی میرود و در کلابی به اسم پاتوق برنامه دارد.[نیازمند منبع]
او در سال ۱۳۴۷ با فاطمه (نوشین) ازدواج کرد که این زندگی مشترک تاکنون نیز ادامه داشتهاست. او یک پسر به نام افشین و یک دختر به نام عقیق (با نام آمریکایی نیکی) دارد، که پسرش دندانپزشک و دخترش در کار خرید و فروش خانه فعال است.[۴]
او برای اعضای خانوادهاش آهنگهایی هم ساختهاست؛ ترانهٔ «پسرم» برای پسرش، ترانهٔ «یه دختر دارم شاه نداره» برای دخترش، و نیز ترانهٔ «همسرم» و «مدیون» برای همسرش. شماعیزاده همچنین ترانههای «رپ» و «دوست دارم» را با همراهی دخترش عقیق خواندهاست. او قشنگترین لحظه زندگیش را روز فارغالتحصیلی پسرش از دانشگاه میداند.[۴]
شماعیزاده دوستدار حیوانات است و روزی ۲، ۳ ساعت را با حیوانات خانگیاش میگذراند.[۸]
شماعیزاده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما بعد از انقلاب با ساختن آهنگهایی نظیر «شهر خالی» مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان داد. او معتقد است:
ایران احتیاج به انقلاب نداشت. ایران احتیاج به رفرم داشت.[۹]
ساخت آهنگ «شهبانو» با صدای ستار که در رسای فرح پهلوی است، شائبه سلطنتطلب بودن او را مطرح نمود، هرچند او در مصاحبه با برنامه پارازیت صدای آمریکا این مسئله را تکذیب کرده و خود را یک «آزادیخواه» معرفی کرد که با هر نوع ایدئولوژی مخالف است.[۱۵]
شماعیزاده به دنبال رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ آهنگ «مردم» را به همراه ستار و شیفته در حمایت از معترضان حکومت ایران اجرا کرد. او در مصاحبه دیگری با صدای آمریکا دو درخواست از حاکمان جمهوری اسلامی مطرح کرد که تقاضای اول آزاد کردن تمام زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر، و تقاضای دوم گوش دادن به صدای مخالفین است.[۸]
پس از انقلاب و در سال ۱۳۷۲ خانه شماعیزاده در تهران منطقه جماران با حکم حسینعلی نیری قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی تهران مصادره شد. در حکم این دادگاه علت این مصادره: -مجهولالمالک بودن آن ملک به دلیل این که شماعیزاده درآمد مشروعی از حرفهٔ حلال نداشتهاست، اشتغال وی به «شغل کثیف خوانندگی» و -سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» عنوان شدهاست.[۱۷] این خانه توسط ستاد اجرایی فرمان امام مصادره شده و در اختیار اشخاص ثالثی قرار گرفت،[۱۸][۱۹] که در این مدت بدون رضایت شماعیزاده در آن خانه زندگی میکنند.
حسن شماعی زاده
شماعیزاده بارها در مصاحبههایش تأکید کردهاست که خرید این ملک از محل ارث پدری همسرش بوده و به نام فرزندانش سند خورده بودهاست[۲۰] و هیچ ارتباطی با شخص او نداشتهاست.
در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۷ وی با طرح مجدد این موضوع در صفحه اینستاگرام خود، حسینعلی نیری، معاون دیوان عالی کشور و از عوامل اصلی اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را متهم کردهاست که خانهاش را به نفع خود مصادره و آن را تصاحب کرده و حال با «جعل سند» آن را برای فروش در بازار مسکن گذاشتهاست.[۲۱]
ترانه خانه (خانهام) از آلبوم آخرین سوار شماعیزاده در سال ۱۳۷۵ در مورد این ملک و تصاحب آن سروده و ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده (زادهٔ ۱ آذر ۱۳۲۱ در اصفهان) آهنگساز، خواننده، ساکسوفوننواز و ترانهسرای[۱]
نامی موسیقی پاپ ایرانی است.
برخی از مهمترین آهنگهای موسیقی پاپ ایرانی که توسط خوانندگان سرشناسی چون گوگوش، داریوش، معین، ابی، حمیرا، هایده، مهستی، لیلا فروهر، عارف و… خوانده شدهاند، از ساختههای او بودهاست. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا هم به آهنگسازی و خوانندگی ادامه داد؛ آثار او بیشتر با تنظیم دیگر موزیسینهای ایرانی منتشر شدهاست.[۲]
حسن شماعیزاده از ۱۳ سالگی در ارکستر یکی از تئاترهای اصفهان، به عنوان نوازنده کار هنریاش را آغاز کرد. فارغالتحصیل دبیرستان ادب اصفهان. در سال ۱۳۴۱ پس از پایان دوران دبیرستان برای پیشرفت در موسیقی به تهران آمد، و پس از مدتی کار در تئاتر، در سال ۱۳۴۵ وارد رادیو شد. او همزمان ارکسترهای جاز، پاپ، را برای جوانان و مردم مینواخت و با چند ارکستر اسپانیایی همکاری مینمود و در رادیو و مراکز هنری تهران نیز به نوازندگی میپرداخت. او مدتی برای گروه معروف بلک کتس نیز ساکسیفون میزد.[۳][۴][۵]
حسن شماعیزاده در سال ۱۳۵۱ آهنگسازی را آغاز کرد.[۶]
خود او دلیل اصلی روی آوردن به آهنگسازی را ناتوانی در ادامه نوازندگی میداند، که دلیل آن ابتلا به بیماری دیسک گردن در اثر فشار نوازندگی طولانیمدت سازهای سنگین برنجی (۱۵–۱۶ ساعت در روز) بود.[۴]
اولین کارهای شماعیزاده در آهنگسازی «گریه» با صدای امیر رسایی، «حالا خیلی دیره» با صدای عارف و «نمیآد» با صدای گوگوش بودند که همگی با هم منتشر شدند.
حسن شماعیزاده پس از آغاز آهنگسازی توانست جایگاه ویژهای میان آهنگسازان زمان خود پیدا کند و خوانندگان مشهوری مانند گوگوش، داریوش، ابی، ستار، فرهاد مهراد، عارف، مارتیک، رامش، نوشآفرین و معین کارهای موفقی با آهنگهای او عرضه کردند. از جملهٔ این کارها، میتوان به مشهورترین آهنگهای گوگوش اشاره کرد.
از دیگر ساختههای موفق شماعیزاده در این دوران میتوان به ترانه «شکار» با صدای ابی اشاره کرد که توانست در سال ۱۳۵۴ در فستیوال موسیقی استانبول ترکیه مقام اول را در بین ۲۰۹ شرکتکننده کسب کند.[۷]
حسن شماعی زاده
حسن شماعیزاده خوانندگی را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. این اتفاق در برنامهٔ شوی زندهٔ چشمک در آخرین جمعهٔ مرداد ماه ۱۳۵۲ و به گفتهٔ خود شماعیزاده به درخواست مردم افتاد. در آن برنامه که گوگوش، اردلان سرفراز و واروژان نیز حضور داشتند، شماعیزاده ترانهٔ «مرداب» را با شعر اردلان سرفراز و تنظیم واروژان اجرا کرد.[۸]
ترانهای که تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ترانههای زمان خود شد و حدود ۱۹۸ هزار صفحه از آن فروش رفت، که در نوع خود رکورد قابل توجهی بود.[۹]
خوانندگی او توجهها را به خود جلب کرد و پس از مرداب، شماعیزاده ترانههای پرمخاطب دیگری را نیز ساخت و اجرا کرد که «اقاقی» با ترانهای از شهیار قنبری یکی از آنهاست که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد. در سال ۱۳۵۴ شماعیزاده در یک نظرسنجی از سوی مجلهٔ زن روز به عنوان بهترین خواننده مرد سال شناخته شد و در همان نظرسنجی با حدود ۵۰ هزار رأی بهترین آهنگساز سال شناخته شد.[۳]
یکی از موفقترین و اثرگذارترین گروهها در موسیقی پاپ ایرانی مثلثی بود که در آن اردلان سرفراز ترانه میسرود، حسن شماعیزاده ملودی برای ترانه خلق میکرد و گوگوش این ترانهها را میخواند. بعضی از این ترانهها را واروژان تنظیم میکرد. در مجموع این مثلث در حدود ۳۰ ترانه منتشر کردهاند. «کولی»، «جاده»، «کیه کیه»، «دوراهی»، «کوه»، «بمون تا بمونم»، «غریب آشنا»، «مرداب»، «کویر» و «گنجشکای خونه» برخی از کارهای مشهور این سه نفر است.
شماعیزاده و سرفراز بدون گوگوش نیز کارهای موفقی با صدای خوانندگان دیگر منتشر کردند، که از جملهٔ مشهورترین آن میتوان به «چشم من» و «دستهای تو» با صدای داریوش، «بهانه» با صدای هایده و «پنجره» با صدای معین اشاره کرد.
وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به همکاری این سه تن پایان بخشید. گوگوش در ایران ماند و سرفراز و شماعیزاده هرکدام به یک کشور مهاجرت کردند. هرچند شماعیزاده مدعی است با وجود این که ترانههای این مثلث ظرف مدت ۵ سال (از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷) منتشر شد، ولی همگی مربوط به یک دورهٔ همکاری کوتاه یک سال و هشتماهه هستند.[۹]
پس از انقلاب علیرغم این که چند اثر با موسیقی شماعیزاده روی ترانههای سرفراز منتشر شد، ولی همکاری این دو بعد از مدتی ادامه نیافت. به گفتهٔ سرفراز راه این دو پیش از انقلاب از هم جدا شده بود و با هم کار نمیکردند.[۱۰]
با این حال شماعیزاده از ریشهٔ اختلاف احتمالی بین خود و اردلان سرفراز سخنی نگفتهاست و در مصاحبه با بهنود مکری در برنامهٔ شباهنگ از این که سرفراز دیگر با او ارتباط ندارد اظهار تأسف و شگفتی کردهاست.[۹]
در پی پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، و در روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ عدهای از متعصبین به خانهٔ شماعیزاده حمله کردند. با اطلاعرسانی یکی از همسایگان، شماعیزاده در خانه سرگرد ولیعهد پنهان میشود و فردای آن روز از ایران خارج میشود. او چهار ماه بعد مجدداً به ایران بازمیگردد و پس از گذراندن پنج ماه در ایران برای همیشه ایران را ترک میکند.[۸]
حسن شماعیزاده پس از رویدادهای انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا مهاجرت نمود و در شهر لسآنجلس ساکن شد. او در طی سالهای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ یکی از پرکارترین هنرمندان موسیقی پاپ ایران بود و علاوه بر انتشار ۱۷ آلبوم به عنوان خواننده، برای خوانندگان ایرانی خارجنشین متعددی نیز آهنگسازی کرد و در معرفی برخی چهرههای نسل دوم خوانندگان پاپ خارج از ایران نظیر منصور، امید، سوزان روشن و شیلا نقش ایفا کرد.
شماعیزاده در این دوران دیگر در یک سبک و فضا به ساختن و خواندن ترانه نپرداخت و سبکهای گوناگون و گاه متضاد با سبک ساختههای قبل از انقلاب خود را آزمود. او بیش از گذشته به ساخت ترانههای شاد و ریتمیک پرداخت و در این حوزه ترانههایی چون «بیشتر، بیشتر»، «خواستگاری»، «یه دختر دارم شاه نداره»، «تولد» و «عروسی» منتشر کرد. ترانه معروف «پریا» با صدای شهرام شبپره نیز در همین دوران ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده و بابک صحرایی در طی سالهای دههٔ ۱۳۸۰ همکاریهای بسیاری با هم داشتهاند که اوج این همکاری به قطعهٔ «هیاهو» مربوط میشود، که در زمستان سال ۱۳۹۰ با صدای شماعیزاده منتشر شد. از دیگر آثار مشترک حسن شماعیزاده و بابک صحرایی میتوان به ترانههای «صخره»، «ممنونم»، «مهتاب ناز من»، «از کجا میای»، «تو چشای من نگا کن» و «آوازهخوان نه آواز» با صدای شماعیزاده، «جشن آینه» با صدای پویا، «تو رو میخوام» با صدای شیلا، «عشق طوفانی» و «آتیشبازی» با صدای سوزان روشن و «دلهره» با صدای سروش اشاره کرد.
حسن شماعیزاده در برنامه Greatest Hits در شبکهٔ تلویزیونی من و تو ۱ گفت که همیشه تعداد زیادی از آهنگهایش به خاطر عدم توانایی ترانهسراها برای نوشتن ترانه مناسب به رویشان، به اجرا نرسیدهاند، اما از زمانی که با بابک صحرایی همکاری میکند این مشکل برطرف شده و این ترانهسرا به بهترین شکل ممکن روی آهنگهایش ترانه مینویسد.[۱]
شماعیزاده در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد[۸] که دیگر برای کسی آهنگ نمیسازد و آهنگهایش را تنها خودش میخواند، زیرا احساس میکند در آهنگسازی مورد سوء استفاده قرار گرفته و حقوقش پامال شدهاست و انگیزهای برای آهنگسازی برای دیگران ندارد.[۴] هرچند در مصاحبهای در سال ۲۰۱۲ با بهنود مکری در برنامه شباهنگ صدای آمریکا گفت: «ولی گوگوش فرق میکند».[۸] او یک سال بعد هم در گفتگو با بهنود مکری اعلام کرد که در حال کار کردن با خواننده جوانی به نام «پریسا» است که به زودی قرار است ترانههایی با آهنگسازی شماعیزاده از وی منتشر شود.[۹]
گوگوش در مصاحبه با مجله جوانان آمریکا میگوید که بعد از شنیدن ترانهٔ هیاهو آنقدر تحت تأثیر قرار میگیرد که از شماعیزاده میخواهد که اجازه دهد او نیز این قطعه را اجرا کند. شماعیزاده نیز با روی باز میپذیرد[۹] و گوگوش هیاهو را در استودیوی شماعیزاده میخواند. به این ترتیب بعد از ۳۴ سال دوباره حسن شماعیزاده و گوگوش در کنار همدیگر قرار میگیرند.[۱۱]
به دنبال این همکاری گوگوش چند ترانه در اختیار شماعیزاده قرار میدهد تا به روی آنها آهنگسازی کند، هرچند شماعیزاده این ترانهها را در شأن خوانندهای در جایگاه گوگوش نمیدانست.[۸]
اما پس از انتشار هیاهو، گوگوش در کنسرتهای خود سخنانی به زبان آورد[۱۲] که از نظر شماعیزاده تمسخرآمیز و تحریف تاریخ بود و موجب دلخوری شماعیزاده شد. او در مصاحبه با برنامه شباهنگ صدای آمریکا ضمن تشریح این دلخوری و ریشههای آن، تأکید کرد که برنامهای برای همکاری مجدد با گوگوش ندارد. با این حال شماعیزاده در همین مصاحبه سخنانی احساسی نیز در مورد گوگوش بیان کرد:
من گوگوش را عاشقانه دوست دارم. عشق من به گوگوش، عشق یک مرد به زن نیست. عشق حسن شماعیزاده [آهنگساز] به گوگوش خواننده است.[۹]
در خردادماه ۱۳۹۶ گوگوش با انتشار عکسی جدید از خود در کنار حسن شماعیزاده در پشت پیانو، از شروع مجدد همکاری خود با شماعیزاده و اردلان سرفراز خبر داد.[۱۳] به دنبال آن نخستین کنسرت مشترک این سه، با نام مثلث خاطرهها در اواخر مهرماه همان سال در تورنتو برگزار و تور جهانی مثلث خاطرهها آغاز شد. در بهمنماه همان سال نخستین همکاری مشترک گوگوش، شماعیزاده و سرفراز پس از حدود ۴۰ سال به شکل تکآهنگی با نام «مثلث خاطرهها» منتشر شد، که در آن گوگوش و شماعیزاده همخوانی کردند. در ادامه تور مثلث خاطرهها، منوچهر چشمآذر نیز به این سه اضافه شد.[۱۴]
حسن شماعیزاده بهعنوان یک آهنگساز عقیده دارد:
هرگاه آهنگی را مینویسم، تلاش میکنم آهنگی بسازم که بر روی نسل جوانتر اثرگذار باشد. موسیقی باید جوان، شادیآفرین و امیدبخش باشد.[۶]
شماعیزاده پیش از ۱۳۵۷، بیشتر آهنگهایی را ساختهاست که بسته به روحیات و روزگار آن زمان بیشتر غمگین و از لحاظ موسیقایی گاهی بسیار شکوهمند و حماسی هستند. ترانههای «جاده» و «مرداب» نمونههایی از این ترانهها هستند. این غم پنهان در موسیقیهای آن زمان شماعیزاده به تدریج با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، مهاجرت شماعیزاده به آمریکا و جنگ ایران و عراق جای خود را به ترانههای شاد و ریتمیک مناسب برای مجالس رقص میدهد. خود شماعیزاده معتقد است که
زمانهای مختلف چیزهای مختلفی ایجاب میکند. وقتی جامعه به ناراحتی میرود (مثل زمان جنگ) مردم به شادی بیشتری نیاز پیدا میکنند و نیاز دارند تا ناراحتی خود را با شادیهای لحظهای از بین ببرند.[۸]
او کم شدن ترانههای شاد و ریتمیک را در آثار اخیر خود ناشی از بالا رفتن سن و در اختیار نداشتن ترانهٔ مناسب عنوان کردهاست:
برای ساخت آهنگ شاد اشعار باید روشنتر و واضحتر و صریحتر باشد. من در این سن نمیتوانم به سراغ یک سری اشعار عاشقانهٔ باز بروم.[۹]
از سوی دیگر در برخی ساختههای شماعیزاده میتوان رد موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی را نیز دید. چند ترانه که برای معین ساختهاست، و به خصوص برخی کارهایی که خودش خوانده، مثل «غم غربت» از آلبوم فریاد رنگ یا «مرگ عشق» از آلبوم گلای خیس، که این دو تنظیمهایی با سازهای سنتی موسیقی ایران دارند و به شکل آواز سنتی اجرا شدند، در این رده قرار میگیرند. در همین حال شماعیزاده گوشهٔ چشمی به موسیقی نواحی ایران هم داشتهاست، مثل آهنگ «عروسی» با تم و فضای موسیقی جنوبی یا آهنگ «کردستان» که تمی کردی دارد. شماعیزاده در میان آهنگهایش حتی به آهنگهای موسوم به خراباتی و لالهزاری هم توجه داشته و میتوان نمونههایی از این ترانهها را در آلبوم گلای خیس شنید.
علاوه بر انواع موسیقی ایرانی، در بعضی آهنگهای شماعیزاده میتوان تمهایی از موسیقی اسپانیولی یا عربی را هم شنید. مثلاً در ترانه «پرستش» از آلبوم پرستش یا «گیتار» از آلبوم آوازهخوان نه آواز از تمهای اسپانیولی استفاده کردهاست. شماعیزاده از دیگر سبکهای موسیقی از جمله تکنو و ترنس هم مناسب با زمان ساخت آهنگهای خود و جو موسیقایی زمان بهره بردهاست، که آهنگهای «دنیا» از آلبوم پرستش، «همسرم» از آلبوم دوشیزهخانم و «گل» از آلبوم آوازهخوان نه آواز نمونههایی از این دست بهشمار میروند.
شماعیزاده به هر دو شکل آهنگسازی روی ترانه و ساخت ملودی و سپس گذاشتن ترانه روی آن کار کردهاست و گفتهاست اگر ترانههایی که به دستش میرسند مناسب باشند، رویشان آهنگ میسازد، در غیر این صورت ابتدا ملودی میسازد و سپس رویش ترانه ساخته میشود.[۹] خود او معتقد است بیشتر کارهای موفقش را ابتدا آهنگسازی کرده و سپس ترانهسرا روی آنها ترانه ساختهاست. او همچنین برای آهنگسازی روی شعرِ سروده شده ارزش چندانی قائل نیست، زیرا معتقد است که ۵۰ درصد آن آهنگ را شاعر ساختهاست.[۴] شماعیزاده معتقد است که در موسیقی ایران تمام عوامل در خدمت ارائه کلاماند، ولی او در ساختههایش تلاش داشتهاست که این توجه به کلام باعث نشود تا موسیقی در درجهٔ دوم اهمیت قرار بگیرد.[۹]
شماعیزاده از میان آهنگهایی که ساختهاست، آهنگ «خونه» را به دلیل شکل ملودی و حرکتهای آن بیش از بقیه دوست دارد.[۴] او از بین خوانندههایی که تاکنون با آنها کار کرده، بیش از همه با گوگوش راحت بوده و در کارهایی که در لسآنجلس منتشر شده از معین راضی بودهاست. از بین ترانهسراها همواره از اردلان سرفراز تعریف کرده و از بیژن سمندر با احترام یاد کردهاست.[۹] در میان دیگر آهنگسازان کارهای سیاوش قمیشی و پرویز مقصدی را میپسندد. او معتقد است که از زمان قمرالملوک وزیری تا کنون، در مجموع خوانندگان زن سطح توانایی بالاتری نسبت به مردها داشتهاند و استعداد خودشان را بیشتر نشان دادهاند. او حمیرا را جزو خوانندگانی میداند که از نظر تسلط بر حنجره و توانایی خواندن و زیبا خواندن در خاورمیانه بینظیر است.[۴]
شماعیزاده معتقد است که اگر نمیخواند خیلی از آهنگهای او ساخته نمیشدند، زیرا انگیزهای برای ساختشان وجود نداشت، و خواندن او به کار آهنگسازیاش کمک کردهاست. او همچنین گفتهاست که خیلی از خوانندهها از خواندن او تأثیر گرفتهاند و یک برداشتی از خواندن او در صدای آنها وجود دارد.[۴] علاوه بر این، منبع درآمد او در طی سالهای فعالیتش خوانندگی بودهاست، نه آهنگسازی.[۱۵]
بر اساس اطلاعات جامع اطلاعات سینمای ایران (سوره سینما) حسن شماعیزاده در ۳ فیلم به عنوان نوازنده حضور داشتهاست.[۱۶]
این سه فیلم عبارتند از:
۱-خوشگلا عوضی گرفتین (۱۳۵۳) به کارگردانی خسرو پرویزی
۲-باغ بلور (۱۳۵۷) به کارگردانی ناصر محمدی
۳-امشب اشکی میریزد (۱۳۵۷) به کارگردانی منوچهر مصیری
هرچند او ترانههای این فیلمها را آهنگسازی نیز کردهاست.
حسن شماعیزاده در شهر لسآنجلس از ایالت کالیفرنیای آمریکا سکونت دارد. او هر سال در ماههای مارس و اوت به دوبی میرود و در کلابی به اسم پاتوق برنامه دارد.[نیازمند منبع]
او در سال ۱۳۴۷ با فاطمه (نوشین) ازدواج کرد که این زندگی مشترک تاکنون نیز ادامه داشتهاست. او یک پسر به نام افشین و یک دختر به نام عقیق (با نام آمریکایی نیکی) دارد، که پسرش دندانپزشک و دخترش در کار خرید و فروش خانه فعال است.[۴]
او برای اعضای خانوادهاش آهنگهایی هم ساختهاست؛ ترانهٔ «پسرم» برای پسرش، ترانهٔ «یه دختر دارم شاه نداره» برای دخترش، و نیز ترانهٔ «همسرم» و «مدیون» برای همسرش. شماعیزاده همچنین ترانههای «رپ» و «دوست دارم» را با همراهی دخترش عقیق خواندهاست. او قشنگترین لحظه زندگیش را روز فارغالتحصیلی پسرش از دانشگاه میداند.[۴]
شماعیزاده دوستدار حیوانات است و روزی ۲، ۳ ساعت را با حیوانات خانگیاش میگذراند.[۸]
شماعیزاده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما بعد از انقلاب با ساختن آهنگهایی نظیر «شهر خالی» مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان داد. او معتقد است:
ایران احتیاج به انقلاب نداشت. ایران احتیاج به رفرم داشت.[۹]
ساخت آهنگ «شهبانو» با صدای ستار که در رسای فرح پهلوی است، شائبه سلطنتطلب بودن او را مطرح نمود، هرچند او در مصاحبه با برنامه پارازیت صدای آمریکا این مسئله را تکذیب کرده و خود را یک «آزادیخواه» معرفی کرد که با هر نوع ایدئولوژی مخالف است.[۱۵]
شماعیزاده به دنبال رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ آهنگ «مردم» را به همراه ستار و شیفته در حمایت از معترضان حکومت ایران اجرا کرد. او در مصاحبه دیگری با صدای آمریکا دو درخواست از حاکمان جمهوری اسلامی مطرح کرد که تقاضای اول آزاد کردن تمام زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر، و تقاضای دوم گوش دادن به صدای مخالفین است.[۸]
پس از انقلاب و در سال ۱۳۷۲ خانه شماعیزاده در تهران منطقه جماران با حکم حسینعلی نیری قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی تهران مصادره شد. در حکم این دادگاه علت این مصادره: -مجهولالمالک بودن آن ملک به دلیل این که شماعیزاده درآمد مشروعی از حرفهٔ حلال نداشتهاست، اشتغال وی به «شغل کثیف خوانندگی» و -سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» عنوان شدهاست.[۱۷] این خانه توسط ستاد اجرایی فرمان امام مصادره شده و در اختیار اشخاص ثالثی قرار گرفت،[۱۸][۱۹] که در این مدت بدون رضایت شماعیزاده در آن خانه زندگی میکنند.
حسن شماعی زاده
شماعیزاده بارها در مصاحبههایش تأکید کردهاست که خرید این ملک از محل ارث پدری همسرش بوده و به نام فرزندانش سند خورده بودهاست[۲۰] و هیچ ارتباطی با شخص او نداشتهاست.
در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۷ وی با طرح مجدد این موضوع در صفحه اینستاگرام خود، حسینعلی نیری، معاون دیوان عالی کشور و از عوامل اصلی اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را متهم کردهاست که خانهاش را به نفع خود مصادره و آن را تصاحب کرده و حال با «جعل سند» آن را برای فروش در بازار مسکن گذاشتهاست.[۲۱]
ترانه خانه (خانهام) از آلبوم آخرین سوار شماعیزاده در سال ۱۳۷۵ در مورد این ملک و تصاحب آن سروده و ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده (زادهٔ ۱ آذر ۱۳۲۱ در اصفهان) آهنگساز، خواننده، ساکسوفوننواز و ترانهسرای[۱]
نامی موسیقی پاپ ایرانی است.
برخی از مهمترین آهنگهای موسیقی پاپ ایرانی که توسط خوانندگان سرشناسی چون گوگوش، داریوش، معین، ابی، حمیرا، هایده، مهستی، لیلا فروهر، عارف و… خوانده شدهاند، از ساختههای او بودهاست. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا هم به آهنگسازی و خوانندگی ادامه داد؛ آثار او بیشتر با تنظیم دیگر موزیسینهای ایرانی منتشر شدهاست.[۲]
حسن شماعیزاده از ۱۳ سالگی در ارکستر یکی از تئاترهای اصفهان، به عنوان نوازنده کار هنریاش را آغاز کرد. فارغالتحصیل دبیرستان ادب اصفهان. در سال ۱۳۴۱ پس از پایان دوران دبیرستان برای پیشرفت در موسیقی به تهران آمد، و پس از مدتی کار در تئاتر، در سال ۱۳۴۵ وارد رادیو شد. او همزمان ارکسترهای جاز، پاپ، را برای جوانان و مردم مینواخت و با چند ارکستر اسپانیایی همکاری مینمود و در رادیو و مراکز هنری تهران نیز به نوازندگی میپرداخت. او مدتی برای گروه معروف بلک کتس نیز ساکسیفون میزد.[۳][۴][۵]
حسن شماعیزاده در سال ۱۳۵۱ آهنگسازی را آغاز کرد.[۶]
خود او دلیل اصلی روی آوردن به آهنگسازی را ناتوانی در ادامه نوازندگی میداند، که دلیل آن ابتلا به بیماری دیسک گردن در اثر فشار نوازندگی طولانیمدت سازهای سنگین برنجی (۱۵–۱۶ ساعت در روز) بود.[۴]
اولین کارهای شماعیزاده در آهنگسازی «گریه» با صدای امیر رسایی، «حالا خیلی دیره» با صدای عارف و «نمیآد» با صدای گوگوش بودند که همگی با هم منتشر شدند.
حسن شماعیزاده پس از آغاز آهنگسازی توانست جایگاه ویژهای میان آهنگسازان زمان خود پیدا کند و خوانندگان مشهوری مانند گوگوش، داریوش، ابی، ستار، فرهاد مهراد، عارف، مارتیک، رامش، نوشآفرین و معین کارهای موفقی با آهنگهای او عرضه کردند. از جملهٔ این کارها، میتوان به مشهورترین آهنگهای گوگوش اشاره کرد.
از دیگر ساختههای موفق شماعیزاده در این دوران میتوان به ترانه «شکار» با صدای ابی اشاره کرد که توانست در سال ۱۳۵۴ در فستیوال موسیقی استانبول ترکیه مقام اول را در بین ۲۰۹ شرکتکننده کسب کند.[۷]
حسن شماعی زاده
حسن شماعیزاده خوانندگی را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. این اتفاق در برنامهٔ شوی زندهٔ چشمک در آخرین جمعهٔ مرداد ماه ۱۳۵۲ و به گفتهٔ خود شماعیزاده به درخواست مردم افتاد. در آن برنامه که گوگوش، اردلان سرفراز و واروژان نیز حضور داشتند، شماعیزاده ترانهٔ «مرداب» را با شعر اردلان سرفراز و تنظیم واروژان اجرا کرد.[۸]
ترانهای که تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ترانههای زمان خود شد و حدود ۱۹۸ هزار صفحه از آن فروش رفت، که در نوع خود رکورد قابل توجهی بود.[۹]
خوانندگی او توجهها را به خود جلب کرد و پس از مرداب، شماعیزاده ترانههای پرمخاطب دیگری را نیز ساخت و اجرا کرد که «اقاقی» با ترانهای از شهیار قنبری یکی از آنهاست که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد. در سال ۱۳۵۴ شماعیزاده در یک نظرسنجی از سوی مجلهٔ زن روز به عنوان بهترین خواننده مرد سال شناخته شد و در همان نظرسنجی با حدود ۵۰ هزار رأی بهترین آهنگساز سال شناخته شد.[۳]
یکی از موفقترین و اثرگذارترین گروهها در موسیقی پاپ ایرانی مثلثی بود که در آن اردلان سرفراز ترانه میسرود، حسن شماعیزاده ملودی برای ترانه خلق میکرد و گوگوش این ترانهها را میخواند. بعضی از این ترانهها را واروژان تنظیم میکرد. در مجموع این مثلث در حدود ۳۰ ترانه منتشر کردهاند. «کولی»، «جاده»، «کیه کیه»، «دوراهی»، «کوه»، «بمون تا بمونم»، «غریب آشنا»، «مرداب»، «کویر» و «گنجشکای خونه» برخی از کارهای مشهور این سه نفر است.
شماعیزاده و سرفراز بدون گوگوش نیز کارهای موفقی با صدای خوانندگان دیگر منتشر کردند، که از جملهٔ مشهورترین آن میتوان به «چشم من» و «دستهای تو» با صدای داریوش، «بهانه» با صدای هایده و «پنجره» با صدای معین اشاره کرد.
وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به همکاری این سه تن پایان بخشید. گوگوش در ایران ماند و سرفراز و شماعیزاده هرکدام به یک کشور مهاجرت کردند. هرچند شماعیزاده مدعی است با وجود این که ترانههای این مثلث ظرف مدت ۵ سال (از ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷) منتشر شد، ولی همگی مربوط به یک دورهٔ همکاری کوتاه یک سال و هشتماهه هستند.[۹]
پس از انقلاب علیرغم این که چند اثر با موسیقی شماعیزاده روی ترانههای سرفراز منتشر شد، ولی همکاری این دو بعد از مدتی ادامه نیافت. به گفتهٔ سرفراز راه این دو پیش از انقلاب از هم جدا شده بود و با هم کار نمیکردند.[۱۰]
با این حال شماعیزاده از ریشهٔ اختلاف احتمالی بین خود و اردلان سرفراز سخنی نگفتهاست و در مصاحبه با بهنود مکری در برنامهٔ شباهنگ از این که سرفراز دیگر با او ارتباط ندارد اظهار تأسف و شگفتی کردهاست.[۹]
در پی پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران، و در روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ عدهای از متعصبین به خانهٔ شماعیزاده حمله کردند. با اطلاعرسانی یکی از همسایگان، شماعیزاده در خانه سرگرد ولیعهد پنهان میشود و فردای آن روز از ایران خارج میشود. او چهار ماه بعد مجدداً به ایران بازمیگردد و پس از گذراندن پنج ماه در ایران برای همیشه ایران را ترک میکند.[۸]
حسن شماعیزاده پس از رویدادهای انقلاب ۱۳۵۷ به آمریکا مهاجرت نمود و در شهر لسآنجلس ساکن شد. او در طی سالهای دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ یکی از پرکارترین هنرمندان موسیقی پاپ ایران بود و علاوه بر انتشار ۱۷ آلبوم به عنوان خواننده، برای خوانندگان ایرانی خارجنشین متعددی نیز آهنگسازی کرد و در معرفی برخی چهرههای نسل دوم خوانندگان پاپ خارج از ایران نظیر منصور، امید، سوزان روشن و شیلا نقش ایفا کرد.
شماعیزاده در این دوران دیگر در یک سبک و فضا به ساختن و خواندن ترانه نپرداخت و سبکهای گوناگون و گاه متضاد با سبک ساختههای قبل از انقلاب خود را آزمود. او بیش از گذشته به ساخت ترانههای شاد و ریتمیک پرداخت و در این حوزه ترانههایی چون «بیشتر، بیشتر»، «خواستگاری»، «یه دختر دارم شاه نداره»، «تولد» و «عروسی» منتشر کرد. ترانه معروف «پریا» با صدای شهرام شبپره نیز در همین دوران ساخته شدهاست.
حسن شماعیزاده و بابک صحرایی در طی سالهای دههٔ ۱۳۸۰ همکاریهای بسیاری با هم داشتهاند که اوج این همکاری به قطعهٔ «هیاهو» مربوط میشود، که در زمستان سال ۱۳۹۰ با صدای شماعیزاده منتشر شد. از دیگر آثار مشترک حسن شماعیزاده و بابک صحرایی میتوان به ترانههای «صخره»، «ممنونم»، «مهتاب ناز من»، «از کجا میای»، «تو چشای من نگا کن» و «آوازهخوان نه آواز» با صدای شماعیزاده، «جشن آینه» با صدای پویا، «تو رو میخوام» با صدای شیلا، «عشق طوفانی» و «آتیشبازی» با صدای سوزان روشن و «دلهره» با صدای سروش اشاره کرد.
حسن شماعیزاده در برنامه Greatest Hits در شبکهٔ تلویزیونی من و تو ۱ گفت که همیشه تعداد زیادی از آهنگهایش به خاطر عدم توانایی ترانهسراها برای نوشتن ترانه مناسب به رویشان، به اجرا نرسیدهاند، اما از زمانی که با بابک صحرایی همکاری میکند این مشکل برطرف شده و این ترانهسرا به بهترین شکل ممکن روی آهنگهایش ترانه مینویسد.[۱]
شماعیزاده در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد[۸] که دیگر برای کسی آهنگ نمیسازد و آهنگهایش را تنها خودش میخواند، زیرا احساس میکند در آهنگسازی مورد سوء استفاده قرار گرفته و حقوقش پامال شدهاست و انگیزهای برای آهنگسازی برای دیگران ندارد.[۴] هرچند در مصاحبهای در سال ۲۰۱۲ با بهنود مکری در برنامه شباهنگ صدای آمریکا گفت: «ولی گوگوش فرق میکند».[۸] او یک سال بعد هم در گفتگو با بهنود مکری اعلام کرد که در حال کار کردن با خواننده جوانی به نام «پریسا» است که به زودی قرار است ترانههایی با آهنگسازی شماعیزاده از وی منتشر شود.[۹]
گوگوش در مصاحبه با مجله جوانان آمریکا میگوید که بعد از شنیدن ترانهٔ هیاهو آنقدر تحت تأثیر قرار میگیرد که از شماعیزاده میخواهد که اجازه دهد او نیز این قطعه را اجرا کند. شماعیزاده نیز با روی باز میپذیرد[۹] و گوگوش هیاهو را در استودیوی شماعیزاده میخواند. به این ترتیب بعد از ۳۴ سال دوباره حسن شماعیزاده و گوگوش در کنار همدیگر قرار میگیرند.[۱۱]
به دنبال این همکاری گوگوش چند ترانه در اختیار شماعیزاده قرار میدهد تا به روی آنها آهنگسازی کند، هرچند شماعیزاده این ترانهها را در شأن خوانندهای در جایگاه گوگوش نمیدانست.[۸]
اما پس از انتشار هیاهو، گوگوش در کنسرتهای خود سخنانی به زبان آورد[۱۲] که از نظر شماعیزاده تمسخرآمیز و تحریف تاریخ بود و موجب دلخوری شماعیزاده شد. او در مصاحبه با برنامه شباهنگ صدای آمریکا ضمن تشریح این دلخوری و ریشههای آن، تأکید کرد که برنامهای برای همکاری مجدد با گوگوش ندارد. با این حال شماعیزاده در همین مصاحبه سخنانی احساسی نیز در مورد گوگوش بیان کرد:
من گوگوش را عاشقانه دوست دارم. عشق من به گوگوش، عشق یک مرد به زن نیست. عشق حسن شماعیزاده [آهنگساز] به گوگوش خواننده است.[۹]
در خردادماه ۱۳۹۶ گوگوش با انتشار عکسی جدید از خود در کنار حسن شماعیزاده در پشت پیانو، از شروع مجدد همکاری خود با شماعیزاده و اردلان سرفراز خبر داد.[۱۳] به دنبال آن نخستین کنسرت مشترک این سه، با نام مثلث خاطرهها در اواخر مهرماه همان سال در تورنتو برگزار و تور جهانی مثلث خاطرهها آغاز شد. در بهمنماه همان سال نخستین همکاری مشترک گوگوش، شماعیزاده و سرفراز پس از حدود ۴۰ سال به شکل تکآهنگی با نام «مثلث خاطرهها» منتشر شد، که در آن گوگوش و شماعیزاده همخوانی کردند. در ادامه تور مثلث خاطرهها، منوچهر چشمآذر نیز به این سه اضافه شد.[۱۴]
حسن شماعیزاده بهعنوان یک آهنگساز عقیده دارد:
هرگاه آهنگی را مینویسم، تلاش میکنم آهنگی بسازم که بر روی نسل جوانتر اثرگذار باشد. موسیقی باید جوان، شادیآفرین و امیدبخش باشد.[۶]
شماعیزاده پیش از ۱۳۵۷، بیشتر آهنگهایی را ساختهاست که بسته به روحیات و روزگار آن زمان بیشتر غمگین و از لحاظ موسیقایی گاهی بسیار شکوهمند و حماسی هستند. ترانههای «جاده» و «مرداب» نمونههایی از این ترانهها هستند. این غم پنهان در موسیقیهای آن زمان شماعیزاده به تدریج با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، مهاجرت شماعیزاده به آمریکا و جنگ ایران و عراق جای خود را به ترانههای شاد و ریتمیک مناسب برای مجالس رقص میدهد. خود شماعیزاده معتقد است که
زمانهای مختلف چیزهای مختلفی ایجاب میکند. وقتی جامعه به ناراحتی میرود (مثل زمان جنگ) مردم به شادی بیشتری نیاز پیدا میکنند و نیاز دارند تا ناراحتی خود را با شادیهای لحظهای از بین ببرند.[۸]
او کم شدن ترانههای شاد و ریتمیک را در آثار اخیر خود ناشی از بالا رفتن سن و در اختیار نداشتن ترانهٔ مناسب عنوان کردهاست:
برای ساخت آهنگ شاد اشعار باید روشنتر و واضحتر و صریحتر باشد. من در این سن نمیتوانم به سراغ یک سری اشعار عاشقانهٔ باز بروم.[۹]
از سوی دیگر در برخی ساختههای شماعیزاده میتوان رد موسیقی سنتی و دستگاهی ایرانی را نیز دید. چند ترانه که برای معین ساختهاست، و به خصوص برخی کارهایی که خودش خوانده، مثل «غم غربت» از آلبوم فریاد رنگ یا «مرگ عشق» از آلبوم گلای خیس، که این دو تنظیمهایی با سازهای سنتی موسیقی ایران دارند و به شکل آواز سنتی اجرا شدند، در این رده قرار میگیرند. در همین حال شماعیزاده گوشهٔ چشمی به موسیقی نواحی ایران هم داشتهاست، مثل آهنگ «عروسی» با تم و فضای موسیقی جنوبی یا آهنگ «کردستان» که تمی کردی دارد. شماعیزاده در میان آهنگهایش حتی به آهنگهای موسوم به خراباتی و لالهزاری هم توجه داشته و میتوان نمونههایی از این ترانهها را در آلبوم گلای خیس شنید.
علاوه بر انواع موسیقی ایرانی، در بعضی آهنگهای شماعیزاده میتوان تمهایی از موسیقی اسپانیولی یا عربی را هم شنید. مثلاً در ترانه «پرستش» از آلبوم پرستش یا «گیتار» از آلبوم آوازهخوان نه آواز از تمهای اسپانیولی استفاده کردهاست. شماعیزاده از دیگر سبکهای موسیقی از جمله تکنو و ترنس هم مناسب با زمان ساخت آهنگهای خود و جو موسیقایی زمان بهره بردهاست، که آهنگهای «دنیا» از آلبوم پرستش، «همسرم» از آلبوم دوشیزهخانم و «گل» از آلبوم آوازهخوان نه آواز نمونههایی از این دست بهشمار میروند.
شماعیزاده به هر دو شکل آهنگسازی روی ترانه و ساخت ملودی و سپس گذاشتن ترانه روی آن کار کردهاست و گفتهاست اگر ترانههایی که به دستش میرسند مناسب باشند، رویشان آهنگ میسازد، در غیر این صورت ابتدا ملودی میسازد و سپس رویش ترانه ساخته میشود.[۹] خود او معتقد است بیشتر کارهای موفقش را ابتدا آهنگسازی کرده و سپس ترانهسرا روی آنها ترانه ساختهاست. او همچنین برای آهنگسازی روی شعرِ سروده شده ارزش چندانی قائل نیست، زیرا معتقد است که ۵۰ درصد آن آهنگ را شاعر ساختهاست.[۴] شماعیزاده معتقد است که در موسیقی ایران تمام عوامل در خدمت ارائه کلاماند، ولی او در ساختههایش تلاش داشتهاست که این توجه به کلام باعث نشود تا موسیقی در درجهٔ دوم اهمیت قرار بگیرد.[۹]
شماعیزاده از میان آهنگهایی که ساختهاست، آهنگ «خونه» را به دلیل شکل ملودی و حرکتهای آن بیش از بقیه دوست دارد.[۴] او از بین خوانندههایی که تاکنون با آنها کار کرده، بیش از همه با گوگوش راحت بوده و در کارهایی که در لسآنجلس منتشر شده از معین راضی بودهاست. از بین ترانهسراها همواره از اردلان سرفراز تعریف کرده و از بیژن سمندر با احترام یاد کردهاست.[۹] در میان دیگر آهنگسازان کارهای سیاوش قمیشی و پرویز مقصدی را میپسندد. او معتقد است که از زمان قمرالملوک وزیری تا کنون، در مجموع خوانندگان زن سطح توانایی بالاتری نسبت به مردها داشتهاند و استعداد خودشان را بیشتر نشان دادهاند. او حمیرا را جزو خوانندگانی میداند که از نظر تسلط بر حنجره و توانایی خواندن و زیبا خواندن در خاورمیانه بینظیر است.[۴]
شماعیزاده معتقد است که اگر نمیخواند خیلی از آهنگهای او ساخته نمیشدند، زیرا انگیزهای برای ساختشان وجود نداشت، و خواندن او به کار آهنگسازیاش کمک کردهاست. او همچنین گفتهاست که خیلی از خوانندهها از خواندن او تأثیر گرفتهاند و یک برداشتی از خواندن او در صدای آنها وجود دارد.[۴] علاوه بر این، منبع درآمد او در طی سالهای فعالیتش خوانندگی بودهاست، نه آهنگسازی.[۱۵]
بر اساس اطلاعات جامع اطلاعات سینمای ایران (سوره سینما) حسن شماعیزاده در ۳ فیلم به عنوان نوازنده حضور داشتهاست.[۱۶]
این سه فیلم عبارتند از:
۱-خوشگلا عوضی گرفتین (۱۳۵۳) به کارگردانی خسرو پرویزی
۲-باغ بلور (۱۳۵۷) به کارگردانی ناصر محمدی
۳-امشب اشکی میریزد (۱۳۵۷) به کارگردانی منوچهر مصیری
هرچند او ترانههای این فیلمها را آهنگسازی نیز کردهاست.
حسن شماعیزاده در شهر لسآنجلس از ایالت کالیفرنیای آمریکا سکونت دارد. او هر سال در ماههای مارس و اوت به دوبی میرود و در کلابی به اسم پاتوق برنامه دارد.[نیازمند منبع]
او در سال ۱۳۴۷ با فاطمه (نوشین) ازدواج کرد که این زندگی مشترک تاکنون نیز ادامه داشتهاست. او یک پسر به نام افشین و یک دختر به نام عقیق (با نام آمریکایی نیکی) دارد، که پسرش دندانپزشک و دخترش در کار خرید و فروش خانه فعال است.[۴]
او برای اعضای خانوادهاش آهنگهایی هم ساختهاست؛ ترانهٔ «پسرم» برای پسرش، ترانهٔ «یه دختر دارم شاه نداره» برای دخترش، و نیز ترانهٔ «همسرم» و «مدیون» برای همسرش. شماعیزاده همچنین ترانههای «رپ» و «دوست دارم» را با همراهی دخترش عقیق خواندهاست. او قشنگترین لحظه زندگیش را روز فارغالتحصیلی پسرش از دانشگاه میداند.[۴]
شماعیزاده دوستدار حیوانات است و روزی ۲، ۳ ساعت را با حیوانات خانگیاش میگذراند.[۸]
شماعیزاده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما بعد از انقلاب با ساختن آهنگهایی نظیر «شهر خالی» مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان داد. او معتقد است:
ایران احتیاج به انقلاب نداشت. ایران احتیاج به رفرم داشت.[۹]
ساخت آهنگ «شهبانو» با صدای ستار که در رسای فرح پهلوی است، شائبه سلطنتطلب بودن او را مطرح نمود، هرچند او در مصاحبه با برنامه پارازیت صدای آمریکا این مسئله را تکذیب کرده و خود را یک «آزادیخواه» معرفی کرد که با هر نوع ایدئولوژی مخالف است.[۱۵]
شماعیزاده به دنبال رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ آهنگ «مردم» را به همراه ستار و شیفته در حمایت از معترضان حکومت ایران اجرا کرد. او در مصاحبه دیگری با صدای آمریکا دو درخواست از حاکمان جمهوری اسلامی مطرح کرد که تقاضای اول آزاد کردن تمام زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر، و تقاضای دوم گوش دادن به صدای مخالفین است.[۸]
پس از انقلاب و در سال ۱۳۷۲ خانه شماعیزاده در تهران منطقه جماران با حکم حسینعلی نیری قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی تهران مصادره شد. در حکم این دادگاه علت این مصادره: -مجهولالمالک بودن آن ملک به دلیل این که شماعیزاده درآمد مشروعی از حرفهٔ حلال نداشتهاست، اشتغال وی به «شغل کثیف خوانندگی» و -سرودن آهنگ «نفرین بر جنگ» عنوان شدهاست.[۱۷] این خانه توسط ستاد اجرایی فرمان امام مصادره شده و در اختیار اشخاص ثالثی قرار گرفت،[۱۸][۱۹] که در این مدت بدون رضایت شماعیزاده در آن خانه زندگی میکنند.
حسن شماعی زاده
شماعیزاده بارها در مصاحبههایش تأکید کردهاست که خرید این ملک از محل ارث پدری همسرش بوده و به نام فرزندانش سند خورده بودهاست[۲۰] و هیچ ارتباطی با شخص او نداشتهاست.
در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۷ وی با طرح مجدد این موضوع در صفحه اینستاگرام خود، حسینعلی نیری، معاون دیوان عالی کشور و از عوامل اصلی اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ را متهم کردهاست که خانهاش را به نفع خود مصادره و آن را تصاحب کرده و حال با «جعل سند» آن را برای فروش در بازار مسکن گذاشتهاست.[۲۱]
ترانه خانه (خانهام) از آلبوم آخرین سوار شماعیزاده در سال ۱۳۷۵ در مورد این ملک و تصاحب آن سروده و ساخته شدهاست.
موسیقی پاپ ایرانی، موسیقی پاپی است که خاستگاه آن، ایران میباشد.
موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.[۱]
بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود.[۲] پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با رویکارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته میشد، و بهکارگیری سازها و شیوههای موسیقی غربی، دگرگون شد.[۲][۳] ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت،[۲] و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.[۳]
احمد عاشورپور، شهرام شبپره، شهبال شبپره، ابی، ویگن، حسن شماعیزاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده، برخی از چهرههای کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشمآذر، ناصر چشمآذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند.[۴] همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانهسرایان نسل نوی این دوران بودند.
هم اکنون نیز شهرام شبپره را بعد از ویگن به عنوان مرد اول موسیقی پاپ ایران میشناسند، همچنین برادر او نیز (شهبال شبپره) به عنوان پدر پاپ ایران (پاپ فادر) مشهور است.
حسن شماعی زاده
ویگن، «سلطان» پاپ و جاز ایران شناخته میشد.
گروه پرویز مقصدی؛ دههٔ ۶۰ میلادی. از چپ به راست: اونیک، داریوش، پرویز، کیوان، ماسیس، و نلی.
هایده و انوشیروان روحانی در تلویزیون ملی ایران، در سال ۱۹۷۵ میلادی.
گوگوش بر روی کاور یک ترانه.
فرهاد در دههٔ ۷۰ میلادی.
فریدون فرخزاد بر روی کاور یک مجله.
شهرام شبپره مرد اول موسیقی پاپ ایران
گروه بلک کتس نخستین گروه پاپ ایران به رهبری شهبال شبپره. شهرام شبپره و ابی نیز در این عکس هستند.
حبیب در دههٔ ۷۰ میلادی.
سیاوش قمیشی و شهرام شب پره دهه ۶۰ میلادی
حسن شماعی زاده در دههٔ ۷۰ میلادی
حمیرا در دههٔ ۷۰ میلادی
پس از انقلاب ۱۳۵۷، از بسیاری از زمینههای هنری جلوگیری شد، و بسیاری از هنرمندان ناچار شدند به رها کردن پیشهٔ خود یا دنبال کردن آن در بیرون از کشور. تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، هارمونیهای بهکاررفته در موسیقی پاپ ایران، بر پایهٔ ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی بودند. با کنار رفتن بسیاری از آهنگسازان، موسیقی پاپ ایرانی دچار یک دگرگونی شد.
موسیقی پاپ در ایران، در دههٔ نخست جمهوری اسلامی، سراسر ناپدید شد، ولی پس از جنگ هشتساله با عراق، با رویکردی جداسر از موسیقی ایرانی برونمرزی، دوباره پدیدار شد.[۵] علیرضا افتخاری که از سبک آواز خوانی سنتی به سبک پاپ روی آورد و دیگر نفرات مانند بیژن خاوری، پرویز طاهری، حسن همایونفال، حمید غلامعلی، عباس بهادری، مهدی سپهر، و مهرداد کاظمی، از چهرههایی بودند که در «دوران سازندگی» رویکار آمدند.
موسیقی پاپ، در «دورهٔ اصلاحات»، با گشایش در سیاستهای فرهنگی و هنری، پا به دورهای دیگر گذاشت. در دههٔ نود میلادی، برای پیشی گرفتن از موسیقی ایرانی برونمرزی، سرپرستان زمینهٔ موسیقی برآن شدند که کارهایی همسو با چارچوب قانونی خود تولید کنند.[۵] محمدعلی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انجمنی را برای بررسی بازگشت و پیشرفت موسیقی پاپ برپا کردند.[۶] محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، سعید شهروز، شادمهر عقیلی، و گروه آریان، از نخستین کسانی بودند که پروانهٔ کار پیدا کردند. حسین زمان، علیرضا عصار، قاسم افشار،امیر کریمی، مانی رهنما، و ناصر عبداللهی، از دیگر خوانندگان پاپ این دوره بودند. برخی از کارهای آنان، در تلویزیون نیز پخش شد. این کارها، گرچه هواداران و دنبالکنندگان گستردهای داشتند، ولی از دید برخی از منتقدان، هم در زمینهٔ تکنیک و هم درونمایه، ناخوشآیند بودند. فریدون شهبازیان نیز کنارهگیری کرد و به منتقدان موسیقی پاپ رایج در ایران پیوست.[۷][۸]
در سال ۱۳۷۷، برای نخستین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷، جشنوارهٔ موسیقی پاپ برگزار شد.[۵] پس از آن، خوانندگان پاپ جوانتر، این جریان را پیش بردند. به دنبال گسترش فناوریهای نوین و دسترسی همگانی به اینترنت، گروههای زیرزمینی موسیقی پاپ نیز آغاز به کار کردند.
پس از دههٔ ۷۰، چهرههایی چون رضا صادقی، محسن یگانه، احسان خواجه امیری، بابک جهانبخش، امین رستمی، بنیامین بهادری، بهنام صفوی، سیامک عباسی،
علی لهراسبی، محسن چاوشی، حمید حامی، فرزاد فرزین، حمید عسکری، مهدی یراحی، گروه سون، سیروان خسروی، علی عبدالمالکی، مجید خراطها، علی لهراسبی، فریدون آسرایی، مازیار فلاحی، حامد هاکان، محمد علیزاده و… رویکار آمدند.
مرتضی پاشایی، امیرعباس گلاب، رستاک حلاج، علیرضا طلیسچی، مهدی احمدوند، زانیار خسروی، امید حاجیلی، محسن ابراهیمزاده، بهنام بانی، گروه پازل، افشین آذری، حامد همایون، حمید هیراد، ساسی، سامان جلیلی، سینا شعبانخانی، شهرام شکوهی، رضا بهرام، گروه ماکان، گروه هوروش ،شهاب مظفری و آرش و مسیح عدل پرور و گروه راشن نیز پس از دههٔ ۸۰ رویکار آمدند.
Hassan Shamaizadeh (Persian: حسن شماعیزاده, also Romanized as Hasan Shamā’izādeh; born November 22, 1942 in Isfahan) is an Iranian pop singer, songwriter[1] and saxophonist. Over the past three decades, he composed songs for artists like Googoosh, Dariush, Moein, Ebi, Aref, Homeyra, Farhad and others.
At the age of 13, Shamaizadeh already played in a theater orchestra Esfehan. He then played in the Radio programs and Television in Tehran. He is noted for playing Persian music with quarter tones on the saxophone, which is a rare skill.
He continued to break record with artists like “Aghaaghi” from 1976. He was selected as the most popular male artist in 1976 by readers of the magazine Zan-e Rooz.
دیسک ۱:
دیسک ۲:
موسیقی پاپ ایرانی، موسیقی پاپی است که خاستگاه آن، ایران میباشد.
موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.[۱]
بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود.[۲] پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با رویکارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته میشد، و بهکارگیری سازها و شیوههای موسیقی غربی، دگرگون شد.[۲][۳] ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت،[۲] و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.[۳]
احمد عاشورپور، شهرام شبپره، شهبال شبپره، ابی، ویگن، حسن شماعیزاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده، برخی از چهرههای کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشمآذر، ناصر چشمآذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند.[۴] همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانهسرایان نسل نوی این دوران بودند.
هم اکنون نیز شهرام شبپره را بعد از ویگن به عنوان مرد اول موسیقی پاپ ایران میشناسند، همچنین برادر او نیز (شهبال شبپره) به عنوان پدر پاپ ایران (پاپ فادر) مشهور است.
حسن شماعی زاده
ویگن، «سلطان» پاپ و جاز ایران شناخته میشد.
گروه پرویز مقصدی؛ دههٔ ۶۰ میلادی. از چپ به راست: اونیک، داریوش، پرویز، کیوان، ماسیس، و نلی.
هایده و انوشیروان روحانی در تلویزیون ملی ایران، در سال ۱۹۷۵ میلادی.
گوگوش بر روی کاور یک ترانه.
فرهاد در دههٔ ۷۰ میلادی.
فریدون فرخزاد بر روی کاور یک مجله.
شهرام شبپره مرد اول موسیقی پاپ ایران
گروه بلک کتس نخستین گروه پاپ ایران به رهبری شهبال شبپره. شهرام شبپره و ابی نیز در این عکس هستند.
حبیب در دههٔ ۷۰ میلادی.
سیاوش قمیشی و شهرام شب پره دهه ۶۰ میلادی
حسن شماعی زاده در دههٔ ۷۰ میلادی
حمیرا در دههٔ ۷۰ میلادی
پس از انقلاب ۱۳۵۷، از بسیاری از زمینههای هنری جلوگیری شد، و بسیاری از هنرمندان ناچار شدند به رها کردن پیشهٔ خود یا دنبال کردن آن در بیرون از کشور. تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، هارمونیهای بهکاررفته در موسیقی پاپ ایران، بر پایهٔ ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی بودند. با کنار رفتن بسیاری از آهنگسازان، موسیقی پاپ ایرانی دچار یک دگرگونی شد.
موسیقی پاپ در ایران، در دههٔ نخست جمهوری اسلامی، سراسر ناپدید شد، ولی پس از جنگ هشتساله با عراق، با رویکردی جداسر از موسیقی ایرانی برونمرزی، دوباره پدیدار شد.[۵] علیرضا افتخاری که از سبک آواز خوانی سنتی به سبک پاپ روی آورد و دیگر نفرات مانند بیژن خاوری، پرویز طاهری، حسن همایونفال، حمید غلامعلی، عباس بهادری، مهدی سپهر، و مهرداد کاظمی، از چهرههایی بودند که در «دوران سازندگی» رویکار آمدند.
موسیقی پاپ، در «دورهٔ اصلاحات»، با گشایش در سیاستهای فرهنگی و هنری، پا به دورهای دیگر گذاشت. در دههٔ نود میلادی، برای پیشی گرفتن از موسیقی ایرانی برونمرزی، سرپرستان زمینهٔ موسیقی برآن شدند که کارهایی همسو با چارچوب قانونی خود تولید کنند.[۵] محمدعلی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انجمنی را برای بررسی بازگشت و پیشرفت موسیقی پاپ برپا کردند.[۶] محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، سعید شهروز، شادمهر عقیلی، و گروه آریان، از نخستین کسانی بودند که پروانهٔ کار پیدا کردند. حسین زمان، علیرضا عصار، قاسم افشار،امیر کریمی، مانی رهنما، و ناصر عبداللهی، از دیگر خوانندگان پاپ این دوره بودند. برخی از کارهای آنان، در تلویزیون نیز پخش شد. این کارها، گرچه هواداران و دنبالکنندگان گستردهای داشتند، ولی از دید برخی از منتقدان، هم در زمینهٔ تکنیک و هم درونمایه، ناخوشآیند بودند. فریدون شهبازیان نیز کنارهگیری کرد و به منتقدان موسیقی پاپ رایج در ایران پیوست.[۷][۸]
در سال ۱۳۷۷، برای نخستین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷، جشنوارهٔ موسیقی پاپ برگزار شد.[۵] پس از آن، خوانندگان پاپ جوانتر، این جریان را پیش بردند. به دنبال گسترش فناوریهای نوین و دسترسی همگانی به اینترنت، گروههای زیرزمینی موسیقی پاپ نیز آغاز به کار کردند.
پس از دههٔ ۷۰، چهرههایی چون رضا صادقی، محسن یگانه، احسان خواجه امیری، بابک جهانبخش، امین رستمی، بنیامین بهادری، بهنام صفوی، سیامک عباسی،
علی لهراسبی، محسن چاوشی، حمید حامی، فرزاد فرزین، حمید عسکری، مهدی یراحی، گروه سون، سیروان خسروی، علی عبدالمالکی، مجید خراطها، علی لهراسبی، فریدون آسرایی، مازیار فلاحی، حامد هاکان، محمد علیزاده و… رویکار آمدند.
مرتضی پاشایی، امیرعباس گلاب، رستاک حلاج، علیرضا طلیسچی، مهدی احمدوند، زانیار خسروی، امید حاجیلی، محسن ابراهیمزاده، بهنام بانی، گروه پازل، افشین آذری، حامد همایون، حمید هیراد، ساسی، سامان جلیلی، سینا شعبانخانی، شهرام شکوهی، رضا بهرام، گروه ماکان، گروه هوروش ،شهاب مظفری و آرش و مسیح عدل پرور و گروه راشن نیز پس از دههٔ ۸۰ رویکار آمدند.
دانلود گلچین آهنگ های جدید حسن شماعی زاده (۹۸ – ۲۰۱۹)
تمام آهنگهای شماعی زاده از قدیمی تا جدید سال ۱۳۹۸ و ۲۰۱۹ با بهترین کیفیت و پخش آنلاین همراه متن ترانه
Download Best Music By Hassan Shamaizadeh
حسن شماعی زاده
ساعت هفت شبه دلم پر از تاب و تبه دارم عاشق میشم قشنگ ترین شب امشبه توی این ثانیه ها دلواپسی کار منه توی این دقیقه ها لحظه دیدار منه
نرو حالا خیلی زوده تا شب یه عمری مونده نرو نرو دیگه چشمات عقل از سرم پرونده
نشد با چشم و ابرو دل بری دل و گر نه عاقبت دل می بری دل نشد با چشم و ابرو کار ما زار دل ما از محبت شد گرفتار
بیا چین چین دامن طلسم شب رو بشکن بذار پا توی جاده برس به خونه ی من بیا آشفته گیسو با اون دو چشم جادو من رو از دور صدا کن بیا شوری به پا کن
گلبرگ گلم گل توی باغچه بی تو نبینم گلی روی طاقچه ای ظالم بلا نظری به ما کن لبهات شیرینه اسمم و صدا کن دیگه دست خودم نیست دیگه دل تو دلم نیست
ای دختر همسایه دیوار به دیوار دستت و بده به دست من یک دو سه بشمار بپر اینور دیوار بپر اینور دیوار
غزلک شکستنت کار کیه به عزا نشستنت کار کیه عسلک نبینم افتادن تو بگو پرپر شدنت کار کیه نگو دیو قصه تو فنجون فالت افتاد آسمون لهجه فیروزه رو یاد تو نداد غزلک گریه نکن گریه به چشمات نمیاد
میدونم دروغ میگی وقتیه میگی که دوسم می داری دوسم میداری ولی راست یا دروغ بگو باز که دوسم می داری دوسم میداری
آخه به هر زبون میگم دوست دارم بازم به من میگی نمیشه باورم اگه تو از بری زبون زرگری
نمیگی دوستم داری اما نگاهات میگنم دست به دستم که میدی گرمی دستات میگنم باورم نمیشه تو قلب تو منم نمیفته اسم تو از دهنم
ای که به من صدای خوندن دادی ای که به من جرات موندن دادی تو با نفس های خوش مسیحا به من امید زنده بودن دادی تو آخرین اسمی که به یاد تو می مونم تو قدرت صدامی اگه هنوز می خونم بعد از تو می دونم آوازی نمی خونم
دستای تو جای امنه زیر بارون مثل طاقی اعتماد بازوانت از یه دنیا مونده باقی تو به شکل خلوت من پر جذبه پر رازی تو دو نقطه از یه خطی از ستاره به اقاقی از ستاره به اقاقی
من حتی این جا روز اول توی غربت توی صحبت تو کتابا تو کلاسا اولین چیزی که یاد گرفتم این یه جمله بود I Love You
تو نوشتن و سرورن اگه ناتوون نبودم تو رو از نو می نوشتم تو رو از نو می سرودم
ای یاد تو یاد شب غمناک بیابون بوی شب بارونی و نمناک بیابون ای همیشه نزدیک و همیشه دور از این دست ای خوب ترین و اولین و آخرین دست فریاد می زنم با لب بسته گونه ی خیس با مرگ منم خاطره ی تو مردنی نیست
خیلی وقته که دیگه دلت واسم تنگ نمی شه گل ابریشم من گل که دلش سنگ نمی شه خیلی وقته که یه پیغومی ندادی واسه من اخ چقدر قشنگه از عشق تو دیونه شدن تو می یای تموم می شه هر چی غمه روز دیدار تو روز عشقمه
حالا که من در به در شهر توام کو به کو قصه ی تنهایی من رو می دونی مو به مو محض خدا پشت سر من همه جا بد نگو بد نگو بد نگو بد نگو نگو نگو نگو
حسن شماعی زاده
آخرش فدات می شم اما نه حالاحالاها خاک پیش پات می شم اما نه حالا حالاها عاشق صدات می شم اما نه حالا حالاها
گل ناز پرپر من آخرین همسفر من جای لب های قشنگت مونده روی دفتر من ای که شعر تلخ اشکات قصه ی غربت من بود
صدام کن ای شمال خوب و سرسبز صدام کن ای هوای پاک دریا صدام کن تا بیام پای پیاده با آفتاب قشنگ صبح فردا
میگفتی تویی که با من همزبونی می گفتی به خدا قدرم و میدونی میگفتی واسه من میمونی همیشه قلب مهربونت بی وفا نمیشه
من عاشق گل های سرخ و خیسم طعم تو میده هر چی می نویسم کاش کی تو شعرهای من و می خوندی به جز تو من عاشق هیچ کی نیستم
بیرون که چشم به بی نمیشه فهمید از قشنگی ترک ترک ورمیدارن سوت دلای زنگی میترسم از ذوق بزنم تلق تلوق به شیشه حری بریزه دلاشون عاشق بشن همیشه چه وصلت قشنگیه پیوند برف و شیشه قوقولی قو قوقولی قو
دختر مردم پکرم کرده امسال از هر سال عاشق ترم کرده تو خودم موندم من و دوست داره یا نه تو گوشش خوندم یا بگو آره یا نه یا بگو آره یا نه
من اون ذرم که نور از تو می گیرم بی تو هیچم و بی تو می میرم نازنین من بیا که هستی ام رو تمام زندگیم رو می خوام به پات بریزم دوست دارم عزیزم دوست دارم عزیزم دوست دارم عزیزم
عاشقم دوست دارم شیشه بده اشک ببارم جز دل چاک چاک تو سینه هدیه واسه تو ندارم
میون یه دشت لخت زیر خورشید کویر مونده یک مرداب پیر توی دست خاک اسیر منم اون مرداب پیر از همه دنیا جدام داغ خورشید به تنم زنجیر زمین به پام
تمام عشق عالمو برای عشق ما دو تا بخاطر تو عاشقه همین دو روز هستیم مسافر شبونه ی همی شبای مستیم تو با منی که با من این زمونه با وقا شده
غریب آشنا دوستت دارم بیا به حرفام گوش بده بخون بازم برام من و تو با همیم نگو تنهام چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم بمونم منتظر تا برگردی خونم تو زندونم با تو من آزادم
خداحافظ برای تو چه اسان بود ولی قلب من از این واژه لرزان بود خداحافظ برای تو فقط رفتن برای من ولی این رفتن جان بود
آره دوستت دارم قد یه دنیا بیشتراز دیروز کمتر از فردا هر چی ما میریم بیشتر بیشتر من دوستت دارم بیشتر بیشتر
ما دو تا گل بوته ایم به لب یه جویبار یکیمون اونورجوی یکی مونده این کنار نفسم با نفست میشه با هم تو هوا
اگه ابر بارون بشه بارون بی امون بشه دل و سرپناه کن و دستتو بذار تو دستم تو چشام نگاه کن و دست و بذار تو دستم غم ورو سیاه کن و دستت و بذار تو دستم
عکس گل امیدم افتاده بود رو برکه قهرت پر پرش کرد حالا یک یک توی برکه ماهیا اشک می ریزند چک چک چک تو برکه
شاخه تنهایی من تو زمستون زیر بارون به هوایت می شکوفه که بذاریش توی گلدون از تو گلدونت عزیز معطر تنهایی می ریزم
یکی به دادم برسه واویلا یه دل داره هزار تا سودا دلبر من به جای دل تو سینش انگار خدا گذاشته سنگ خارا
یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره از خوشگلی تا نداره به کس کسونش نمیدم به راه دورش نمیدم به حرف زورش نمیدم به کسی میدم که کس باشه پیرهن تنش اطلس باشه
هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریه است تو قشنگی مثه بارون من دلم پر از گلایه است هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه
امشب شب رقص و ساز و آوازه مرغ دل من در اوج پروازه با بندری های ساحل کارون با هم نفسی که اهل اهوازه امشب دل من هوس رطب کرده عاشق شده از عشق تو تب کرده
مرد جنگی عاشق اسب و تفنگه بی بی جون اسبم و زین کن که فردا روز جنگه بی بی جون مرد جنگی عاشق اسب و تفنگه بی بی جون من اهل کردستانم کردم کرد ایرانم عشقو جونم ایرانه ایران دین و ایمونم
خواستگار ای اومدن همشون با هدیه ها همشون با هدیه ها دسته به دسته اومدن اون یکی شاه پسر از سز بازار اومده این یکی افسره و با صد تا سرباز اومده شما بگین شما بگین توی این خواستگارا کی میشه دوماد ایشالا
عروسی که میشه بساطمون جوره صدای طبل و رباب و تنبوره گروه کولی ها به رقص و آوازن بساط ما بساط شادی و شوره
دونه دونه دونه نازنین یک دونه چشمات وقتی می خندن دیوونتم دیوونه
ما که دعوا نداریم با کسی هم کار نداریم این دل عاشق من این دل کوچک من عاشق دلدارش و می خواد فقط و فقط یارش و می خواد
من برات یار میشم یار وفادار میشم دل و دل دار میشم غم داری غم خوار میشم با تو تب دار میشم با تو بیمار میشم با تو چشمام و می بندم با تو بیدار میشم
مروارید داره گردنت خودم دیدم میبندی چارقد گل دار به سرت خودم دیدم می بندی شونه به زلفون سیات خودم دیدم میبندی
شاه دوماد عروس اومد اسب سمند و سر بتاز بس که خوشگله عروس به آسمون میکنه ناز سرنا و دهل ببین با چه نشاط کرده ساز سر راه کنار برین دوماد می خواد نار بزنه سیب سرخ انار سرخ به دومن یار بزنه
برمی گردیم یه روز به خوزستان عاشق هستیم به خاک این استان اگه بیست سالم دور از وطن موندیم همه آهنگهای بندری خوندیم
نه به داد من رسیدی نه رسید صدای من خیلی وقته که صداها تو و هیاهو گم شدن من همونم که دیگه با بی صدایی هم صداست میرم و فرقی نداره ته این راه کجاست مث یه قطارِ خالی که پر از خاطره هاست دوره ی حرفای مفته بخونم که چی بشه
665
-42
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید:
هرگونه کپی برداری ممنوع بوده و تمامی حقوق برای رسانه مونتیگو محفوظ میباشد. © 1398
حسن شماعی زاده متولد ۱ اذر ۱۳۲۲ در اصفهان، آهنگساز، خواننده، ساکسوفون نواز و ترانه سرای موسیقی پاپ ایرانی است.
شماعی زاده در سال 1347 با همسرش نوشین ازدواج کرد و این ازدواج همچنان پابرجاست. حاصل ازدواج آنها دو فرزند بنام های افشین و عقیق می باشد که در حال حاضر در آمریکا زندگی می کنند. افشین پسرش دندانپزشک هست و دخترش کارشناس امور قیمت گزاری مسکن هست. او قشنگ ترین لحظه زندگیش را روز فارغ التحصیلی پسرش از دانشگاه می داند.
او برای اعضای خانواده اش آهنگ هایی هم ساخته است؛ ترانهٔ «پسرم» برای پسرش، ترانهٔ «یه دختر دارم شاه نداره» برای دخترش، و نیز ترانهٔ «همسرم» و «مدیون» برای همسرش. شماعی زاده همچنین ترانه های «رپ» و «دوست دارم» را با همراهی دخترش عقیق خوانده است.
در سال ۱۳۴۵ وارد راديو شد و همزمان در اركسترهاي جاز، پاپ و جوانان شروع به كار كرد و همزمان با چندين اركستر اسپانيایی همكاری نمود و در كلاب های شبانه تهران نيز به نوازندگی پرداخت.او این پشتکار و حرفه ای بودن در هنر موسیقی را تا امروز ادامه داده است .
حسن شماعی زاده در سال ۱۳۵۱ آهنگسازی را آغاز کرد . آنچه برای او در آهنگسازی از آغاز مهم بوده است، ساختن ملودی های زیبا و به یاد ماندنی است و یکسال بعد بنا به درخواست مردم به خوانندگی روی آورد.
حسن شماعی زاده
تخصص اصلی ام در نوازندگی سازهای بادی است سازهایی چون کلارینت، ساکسیفون و فلوت را می زنم ولیبی شک او به دلیل ساخت آثار بسیار فاخر، ماندگار و بسیار پر مخاطبش در پیش از سال ۱۳۵۷، یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ موسیقی پاپ ایران به شمار می رود که آهنگهای او بر جریان موسیقی پاپ چه در قبل از ۱۳۵۷ و چه پس از آن تاثیرگذار بوده است.
در آن زمان روزی 10 – 12 ساعت کار نوازندگی می کردم که در نهایت باعث مشکلاتی در ناحیه کمر و گردنم شد که مجبور شدم تنها به آهنگسازی و در نهایت خوانندگی بپردازم.
شماعی زاده پس از انقلاب 1357 به علت حمله عده ای به خانه اش به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا هم به آهنگسازی و خوانندگی ادامه داد.
ترانه سرا نیستم فقط بعضی از آنگهایم را شعرش را خودم سرودم می توان گفت که گاهی اوقات درد دلهایم را روی کاغذ می آورم و از این طریق آرام می شوم.
تفریح من فوتبال و کتاب خواندن است بیشتر کتاب های سیاسی و تاریخی مطالعه می کنم چون مسافرت زیاد می روم خودم را با کتاب خوانی مشغول می کنم و به حیوانات هم علاقه زیادی دارم.
پس از انقلاب و در سال ۱۳۷۲ خانه شماعی زاده در تهران منطقه جماران با حکم حسینعلی نیری قاضی شرع دادگاه انقلاب اسلامی تهران مصادره شد. شماعی زاده بارها در مصاحبه هایش تأکید کرده است که خرید این ملک از محل ارث پدری همسرش بوده و به نام فرزندانش سند خورده بوده است و هیچ ارتباطی با شخص او نداشته است. ترانه خانه (خانه ام) از آلبوم آخرین سوار شماعی زاده در سال ۱۳۷۵ در مورد این ملک و تصاحب آن سروده و ساخته شده است.
شماعی زاده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت سیاسی چندانی نداشت، اما بعد از انقلاب با ساختن آهنگ هایی نظیر «شهر خالی» مخالفت خود را با جمهوری اسلامی نشان داد. او معتقد است: ایران احتیاج به انقلاب نداشت. ایران احتیاج به رفرم داشت. ساخت آهنگ «شهبانو» با صدای ستار که در رسای فرح پهلوی است، شائبه سلطنت طلب بودن او را مطرح نمود، هرچند او در مصاحبه با برنامه پارازیت صدای آمریکا این مسئله را تکذیب کرده و خود را یک «آزادی خواه» معرفی کرد که با هر نوع ایدئولوژی مخالف است. شماعی زاده به دنبال رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸ آهنگ «مردم» را به همراه ستار و شیفته در حمایت از معترضان حکومت ایران اجرا کرد. او در مصاحبه دیگری با صدای آمریکا دو درخواست از حاکمان جمهوری اسلامی مطرح کرد که تقاضای اول آزاد کردن تمام زندانیان سیاسی و رعایت حقوق بشر، و تقاضای دوم گوش دادن به صدای مخالفین است.0