داریوش اقبالی

داریوش اقبالی
داریوش اقبالی


داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران) معروف به داریوش، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است، که در زمینه موسیقی راک و پاپ ایرانی فعالیت می‌کند. جنس صدای وی باس است. داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است.[۱]

دوران کودکی او در کرج و میانه گذشت. پدرش محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. اولین بار در سن ۹ سالگی، در جشنی در مدرسه‌اش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان‌هایی هم‌چون فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهران‌پارس گذراند و در مراسم و همایش‌ها، به اجرای برنامه‌های هنری می‌پرداخت.

وی در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاط‌باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی داریوش به موسیقی حرفه‌ای شد. در همین سال، او در سن ۱۹ سالگی با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی درویش مصطفی جاویدان، به شهرت رسید. نخستین موزیک مستقل او به‌نام نبسته پیمان با ترانه‌ای از علی گزرسز (رها) و ملودی خودش است.

داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ‌های سیاسی مانند جنگل، بن‌بست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، مدتی زندانی شد. وی در نظرسنجی مجله جوانان در سال ۱۳۵۶ به عنوان محبوب‌ترین خواننده ایران برگزیده می‌شود.[۲] داریوش همکاری با شماری از چهره‌های سرشناس موسیقی پاپ ایران مانند منوچهر چشم آذر، بابک افشار، آندرانیک آساطوریان و صادق نوجوکی را نیز در کارنامه خود دارد. ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، احمد شاملو و اردلان سرفراز نیز از جمله مشهورترین ترانه‌سرایانی هستند که در این دوره با داریوش همکاری داشته‌اند.
داریوش اقبالی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، داریوش که پیش از آن برای معالجۀ صورت خود (آسیب‌دیده در سوءقصد اسیدپاشی) به لندن سفر کرده بود، دیگر به ایران بازنگشت. وی مانند اغلب خوانندگان پاپ ایرانی، پس از انقلاب ۱۳۵۷ فعالیت خود را در خارج از کشور آغاز نمود. داریوش در وبلاگ شخصی خود، دلیل خروج از ایران را چنین بیان کرده:

پس از انقلاب ۱۳۵۷ و به دنبال کشتار، خون‌ریزی و خفقان حاکم بر سرزمینم، مجبور به ترک وطن شدم. از آن زمان تا حال، در سفری بی‌انتها، می‌کوشم در کنار هموطنانم سرود ایرانی آزاد را هم‌صدا شوم.

او در طول سال‌هایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناه‌جویان ایرانی حمایت کرده‌است و در تظاهرات حمایت از این افراد فعال بوده‌است.[۳] وی همچنین با تشکیل بنیادهایی چون آینه، به حمایت از مبتلایان به اعتیاد برخاسته‌است.[۴]

استفاده از ترانه‌ها و اشعار افرادی نظیر اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، سیمین بهبهانی، مینا جلالی، هما میر افشار، زویا زاکاریان و بزرگانی چون مولانا و حافظ شیرازی، پرداختن به موسیقی اجتماعی، خواندن ترانه‌هایی که بار اعتراضی نسبت به وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران، از جمله فقر، آزادی و اعتیاد را دارد و نیز برخورداری از صدایی خاص، او را به یکی از پرطرفدارترین و محبوبترین خوانندگان ایرانی تبدیل نموده‌است. یکی از کارهای بزرگ و شاخصی که او در طی مدت همکاری با عبدی یمینی به انجام رساند، بازسازی مجدد برخی از آهنگ‌های دههٔ ۱۳۵۰ بود که با صدای داریوش خوانده شده بود. موسیقی وی در نزد عموم مردم و فعالان اجتماعی در ایران و کشورهای اروپایی و عربی، دارای محبوبیت بیشماری است.

داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ‌های سیاسی مانند جنگل، بن‌بست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، چندین بار دستگیر و زندانی شد. اولین بار او بنا به گفته ثابتی با دستور شاه دستگیر و پس از دستگیری به مدت ۶ ماه در انفرادی نگهداری و پس از ۹ ماه حبس آزاد می‌شود.[۵][۶]او مجموعاً به مدت ۲۶ ماه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی زندانی بود.[۷][۸][۹]

داریوش پس از سال‌ها اعتیاد، در سال ۲۰۰۰ (۷۹–۱۳۷۸) سرانجام تصمیم به ترک اعتیاد گرفت. ترانهٔ معجزه خاموش اشاره‌ای به همین نقطهٔ عطف در زندگی اوست.[۱] اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN بود و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وبگاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانواده‌ها بود، راه‌اندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه را تأسیس نمود تا به یاری معتادان برود. گفته می‌شود از زمان تأسیس این بنیاد تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده‌اند.[۱۰] بعد از رادیو او تصمیم به گسترش کار خود می‌گیرد و برنامه آینه را در تلویزیون‌های ۲۴ ساعته ادامه می‌دهد، او همچنین در همایش‌ها و کنفرانس‌های متعدد ترک اعتیاد، شرکت کرده‌است.

بنیاد آینه، با هدف یاری‌رسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بوده‌اند، فعالیت می‌کند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تأسیس شد. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخش‌های مختلف تقسیم شده‌است. در این پایگاه برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی نیز تهیه و پخش می‌شود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانواده‌های آن‌ها برگزار می‌کند.[۱۱]

داریوش عضو سازمان عفو بین‌الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه‌جویان ایرانی، گروه‌های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال‌های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.[۱۲]

داریوش با سبک صدایی خاص و استفاده از مضامینی همچون آزادی، صلح و عشق طرفداران خاص خود را داشته‌است و دارد. شعرهای ترانه‌هایش از شاعرانی مانند مولوی، حافظ، احمد شاملو، نادر نادرپور، حسین منزوی و سیمین بهبهانی و ترانه‌سرایانی همچون اردلان سرفراز، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی است. وی با آهنگسازان بنامی چون احمد پژمان، فرید زلاند، بابک بیات، اسفندیار منفردزاده، واروژان، حسن شماعی زاده و بابک افشار همکاری داشته‌است. داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود. این موضوع سبب شد تا ترانه‌های او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند. داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانه‌ای به نام قیصر خواند، که آن را به بهروز وثوقی تقدیم کرد. وی به دلیل خواندن قطعه‌هایی زیاد در مورد اجتماع و آزادی و عشق پاک، به خوانندۀ جریان‌ساز مشهور است.

براساس نظر سنجی که با عنوان فهرست ۱۰۰ ترانه برتر ماندگار تاریخ موسیقی ایران توسط شبکه من و تو صورت گرفت، ترانه دستای تو از داریوش در صدر ماندگارترین ترانه‌های ایرانی قرار گرفت. از جمله ماندگارترین آثار داریوش می‌توان به ترانه‌های دست‌های تو، شقایق، چشم من، دوباره می سازمت وطن، بچه‌ها، بوی گندم، به من نگو دوست دارم، خانه، یاور همیشه مؤمن، شام مهتاب، فریاد زیر آب، جشن دلتنگی، ای عشق، نون و پنیر و سبزی، سال سقوط سال فرار، دنیای این روزای من و سراب رد پای تو اشاره کرد.[نیازمند منبع]

داریوش کنسرت‌های بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان از جمله: ومبلی لندن، تالار کارنگی نیویورک، مرکز هنرهای نمایشی جان اف کندی واشینگتن دی‌سی، سالن «آنکست» وابسته به مجموعه گلوبن استکهلم، گریک تیتر لس آنجلس، اوبرهاوزن، دِ دولن روتردام، تئاتر سلطنتی دروری لین لندن، پاله دو کنگره مونترال، دانشگاه پانتئون-آسا پاریس، روی تامسون هال تورنتو، کویین الیزابت ونکوور، کاخ کولوسئوم سزار لاس وگاس، تئاتر نوکیا کالیفرنیا، مرکز تجارت جهانی دبی، پالادیوم لندن، یوهانس برامس هامبورگ، مالمو آرنا، اورنج کانتی و گیبسون آمفی تئاتر لس آنجلس به اجراء درآورده است.

داریوش در اوج شهرتش در دوران جوانی، در دو فیلم یاران (۱۳۵۳)، ساخته محمد دلجو و امیر مجاهد با اجرای ترانهٔ یاران با صدای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (۱۳۵۶) به همراه فرزانه تأییدی و شهره، به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد و در این فیلم، دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم، مورد اجرا قرار داد.

همچنین داریوش ترانهٔ زندونی را، که جزو ترانه‌های سیاسی او به‌شمار می‌آید، برای فیلم گذر اکبر و ترانۀ زهره را برای فیلم رهایی خواند.

داریوش اقبالی تا به حال سه بار ازدواج کرده‌است، اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شد و آن هم به زمان جوانی او و پیش از انقلاب ایران مربوط می‌شود، که دختر مورد علاقه‌اش در حادثه رانندگی از بین می‌رود و ترانۀ شقایق را در غم او می‌خواند.[نیازمند منبع] وی سال‌ها به همراه همسر دومش فیروزه و دخترش بیتا در ایالت کالیفرنیا آمریکا زندگی کرد. ژینوس همسر سوم وی از سال ۲۰۰۳ است. در حاشیه بازی داریوش و گوگوش در کنار هم، مجله جوانان و اطلاعات هفتگی در روز دوشنبه ۲۴ مرداد ماه، تیتر بزرگی بروی مجله چاپ کرده بودند که «ماجرای عشق و عاشقی گوگوش و داریوش» را بخوانید، این شروع رابطه این دو بود. داریوش و گوگوش به مدت یک سال با یکدیگر در رابطه عاشقانه بودند.

داریوش هم‌اکنون ساکن شهر لس‌آنجلس در ایالات متحده آمریکا است و دارای یک فرزند دختر و یک فرزند پسر به نام‌های بیتا و میلاد است.[۱] او در یکی از اجراهای خود توسط یکی از هوادارانش به نام مریم مورد حمله اسیدپاشی قرار گرفت. یکی از کارکنان کاباره خرم که داریوش در آن اجرای برنامه داشت گفت:

… در حدود ساعت ۱۱ بعدازظهر چهارشنبه بود، داریوش تازه بر روی سن آمد و دو ترانه اجرا کرده بود و سرگرم اجرای سومین ترانه خود به نام نفرین نامه شد. در این هنگام زنی که پشت یکی از میزهای روبروی سن نشسته بود، از جای خود بلند شد و با حرکت سریعی به روی سن آمد. داریوش به عادت همیشگی خود که در هنگام اجرای ترانه‌هایش چشمان خود را می‌بندد، با چشمان بسته سرگرم اجرای ترانه‌اش بود و به همین خاطر متوجه حمله این زن به طرف خود نشد. در یک لحظه ما متوجه شدیم که این زن لیوان بزرگی را با محتویاتش به طرف داریوش پرتاب کرد.

(اجرای اول)

(با صدای ایرج جنتی عطایی)

(فتانه اقبالی)

(فتانه اقبالی)

داریوش اقبالی

۱۳۵۱

۱۳۵۱

۱۳۵۱

۱۳۵۲

۱۳۵۲

۱۳۵۵

۱۳۵۵

۱۳۵۶

۱۳۵۶

۱۳۵۶

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

داریوش اقبالی

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۵

۱۹۷۵

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۹


۱۹۸۷

۱۹۸۹

۱۹۹۸

۱۹۹۸

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۲۰۰۳

۲۰۰۴

۲۰۰۵

۲۰۰۵

۲۰۰۶

۲۰۰۷

۲۰۰۸

۲۰۰۸

۲۰۰۹

۲۰۰۹

۲۰۰۹

۲۰۱۰

۲۰۱۰

۲۰۱۰

۲۰۱۰

۲۰۱۱

۲۰۱۱

۲۰۱۱

۲۰۱۱

۲۰۱۲

۲۰۱۳

۲۰۱۳

۲۰۱۴

۲۰۱۵

۲۰۱۵

۲۰۱۵

۲۰۱۶

۲۰۱۶

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

بوی خوب گندم ترانه‌ای‌ست از شهیار قنبری که با آهنگسازی و تنظیم واروژان و صدای داریوش اقبالی در سال ۱۳۵۱ اجرا شد. این ترانه در آلبوم بوی گندم داریوش منتشر شده‌است.

اجرای این ترانه در دهه پنجاه خورشیدی باعث شد تا خواننده، و شاعر ترانه به زندان بیفتند.

شهیار قنبری در مقدمه کتاب دریا در من گفته‌است که مأموران ساواک از وی خواستند تا در اِزای آزادی ترانه‌ای در ستایش از محمدرضا پهلوی بخواند، اما نپذیرفت. سپس ایرج جنتی‌عطایی دو ترانهٔ طلایه‌دار و رسول رستاخیز را سرود و با صدای داریوش ضبط و پخش شد. این دو ترانه در مدح شاه سابق است، به‌خصوص که رسول رستاخیز اشاره‌ای به نام حزب رستاخیز در خود نهفته دارد.

داریوش در یکی از خاطراتش می‌گوید: یک روز برای تمرین ترانه «بوی خوب گندم» به منزل واروژان رفته بودم و در حالی که پیانو می‌نواخت چشمم به قاب عکسی افتاد که بالای پیانو بود. عکس یه پسر بچه ای که با چشمان گریان به اطراف خود خیره شده بود نظرم را جلب کرد و به او گفتم: واروژ ببین این بچه هم از نواختن تو به گریه افتاده که او در پاسخ گفت: اتفاقاً این آهنگ از گریه‌های او ساخته شده و واقعاً موسیقی پاپ به او بدهکار است و به راستی جایش خالی است.

این ترانه توسط حمیدرضا حامی از خوانندگان داخل ایران در آلبومی به نام بوی گندم بازخوانی شد.

بِیس نام بازه‌ای از صدا در موسیقی و گونه‌ای از صدای بسیار بَم مردان در خوانندگی و اپرا است.[۱]

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Bass (voice type)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸.

دنیای این روزای من نام آلبومی است از داریوش اقبالی که در سال ۱۳۸۹ به‌طور رسمی منتشر شد.

آلبوم دنیای این روزای من، شامل ۸ ترانه می‌باشد که اشعار و موسیقی این آلبوم تماماً حاصل کار هنرمندان جوان داخل کشور است.

ترانه‌سرای تمام آهنگ‌های این آلبوم روزبه بمانی است. آهنگ سازی آن نیز به عهدهٔ علیرضا افکاری بوده‌است.[۱]

آهنگ‌های این آلبوم اکثراً از فضایی آرامش‌بخش بهره می‌برند. همچنین داریوش ترانهٔ قیصر را به بهروز وثوقی تقدیم کرده‌است.[۱]

هچنین روزبه بمانی ترانه سرا این آلبوم ترانه های((دنیای این روزای من-شکنجه گر-به نام من-اینجا چراغی روشنه))را در کتاب ترانه های عاشتقانه اش به نام((دنیای این روزای من))منتشر کرده است.

موسیقی پاپ ایرانی، موسیقی پاپی است که خاستگاه آن، ایران می‌باشد.

موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.[۱]

بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود.[۲] پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با روی‌کارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته می‌شد، و به‌کارگیری سازها و شیوه‌های موسیقی غربی، دگرگون شد.[۲][۳] ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت،[۲] و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.[۳]

احمد عاشورپور، شهرام شب‌پره، شهبال شب‌پره، ابی، ویگن، حسن شماعی‌زاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده‎، برخی از چهره‌های کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشم‌آذر، ناصر چشم‌آذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند.[۴] همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانه‌سرایان نسل نوی این دوران بودند.

هم اکنون نیز شهرام شب‌پره را بعد از ویگن به عنوان مرد اول موسیقی پاپ ایران میشناسند، همچنین برادر او نیز (شهبال شب‌پره) به عنوان پدر پاپ ایران (پاپ فادر) مشهور است.
داریوش اقبالی


ویگن، «سلطان» پاپ و جاز ایران شناخته می‌شد.

گروه پرویز مقصدی؛ دههٔ ۶۰ میلادی. از چپ به راست: اونیک، داریوش، پرویز، کیوان، ماسیس، و نلی.

هایده و انوشیروان روحانی در تلویزیون ملی ایران، در سال ۱۹۷۵ میلادی.

گوگوش بر روی کاور یک ترانه.

فرهاد در دههٔ ۷۰ میلادی.

فریدون فرخزاد بر روی کاور یک مجله.

شهرام شب‌پره مرد اول موسیقی پاپ ایران

گروه بلک کتس نخستین گروه پاپ ایران به رهبری شهبال شب‌پره. شهرام شب‌پره و ابی نیز در این عکس هستند.

حبیب در دههٔ ۷۰ میلادی.

سیاوش قمیشی و شهرام شب پره دهه ۶۰ میلادی

حسن شماعی زاده در دههٔ ۷۰ میلادی

حمیرا در دههٔ ۷۰ میلادی

پس از انقلاب ۱۳۵۷، از بسیاری از زمینه‌های هنری جلوگیری شد، و بسیاری از هنرمندان ناچار شدند به رها کردن پیشهٔ خود یا دنبال کردن آن در بیرون از کشور. تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، هارمونی‌های به‌کاررفته در موسیقی پاپ ایران، بر پایهٔ ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی بودند. با کنار رفتن بسیاری از آهنگسازان، موسیقی پاپ ایرانی دچار یک دگرگونی شد.

موسیقی پاپ در ایران، در دههٔ نخست جمهوری اسلامی، سراسر ناپدید شد، ولی پس از جنگ هشت‌ساله با عراق، با رویکردی جداسر از موسیقی ایرانی برون‌مرزی، دوباره پدیدار شد.[۵] علیرضا افتخاری که از سبک آواز خوانی سنتی به سبک پاپ روی آورد و دیگر نفرات مانند بیژن خاوری، پرویز طاهری، حسن همایونفال، حمید غلامعلی، عباس بهادری، مهدی سپهر، و مهرداد کاظمی، از چهره‌هایی بودند که در «دوران سازندگی» روی‌کار آمدند.

موسیقی پاپ، در «دورهٔ اصلاحات»، با گشایش در سیاست‌های فرهنگی و هنری، پا به دوره‌ای دیگر گذاشت. در دههٔ نود میلادی، برای پیشی گرفتن از موسیقی ایرانی برون‌مرزی، سرپرستان زمینهٔ موسیقی برآن شدند که کارهایی همسو با چارچوب قانونی خود تولید کنند.[۵] محمدعلی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انجمنی را برای بررسی بازگشت و پیشرفت موسیقی پاپ برپا کردند.[۶] محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، سعید شهروز، شادمهر عقیلی، و گروه آریان، از نخستین کسانی بودند که پروانهٔ کار پیدا کردند. حسین زمان، علیرضا عصار، قاسم افشار،امیر کریمی، مانی رهنما، و ناصر عبداللهی، از دیگر خوانندگان پاپ این دوره بودند. برخی از کارهای آنان، در تلویزیون نیز پخش شد. این کارها، گرچه هواداران و دنبال‌کنندگان گسترده‌ای داشتند، ولی از دید برخی از منتقدان، هم در زمینهٔ تکنیک و هم درونمایه، ناخوش‌آیند بودند. فریدون شهبازیان نیز کناره‌گیری کرد و به منتقدان موسیقی پاپ رایج در ایران پیوست.[۷][۸]

در سال ۱۳۷۷، برای نخستین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷، جشنوارهٔ موسیقی پاپ برگزار شد.[۵] پس از آن، خوانندگان پاپ جوان‌تر، این جریان را پیش بردند. به دنبال گسترش فناوری‌های نوین و دسترسی همگانی به اینترنت، گروه‌های زیرزمینی موسیقی پاپ نیز آغاز به کار کردند.

پس از دههٔ ۷۰، چهره‌هایی چون رضا صادقی، محسن یگانه، احسان خواجه امیری، بابک جهانبخش، امین رستمی، بنیامین بهادری، بهنام صفوی، سیامک عباسی،

علی لهراسبی، محسن چاوشی، حمید حامی، فرزاد فرزین، حمید عسکری، مهدی یراحی، گروه سون، سیروان خسروی، علی عبدالمالکی، مجید خراطها، علی لهراسبی، فریدون آسرایی، مازیار فلاحی، حامد هاکان، محمد علیزاده و… روی‌کار آمدند.

مرتضی پاشایی، امیرعباس گلاب، رستاک حلاج، علیرضا طلیسچی، مهدی احمدوند، زانیار خسروی، امید حاجیلی، محسن ابراهیم‌زاده، بهنام بانی، گروه پازل، افشین آذری، حامد همایون، حمید هیراد، ساسی، سامان جلیلی، سینا شعبانخانی، شهرام شکوهی، رضا بهرام، گروه ماکان، گروه هوروش ،شهاب مظفری و آرش و مسیح عدل پرور و گروه راشن نیز پس از دههٔ ۸۰ روی‌کار آمدند.

ارکستر[۱] یا سازگان[۲] به مجموعه‌ای از نوازندگان و سازهایی که باهم به اجرای قطعات موسیقی می‌پردازند، اطلاق می‌شود.

هر ارکستر به‌طور معمول براساس قرارگرفتن نوع و تعداد سازها در آن نامگذاری می‌شود. برای نمونه، ارکستر سمفونی، که به‌عنوان بزرگترین نوع ارکستر شناخته می‌شود، بدان معناست که در آن از تمام گروه‌های سازی استفاده شده و تقریباً تمامی سازهای موسیقی کلاسیک غربی در آن وجود دارد.
ارکسترهای کوچک‌تر، که بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک در آن قرار دارد، با نام‌های دیگر از جمله ارکستر مجلسی نامیده می‌شوند.
ارکستر مجلسی به ارکستری گفته می‌شود که در آن از سازهای زهیِ آرشه‌ای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبه‌ای و سازهای کلیدی همچون پیانو می‌تواند استفاده شود.

در برخی از موارد، بعضی از عنوان‌ها برای ارکسترها استفاده می‌شود، که این نام‌ها اشاره‌ای به نوع سازهای به‌کاررفته یا نقش سازها در این ارکسترها ندارد و این نامگذاری‌ها تنها برای تشخیص‌دادن ارکسترهای مختلف در یک منطقه یا شهر استفاده می‌شود.
برای نمونه، ارکستر فیلارمونیک معمولاً از سوی انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر (انجمن فیلارمونیک) پشتیبانی مالی می‌شود و در این ارکسترها معمولاً از نوازندگان خبره و چیره‌دست هر شهر استفاده می‌گردد. البته ساختار ارکستر فیلارمونیک، ازنظر سازی، به‌صورت ارکستر سمفونیک یا ارکستر بزرگ است، مانند ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن.
در ارکسترها رهبر ارکستر مهم‌ترین نقش و در واقع قلب ارکستر به‌شمار می‌رود.

پیشینیانِ ارکسترهای امروزی، حوالی سال‌های ۱۶۰۰ پدیدار شدند. برجسته‌ترین و بارزترین مثال ارکسترهای پیشین، ارکستر موردنیاز برای اجرای اپرای ارفئو از ساخته‌های کلودیو مونته‌وردی است. در اواخر قرن هفدهم، آهنگساز فرانسوی، ژان-باپتیست لولی، برای بارگاه سلطنتی یک ارکستر ترتیب داد که تقریباً اکثر آن از سازهای زهی بود، ولی شامل سازهای بادی چوبی، نظیر ابوا و فاگوت و حتی فلوت نیز می‌شد.
در قرن هجدهم، یوهان استامیتز و دیگر آهنگسازان در آنچه که به عنوان مکتب مانهایم شناخته شده‌است، آهنگسازی‌های اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن را پایه‌گذاری کردند. هر آهنگ از چهار قطعه برای ترکیب سازهای شامل قسمت بادی‌های چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)، بادی‌های برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)، کوبه‌ای‌ها (۲ تیمپانی) و قسمت زهی (ویولن‌های اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس) تشکیل می‌شد. کلارینت در این دوره در ارکستر پذیرفته گردید. در حالی که سازهای اصلی دوره‌های قبل مانند هارپسیکورد، لوت و لوت باس به‌تدریج به فراموشی سپرده شدند.

قرن نوزدهم دوره‌ای پربار برای ارکستر بود. بادی‌های چوبی از دو عدد به سه یا چهار عدد برای هر ساز افزایش یافتند و بادی‌های برنجی به وسیله ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و افزوده شدن ترومبون تقویت و تکمیل شدند. آهنگسازانی نظیر هکتور برلیوز، ریشارد واگنر و نیکولای ریمسکی کورساکف و در قرن بیستم ریشارد اشتراوس، گوستاو مالر و ایگور استراوینسکی وجود و خلق ارکسترهایی در ابعاد بی‌سابقه و وسیع از لحاظ صدایی را امری بدیهی و لازم شمرده بودند.
نمونه‌های بزرگ ارکسترهای اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم ارکسترهایی با نزدیک به صد نوازنده را ثبت کرده و نیز ممکن بود شامل طیف گسترده‌ای از سازها و وسایل مورد نیاز مربوط به یک آهنگ خاص باشند.
هرچند از حدود سال‌های ۱۹۲۰ آهنگسازان رو به سوی چینش ارکسترهای کوچک کردند که گاه شامل سازهای سازهای قدیمی مکمل هم می‌شدند.[۳]
داریوش اقبالی

در یک ارکستر، بنا به نیاز، سازبندی می‌تواند متفاوت باشد. این چینش تابعی از پارتیتور نوشته‌شده به‌وسیلهٔ آهنگساز و همچنین تغییراتی است که در اثر تنظیم مجدد اتفاق می‌افتد.
این سازبندی به دسته‌های زیر تقسیم می‌شود:

این یک دسته‌بندی کلی بر اساس نوع ساز در ترکیب ارکستر است. همان‌طور که در تصویر مشاهده می‌شود، در سمت چپ رهبر ارکستر، گروه ویولن‌های اول و در کنار آن ویولن‌های دوم قرار دارند. در کنار ویولن‌ها، ویولاها و در کنار ویولاها، و یولنسل‌ها قرار دارند.

قسمت جلوی ارکستر اغلب شامل سازهای زهی‌ست. اما گاه در سمت چپ رهبر و جلوی ویولن‌های گروه اول، سازهای تکنواز کنسرتوها نیز جای می‌گیرند که بسته به کنسرتوی مورد نظر هر سازی می‌تواند باشد.
ردیف بعد متعلق به گروه بادی‌هاست و در کنار آنها کنترباس‌ها قرار می‌گیرند.
سازهای کوبه‌ای اغلب در ردیف انتهایی قرار خواهند گرفت.

این سازمان‌دهی و نظم، گونه‌ای استاندارد را فراهم می‌کند تا از طریق آن رهبر ارکستر به وسیله اشارات قراردادی خود هر گروه سازی را از زمان نواختن خویش آگاه کند.

تقسیم‌بندی دیگرِ ارکستر مربوط به دوره‌های زمانی موسیقی کلاسیک است:

رده:تئاتر

موسیقی راک گونه‌ای موسیقی عامه‌پسند است که در دهه ۵۰ میلادی تحت عنوان راک اند رول شکل گرفت و در دهه ۶۰ و بعدتر به طیف گسترده‌ای از سبک‌های موسیقی، به ویژه در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا گسترش یافت.[۱][۲][۳] موسیقی راک ریشه در راک اند رول دهه ۴۰ و ۵۰ دارد که خودش شدیداً متأثر از ریتم و بلوز و سبک کانتری است. موسیقی راک تحت تأثیر ژانرهایی نظیر فولک و بلوز است و تأثیراتی از موسیقی جاز و کلاسیک را نیز در خود گنجانیده‌است.

راک اند رول و راکابیلی نفوذ عمده‌ای در موسیقی راک داشتند. نام راک کوتاه شده عبارت راک اند رول است و از فعل to rock در زبان انگلیسی به معنای جنباندن و تکان خوردن می‌آید و در سال ۱۹۶۰ که موسیقی راک انگلیسی توسعه یافت، واژه «موسیقی راک» عمومی و مردمی‌تر شد. از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی نام راک اند رول صرفاً به موسیقی دهه ۵۰ و ۶۰ اطلاق شده ولی نام راک همچنان به‌عنوان نام فراگیر این‌گونه (که شامل راک اند رول هم می‌شود) به‌کار می‌رود. موسیقی راک با توسعه و گسترش سبک خود و تداخل با موسیقی انگلیسی و نفوذ آن، و علی‌رغم محدودیت‌ها و شرایط اجتماعی، یک پدیده فرهنگی بین‌المللی شد. موسیقی راک، شامل انواعی از سبک‌های مختلف و متنوع است که از مقبولیت عمومی گسترده‌ای برخوردار هستند.

در دهه شصت میلادی که از آن به عنوان عصر طلایی[۱] یا دوره کلاسیک راک[۲] یاد می‌شود، شماری از سبک‌های زیرمجموعه موسیقی راک پدید آمدند نظیر بلوز راک، فولک راک، کانتری راک، جز- راک فیوژن که بسیاری از آن‌ها سهم بسزایی در گسترش سایکدیلیک راک داشتند که متأثر از جلوه‌های ضد فرهنگی بود. سبک‌های جدیدی که از این جلوه‌ها زاده شدند شامل پراگرسیو راک بود که عناصر هنری را گسترش می‌داد؛ گلم راک که سبک‌های بصری و نمایشی را پررنگ می‌کرد؛ و زیر شاخه‌های اصلی هوی متال که در عین تنوع بر قدرت صدا و سرعت تأکید داشتند. در نیمه دوم دهه هفتاد پانک راک هم‌زمان با تقویت کردن و به مقابله برخاستن با این گرایش‌ها به تولید شکل نوپا و پرانرژی موسیقی می‌پرداخت که با نقدهای آشکار سیاسی و اجتماعی هویت می‌یافت. پانک با گسترش پی در پی دیگر سبک‌ها که شامل نیو ویو و پست پانک و در نهایت جنبش آلترناتیو راک بود، به دهه هشتاد نفوذ کرد. از دهه نود آلترناتیو راک بر راک غالب شد و خودش به زیر شاخه‌های گرانج، بیت پاپ و ایندی راک تقسیم گشت. بعلاوه سبک‌های فرعی از جمله پاپ پانک و رپ راک و رپ متال از آن تاریخ پدید آمدند و نیز بازنگری تاریخ راک نشان از آن دارد که سبک‌هایی نظیر گاراژ راک/ پست پانک و سینت پاپ در آغاز هزاره جدید جانی دوباره یافتند.

موسیقی راک همچنین نیروی محرکه‌ای برای جنبش‌های فرهنگی و سیاسی بود که منجر به پدید آمدن خرده فرهنگ‌هایی نظیر مدها و راکرها در بریتانیا و هیپی‌ها شد که در دهه شصت در سن فرانسیسکوی ایالات متحده متولد شدند. به‌طور مشابه در دهه هفتاد فرهنگ پانک خرده فرهنگ‌های برجسته‌ای نظیر گوث و امو را پایه‌ریزی کرد.

شاخصهٔ راک ملودی صوتی و آوایی همراه با هارمونی است که توسط گیتار الکتریک، گیتار بیس و درامز و اغلب با تأکید روی ضرب‌های قوی پشتیبانی می‌شود. نوعاً، راک، موسیقی آهنگ محور با کسر میزان ۴/۴ و همراهی گروه کر است، هرچند دشوار بتوان موسیقی راک را بواسطه تنوع بیش از حد و ویژگی‌های مشترک موسیقایی، به‌طور مشخص توصیف کرد. همانند موسیقی پاپ، شعرها بر مضامین احساسی تأکید دارند، هرچند نشانی طیف گسترده‌ای از سایر زمینه‌ها و اغلب نیز سیاسی و اجتماعی را می‌توان در آن یافت. با تسلط سفیدپوستان بر راک، نوازندگان مرد به عنوان یک عامل مؤثر بر شکل‌گیری زمینه‌های موسیقی راک شناخته شدند. موسیقی راک در تأکید بر نوازندگی، اجرای زنده و اصالت ایدئولوژی نسبت به موسیقی پاپ در رده بالاتری قرار دارد.
داریوش اقبالی

سازهای موسیقی کلیددار، مانند ارگ و پیانو، اغلب در انواع مختلف موسیقی راک مورد استفاده قرار می‌گیرند. در تاریخچهٔ راک و اوایل توسعهٔ این نوع موسیقی، استفاده از سازهای بادی برنجی و چوبی، مانند ساکسوفون، به‌طور عمومی در بعضی سبک‌ها رایج بودند، اما در سبک‌های فرعی جدیدی که از سال ۱۹۹۰ به وجود آمد، کمتر مورد استفاده هستند. موسیقی راک از نظر وسعت زیرشاخه‌ها بسیار گسترده‌است و از نظر تأثیرات اجتماعی و گستردگی شنوندگانش در بین دیگر سبک‌های موسیقی قابل توجه است.

راک اند رول که یکی از سبک‌های تأثیرگذار و متداول در موسیقی راک است و روندی غیرقابل پیش‌بینی را طی کرده‌است. در ابتدا زمانی که موزیسین‌های راک موسیقی کانتری و ریتم اند بلوز را با هم تلفیق کردند، راک دارای مشخصه‌های بارزی مثل آنارشیسم بود ولی بعدها با گذشت زمان، این مشخصه نادیده گرفته شد و این نوع موسیقی به سمت کسب مهارت و ایجاد تحول رفت. الویس پریسلی معروف به پادشاه، جزء مهم‌ترین شخصیت‌های راک اند رول و یکی از موفق‌ترین شخصیت تاریخ سبک راک به‌شمار می‌رود.

پاپ‌راک (پاپ راک) یکی از عمده‌ترین شاخه‌های موسیقی محسوب می‌شود که به‌طور کلی به هر نوع موسیقی پاپ ساخته شده پس از دوران جذب راک اند رول به پاپ، Pop rock می‌گویند. از ویژگی‌های این سبک ملودیک و گیرا بودن موسیقی آن است. از گروه‌های مشهور فعال در این سبک می‌توان به برادران اورلی، بیتلز، Rowed House و سلین دیون اشاره کرد.

گرچه سبک سافت راک (Soft Rock) در اوایل دههٔ هفتاد پایه‌گذاری شد اما زمزمه‌های آن از اواخر دهه شصت آغاز شده بود. سافت راک موسیقی ملایمی‌ست که بیشتر تکیه بر خواننده و ترانه‌سرا دارد تا نوازنده؛ گروه فلیت وود مک در دهه هفتاد مشهورترین گروه این سبک است.

سافت راک تا حدی متمایل به پاپ-راک است اما با فضایی ملایمتر و نرمتر. گروه‌هایی مثل کارپنترز و شیکاگو تکیه بر موسیقی ساده و ملودیک داشتند و در طول حیات خود با تهیه‌کنندگان مختلفی هم کار کردند. در طول دههٔ هفتاد، سافت راک بازار موسیقی را تحت تأثیر خود قرار داد و به‌طور جدی موسیقی تلفیقی هم عصر خودش را دچار دگرگونی کرد و در ایران هم گروه‌های زیادی در این سبک فعالیت دارند مانند دِ وِیز، رضا یزدانی، شروین اِن زِد بند و ….

از نظرِ اکثریت دست اندر کاران موسیقی، دو سبک هارد راک و هوی متال مشابه هستند. چرا که شباهتهای بسیار زیادی بهم دارند. در هر دو مورد صدای خشن گیتار کاملاً قابل تشخیص است و به‌طورِ معمول نقش اساسی را در گروه، خواننده اجرا می‌کند که معمولاً وظیفه نواختن سازی را هم به عهده دارد. اگر چه تفاوت‌های اساسی نیز دیده می‌شود از جمله لزوم وجود ریتم در پس زمینه موسیقی هارد راک. در صورتی که این ویژگی در موسیقی هوی متال دیده نمی‌شود بلکه این نوع موسیقی بر صدای خشن گیتار و ریتم‌های کوبه‌ای تکیه دارد. لد زپلین یکی از پر نفوذترین گروه‌های سبک هارد راک است.

هارد راک در اواخر دههٔ ۶۰ رشد خود را آغاز کرد و تحولی در زمینه موسیقی راک ایجاد کرد. در هارد راک کمتر از بلوز از بداهه نوازی استفاده می‌شود و در عین حال به خشونت سبک هوی متال نیست، اگرچه همان ریف‌ها و سولوهای طولانی و صداهای خشن در هارد راک نیز هست.
در این سبک این ریتمها و ریف‌ها هستند که بیشترین اهمیت را دارند و باید به بلندترین شکل ممکن نواخته بشوند.

سبکی که اوج درخشش آن در دهه ۹۰ اتفاق افتاد و تبدیل به محبوب‌ترین سبک هارد راک این دهه شد و این درخشش نتیجه خلاقیت کرت کوبین و بقیه اعضای نیروانا بود.[نیازمند منبع] سبکی که از دل بلک سبث برخاست و حاصل ترکیب موسیقی پانک و هوی متال بود و البته گرایشش بیشتر به سمت پانک بود تا هوی متال، بخصوص در انتخاب اشعار و نوع اعتراض موسیقایی آن. اما در نحوه نواختن ریف‌ها به هوی متال شباهت بیشتری داشت. این سبک دارای دو نسل و دورهٔ مشخص است: نسل اول شامل گروه‌های گرین ریور، ماد هانی می‌شد که این موج هنوز هم ادامه دارد و ریف‌های آن سنگین تر و خشن تر از ریف‌های دورهٔ دوم است. مشهورترین گروه از موج دوم نیروانا است که موسیقی آن ملودیک تر از سایر گروه‌های گرانج است و مهم‌ترین ویژگی آن stop-start زیاد آنست.[نیازمند منبع]

آلترنیتیو راک یکی از شاخه‌های راک است که تمام گروهای پست پانک را از اواسط دهه هشتاد تا اواسط دهه ۹۰ تحت تأثیر خود قرار داد. آلترنیتیو راک

در اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰، رویدادهای اجتماعی، مانند جنگ ویتنام، تورم، و بیکاری، در موسیقی ان دوران خود را منعکس می‌کرد. در حالی که موسیقی جدی تر می‌شد، اما ارتباطش با مسایل روزمره زندگی کم می‌شد و در بیشتر حالت فرار از واقعیات می‌گرفت. در همین زمان بود که گروه‌های پانک در انگلیس با تأثیر گرفتن از این جو، و همچنین با کمک از موسیقی بعضی از گروه‌های آمریکایی، رو به گسترش گذاشتند. از اولین و مشهورترین این گروه‌ها، سکس پیستولز بود.

در دهه ۱۹۸۰ موسیقی راک مردمی اشباع و جذب شد. این دوران همچنین شاهد موج جدید هوی متال انگلیسی بود. در اولین بخش این دهه شاهد هنرنمایی ابتکارها و نوآوری‌های ادی ون هلن و گروه‌ای سی دی سی هستیم. بونو از یوتو به گرایش و تمایل‌های خود ادامه داد. همگام با این پدیده، باندهای موج جدید پاپ با اجرا کنندگانی مانند بیلی آیدولو گوگوسبا شهرت افزاینده خود مردمی و عمومی باقی‌ماند. راک قلب مملکت آمریکایی این مورد به‌طور قوی افزایش یافت که مثالی از آن توسط بروس اسپرینگتون، باب سگر، جان (کوگار) ملنکاپ و دیگران بود؛ که این توسط تصنیف نویسان- خوانندگان سنتی آمریکایی، پل سایمون و ستاره سابق انگلیسی برنامه راک، پیتر گابریل موسیقی راک ورل با انواع سبک‌های موسیقی سنتی در سراسر جهان تقویت و معروف شد، این شهرت و معروفیت بنام *موسیقی جهانی* شناخته شد و شامل تقویت و معروفیت مانند راک نسل‌های مختلف شد.

این باندها دردهه ۸۰ تعداد بسیار زیادی را به طرف راک انگلیسی زیرزمینیتوی-پاپ، برق کفش و سنگ فضایی مانند نفوذ گیتار سنتی انگلیسی که توسط نوازندگان سنگ درخشان اجرا و پخش می‌شد، کشاندند. برای مدتی بلور اوسیس با رقابت سرسختانه مشابه با رقیبان نوازندگان سنگ‌های غلتان بودند. برای مدت دیگری باندهایی مانند بلور که گرایش به پیروی از چهره‌های کوچک و پرهیجان، اوسیس ترکیب شده باجنبه‌های سنگ‌های غلتان و با ملودی نوازندگان آن داشتند. بادهای روحیه و رادیو هد تمایلی به مجری‌هایی مانند الویس کوستلو، فرزام، پینک فلوید و R.E.M با موسیقی راک پیشرفته و ویرایش شده در بیشتر آلبوم‌های معروف، کامپیوتر OK «داشتند. این باندها خیلی موفق بودند و برای مدت زمانی به اوسیس لقب» بزرگترین باند در جهان” بخاطر تشکر از فروش ۱۴ میلیون نسخه از آلبوم آن‌ها در سراسر جهان داده شده بود ولی بعد از ورشکستگی و فروپاشی باند، مصیبت از دست دادن محبوبیت مردمی و همگانی و کاهش چشمگیر حمایت عمومی در ایالات متحده افت پیدا کردند. باند روحیه بعد از ایجاد مشکلاتی در آن و کنار کشیدن باند دیگر رادیو هد به داخل باندهای الکترونیکی ایالات متحده آمریکا به عنوان یک مشکل عمده از هم پاشیده شدند.

موقعی که آمریکا لبریز از موسیقی گانگ و گانگ ثانوی و هیپ هاپ بود، بریتانیا به سبک موسیقی‌ای در اواسط دهه ۹۰ بازگشت که بریت پاپ نامیده می‌شد و توسط باندهایی مانند سدو، اوسیس، روحیه، ردیو هد، پالپ و بلِر اجرا می‌شد.

یکی از زیرشاخه‌های اصلی راک، سبک هوی متال است که امروزه خود به عنوان یک شاخهٔ اصلی شناخته می‌شود. از موسیقی متال که به علت خشن‌بودن آواها به این نام خوانده می‌شود، به خودی خود زیر شاخه‌های متعددی منشعب شده‌است. این موسیقی با گروه لد زپلین و سپس بلک سبث آغاز شد. دههٔ هشتاد میلادی دوران شکل‌گیری کامل‌تر و تعالی این سبک به حساب می‌آید.

گیتار کلاسیک، سازی در ردهٔ سازهای زهی زخمه‌ای، که خود بخشی از خانوادهٔ سازهای زهی است، قرار می‌گیرد. گیتار کلاسیک همچون پیانو، به نوازنده امکان اجرای اثرهایی با بافت کنترپوانتیک با ملودی‌های پیچیده و همچنین اثرهایی با بافت هارمونیک با توانایی اجرای چندین نت در یک زمان را می‌دهد. به همین دلیل این ساز، به عنوان سازی تک نواز شناخته شده‌است. گیتار کلاسیک به شکل استاندارد دارای شش سیم (سه سیم نایلونی برای نت‌های زیر و سه سیم فنری برای نت‌های باس) می‌باشد.

گیتار کلاسیک دارای تاریخی کهن است که آغاز نامشخص و مبهمی دارد و در پیچ و تاب تاریخ گم شده‌است. اما آنچه که دانسته شده می‌باشد، این است که اجداد این آلت موسیقی در هزاره‌های اول و دوم قبل از میلاد در خاور نزدیک نواخته می‌شدند.

داستان‌هایی در مورد چگونگی هجرت اجداد گیتار از دربار هارون الرشید به سرزمین اندلس و شکوفایی آن در آنجا بارها بازگو شده‌است.[۱]

بسیاری بر این باورند که سرانجام، گیتار کلاسیک به شکل امروزی خود محصول تکامل یافتهٔ اروپا و به ویژه اسپانیا است.[۲]

اکثر گیتاریست‌های کلاسیک مطرح جهان اروپایی بوده‌اند.این واقعه تصادفی نیست.اروپا و به ویژه لندن به مثابه مهم‌ترین مقر دست اندر کاران گیتار بوده‌است.دیوید بدفورد و پیتر مکسول دیویس از جمله آهنگسازان انگلیسی بودند که این ساز را به انگلستان شناساندند و قطعات زیادی برای گیتار تصنیف کردند.
داریوش اقبالی

گیتار کلاسیک امروزی از ۶ تار و بدنه توخالی چوبی (تخته آوای سرو) ساخته می‌گردد. صفحه صدای این نوع گیتار معمولاً از چوب cedar یا spruce ساخته می‌شود که نوع cedar آن با صدای ظرف تر، گرم تری می‌باشد اما بلندی صدای کمتری دارد. چوب پشت و بغل‌های گیتار که باید با چوب نسبتاً سخت تری ساخته شود تا استحکام زیادی داشته باشد که عموماً از چوب rosewood یا چوب‌های دیگر که به استحکام بالایی داشته باشد استفاده می‌شود. صفحه انگشت گذاری نیز معمولاً از چوب ماهون یا rosewood استفاده می‌شود. بخش‌های بنیادی گیتار بدین شرح است :

نوازندگی گیتار کلاسیک امروزه در کشورهای غربی به شیوهٔ آکادمیک تا دورهٔ دکترا ارائه می‌شود.

آموزش گیتار کلاسیک، نوشته امیر قیطانی، نشر دانشجو، همدان، 1397

آموزش آکادمیک گیتار، نوشته امیر قیطانی، نشر نازلی، همدان، 1387

گیتار کلاسیک در ویکی پدیای انگلیسی

بِیس نام بازه‌ای از صدا در موسیقی و گونه‌ای از صدای بسیار بَم مردان در خوانندگی و اپرا است.[۱]

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Bass (voice type)». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸.

Dariush Eghbali (* 4. Februar 1951 in Teheran) ist ein iranischer Musiker.

Dariush Eghbali verbrachte seine ersten Jahre in Karadsch, 40 km westlich von Teheran gelegen. Mit neun Jahren stand er auf der Bühne an seiner Schule. Der Schauspieler Hassan Khayatbashi stellte ihn 1971 im iranischen Fernsehen vor. Mit dem Lied Don’t Tell Me You Love Me wurde er rasch populär. Sein Werk besteht aus über 200 Liedern und 26 Musikalben. Er wirkte zudem in zwei iranischen Filmen mit.

Eghbali ist ein Mitglied von Amnesty International. Er setzt sich für das Iran Recovery Center und die Ayeneh Stiftung ein und verwendet seine Popularität um über das Internet, in Fortbildungsveranstaltungen und Konferenzen eine drogenfreie Lebensweise zu fördern.

Seine Beiträge wurden von der Self-Help and Recovery Exchange wahrgenommen, die ihn mit dem Ron Simmons & Rev, Ronald L. Wright Award für seinen Einsatz für benachteiligte Minderheiten auszeichneten.

(اجرای اول)

(با صدای ایرج جنتی عطایی)

(فتانه اقبالی)

(فتانه اقبالی)

داریوش اقبالی

۱۳۵۱

۱۳۵۱

۱۳۵۱

۱۳۵۲

۱۳۵۲

۱۳۵۵

۱۳۵۵

۱۳۵۶

۱۳۵۶

۱۳۵۶

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۰

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۱

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

داریوش اقبالی

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۲

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۳

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۴

۱۹۷۵

۱۹۷۵

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۶

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۷

۱۹۷۹


۱۹۸۷

۱۹۸۹

۱۹۹۸

۱۹۹۸

۱۹۹۸

۲۰۰۲

۲۰۰۳

۲۰۰۴

۲۰۰۵

۲۰۰۵

۲۰۰۶

۲۰۰۷

۲۰۰۸

۲۰۰۸

۲۰۰۹

۲۰۰۹

۲۰۰۹

۲۰۱۰

۲۰۱۰

۲۰۱۰

۲۰۱۰

۲۰۱۱

۲۰۱۱

۲۰۱۱

۲۰۱۱

۲۰۱۲

۲۰۱۳

۲۰۱۳

۲۰۱۴

۲۰۱۵

۲۰۱۵

۲۰۱۵

۲۰۱۶

۲۰۱۶

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۷

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۸

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۱۹

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

۲۰۲۰

موسیقی پاپ ایرانی، موسیقی پاپی است که خاستگاه آن، ایران می‌باشد.

موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.[۱]

بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود.[۲] پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با روی‌کارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته می‌شد، و به‌کارگیری سازها و شیوه‌های موسیقی غربی، دگرگون شد.[۲][۳] ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت،[۲] و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.[۳]

احمد عاشورپور، شهرام شب‌پره، شهبال شب‌پره، ابی، ویگن، حسن شماعی‌زاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده‎، برخی از چهره‌های کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشم‌آذر، ناصر چشم‌آذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند.[۴] همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانه‌سرایان نسل نوی این دوران بودند.

هم اکنون نیز شهرام شب‌پره را بعد از ویگن به عنوان مرد اول موسیقی پاپ ایران میشناسند، همچنین برادر او نیز (شهبال شب‌پره) به عنوان پدر پاپ ایران (پاپ فادر) مشهور است.
داریوش اقبالی


ویگن، «سلطان» پاپ و جاز ایران شناخته می‌شد.

گروه پرویز مقصدی؛ دههٔ ۶۰ میلادی. از چپ به راست: اونیک، داریوش، پرویز، کیوان، ماسیس، و نلی.

هایده و انوشیروان روحانی در تلویزیون ملی ایران، در سال ۱۹۷۵ میلادی.

گوگوش بر روی کاور یک ترانه.

فرهاد در دههٔ ۷۰ میلادی.

فریدون فرخزاد بر روی کاور یک مجله.

شهرام شب‌پره مرد اول موسیقی پاپ ایران

گروه بلک کتس نخستین گروه پاپ ایران به رهبری شهبال شب‌پره. شهرام شب‌پره و ابی نیز در این عکس هستند.

حبیب در دههٔ ۷۰ میلادی.

سیاوش قمیشی و شهرام شب پره دهه ۶۰ میلادی

حسن شماعی زاده در دههٔ ۷۰ میلادی

حمیرا در دههٔ ۷۰ میلادی

پس از انقلاب ۱۳۵۷، از بسیاری از زمینه‌های هنری جلوگیری شد، و بسیاری از هنرمندان ناچار شدند به رها کردن پیشهٔ خود یا دنبال کردن آن در بیرون از کشور. تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، هارمونی‌های به‌کاررفته در موسیقی پاپ ایران، بر پایهٔ ردیف موسیقی کلاسیک ایرانی بودند. با کنار رفتن بسیاری از آهنگسازان، موسیقی پاپ ایرانی دچار یک دگرگونی شد.

موسیقی پاپ در ایران، در دههٔ نخست جمهوری اسلامی، سراسر ناپدید شد، ولی پس از جنگ هشت‌ساله با عراق، با رویکردی جداسر از موسیقی ایرانی برون‌مرزی، دوباره پدیدار شد.[۵] علیرضا افتخاری که از سبک آواز خوانی سنتی به سبک پاپ روی آورد و دیگر نفرات مانند بیژن خاوری، پرویز طاهری، حسن همایونفال، حمید غلامعلی، عباس بهادری، مهدی سپهر، و مهرداد کاظمی، از چهره‌هایی بودند که در «دوران سازندگی» روی‌کار آمدند.

موسیقی پاپ، در «دورهٔ اصلاحات»، با گشایش در سیاست‌های فرهنگی و هنری، پا به دوره‌ای دیگر گذاشت. در دههٔ نود میلادی، برای پیشی گرفتن از موسیقی ایرانی برون‌مرزی، سرپرستان زمینهٔ موسیقی برآن شدند که کارهایی همسو با چارچوب قانونی خود تولید کنند.[۵] محمدعلی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، انجمنی را برای بررسی بازگشت و پیشرفت موسیقی پاپ برپا کردند.[۶] محمد اصفهانی، خشایار اعتمادی، سعید شهروز، شادمهر عقیلی، و گروه آریان، از نخستین کسانی بودند که پروانهٔ کار پیدا کردند. حسین زمان، علیرضا عصار، قاسم افشار،امیر کریمی، مانی رهنما، و ناصر عبداللهی، از دیگر خوانندگان پاپ این دوره بودند. برخی از کارهای آنان، در تلویزیون نیز پخش شد. این کارها، گرچه هواداران و دنبال‌کنندگان گسترده‌ای داشتند، ولی از دید برخی از منتقدان، هم در زمینهٔ تکنیک و هم درونمایه، ناخوش‌آیند بودند. فریدون شهبازیان نیز کناره‌گیری کرد و به منتقدان موسیقی پاپ رایج در ایران پیوست.[۷][۸]

در سال ۱۳۷۷، برای نخستین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷، جشنوارهٔ موسیقی پاپ برگزار شد.[۵] پس از آن، خوانندگان پاپ جوان‌تر، این جریان را پیش بردند. به دنبال گسترش فناوری‌های نوین و دسترسی همگانی به اینترنت، گروه‌های زیرزمینی موسیقی پاپ نیز آغاز به کار کردند.

پس از دههٔ ۷۰، چهره‌هایی چون رضا صادقی، محسن یگانه، احسان خواجه امیری، بابک جهانبخش، امین رستمی، بنیامین بهادری، بهنام صفوی، سیامک عباسی،

علی لهراسبی، محسن چاوشی، حمید حامی، فرزاد فرزین، حمید عسکری، مهدی یراحی، گروه سون، سیروان خسروی، علی عبدالمالکی، مجید خراطها، علی لهراسبی، فریدون آسرایی، مازیار فلاحی، حامد هاکان، محمد علیزاده و… روی‌کار آمدند.

مرتضی پاشایی، امیرعباس گلاب، رستاک حلاج، علیرضا طلیسچی، مهدی احمدوند، زانیار خسروی، امید حاجیلی، محسن ابراهیم‌زاده، بهنام بانی، گروه پازل، افشین آذری، حامد همایون، حمید هیراد، ساسی، سامان جلیلی، سینا شعبانخانی، شهرام شکوهی، رضا بهرام، گروه ماکان، گروه هوروش ،شهاب مظفری و آرش و مسیح عدل پرور و گروه راشن نیز پس از دههٔ ۸۰ روی‌کار آمدند.

۱۵ بهمن – از آغاز سال در گاه‌شماری ایران ۳۲۱ روز گذشته و به پایان آن ۴۴ روز (در سال عادی) یا ۴۵ روز (در سال کبیسه) مانده‌است.

ام کلثوم اقدسی_خانه دار

۱۳۲۹ ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران) معروف به داریوش، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است، که در زمینه موسیقی راک و پاپ ایرانی فعالیت می کند. دیپلمه است، اصالتا اهل میانه (آذربایجان شرقی) است و سال های اولیه زندگی خود را در میانه و کرج سپری کرده است، به گفته خود، او با موسیقی بزرگ شده است و بخصوص به ترانه های آذری تعلق خاطر دارد و تابحال سه بار ازدواج کرده است! جنس صدای وی باس می باشد. داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است.

اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسه اش در شهرآرا به روی صحنه رفت رفت و سرود خواند، دوران دبیرستان در مدرسه، مان مراسمات هنری به اجرای برنامه های هنری می پرداخت. در ۱۳۴۹ با حسن خیاط باشی (کارمند رادیو و تلویزیون ملی ایران) آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی او به موسیقی حرفه ای شد در همین سال او در سن ۲۰ سالگی با ترانه به من نگو دوست دارم با آهنگسازی ترانه سرا و آهنگساز جوان درویش مصطفی جاویدان به شهرت رسید.

دوران کودکی او در کرج و میانه گذشت. پدرش محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. اولین بار در سن ۹ سالگی، در جشنی در مدرسه اش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان هایی هم چون فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهران پارس گذراند و در مراسم و همایش ها، به اجرای برنامه های هنری می پرداخت.

کودکی تاریکی داشتم و فرزند طلاق بودم و دچار سردرگمی. دو برادرم نیز قربانی هیولای اعتیاد شدند و فوت کردند. در تنهایی و انزوا، صدا و آواز برایم شد مرهم زخم هام.

داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ های سیاسی مدتی زندانی شد. قبل تر از آن نیز بخاطر درگیری لفظی با اشرف تبعید و زندانی شد بود، مدتی را نیز به علت تصادف در زندان به سر برده است، اولین بار هم بدلیل خونه مجردی که اجاره کرده بود و به همراه دوستانش مواد مخدر مصرف می کرد به زندان افتاده بود.داریوش اقبالی

وی در یک از برنامه های زنده خود مورد حمله اسید پاشی زنی به نام مریم قرار گرفت. او ادعا کرده بود که بخاطر داریوش از همسرش طلاق گرفته ولی داریوش به عشق او بی اعتناعی کرده و زمانی که فهمید داریوش به گوگوش علاقه دارد بعد از بی محلی های اش تصمیم به نابودی وی گرفته است، در این حادثه بخشی از صورت داریوش سوخت که علت ریش گذاشتن وی بخاطر سوختگی بخشی از صورتش می باشد.

بعد از حمله اسید پاشی به صورتش برا معالجه به لندن رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، دیگر به ایران بازنگشت و فعالیت خود را در خارج از کشور ادامه داد، می گوید پس از خروج ۲ سالی در انگلیس زبان خوانده و تحصیل کردم و همانجا بود که با ایرج جنتی عطایی و بابک بیات آلبوم وطن پرنده در خون را تهیه کردیم. سپس به دعوت مرکزی به لس آنجلس آمده و مقیم آمریکا شدم، برای مدتی نیز در فرانسه زندگی کردم.

او که ادعا می کند فقط یکبار عاشق شده است و آن هم به زمان جوانی او و پیش از انقلاب ایران مربوط می شود که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی فوت می کند و ترانه شقایق را در غم او می خواند.

در سالهای ۵۵ تا ۵۶ روابط عاشقانه داریوش و گوگوش که به تازگی از بهروز وثوقی طلاق گرفته بود خبر ساز تمامی تیترهای خبری مجلات و مطبوعات آنروزها بود و این روابط که به یک ازدواج پنهانی ختم شد یکسال و نیم بطول انجامید. در آن روزها به روایتی بهروز وثوقی بارها خواسته بود که با داریوش کتک کاری کند و برای مدت ها او را تهدید می کرده پس از آنکه داریوش توسط یک زن مورد حمله با اسید قرار گرفت او که هفتاد درصد شنوائی اش را از دست داده بود مدتی بعد از ایران خارج و به انگلیس رفت برای معالجه و خوب ظاهرأ این پایانی بود برای روابط عاشقانه گوگوش و داریوش …

داریوش اقبالی بعدها با زنی بنام فیروزه ازدواج کرد و از او صاحب دختری بنام بیتا شد و آنها مدت ها در ایالت کالیفرنیا آمریکا زندگی می کردند که در نهایت از هم جدا شدند.

سومین ازدواج داریوش با زنی بنام ونوس می باشد که از سال ۲۰۰۳ با یکدیگر ازدواج کردند و صاحب پسری بنام میلاد می باشند، این دو در حال حاضر با یکدیگر زندگی می کنند.

من در سال ۲۰۰۰ پس از سالها تلاش سرانجام توانستم با استفاده از روشهای صحیح و حمایت دوستان و خیرخواهان پاکی خود از چنگال اعتیاد را بدست آورم آنجا با خود عهد بستم تا این هدیه و پیام را و روش صحیح ترک اعتیاد را با دیگران نیز سهیم شوم و بنیاد غیرانتفاعی آینه را تاسیس کردم. از زمان تأسیس این بنیاد تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده اند.
بنیاد آینه، با هدف یاری رسانی به معتادان، بیشتر با کمک افرادی که خود زمانی معتاد بوده اند، فعالیت می کند. این بنیاد به همت داریوش اقبالی، تأسیس شد. این بنیاد یک پایگاه اینترنتی دارد که به بخش های مختلف تقسیم شده است. در این پایگاه برنامه های رادیویی و تلویزیونی نیز تهیه و پخش می شود. علاوه بر این، بنیاد آینه سمینارهای مختلفی را نیز جهت پرداختن به مسائل اعتیاد، معتادان و خانواده های آن ها برگزار می کند.

صدای خوب را از هر کس که باشد دوست دارم. برای مثال در گذشته از صدای نادر گلچین، محمودی خوانساری، عماد رام، پوران و الهه لذت میبردم و اکنون نیز از صدای دوستانی نظیر ابی، سیاوش قمیشی، محسن نامجو و .. و همچنین جوانان داخل ایران نظیر محسن چاوشی که معتقدم کارهایشان مانند چشمه ای خودجوش است.

داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است. وی به جز اهمیت به ترک اعتیاد و رهایی به مسائل اجتماعی، پناه جویان ایرانی، گروه های جوامع اقلیت و کودکان کار نیز توجه دارد. وی در سال های اخیر با کمک دانشجویان کمپین حمایت از این افراد را تأسیس نمود.

داریوش در اوج شهرتش در دو فیلم یاران (۱۳۵۳)، ساخته محمد دلجو و امیر مجاهد با اجرای ترانه یاران با صدای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (۱۳۵۶) به همراه فرزانه تأئیدی و شهره و به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد، و در این فیلم دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم، مورد اجرا قرار داد.

تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:

در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ ( ۴ فوریه ۱۹۵۱) در تهران (خیابان تخت جمشید) به دنیا آمد.

پدر: محمود اقبالیمادر:-برادر: –خواهر:-همسر: فیروزه (همسر دوم) – ژینوس (همسر سوم)فرزندان: بیتا و میلادداریوش اقبالی

علائق شخصی:

به مولانا خیلی ارادت دارد.

دوران زندگی:

دوران کودکی او در کرج، کردستان و میانه گذشت، پدرش محمود اقبالی، از ملاکان آذربایجان (شهرستان میانه) بود. اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسه‌اش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان‌هایی هم‌چون دبیرستان فارابی، دبیرستان کرج، دبیرستان رازی دبیرستانی در سنندج، و دبیرستان آزادگان تهران پارس گذراند و در مراسم هنری به اجرای برنامه ‌های هنری می‌پرداخت.در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاط باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی او به موسیقی حرفه‌ای گشت.

اولین بار به صورت حرفه‌ای در برنامه‌ای به نام “شش و هشت” که توسط فرشید رمزی تهیه می‌شد در تلویزیون ملی ایران با خوانندگانی مثل کیوان، افشین، نلی، ماسیس و اونیک به صورت گروهی اجرا داشت. اما در اجرای زنده اولین بار در کاباره شکوفه نو در تهران و با یک ارکستر حرفه‌ای آواز خواند.در سال۱۳۴۹ او با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی ترانه ‌سرا و آهنگساز جوان درویش مصطفی جاویدان به شهرت رسید. اولین ترانه مستقل او ترانه نبسته پیمان از علی گزرسز (رها) با آهنگسازی خودش می‌باشد. در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ‌های سیاسی مانند جنگل، بن بست، بوی خوب گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، زندانی شده‌است (در مصاحبه‌ای سیاوش قمیشی آهنگ ساز گل بارون زده انجام داده‌اند فرمودند به خاطر این آهنگ داریوش و سیاوش و جنتی عطایی به ساواک فراخوانده شدند و بعد ترانه گل بارون زده من گل سرخ نازنینم به گل یاس نازنینم تغییر یافت چون ساواک ادعا می‌کرد گل سرخ منظور خسرو گلسرخی می‌باشد و به خاطر خواندن این ترانه ها ۲ سال و ۲ ماه در زندان بود که ۶ ماه را در سلول انفرادی سپری کرد، سرانجام با تغییر بیت شعر مشکل رفع و هر سه عزیز ازاد شدند. وی در ترانه علی کنکوری از زندان به عنوان دانشگاه نام می‌برد. همچنین دوران همکاری داریوش بابک بیات و ایرج جنتی عطایی به دوران طلایی پاپ معروف است. با وقوع انقلاب اسلامی ایران، داریوش نیز مانند اکثر خوانندگان پاپ ایرانی آن زمان، از کشور خارج شد.

او در اوج مشهوریتش در دو فیلم یاران (۱۳۵۳), ساخته محمد دلجو و امیرمجاهد با اجرای زیبای ترانه ی یاران با صدای زیبای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (١٣۵۶) به همراه فرزانه تائیدی و شهره و به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد, و در این فیلم دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم, مورد اجرا قرار داد. داریوش ترانه ی زندونی,که جزو ترانه های سیاسی او به شمار میآید, را برای فیلم گذر اکبر و زهره را برای فیلم رهایی خواند.وی در طی سال ‌هایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناه‌جویان ایرانی حمایت کرده‌است و در تظاهرات‌های حمایت از این افراد فعال بوده است و نیز با تشکیل بنیادهایی همچون آینه به حمایت از مبتلایان به اعتیاد برخاسته ‌است. داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانه‌ای به نام قیصر خواند که آن را به بهروز وثوقی بازیگر سینما تقدیم کرد.

در هنر عکاسی نیز صاحب سبک است بدون شک او پدیده ای در تاریخ موسیقی ایران میباشد. ترانه های او از خواسته ها و افکار مردم ایران در سه دهه اخیر متاثر گشته. داریوش افسانه است. او یکی از هزاران خواننده ایست که در دوران معاصر چون ستاره میدرخشد. ترانه هایش در قلب مردم جای دارد…حتی جهان عرب نیز با سبک غنی او آشناست و ترانه هایش را پذیرفته است، در فستیوال موسیقی، فیلم و رسانه های تصویری که در بحرین برگزار شد بعنوان نماینده سبک معاصر و منحصر بفرد موسیقی ایران این سبک را به جهان معرفی کرد و برنده بالاترین نشان صلح گشت. وی در مراسم اختتامیه این جشنواره ندای آزادی را بخصوص برای سرزمین مادری خود ایران، سرداد.پاشیدن اسید روی داریوش هنرمند محبوب ایران

مدتی تیتر اصلی روزنامه ها و مجلات شده بود مریم زنی (از خانواده ای با شرایط مالی زیر صفر که به اجبار با شوهرش ازدواج کرد و ثمره ی زندگی اینها چند بچه و آخر جدایی )بود که در سیستان و بلوچستان زندگی میکرد.ماجرا از زبان مریم: روزی یکی از اقوامش نوار کاست داریوش را به او داد او وقتی نوار رو گوش کرد شیفته و عاشق صدایی شد که میخوند “بوی گندوم ماله من هر چی که دارم ماله تو یه وجب خاک ماله من هرچی میکارم ماله تو” و برای این اهنگ گریه میکرد و دنبال خواننده این اهنگ گشت و وقتی فهمید این صدا برای داریوش است به تهران امد و دنبالش گشت و به کاباره ها میرفت تا داریوش رو پیدا کند تا روزی به مریم گفتند داریوش تو یکی از کاباره ها برنامه داره و مریم برای ان شب دسته گل یاسی گرفت و داریوش رو دید که داره میخونه و وقتی برنامه داریوش تموم شد رفت پشت سن و با چشمی پر از اشک به داریوش سلام گفت و دسته گل یاس رو به داریوش داد “گل یاس نازنینم میشکنم پژمرده میشم نزار اشکاتو ببنیم” و از اونجا با داریوش رابطه پیدا کرد تا اینکه پس از مدتها از داریوش خواست که با او ازدواج کند اما مریم هم شوهر داشت هم بچه، که داریوش به این علت مخالفت کرد و گفت من نمیخوام به شوهرت خیانت کنم . مریم منظور او رو بد فهمید و خیال کرد داریوش میگه برو از شوهرت طلاق بگیر و بچه هاتم بده دست اون بعد با تو ازدواج میکنم و مریم رفت. او هم طلاق گرفت و بعد از مدتی به داریوش گفت کاری که خواستی کردم و حالا با من ازدواج کن که اون از این کار مریم عصبی میشه و قبول نمیکنه و میگه من هیچوقت نگفتم که از شوهرت طلاق بگیر من اصلا قصد ازدواج با تو رو نداشتم و مریم هم تصمیم انتقام از داریوش رو گرفت.

داریوش در این باره چنین می گوید :یادمه روی صحنه بودم و داشتم ترانه ی نفرین نامه رو می خوندم که یک دفعه احساس کردم که صورتم گرم شده بعد که متوجه شدم دیدم زنی با یک لیوان آبجو خوری روی صورتم اسید پاشیده خوشبختانه در مجاورت با هوا خاصیت اسید کم شده و آسیب جدی بر من وارد نشد، نمی دونم این عشق بود، نفرت بود، چی بود که این زن رو مجبور به این کار کرد .بعد از اسید پاشی مدتی در بیمارستان بستری شد. برای کاهش درد به وی مرفین داده می‌شد و تکرار این کار باعث شد تا وی گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شود. به گفته خود داریوش تا قبل از این ماجرا آشنایی وی با مواد مخدر اندک بوده است.اما اصل ماجرا در سال ۱۳۷۴ در زندان اوین در گفتگویی با یک شخص نظامی که از جریان کودتای نوژه باقی مانده بودند از مریم (عامل اسید پاشی بر صورت داریوش)، به عنوان یکی از رهبران ماجرای کودتای نوژه یاد کرده اند . کودتای نوژه در سال ۱۳۵۹ اتفاق افتاد و اکثر کسانی که در آن ماجرا نقش داشتند اعدام شدند که یکی از اعدام شدگان مریم بود که با نام مستعار قمرالملوک فعالیت می کرده است.

زندگی شخصی:

جالب است بدانید داریوش سه بار ازدواج کرده اما به گفته خودش تنها یک بار عاشق شده و آن هم مربوط می شود به زمان جوانی او و پیش از انقلاب که دختر مورد علاقه اش در حادثه رانندگی از بین می رود و ترانه (شقایق) را در غم او می خواند و باز هم به گفته خودش هر بار که این ترانه را اجرا می کند با تمام وجود می خواند اما هیچ گاه نتوانسته مثل بار اول بخواند .سالها به همراه همسر دومش (فیروزه ) و دخترش( بیتا ) در ایالت کالیفرنیا امریکا زندگی کرد.در مورد ازدواج سوم اینکه ،اولین بار خانم ژینوس رادر سال ۱۹۹۸ در پاریس ملاقات کردند در سال ۲۰۰۳از ایشان تقاضای ازدواج کردند و صاحب فرزندی شدند که اسمش را” میلاد ” گذاشتند . گفته می شود از کودکی میکروفون دست می گیرد و با صدای کودکانه اش ترانه های پدر را زمزمه میکند ! شاید دنباله رو راه پدر باشد .داریوش به همراه همسر سومش در فرانسه و در مدرن ترین منطقه پاریس زندگی میکند. اما تقریبا هر ماه برای دیدن دخترش (نزدمادرش فیروزه است) به لس آنجلس سفر کرده و شدت علاقه داریوش به بیتا (دخترش) بسیار زیاد است.رتبه بندی و نظر سنجی جامع تاریخ هنر ایران در سال ۱۳۸۸

داریوش اقبالی پس از کمال الملک / ارد شرکا / مرتضی ممیز / ابوالحسن خان صدیقی / هوشنگ سیحون / مسعود کیمیای / مهدی اخوان ثالث / صادق هدایت / بهروز وثوقی / کاوه گلستان / حسن شماعی زاده / محمد رضا شجریان / یدالله کابلی خوانساری در ردیف ۱۴ برگزیدگان بزرگترین نظرسنجی جامع ، تاریخ هنر ایران قرار گرفته است در این نظر سنجی بیش از ۵۰۰۰ هزار نفر از عموم مردم ایران شرکت کرده اند و نتایج آن بشکل آنلاین بر صفحه هات اینترنتی قرار گرفته و بجز ۸ نفر از زُبده ترین وبلاگ نویسان کشور حداقل ۶۵ وبلاگ نویس دیگر بر کل انجام نظر سنجی و شمارش صحیح آرا نظارت کامل نموده اند.اعتیاد و بنیاد آینه (سال ۲۰۰۰ سال، رویش داریوش)

داریوش کارش را ادامه داد تا اینکه از سال ۲۰۰۰ گفت سال ۲۰۰۰ سالی که همه از همهمه های یکی شدن به من شدن روی می آوردند . ترانه سال ۲۰۰۰ که در آن زمان برای مردم غیر باور و همه زیر لب می گفتند: داریوش از چه میگوید…؟ از سقوط، از فرار، از شکفتن فلز آری غیر باور بود در زمانی که اوج محبت بود از سال ۲۰۰۰ بگویی، آری به شب های پر از قصه رسیدیم به سال ۲۰۰۰ وقتی که سال میلادی داشت ورق می خورد، بودند کسانی که ترانه ۲۰۰۰ را زمزمه میکردند آن لحظه بر داریوش چه گذشت …؟ اما بر خلاف تصور سال۲۰۰۰میلادی برای داریوش شروعی دوباره بود، بهتر بگوییم تولدی دوباره داریوش در این سال توانست از دست اعتیاد خلاص شود، بیماری که چندین سال دامن گیر او بود.ترانهٔ معجزه خاموش اشاره‌ای به همین نقطهٔ عطف در زندگی اوست. اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN (میبدی) و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وب‌گاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانواده‌ها بود راه‌اندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه تأسیس کرد تا به یاری معتادان برود. گفته می‌شود از زمان تأسیس این بنیاد نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده‌اند. در “چت رومی” که درست شد، یعنی “بهبودی چت دات کام” ، اکثر طرفداران داریوش و بیماران از سراسر دنیا “وویس چت” با هم ارتباط دارند و با هم صحبت می کنند.بعد از رادیو وی تصمیم به گسترش کار خود می‌گیرد و برنامه آینه را در تلویزیون‌های ۲۴ ساعته ادامه می‌دهد وی همچنین در همایش‌ها و کنفرانس‌های متعدد ترک اعتیاد شرکت کرده است.

همکاری با عبدی یمینی

یکی از کارهای بزرگ و شاخصی که او در طی مدت همکاری با عبدی یمینی به انجام رساند بازسازی مجدد برخی از آهنگهای دههٔ ۵۰ بود که با صدای داریوش خوانده شده بود. آهنگهایی که اگر چه ملودی‌های بسیار قوی و همچنین تنظیم‌های خوبی برای سالهای دههٔ پنجاه به شمار می‌آمدند، ولی برای دهه ‌های بعد کمی کهنه و غبارآلود به نظر می‌رسیدند. اما عبدی با تنظیم مجدد و گسترش ملودی بعضی از این آهنگها، کاری به مراتب شنیدنی تر از اصل آنها را عرضه کرد. ترانه‌هایی مانند: رهگذار عمر، وطن پرندهٔ پر در خون، به من نگو دوست دارم، علی کنکوری، جنگل، بن بست، اجازه، خونه، شقایق، زندونی، پریا و… نمونه‌هایی از این ترانه‌های بازسازی شده هستند که در آلبوم صحنه ۱ و ۲ ارائه شده‌اند. در این زمینه برخی حتی اجراهایی که با تنظیم عبدی ضبط شده‌اند را، به اجرای اُرجینال این آهنگها ترجیح می‌دهند.

افتخارات:

    جایزه سیمون و رونالد رایت بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵    نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانه‌های تصویری بحرین    جایزه بین‌المللی شر به خاطر فعالیت‌های پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات اجتماعی

آثار :تک‌آهنگ‌ها

    بوی خوب گندم، ترانه از شهیار قنبری، آهنگ از واروژان.    نبسته پیمان، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.    ای غم من، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.    میدونم یه روزی، ترانه از علی گزرسز، آهنگ از داریوش اقبالی.    یادمه اون قدیما، ترانه از علی گزرسز، آهنگ داریوش اقبالی.    لب دریا، ترانه از مریم حیدرزاده، آهنگ از رامین زمانی.    با من از ایران بگو: شعر اصلی از م سپند با همکاری علی گزرسز، آهنگ از بیژن قادری ،تنظیم احمد پژمان ،خوانندگان: داریوش، ستار، مرتضی، آصف، اندی، مولود ذهتاب، بهرام، مهرداد، داوود بهبودی و علی نظری    حیدر بابا از منظومه محمدحسین شهریار آهنگ داوود بهبودی.    نترسون، ترانه از ایرج جنتی عطایی، آهنگ از فرید زولاند.    خون‌بازی    سیصد گل سرخ، ترانه از محمد اصفهانی.    تابوی ایرانی، آهنگساز اسفندیار منفردزاده.    دیوار، به همراه فرامرز اصلانی ترانه از روزبه بمانی، آهنگ از فرزاد فتاحی.    اگه یه روز، به همراه فرامرز اصلانی، باز خوانی آهنگ اگه یه روز فرامرز اصلانی.    آزادی، دکلمه با صدای داریوش.    گناه بچه‌ها چیه، با صدای داریوش ترانه از بابک صحرایی.    نه، با صدای داریوش ترانه از اسماعیل خویی.

فیلم‌شناسی

    یاران : کارگردان فرزان دلجو    فریاد زیر آب:  کارگردان سیروس الوند، فیلم فریاد زیر آب تنها فیلم داریوش است که در آن نقش اصلی دارد. داستان فیلم درباره ولگردی است که عاشق دختر پولداری می‌شود ولی بعدها متوجه می‌شود که او در واقع زنی روسپی است که با آدم‌های پولدار کار می‌کند و سعی می‌کند او را از این منجلاب بیرون بکشد.

کنسرت ها

کارهای او شامل بیش از ۲۰۰ ترانه در ۲۵ آلبوم است.داریوش کنسرتهای بیشماری را در تالارهای بزرگ جهان چون notably Wembley (لندن)،Carnegie Hall (نیویورک)، Kennedy Center (واشنگتن دی سی )، Koncertos (استکهلم )، Greek Theater (لس انجلس)و Universal Amphitheater (لس آنجلس)به اجراء درآورده است.

نقل قول و خاطرات:پیام داریوش به بیماران مبتلا به اعتیاد

برای من مهم نیست که بگویند مصرف کننده است یا مصرف کننده نیست، اصلا برای من مهم نیست. آن بهبودی را من بدست آورده ام و دارم از آن لذت می برم و دوست دارم به مردمم هم، به کسانی که نیازمند هستند، پیام را برسانم. ولی خسته شده بودم، بیماری اعتیاد من را به یک بن بستی رسانده بود. انگیزه هایی که در زندگی ام در من بوجود آمد من را به گوشه زندانی انداخت، همیشه می گویم زندانی بدتر از زندان اوین. منزوی شدم و درواقع یک ورشکسته شده بودم.

آن موقع جرقه ای در ذهن من ایجاد شد که من نیاز دارم که تغییر بکنم، نیاز دارم کمک بگیرم. تا آن زمان من هزاران بار خواسته بودم که ترک کنم ولی نشده بود، به خاطر این که خودم می خواستم به جنگ این بیماری بروم. ولی به من یاد دادند که برای این که این بیماری را مهار کنی باید بیایی اعتراف کنی که کمک احتیاج داری. من به کسانی که قبلا بیمار بودند و مصرف کننده بودند و بهبودی پیدا کرده بودند رجوع کردم، رفتم در بین آنها. به قول معروف زمین بازی ام را یار بازی ام را و توپ بازی ام را عوض کردم، آمدم در بخشی که انسان های بهبودیافته بودند. در جمع آنها ماندم و کماکان هم هستم، به خاطر حفظ بهبودی ام. انگیزه های زندگی برایم زیاد بود ولی زیر خاکستر بود، نمی دیدم، فکر می کردم، حس می کردم، ولی لمسشان نمی کردم.

یکی از تفکرهایی که من داشتم این بود که من نباید معتاد بمیرم. معتاد مردن برای من به این معنی بود که اسم جالبی از خودم نمی گذارم، بچه هایم و خانواده ام هم حتی ممکن است از من رو برگردانند جامعه که به جای خودش. [می گفتند] معتاد بود مرد، آرتیست خوبی بود، خواننده خوبی بود. این برای من کافی نبود، این من را رنج می داد. نتیجتا فکر کردم شاید این بهبودی و اعتراف کردن یک جرقه ای در یک نفر دیگر ایجاد کند ببیند داریوش ترک کرده است و توانسته است ترک کند و راه ترک کردن را هم دارد در برنامه های آموزشی اش می گوید، چرا من ترک نکنم. این نوع پیام رسانی کار کرده است. پس داریوش ترک کرده است پس من هم می توانم ترک کنم. به خودم گفتم ببین من چه مصرف کننده ای بودم که طرف می گوید…



داریوش اقبالی با پیدایش عصر بی همتای سبک نوین موسیقی ایران همدوره بود

چکیده ای از بیوگرافی داریوش اقبالی :

نام اصلی : داریوش اقبالی

نام مستعار : داریوش

داریوش اقبالی

تولد : ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ (۴ فوریهٔ ۱۹۵۱)

میانه، ایران

ملیت : ایران

سبک‌(ها) : موسیقی پاپ ایرانی

ارکستر

راک

سال‌های فعالیت : ۱۳۴۹–تاکنون

نوع صوت : باس

 

بیوگرافی داریوش اقبالی

 

بیوگرافی داریوش اقبالی:

داریوش اقبالی در 15 بهمن سال 1329 خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش محمود اقبالي از ملاکان آذربايجان بود. داریوش دوران کودکي خود را در شهر ميانه، زادگاه پدر و ماردش  گذراند و در همان دوران کودکی تنها خواهرش گيتی را که ۵ سال بيشتر نداشت از دست داد و اين حادثه موجب تيرگی هايی در رابطه پدر و مادرش شد. داریوش فرزند طلاق می باشد.

 

استعداد خدادادی داریوش اقبالی در 9 سالگی و در زمانی که برای اولین بار بر روی صحنه مدرسه قرار گرفت آشکار شد و در 20 سالگی توسط حسن خیاط باشی از تلوزیون ایران به مردم معرفی شد و با ترانه افسانه و جاوید « بمن نگو دوست دارم » در قلب مردم جای گرفت.

 

داریوش اقبالی با پیدایش عصر بی همتای سبک نوین موسیقی ایران همدوره بود. داریوش هرگز با عقاید تحمیلی به اجتماع خود سازگار نبود، ترانه‌های او حاصل اشعار و موسیقی انسانهایی وارسته چون شاملو، نادرپور، جنتی عطایی، قنبری و بیات است. این موضوع سبب گشت تا ترانه‌های او در رابطه با عشق، صلح، آزادی و عدالت سروده شوند.

 

داریوش اقبالی و همسرانش

 

ماجرای ازدواج داریوش اقبالی :

داریوش اقبالی اولین بار زمانی که در ایران بود عاشق دختری شد اما او در یک سانحه رانندگی درگذشت تا اینکه سال 1355 با گوگوش که تازه از بهروز وثوقی طلاق گرفته  ،نامزد کرد ، این نامزدی پنهانی 1/5 سال بیشتر طول نکشید چون داریوش بخاطر اسیدپاشی 70 درصد شنوایی خود را از دست داد تا اینکه مجبور شد برای درمان راهی انگلیس شود.

 

داریوش برای بار دوم زمانی که آمریکا زندگی می کرد با دختری بنام فیروزه ازدواج کرد که ثمره این زندگی دختری بنام بیتا شد؛ این زندگی اما بعد از مدتی به طلاق ختم شد.

اما داریوش اقبالی در سال 1381 وقتی 52 ساله بود برای سومین بار با خانمی بنام ونوس ازدواج کرد که ثمره این زندگی یک پسر بنام میلاد می باشد.

 

داریوش به همراه همسرش ونوس و پسرش میلاد

 

حاشیه های داریوش اقبالی :

زندان : داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ‌های سیاسی مانند جنگل، بن‌بست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، چندین بار دستگیر و زندانی شد. بنا به گفتۀ ثابتی، وی نخستین بار با دستور محمدرضا پهلوی دستگیر و پس از دستگیری، به مدت ۶ ماه در انفرادی نگه‌‌‌داری و پس از ۹ ماه حبس، آزاد می‌شود. او مجموعاً به مدت ۲۶ ماه در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی زندانی بود.

 

اسیدپاشی : داریوش سال 1357 وقتی 28 ساله بود در یکی از برنامه های زنده خود توسط دختری بنام مریم مورد حمله اسید قرار گرفت و از ناحیه صورت دچار سوختگی شد این دختر مدعی بود بخاطر عشق داریوش از همسرش جدا شده اما او حاضر نیست با وی ازدواج کند تا اینکه تصمیم گرفته او را از بین ببرد.

 

اعتیاد داریوش اقبالی : داریوش که مثل برادرانش سالها درگیر اعتیاد شده بود، موفق شد برای همیشه آنرا ترک کند و حالا خود داریوش بنیاد ترک اعتیادی را تاسیس کرده است داریوش پس از سالها اعتیاد، درسال ۲۰۰۰ «۷۹–۱۳۷۸» سرانجام تصمیم بـه ترک می گیرد. ترانه‌ی معجزه خاموش اشاره‌ای به همین نقطه‌ی عطف در زندگی داریوش اقبالی دارد.

 

داریوش اقبالی

عکس های جدید داریوش اقبالی

 

آلبوم های داریوش :

به من نگو دوست دارم (۱۹۷۱/۱۹۷۸)

چشم من (۱۹۷۳/۱۹۷۴)

مسبب (۱۹۷۵)

شقایق (۱۹۷۵/۱۹۷۶)

سال ۲۰۰۰ (۱۹۷۷)

فریاد زیر آب (۱۹۷۷)

جنگل (۱۹۷۸)

داریوش از وطن می‌گوید (۱۹۸۰)

سلام ای خاک خوب مهربانی (۱۹۸۰)

ندیم (۱۹۸۲)

پرنده مهاجر (۱۹۸۳)

امروز (۱۹۸۴)

نازنین (۱۹۸۶)

خاموش نمی‌رید (۱۹۸۷)

خاک خسته (۱۹۸۹)

نون و پنیر و سبزی (۱۹۹۰)

زندونی (۱۹۹۱)

امان از (۱۹۹۲)

سفره سین (۱۹۹۴)

بچه‌های ایران (۱۹۹۵)

آشفته بازار (۱۹۹۶)

آهای مردم دنیا (۱۹۹۷)

گل بیتا (۲۰۰۰)

معشوق همین جاست (رومی) (۲۰۰۳)

دوباره می‌سازمت وطن (۲۰۰۳)

راه من (۲۰۰۵)

معجزه خاموش (۲۰۰۹)

دنیای این روزای من (۲۰۱۰)

انسان (۲۰۱۱)

معشوق همین جاست (حافظ) (۲۰۱۲)

صفر (۲۰۱۶)

 

بیوگرافی داریوش اقبالی خواننده

 

بازیگری داریوش:

داریوش در اوج شهرتش در دوران جوانی، در دو فیلم یاران (۱۳۵۳)، ساخته محمد دلجو و امیر مجاهد با اجرای ترانهٔ یاران با صدای فریدون فروغی برای این فیلم، و فریاد زیر آب (۱۳۵۶) به همراه فرزانه تأییدی و شهره، به کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد و در این فیلم، دو ترانه فریاد زیر آب و اجازه را نیز به عنوان موزیک متن فیلم، مورد اجرا قرار داد.

 

جوایز و افتخارات داریوش اقبالی :

جایزه مرکز بین‌المللی حقوق بشر ۲۰۱۴ 

جایزه رون سیمونز رِو رونالد رایت، بابت حمایت از حقوق اقلیت سازمان شِر ۲۰۰۵ 

تقدیرنامه شهرداری لس آنجلس ۲۰۰۵ 

نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانه‌های تصویری بحرین 

لوح افتخار از سوی وزیر فرهنگ کانادا

لوح افتخار از سوی وزارت فرهنگ سوئد

 

تصاویر داریوش اقبالی :

عکس های جوانی داریوش اقبالی

 

داریوش اقبالی به همراه بهروز وثوقی

 

عکس دوران جوانی داریوش 

 

داریوش اقبالی همسرش ونوس

 

عکس های داریوش اقبالی

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته 

 

 

نهایت پاک کنندگی لکه و چربی شیشه خودرو

جدیدترین و کاربردی ترین مدلهای چرخ خیاط

حس می کنی دچار کم شنوایی شدی؟

رفع‌دعاوی‌ملکی/کوتاهترین زمان،کمترین هزینه

چرخ خیاطی قدیمی بده؛ نو تحویل بگیر!!

تجویز انواع سمعک نامرئی و هوشمند

سرمایه گذاری درترکیه/وکلای رایگان

انواع دستگاه های جوجه کشی خانگی و صنعتی

تا 70% تخفیف تور کیش

قصد آنلاین بازی کردنGTAبادوستاتو داری؟

تخته نرد خاتم، بهترین انتخاب برای هدیه

مشاوره آنلاین پزشکی بدون صرف زمان انتظار

کوتاه ترین راه اخذمجوز کار وتحصیل درآمریکا

جدیدترین مدلهای تلویزیون سامسونگ و ال جی

Makan Inc.‎| All Rights Reserved – © 2013 – 2020


Rezension hinzufügen

داریوش اقبالی
داریوش اقبالی
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *