رضا ایرانمنش

رضا ایرانمنش
رضا ایرانمنش

محمدرضا ایرانمنش (زاده ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در جیرفت) فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است.[۱]

او در سال ۱۳۴۶ در جیرفت در استان کرمان متولد شد. او در سال ۱۳۶۵ ازدواج می‌کند و در سال ۱۳۶۹ مدرک فوق لیسانس کارگردانی خود را از دانشگاه تربیت معلم دریافت می‌کند. او در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی حضور داشته‌است. در سال ۱۳۷۲ برای بازی در فیلم سجاده آتش نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او همچنین از جانبازان جنگ ایران و عراق است. وی در عملیات‌های متعددی حضور داشت و در عملیات والفجر ۸ به علت استشمام گاز خردل، جانباز شیمیایی می‌شود.[۲] به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، «رضا ایرانمنش» بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای پایانی فروردین‌ماه ۱۳۹۱ به کما رفت، اما در ۲۵ فروردین به هوش آمد. وی پس از به هوش آمدن در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت:.mw-parser-output blockquote.templatequote{margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite{line-height:1em;text-align:right;padding-right:2em;margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite cite{font-size:85%}

من تقریباً ۱۷ بار به بیمارستان رفتم، ۴ سال پیش هم یک بار به کما رفتم، شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم. خاطرات واضحی را به یاد دارم، احساس می‌کردم در خلأ هستم، می‌توانستم خیلی سریع به هر جا که اراده کنم بروم. اما دلم نمی‌آمد از کنار جسمم آن طرف‌تر بروم، مثل یک رؤیا بود. یکی از بچه‌ها از به‌هوش آمدن من – بعد از یک ماه کم هوشی- فیلم گرفته بود، در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم، من سبک و رها بدون هیچ دردی در ابرها بودم، اما هر لحظه به زمین نزدیک‌تر می‌شدم دلم نمی‌خواست برگردم. اما بالاخره برگشتم و دوباره سنگین شدم دوباره دردها برگشتند. قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.»

تلویزیون

[۳] (۱۳۸۱)
[۴] (۱۳۷۷)
[۵]

محمدرضا ایرانمنش (زاده ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در جیرفت) فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است.[۱]

او در سال ۱۳۴۶ در جیرفت در استان کرمان متولد شد. او در سال ۱۳۶۵ ازدواج می‌کند و در سال ۱۳۶۹ مدرک فوق لیسانس کارگردانی خود را از دانشگاه تربیت معلم دریافت می‌کند. او در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی حضور داشته‌است. در سال ۱۳۷۲ برای بازی در فیلم سجاده آتش نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او همچنین از جانبازان جنگ ایران و عراق است. وی در عملیات‌های متعددی حضور داشت و در عملیات والفجر ۸ به علت استشمام گاز خردل، جانباز شیمیایی می‌شود.[۲] به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، «رضا ایرانمنش» بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای پایانی فروردین‌ماه ۱۳۹۱ به کما رفت، اما در ۲۵ فروردین به هوش آمد. وی پس از به هوش آمدن در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت:.mw-parser-output blockquote.templatequote{margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite{line-height:1em;text-align:right;padding-right:2em;margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite cite{font-size:85%}

من تقریباً ۱۷ بار به بیمارستان رفتم، ۴ سال پیش هم یک بار به کما رفتم، شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم. خاطرات واضحی را به یاد دارم، احساس می‌کردم در خلأ هستم، می‌توانستم خیلی سریع به هر جا که اراده کنم بروم. اما دلم نمی‌آمد از کنار جسمم آن طرف‌تر بروم، مثل یک رؤیا بود. یکی از بچه‌ها از به‌هوش آمدن من – بعد از یک ماه کم هوشی- فیلم گرفته بود، در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم، من سبک و رها بدون هیچ دردی در ابرها بودم، اما هر لحظه به زمین نزدیک‌تر می‌شدم دلم نمی‌خواست برگردم. اما بالاخره برگشتم و دوباره سنگین شدم دوباره دردها برگشتند. قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.»

تلویزیون

[۳] (۱۳۸۱)
[۴] (۱۳۷۷)
[۵]

محمدرضا ایرانمنش (زاده ۱۹ شهریور ۱۳۴۶ در جیرفت) فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است.[۱]

او در سال ۱۳۴۶ در جیرفت در استان کرمان متولد شد. او در سال ۱۳۶۵ ازدواج می‌کند و در سال ۱۳۶۹ مدرک فوق لیسانس کارگردانی خود را از دانشگاه تربیت معلم دریافت می‌کند. او در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی حضور داشته‌است. در سال ۱۳۷۲ برای بازی در فیلم سجاده آتش نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او همچنین از جانبازان جنگ ایران و عراق است. وی در عملیات‌های متعددی حضور داشت و در عملیات والفجر ۸ به علت استشمام گاز خردل، جانباز شیمیایی می‌شود.[۲] به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، «رضا ایرانمنش» بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای پایانی فروردین‌ماه ۱۳۹۱ به کما رفت، اما در ۲۵ فروردین به هوش آمد. وی پس از به هوش آمدن در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت:.mw-parser-output blockquote.templatequote{margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite{line-height:1em;text-align:right;padding-right:2em;margin-top:0}.mw-parser-output blockquote.templatequote div.templatequotecite cite{font-size:85%}

من تقریباً ۱۷ بار به بیمارستان رفتم، ۴ سال پیش هم یک بار به کما رفتم، شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم. خاطرات واضحی را به یاد دارم، احساس می‌کردم در خلأ هستم، می‌توانستم خیلی سریع به هر جا که اراده کنم بروم. اما دلم نمی‌آمد از کنار جسمم آن طرف‌تر بروم، مثل یک رؤیا بود. یکی از بچه‌ها از به‌هوش آمدن من – بعد از یک ماه کم هوشی- فیلم گرفته بود، در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم، من سبک و رها بدون هیچ دردی در ابرها بودم، اما هر لحظه به زمین نزدیک‌تر می‌شدم دلم نمی‌خواست برگردم. اما بالاخره برگشتم و دوباره سنگین شدم دوباره دردها برگشتند. قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.»

تلویزیون

[۳] (۱۳۸۱)
[۴] (۱۳۷۷)
[۵]

تِهْران ( آوا راهنما·اطلاعات) پرجمعیت‌ترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیت‌ترین شهر باختر آسیا به‌شمار می‌رود. کلان‌شهر تهران نیز سومین کلان‌شهر پرجمعیت خاورمیانه است.

از دید ناهمواری‌های طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ دشتی و کوهپایه‌ایِ البرز تقسیم می‌شود و گسترهٔ کنونی آن از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافته‌است. تهران دارای اقلیم نیمه‌خشک است. در بیشتر سال‌ها، فصل زمستان نیمی از کل بارش‌های سالانهٔ تهران را تأمین می‌کند و تابستان نیز کم‌باران‌ترین فصل در تهران است.

تهران شهری با گوناگونی گروه‌های قومی است اما جمعیت خارجی آن کم است. به عنوان بزرگ‌ترین شهر فارسی‌زبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل می‌دهند و بیشتر مردم این شهر رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازده‌امامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان می‌شود.

پیشینهٔ زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمی‌گردد و کاوش‌های باستان‌شناسی صورت‌گرفته در تهران، منجر به کشف اسکلت‌های ۷۰۰۰ سالهٔ انسان و ابزارهای سنگی شده‌است. در اوایل سدهٔ هفتم، با ویرانی شهر ری و مهاجرت مردم آن به تهران، دانش تجارت، ساخت‌وساز و شهروندی مردم ری به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد اما سرچشمهٔ شکوفایی و پیشرفت این شهر، به پایتختی آن برمی‌گردد. آقامحمدخان قاجار، بنیان‌گذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سال‌ها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. تبدیل شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و شمار کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت. با انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعه‌ای در تهران صورت نگرفت و پس از پایان این دوره، توسعهٔ پایتخت ایران ادامه یافت و تهران به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.

رضا ایرانمنش

تهران کانون اقتصادی ایران است و نخستین منطقهٔ صنعتی این کشور محسوب می‌شود، اما فعالیت‌های اقتصادی بین‌المللی نقش چندانی در شمار شاغل‌های آن ندارد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شهر یکی از مهم‌ترین مراکز گردشگری ایران به حساب می‌آید و دارای مجموعه‌ای از جاذبه‌های گردشگری است که شامل کاخ‌ها و موزه‌هایش می‌شود. برج آزادی نماد تهران است و از منشور کوروش بزرگ، برای نخستین‌بار در این مکان پرده‌برداری شد. برج میلاد نیز نماد دیگر تهران و بلندترین برج ایران است. تهران با میزبانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴، نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبان بازی‌های آسیایی شد و مجموعهٔ ورزشی آزادی به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین‌های آن دوران، هم‌زمان با این بازی‌ها در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ گشایش یافت.

از نظر اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شده‌است و شهرهای تجریش و ری را دربر گرفته‌است. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام می‌شود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب می‌شود و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت کرده و برای ادارهٔ شهر، قانون‌گذاری می‌کند. در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن تهیه شد که تاکنون از مهم‌ترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بوده‌است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهم‌ترین نهادهای دولتی و قضایی ایران، همانند وزارتخانه‌ها و مجلس شورای اسلامی که تهران ۳۰ نماینده در آن دارد، در این شهر واقع شده‌است. این شهر دارای دو فرودگاه بین‌المللی امام خمینی و مهرآباد است که از پررفت‌وآمدترین فرودگاه‌ها در ایران هستند.

منشأ نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و دربارهٔ ریشه‌شناسی آن، چند دیدگاه وجود دارد:

نخستین اشاره به نام تهران در نوشته‌های تاریخی، در حدود سال ۴۵۰ توسط خطیب بغدادی و در پی ثبت مرگ حافظ تهرانی در تاریخ بغداد انجام شده‌است.[۹] پس از آن نیز نام تهران به خاطر انار خوبش در فارس‌نامهٔ ابن بلخی آمده‌است.[۹]

روستایی که پیش‌درآمد شهر تهران بوده‌است، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پس از اسلام نام آن معرب گردیده‌است و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافی‌دانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نموده‌اند. هم‌زمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، به‌مرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۰]

تهران پیشینه‌ای طولانی دارد و باستان‌شناسان بر این باورند که زندگی در این منطقه به دوران نوسنگی برمی‌گردد.[۱۱] در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقهٔ مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد؛ در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.[۱۲][۱۳]

در برخی نوشته‌های پارسیگ، ری به عنوان زادگاه زرتشت معرفی شده‌است.[۱۴][۱۵] همچنین در درگیری میان داریوش سوم و اسکندر مقدونی، اسکندر و سپاهیانش برای چند روز در این منطقه توقف داشتند.[۱۶]

در نوشته‌های تاریخی از تهران به عنوان منطقه‌ای خوش آب و هوا و پر از باغ‌های میوه یاد شده‌است.[۱۷] در اوایل قرن هفتم بر اثر حملهٔ چندبارهٔ مغول‌ها به ری و رخدادهایی همانند زلزله، ری که از شهرهای پرآوازهٔ آن دوران بود، ویران گشت، بسیاری از مردمش کشته شدند و گروه‌هایی از آن‌ها نیز به دیگر نقاط پناه بردند؛ تهران یکی از محل‌هایی بود که پناهگاه مردم ری شد که این در کنار انتقال دانش ساخت‌وساز، تجارت و شهروندی مردم ری به تهران، توانست آغاز فصل تازه‌ای برای پیشرفت تهران باشد.[۱۸]

در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد. در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. این کار که برای پشتیبانی از پایتخت آن زمان کشور، قزوین صورت گرفت، بر اهمیت تهران افزود؛ پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسهٔ خانم به دستور مهین‌بانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.[۱۹][۲۰]

پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغان‌ها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغان‌ها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت؛[۱۹][۲۰] پیشینهٔ محله‌هایی نظیر چاله‌میدان و عودلاجان نیز به این دوران برمی‌گردد.[۲۰]

تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریم‌خان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد؛[۲۱] او برای مدت کوتاهی تهران را به عنوان پایتخت برگزید اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیست‌محیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.[۲۲]

آقامحمدخان، بنیان‌گذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سال‌ها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند.[۱۹][یادداشت ۲] در آن زمان جمعیت تهران از بیست‌هزار تن فراتر نمی‌رفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.[۱۹]

از دلایلی که آقامحمدخان، تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزید، می‌توان به موقعیت راهبردی جنگی، خودکفایی تولیدی و اقتصادی تهران آن زمان، نزدیکی به گرگان (مرکز ایل قاجار) و نزدیکی به ری اشاره کرد.[۲۳][۲۴] پایتخت ایران در زمان قاجاریه پیشرفت قابل توجهی داشت. فتحعلی‌شاه و محمدشاه قاجار اقدامات مهمی در راستای بهبود وضعیت پایتخت انجام دادند؛ با این حال تغییرات بنیادین شهر تهران در دوران ناصری انجام شد؛ این دوران که با اقداماتی همچون تأسیس ادارات، بیمارستان دولتی، دارالفنون، بهبود اساسی راه‌های اصلی و طرح نقشهٔ جدید شهر همراه بود، باعث شد تهران به بزرگ‌ترین شهر ایران با ۲۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت تبدیل شود.[۲۵]

تبدیل‌شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۵]

در سال‌های ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت مؤسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستان‌های امروزی آغاز گردید. ورزشگاه امجدیه، موزهٔ ایران باستان و کتابخانهٔ ملی نیز در همین سال‌ها تأسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابان‌ها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمان‌هایی جدید با معماری نوین غربی چهرهٔ پایتخت را دگرگون کردند.[۲۶]

گام‌های مهم صنعتی‌شدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانه‌های سیمان، بلورسازی، چیت‌سازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند؛ ایستگاه راه‌آهن نیز در همین دوران گشایش یافت.[۲۶]

دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

نمایی از ورزشگاه امجدیه

ساختمان موزهٔ ملی ایران

مجلس شورای ملی، سال ۱۳۳۴

ساختمان تلگرافخانه در میدان توپخانه در دههٔ ۱۳۳۰

در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد.[۲۷] رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژه‌های توسعه‌ای شد.[۲۸]

نوگرایی، نیازهای تازه، گرد هم آمدن نخبگان اجتماعی و خواست هیئت حاکمه برای ایجاد آرمان‌شهری که همانند پایتخت‌های کشورهای پیشرفتهٔ غربی باشد، ذهنیت تحول شهری را در تهران به وجود آورد.[۲۵]

روند توسعهٔ تهران با ایجاد شهرک‌های تهران‌پارس و نارمک در شرق و تهران‌ویلا، شهرآرا و گیشا در غرب ادامه یافت. همچنین صنایع تازه و فرودگاهی در غرب و تأسیسات ترابری در جنوب گسترش یافتند. احداث اتوبان‌های پارک وی، شاهنشاهی، افسریه، ایوبی و همچنین احداث شهرک‌های جدید اکباتان، لویزان، غرب، شوش و ده‌ها کوی مسکونی دیگر در این دوره انجام شد. در این دوره تهران به سرعت به یک کلان‌شهر بین‌المللی تبدیل شد.[۲۹] برنامه‌های توسعهٔ تهران بسیار گسترده بودند و این شهر یکی از شهرهای موفق آسیایی آن دوران بود.[۲۵]

مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲٫۷ میلیون نفر می‌رسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمین‌های جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکه‌ای از آزادراه‌ها و بزرگراه‌ها را نیز پیشنهاد کرد. ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمائیان مسئولیت این طرح را برعهده داشتند.[۳۰]

در جریان تدارک جشن‌های ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران، طرح نماد تهران به مسابقه گذاشته شد. برندهٔ مسابقه، حسین امانت، در نهایت برج شهیاد (آزادی) را که هم‌اکنون از برج‌های معروف جهان است، طراحی کرد.[۳۱] همچنین از منشور کوروش بزرگ، نخستین نوشتار حقوق بشری جهان، برای نخستین‌بار در برج شهیاد پرده‌برداری شد.[۳۲]

تأسیس دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی متعدد در این دوران توانست اوضاع آموزشی تهران را بسیار بهتر کند.[۳۳][۳۴] برای دادن وجههٔ ورزشی بهتر به پایتخت نیز، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ تهران افتتاح شد.[۳۵] این مسابقات، به عنوان نخستین رویداد بین‌المللی مهم ورزشی در تهران برگزار شد؛ همچنین این برای نخستین‌بار بود که بازی‌های آسیایی در خاورمیانه برگزار می‌شد و ورزشگاه آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های جهان، میزبان اصلی این بازی‌ها بود.[۳۵][۳۶]

خیابان فردوسی در اوایل دههٔ ۱۳۴۰

نمایی از بلوار الیزابت (بلوار کشاورز پسین) در دههٔ ۱۳۵۰

بلوار کریم‌خان زند در دههٔ ۱۳۵۰

نمایی از ساختمان پلاسکو در دههٔ ۱۳۵۰

حسین امانت در میدان آزادی

انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیمایی‌ها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد.[۳۷][۳۸][۳۹] همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.[۴۰][۴۱] دفاع از تهران در آن دوران برعهدهٔ سامانهٔ ضدهوایی بود.[۴۲]

پایتخت ایران دورانی دارای تنش را در دهه‌های اخیر گذراند که برای کل کشور پیامدهایی داشته‌است.[۴۳] گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا (۱۳۵۸)، انفجار در دفتر نخست‌وزیری جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۰)، حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸)، تظاهرات‌های ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ۲۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ نمونه‌هایی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی دهه‌های گذشته در تهران هستند.

در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعه‌ای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعهٔ پایتخت با ساخت راه‌ها و فضای سبز ادامه یافت.[۴۴] برج میلاد از مهم‌ترین نمادهای توسعهٔ تهران در دهه‌های گذشته‌است که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.[۴۵][۴۶]

رضا ایرانمنش

بحث انتقال پایتخت نیز در دوران جمهوری اسلامی مطرح شده‌است. تمرکززدایی، حل مشکلات تهران و پیشگیری از مشکلات امنیتی و ناشی از زمین‌لرزه، از دلایل موافقان این کار هستند. انتقال پایتخت مخالفانی دارد که شامل دولت حسن روحانی نیز می‌شود؛ اجرایی نبودن، پابرجا بودن مشکلات تهران، هزینهٔ زیاد و وجود نداشتن زیرساخت در دیگر شهرها، از دلایل مخالفان این کار هستند.[۴۷][۴۸]

تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.[۴۹][۵۰] این موضوع توانست به شکل‌گیری کلان‌شهر تهران کمک کند و تهران را به یکی از بزرگ‌ترین کلان‌شهرهای خاورمیانه تبدیل کرد.[۵۱] افزایش جمعیت با وجود اینکه به شکل‌گیری کلان‌شهر تهران کمک کرد، در کنار ناکارآمدی مدیریت شهری بر مشکلات آن نیز افزود؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک از این دسته مشکلات هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]

تهران در پهنه‌ای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنه‌های جنوبی البرز گسترده شده‌است و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۵۵][۵۶] از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقهٔ طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقهٔ عرض شمالی قرار دارد.[۵۷] گسترهٔ کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافته‌است؛ این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش می‌یابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راه‌آهن که ۱۵ کیلومتر پایین‌تر است، ۱۱۰۰ متر است.[۵۸]

از دید ناهمواری‌های طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ کوهپایه‌ای و دشتی تقسیم می‌شود. از کوهپایه‌های البرز تا جنوب شهر ری، تپه‌های کوچک و بزرگ پرشماری وجود دارند.[۵۸]

تهران دارای اقلیم نیمه‌خشک است.[۵۹] شمال شهر به دلیل ارتفاع بیشتر، خنک‌تر از دیگر مناطق شهر است. همچنین بافت نامتراکم، وجود باغ‌های کهن، بوستان‌ها، فضای سبز حاشیهٔ بزرگراه‌ها و کم بودن فعالیت‌های صنعتی در شمال شهر کمک کرده‌اند تا هوای مناطق شمالی به‌طور متوسط ۲ تا ۳ درجهٔ سانتی‌گراد خنک‌تر از مناطق جنوبی شهر باشد.[۵۸]

مسیر اصلی و جهت باد غالب شهر تهران، شمال غرب به جنوب شرق است.[۶۰] دیگر جریان‌های هوایی که در محدودهٔ شهر تهران می‌وزند عبارت‌اند از:

جریان‌های هوایی، اثرگذاری زیادی در آب‌وهوای تهران دارند. وزش باد غالب از سمت غرب سبب می‌شود که غرب شهر همواره در معرض هوای تازه قرار گیرد؛ با وجود اینکه این باد دود و آلودگی نواحی صنعتی غرب را به همراه می‌آورد، وزش شدید آن می‌تواند هوای آلوده را از شهر تهران بیرون ببرد.[۵۸]

در بیشتر سال‌ها، فصل زمستان نیمی از کل بارش‌های سالانهٔ تهران را تأمین می‌کند. اسفند پرباران‌ترین ماه سال است و حدود یک‌پنجم از بارش سالانه در آن صورت می‌گیرد. تابستان نیز کم‌باران‌ترین فصل و شهریور خشک‌ترین ماه سال در تهران است. میانگین بارش سالانهٔ شهر در مناطق شمال و جنوب گاهی بسیار تفاوت دارد.[۵۸] در محدودهٔ تهران بین ۲۰۵ تا ۲۱۳ روز هوای صاف تا کمی ابری وجود دارد.[۶۲]

یکی از شدیدترین بارندگی‌های تهران در ۱ اردیبهشت ۱۳۴۱ روی داد و این بارش ۱۰ ساعت طول کشید؛ هواشناسی نیز اعلام کرد میزان بارش یک روز تهران معادل شش سال بوده‌است.[۶۳]

تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمین‌لرزه آسیب‌پذیر است.[۶۴] بررسی‌های زمین‌شناسی انجام شده بیانگر آن است که شهر تهران روی گسل‌های زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساخت‌وسازهایی نیز در حریم یا روی گسل‌های بزرگ و لرزه‌خیز انجام شده‌است. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگی‌هایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسل‌های بزرگ، دچار لغزش و جابه‌جایی شوند. با بررسی زمین‌لرزه‌های روی داده در گسترهٔ تهران و پیرامون آن، زمین‌لرزه‌هایی به بزرگی ۷٫۷ درجهٔ ریشتر را می‌توان یافت. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که گسل‌های مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشته‌اند.[۵۸]

کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمین‌لرزهٔ بزرگ تهران مدت زیادی می‌گذرد، خطر رخ دادن زمین‌لرزه‌ای بزرگ در تهران افزایش می‌یابد.[۵۸][۶۵] پیش‌بینی زلزله‌هایی تا ۸ ریشتر در تهران شده‌است و تمام مناطق، حتی آن‌هایی که روی گسل نیستند نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیب‌پذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمین‌لرزه، از سوی کارشناسان رد شده‌است.[۶۵]

وضعیت نامناسب مدیریت بحران شهر تهران و احتمال رفتار نامناسب شهروندان هنگام رخ دادن خطرات طبیعی، باعث نگرانی‌هایی شده‌است.[۶۶] «قفل شدن شهر» که بر اثر خروج مردم از محلهٔ خود و ایجاد ترافیک هنگام زمین‌لرزه رخ می‌دهد نیز می‌تواند کار امداد و نجات را با مشکل روبرو سازد.[۶۵]

از سیل نیز توسط مقامات شهری تهران به عنوان خطری جدی یاد شده‌است.[۶۷] اختلاف ارتفاع زیاد، ساخت‌وساز در حریم یا بستر رودها و مسیل‌ها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانه‌هایی نظیر رودخانهٔ کرج، مسیل‌های پرشمار دیگر و قرارگرفتن شهر در پای کوه از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.[۶۸][۶۹]

تهران شهری برنامه‌ریزی شده‌است که توسعهٔ آن مهار و سعی در هدایتش می‌شود. همچنین ساخت‌وساز در تهران کنترل شده و برای ساختمان‌های بلند شرایط و قوانینی تهیه شده‌است.[۷۰]

نخستین طرح جامع تهران، در سال ۱۳۴۷ با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد. این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهم‌ترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بوده‌است. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسل‌های تهران برای ساخت‌وساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمین‌های ساخته نشده‌ای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساخت‌وساز در این گونه زمین‌ها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.[۷۱]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال به‌طور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهه‌های گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلان‌شهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعه‌ای از ضوابط و بخشنامه‌ها صورت گرفته‌است.[۷۱]

شهر بافت فرسوده‌ای نیز دارد که در برابر زمین‌لرزه بسیار آسیب‌پذیر است.[۷۲] تسهیلات و طرح‌هایی برای نوسازی و بهبود وضعیت بافت‌های فرسوده ارائه شدند که در بسیاری از موارد، با عدم استقبال مالکان و سرمایه‌گذاران روبرو شده‌اند.[۷۳][۷۴]

تهران به دلیل پایتخت بودن و تمرکز بنیادهای سیاسی و اقتصادی در آن، نسبت به دیگر شهرهای ایران، زودتر با مظاهر نوگرایی و به تبع آن با معماری نوین آشنا شد. این آشنایی در دوران قاجار و به خصوص دورهٔ ناصرالدین‌شاه آغاز شد اما در عمل، در دوران پهلوی بود که جنبه‌های زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد و چهرهٔ شهر را دگرگون ساخت.[۷۵]

در دوران رضاشاه، معماران و دانش‌آموختگان مطرح اروپایی نقش مهمی در دگرگونی چهرهٔ شهر داشتند. بعدتر سبک تازه‌ای از معماری ایران باستان وارد تهران شد. این سبک در برخی پروژه‌ها، در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازی‌ها از معماری باستانی ایران الهام گرفته بود؛ این سبک در ساختمان‌های اداری و مهم آن زمان تهران استفاده شد.[۷۵]

چند چهرهٔ شاخص ارمنی، تعدادی از مهم‌ترین ساختمان‌های دولتی، عمومی و خانه‌های شخصی را در تهران طراحی کرده‌اند. وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و اوژن آفتاندلیانس از جمله این معماران مشهور هستند. برای نمونه ساختمان اصلی بانک سپه و سینما رودکی از وارطان هوانسیان و کاخ دادگستری و کاخ شهربانی از آثار گابریل گورکیان هستند.[۷۵][۷۶]

هم‌اکنون نیز طرح گسترش معماری ایرانی و اسلامی در برنامه‌های پیش رو، برای هویت‌دهی به تهران قرار دارد.[۷۰]

تهران شهری با گوناگونی گروه‌های قومی است اما جمعیت خارجی آن بسیار کم است.[۷۷] تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار تن داشت و اکنون به یکی از پرجمعیت‌ترین کلان‌شهرهای خاورمیانه تبدیل شده‌است.[۵۱][۷۸] بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت دارد.[۷۹] تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیت‌ترین شهر باختر آسیا به‌شمار می‌رود.[۸۰] میزان رشد جمعیت در تهران، سالانه ۱/۷۹ درصد است.[۸۱] میزان باسوادی نیز در تهران بالاست.[۸۱]

شهر تهران جمعیت سال‌خورده‌تری نسبت به ایران و استان تهران را در خود جای داده‌است. پراکندگی گروه‌های سنی در تهران یکنواخت نیست و مناطق شمالی دارای جمعیتی با میانگین سنی بالاتری هستند. مناطق حاشیهٔ شهر نیز دارای جمعیت جوان‌تری هستند.[۸۲]

تحولات جمعیتی تهران به عنوان پایتخت، پس از سال ۱۳۰۰ شامل چهار دورهٔ برجسته می‌شود:[۸۳]

بر اساس آمار سال ۱۳۸۵، استان‌هایی که بیشترین مهاجر را به تهران فرستاده‌اند، شامل استان مرکزی با ۲۱/۹ درصد، استان تهران با ۱۵/۷ درصد، استان اصفهان با ۵/۷ درصد و استان آذربایجان شرقی با ۵/۴ درصد از کل مهاجران وارد شده به تهران می‌شود. فراگیرترین دلایل مهاجرت به تهران نیز پیروی از خانواده، جستجوی کار و تحصیل بوده‌است.[۸۵] مقایسهٔ نتایج آمار سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ نیز گویای این است که از میزان رشد مهاجرت به مناطق ۲۲ گانهٔ شهر کاسته شده‌است. در میان مناطق تهران، منطقهٔ ۵ بیشترین و منطقهٔ ۱۶ کمترین شمار مهاجران را جای داده‌است.[۸۶]

جمعیت خالص افزوده‌شده به تهران در دهه‌های گذشته، بیش از پنج میلیون نفر است، که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی گسترده‌ای داشته‌است. براساس شش دوره سرشماری انجام شده، جمعیت تهران از سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ حدود پنج برابر شده‌است و این رشد در شهرهای اطراف، بیشتر از شهر تهران بوده‌است؛ در کل، رشد شهر تهران طی دهه‌های اخیر در حال کاهش بوده و بیشتر بر جمعیت پیرامون آن افزوده شده‌است.[۸۳]

اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل می‌دهند؛ پس از آن‌ها، به ترتیب، آذری‌های ایرانی و مازندرانی‌ها بزرگ‌ترین اقلیت‌های قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیت‌های کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند.[۸۷][۸۸] تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجی‌های ساکن آن را افغانستانی‌ها و پس از آن، پاکستانی‌ها و عراقی‌ها تشکیل می‌دهند.[۷۷][۸۹][۹۰]

تهران بزرگ‌ترین شهر فارسی‌زبان جهان است.[۹۱] ۹۸ درصد تهرانی‌ها زبان فارسی را می‌فهمند و ۱۰ درصد از آن‌ها توان گفتگو به حداقل یکی از زبان‌های رایج جهان را دارند.[۹۲] لهجهٔ تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کم‌رنگ شد و تغییراتی یافت.[۹۳] لهجهٔ تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بوده‌است.[۹۴] در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز متأثر از تاتی بود.[۹۵]

بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشور، اسلام با مذهب شیعهٔ دوازده‌امامی است؛ وضعیت دین مردم تهران نیز مجموعاً همانند شرایط کلی دین در ایران است و بیشتر مردم این شهر، رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازده‌امامی هستند.[۹۷][۹۸] دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان می‌شود.[۹۹][۱۰۰]

افراد زرتشتی، مسیحی و یهودی تنها اقلیت‌های دینی تهران و ایران هستند که در حد قانون در انجام آیین دینی خود آزادند.[۱۰۱] همچنین برخی اقلیت‌های دینی، همانند زرتشتیان، دارای انجمن و مدارس اختصاصی خود در تهران هستند.[۱۰۲] مراکز مذهبی ساخته شده در شهر نیز شامل مسجد، کلیسا، کنیسه و نیایشگاه‌های زرتشتی می‌شود.[۱۰۳]

حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که بیشتر آمار جرم در تهران، به ترتیب، مربوط به دزدی، مواد مخدر و درگیری‌های خیابانی بوده‌است.[۱۰۴] بیشتر دزدی‌های ثبت شده در ایران، متعلق به تهران هستند.[۱۰۵][۱۰۶] از معتادان متجاهر نیز به عنوان یکی از مشکلات مردم و شهر تهران یاد می‌شود؛ به گزارش خبرگزاری تسنیم، این افراد عامل برخی دزدی‌ها و خرده‌فروشی مواد مخدر در سطح شهر هستند.[۱۰۷] خشونت و درگیری‌های خیابانی در پایتخت ایران، باعث نگرانی کارشناسان شده‌است که برخی دلایل آن را نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات شهری تهران و عدم اطمینان به آینده می‌دانند.[۱۰۸][۱۰۹]

مشکلات اجتماعی تهران و فقر باعث شده‌است که حقوق کودکان این شهر نادیده گرفته شود. مشکلات کودکان تهران شامل اجبار به ازدواج، اعتیاد پدر و مادر، بدسرپرستی، فرار از خانه، بی‌شناسنامگی، کار، سوءتغذیه و خشونت‌های جسمی، روحی و جنسی می‌شود.[۱۱۰]

کودکان کار در شهر تهران به سه دستهٔ ایرانی، افغانستانی و ایرانی کولی تقسیم می‌شوند. نتایج تحقیقاتی که در سال ۱۳۹۵ منتشر شد، نشان می‌دهد که بسیاری از این کودکان حاصل عدم پیروی از سیاست‌های جمعیتی هستند و در خانواده‌هایی پرجمعیت زندگی می‌کنند. همچنین بر اساس همین تحقیقات، مشخص شد که بیشترین تراکم کودکان برای کار در خیابان، به ترتیب، در منطقهٔ ۲، منطقهٔ ۱۲ و منطقهٔ ۱ است.[۱۱۰] بسیاری از کودکان کار تهران نیز مسیری طولانی را از محل زندگی خود تا محل کارشان طی می‌کنند.[۱۱۰]

تجمعات فعالان حقوق زنان در تهران به شکلی خشونت‌آمیز سرکوب می‌شود و گزارش‌هایی از بازداشت حاضران در تجمعات منتشر شده‌است.[۱۱۱][۱۱۲] بانوان تهرانی در صورت نداشتن پوشش اسلامی، جریمه یا دستگیر می‌شوند. پلیس تهران سابقهٔ برخورد با رانندگان بدحجاب را نیز دارد. در سال ۱۳۹۷، ویدئویی از خشونت یک مأمور گشت ارشاد علیه یک دختر تهرانی به خاطر پوشاکی که بر تن کرده بود، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و بازتابی جهانی داشت.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]

تلاش‌های شهروندان تهرانی در مقابله با حجاب اجباری، با خشونت از سوی نیروهای نظامی و شبه‌نظامی پاسخ داده می‌شود. در دی‌ماه ۱۳۹۶، اعتراضات علنی به حجاب اجباری در خیابان انقلاب تهران توسط ویدا موحد آغاز شد؛ پس از آن، دیگر دختران نیز در مناطق مختلف خیابان انقلاب و در دیگر خیابان‌ها و شهرهای ایران، با رفتن روی بلندی و برداشتن پوشش سر، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. گزارش‌هایی نیز از دستگیری و ضرب‌وشتم دختران خیابان انقلاب وجود دارد که با انتقاد سازمان‌های مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر روبه‌رو شده‌است.[۱۱۶][۱۱۷]

تهران کانون اقتصادی ایران است.[۹۸] همچنین این شهر به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینه‌های گوناگون دارد و اولین منطقهٔ صنعتی کشور محسوب می‌شود. فعالیت‌های اقتصادی بین‌المللی با وجود پایتخت بودن، تاریخ و بزرگی تهران نقش چندانی در تعداد شاغل‌های آن ندارد.[۱۱۸]

بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.[۱۱۹] صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومهٔ تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد.[۱۲۰] مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد.[۱۲۱] ایران خودرو نیز به عنوان بزرگ‌ترین خودروساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.[۱۲۲][۱۲۳]

جوانان تهران درگرفتن کار و فرصت‌های اقتصادی مشکلاتی دارند.[۹۸] طبق اعلام عیسی فرهادی، فرماندار وقت تهران در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری تهران ۱۱/۵ درصد است و با توجه به میزان مهاجرت بیکاران به تهران، کاهش آن سخت است.[۱۲۴]

طبق آمار سال ۱۳۹۴، ردیف مسکن، آب، برق و گاز، با سهمی معادل ۴۹/۹ درصد، بیشترین سهم از متوسط هزینهٔ ناخالص یک خانوار ساکن تهران را به خود اختصاص داده‌است؛ پس از آن نیز ردیف خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها با سهم ۱۵/۷ درصدی قرار دارد.[۱۲۵]

بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگ‌ترین بازار بورس ایران، در سال ۱۳۴۶ و بر پایهٔ قانون مصوب اردیبهشت ۱۳۴۵ تأسیس شد.[۱۲۶] به عنوان یک رکورد، شاخص کلی آن در ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ به بالای ۱۰۲ هزار و ۴۵۲ واحد رسیده بود.[۱۲۷] همچنین به عقیدهٔ بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی ایران، سیاست‌های خارجی حکومت و بهای نفت و ارزهای خارجی از عوامل تأثیرگذار بر این بازار هستند.[۱۲۸]

با وجود مراکز خرید نوین در شهر، بازار تهران به عنوان بازاری قدیمی که در مرکز شهر و در منطقهٔ ۱۲ شهرداری تهران قرار دارد، همچنان دارای اهمیت بالای اقتصادی در تهران و کشور است.[۱۲۹][۱۳۰]

تهران یکی از مهم‌ترین مراکز گردشگری ایران به حساب می‌آید و دارای مجموعه‌ای از جاذبه‌های گردشگری است که شامل کاخ‌ها و موزه‌هایش می‌شود.[۱۳۱][۱۳۲] میدان و برج آزادی، برج میلاد، پل طبیعت و کاخ گلستان از جاذبه‌های گردشگری مهم شهر تهران هستند.[۱۳۳]

تهران در سال ۲۰۰۹ میلادی، میزبان ۶۴۶ هزار گردشگر خارجی بود و در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۱/۱۱ میلیون تن تغییر یافت. افزایش پیوستهٔ ورود گردشگران خارجی به این شهر باعث شد آمار این گردشگران در سال ۲۰۱۵ به ۱/۵۱ میلیون تن برسد. عراقی‌ها بیشترین درصد مسافران خارجی تهران را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تشکیل می‌دادند. حدود ۳۰۵ هزار عراقی در سال ۲۰۱۲ در تهران اقامت شبانه داشتند که این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۴۸۷ هزار تن رسید. پس از عراقی‌ها، آذربایجانی‌ها دومین گروه مسافران وارد شده به تهران بوده‌اند.[۱۳۴]

در سال ۲۰۱۲، ۱۹۶ هزار گردشگر آذربایجانی به تهران سفر کردند و این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۳۲۰ هزار نفر رسید. افغانستان نیز در سال ۲۰۱۶ با فرستادن ۱۵۶ هزار گردشگر با اقامت شبانه به تهران، در ردهٔ سوم مبادی برتر تهران قرار گرفته بود که پس از آن، ترکیه و ترکمنستان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴۳ هزار تن از شهروندان ترکیه و ۷۵ هزار تن از شهروندان ترکمنستان به تهران سفر کردند و دارای اقامت شبانه در این شهر بودند.[۱۳۴]

تهران با جذب ۱/۶۴ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۶ میلادی، یکی از مهم‌ترین شهرهای خاورمیانه در زمینهٔ گردشگری بوده‌است. همچنین تهران پس از شهرهای دبی، ژوهانسبورگ، ریاض و ابوظبی، در رتبهٔ پنجم از دیدگاه شمار ورود گردشگران خارجی در سال ۲۰۱۶ در مناطق آفریقا و خاورمیانه قرار داشت و گردشگران خارجی تهران در این سال، نیم میلیارد دلار هزینه‌کرد داشته‌اند.[۱۳۴]

تهران دارای دو فرودگاه بین‌المللی مهرآباد و امام خمینی است که از پررفت‌وآمدترین فرودگاه‌ها در ایران هستند.[۱۳۵] فرودگاه مهرآباد که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، در بخش غربی تهران قرار دارد و نام آن از روستای مهرآباد که پیش‌تر در آن منطقه وجود داشت، گرفته شده‌است.[۱۳۶] بر اساس آمار اردیبهشت ۱۳۹۷، فرودگاه مهرآباد بیشترین عملکرد را میان فرودگاه‌های ایران داشت؛ همچنین تا همین زمان، این فرودگاه بیش از ۳۰ درصد از پروازهای ایران را به خود اختصاص داده بود.[۱۳۷]

فرودگاه امام خمینی نیز در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی تهران و در زمینی به وسعت ۱۳٫۵ هزار هکتار ساخته شده‌است.[۱۳۸] پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی ایکائو داده شد و گشایش اولیهٔ آن نیز در سال ۱۳۸۳ انجام شد.[۱۳۹] این فرودگاه بر اساس آمار آبان ۱۳۹۶، بیشترین سهم را از پروازهای خارجی در میان فرودگاه‌های ایران داشته‌است.[۱۴۰]

تهران دارای چهار پایانهٔ مسافربری شرق، غرب، بیهقی (میدان آرژانتین) و جنوب است. خدمت اتوبوس‌ها به شهروندان تهرانی دارای پیشینه‌ای طولانی است. در سال ۱۳۰۵، تعدادی اتوبوس از شوروی خریداری شد و در ۸ خط اتوبوسرانی خصوصی از آن‌ها استفاده شد؛ مسیر نخستین خط احداث‌شده نیز، از سبزه میدان تا کارماشین بود.[۱۴۱]

پس از گذشت سال‌ها از خدمت‌رسانی اتوبوس‌ها در شهر تهران، برای نخستین‌بار در سال ۱۳۲۰ بود که نظم قابل قبولی در استفاده از آن‌ها شکل گرفت و تا سال ۱۳۳۵ تعداد خطوط به ۳۸ خط رسیده بود. شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، در سال ۱۳۳۵ به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران تأسیس شد.[۱۴۱]

اتوبوس برقی تهران، در سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان تنها نمونه از این سامانه در ایران، گشایش یافت.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۵، اتوبوس برقی تهران شامل پنج خط می‌شد که همگی از میدان امام حسین آغاز می‌شدند.[۱۴۳]

ایجاد و گسترش سامانهٔ اتوبوس تندرو تهران، به عنوان یکی از ارکان نوسازی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، از سال ۱۳۸۵ در دستور کار مدیریت ترابری شهر و شرکت واحد قرار گرفته‌است.[۱۴۴]

بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، اتوبوسرانی تهران با مشکلاتی از قبیل فرسودگی و کمبود تعداد اتوبوس‌های فعال روبرو است که این موضوع می‌تواند باعث افزایش آلودگی هوا و کاهش کیفیت خدمات به شهروندان شود.[۱۴۵]

تهران دارای شبکهٔ متراکم بزرگ‌راهی است و این شبکه توسط گروهی گسترده از خیابان‌ها و جاده‌ها همراهی می‌شود. بزرگ‌راه آزادگان طولانی‌ترین بزرگ‌راه تهران با داشتن ۳۶/۴ کیلومتر طول است.[۱۴۶]

سفر با خودروی شخصی در تهران رایج است و شهروندان تمایل زیادی به استفاده از خودروی شخصی دارند.[۱۴۷] ترافیک تهران نیز وضعیت مناسبی ندارد و گاهی بحرانی خوانده شده‌است. پس از ماه مهر نیز معمولاً وضعیت ترافیکی شهر به دلیل افزایش سفرهای محصلان بدتر می‌شود.[۱۴۸][۱۴۹]

شمار خودروها و وسایل نقلیهٔ شخصی در شهر تهران به صورت روزافزون در حال افزایش است و این موضوع به یکی از مشکلات مهم این کلان‌شهر تبدیل شده‌است.[۱۵۰] به گفتهٔ مازیار حسینی، معاون سابق حمل‌ونقل و ترافیک شهرداری تهران، تعداد خودروهای این شهر حدود ۶ برابر ظرفیت خیابان‌های آن است.[۱۵۱]

پیدا کردن جای پارک در برخی مناطق تهران بسیار سخت است و به یک مشکل برای شهروندان تبدیل شده‌است.[۱۵۲][۱۵۳] به گفتهٔ احمد دنیامالی پیدا کردن پارکینگ یکی از مشکلات شهر تهران بوده و کمبود پارکینگ تأثیری مستقیم در افزایش ترافیک داشته‌است.[۱۵۳]

در سال ۱۳۲۵، شرکتی با ۱۰ دستگاه خودروی ساختهٔ فیات، در تهران آغاز به ارائهٔ خدمت به مسافران کرد؛ تاکسی‌های این شرکت بیشتر در مراکز تفریحی شهر حاضر بودند و مانند آژانس‌های امروزی تهران، مسافران را بدون سوار کردن مسافری دیگر در بین راه، به مقصد می‌رساندند. با توجه به استقبال مردم، این شرکت شمار خودروهایش را تا ۵۰ دستگاه افزایش داد.[۱۵۴]

در برخی منابع تاریخی، از اشرف‌الملوک فخرالدوله به عنوان بنیان‌گذار نخستین سازمان تاکسی‌رانی تهران یاد شده‌است.[۱۵۴][۱۵۵]

اکنون تاکسی‌های تهران به چهار گروه بی‌سیم، خطی، ویژه و گردشی تقسیم شده‌اند.[۱۵۶][۱۵۷] همچنین سن فرسودگی تاکسی‌ها ۱۰ سال در نظر گرفته شده‌است و تاکسی‌های فرسوده باید در طرح نوسازی شرکت کنند.[۱۵۷]

در سال ۱۲۶۱، یک خط آهن با تقریباً ۸ کیلومتر طول و عرض ۱۰۰۰ میلی‌متر، از تهران به شهر ری کشیده شد و مدتی بعد، امتیاز آن به یک شرکت بلژیکی واگذار شد.[۱۵۸] نخستین کلنگ ساختمان ایستگاه راه‌آهن تهران در ۲۳ مهر ۱۳۰۶، با اختصاص زمینی به مساحت ۱۷۴ هکتار، به زمین زده شد. بنای این ایستگاه را یک مهندس اوکراینی طراحی کرد و در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱۵۹]

نخستین مطالعات برای ایجاد متروی تهران، در سال ۱۳۵۰ توسط سوفرتو و سازمان حمل‌ونقل پاریس انجام شد و تا سال ۱۳۵۹، کارهای لازم برای توسعهٔ مترو انجام شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، به دلیل جنگ ایران و عراق، طرح به صورت کامل متوقف شد. از سال ۱۳۷۴ به بعد، گسترش متروی تهران به صورت جدی دنبال شده‌است.[۱۶۰] در ۱۶ اسفند ۱۳۷۷ نیز نخستین گشایش رسمی مترو انجام شد و با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.[۱۶۱][۱۶۲]

بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، متروی تهران روزانه ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر را جابه‌جا می‌کند.[۱۶۳] همچنین در پایان همین سال، شمار سفرهای انجام شده با متروی تهران از مرز هفت میلیارد گذشت.[۱۶۴] خط ۳ متروی تهران نیز طولانی‌ترین خط متروی این شهر است.[۱۶۳]

تهران به دلیل داشتن آب‌وهوای مناسب و فراوانی آب، معمولاً منطقهٔ سرسبزی بوده و در منابع جغرافیایی قدیم از درختان انبوه و باغ‌های تهران یاد شده‌است. با وجود پیشینهٔ طولانی و تاریخی باغ‌داری در تهران، نخستین باغ‌های معروف تهران، در دوران صفوی و پس از آن در دوران قاجار، در دورهٔ فتحعلی‌شاه پدید آمدند. در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار نیز دگرگونی‌های مهمی در شیوهٔ باغ‌داری پایتخت ایجاد شد و باغ‌داری نوین، پس از روبرو شدن اشراف با سبک اروپایی آن و استخدام باغ‌بان‌های خارجی وارد تهران شد. همچنین تهران برای چنارهایش مشهور بوده‌است.[۱۶۵]

باغ و عمارت عین‌الدوله، باغ فردوس، باغ نگارستان و کاخ گلستان نمونه‌هایی از باغ‌های تهران هستند.

بر اساس آماری در سال ۱۳۹۵، سرانهٔ فضای سبز درون‌شهری تهران، فقط با احتساب فضاهای سبز همگانی، ۱۵٫۸ متر مربع بوده‌است.[۱۶۶] همچنین طبق گفتهٔ مدیرعامل سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران در سال ۱۳۹۳، این شهر ۲٬۱۰۰ بوستان داشته‌است.[۱۶۷]

تلاش‌ها برای رسیدن سرانهٔ فضای سبز تهران به استانداردهای جهانی ادامه دارد و در برنامه‌های شهرداری به آن اشاره شده‌است.[۱۶۸] ایجاد بوستان‌های جدید، ایجاد فضای سبز در حاشیهٔ بزرگ‌راه‌ها، ایجاد و گسترش فضای سبز عمودی و گسترش کمربند سبز تهران از برنامه‌هایی هستند که توسط سازمان‌های مسئول دنبال می‌شوند.[۱۶۹]

مراقبت‌های بهداشتی در تهران عمدتاً توسط درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های خصوصی ارائه می‌شود. اگر چه شبکهٔ بهداشتی دولتی که شامل آزمایشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، داروخانه‌ها و مراکز توان‌بخشی می‌شود نیز در شهر وجود دارد. سیستم‌های بیمه‌ای، بخش قابل توجهی از هزینه‌ها که شامل بخش درمان خصوصی نیز می‌شود را پوشش نمی‌دهند.[۱۷۰]

در برخی منابع اعلام شده‌است که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۳۱ تأسیس شده‌است؛ اما در منابع دیگر اعلام شده‌است که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۵۵ با نام مریضخانهٔ دولتی تأسیس شده‌است که نام آن، در سال ۱۳۱۹ برای قدردانی از ابوعلی سینا، به بیمارستان سینا تغییر یافت.[۱۷۱]

تهران میزبان شماری از معتبرترین بیمارستان‌های ایران است.[۱۷۲] بیمارستان میلاد با ۱۰۰۰ تخت در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد و دارای بخش‌های تخصصی قابل توجهی است.[۱۷۳]

بیمارستان‌های آراد، پارس و پارسیان نیز از بیمارستان‌های خصوصی تهران هستند.

در سال ۱۳۹۶، سخنگوی وزارت بهداشت ایران اعلام کرد که ۷۵ درصد از بیمارستان‌های دولتی تهران فرسوده بوده و در برابر رخدادهای طبیعی مقاوم نیستند.[۱۷۴]

پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدین‌شاه قاجار آغاز می‌شود. ناصرالدین‌شاه در سفری که به اروپا داشت، با تئاتر آشنایی یافت و فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر در تهران صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۱۷۵]

با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازه‌ای پدید آمد که از اولین آن‌ها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش می‌داد.[۱۷۵] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریم‌خان محقق‌الدوله بر عهده داشت.[۱۷۵]

تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگ‌ترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی، در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافته‌است.[۱۷۶]

تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۱۷۷] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهم‌ترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۱۷۸][۱۷۹]

از سال ۱۳۶۱ نیز جشنوارهٔ بین‌المللی تئاتر فجر به صورت سالانه و در بازهٔ زمانی دههٔ فجر در تهران برگزار می‌شود.

میرزا ابراهیم‌خان صحاف‌باشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۱۸۰] روسی‌خان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازه‌اش نمایش همگانی فیلم راه‌اندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۸۱]

در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاءالدین طباطبایی باز شدند. سینماهای این دوران، همان‌گونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلم‌هایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش می‌دادند.[۱۸۳]

نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میان‌نویس‌های خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصه‌ای از داستان فیلم را چاپ می‌کردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۸۳][۱۸۴]

از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آن‌ها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران در اختیار شرکت‌های خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلم‌ها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بوده‌اند.[۱۸۳]

از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلم‌هایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۸۴][۱۸۵]

با انقلاب ۱۳۵۷، شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقی‌مانده نیز تغییر یافت.[۱۸۳] فروشنده از موفق‌ترین فیلم‌هایی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تهران فیلم‌برداری شده‌است.[۱۸۵] جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر ساله در تهران برگزار می‌شود.[۱۸۶]

شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفته‌اند. گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شب‌پره که مغز متفکر گروه نامیده می‌شود، در تهران تأسیس شد.[۱۸۷]

تهران محل زندگی بسیاری از خواننده‌های مطرح ایران نیز بوده‌است. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت می‌کرد.[۱۸۸] فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پرهوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران به‌شمار می‌رود، ساکن تهران بود و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد.[۱۸۹][۱۹۰]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانه‌های آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹۱][۱۹۲] در حال حاضر زنان می‌توانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۱۹۳][۱۹۴]

تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروه‌های ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸]

جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار می‌شود.[۱۹۹][۲۰۰]

شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گسترده‌ای از موضوعات می‌پردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستان‌شناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالی‌بافی ایرانی را نمایش می‌دهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان سرشناس بین‌المللی را نگهداری می‌کند.[۲۰۲]

تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتب‌های اصلی آشپزی در جهان به‌شمار می‌رود و ۲۵۰۰ نوع خوراک دارد.[۲۰۳] در تهران رستوران‌های آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزافروشی وجود دارد.[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] بر اساس گزارشی، رستوران‌های خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۲۰۴]

تهران از اندک پایتخت‌های جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمه‌شب کاملاً تعطیل می‌شود.[۲۰۷] برای سال‌ها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۲۰۸][۲۰۹] البته در برخی خیابان‌های تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شده‌است.[۲۱۰]

تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازی‌های آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین‌های آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۳۵][۲۱۱]

فدراسیون هندبال آسیا، مهم‌ترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۲۱۲]

توچال و شمشک از مهم‌ترین پیست‌های اسکی تهران هستند. توچال شلوغ‌ترین و نزدیک‌ترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهم‌ترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۲۱۳][۲۱۴]

فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار می‌شود.[۲۱۵] فوتبال در تهران توسط انگلیسی‌ها رواج یافت و نخستین زمین بازی آن‌ها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانی‌ها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۲۱۶]

نخستین تشکیلات فوتبالی تهران، در سال ۱۳۰۲ با نام «کلاب ایران» پدید آمد. در سال‌های میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آن‌ها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قوی‌ترین باشگاه‌های ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگ‌ترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۲۱۶]

استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطب‌های اصلی فوتبال ایران یاد می‌شود و این تیم‌ها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۲۱۷]

آموزش در تهران دارای جداسازی جنسیتی از مقاطع ابتدایی است.[۲۱۸] آموزش ابتدایی و متوسطه در تهران عمدتاً توسط دولت ارائه شده‌است؛ اگرچه مدارس خصوصی نیز وجود دارد. ورود به دانشگاه‌ها نیز از طریق یک آزمون سراسری رقابتی اداره می‌شود.[۲۱۹]

پس از آن‌که آقامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعهٔ شهر از زمان فتحعلی‌شاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مساجد فراوانی در این شهر بنا شد.[۲۲۰] در پی‌گیری سیاست توسعهٔ تهران، در دورهٔ محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزه‌های دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند. بدین ترتیب با روی‌آوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران، که در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد حوزهٔ علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد. تداوم مدرسه‌سازی در سرتاسر دورهٔ قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است. بنا بر یک گزارش آماری، در دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴–۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آن‌ها مدرسه نیز داشته‌اند، ۳۵ باب مدرسه و ۱۴۳۶ طلبه به ثبت رسیده‌است. دورهٔ مظفرالدین شاه (۱۳۱۳–۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطه‌خواه، که از تشکل‌های حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت. از آن دوره، حوزهٔ تهران یکی از مهم‌ترین حوزه‌های علمیهٔ ایران شد، و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران می‌آیند.[۲۲۱]

دارالفنون، نخستین دانشگاه تاریخ نوین ایران در سال ۱۲۳۰ گشایش یافت و رشته‌های تحصیلی آن شامل پزشکی، داروسازی، کانی‌شناسی و مهندسی بوده‌است.[۲۲۲]

دانشگاه‌های تهران از با کیفیت‌ترین‌های نوع خود در ایران هستند و شماری از آن‌ها در رتبه‌بندی‌های جهانی دانشگاه‌ها حضور دارند.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]

دانشگاه تهران در بهمن ۱۳۱۳ جهت ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تأسیس شد. از این دانشگاه به عنوان مهم‌ترین و معتبرترین دانشگاه و نماد آموزش عالی ایران یاد می‌شود. سردر دانشگاه تهران نیز دارای شهرت است و در جهان به عنوان نمادی از این دانشگاه شناخته می‌شود.[۲۲۶]

دانشگاه صنعتی شریف نیز در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد. این دانشگاه توانسته‌است به عنوان یک کانون علمی و صنعتی، جایگاه و اعتبار قابل توجهی در ایران پیدا کند.[۲۲۷][۲۲۸] همچنین یکی از با سابقه‌ترین آموزشگاه‌های عالی ایران در زمینهٔ فنی و مهندسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران است که در سال ۱۳۳۵ تأسیس شد.[۲۲۹]

قدیمی‌ترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگ‌ترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.[۲۳۰]

از مراکز پژوهشی تهران، پژوهشگاه صنعت نفت است که در سال ۱۳۳۸ با هدف اولیهٔ پژوهش پیرامون مواد نفتی و کاربردهای آن، تأسیس شد.[۲۳۱] پژوهشگاه دانش‌های بنیادی که در سال ۱۳۶۸ بنیان‌گذاری شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۲ مؤسسهٔ پژوهشی تأسیس شد نیز از دیگر مراکز پژوهشی تهران هستند.[۲۳۲][۲۳۳]

ادارهٔ کل آموزش و پرورش تهران به ۱۹ منطقه تقسیم شده‌است و آموزگاران می‌توانند به صورت برخط، از طریق وبگاه متعلق به آموزش و پرورش تهران درخواست انتقال میان‌منطقه‌ای دهند.[۲۳۵]

در سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ دانش‌آموز در مدرسه‌های تهران درس می‌خوانند که از این شمار، ۹۰۰٬۰۰۰ دانش‌آموز در مدرسه‌های دولتی و بقیه در مدرسه‌های غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین اعلام شد که ۸۲ درصد از مدرسه‌های تهران دولتی و ۱۸ درصد غیردولتی هستند.[۲۳۶]

بر اساس اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، بابت استحکام مدارس دولتی تهران نگرانی‌هایی وجود دارد و شمار قابل توجهی از آن‌ها نیازمند توجه یا بازسازی هستند.[۲۳۷] همچنین با اعلام معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، شمار دانش‌آموزان در برخی از کلاس‌های درس مقطع ابتدایی شهر تهران، بیش از ۳۶ نفر و به صورت میانگین، این تراکم برابر با ۳۰ تا ۳۳ دانش‌آموز بوده‌است.[۲۳۸]

نخستین کودکستان ایران را برسابه هووسپیان از ایرانیان ارمنی، در دههٔ ۳۰ خورشیدی با نام «ایران» و در خیابان معتمدالدوله با مجوزی از وزارت فرهنگ تأسیس کرد.[۲۳۹]

کودکستان‌های تهران از یک تا چهار درجه تقسیم‌بندی شده‌اند و شهریهٔ آن‌ها نیز با نظارت سازمان بهزیستی ایران ابلاغ می‌شود.[۲۴۰] فوق‌برنامه‌های کودکستان‌ها نیز باید طبق قوانین اسلامی و ایرانی باشند و توسط کمیتهٔ تخصصی استان تأیید شوند.[۲۴۰]

آلودگی‌های زیست‌محیطی مانند آلودگی آب، هوا، خاک و صوتی باعث شده‌است که تهران به یکی از آلوده‌ترین شهرهای جهان تبدیل شود.[۲۴۱] همچنین وجود جانوران موذی همانند موش از مشکلات تهران است.[۲۴۲]

آب‌های زیرزمینی تهران دارای آلودگی هستند؛ از آن‌ها به صورت مستقیم در کشاورزی استفاده می‌شود و بخشی از آب آشامیدنی تهران را نیز تأمین می‌کنند.[۲۴۳] یکی از زیان‌آورترین عناصری که به دلیل نفوذ فاضلاب‌های انسانی و حیوانی در سفره‌های آب زیرزمینی تهران وجود دارد، نیترات است. فرسودگی زیرساخت آب آشامیدنی تهران نیز به آلودگی بیشتر آب کمک می‌کند.[۲۴۴]

تهران از آلودگی هوا رنج می‌برد. عوامل آلودگی هوا در تهران شامل عوامل جغرافیایی همانند اثر محصورکنندهٔ کوه‌ها، وسایل نقلیه نظیر خودروها و موتورسیکلت‌ها، سوخت خانه‌ها و آلودگی حاصل از کارخانه‌ها می‌شود.[۲۴۵] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضه‌شده در ایران نیز جزو دلایل آلودگی هوای تهران دانسته می‌شود.[۲۴۱][۲۴۵][۲۴۶] در سال ۱۳۹۶، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرد که حدود ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران حاصل تردد موتورسیکلت‌های کاربراتوری است.[۲۴۷]

آلاینده‌های اصلی هوای تهران نیز اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، مونوکسید کربن، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق هستند. از ذرات معلق به عنوان عامل اصلی مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران یاد شده‌است. همچنین بخش بزرگی از ذرات معلق تهران را اتوبوس‌ها، مینی‌بوس‌ها، کامیون‌ها و موتورسیکلت‌ها تولید می‌کنند.[۲۴۵]

تعطیلی مدرسه‌ها و اجرای طرح زوج و فرد از طرح‌هایی هستند که در مقابله با آلودگی هوا در تهران اجرا شده‌اند.[۲۴۸]

جهت آگاه‌سازی شهروندان، نمایشگرهای آگاه‌ساز آلودگی هوا در نقاط مختلف شهر نصب شده‌اند و امکان بررسی وضعیت هوای تهران به صورت برخط نیز وجود دارد.[۲۴۹]

حریم صوتی در بافت شهری تهران رعایت نشده‌است و آلودگی صوتی در تهران بحرانی خوانده شده‌است.[۲۵۰][۲۵۱] تهران همچنین رتبهٔ نخست را در میزان آلودگی صوتی در ایران دارد.[۲۵۲]

آلودگی صوتی در بزرگ‌راه‌های تهران بین ۱۵ تا ۲۰ دسی‌بل بیشتر از استاندارد آن است.[۲۵۰] بر اساس آمار سال ۱۳۹۲، موتورسیکلت‌ها به تنهایی عامل ۴۹ درصد از آلودگی صوتی که توسط وسایل نقلیه ایجاد می‌شود، هستند. همچنین ده منطقهٔ تهران با بیشترین آلودگی صوتی به ترتیب، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ بوده‌است.[۲۵۲]

بخش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، وابسته به شهرداری تهران در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد. واحد صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پروژهٔ تهیه و تدوین ترازها و نقشه‌های آلودگی صوتی را از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود.[۲۵۳] برنامهٔ عملیاتی کاهش آلودگی صوتی در سال ۱۳۹۴ در شورای شهر تهران تصویب و سپس کمیتهٔ کنترل و پایش آلودگی صوتی شهر تهران تشکیل شد. ایجاد و به‌روزرسانی نقشه‌های صوتی، ایجاد دیوار صوتی، تدوین دستورالعمل‌ها و تعیین حریم صوتی بزرگ‌راه‌ها از اقداماتی بودند که در مقابله با آلودگی صوتی در تهران صورت پذیرفت.[۲۵۰]

با توجه به اینکه در صورت رخ دادن بحرانی در تهران، موش‌های مهاجم می‌توانند خسارت‌ها را افزایش دهند و باعث شیوع بیماری شوند، از آن‌ها به عنوان یک معضل مهم یاد می‌شود.[۲۴۲][۲۵۴] زباله‌ها مهم‌ترین منبع غذایی موش‌ها در تهران اعلام شدند.[۲۵۵] دفع نادرست زباله‌ها به بقای موش‌ها و افزایش شمار آن‌ها در سطح شهر کمک کرده‌است.[۲۵۶] شهرداری تهران در مبارزه با موش‌ها طرح‌هایی همچون سم‌پاشی، طعمه‌گذاری، موش‌گیری با تفنگ بادی و مسدودسازی کلونی موش‌ها را اجرا کرده‌است.[۲۵۵]

همچنین آلودگی هوای تهران، باعث افزایش جمعیت سوسک قرمز شده‌است.[۲۵۷]

تهران پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهم‌ترین نهادهای دولتی و قضایی ایران همانند وزارتخانه‌ها و مجلس شورای اسلامی در تهران واقع شده‌است و این شهر محل زندگی تأثیرگذارترین مقامات کشور ایران، شامل رهبر، رئیس‌جمهور، برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.[۲۵۸]

تهران ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.[۲۵۹] ادارهٔ شهر نیز توسط شهرداری تهران انجام می‌شود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای ادارهٔ شهر قانون‌گذاری می‌کند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقهٔ شهرداری و ۱۲۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را دربرگرفته‌است.[۱۰][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲][۲۶۳]

نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ برگزار شد و این شورا در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شکل گرفت. مهم‌ترین وظایف آن نیز شامل انتخاب شهردار، برکناری شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجهٔ شهرداری و سازمان‌های وابسته به آن، تصویب آیین‌نامه‌ها و انجام امور نظارتی جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.[۲۶۲][۲۶۴][۲۶۵]

اکنون شورای اسلامی شهر تهران ۲۱ عضو اصلی و ۱۱ عضو جانشین دارد.[۲۶۶]

ادارهٔ تهران بر عهدهٔ سازمان غیردولتی شهرداری تهران است که در سال ۱۲۸۶ تأسیس شد. مدیریت این سازمان را شهرداران تهران بر عهده داشته‌اند. اکنون شهردار تهران با حکم شورای شهر تهران انتخاب می‌شود اما پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب می‌گردید. شهرداری تهران ۲۲ منطقه را شامل می‌شود و مدیریت هر منطقه به عهدهٔ شهردار آن منطقه است.[۲۶۰] تصویب بودجهٔ شهرداری تهران نیز بر عهدهٔ شورای شهر است و بودجهٔ سال ۱۳۹۷ این سازمان، با سقفی در حدود ۱۷ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان توسط شورای شهر تصویب شده بود.[۲۶۷]

شهرداری تهران با مشکلات زیست‌محیطی تهران مواجه است. همچنین تراکم جمعیت بالای تهران توانایی شهرداری را برای ارائهٔ برخی خدمات کاهش داده‌است.[۲۶۸][۲۶۹]

کلان‌شهر تهران به ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شده‌است.[۲۷۰] با وجود ادارهٔ جداگانه، ری و شمیران نیز جزئی از تهران خوانده می‌شوند.[۲۷۱]

تهران به‌عنوان پایتخت ایران، هنگام شکل‌گیری مساحتی حدود ۳ کیلومتر مربع داشت. تغییرات سیاسی و افزایش جمعیت، شهر را دستخوش دگرگونی منطقه‌ای کرد و مساحت آن افزایش یافت؛ به‌طوری که در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد که در آن مساحت شهر با افزایشی خیره‌کننده به ۱۸۱ کیلومتر مربع رسید. تهران با این مساحت به ۱۲ منطقه تقسیم شده بود.[۲۷۲]

پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد مناطق تهران به ۲۰ منطقه افزایش یافت. در ابتدای دههٔ ۷۰ و پس از بررسی‌های دوبارهٔ غرب شهر تهران، چهار منطقهٔ تازهٔ ۹، ۵، ۲۰ و ۲۱ ایجاد شدند و تعداد مناطق تهران به ۲۲ منطقه افزایش یافت.[۲۷۲]

برخی از محله‌های تهران نیز دارای پیشینه‌ای تاریخی هستند. تهران قدیم از چهار محله به نام‌های سنگلج، عودلاجان، بازار و چاله‌میدان تشکیل شده بود.[۲۷۳]

در دوران ناصرالدین‌شاه قاجار محله‌هایی از جمله ارگ، چاله‌حصار، خانی‌آباد، جوادیه، پامنار، یافت‌آباد، گار ماشین و گود زنبورک‌خانه ساخته شد.[۲۷۳]

از محله‌های دیگر تهران می‌توان به پونک، ونک، تهران‌پارس، تهران‌نو، نارمک، کَن، طرشت، بریانک اشاره کرد. محله‌های تهران در طول تاریخ آن، با گسترش شهر و افزایش جمعیت، تغییراتی یافتند و به تعداد آن‌ها افزوده شد.[۲۷۳]

پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام بسیاری از معابر شهر تهران تغییر کرد و به جای استفاده از نام‌های شخصیت‌های پیش از اسلام، خاندان پهلوی و نزدیکان آن‌ها، از نام‌های افراد مبارز با حکومت پهلوی، جان‌باختگان انقلاب اسلامی، مبارزان صدر اسلام و افراد شهید (با مفهوم اسلامی) استفاده می‌شود. برای نمونه نام خیابان کوروش کبیر به علی شریعتی، خیابان شاه به جمهوری اسلامی و میدان ژاله به شهدا تغییر یافت. تنها از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۹، نام ۵۰۰ گذرگاه شهر تهران تغییر یافت.[۲۷۴] مجتبی شاکری، رئیس سابق کمیسیون نام‌گذاری معابر شورای شهر تهران، دلیل عدم استفاده از سیستم عددی را برای نام‌گذاری معابر، عدم امکان انتقال هویت و فرهنگ‌سازی از این طریق اعلام کرد.[۲۷۵]

تهران با شهرهای زیر پیمان‌نامهٔ همکاری بسته‌است:

تهران در پروژه‌های خواهر


«گزیده آمار حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران»Downloads-icon


«پیوست شماره چهار: برنامه‌ها و طرحهای (موضعی و موضوعی) توسعه و عمران شهری تهران»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


«مقایسه ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی مناطق ٢٢ گانه شهر تهران»Downloads-icon


اصلیDownloads-icon


«نگاهی به وضعیت دین و جمعیت ایران در نیم‌قرن اخیر»Downloads-icon


بایگانی‌شدهDownloads-icon


«شاخص‌های اقتصادی»Downloads-icon


بایگانی‌شدهDownloads-icon


«تاریخچه شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه»Downloads-icon

شهر جیرُفت در ناحیهٔ جنوبی استان کرمان و جنوب کشور ایران قرار گرفته و مرکز شهرستان جیرفت است.
جمعیت این شهر بنا بر سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران برابر ۱۳۰٬۴۲۹ نفر است.[۶]

جیرفت از دو کلمه جیر به معنی پست و پایین و افت به معنی افتاده تشکیل شده‌است و به‌طور کلی جیرفت به معنای جلگه پست آبرفتی است. در برخی منابع نام شهر را به معنای کنار رود دانسته‌اند و نظر دیگر اینکه جی مخفف جوی آب نام داشته و رفت فعل ماضی از مصدر رفتن و روییدن و پاک کردن است که گفته می‌شود این شهر در گذشته به وسیله سیل مهیبی از بین رفته که پس از آن گفته شده «جی رفت».[۷]

از جیرفت به عنوان هند کوچک، کالیفرنیای ایران، نگین خاورمیانه، یاد می‌شود؛ که در طول زمان به لقب‌های این شهر درآمدند.[۸]

شهر جیرفت در ارتفاع ۷۲۰ متر از سطح دریا و در دره‌ای پهن گسترده شده و از موقعیتی دشتی و کوهستانی برخوردار است.

ارتفاع مرکز شهر جیرفت از حداقل ۶۶۱ متر (محلهٔ سرجاز) تا حداکثر ۸۱۹ متر (فرودگاه جیرفت) متغیر است.

رضا ایرانمنش

این شهر از شمال، مشرق و مغرب بین ارتفاعات ساردوئیه، جبال بارز و اسفندقه محصور می‌باشد. کوه‌های جیرفت دنباله رشته کوه زاگرس جنوبی وارتفاعات مرکزی می‌باشند و این بلندی‌ها شامل بحرآسمان در شمال وشمال غرب و جبال بارز در شرق و شمال شرقی هستند. قله نشانه با ارتفاع ۳۸۸۶ متر بلندترین قلّه جیرفت و کوه شاه جبال بارز با ارتفاع ۳۷۴۱ متر از مهم‌ترین قلل جیرفت می‌باشد.

جیرفت در فصول مختلف سال تحت تأثیر وزش بادهای محلی، منطقه‌ای وبرون منطقه‌ای قرار می‌گیرد که این بادها آب و هوای آن را دستخوش تغییرات می‌کنند.

شهر جیرفت به واسطه ۳ رود شور – ملنتی و هلیل احاطه شده‌است. در این بین هلیل رود به طول ۴۰۰ کیلومتر تنها رود دائمی استان از کوهستان‌های شهرستان بافت، رابر و ساردوئیه سرچشمه گرفته از مرکز شهر جیرفت می‌گذرد و برای بخش کشاورزی بسیار حائز اهمّیت است که طی سال‌های اخیر با آینده‌نگری‌های غلط و پیش‌بینی انتقال آب سررشته‌های آن در شرف نابودی قرار دارد.[۹]
جیرفت قطب کشاورزی ایران از نظر رکورد در بعضی از محصولات جهانی و کیفیت مرکبات بی نظیری دارد، بهترین پرتقال کشور متعلق به جیرفت می‌باشد

شهر جیرفت به علت قرار گرفتن در عرض‌های جنوبی کشور و واقع شدن در ارتفاع نه چندان بالا، دارای تابستان‌های گرم و نسبتاً مرطوب و زمستان‌هایی معتدل و کوتاه است؛ به شکلی که روزهای با دمای صفر درجه یا کمتر در طول فصل سرد از یک هفته تجاوز نمی‌کند و کمتر اتفاق می‌افتد.

سردترین روزهای سال در جیرفت در ماه ژانویه (دی‌ماه و اوایل بهمن‌ماه) اتفاق می‌افتد و برودت هوا گاهی تا ۴ درجه سانتی‌گراد زیرصفر تنزل پیدا کرده وسبب خسارت به بخش کشاورزی می‌شود. این در حالی است که شدت گرما در ماه ژوئن (اواخر خرداد و تیرماه) به اوج خود می‌رسد و بیشینه دما به ۴۸+ درجه سانتی‌گراد می‌رسد.

شهر جیرفت به علت قرارگیری در دامنه جنوبی رشته کوه جبال بارز از کویر داخلی ایران (دشت لوت) جدا شده و میزان بارش باران در این منطقه بخصوص درمناطق کوهپایه ای ومرتفع مناسب است.[۱۰]

میزان بارندگی شهرستان جیرفت به‌طور میانگین بیش از ۲۲۰ میلی‌متر در سال می‌باشد و این رقم در مناطق کوهستانی اطراف به بیش از ۴۰۰ میلی‌متر می‌رسد؛ به شکلی که بر طبق یک آمار بلند مدت منطقه خرمشاهی دلفارد با میانگین سالانه ۴۲۶٫۲ میلی‌متر بیشترین بارندگی استان کرمان را به خود اختصاص داده‌است.[۱۱]

در مجموع تعداد روزهای بارانی جیرفت بیش از ۲۸ روز در سال است. در این بین، بهمن‌ماه با ۱۰ روز بیشترین روزهای بارانی را دارد. پرباران‌ترین ماه سال در جیرفت دی‌ماه با میانگین ۷۰ میلیمتر و کمترین میزان در تیرماه با ۱ میلی‌متر است.[۱۲]

در طول بعضی از سال‌ها و در طی فصل تابستان با نفوذ بادهای موسمی اقیانوس هند به عرض‌های شمالی تر، جیرفت شاهد رخداد رگبارهای سنگین باران است. شکلی از این بارش‌ها در عصرگاه روز ۱۶ مردادماه ۱۳۹۲به همراه طوفانی با سرعت ۱۰۰ کیلومتر برساعت جیرفت را درنوردید و در مدت زمان بسیار کوتاه بیش از ۴۱ میلی‌متر باران بارید و سبب خسارت به زیرساخت‌های شهر جیرفت شد.[۱۳]

بارش برف در شهر جیرفت

گرچه اغلب سالها جیرفت شاهد ریزش تگرک وسرماریزه ومناطق اطراف شاهد برف سنگین می‌باشند اما ریزش برف در شهر جیرفت رخدادی کم سابقه تلقی می‌شود ومستلزم نفوذ کانتورهای بسیار سردقطبی وتابع شرایط خاص هواشناسی می‌باشد.

آخرین برف شهرجیرفت که هنوز هم از آن به عنوان سال برفی یاد می‌شود زمستان ۱۳۵۱ خورشیدی می‌باشد.
برفی که از آغاز شب یازدهم دی ماه پس از بارانی بی وقفه شروع به باریدن کرد وتا قبل ازظهرروز بعد ادامه داشت.
در مجموع۲۰ تا ۲۵ سانت برف به زمین نشست وسبب شکسته شدن شاخه‌های درختان اکالیپتوس شد.

بر خلاف تصور عامه این تنها برف جیرفت طی سالیان گذشته نمی‌باشد.
مناطق گرمسیر جیرفت زمین در دوران قاجاریه برفی به مراتب سنگین تر را به خود دیده‌است.

در مطبوعات قاجار و خاطرات به جای مانده از دوران ناصرالدین شاه که خاطره نویسی در آن جایگاه ویژه ای داشت به برف سنگین دوران حکمرانی محمدحسن خان سردار برایالت وسیع کرمان وبلوچستان اشاره شده‌است.

محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در مراه البلدان چنین نوشته‌است:

“درسال ۱۲۶۹ قمری مصادف با ۱۸۵۲ میلادی
… در جیرفت از بلوکات کرمان تگرکی بارید که هر دانه آن حدود ۵سیر(۳۷۵ گرم) وزن داشت براثر این تگرک چند گله گوسفند در صحرا هلاک وبعضی از مردم ناقص العضو شدند وچندین رأس گاو هم کشته شدند.
ایشان در۲صفحه بعدمینویسد:

“… زمستان در کرمان بسیار سخت شد، به طوری که دربلوک جیرفت که هرگز برف نمی‌بارید۳ شبانه روز برف بارید وشدت سرما به حدی رسید که بسیاری از مردم واموالشان از بین رفتند.

در روزنامه وقایع اتفاقیه به همان تاریخ ودر جلد سوم کتاب ناسخ التوارع نیز به این برف وبه دنبال آن وبایی کشنده اشاره شده‌است.

سد جیرفت پنجمین سد بتونی ایران است که در حدود ۴۰ کیلومتری شمال غربی شهر جیرفت در محلی معروف به «تنگ نراب» بروی هلیل رود احداث شده‌است.
ارتفاع این سد ۱۳۴ متر، طول تاج آن ۲۵۰ متر و گنجایش کل مخزن آن ۴۳۰ میلیون متر مکعب است و با شش دریچه قدرت تخلیه ۶۴۰۰ مترمکعب آب را در هر ثانیه و توانایی تولید سی هزار کیلووات برق را دارد. دریاچه سد جیرفت به مساحت تقریبی ۱۲۰۰۰۰ مترمربع حدود ۱۴۲۰۰ هکتار از زمین‌های شهرستان جیرفت را آبیاری می‌کند.[۱۴]

کار ساخت سد جیرفت در ۱۳۵۴ خورشیدی در حکومت پهلوی استارت خورد و پس از انقلاب ۱۴ سال به درازا انجامید و نهایتاً در سال ۱۳۷۱ خورشیدی خاتمه یافت.[۱۵]

پس از اتمام ساخت سد جیرفت، ۴ سال زمان برای آب‌گیری آن در نظر گرفته شد اما طی زمستان ۷۱ با سیل عظیمی با دوره بازگشت ۸۰۰ سال به میزان ۵۰۳۵ مترمکعب بر ثانیه مواجه شد و بدون آنکه آسیبی به آن وارد شود، بخش بسیار زیادی از آب را به اراضی پایین دست و تالاب جازموریان رها کرد.

مدت‌ها چنین اندیشه می‌شد که کهن‌ترین تمدن جهان در سومر عراق پای گرفته‌است اما کشف یک زیگورات (معبد) با قدمت بیش از پنج هزار سال، آثار سنگی بسیار و همچنین کتیبه‌های آجری به خطی ناشناخته از منطقه جیرفت ایران[۱۶] باعث شد باستان شناسان دربارهٔ دانسته‌ها و ادعاهای پیشین خود تجدید نظر کنند.
در حمله اسکندر به ایران طبق گفته اریستوبولوس، اسکندر در گذر از هند به فارس، از این منطقه گذر کرده‌است و در جیرفت با نئارکوس در یاسلار خود دیدار داشته و از آبادانی شهر، منطقه و کاخ‌ها و نیایشگاه‌های آن نام می‌برد.[۱۷]

جیرفت در زمان خلافت عمر (دومین خلیفه پس از پیامبر)، خلیفه دوم (سال ۲۳ هجری قمری) به دست اعراب (به فرماندهی سهیل‌بن عَدی) فتح شد. جیرفت در این زمان مرکزِ ولایت کرمان به‌شمار می‌رفت.[۱۸] بار دیگر در زمان خلافت عثمان، خلیفه سوم (۲۳–۳۵ هجری قمری) مجاشع بن مسعود سُلَمی آن را گشود.[۱۹]

در سده اول، ولایت کرمان، به ویژه شهر جیرفت، از عمده‌ترین مراکز خوارج به‌شمار می‌رفت و مُهَلّب بن ابی‌صُفره اَزْدی، در سال ۷۷ هجری قمری در آنجا با خوارج جنگید که منجر به شکست و رانده شدن آنان از جیرفت شد.[۲۰] در سال ۱۳۰ هجری قمری، جیرفت نبردگاه عامر بن ضُباره با شَیبان بن عبدالعزیز یشکُری، به سبب مخالفت شیبان با مروان بن‌محمد، آخرین خلیفه اموی، بود که به شکست شیبان انجامید.

تا قرن سوم هجری جیرفت محل نزاع و کشمکش مخالفین علیه حکومت مرکزی بود؛ تا اینکه؛ یعقوب لیث صفاری و برادرش عمر، پس از سرکوبی اهالی جیرفت و قوم کوفچ، آنجا را تسخیر کرد. مقارن حکومت صفاریان، بر آبادانی جیرفت افزوده شد.[۲۱] شاید بتوان بیشترین اهمیت جیرفت را در این دوره و حتی پس از آن، قرار گرفتن شهر در محل اتصال دو راه اصلی دانست: یکی راه هندوستان از طریق جالق و دیگری راه خلیج‌فارس، از طریق بندرعباس. در این زمان کالاهای تجار از قُمادینِ جیرفت به دیگر نقاط کشور صادر می‌شد.

جیرفت در سده چهارم، مجمع تجار، بزرگ‌تر از اصطخرِ فارس و بسیار آباد بود. دژی با چهار دروازه به نام‌های شاپور، بم، سیرجان و مصلی داشت و دارای مسجد جامع، بازار، حمام‌های پاکیزه، میوه‌های سردسیری و گرمسیری چون خرما و جوز و ترنج، و معادن بسیار، به ویژه نقره، بود و در جوی‌های آن زر یافت می‌شد.[۲۲] جغرافی‌نویسان این دوره، از دیورود (هلیل‌رود) در جیرفت، که قدرت گرداندن شصت آسیاب را داشت مطالبی آورده‌اند.[۲۳] کوره جیرفت دارای شهرهای بسیار بود و شهری به نام هرمزملک، (نباید آن را با هرمز کنونی یکی دانست) متعلق به دوره ساسانی، در راه جیرفت ـ بم قرار داشت.[۲۴] پس از عمر و لیث بعد از مدتی سامانیان جیرفت را در تصرف داشتند.

در سال ۳۲۴ هجری قمری، جیرفت که همچنان مرکز ولایت کرمان محسوب می‌شد، بدست معزالدوله دیلمی افتاد. در سال ۳۶۰ هجری قمری عضدالدوله دیلمی آنجا را تصرف کرد. در زمان تسلط آل بویه بر جیرفت این شهر مرکزیت سیاسی زمستانی را مانند دوران سلجوقی داشته‌است.[۲۵] مرگ عضدالدوله و ضعف آل بویه تا قرن پنجم هجری زمینه را برای تهاجم بیگانگان به جیرفت فراهم کرد.

در سال ۳۹۰ هجری قمری ابونصربن عزالدوله بختیار (از امرای دیالمه) و سپس بهاءالدوله (فرزند عضدالدوله) و سال بعد طاهربن احمد صفاری (حاکم سیستان) جیرفت را تسخیر کردند. در اواسط سده پنجم، به سبب ضعف امرای دیلمی، بیشتر نواحی کرمان و از جمله جیرفت را اقوام کوفچ غارت می‌کردند.

در سال ۴۴۳ هجری قمری شخصی به نام ملک قارود پسر چغری بیگ سلجوقی به جیرفت حمله کرده و با مقاومت کوچ نشینان کوفچ روبرو شده و کوفچیان سخت در مقابل او مقاومت کردند. این‌ها مردمانی بودند که به واسطه پناهگاه‌های سخت به کسی باج نمی‌دادند ولی در نهایت ملک قارود با حیله آن‌ها را شکست داد.

ملک قارود پس از قلع و قمع طوایف قفص (کوچ) و استیلای بر عمان و سواحل خلیج فارس و ایجاد امنیت در جیرفت، پایتخت قشلاقی خود را در سه ماه زمستان تا اردیبهشت‌ماه به مدت چهار تا پنج ماه در جیرفت انتخاب کرد؛ زیرا این منطقه بسیار آباد و حاصلخیز بوده‌است.

در دوره حکومت سلجوقیان، به‌ویژه در دوره محمدبن ارسلانشاه بر آبادانی جیرفت افزوده شد و به دستور وی کاروان سراها، مساجد و مدارس بسیاری در جیرفت احداث شد.[۲۶] در همین دوره، برای نخستین بار از شهرکی به‌نام قُمادین یاد شده[۲۷] که آن را محله‌ای خارج از شهر و مسکن عمده تجار خارجی دانسته‌اند. قمادین مخزن نفایس چین، ختا، هندوستان، حبشه، زنگبار، روم، مصر، ارمینیه، آذربایجان، ماوراءالنهر، عراق، خراسان و فارس بود.[۲۸]
جیرفت تا اوایل نیمه دوم سده ششم، شهری نیکو بود و ام‌القرای کرمان محسوب می‌شد.[۲۹] بعد از ارسلانشاه و جانشینان او، دوران فترت و سستی حکومت سلجوقیان شروع شد. در سال ۵۶۲ هجری قمری به سبب شایع شدن بیماری و مرگ، طغرل شاه بن محمد و ترکان و غلامان شهر را غارت کردند.[۳۰] طغرل شاه بیشتر دوران سلطنت را به دلیل علاقه به جیرفت در این شهر گذرانده بود. در بیستم فروردین سال ۵۶۵ هجری قمری در همین شهر وفات یافت.

بعد از مرگ طغرل شاه در اثر رقابت و جنگ‌های فرزندان وی جیرفت رو به ویرانی نهاد؛ چنان‌که در سال ۵۶۶ هجری قمری، بهرام‌شاه، قمادینِ جیرفت را غارت و شهر و روستاهای آن را ویران کرد.[۳۱] این اختلافات و جنگ‌های خانگی باعث شد غزها در نبردی سپاه کرمان را در باغین شکست دادند و متوجه جیرفت شدند. در سال ۵۷۵ هجری قمری آن‌ها بدون برخورد با هیچ مانعی جیرفت را به تصرف درآوردند و با حمله‌ای وحشیانه جیرفت را به کلی نابود کردند؛ چنان‌که محمدبن ابراهیم در تاریخ سلجوقیان و غزها (ص ۱۳۷–۱۲۹) نوشته‌است: «و بیچاره اهل جیرفت، غافل و بیخبر ناگاه به سرایشان فرود آمدند و صد هزار نفس را به انواع تعذیب و شکنجه هلاک کردند و سر در ولایت نهادند و هر کجا ناحیتی معمور بود یا خطه‌ای مسکون دیدند، آثار آن مطموس و مدروس گردانیدند.»

پس از آن جیرفت مدتی، در دوره ملک دینارغز در آرامش نسبی به سر برد. در آن دوره، دارالملک کرمان بود و به دلیل آب و هوای مطبوع لقب جَنَّه اَرْبَعَةِ اَشهُر (بهشت چهار ماه) داشت.[۳۲] در سال ۶۰۰ هجری قمری، امیرقطب‌الدین مبارز، از ملوک شبانکاره، دور جیرفت حصار کشید و قدرت دفاعی شهر را بالا برد. در سال ۶۱۹ هجری قمری، منطقه به دست قراختاییان افتاد.[۳۳]

شهر جیرفت بر اثر حمله مغولها، در سال ۶۲۱ هجری قمری به کلی ویران شد. جیرفت قبل از حمله مغول یکی از شهرهای آباد و ثروتمند جهان اسلام بود.[۳۴] در اواسط قرن هفتم، که مارکوپولو از جیرفت دیدن کرده، از ویرانی آن به دست تاتارها (مغول) گزارش داده و نام شهر جیرفت (یا شاید قمادین) را «کاماندو» و ناحیه مجاور آن را «رئوبارل» (رودبار) ضبط کرده‌است. به گفته وی (همان‌جا)، برخی از شهرهای ناحیه، از ترس حمله دزدانِ قبیله قراوناس (ظاهراً ساکن مکران)، با دیوارهای بلند گلی محصور شده بودند.

از حوادث مهم دوره صفوی، حمله بلوچ‌ها به جیرفت و غارت آنجا بوده‌است که بسیاری از آن‌ها پس از جنگ در این منطقه ساکن شده‌اند و اکنون در جمعیت این شهرستان ادغام شده و در کنار طوایف دیگر این شهرستان زندگی می‌کنند.[۳۵]

رضا ایرانمنش

در دوران زند جیرفت بدون حادثه مهم و قابل توجهی زمان را پشت سر گذاشت در دوران قاجار جیرفت مجدداً رو به آبادانی گذاشته‌است.

با انقراض حکومت قاجار و روی کار آمدن رضاخان و دوران فترت، حد فاصل قاجار و پهلوی در جیرفت ناامنی و غارت اموال مردم شروع شد و بر اثر کمی باران و آب این منطقه طی سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ دچار خشکسالی و قحطی شدیدی گردید.

موزه باستان‌شناسی جیرفت، موزه‌ای کوچک، اما پر ارزشی است که در (بلوار هلیل-ابتدای زیرگذر) این شهر قرار گرفته وتعدادی از اشیای کشف شده در این شهر در آن نگهداری می‌شود. بخش عمده این اشیای بازیافتی را ظروف تزئینی ساخته شده از سنگ صابون تشکیل می‌دهد. این موزه در فضای کم خود نزدیک ۵۰۰ شی نفیس، با نقوش ناشناخته و پر رمز و راز مربوط به هزاره سوم قبل میلاد مسیح را در خود جای داده‌است. این موزه در سال ۱۳۸۳ تأسیس شده‌است.[۳۶]

مقبره میرحیدر (گورخانه) یادگاری از دوره صفویه می‌باشد که در باغی بسیار زیبا و محصور از درختان مختلف، در اسفندقه جیرفت قرار دارد. نقشه گنبد آن از داخل چهارضلعی و در مراحل بعد به هشت طاقنما تبدیل شده و گنبد مدوری بر روی آن احداث گردیده‌است.
مرحوم امیرغلامحسین خان مهیمی مرد اول کشاورزی و درختکاری کشور هم اهل جیرفت می‌باشد

شهر اسلامی دقیانوس (جیرفت قدیم) در شمال شهرستان جیرفت جای گرفته مربوط به دوره سلجوقیان است. با توجه به وسعت ۴۰ کیلومتری این شهر که هسته مرکزی آن تنها ۱۲ کیلومتر وسعت دارد، این شهر جزو بزرگترین شهرهای اسلامی کشور محسوب می‌شده‌است.[۳۷]

همچنین سریالی مربوط به آثار باستانی جیرفت به نام مجموعه تلویزیونی شهر دقیانوس که به کارگردانی مهرداد خوشبخت در سال ۱۳۹۰ از شبکه یک سیما پخش شد و حواشی و انتقادهای بسیاری در پی پخش این سریال به وجود آمد.

کنار صندل یک مکان باستان‌شناسی مربوط به عصر برنز است که در جنوب جیرفت استان کرمان قرار دارد.

آنجا دو تپه وجود دارد: تپه کنار صندل الف و تپه کنار صندل ب که چند کیلومتر با هم فاصله دارند و ارتفاعشان به ترتیب ۱۳ و ۲۱ متر است. در تپه کنار صندل ب، یک برج دو طبقه با پایه نزدیک به ۱۳٫۵ هکتار پیدا شد. همین‌طور کتیبه‌ها و الواحی با خطی ناشناخته پیدا شده‌است.

دانشگاه جیرفت

دانشگاه علوم پزشکی جیرفت

جیرفت یک شهر دانشگاهی است که بیش از ده هزار دانشجو در ۶ واحد دانشگاهی این شهر در سال ۹۸ در حال تحصیلند.[۳۸]

دانشگاه‌های دولتی:

مؤسسات آموزشی آزاد و غیردولتی:

حمل و نقل شهری جیرفت شامل تاکسیرانی و اتوبوسرانی است. تا سال ۹۱ اتوبوسرانی جیرفت ۳۱ دستگاه اتوبوس در اختیار داشته‌است اما در حال حاضر حمل و نقل شهری اغلب با تاکسی انجام می‌شود و اتوبوسرانی به‌طور محدود فعالیت دارد.

در حال حاضر فرودگاه جیرفت طی هرهفته دو پرواز رفت و برگشت به فرودگاه مهرآباد تهران دارد.[۴۵]

در سال ۲۰۱۶ میلادی ۲۰۲ نشست و برخاست هواپیما در فرودگاه جیرفت انجام شد و ۱۰٬۶۴۰ نفر مسافر و ۸۶٬۸۵۹ کیلوگرم بار از طریق آن جابجا شدند.[۴۶]

شهر جیرفت سه بیمارستان دارد:

شهر جیرفت از جمله شهرهایی می‌باشد که از توزیع مناسب فضای سبز برخوردار نمی‌باشد.
بر اساس دادهای میدانی شهر جیرفت تنها ۸ پارک دارد. از این تعداد، ۴ پارک دارای کارکرد محله‌ای، ۳ پارک دارای کارکرد ناحیه‌ای و ۱ پارک دارای کارکرد شهری می‌باشد.


وب سایت گروه بازرگانی غلامحسین مهیمی

استان کرمان

———————————————-

رضا ایرانمنش 19 شهریور ماه سال 1346 در جیرفت کرمان متولد شد. او مدرک فوق لیسانس کارگردانی خود را از دانشگاه تربیت معلم دریافت کرده است.

ایرانمنش در بیش از 60 فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی حضور داشته است. در سال 1372 برای بازی در فیلم سجاده آتش نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش اول مرد در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

رضا ایرانمنش

او همچنین از جانبازان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است. وی در عملیات های متعددی حضور داشت و در عملیات والفجر 8 به علت استشمام گاز خردل، جانباز شیمیایی می شود.

یکسال بعد از شیمیایی شدن در سن 19 سالگی در سال 1365 ازدواج کرد، و در حال حاضر صاحب یک دختر بنام غزل 19 ساله و یک پسر بنام علی 27 ساله می باشد. همسرش را حضور خدا در کنارش می داند و می گوید همسرم همیشه برایم نمونه ای خوب از صبر و ایثار است که برای زندگیمان تمام توانش را گذاشته است.

4 سال پیش هم یک بار مرگ مغزی شدم، شاید باورتان نشود اما من 4 ساعت کاملاً مرده بودم. مرا به سردخانه بردند و بعد از 4 ساعت دوباره برگشتم. او زمانی که فقط 14 سال داشت، عازم جبهه شد تا از دین و میهنش دفاع کند، در بیشتر عملیات بزرگی چون والفجر مقدماتی، والفجر 3، والفجر 4، کربلای 1، کربلای 2، کربلای 4، مرصاد و فاو شرکت داشت.

مدت بسیاری است که بیکارم. در دو سال اخیر پیشنهادهایی داشتم که قابل کار کردن نبود. وی ادامه داد:تنها راه امرار معاش من از طریق بازیگری است؛ هیچ کار دیگری بلد نیستم. البته ناشکری نمی کنم چون خداوند است که روزی را فراهم می کند.

من و اصغر فرهادی، سعید آقا خانی، حمید فرخ نژاد همگی در دانشگاه تهران هم کلاس بودیم. زمانی که اصغر شروع به کار کرد، از بچه های دانشگاه دعوت به همکاری نمود.

من برای فیلم سجاده های آتش کاندیدای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر شدم. آن سال رقبای من استاد انتظامی، اکبر عبدی، مرحوم خسرو شکیبایی بودند و برای من باعث افتخار بود کنار این عزیزان قرار بگیرم.

متاسفانه هنرمندان ما خیلی کم توانستند فضای جنگ واقعی را نشان بدهند؛ البته کارهای خوب هم داشتیم. کارگردان هایی که خود در جبهه های نبرد حضور داشتند، توانستند تصویر باورپذیری را به مخاطب ارائه کنند. من از همین جا دست تک تک جانبازان را می بوسم؛ اسم جانباز روی من گذاشتند اما همیشه گفتم که من فقط این عنوان را یدک می کشم.

قبل از سال 95 بیماری و بیکاری به من غلبه کرد. وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشتم. از 26 فروردین 95 خداوند نیروی دوباره ای به من داد و عصا را کنار گذاشتم. اکنون با قدرت پیگیر کارهایم هستم.

ده سال پیش به کما رفتم؛ فضای خیلی خوبی بود. نمی دانم برزخ بود واقعا! اینقدر حس خوب و سبکی داشتم که انگار روی ابرها بودم. در فیلم هایی که بچه ها از زمان برگشت من به حالت احیا در آی سی یو گرفتند، من با اصرار گریه می کنم در آن فضا بمانم. اگر زمانی را بخواهم انتخاب کنم، دوست دارم به همان لحظات برگردم.

رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای پایانی فروردین ماه 1391 به کما رفت. این خبر بسیاری را متأثر کرد، اما خوشبختانه 25 فروردین به هوش آمد.

ما در عملیات والفجر 4 در منطقه پنج زین عراق تپه هایی را تصرف کردیم. یک جایی سنگر می کندیم که ما را غافلگیر کردند و من در آن اوضاع تیر خوردم؛ اما متوجه نشدم تا اینکه یکی از بچه ها بهم گفت تیر خوردی. من گفتم نه؛ دیدم خون و خاک با هم مخلوط شده. روی شلوارم مثل گل شده بود و زمانی که آن لحظه را دیدم افتادم و دیگر نتوانستم حرکت کنم (خنده). یکی از دوستانم من را با خود به منطقه امن برد.

موج و صخره (1390)

ستایش (1389)

وفا (1385)

توپ گرد (1381)

خبرنگار خارجی (1377)

پرونده های مجهول (1380 )

مردان آنجلس(1377)

 

تلفن (1378)

ترور (1376)

کمین (1375)

دکل (1374)

آخرین شناسایی (1372)

سجاده آتش (1372)

کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم سجاده آتش (دوره 12 جشنواره فیلم فجر، سال 1372)

رضا ایرانمنش

 

 

رضا ایرانمنش که این روزها شرایط جسمی خوبی ندارد، از مردم خواست که جان خود را در مقابل کرونا ویروس شوخی نگیرند.

بازیگر فیلم‌های «دکل»، «آخرین شناسایی» و «سجاده آتش» سال‌هاست که با عوارض شیمیایی ناشی از جنگ تحمیلی دست و پنجه نرم می‌کند و هر از چندی خبری از بستری شدن او در بیمارستان منتشر می‌شود. ایرانمنش دی‌ماه امسال هم مدتی را در بیمارستان تحت مراقبت‌های ویژه بود و حالا در روزهایی که بخاطر کرونا نمی‌تواند از منزل بیرون رود مشکلات تازه‌ای برایش پیش آمده است.

او در گفت‌وگویی با ایسنا درباره حال و احوال این روزهایش بیان کرد: بعد از اینکه در بیمارستان بستری شدم عصب‌های پایم بر اثر آمبولی مشکل پیدا کرده بود و حالا هر دو پایم از کار افتاده‌اند و باید فیزیوتراپی کنم تا خوب شوند. اما زمانی که به دنبال این بودم با فیزیوتراپی وضع پاهایم را درست کنم کرونا آمد و فعلا نمی‌توانم کاری کنم، چون بیرون نمی‌توانم بروم و انجام فیزیوتراپی در منزل هم سخت است چون به دستگاه‌های زیادی نیاز دارد. البته فعلا خودم کمی فیزیوتراپی ساده‌تر را در منزل انجام می‌دهم ولی باید با دکتر صحبت کنم تا ببینم چه باید کرد.

ایرانمنش در پاسخ به اینکه آیا از نهادهای مرتبط با حرفه‌اش کسی در جریان است تا در صورت لزوم هماهنگی بیشتری انجام شود؟ گفت: معمولا این جور مواقع کسی سراغم نمی‌آید، نه خانه سینما، نه وزارت ارشاد و نه تلویزیون.

وی که مدتی است پروژه‌ای تصویری هم نداشته افزود:‌ آخرین کاری که انجام دادم و پخش نشده، تله فیلمی بود به نام «مجنون بی‌لیلی» به کارگردانی جهانبخش سلطانی که مراحل فنی‌ آن در حال انجام است، البته یکی دو کار دیگر هم داشتم که نه پخش شده و نه پول آن را دادند و اصلا نمی‌دانم مشکل‌شان چیست. 

رضا ایرانمنش

این بازیگر درباره روزهای کرونایی جامعه نیز گفت:‌ مردم در این چند سال اخیر با بحران‌های مختلفی مثل زلزله و سیل مواجه شدند و همیشه بخشی از مردم سختی‌های آن را به جان خریدند و بخشی دیگر هم کمک می‌کردند اما الان اتفاقی افتاده که همگانی و جهان شمول است و فقط متعلق به ما نیست. این در حالی است که عده‌ای در کشور ما ماجرا و در واقع جان خود را شوخی گرفته‌اند. یعنی این طور نیست که بگوییم فقط به جان بقیه اهمیتی نمی‌دهند چون برای خودشان هم ارزشی قائل نیستند. آن‌ها فکر می‌کنند همین که دو سه روز را در خانه ماندند کافی است و اصلا به این فکر نمی‌کنند که شاید ناقل این ویروس باشند و چند نفر دیگر را دچار کنند، همین شده که ناگهان آمار مبتلایان در کشور بالا رفت.

ایرانمنش افزود: به نظرم مردم با رعایت بهداشت و خونسردی خود می‌توانند جلوی این ویروس بایستند و فکر نکنیم یکی دو روز رعایت کردیم دیگر کافی است و مشکل از سر ما رد شده. همه باید با همفکری و همراهی هم و خودداری از سفر کردن کارها را به نوعی پیش ببریم که آمار تلفات و مبتلایان این ویروس زودتر کم شود و مردم به زندگی عادی برگردند.

وی گفت: اما درباره مسئولان می‌خواهم بگویم، می‌دانم که شرایط سخت است و با کمبودهایی مواجه هستند. این مسئله احتکار و گرانی هم فقط برای کشور ما نیست اما مهم این است که وقتی قولی می‌دهند به آن عمل کنند. ما شنیدیم که گفته شد در برابر آن‌هایی که اقلامی مثل ماسک احتکار کرده‌اند آنقدر ماسک در بازار عرضه می‌کنند که محتکرکنندگان پشیمان شوند و ماسک‌ها روی دستشان باد کند، ولی هیچ چیزی ندیدیم. واقعا نیازی نیست اگر توانایی‌اش نیست چنین حرف‌هایی بزنیم. 

انتهای پیام

بازیگر دوست داشتنی. انشالله که سلامت باشند

آقای ایرانمنش سلام و خداقوت
امیدوارم سلامتی خود را دوباره بدست بیارید
همچنان که در جبههحق علیه باطل بودید باز هم همچنان در صفحه تلویزیون دوباره بسلامتی ببینیم
از خداود متعال درخواست شفای تمام مریض ها خصوصا شما را خواستارم

سلام آقای ایرانمش عزیز چند روزی بود در فکر شما بودم که حالتان بهتر شده است یا نه و نمیدانستم از چه طریق میشود جویای حالتان بود که الان در خبرگزاری ایسنا خبری از شما را خواندم امیدوارم هرچه زودتر مشکل فیزیوتراپی شما حل شود،دعاگوی شما و دیگر عزیزان بیمار هستم و التماس دعا هم دارم.ضمنا بدانید اگرهمکاران و هم صنفی های شما یادی ازتون در این روزها نمی کنند شما برای مردم باارزش هستید و بیادتان هستند.با آرزوی بهبودی برای شما.

با شعار نقش موثر بانوان در بحران كرونا
24 تا 30 مهر 99

هفته ملي ايمني بيمار / پنجشنبه 27 شهريور در بيمارستان آتيه


دوشنبه 31 شهريور 99 ساعت 10:30 تا 12
با حضور: كارشناسان و متخصصين زنان – نوزادان – بيهوشي – مشاوره روانشناسي – ماما – شيردهي
لينك زير را در يكي از مرور گرهاي گوشي خود كپي كنيد و در زمان ورود به برنامه ( skyroom) قسمت مهمان را انتخاب كنيد.
http://www.skyroom.online/ch/atiehhospital/session

امسال روز پزشك رنگ ديگري دارد، معنايي به وسعت ايثار… روحي به عظمت آسمان … مهري به شفقت آفتاب … روز از خود گذشتگي … روز دفاع از كيان سلامت … روز رشادت و شهامت ، بر ترنم دستان باراني ات مبارك

رضا ایرانمنش

در همه گيري كرونا از درمان ساير بيماري ها غافل نشويم
بيمارستان آتيه پيشرو در حفظ ايمني بيماران

آزمایشگاه بیمارستان آتیه با توجه به شیوع ویروس کرونا و به جهت حفظ ایمنی و رفاه حال اشخاصی که تمایل به نمونه گیری در منزل یا محل کار خود را دارند، کارشناس مجرب نمونه گیر اعزام می نماید.
– لطفا هماهنگی یک روز قبل صورت گیرد.
– ارسال نسخه از طریق شماره واتساپ ۰۹۱۹۴۱۶۷۷۵۰
– شماره تماس جهت هماهنگی ۸۸۰۸۶۵۸۳_ ۸۸۰۸۶۵۸۴ داخلی ۱ (از ساعت ۷_۱۹ )

سخنرانان: نانسي بارداكي، بنيانگذار برنامه زايمان و فرزندپروري بهوشيارانه (MBCP) الوند گلد، مدیر آموزش MBCP در مرکز طب انسجامی دانشگاه اوشر آمریکا
تاریخ: چهارشنبه 3 ارديبهشت 1399
ساعت: 6:30 عصر به وقت تهران
کل جلسه وبینار به فارسی ترجمه خواهد شد و وبینار رایگان است.

واحد پذيرش بيمارستان آتيه در طول شبانه روز پذيرای مراجعه كنندگان مي باشد.

 

بيمارستان آتيه در زميني به مساحت 4300 متر مربع و زيربناي تقريبي 24000 مترمربع با 12 طبقه مي باشد. اين بيمارستان از 15 بهمن سال 1377 با هدف ارائه خدمات مناسب و سريع در كليه رشته‌هاي پزشكي آغاز به كار نمود. مديران , پزشكان , پرستاران و سايركاركنان بيمارستان كه مجموعا خانواده آتيه ناميده مي‌شوند , اصل ارتقاء رضامندي بيماران و مراجعين را محور كار خويش قرار داده و تا به امروز در مسير اجراي اين اصول تلاش مستمر داشته اند .

رضا ایرانمنش بازیگر سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، پیرامون آخرین وضعیت جسمانی خود گفت: نزدیک به دو هفته در کما بودم و وضعیت بسیار بدی را پشت سر گذاشتم اما خدا را شاکرم که توانستم کما را پشت سر بگذارم و چند روز پیش از کما بیرون آمدم.

وی در همین راستا ادامه داد: معتقدم اگر ذره‌ای نسبت به گذشته بهتر شده باشم از لطف خدا و دعای مردم بوده است، مردم اینقدر به من لطف دارند که همیشه شرمنده آنها هستم. 

این بازیگر پیشکسوت سینما با اشاره به ادامه روند درمان خود اظهار کرد: من به مدت بیست روز کامل در کما به سر بردم، بعد از به هوش آمدن به دلیل زخمی که در بدنم ایجاد شده از بیمارستان مرخص شده و در خانه ادامه مراحل درمان را سپری می‌کنم.

بازیگر فیلم سینمایی «دکل» دلیل ترخیص خود را اینگونه تشریح کرد: دلیل ترخیصم از سوی پزشکان احتمال بالای ابتلا به عفونت بیمارستانی بود، به همین خاطر هم اکنون خانه‌ام به صورت کامل ایزوله شده تا زخم به وجود آمده عفونت نکند. 

کاندید سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر درباره سایر مشکلات جسمانی خود اضافه کرد: به دلیل عدم تحرک در زمان کما رفتن و همچنین تداخل دارویی با مشکل حرکتی روبرو شده‌ام و در حرکت دادن پاهایم توان کافی ندارم، به همین دلیل باید در ابتدا مراحل درمانی برای حرکت دادن پاهایم را به اتمام برسانم. 

رضا ایرانمنش

ایرانمنش با گلایه از بی‌توجهی هنرمندان و مسئولین فرهنگی به وضعیت خود خاطرنشان کرد: متاسفم که هیچکس طی این مدت حالی از من نپرسید، نه از خانه سینما تماسی داشتم و نه کسی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به من سر زد، به جز تعداد کمی از دوستان و هنرمندان دیگر کسی جویای احوالم نشد. 

انتهای پیام/

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اطلاع رسانی آخرین تصمیمات مبارزه با کرونا و پیام های مهربانی و استواری از رویکردهای اصلی “بهار همدلی” برنامه ویژه رادیو ایران است. برای همیاری و همکاری بیشتر مردم با هم و برقراری پل ارتباطی بین آحاد مردم جامعه در ایام دشوار عارضه کرونا، رادیو ایران اقدام به ایجاد گفتمان  “آیین مهربانی” کرده است؛ در این گفتمان رادیویی، همدلی و مهربانی را یادآوری می‌شود. همچنین در این برنامه به اطلاع‌رسانی آخرین تصمیمات مبارزه با کرونا و پیام‌های مهربانی و استواری مردم پرداخته می‌شود. به زودی قطعه موسیقی «آیین مهربانی» هم که ساخته رادیو ایران است رونمایی خواهد شد.

رضا ایرانمنش که  از سال‌های دفاع مقدس یادگاری‌هایی دارد، با “بهار همدلی” رادیو ایران گفت‌وگویی داشت که در جریان این گپ و گفت اشاره کرد: من فقط نام جانباز را با خود یدک می‌کشم، آنهایی که جانباز واقعی‌اند، قابل تقدیرند. همدلی در جبهه‌ها این روزها به خوبی نشان داده می‌شود. در زمان جنگ اگر همدلی همرزمان نبود، 8 سال که نه 80 سال دیگر هم به آنچه شایسته کشورمان بود نمی‌رسیدیم و نگذاشتیم یک وجب از خاک ما دست اجنبی‌ها و دست آنها به نوامیس ما برسد. 

وی افزود: گاهی اوقات من ناراحت می‌شوم؛ می‌گویند که جوانان ما را به آنجا می‌برند و روی میدان مین می‌فرستادند. در صورتی که یک مسابقه و چالش بود، شبی که عملیات داشت لو می‌رفت و زمان نبود بچه‌های تخریب بخواهند که میدان مین را معبری بزنند و اینجا بود که یک ایثار و از خودگذشتگی و همدلی اتفاق افتاد. 

این هنرمند کشورمان تأکید کرد: عده‌ای از بچه‌ها می‌گفتند ما با پاهای خودمان می‌رویم و مین‌ها را منفجر می‌کنیم.  ما چند نفر فدا شویم بهتر از این است که یک گردان برایش اتفاق بیفتد. همدلی که این روزها دیدم، من را به یاد آن روزها انداخت. من در شبکه دوم سیما، پزشک خودم را دیدم که بیش از 45 روز است که منزل نرفته است و در بخش کرونای بیمارستان در حال خدمت‌رسانی است. یادم آمد که ما در زمان جنگ سرداران دل بسیاری داشتیم و تکرار نمی‌شود. 

وی در پایان خاطرنشان کرد: از گوشه و کنار می‌شنویم که مردم می‌گویند خسته شدیم و در قرنطینه‌ایم و دیگر بس است. آمدن بیرون هم جان خودمان را به خطر می‌اندازد و هم باعث می‌شود که زنجیره را ادامه دهیم. این هم شرایط خاص است شاید گوشزد و تلنگر باشد. در زمان سربازی برخی می‌گویند این روزها سخت است اما وقتی می‌گذرد و سال‌ها بعد می‌گویند که یادش بخیر کاش آن روزها برمی‌گشت. اما یک چیزی را بگوییم تحملش خیلی کمتر می‌شود. ما می‌توانیم در منزل راه برویم، کتاب بخوانیم اما بدانیم که برخی جانبازان ما که قطع نخاع گردنی‌اند، روی تخت خوابیده‌اند، کمی دل‌مان را کنار دل‌شان بگذاریم و بدانیم آنها چه می‌کشند.

رضا ایرانمنش

«بهار همدلی» به تهیه کنندگی حسین معصومی و اجرای فاطمه آل عباس  از رادیو ایران پخش می‌شود.

انتهای پیام/

سهمیه بنزین آبان ماه کی واریز می شود؟ (کلیک کنید)

اموال مسروقه را با این سامانه بیابید! (کلیک کنید)

کدام تست کرونا مطمئن تر است؟ (کلیک کنید)

خبرها را در تلگرام تابناک دنبال کنید:

ماجرای بامزه پیوستن شهید مدافع حرم به سپاه

این سریال‌ها با نام یک دختر ماندگار شدند

مراسم تشییع شهید امربه‌معروف محمد محمدی

این قاتل جدید هم #اعدام_نکنید

حضور ترسناک «شهاب حسینی» در سینماها

رضا ایرانمنش

عکس/ خانم بازیگر در کنار ببر

حکم تأیید عکس بی حجاب در فضای مجازی

عکس/ کامبیز دیرباز در نقش صیاد خمینی

عکس/ عمامه در خون

ذکری که امام به هنگام شهادت حاج آقا مصطفی گفت

آرایش غلیظ و لاک قرمز شرط بازی در فیلم‌های سینمایی/ پیشنهاد کار بیشتر با گرفتن طلاق/ مسئولان فرهنگی خواب هستند یا بیدار؟

باید به این هنرمند آفرین گفت

آن لحظه که آه‌کشیدی معصومه‌ی مظلومه کجا بود/ چرا به امام هشتم ضامن آهو می‌گویند؟/ سخنان شنیدنی آیت الله مجتهدی در مورد امام رضا(ع) +تصاویر و مداحی

این قاتل جدید هم #اعدام_نکنید

با آب سقاخانه‌ات سرمستی من/ میثم مطیعی

رضا ایرانمنش
رضا ایرانمنش
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *