![رویا میر علمی
رویا میر علمی](http://dl.molisy.ir/wp-content/uploads/20201014/b7bfa0de06c32dfbda80fde5fb8a7710_XL.jpg)
Roya Mirelmi (Persian: رؤیا میر علمی) is an Iranian theater, cinema and television actress. She graduated from the Faculty of Fine Arts of Tehran University undergraduate design scene.
رؤیا میرعلمی (متولد در قزوین[۱]) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است. وی فارغالتحصیل مقطع کارشناسی طراحی صحنه از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. بیشتر فعالیتهای او در حوزه تئاتر است.
حسین کیانی نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر، زادهٔ سفید کوه ملایر، به تاریخ دوم بهمن ماه ۱۳۵۳ و بالیدهٔ شهر بروجرد است.
حسین کیانی فارغالتحصیل رشتهٔ کارگردانی از دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران و نیز کارشناسی ارشد همین رشته از دانشکدهٔ هنر دانشگاه تربیت مدرس است.
او همسر رؤیا میرعلمی بازیگر تئاتر و سینما است.[۱]
کیانی از آن دست درامنویسانی است که به سمت متون خارجی نرفته و تلاش کرده زبان و سبکی را که در درامنویسی داشته، حفظ کند. او در جایگاه کارگردان مؤلف، دارای سبکی مختص به خود است که فقط به شیوهٔ اجراهایش محدود نمیشود، بلکه در وهلهٔ اول به تفکرش به عنوان هنرمند جامعهٔ امروز برمی گردد. از نظر او، تئاتر فرصتی است برای دیالوگ با مردم، سنت و مذهب، اجتماع و سیاست و حتی تاریخ. به همین دلیل، در نمایشنامههای تاریخی اش، با دستمایه قرار دادن رویدادهایی خاموش و رها شده، به ریشههای مصائب جامعهٔ امروز میرسد.
– کارگردانی و بازیگری در نمایشنامه ” داستان باغ وحش ” نوشته ادوراد آلبی در سال ۱۳۷۵، اجرا شده در سالن تجربه دانشکده هنرهای زیبا
رویا میر علمی
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” بازی خانه ” در جشنواره سراسری دانشجویان کشور در سال ۱۳۷۶، اجرا شده در سالن شماره ۲ تئاتر شهر به مدت ۳۰ شب، که موفق به دریافت جوایز کارگردانی و نمایشنویسی و بازیگری اول زن گردید.
– اجرای پایاننامه مقطع کارشناسی نمایشنامه «دوزخ» (دربسته) نوشته ژان پل سارتر در سال ۱۳۷۷، با راهنمایی حمید سمندریان و فرهاد ناظر زاده کرمانی
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه خیشخانه در جشنواره سراسری دانشجویان کشور در سال ۱۳۷۸، اجرا شده در سالن شماره ۲ تئاتر شهر
(نمایش خیشخانه در همان سال در اهواز اجرا و جوایز نمایشنامه نویسی، طراحی صحنه و بهترین بازیگر زن را از آن خود ساخت. این نمایشنامه از برجستهترین آثار کیانی و تحت تأثیر پردهخانه کارِ بهرام بیضایی است؛ ولی تا کنون چاپ نشدهاست)
-نویسنده و کارگردان نمایشنامههای ” پنهان خانه پنج در” و ” واقعه در مجلس سودابه خوانی ” در سال ۱۳۷۸، که موفق به دریافت جایزه بهترین نمایش هجدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شد. این نمایش در سال ۱۳۷۹ در هفته هنر ایران در شهر پارمای ایتالیا دعوت شد و سپس در ایران در سالن سایه در تئاتر شهر به مدت ۳۳ شب به اجرای عموم درآمد.
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” رژیستورها نمیمیرند ” در سال ۱۳۸۰، در سالن چهار سوی تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه “مضحکهٔ شبیه قتل ” در سال ۱۳۸۲، در سالن سایه تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه «تئاتر اجباری» در سال ۱۳۸۳، در سالن قشقایی تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” تکیه ملت ” در سال۱۳۸۴، در سالن سایه تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” همسایه آقا ” در سال ۱۳۸۵، در سالن چهار سو در تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” بیداری خانه نسوان ” در سال ۱۳۸۷، در سالن چهار سو در تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” اهل قبور ” در سال ۱۳۸۸، در سالن چهار سو در تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه ” همه فرزندان خانم آغا ” در سال ۱۳۸۹، در سالن چهار سو تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه «مشروطه بانو» در سال ۱۳۹۰، در سالن اصلی تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه «در شوره زار» در سال ۱۳۹۲، در سالن ایرانشهر – سالن استاد سمندریان
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه «مضحکهٔ شبیه قتل» در سال ۱۳۹۴، در سالن اصلی تئاتر شهر (باز تولید)
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه «تئاتر سعدی، تابستان سی و دو» در سال ۱۳۹۵، در سالن اصلی تئاتر شهر
– نویسنده و کارگردان نمایشنامه «روز عقیم» در سال ۱۳۹۶، در تئاتر باران
_نویسنده و طراح و کارگردان نمایش (چشم به راه میرغضب) در تماشاخانه سنگلج ۱۳۹۸
تِهْران ( آوا راهنما·اطلاعات) پرجمعیتترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود. کلانشهر تهران نیز سومین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است.
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ دشتی و کوهپایهایِ البرز تقسیم میشود و گسترهٔ کنونی آن از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست. تهران دارای اقلیم نیمهخشک است. در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند و تابستان نیز کمبارانترین فصل در تهران است.
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن کم است. به عنوان بزرگترین شهر فارسیزبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند و بیشتر مردم این شهر رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.
پیشینهٔ زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمیگردد و کاوشهای باستانشناسی صورتگرفته در تهران، منجر به کشف اسکلتهای ۷۰۰۰ سالهٔ انسان و ابزارهای سنگی شدهاست. در اوایل سدهٔ هفتم، با ویرانی شهر ری و مهاجرت مردم آن به تهران، دانش تجارت، ساختوساز و شهروندی مردم ری به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد اما سرچشمهٔ شکوفایی و پیشرفت این شهر، به پایتختی آن برمیگردد. آقامحمدخان قاجار، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. تبدیل شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و شمار کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت. با انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت و پس از پایان این دوره، توسعهٔ پایتخت ایران ادامه یافت و تهران به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.
رویا میر علمی
تهران کانون اقتصادی ایران است و نخستین منطقهٔ صنعتی این کشور محسوب میشود، اما فعالیتهای اقتصادی بینالمللی نقش چندانی در شمار شاغلهای آن ندارد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شهر یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود. برج آزادی نماد تهران است و از منشور کوروش بزرگ، برای نخستینبار در این مکان پردهبرداری شد. برج میلاد نیز نماد دیگر تهران و بلندترین برج ایران است. تهران با میزبانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴، نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبان بازیهای آسیایی شد و مجموعهٔ ورزشی آزادی به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن دوران، همزمان با این بازیها در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ گشایش یافت.
از نظر اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست و شهرهای تجریش و ری را دربر گرفتهاست. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب میشود و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت کرده و برای ادارهٔ شهر، قانونگذاری میکند. در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن تهیه شد که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران، همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی که تهران ۳۰ نماینده در آن دارد، در این شهر واقع شدهاست. این شهر دارای دو فرودگاه بینالمللی امام خمینی و مهرآباد است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.
منشأ نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و دربارهٔ ریشهشناسی آن، چند دیدگاه وجود دارد:
نخستین اشاره به نام تهران در نوشتههای تاریخی، در حدود سال ۴۵۰ توسط خطیب بغدادی و در پی ثبت مرگ حافظ تهرانی در تاریخ بغداد انجام شدهاست.[۹] پس از آن نیز نام تهران به خاطر انار خوبش در فارسنامهٔ ابن بلخی آمدهاست.[۹]
روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بودهاست، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پس از اسلام نام آن معرب گردیدهاست و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند. همزمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، بهمرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۰]
تهران پیشینهای طولانی دارد و باستانشناسان بر این باورند که زندگی در این منطقه به دوران نوسنگی برمیگردد.[۱۱] در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقهٔ مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد؛ در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.[۱۲][۱۳]
در برخی نوشتههای پارسیگ، ری به عنوان زادگاه زرتشت معرفی شدهاست.[۱۴][۱۵] همچنین در درگیری میان داریوش سوم و اسکندر مقدونی، اسکندر و سپاهیانش برای چند روز در این منطقه توقف داشتند.[۱۶]
در نوشتههای تاریخی از تهران به عنوان منطقهای خوش آب و هوا و پر از باغهای میوه یاد شدهاست.[۱۷] در اوایل قرن هفتم بر اثر حملهٔ چندبارهٔ مغولها به ری و رخدادهایی همانند زلزله، ری که از شهرهای پرآوازهٔ آن دوران بود، ویران گشت، بسیاری از مردمش کشته شدند و گروههایی از آنها نیز به دیگر نقاط پناه بردند؛ تهران یکی از محلهایی بود که پناهگاه مردم ری شد که این در کنار انتقال دانش ساختوساز، تجارت و شهروندی مردم ری به تهران، توانست آغاز فصل تازهای برای پیشرفت تهران باشد.[۱۸]
در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد. در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. این کار که برای پشتیبانی از پایتخت آن زمان کشور، قزوین صورت گرفت، بر اهمیت تهران افزود؛ پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسهٔ خانم به دستور مهینبانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.[۱۹][۲۰]
پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغانها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغانها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت؛[۱۹][۲۰] پیشینهٔ محلههایی نظیر چالهمیدان و عودلاجان نیز به این دوران برمیگردد.[۲۰]
تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریمخان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد؛[۲۱] او برای مدت کوتاهی تهران را به عنوان پایتخت برگزید اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیستمحیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.[۲۲]
آقامحمدخان، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند.[۱۹][یادداشت ۲] در آن زمان جمعیت تهران از بیستهزار تن فراتر نمیرفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.[۱۹]
از دلایلی که آقامحمدخان، تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزید، میتوان به موقعیت راهبردی جنگی، خودکفایی تولیدی و اقتصادی تهران آن زمان، نزدیکی به گرگان (مرکز ایل قاجار) و نزدیکی به ری اشاره کرد.[۲۳][۲۴] پایتخت ایران در زمان قاجاریه پیشرفت قابل توجهی داشت. فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار اقدامات مهمی در راستای بهبود وضعیت پایتخت انجام دادند؛ با این حال تغییرات بنیادین شهر تهران در دوران ناصری انجام شد؛ این دوران که با اقداماتی همچون تأسیس ادارات، بیمارستان دولتی، دارالفنون، بهبود اساسی راههای اصلی و طرح نقشهٔ جدید شهر همراه بود، باعث شد تهران به بزرگترین شهر ایران با ۲۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت تبدیل شود.[۲۵]
تبدیلشدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۵]
در سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت مؤسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستانهای امروزی آغاز گردید. ورزشگاه امجدیه، موزهٔ ایران باستان و کتابخانهٔ ملی نیز در همین سالها تأسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابانها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمانهایی جدید با معماری نوین غربی چهرهٔ پایتخت را دگرگون کردند.[۲۶]
گامهای مهم صنعتیشدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانههای سیمان، بلورسازی، چیتسازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند؛ ایستگاه راهآهن نیز در همین دوران گشایش یافت.[۲۶]
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
نمایی از ورزشگاه امجدیه
ساختمان موزهٔ ملی ایران
مجلس شورای ملی، سال ۱۳۳۴
ساختمان تلگرافخانه در میدان توپخانه در دههٔ ۱۳۳۰
در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد.[۲۷] رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژههای توسعهای شد.[۲۸]
نوگرایی، نیازهای تازه، گرد هم آمدن نخبگان اجتماعی و خواست هیئت حاکمه برای ایجاد آرمانشهری که همانند پایتختهای کشورهای پیشرفتهٔ غربی باشد، ذهنیت تحول شهری را در تهران به وجود آورد.[۲۵]
روند توسعهٔ تهران با ایجاد شهرکهای تهرانپارس و نارمک در شرق و تهرانویلا، شهرآرا و گیشا در غرب ادامه یافت. همچنین صنایع تازه و فرودگاهی در غرب و تأسیسات ترابری در جنوب گسترش یافتند. احداث اتوبانهای پارک وی، شاهنشاهی، افسریه، ایوبی و همچنین احداث شهرکهای جدید اکباتان، لویزان، غرب، شوش و دهها کوی مسکونی دیگر در این دوره انجام شد. در این دوره تهران به سرعت به یک کلانشهر بینالمللی تبدیل شد.[۲۹] برنامههای توسعهٔ تهران بسیار گسترده بودند و این شهر یکی از شهرهای موفق آسیایی آن دوران بود.[۲۵]
مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲٫۷ میلیون نفر میرسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمینهای جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکهای از آزادراهها و بزرگراهها را نیز پیشنهاد کرد. ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمائیان مسئولیت این طرح را برعهده داشتند.[۳۰]
در جریان تدارک جشنهای ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران، طرح نماد تهران به مسابقه گذاشته شد. برندهٔ مسابقه، حسین امانت، در نهایت برج شهیاد (آزادی) را که هماکنون از برجهای معروف جهان است، طراحی کرد.[۳۱] همچنین از منشور کوروش بزرگ، نخستین نوشتار حقوق بشری جهان، برای نخستینبار در برج شهیاد پردهبرداری شد.[۳۲]
تأسیس دانشگاهها و مراکز آموزشی متعدد در این دوران توانست اوضاع آموزشی تهران را بسیار بهتر کند.[۳۳][۳۴] برای دادن وجههٔ ورزشی بهتر به پایتخت نیز، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران افتتاح شد.[۳۵] این مسابقات، به عنوان نخستین رویداد بینالمللی مهم ورزشی در تهران برگزار شد؛ همچنین این برای نخستینبار بود که بازیهای آسیایی در خاورمیانه برگزار میشد و ورزشگاه آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از بزرگترین ورزشگاههای جهان، میزبان اصلی این بازیها بود.[۳۵][۳۶]
خیابان فردوسی در اوایل دههٔ ۱۳۴۰
نمایی از بلوار الیزابت (بلوار کشاورز پسین) در دههٔ ۱۳۵۰
بلوار کریمخان زند در دههٔ ۱۳۵۰
نمایی از ساختمان پلاسکو در دههٔ ۱۳۵۰
حسین امانت در میدان آزادی
انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیماییها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد.[۳۷][۳۸][۳۹] همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.[۴۰][۴۱] دفاع از تهران در آن دوران برعهدهٔ سامانهٔ ضدهوایی بود.[۴۲]
پایتخت ایران دورانی دارای تنش را در دهههای اخیر گذراند که برای کل کشور پیامدهایی داشتهاست.[۴۳] گروگانگیری در سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا (۱۳۵۸)، انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۰)، حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸)، تظاهراتهای ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ۲۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ نمونههایی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی دهههای گذشته در تهران هستند.
در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعهٔ پایتخت با ساخت راهها و فضای سبز ادامه یافت.[۴۴] برج میلاد از مهمترین نمادهای توسعهٔ تهران در دهههای گذشتهاست که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.[۴۵][۴۶]
رویا میر علمی
بحث انتقال پایتخت نیز در دوران جمهوری اسلامی مطرح شدهاست. تمرکززدایی، حل مشکلات تهران و پیشگیری از مشکلات امنیتی و ناشی از زمینلرزه، از دلایل موافقان این کار هستند. انتقال پایتخت مخالفانی دارد که شامل دولت حسن روحانی نیز میشود؛ اجرایی نبودن، پابرجا بودن مشکلات تهران، هزینهٔ زیاد و وجود نداشتن زیرساخت در دیگر شهرها، از دلایل مخالفان این کار هستند.[۴۷][۴۸]
تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.[۴۹][۵۰] این موضوع توانست به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کند و تهران را به یکی از بزرگترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل کرد.[۵۱] افزایش جمعیت با وجود اینکه به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کرد، در کنار ناکارآمدی مدیریت شهری بر مشکلات آن نیز افزود؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک از این دسته مشکلات هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]
تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی البرز گسترده شدهاست و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۵۵][۵۶] از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقهٔ طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقهٔ عرض شمالی قرار دارد.[۵۷] گسترهٔ کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست؛ این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش مییابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راهآهن که ۱۵ کیلومتر پایینتر است، ۱۱۰۰ متر است.[۵۸]
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ کوهپایهای و دشتی تقسیم میشود. از کوهپایههای البرز تا جنوب شهر ری، تپههای کوچک و بزرگ پرشماری وجود دارند.[۵۸]
تهران دارای اقلیم نیمهخشک است.[۵۹] شمال شهر به دلیل ارتفاع بیشتر، خنکتر از دیگر مناطق شهر است. همچنین بافت نامتراکم، وجود باغهای کهن، بوستانها، فضای سبز حاشیهٔ بزرگراهها و کم بودن فعالیتهای صنعتی در شمال شهر کمک کردهاند تا هوای مناطق شمالی بهطور متوسط ۲ تا ۳ درجهٔ سانتیگراد خنکتر از مناطق جنوبی شهر باشد.[۵۸]
مسیر اصلی و جهت باد غالب شهر تهران، شمال غرب به جنوب شرق است.[۶۰] دیگر جریانهای هوایی که در محدودهٔ شهر تهران میوزند عبارتاند از:
جریانهای هوایی، اثرگذاری زیادی در آبوهوای تهران دارند. وزش باد غالب از سمت غرب سبب میشود که غرب شهر همواره در معرض هوای تازه قرار گیرد؛ با وجود اینکه این باد دود و آلودگی نواحی صنعتی غرب را به همراه میآورد، وزش شدید آن میتواند هوای آلوده را از شهر تهران بیرون ببرد.[۵۸]
در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند. اسفند پربارانترین ماه سال است و حدود یکپنجم از بارش سالانه در آن صورت میگیرد. تابستان نیز کمبارانترین فصل و شهریور خشکترین ماه سال در تهران است. میانگین بارش سالانهٔ شهر در مناطق شمال و جنوب گاهی بسیار تفاوت دارد.[۵۸] در محدودهٔ تهران بین ۲۰۵ تا ۲۱۳ روز هوای صاف تا کمی ابری وجود دارد.[۶۲]
یکی از شدیدترین بارندگیهای تهران در ۱ اردیبهشت ۱۳۴۱ روی داد و این بارش ۱۰ ساعت طول کشید؛ هواشناسی نیز اعلام کرد میزان بارش یک روز تهران معادل شش سال بودهاست.[۶۳]
تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمینلرزه آسیبپذیر است.[۶۴] بررسیهای زمینشناسی انجام شده بیانگر آن است که شهر تهران روی گسلهای زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساختوسازهایی نیز در حریم یا روی گسلهای بزرگ و لرزهخیز انجام شدهاست. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگیهایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسلهای بزرگ، دچار لغزش و جابهجایی شوند. با بررسی زمینلرزههای روی داده در گسترهٔ تهران و پیرامون آن، زمینلرزههایی به بزرگی ۷٫۷ درجهٔ ریشتر را میتوان یافت. همچنین بررسیها نشان میدهد که گسلهای مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشتهاند.[۵۸]
کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمینلرزهٔ بزرگ تهران مدت زیادی میگذرد، خطر رخ دادن زمینلرزهای بزرگ در تهران افزایش مییابد.[۵۸][۶۵] پیشبینی زلزلههایی تا ۸ ریشتر در تهران شدهاست و تمام مناطق، حتی آنهایی که روی گسل نیستند نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیبپذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمینلرزه، از سوی کارشناسان رد شدهاست.[۶۵]
وضعیت نامناسب مدیریت بحران شهر تهران و احتمال رفتار نامناسب شهروندان هنگام رخ دادن خطرات طبیعی، باعث نگرانیهایی شدهاست.[۶۶] «قفل شدن شهر» که بر اثر خروج مردم از محلهٔ خود و ایجاد ترافیک هنگام زمینلرزه رخ میدهد نیز میتواند کار امداد و نجات را با مشکل روبرو سازد.[۶۵]
از سیل نیز توسط مقامات شهری تهران به عنوان خطری جدی یاد شدهاست.[۶۷] اختلاف ارتفاع زیاد، ساختوساز در حریم یا بستر رودها و مسیلها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانههایی نظیر رودخانهٔ کرج، مسیلهای پرشمار دیگر و قرارگرفتن شهر در پای کوه از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.[۶۸][۶۹]
تهران شهری برنامهریزی شدهاست که توسعهٔ آن مهار و سعی در هدایتش میشود. همچنین ساختوساز در تهران کنترل شده و برای ساختمانهای بلند شرایط و قوانینی تهیه شدهاست.[۷۰]
نخستین طرح جامع تهران، در سال ۱۳۴۷ با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد. این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسلهای تهران برای ساختوساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمینهای ساخته نشدهای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساختوساز در این گونه زمینها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.[۷۱]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال بهطور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهههای گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلانشهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعهای از ضوابط و بخشنامهها صورت گرفتهاست.[۷۱]
شهر بافت فرسودهای نیز دارد که در برابر زمینلرزه بسیار آسیبپذیر است.[۷۲] تسهیلات و طرحهایی برای نوسازی و بهبود وضعیت بافتهای فرسوده ارائه شدند که در بسیاری از موارد، با عدم استقبال مالکان و سرمایهگذاران روبرو شدهاند.[۷۳][۷۴]
تهران به دلیل پایتخت بودن و تمرکز بنیادهای سیاسی و اقتصادی در آن، نسبت به دیگر شهرهای ایران، زودتر با مظاهر نوگرایی و به تبع آن با معماری نوین آشنا شد. این آشنایی در دوران قاجار و به خصوص دورهٔ ناصرالدینشاه آغاز شد اما در عمل، در دوران پهلوی بود که جنبههای زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد و چهرهٔ شهر را دگرگون ساخت.[۷۵]
در دوران رضاشاه، معماران و دانشآموختگان مطرح اروپایی نقش مهمی در دگرگونی چهرهٔ شهر داشتند. بعدتر سبک تازهای از معماری ایران باستان وارد تهران شد. این سبک در برخی پروژهها، در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازیها از معماری باستانی ایران الهام گرفته بود؛ این سبک در ساختمانهای اداری و مهم آن زمان تهران استفاده شد.[۷۵]
چند چهرهٔ شاخص ارمنی، تعدادی از مهمترین ساختمانهای دولتی، عمومی و خانههای شخصی را در تهران طراحی کردهاند. وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و اوژن آفتاندلیانس از جمله این معماران مشهور هستند. برای نمونه ساختمان اصلی بانک سپه و سینما رودکی از وارطان هوانسیان و کاخ دادگستری و کاخ شهربانی از آثار گابریل گورکیان هستند.[۷۵][۷۶]
هماکنون نیز طرح گسترش معماری ایرانی و اسلامی در برنامههای پیش رو، برای هویتدهی به تهران قرار دارد.[۷۰]
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن بسیار کم است.[۷۷] تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار تن داشت و اکنون به یکی از پرجمعیتترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل شدهاست.[۵۱][۷۸] بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت دارد.[۷۹] تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود.[۸۰] میزان رشد جمعیت در تهران، سالانه ۱/۷۹ درصد است.[۸۱] میزان باسوادی نیز در تهران بالاست.[۸۱]
شهر تهران جمعیت سالخوردهتری نسبت به ایران و استان تهران را در خود جای دادهاست. پراکندگی گروههای سنی در تهران یکنواخت نیست و مناطق شمالی دارای جمعیتی با میانگین سنی بالاتری هستند. مناطق حاشیهٔ شهر نیز دارای جمعیت جوانتری هستند.[۸۲]
تحولات جمعیتی تهران به عنوان پایتخت، پس از سال ۱۳۰۰ شامل چهار دورهٔ برجسته میشود:[۸۳]
بر اساس آمار سال ۱۳۸۵، استانهایی که بیشترین مهاجر را به تهران فرستادهاند، شامل استان مرکزی با ۲۱/۹ درصد، استان تهران با ۱۵/۷ درصد، استان اصفهان با ۵/۷ درصد و استان آذربایجان شرقی با ۵/۴ درصد از کل مهاجران وارد شده به تهران میشود. فراگیرترین دلایل مهاجرت به تهران نیز پیروی از خانواده، جستجوی کار و تحصیل بودهاست.[۸۵] مقایسهٔ نتایج آمار سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ نیز گویای این است که از میزان رشد مهاجرت به مناطق ۲۲ گانهٔ شهر کاسته شدهاست. در میان مناطق تهران، منطقهٔ ۵ بیشترین و منطقهٔ ۱۶ کمترین شمار مهاجران را جای دادهاست.[۸۶]
جمعیت خالص افزودهشده به تهران در دهههای گذشته، بیش از پنج میلیون نفر است، که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای داشتهاست. براساس شش دوره سرشماری انجام شده، جمعیت تهران از سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ حدود پنج برابر شدهاست و این رشد در شهرهای اطراف، بیشتر از شهر تهران بودهاست؛ در کل، رشد شهر تهران طی دهههای اخیر در حال کاهش بوده و بیشتر بر جمعیت پیرامون آن افزوده شدهاست.[۸۳]
اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند؛ پس از آنها، به ترتیب، آذریهای ایرانی و مازندرانیها بزرگترین اقلیتهای قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیتهای کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند.[۸۷][۸۸] تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجیهای ساکن آن را افغانستانیها و پس از آن، پاکستانیها و عراقیها تشکیل میدهند.[۷۷][۸۹][۹۰]
تهران بزرگترین شهر فارسیزبان جهان است.[۹۱] ۹۸ درصد تهرانیها زبان فارسی را میفهمند و ۱۰ درصد از آنها توان گفتگو به حداقل یکی از زبانهای رایج جهان را دارند.[۹۲] لهجهٔ تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کمرنگ شد و تغییراتی یافت.[۹۳] لهجهٔ تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بودهاست.[۹۴] در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز متأثر از تاتی بود.[۹۵]
بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشور، اسلام با مذهب شیعهٔ دوازدهامامی است؛ وضعیت دین مردم تهران نیز مجموعاً همانند شرایط کلی دین در ایران است و بیشتر مردم این شهر، رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند.[۹۷][۹۸] دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.[۹۹][۱۰۰]
افراد زرتشتی، مسیحی و یهودی تنها اقلیتهای دینی تهران و ایران هستند که در حد قانون در انجام آیین دینی خود آزادند.[۱۰۱] همچنین برخی اقلیتهای دینی، همانند زرتشتیان، دارای انجمن و مدارس اختصاصی خود در تهران هستند.[۱۰۲] مراکز مذهبی ساخته شده در شهر نیز شامل مسجد، کلیسا، کنیسه و نیایشگاههای زرتشتی میشود.[۱۰۳]
حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که بیشتر آمار جرم در تهران، به ترتیب، مربوط به دزدی، مواد مخدر و درگیریهای خیابانی بودهاست.[۱۰۴] بیشتر دزدیهای ثبت شده در ایران، متعلق به تهران هستند.[۱۰۵][۱۰۶] از معتادان متجاهر نیز به عنوان یکی از مشکلات مردم و شهر تهران یاد میشود؛ به گزارش خبرگزاری تسنیم، این افراد عامل برخی دزدیها و خردهفروشی مواد مخدر در سطح شهر هستند.[۱۰۷] خشونت و درگیریهای خیابانی در پایتخت ایران، باعث نگرانی کارشناسان شدهاست که برخی دلایل آن را نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات شهری تهران و عدم اطمینان به آینده میدانند.[۱۰۸][۱۰۹]
مشکلات اجتماعی تهران و فقر باعث شدهاست که حقوق کودکان این شهر نادیده گرفته شود. مشکلات کودکان تهران شامل اجبار به ازدواج، اعتیاد پدر و مادر، بدسرپرستی، فرار از خانه، بیشناسنامگی، کار، سوءتغذیه و خشونتهای جسمی، روحی و جنسی میشود.[۱۱۰]
کودکان کار در شهر تهران به سه دستهٔ ایرانی، افغانستانی و ایرانی کولی تقسیم میشوند. نتایج تحقیقاتی که در سال ۱۳۹۵ منتشر شد، نشان میدهد که بسیاری از این کودکان حاصل عدم پیروی از سیاستهای جمعیتی هستند و در خانوادههایی پرجمعیت زندگی میکنند. همچنین بر اساس همین تحقیقات، مشخص شد که بیشترین تراکم کودکان برای کار در خیابان، به ترتیب، در منطقهٔ ۲، منطقهٔ ۱۲ و منطقهٔ ۱ است.[۱۱۰] بسیاری از کودکان کار تهران نیز مسیری طولانی را از محل زندگی خود تا محل کارشان طی میکنند.[۱۱۰]
تجمعات فعالان حقوق زنان در تهران به شکلی خشونتآمیز سرکوب میشود و گزارشهایی از بازداشت حاضران در تجمعات منتشر شدهاست.[۱۱۱][۱۱۲] بانوان تهرانی در صورت نداشتن پوشش اسلامی، جریمه یا دستگیر میشوند. پلیس تهران سابقهٔ برخورد با رانندگان بدحجاب را نیز دارد. در سال ۱۳۹۷، ویدئویی از خشونت یک مأمور گشت ارشاد علیه یک دختر تهرانی به خاطر پوشاکی که بر تن کرده بود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بازتابی جهانی داشت.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]
تلاشهای شهروندان تهرانی در مقابله با حجاب اجباری، با خشونت از سوی نیروهای نظامی و شبهنظامی پاسخ داده میشود. در دیماه ۱۳۹۶، اعتراضات علنی به حجاب اجباری در خیابان انقلاب تهران توسط ویدا موحد آغاز شد؛ پس از آن، دیگر دختران نیز در مناطق مختلف خیابان انقلاب و در دیگر خیابانها و شهرهای ایران، با رفتن روی بلندی و برداشتن پوشش سر، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. گزارشهایی نیز از دستگیری و ضربوشتم دختران خیابان انقلاب وجود دارد که با انتقاد سازمانهای مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر روبهرو شدهاست.[۱۱۶][۱۱۷]
تهران کانون اقتصادی ایران است.[۹۸] همچنین این شهر به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینههای گوناگون دارد و اولین منطقهٔ صنعتی کشور محسوب میشود. فعالیتهای اقتصادی بینالمللی با وجود پایتخت بودن، تاریخ و بزرگی تهران نقش چندانی در تعداد شاغلهای آن ندارد.[۱۱۸]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.[۱۱۹] صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومهٔ تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد.[۱۲۰] مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد.[۱۲۱] ایران خودرو نیز به عنوان بزرگترین خودروساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.[۱۲۲][۱۲۳]
جوانان تهران درگرفتن کار و فرصتهای اقتصادی مشکلاتی دارند.[۹۸] طبق اعلام عیسی فرهادی، فرماندار وقت تهران در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری تهران ۱۱/۵ درصد است و با توجه به میزان مهاجرت بیکاران به تهران، کاهش آن سخت است.[۱۲۴]
طبق آمار سال ۱۳۹۴، ردیف مسکن، آب، برق و گاز، با سهمی معادل ۴۹/۹ درصد، بیشترین سهم از متوسط هزینهٔ ناخالص یک خانوار ساکن تهران را به خود اختصاص دادهاست؛ پس از آن نیز ردیف خوراکیها و آشامیدنیها با سهم ۱۵/۷ درصدی قرار دارد.[۱۲۵]
بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگترین بازار بورس ایران، در سال ۱۳۴۶ و بر پایهٔ قانون مصوب اردیبهشت ۱۳۴۵ تأسیس شد.[۱۲۶] به عنوان یک رکورد، شاخص کلی آن در ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ به بالای ۱۰۲ هزار و ۴۵۲ واحد رسیده بود.[۱۲۷] همچنین به عقیدهٔ بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی ایران، سیاستهای خارجی حکومت و بهای نفت و ارزهای خارجی از عوامل تأثیرگذار بر این بازار هستند.[۱۲۸]
با وجود مراکز خرید نوین در شهر، بازار تهران به عنوان بازاری قدیمی که در مرکز شهر و در منطقهٔ ۱۲ شهرداری تهران قرار دارد، همچنان دارای اهمیت بالای اقتصادی در تهران و کشور است.[۱۲۹][۱۳۰]
تهران یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود.[۱۳۱][۱۳۲] میدان و برج آزادی، برج میلاد، پل طبیعت و کاخ گلستان از جاذبههای گردشگری مهم شهر تهران هستند.[۱۳۳]
تهران در سال ۲۰۰۹ میلادی، میزبان ۶۴۶ هزار گردشگر خارجی بود و در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۱/۱۱ میلیون تن تغییر یافت. افزایش پیوستهٔ ورود گردشگران خارجی به این شهر باعث شد آمار این گردشگران در سال ۲۰۱۵ به ۱/۵۱ میلیون تن برسد. عراقیها بیشترین درصد مسافران خارجی تهران را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تشکیل میدادند. حدود ۳۰۵ هزار عراقی در سال ۲۰۱۲ در تهران اقامت شبانه داشتند که این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۴۸۷ هزار تن رسید. پس از عراقیها، آذربایجانیها دومین گروه مسافران وارد شده به تهران بودهاند.[۱۳۴]
در سال ۲۰۱۲، ۱۹۶ هزار گردشگر آذربایجانی به تهران سفر کردند و این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۳۲۰ هزار نفر رسید. افغانستان نیز در سال ۲۰۱۶ با فرستادن ۱۵۶ هزار گردشگر با اقامت شبانه به تهران، در ردهٔ سوم مبادی برتر تهران قرار گرفته بود که پس از آن، ترکیه و ترکمنستان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴۳ هزار تن از شهروندان ترکیه و ۷۵ هزار تن از شهروندان ترکمنستان به تهران سفر کردند و دارای اقامت شبانه در این شهر بودند.[۱۳۴]
تهران با جذب ۱/۶۴ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۶ میلادی، یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه در زمینهٔ گردشگری بودهاست. همچنین تهران پس از شهرهای دبی، ژوهانسبورگ، ریاض و ابوظبی، در رتبهٔ پنجم از دیدگاه شمار ورود گردشگران خارجی در سال ۲۰۱۶ در مناطق آفریقا و خاورمیانه قرار داشت و گردشگران خارجی تهران در این سال، نیم میلیارد دلار هزینهکرد داشتهاند.[۱۳۴]
تهران دارای دو فرودگاه بینالمللی مهرآباد و امام خمینی است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.[۱۳۵] فرودگاه مهرآباد که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، در بخش غربی تهران قرار دارد و نام آن از روستای مهرآباد که پیشتر در آن منطقه وجود داشت، گرفته شدهاست.[۱۳۶] بر اساس آمار اردیبهشت ۱۳۹۷، فرودگاه مهرآباد بیشترین عملکرد را میان فرودگاههای ایران داشت؛ همچنین تا همین زمان، این فرودگاه بیش از ۳۰ درصد از پروازهای ایران را به خود اختصاص داده بود.[۱۳۷]
فرودگاه امام خمینی نیز در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی تهران و در زمینی به وسعت ۱۳٫۵ هزار هکتار ساخته شدهاست.[۱۳۸] پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی ایکائو داده شد و گشایش اولیهٔ آن نیز در سال ۱۳۸۳ انجام شد.[۱۳۹] این فرودگاه بر اساس آمار آبان ۱۳۹۶، بیشترین سهم را از پروازهای خارجی در میان فرودگاههای ایران داشتهاست.[۱۴۰]
تهران دارای چهار پایانهٔ مسافربری شرق، غرب، بیهقی (میدان آرژانتین) و جنوب است. خدمت اتوبوسها به شهروندان تهرانی دارای پیشینهای طولانی است. در سال ۱۳۰۵، تعدادی اتوبوس از شوروی خریداری شد و در ۸ خط اتوبوسرانی خصوصی از آنها استفاده شد؛ مسیر نخستین خط احداثشده نیز، از سبزه میدان تا کارماشین بود.[۱۴۱]
پس از گذشت سالها از خدمترسانی اتوبوسها در شهر تهران، برای نخستینبار در سال ۱۳۲۰ بود که نظم قابل قبولی در استفاده از آنها شکل گرفت و تا سال ۱۳۳۵ تعداد خطوط به ۳۸ خط رسیده بود. شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، در سال ۱۳۳۵ به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران تأسیس شد.[۱۴۱]
اتوبوس برقی تهران، در سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان تنها نمونه از این سامانه در ایران، گشایش یافت.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۵، اتوبوس برقی تهران شامل پنج خط میشد که همگی از میدان امام حسین آغاز میشدند.[۱۴۳]
ایجاد و گسترش سامانهٔ اتوبوس تندرو تهران، به عنوان یکی از ارکان نوسازی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، از سال ۱۳۸۵ در دستور کار مدیریت ترابری شهر و شرکت واحد قرار گرفتهاست.[۱۴۴]
بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، اتوبوسرانی تهران با مشکلاتی از قبیل فرسودگی و کمبود تعداد اتوبوسهای فعال روبرو است که این موضوع میتواند باعث افزایش آلودگی هوا و کاهش کیفیت خدمات به شهروندان شود.[۱۴۵]
تهران دارای شبکهٔ متراکم بزرگراهی است و این شبکه توسط گروهی گسترده از خیابانها و جادهها همراهی میشود. بزرگراه آزادگان طولانیترین بزرگراه تهران با داشتن ۳۶/۴ کیلومتر طول است.[۱۴۶]
سفر با خودروی شخصی در تهران رایج است و شهروندان تمایل زیادی به استفاده از خودروی شخصی دارند.[۱۴۷] ترافیک تهران نیز وضعیت مناسبی ندارد و گاهی بحرانی خوانده شدهاست. پس از ماه مهر نیز معمولاً وضعیت ترافیکی شهر به دلیل افزایش سفرهای محصلان بدتر میشود.[۱۴۸][۱۴۹]
شمار خودروها و وسایل نقلیهٔ شخصی در شهر تهران به صورت روزافزون در حال افزایش است و این موضوع به یکی از مشکلات مهم این کلانشهر تبدیل شدهاست.[۱۵۰] به گفتهٔ مازیار حسینی، معاون سابق حملونقل و ترافیک شهرداری تهران، تعداد خودروهای این شهر حدود ۶ برابر ظرفیت خیابانهای آن است.[۱۵۱]
پیدا کردن جای پارک در برخی مناطق تهران بسیار سخت است و به یک مشکل برای شهروندان تبدیل شدهاست.[۱۵۲][۱۵۳] به گفتهٔ احمد دنیامالی پیدا کردن پارکینگ یکی از مشکلات شهر تهران بوده و کمبود پارکینگ تأثیری مستقیم در افزایش ترافیک داشتهاست.[۱۵۳]
در سال ۱۳۲۵، شرکتی با ۱۰ دستگاه خودروی ساختهٔ فیات، در تهران آغاز به ارائهٔ خدمت به مسافران کرد؛ تاکسیهای این شرکت بیشتر در مراکز تفریحی شهر حاضر بودند و مانند آژانسهای امروزی تهران، مسافران را بدون سوار کردن مسافری دیگر در بین راه، به مقصد میرساندند. با توجه به استقبال مردم، این شرکت شمار خودروهایش را تا ۵۰ دستگاه افزایش داد.[۱۵۴]
در برخی منابع تاریخی، از اشرفالملوک فخرالدوله به عنوان بنیانگذار نخستین سازمان تاکسیرانی تهران یاد شدهاست.[۱۵۴][۱۵۵]
اکنون تاکسیهای تهران به چهار گروه بیسیم، خطی، ویژه و گردشی تقسیم شدهاند.[۱۵۶][۱۵۷] همچنین سن فرسودگی تاکسیها ۱۰ سال در نظر گرفته شدهاست و تاکسیهای فرسوده باید در طرح نوسازی شرکت کنند.[۱۵۷]
در سال ۱۲۶۱، یک خط آهن با تقریباً ۸ کیلومتر طول و عرض ۱۰۰۰ میلیمتر، از تهران به شهر ری کشیده شد و مدتی بعد، امتیاز آن به یک شرکت بلژیکی واگذار شد.[۱۵۸] نخستین کلنگ ساختمان ایستگاه راهآهن تهران در ۲۳ مهر ۱۳۰۶، با اختصاص زمینی به مساحت ۱۷۴ هکتار، به زمین زده شد. بنای این ایستگاه را یک مهندس اوکراینی طراحی کرد و در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱۵۹]
نخستین مطالعات برای ایجاد متروی تهران، در سال ۱۳۵۰ توسط سوفرتو و سازمان حملونقل پاریس انجام شد و تا سال ۱۳۵۹، کارهای لازم برای توسعهٔ مترو انجام شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، به دلیل جنگ ایران و عراق، طرح به صورت کامل متوقف شد. از سال ۱۳۷۴ به بعد، گسترش متروی تهران به صورت جدی دنبال شدهاست.[۱۶۰] در ۱۶ اسفند ۱۳۷۷ نیز نخستین گشایش رسمی مترو انجام شد و با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.[۱۶۱][۱۶۲]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، متروی تهران روزانه ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر را جابهجا میکند.[۱۶۳] همچنین در پایان همین سال، شمار سفرهای انجام شده با متروی تهران از مرز هفت میلیارد گذشت.[۱۶۴] خط ۳ متروی تهران نیز طولانیترین خط متروی این شهر است.[۱۶۳]
تهران به دلیل داشتن آبوهوای مناسب و فراوانی آب، معمولاً منطقهٔ سرسبزی بوده و در منابع جغرافیایی قدیم از درختان انبوه و باغهای تهران یاد شدهاست. با وجود پیشینهٔ طولانی و تاریخی باغداری در تهران، نخستین باغهای معروف تهران، در دوران صفوی و پس از آن در دوران قاجار، در دورهٔ فتحعلیشاه پدید آمدند. در دوران ناصرالدینشاه قاجار نیز دگرگونیهای مهمی در شیوهٔ باغداری پایتخت ایجاد شد و باغداری نوین، پس از روبرو شدن اشراف با سبک اروپایی آن و استخدام باغبانهای خارجی وارد تهران شد. همچنین تهران برای چنارهایش مشهور بودهاست.[۱۶۵]
باغ و عمارت عینالدوله، باغ فردوس، باغ نگارستان و کاخ گلستان نمونههایی از باغهای تهران هستند.
بر اساس آماری در سال ۱۳۹۵، سرانهٔ فضای سبز درونشهری تهران، فقط با احتساب فضاهای سبز همگانی، ۱۵٫۸ متر مربع بودهاست.[۱۶۶] همچنین طبق گفتهٔ مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران در سال ۱۳۹۳، این شهر ۲٬۱۰۰ بوستان داشتهاست.[۱۶۷]
تلاشها برای رسیدن سرانهٔ فضای سبز تهران به استانداردهای جهانی ادامه دارد و در برنامههای شهرداری به آن اشاره شدهاست.[۱۶۸] ایجاد بوستانهای جدید، ایجاد فضای سبز در حاشیهٔ بزرگراهها، ایجاد و گسترش فضای سبز عمودی و گسترش کمربند سبز تهران از برنامههایی هستند که توسط سازمانهای مسئول دنبال میشوند.[۱۶۹]
مراقبتهای بهداشتی در تهران عمدتاً توسط درمانگاهها و بیمارستانهای خصوصی ارائه میشود. اگر چه شبکهٔ بهداشتی دولتی که شامل آزمایشگاهها، بیمارستانها، داروخانهها و مراکز توانبخشی میشود نیز در شهر وجود دارد. سیستمهای بیمهای، بخش قابل توجهی از هزینهها که شامل بخش درمان خصوصی نیز میشود را پوشش نمیدهند.[۱۷۰]
در برخی منابع اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۳۱ تأسیس شدهاست؛ اما در منابع دیگر اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۵۵ با نام مریضخانهٔ دولتی تأسیس شدهاست که نام آن، در سال ۱۳۱۹ برای قدردانی از ابوعلی سینا، به بیمارستان سینا تغییر یافت.[۱۷۱]
تهران میزبان شماری از معتبرترین بیمارستانهای ایران است.[۱۷۲] بیمارستان میلاد با ۱۰۰۰ تخت در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد و دارای بخشهای تخصصی قابل توجهی است.[۱۷۳]
بیمارستانهای آراد، پارس و پارسیان نیز از بیمارستانهای خصوصی تهران هستند.
در سال ۱۳۹۶، سخنگوی وزارت بهداشت ایران اعلام کرد که ۷۵ درصد از بیمارستانهای دولتی تهران فرسوده بوده و در برابر رخدادهای طبیعی مقاوم نیستند.[۱۷۴]
پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدینشاه قاجار آغاز میشود. ناصرالدینشاه در سفری که به اروپا داشت، با تئاتر آشنایی یافت و فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر در تهران صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۱۷۵]
با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازهای پدید آمد که از اولین آنها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد.[۱۷۵] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریمخان محققالدوله بر عهده داشت.[۱۷۵]
تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی، در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافتهاست.[۱۷۶]
تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۱۷۷] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهمترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۱۷۸][۱۷۹]
از سال ۱۳۶۱ نیز جشنوارهٔ بینالمللی تئاتر فجر به صورت سالانه و در بازهٔ زمانی دههٔ فجر در تهران برگزار میشود.
میرزا ابراهیمخان صحافباشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۱۸۰] روسیخان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازهاش نمایش همگانی فیلم راهاندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۸۱]
در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاءالدین طباطبایی باز شدند. سینماهای این دوران، همانگونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلمهایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش میدادند.[۱۸۳]
نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میاننویسهای خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصهای از داستان فیلم را چاپ میکردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۸۳][۱۸۴]
از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آنها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران در اختیار شرکتهای خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلمها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بودهاند.[۱۸۳]
از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلمهایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۸۴][۱۸۵]
با انقلاب ۱۳۵۷، شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقیمانده نیز تغییر یافت.[۱۸۳] فروشنده از موفقترین فیلمهایی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تهران فیلمبرداری شدهاست.[۱۸۵] جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر ساله در تهران برگزار میشود.[۱۸۶]
شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفتهاند. گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شبپره که مغز متفکر گروه نامیده میشود، در تهران تأسیس شد.[۱۸۷]
تهران محل زندگی بسیاری از خوانندههای مطرح ایران نیز بودهاست. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت میکرد.[۱۸۸] فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پرهوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران بهشمار میرود، ساکن تهران بود و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد.[۱۸۹][۱۹۰]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانههای آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹۱][۱۹۲] در حال حاضر زنان میتوانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۱۹۳][۱۹۴]
تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروههای ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگترین و قدیمیترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸]
جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار میشود.[۱۹۹][۲۰۰]
شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گستردهای از موضوعات میپردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستانشناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالیبافی ایرانی را نمایش میدهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان سرشناس بینالمللی را نگهداری میکند.[۲۰۲]
تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتبهای اصلی آشپزی در جهان بهشمار میرود و ۲۵۰۰ نوع خوراک دارد.[۲۰۳] در تهران رستورانهای آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزافروشی وجود دارد.[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] بر اساس گزارشی، رستورانهای خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۲۰۴]
تهران از اندک پایتختهای جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمهشب کاملاً تعطیل میشود.[۲۰۷] برای سالها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۲۰۸][۲۰۹] البته در برخی خیابانهای تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شدهاست.[۲۱۰]
تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازیهای آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۳۵][۲۱۱]
فدراسیون هندبال آسیا، مهمترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۲۱۲]
توچال و شمشک از مهمترین پیستهای اسکی تهران هستند. توچال شلوغترین و نزدیکترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهمترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۲۱۳][۲۱۴]
فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار میشود.[۲۱۵] فوتبال در تهران توسط انگلیسیها رواج یافت و نخستین زمین بازی آنها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانیها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۲۱۶]
نخستین تشکیلات فوتبالی تهران، در سال ۱۳۰۲ با نام «کلاب ایران» پدید آمد. در سالهای میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آنها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قویترین باشگاههای ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۲۱۶]
استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطبهای اصلی فوتبال ایران یاد میشود و این تیمها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۲۱۷]
آموزش در تهران دارای جداسازی جنسیتی از مقاطع ابتدایی است.[۲۱۸] آموزش ابتدایی و متوسطه در تهران عمدتاً توسط دولت ارائه شدهاست؛ اگرچه مدارس خصوصی نیز وجود دارد. ورود به دانشگاهها نیز از طریق یک آزمون سراسری رقابتی اداره میشود.[۲۱۹]
پس از آنکه آقامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعهٔ شهر از زمان فتحعلیشاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مساجد فراوانی در این شهر بنا شد.[۲۲۰] در پیگیری سیاست توسعهٔ تهران، در دورهٔ محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزههای دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند. بدین ترتیب با رویآوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران، که در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد حوزهٔ علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد. تداوم مدرسهسازی در سرتاسر دورهٔ قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است. بنا بر یک گزارش آماری، در دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴–۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آنها مدرسه نیز داشتهاند، ۳۵ باب مدرسه و ۱۴۳۶ طلبه به ثبت رسیدهاست. دورهٔ مظفرالدین شاه (۱۳۱۳–۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطهخواه، که از تشکلهای حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت. از آن دوره، حوزهٔ تهران یکی از مهمترین حوزههای علمیهٔ ایران شد، و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران میآیند.[۲۲۱]
دارالفنون، نخستین دانشگاه تاریخ نوین ایران در سال ۱۲۳۰ گشایش یافت و رشتههای تحصیلی آن شامل پزشکی، داروسازی، کانیشناسی و مهندسی بودهاست.[۲۲۲]
دانشگاههای تهران از با کیفیتترینهای نوع خود در ایران هستند و شماری از آنها در رتبهبندیهای جهانی دانشگاهها حضور دارند.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]
دانشگاه تهران در بهمن ۱۳۱۳ جهت ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تأسیس شد. از این دانشگاه به عنوان مهمترین و معتبرترین دانشگاه و نماد آموزش عالی ایران یاد میشود. سردر دانشگاه تهران نیز دارای شهرت است و در جهان به عنوان نمادی از این دانشگاه شناخته میشود.[۲۲۶]
دانشگاه صنعتی شریف نیز در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد. این دانشگاه توانستهاست به عنوان یک کانون علمی و صنعتی، جایگاه و اعتبار قابل توجهی در ایران پیدا کند.[۲۲۷][۲۲۸] همچنین یکی از با سابقهترین آموزشگاههای عالی ایران در زمینهٔ فنی و مهندسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران است که در سال ۱۳۳۵ تأسیس شد.[۲۲۹]
قدیمیترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.[۲۳۰]
از مراکز پژوهشی تهران، پژوهشگاه صنعت نفت است که در سال ۱۳۳۸ با هدف اولیهٔ پژوهش پیرامون مواد نفتی و کاربردهای آن، تأسیس شد.[۲۳۱] پژوهشگاه دانشهای بنیادی که در سال ۱۳۶۸ بنیانگذاری شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۲ مؤسسهٔ پژوهشی تأسیس شد نیز از دیگر مراکز پژوهشی تهران هستند.[۲۳۲][۲۳۳]
ادارهٔ کل آموزش و پرورش تهران به ۱۹ منطقه تقسیم شدهاست و آموزگاران میتوانند به صورت برخط، از طریق وبگاه متعلق به آموزش و پرورش تهران درخواست انتقال میانمنطقهای دهند.[۲۳۵]
در سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای تهران درس میخوانند که از این شمار، ۹۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای دولتی و بقیه در مدرسههای غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین اعلام شد که ۸۲ درصد از مدرسههای تهران دولتی و ۱۸ درصد غیردولتی هستند.[۲۳۶]
بر اساس اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، بابت استحکام مدارس دولتی تهران نگرانیهایی وجود دارد و شمار قابل توجهی از آنها نیازمند توجه یا بازسازی هستند.[۲۳۷] همچنین با اعلام معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، شمار دانشآموزان در برخی از کلاسهای درس مقطع ابتدایی شهر تهران، بیش از ۳۶ نفر و به صورت میانگین، این تراکم برابر با ۳۰ تا ۳۳ دانشآموز بودهاست.[۲۳۸]
نخستین کودکستان ایران را برسابه هووسپیان از ایرانیان ارمنی، در دههٔ ۳۰ خورشیدی با نام «ایران» و در خیابان معتمدالدوله با مجوزی از وزارت فرهنگ تأسیس کرد.[۲۳۹]
کودکستانهای تهران از یک تا چهار درجه تقسیمبندی شدهاند و شهریهٔ آنها نیز با نظارت سازمان بهزیستی ایران ابلاغ میشود.[۲۴۰] فوقبرنامههای کودکستانها نیز باید طبق قوانین اسلامی و ایرانی باشند و توسط کمیتهٔ تخصصی استان تأیید شوند.[۲۴۰]
آلودگیهای زیستمحیطی مانند آلودگی آب، هوا، خاک و صوتی باعث شدهاست که تهران به یکی از آلودهترین شهرهای جهان تبدیل شود.[۲۴۱] همچنین وجود جانوران موذی همانند موش از مشکلات تهران است.[۲۴۲]
آبهای زیرزمینی تهران دارای آلودگی هستند؛ از آنها به صورت مستقیم در کشاورزی استفاده میشود و بخشی از آب آشامیدنی تهران را نیز تأمین میکنند.[۲۴۳] یکی از زیانآورترین عناصری که به دلیل نفوذ فاضلابهای انسانی و حیوانی در سفرههای آب زیرزمینی تهران وجود دارد، نیترات است. فرسودگی زیرساخت آب آشامیدنی تهران نیز به آلودگی بیشتر آب کمک میکند.[۲۴۴]
تهران از آلودگی هوا رنج میبرد. عوامل آلودگی هوا در تهران شامل عوامل جغرافیایی همانند اثر محصورکنندهٔ کوهها، وسایل نقلیه نظیر خودروها و موتورسیکلتها، سوخت خانهها و آلودگی حاصل از کارخانهها میشود.[۲۴۵] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضهشده در ایران نیز جزو دلایل آلودگی هوای تهران دانسته میشود.[۲۴۱][۲۴۵][۲۴۶] در سال ۱۳۹۶، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرد که حدود ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران حاصل تردد موتورسیکلتهای کاربراتوری است.[۲۴۷]
آلایندههای اصلی هوای تهران نیز اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، مونوکسید کربن، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق هستند. از ذرات معلق به عنوان عامل اصلی مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران یاد شدهاست. همچنین بخش بزرگی از ذرات معلق تهران را اتوبوسها، مینیبوسها، کامیونها و موتورسیکلتها تولید میکنند.[۲۴۵]
تعطیلی مدرسهها و اجرای طرح زوج و فرد از طرحهایی هستند که در مقابله با آلودگی هوا در تهران اجرا شدهاند.[۲۴۸]
جهت آگاهسازی شهروندان، نمایشگرهای آگاهساز آلودگی هوا در نقاط مختلف شهر نصب شدهاند و امکان بررسی وضعیت هوای تهران به صورت برخط نیز وجود دارد.[۲۴۹]
حریم صوتی در بافت شهری تهران رعایت نشدهاست و آلودگی صوتی در تهران بحرانی خوانده شدهاست.[۲۵۰][۲۵۱] تهران همچنین رتبهٔ نخست را در میزان آلودگی صوتی در ایران دارد.[۲۵۲]
آلودگی صوتی در بزرگراههای تهران بین ۱۵ تا ۲۰ دسیبل بیشتر از استاندارد آن است.[۲۵۰] بر اساس آمار سال ۱۳۹۲، موتورسیکلتها به تنهایی عامل ۴۹ درصد از آلودگی صوتی که توسط وسایل نقلیه ایجاد میشود، هستند. همچنین ده منطقهٔ تهران با بیشترین آلودگی صوتی به ترتیب، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ بودهاست.[۲۵۲]
بخش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، وابسته به شهرداری تهران در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد. واحد صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پروژهٔ تهیه و تدوین ترازها و نقشههای آلودگی صوتی را از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود.[۲۵۳] برنامهٔ عملیاتی کاهش آلودگی صوتی در سال ۱۳۹۴ در شورای شهر تهران تصویب و سپس کمیتهٔ کنترل و پایش آلودگی صوتی شهر تهران تشکیل شد. ایجاد و بهروزرسانی نقشههای صوتی، ایجاد دیوار صوتی، تدوین دستورالعملها و تعیین حریم صوتی بزرگراهها از اقداماتی بودند که در مقابله با آلودگی صوتی در تهران صورت پذیرفت.[۲۵۰]
با توجه به اینکه در صورت رخ دادن بحرانی در تهران، موشهای مهاجم میتوانند خسارتها را افزایش دهند و باعث شیوع بیماری شوند، از آنها به عنوان یک معضل مهم یاد میشود.[۲۴۲][۲۵۴] زبالهها مهمترین منبع غذایی موشها در تهران اعلام شدند.[۲۵۵] دفع نادرست زبالهها به بقای موشها و افزایش شمار آنها در سطح شهر کمک کردهاست.[۲۵۶] شهرداری تهران در مبارزه با موشها طرحهایی همچون سمپاشی، طعمهگذاری، موشگیری با تفنگ بادی و مسدودسازی کلونی موشها را اجرا کردهاست.[۲۵۵]
همچنین آلودگی هوای تهران، باعث افزایش جمعیت سوسک قرمز شدهاست.[۲۵۷]
تهران پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی در تهران واقع شدهاست و این شهر محل زندگی تأثیرگذارترین مقامات کشور ایران، شامل رهبر، رئیسجمهور، برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.[۲۵۸]
تهران ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.[۲۵۹] ادارهٔ شهر نیز توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای ادارهٔ شهر قانونگذاری میکند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقهٔ شهرداری و ۱۲۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را دربرگرفتهاست.[۱۰][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲][۲۶۳]
نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ برگزار شد و این شورا در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شکل گرفت. مهمترین وظایف آن نیز شامل انتخاب شهردار، برکناری شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجهٔ شهرداری و سازمانهای وابسته به آن، تصویب آییننامهها و انجام امور نظارتی جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.[۲۶۲][۲۶۴][۲۶۵]
اکنون شورای اسلامی شهر تهران ۲۱ عضو اصلی و ۱۱ عضو جانشین دارد.[۲۶۶]
ادارهٔ تهران بر عهدهٔ سازمان غیردولتی شهرداری تهران است که در سال ۱۲۸۶ تأسیس شد. مدیریت این سازمان را شهرداران تهران بر عهده داشتهاند. اکنون شهردار تهران با حکم شورای شهر تهران انتخاب میشود اما پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب میگردید. شهرداری تهران ۲۲ منطقه را شامل میشود و مدیریت هر منطقه به عهدهٔ شهردار آن منطقه است.[۲۶۰] تصویب بودجهٔ شهرداری تهران نیز بر عهدهٔ شورای شهر است و بودجهٔ سال ۱۳۹۷ این سازمان، با سقفی در حدود ۱۷ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان توسط شورای شهر تصویب شده بود.[۲۶۷]
شهرداری تهران با مشکلات زیستمحیطی تهران مواجه است. همچنین تراکم جمعیت بالای تهران توانایی شهرداری را برای ارائهٔ برخی خدمات کاهش دادهاست.[۲۶۸][۲۶۹]
کلانشهر تهران به ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست.[۲۷۰] با وجود ادارهٔ جداگانه، ری و شمیران نیز جزئی از تهران خوانده میشوند.[۲۷۱]
تهران بهعنوان پایتخت ایران، هنگام شکلگیری مساحتی حدود ۳ کیلومتر مربع داشت. تغییرات سیاسی و افزایش جمعیت، شهر را دستخوش دگرگونی منطقهای کرد و مساحت آن افزایش یافت؛ بهطوری که در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد که در آن مساحت شهر با افزایشی خیرهکننده به ۱۸۱ کیلومتر مربع رسید. تهران با این مساحت به ۱۲ منطقه تقسیم شده بود.[۲۷۲]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد مناطق تهران به ۲۰ منطقه افزایش یافت. در ابتدای دههٔ ۷۰ و پس از بررسیهای دوبارهٔ غرب شهر تهران، چهار منطقهٔ تازهٔ ۹، ۵، ۲۰ و ۲۱ ایجاد شدند و تعداد مناطق تهران به ۲۲ منطقه افزایش یافت.[۲۷۲]
برخی از محلههای تهران نیز دارای پیشینهای تاریخی هستند. تهران قدیم از چهار محله به نامهای سنگلج، عودلاجان، بازار و چالهمیدان تشکیل شده بود.[۲۷۳]
در دوران ناصرالدینشاه قاجار محلههایی از جمله ارگ، چالهحصار، خانیآباد، جوادیه، پامنار، یافتآباد، گار ماشین و گود زنبورکخانه ساخته شد.[۲۷۳]
از محلههای دیگر تهران میتوان به پونک، ونک، تهرانپارس، تهراننو، نارمک، کَن، طرشت، بریانک اشاره کرد. محلههای تهران در طول تاریخ آن، با گسترش شهر و افزایش جمعیت، تغییراتی یافتند و به تعداد آنها افزوده شد.[۲۷۳]
پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام بسیاری از معابر شهر تهران تغییر کرد و به جای استفاده از نامهای شخصیتهای پیش از اسلام، خاندان پهلوی و نزدیکان آنها، از نامهای افراد مبارز با حکومت پهلوی، جانباختگان انقلاب اسلامی، مبارزان صدر اسلام و افراد شهید (با مفهوم اسلامی) استفاده میشود. برای نمونه نام خیابان کوروش کبیر به علی شریعتی، خیابان شاه به جمهوری اسلامی و میدان ژاله به شهدا تغییر یافت. تنها از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۹، نام ۵۰۰ گذرگاه شهر تهران تغییر یافت.[۲۷۴] مجتبی شاکری، رئیس سابق کمیسیون نامگذاری معابر شورای شهر تهران، دلیل عدم استفاده از سیستم عددی را برای نامگذاری معابر، عدم امکان انتقال هویت و فرهنگسازی از این طریق اعلام کرد.[۲۷۵]
تهران با شهرهای زیر پیماننامهٔ همکاری بستهاست:
تهران در پروژههای خواهر
«گزیده آمار حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران»
«پیوست شماره چهار: برنامهها و طرحهای (موضعی و موضوعی) توسعه و عمران شهری تهران»
«مقایسه ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی مناطق ٢٢ گانه شهر تهران»
«نگاهی به وضعیت دین و جمعیت ایران در نیمقرن اخیر»
«تاریخچه شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه»
رویا میرعلمی متولد 1357 در قزوین، بازیگر است. فارغ التحصیل لیسانس طراحی صحنه از دانشکاه هنرهای زیبای تهران است، به شدت فوتبالی و خانوادگی طرفدار استقلال هستند به صدای شجریان علاقه دارد و با یک کارگردان ازدواج کرده است.
رویا میرعلمی با حسین کیانی کارگردان تئاتر ازدواج کرده است. او اولین تجربه بازیگری خود را با حسین کیانی از تئاتر اغاز کرد، می گوید : بعد از نمایش خویش خانه تجربه همکاری مجدد ما را به این نتیجه رساند که می توانیم زوج خوبی باشیم و ما در دوره ای این تصمیم را گرفتیم که فاصله زمانی زیادی میان تصمیم گیری تا ازدواج نبود. این زوج صاحب یک پسر بنام کارن هستند.
حسین کیانی متولد ۱۳۵۳ در ملایر، نمایشنامه نویس و کارگردان است. فعالیت جدی او در عرصه تئاتر با نویسندگی و کارگردانی است، او فعالیت جدی در نوشتن و تالیف کتاب نیز دارد و تا بحال از او سه جلد کتاب نیز منتشر شده است.
من اسم کارن را انتخاب کردم. چون هم اسم کمیابی بود و هم سال ها پیش اجرای پیانویی از کارن همایونفر دیده بودم که هنوز بعد از سالها مجذوب هنرنمایی اش هستم و همین باعث شد اسم پسرم را کارن بگذارم.
به شدت، من و همسرم و کارن هرسه از طرفداران استقلال هستیم.رویا میر علمی
دوران کودکی ام با تذکرات معلم برای حرف نزدن من و بغل دستی ام و تلاش های بی وقفه من و خواهرم برای اذیت کردن برادر کوچکمان گذشت. مثلا داداشمو در اتاق تاریک حبس می کردیم، غذایش را می گرفتیم و نمی گذاشتیم هیچ چیز بخورد و خیلی اتفاقات دیگر که امروز از گفتن آن ها شرم دارم (خنده)
اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان می دانند. من در زندگی فقط سعی می کنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود می دانم.
تا به امروز محال بوده کسی دستپختم را تجربه کند و فرصت بعدی را از دست بدهد، تخصصم در دست کردن قیمه نثار و خوردن قورمه سبزی است.
اشعار حافظ و سعدی را بسیار دوست دارم و سهراب سپهری ، احمد شاملو و فروغ فرخزاد نیز شاعران مورد علاقه من هستند و از شنیدن صدای استاد شجریان بسیار لذت می برم.
با خودروی شخصی ام در محدوده فاطمی در حال تردد بودم که در یک لحظه مرد جوانی به سمت خودروام یورش برد و با کاغذی را که روی آن نوشته بود اگر جیغ بزنی با کارد می زنمت را به شیشه خودرو چسبانده بود تلاش کرد تا با ترساندن من لوازم مرا به سرقت ببرد. جیغ های من این دزد را غافلگیر کرد و در حالی که دستپاچه قصد فرار داشت توسط پلیس که در همان نزدیکی بود دستگیر شد.
قبل از ورودم به عرصه بازیگری هیچ علاقه و تجربه ای در این حوزه نداشتم . اصلا بازیگری دغدغه ام نبود، با این همه اتفاقی با مطرح شدن پیشنهادی بعنوان کوچکترین عضو گروه نمایش خویش خانه به کارگردانی حسین کیانی اولین بار به روی صحنه نمایش رفتم.
اولین بار با سریال حیرانی در سال 1390 وارد تلویزیون شد سپس یک سال بعد در سریال پرطرفدار زمانه بازی کرد و چهره اش شناخته تر شد اما در سال 94 با حضور در سریال شمعدونی بکارگردان سروش صحت به شهرت رسید. در فصل یک و دو سریال لیسانسه ها نیز حضور تاثیر گذاری داشت.
سینمای ایتالیا و آثار کارگردانانی چون میکل آنجلو آنتونیونی، فدریکو فلینی و تئوآنجلوپولوس را دوست دارم و به شدت طرفدار سینمای به دور از تجملات و زرق و برق هستم دنبال کننده سینمای هالیوود هستم اما تماشای آثار فردی چون کریشتف کیشلوفسکی را به استیون اسپیلبرگ ترجیح می دهم و علاقه زیادی نیز به سینمای روسیه و آثار آندری تارکوفسکی و سرگئی پاراجانف دارم.
تجربه مادر شدن نگاه مرا به زندگی عوض کرد. مادر شدن جریان زندگی ام را تغییر داد و همین موضوع باعث شد نگاهم حتی به هستی و جهان عوض شود. من فکر می کنم کسی که مادر شدن را تجربه می کند بیشتر از هر فرد دیگری به عظمت خداوند پی می برد چون معجزه رشد یک انسان را در درون خود حس کرده است. اینکه یک انسان از ذره ای کوچک در وجود شما شروع به رشد کند و شما هر لحظه با بزرگ شدن و به تکامل رسیدن این انسان همراه باشید، برای تان معنایی جز معجزه نخواهد داشت. من این شانس را داشتم که این معجزه را حس کنم و تا همین الان که پسرم هر روز بزرگ تر شده و از نظر روحی و جسمی تکمیل تر می شود، این معجزه هم برایم ادامه دارد.
تا پیش از تولد کارن خیلی فعال و پرجنب وجوش بودم. آن موقع مدام سر کار بودم و حس می کردم با تولد فرزندم زندگی ام محدودتر می شود و دیگر نمی توانم مثل سابق در دنیای تئاتر حضور پیدا کنم و زمان حضورم در خانه خیلی بیشتر می شود ولی واقعا این طور نشد. به نظر من خانم ها می توانند همه برنامه های زندگی خود را با فرزندشان تنظیم کنند و به کارهای شان برسند؛ ضمن اینکه اطرافیان به شما کمک خواهند کرد و واقعا از برکت وجود بچه زندگی تان آنقدر شاد می شود و خودتان آنقدر انرژی می گیرید که می توانید با توانی مضاعف به همه کارهای تان برسید.
من همیشه دوست داشتم یک دختر داشته باشم ولی وقتی فهمیدم فرزندم پسر است، اصلا دیگر پسر یا دختر بودنش برایم مهم نبود و حالا حتی از اینکه فرزندم پسر است خشنود و راضی هستم. شاید یکی از دلایلش این باشد که پسرها به طور غریزی گرایش بیشتری به مادر دارند و پسر من هم گرایش بیشتری به من دارد.
من در این دو سریال دو نقش کاملا متفاوت را بازی کردم، «شمعدونی» تیپ و موقعیت دیگری بود؛ «لیسانسه ها» کاملا متفاوت است، نقش من در این سریال با «زیبا» تفاوت های زیادی دارد، به نوعی «شمعدونی» برایم خیلی جذاب بود و نقشم در آن سریال را خیلی دوست داشتم و خیلی برای آن تلاش کردم؛ در «لیسانسه ها» نقش، کوتاه تر و خلاصه تر است؛ اگر دقت کرده باشید موضوع و خط اصلی داستان درباره آن سه جوان است و در کنار آن ها داستان های دیگری شکل می گیرد. نقشم در این سریال را دوست دارم.
رویا میر علمی
وقتی کارن را برای اولین بار پرستارها در آغوشم گذاشتند، حسی داشتم که قابل وصف نیست؛ حسی توام با شادی، شوک، اضطراب و هیجان. مرتب با خودم می گفتم:«خدایا این بچه برای منه؟» حتی بلد نبودم چطور او را بغل کنم و پرستارها یادم دادند. (می خندد) در همان لحظه به همه چیز فکر می کردم به اینکه چقدر از مادر شدنم خوشحالم و چه مسوولیت سنگینی بر دوش دارم.
بهترین و زیباترین خاطره مشترکم با پسرم زمانی است که او برای دیدن تئاترم به سالن می آید و می دانم پسرم مرا نگاه می کند. بهترین لذت دنیا برایم وقتی است که کارن با چشمان زیبا و معصومش و عشق ازلی و ابدی اش به من که روی صحنه هستم نگاه می کند و با دستان کوچولویش تشویقم می کند. این حس فوق العاده زیبا را با دنیا عوض نمی کنم.
Roya Miralami
خانم میرعلمی در کنار بهاره افشاری
امیر علی نبویان و همسرش در کنار رویا میرعلمی
رویا میرعلمی بازیگر تلویزیون ,سینما و تئاتر متولد سال 1357 در شهر قزوین می باشد و 39 سال سن دارد.
تحصیلات : وی دارای مدرک کارشناسی طراحی صحنه از دانشکده هنر های زیبای دانشگاه تهران می باشد.
رویا میرعلمی در سال 90 با حضور در سال حیرانی وارد تلویزیون شد و بعد از آن با سریال زمانه توانست بهتر دیده شود . همچنین او با حضور در مجموعه شمعدونی به کارگردانی سروش صحت به خوبی شناخته شد. آخرین کار او هم در تلویزیون حضورش در سریال لیسانسه ها به کارگردانی سروش صحت می باشد که در آن نقش خواهر پلیس را ایفا میکند.
وی با حسین کیانی از کارگردانان تئاتر ازدواج کرده است.رویا میر علمی
اینستاگرام رویا میرعلمی : instagram/royamiremli
رویا میرعلمی چندین سال است که ازدواج کرده است . همسرش حسین کیانی نام دارد که از کارگردانان تئاتر است .
وی در خصوص آشنایی شان می گوید : بعد از نمایش خویش خانه تجربه همکاری مجدد ما را به این نتیجه رساند که می توانیم زوج خوبی باشیم و ما در دورهای این تصمیم را گرفتیم که فاصله زمانی زیادی میان تصمیمگیری تا ازدواج نبود. این زوج صاحب یک فرزند پسر بنام کارن هستند.
چرا حسین کیانی؟
همیشه دلم می خواست فردی که قرار است سالها با او زیر یک سقف زندگی کنم آگاه باشد و خوشبختانه حسین کیانی از زمانه خودش چندین قدم جلوتر و آگاه تر است، بعد از نمایش خویش خانه تجربه همکاری مجدد ما را به این نتیجه رساند که می توانیم زوج خوبی باشیم و ما در دوره ای این تصمیم را گرفتیم که فاصله زمانی زیادی میان تصمیم گیری تا ازدواج نبود، نه مثل این روزها که بعد از ۱۰ سال معاشرت آخرش هم به جایی نمی رسند (باخنده).
از تجربه همکاری با همسرتان بگویید؟
خوشبختانه در تمام این سالها سعی کردیم با تعامل با یکدیگر جلو برویم، تجربه های مشترک زیادی با همسرم داشتم و معمولا او هر شخصیتی را با توجه به شناختی که از من و سایر اعضای گروه دارد خلق می کند. گاهی پیشنهاداتی را مطرح می کنم و گاهی هم به آنچه که مربوط به نقشم است اعتراض می کنم و پیش آمده که خلق شخصیتی را که دوست دارم ایفاگر آن باشم را به او پیشنهاد کنم.
چند سال قبل خواهان ایفای نقش دختری بودم که از لحاظ عقلی دچار مشکل است و نمایشنامه ای هم براساس همین موضوع به قلم حسین کیانی نوشته شد، البته پیشنهادات من همواره با تغییراتی از سوی او بکار گرفته می شود، در حال حاضر علاقه به بازی در نقش یک معتاد را دارم، به همسرم هم گفتم اما نتیجه ای نگرفتم. (باخنده)
بیوگرافی حسین کیانی
حسین کیانی متولد سال 53 در ملایر، نمایشنامه نویس و کارگردان است.
فعالیت جدی او در عرصه تئاتر با نویسندگی و کارگردانی است، او فعالیت جدی در نوشتن و تالیف کتاب نیز دارد و تا بحال از او سه جلد کتاب بنام های بیداری خانه نسوان، همسایه آقا و پنهان خانه پنج در و واقعه در مجلس سودابه خوانی منتشر شده است.
عکس خانوادگی رویا میرعلمی ( همسر و پسرش کارن)
اولین جرقه های ورودتان به عرصه تئاتر؟
پیش از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته طراحی صحنه در دانشگاه هنرهای زیبا علاقه به هنر در من وجود داشت و در حوزه های نقاشی و داستان بی تجربه نبودم. با آنکه ترجیحم قبولی در رشته گرافیک یا نقاشی بود، اما این اتفاق نیفتاد و به علت علاقه ام به طراحی صحنه، این گرایش از هنر تئاتر را برگزیدم. اما خیلی اتفاقی در سال های اول ورود به دانشگاه وارد عرصه بازیگری شدم.
حرف آخر را در خانه شما چه کسی می زند؟
معمولا حسین کیانی ترجیح می دهد چشم بگوید. (باخنده)
مادر بودن منافاتی با بازیگری دارد؟
نزدیک به دو سال بعد از تولد فرزندم کارن در حرفه ام فعالیت نکردم و بعد از این مدت با کمک های خانواده ام دوباره به دنیای تئاتر برگشتم. می توان هم مادر بود و هم بازیگر اما پذیرش ایندو مسئولیت در کنار هم بسیار سخت است.
کارن علاقه ای به حرفه شما و پدرش دارد؟
حضور در این فضا در کنار دوستان من و پدرش و بازی کردن با آنها را بسیار دوست دارد (باخنده) نقاش و مهاجم بسیار در فوتبال است و در حال حاضر دوست دارد فوتبالیست شود.
خود شما هم اهل فوتبال هستید؟
به شدت، من و همسرم و کارن هرسه از طرفداران استقلال هستیم.
پس در روزهای دربی آرامش در خانه شما حاکم است؟
جیم:از آن جهت بله، ولی در دو دربی آخر فقط حرص خوردیم و آرامشی دیگر برایمان نمانده بود. (باخنده)
نوستالژی های رویا میرعلمی؟
برای لحظه به لحظه کودکیم برای شنبه شب ها که سریال سالهای دور از خانه پخش می شد و با رفتن برق ساعت ها پای تلفن می نشستم و شماره اداره برق را می گرفتم، آنقدر که دیگر سریال سالهای دور از خانه که هیچ انرژی من هم تمام می شد، برای مادربزرگ و خانه باغی که همه را دور هم جمع می کرد و حتی برای خودکار بیک که یک تومان بود دلتنگ می شوم، اما بعضی وقتها فکر می کنم که بچه های امروز خوشبخت تر از ما هستند، ما که سالهای کودکی مان را در جنگ و وضعیتی گذراندیم که از هر سو تنش هایی بر ما وارد می شد و هنوز اوضاع کشور به ثبات نرسیده بود.
دوران کودکی تان چگونه گذشت؟
آن دوران با تذکرات معلم برای حرف نزدن من و بغل دستی ام و تلاش های بی وقفه من و خواهرم برای اذیت کردن برادر کوچکمان گذشت.
چرا اذیت؟
رویا میر علمی
معمولا در خانواده های ایرانی و به خصوص خانواده ما به فرزند پسر بیشتر بها می دادند و همین حسودی من و خواهرم را بر می انگیخت و فکر می کنم اگر نگویم بهتر باشد چون بدآموزی دارد.
و بلاهایی که سر برادرتان آورده اید؟
در اتاق تاریک او را حبس می کردیم، غذایش را می گرفتیم و نمی گذاشتیم هیچ چیز بخورد و خیلی اتفاقات دیگر که امروز از گفتن آن ها شرم دارم (باخنده) و می گویم که برادرم را عاشقانه دوست دارم و پشیمان هستم.
با توجه به خاطراتی که تعریف کردید، کودک آرامی نبودید؟
بچه منزوی و یا آرامی نبودم و شیطنت های ریز و خاص خودم را داشتم، اما در عین حال خجالتی بودم و تا حدی از جمع واهمه داشتم که تئاتر در جهت رفع این مسئله خیلی به من کمک کرد.
خط قرمز رویا میرعلمی؟
آنچه که به شدت آزارم می دهد دروغ است.
و واکنشتان در برابر دروغ؟
به شدت و به سرعت از کسی که دروغ بگوید فاصله می گیرم.
خصلت بارزتان از دید اطرافیان چیست؟
اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان می دانند ، من در زندگی فقط سعی می کنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود می دانم، به عقیده من این دنیا آنقدر ارزش ندارد که به هم نوعمان بی احترامی و بی توجهی کنیم.
آشپزی هم یکی از هنرها است، به عنوان یک هنرمند چقدر آشپزی خودتان را قبول دارید؟
خیلی زیاد، تا به امروز محال بوده کسی دستپختم را تجربه کند و فرصت بعدی را از دست بدهد، تخصصم در دست کردن قیمه نثار و خوردن قورمه سبزی است.
اهل شعر هستید؟
اشعار حافظ و سعدی را بسیار دوست دارم و سهراب سپهری ، احمد شاملو و فروغ فرخزاد نیز شاعران مورد علاقه من هستند.
گوش نوازترین صدایی که شنیده اید؟
صدای استاد شجریان را بسیار دوست دارم و از شنیدنش لذت می برم.
حرفی هست که ته دل یا نوک زبانتان جا مانده باشد؟
بخاطر تجربه همکاری موفق با سروش صحت و بازیگران خوب سریال شمعدونی که سبب شد دوستی های پایداری شکل بگیرد، خدا را شکر می کنم و خوشحالم از اینکه کارگردانان تلویزیون و سینما از بازیگران عرصه تئاتر بهره می گیرند و عده ای از آنان مرز و تفاوتی را میان بازیگران دارای نگاه متخصص با افراد فاقد این ویژگی قائل هستند و همچنین ناراحتم بخاطر مشکلاتی چون نبود حمایت دولتی و بودجه که گریبان گیر تئاتر شده و دغدغه و نگاه کارگردانان را به سمت گیشه برده است.
مادر شدن نگاهم را به دنیا عوض کرد
رویا میرعلمی : تجربه مادر شدن نگاه مرا به حیات عوض کرد. مادر شدن جریان زندگیام را تغییر داد و همین بحث سبب شد نگاهم حتی به می باشی و جهان تغییر کند. من ایده میکنم کسی که مادر شدن را می آزماید بیشتر از هر فرد دیگری به عظمت خداوند پی میبرد چون اعجاز رشد یک آدم را در داخل خود حس کرده است.
اینکه یک آدم از ذرهای کوچک در وجود شما آغاز به رشد کند و شما هر لحظه با بزرگ شدن و به تکامل دست یابی این آدم همگام باشید، برایتان معنایی جز اعجاز دارا نخواهد بود. من این شانس را داشتم که این اعجاز را حس کنم و تا همین الان که فرزندم روزانه بزرگتر شده و از نظر روانی و جسمانی تکمیلتر میشود، این اعجاز هم برایم تداوم دارد.
مادر شدن با حیات اجتماعی زنان در تضاد نیست
تا پیش از تولد کارن خیلی فعال و پرجنبوجوش بودم. آن موقع مدام سر کار بودم و حس میکردم با تولد فرزندم زندگیام محدودتر میشود و دیگر نمیتوانم مثل سابق در جهانِ نمایش تئاتر حاضر شوم و زمان حضورم در منزل خیلی بیشتر میشود ولی حقیقتا اینطور نشد. به نظر من خانمها میتوانند همه برنامههای حیات خود را با فرزندشان تنظیم کنند و به کارهایشان برسند؛ حین اینکه اطرافیان به شما یاری خواهند رساند و حقیقتا از برکت وجود بچه زندگیتان آنقدر شاد میشود و شما خودتان آنقدر انرژی میگیرید که میتوانید با قادر باشی مضاعف به همه کارهایتان برسید.
پیوسته پسندیدم یک دختر داشته باشم
من پیوسته پسندیدم یک دختر داشته باشم ولی وقتی فهمیدم فرزندم پسر است، اصلا دیگر پسر یا دختر بودنش برایم اهمیتی نداشت و حالا حتی از اینکه فرزندم پسر است خشنود و راضی می باشم. شاید یکی از دلایلش این باشد که پسرها به طور غریزی گرایش بیشتری به مادر دارا هستند و پسر من هم گرایش بیشتری به من دارد.
اسمی که سالها پیشانتخاب شده بود
سالها پیش در روزگار نوجوانی عملی از پیانو دیدم؛ کاری از آقای کارن همایونفر در یک ویدیو فیلم سینمایی. من دل داده موزیک می باشم و خوب به یاد دارم مجذوب هنر ایشان شدم و اسمشان را پرسوجو کردم. وقتی اسمشان را شنیدم با خود من نقل کردم چه اسم زیبایی. پیوسته این اسم در پسزمینه ذهنم بود و با خود من ایده میکردم چنانچه روزی صاحب پسر شوم این اسم را برایش برگزیدن میکنم.
آن زمان معنی این اسم را نمیدانستم ولی وقتی فهمیدم باردارم و فرزندم پسر است، آغاز کردم به تحقیق در زمینه این اسم چون معنی نامها برایم خیلی اهمیت دارد. اسم کارن را پسندیدم و با خود من ایده میکردم چنانچه معنای خوبی هم داشته باشد، حتما همین اسم را روی فرزندم میگذارم. خوشبختانه با یافتن معنای خوشگل این اسم بیشتر از قبل به آن علاقهمند شدم. کارن به معنای رزمجوست و نام پسر کاوه آهنگر بوده که در شاهنامه هم این اسم در شعرها دیده میشود. همچنین کارن نام یک خاندان بانام دوره اشکانی بوده است.
بلد نبودم فرزندم را بغل کنم
وقتی کارن را برای اولینبار پرستارها در آغوشم گذاشتند، حسی داشتم که قابل وصف نیست؛ حسی توام با خوشحالی، شوک، پریشانی و هیجان. مرتب با خود من میگفتم: «خدایا این بچه برای منه؟» حتی بلد نبودم چگونه او را بغل کنم و پرستارها یادم ارائه کردند. (میخندد) در همان لحظه به همهچیز ایده میکردم به اینکه چه مقدار از مادر شدنم خوشحالم و چه مسوولیت سنگینی بر دوش دارم.�
کودک درونم زنده است
روابط من و کارن خیلی محبت آمیز است. من پیوسته تلاش میکنم رفیق فرزندم باشم و وقتی در کنارش می باشم همسن و سال او باشم. کلا کسانی که مرا میشناسند میدانند که کودک داخل من حسابی زنده و بشاش است. (میخندد) من اصلا حس نمیکنم 37 ساله می باشم و بهنظر خود من در 14 سالگی ماندهام شاید هم کمتر. (میخندد)
وقتی با فرزندم می باشم کودک درونم حسابی جولان میدهد و همسن کارن میشوم؛ البته بالاخره والدین باید یکسری قوانینی داشته باشند تا حس احترام و حرفشنوی از طرف کودک نسبت به والدین در کنار روابط دوستانهشان موجود بوده باشد. ما هم تلاش میکنیم همینطور باشد بهخصوص که کارن الان دانشآموز است و دیگر مثل سابق نمیتواند همه زمانش را صرف بازی کند و باید مرتب باشد و به درسهایش هم برسد. نپسندم فرزندم حس وحشت نسبت به من یا پدرش داشته باشد. دلم میخواهد به حرفهای ما ارج بنهد که خوشبختانه تابهحال همینطور بوده است.
بازیگوشی در منزل
کارن در منزل بازیگوشتر است و در محیط بیرون و مدرسه آرامتر. خوشبختانه معلم و مسوولان مدرسه از او راضی می باشند و پیوسته جزو شاگردان نمونه است. من ایده میکنم بیشتر بچهها همینطورند و بازیگوشیهایشان برای پدر و مادرشان و در منزل است و بیرون آبروداری میکنند. (میخندد)
کارن هم مثل اکثر بچهها در منزل میدود، توپبازی و تفنگبازی میکند، از بالای کاناپه و تخت میپرد و خانهمان را مثل زمین فوتبال یا میدان نبرد میکند. (میخندد) خدا را شکر واحد طبقه پایین منزل ما خالی است که چنانچه اینطور نبود مطمئنا ما الان باید در کوچه حیات میکردیم. (میخندد)
بچهها باید خوش بگذرانند
رروزگار بچه ای خیلی اهمیت دارد و در همین روزگار اعتماد بهنفس کودک شکل میگیرد. تحصیل کردن خیلی اهمیت دارد اما آنچه از درس هم مهمتر است، تربیت یک کودک و سلامت جسم و روح اوست. بچهها باید شاد باشند و خوش بگذرانند. وقتی کسی از نظر روانی و جسمانی سلامت باشد قطعا میتواند در آینده و در جامعه هم حیات سلامت و خوشحالی داشته باشد. قرار نیست همه دکتر سمیعی شوند یا در ناسا فعالیت کنند.
مهم این است که فرزندانمان در محیطی سلامت رشد کنند و در آینده از شغل و زندگیشان کیف بکنند. چنین آدمی برای والدین و اطرافیانش هم شخصیتی مهربان، دوستداشتنی و دلسوز خواهد بود. من شخصا در وهله نخست به سلامت روح و جسم و تربیت صحیح فرزندم اهمیت میدهم و در مرحله بعد سراغ آرزوها و آرمانهایم برای او و آیندهاش میروم.
بزرگترین تفریح مشترکمان بازی کردن است
بزرگ ترین تفریح ما بازی کردن است. در منزل تفنگبازی و دزد و پلیسبازی میکنیم و پیوسته هم من دزد میشوم و کارن پلیس. (میخندد) گهگاهی به شهربازی میرویم. فوتبال هم جزو علایق کارن است که با پدرش بازی میکند. کلا من پایه همه برنامهریزیهای کارن می باشم و در پاسخ پیشنهادهایش پیوسته میگویم: «باشه من پایهام.» (میخندد)
کارن: با مامان و بابا تفنگبازی میکنم. دزد و پلیسبازی را هم خیلی می پسندم. بعضی وقتها هم توپبازی و فوتبالبازی میکنیم که خیلی کیف دارد.
فیلمهای سینمایی
آقا یوسف (۱۳۹۰)
خواب زده ها (۱۳۹۲)
بیداری (۱۳۸۷)
صبح روز هفتم (۱۳۸۷)
برادر (۱۳۸۷)
سریالهای رویا میرعلمی
لیسانسه ها ۲ (۱۳۹۶)
لیسانسه ها (۱۳۹۵)
شمعدونی (۱۳۹۴)
زمانه (۱۳۹۱)
حیرانی(۱۳۹۰)
تله فیلمها
وجدان آشفته (۱۳۸۸)
عصر پاییزی (۱۳۹۲)
برای دومین بار
تئاترها
روز عقیم (۱۳۹۶)
اتاق (۱۳۹۶)
سعدی تابستان سیودو (۱۳۹۵)
همسایه ی آقا (۱۳۹۵)
راپورت های شبانه دکتر مصدق (۱۳۹۵)
ناسور (۱۳۹۵)
جان گز (۱۳۹۴)
مضحکه شبیه قتل (۱۳۹۴)
مادر مانده (۱۳۸۸)
اهل قبور (۱۳۸۸)
مهر هفتم (۱۳۸۸)
بیداری خانهٔ نسوان (۱۳۸۷)
آتن-مسکو (۱۳۸۷)
خواب بیوقت حوریه (۱۳۸۷)
بیداری خانه نسوان (۱۳۸۷)
طناب (۱۳۸۵)
همسایهٔ آقا (۱۳۸۵)
تکیهی ملت (۱۳۸۴)
دن کامیلو (۱۳۸۴)
حرفی به جای حرفی دیگر (۱۳۸۲)
قرمز و دیگران (۱۳۸۲)
تیاتر اجباری (۱۳۸۳)
پنهانخانه پنج در (۱۳۷۹)
خیشخانه (۱۳۷۸)
بازیخانه (۱۳۷۸]
واقعه در مجلس سودابه خوانی (۱۳۷۸)
جوایر و افتخارات
کاندید بهترین بازیگر زن در کانون منتقدان تئاتر ایران سال ۹۶ برای بازی در نمایش مضحکه شبیه قتل
کاندید بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش ناسور
جایزه دومین بازیگری زن برای بازی در نمایش جان گز از پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت
جایزه اول بازیگری برای نمایش زمان لرزه ازبیست و نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
جایزه اول بازیگری تله تئاتر بچههای من بچههای آفریقا از بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
جایزه سوم بازیگری برای نمایش رژیسورها نمیمیرند از نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
هفت بار کاندیدای بهترین بازیگر تئاتر در جشن بازیگر خانه تئاتر برای نمایش های تکیه ملت ، بیداری خانه نسوان ، همسایه آقا ، همه فرزندان خانم آغا ، ورود آقایان ممنوع ، شایعات
رویا جون حجاب خیلی بهت میاد
سلام رویا جون خوبی هم خودت خوشگلی وهم پسرت نقشت توی سریال شمعدونی خیلی بانمک بود وعالی من بازیت ۲۰ می دم واقعا عالی درخشیدی نقشت هم مثل خودت خوشگل بود دوست دارم خدا پشت و پناهت من ۲۲ سالمه تو رو خیلی دوست دارم.
دلم براش میسوزه…
تو با حجابی خیلی خوشگل تر میشی عجیجمممم ایهییی درسته به خودت مربوطه ولی من فضولم دیگه چیکارش میشه کرد هییی
خانم رویا میر علمی خیلی دوستتون دارم خیلی بازیتون در شمعدونی عالی بود
ترحدا زود تر بگید ممنون
عاااااالی
بیا منو بخور
نقشت تو سریال شمعدونی عالی است.
واقعا آفرین
سلام رویا جون واقعا عال بازی میکنید .دیونه ای عصبانی شدنتم اقای نعمتیان فداتون بشه که اینجور شما رو عاشق پیشه کرده بیا بخور منو بیا ببعل منو واقعا که دووووووووووووستتتتتتتت داررررررررررررم عاشششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششششقتم
یعنی بگم خوب بود اشتباه کردم رویا جون بازیت عالیه وقتی میگی ا واقعااااا آقای نعمتیان خیلی با حال میشی
رویا جون هم خودت خیلی خوشگلی هم پسر نازت
هم خودت هم پسرت خوشگل
ایییی شوهرش خیلی عنه خیلی زشته
ازچهرش خوشم میاداماازبازی کردنش زیادخوشم نمیاددامادرکل خوشگله
عاااالی رویاجوووون عاااااااااااااشقتممممممممم گلی
خیلی عالیه.دوسش دارم.اصلا به خاطر او این فیلم رو نگاه میکنم.
خییییییییییلییییییی خوبببببببب بازبیییییی میییییکنه
خیلی دوسش دارم
از بازی کردنش خیلی خوشم میاد خیلی تمیز بازی میکنه.
واقعا
دمش گرم خیلی تمیز بازی میکنه
واقعا خوب بازی کرده
واقعا نقششو خوب بازی میکنه
نقشش عالیه
خیلی خیلی موافقم
خیلی قشنگ بازی میکنه
اين وبسايت متعلق به آریا پیکس ميباشد و تمامی حقوق آن محفوظ ميباشد
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای هرگونه کپی برداری از قالب های طراحی شده توسط وبیت پیگرد قانونی دارد.
طراح قالب : وبیت
در ادامه بیوگرافی رویا میرعلمی بازیگر سینما و تلویزیون به همراه عکسهای خانوادگی او با همسرش حسین کیانی و فرزندش کارن کیانی به همراه فیلمشناسی رویا میرعلمی با شما در نم نمک خواهیم بود.
رویا میرعلمی متولد 10 شهریور 1357 در قزوین بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون است.
وی فارغ التحصیل مقطع کارشناسی طراحی صحنه از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. بیشتر فعالیت های او در حوزه تئاتر است.
رویا به شدت فوتبالی و خانوادگی طرفدار استقلال هستند به صدای شجریان علاقه دارد و با یک کارگردان ازدواج کرده است.رویا میر علمی
من طراحی صحنه در دانشگاه خواندم ، چون خانواده من با بازیگری مشکل داشتند ، خواستم آبرو داری کنم. به مرور به سمت بازیگری رفتم و قول دادم که فقط تئاتر بازی کنم که کسی متوجه نشود ، تا اینکه در تلویزیون بازی کردم و خانواده خیلی خوشحال شدند حتی بسیاری از بستگان این رشته را دنبال کردند.
با آقای کیانی سال 77 کار کردم ، در ادامه مستمر کارمی کردم. البته من با سریال «شمعدونی» سروش صحت شناخته شدم.
اولین بار با سریال حیرانی در سال 1390 وارد تلویزیون شد سپس یک سال بعد در سریال پرطرفدار زمانه بازی کرد و چهره اش شناخته تر شد اما در سال 94 با حضور در سریال شمعدونی به کارگردانی سروش صحت به شهرت رسید.
در فصل یک و دو سریال لیسانسه ها نیز حضور تاثیر گذاری داشت.
رویا میرعلمی با حسین کیانی کارگردان تئاتر ازدواج کرده است.
در دانشکده با آقای کیانی آشنا شدیم ، واقعا یادم نمی آید کدام یک حرف اول را زد. آن موقع اگر ارتباطی شکل می گرفت؛ با خانواده ها مطرح می کردیم. سال 79 ازدواج کردیم. اتفاق عجیب و غریب و عشق سوزان وجود نداشت.
این زوج صاحب یک پسر بنام کارن هستند.
من خیلی در تئاتر صدمه دیدم ، پسرم همیشه میگه مامان تو چرا اینقدر مصدوم میشی؟ یک فوتبالیست اینقدر مصدونم نمیشه.
سال 92 در تئاتر شوره زار پای من بین میله های داربست گیر کرد و از 11 ناحیه پای من شکست حتی تمام اعصاب پای من قطع شد. بعد از عمل جراحی مچ پای من حسی نداشت.
فوبیای وحشتناک به گربه دارم ، نمی دانم چرا همیشه سر راه من سبز می شود. حتی صحنه تئاتر هم گربه آمد که من دوبار باید می رفتم دیالوگ می گفتم ، اما به خاطر گربه نرفتم.
او در سریال دلدادگان در نقش نوشین ایفای نقش میکند.
حسین کیانی متولد 1353 در ملایر ، نمایشنامه نویس و کارگردان است.
فعالیت جدی او در عرصه تئاتر با نویسندگی و کارگردانی است ، او فعالیت جدی در نوشتن و تالیف کتاب نیز دارد و تا بحال از او سه جلد کتاب نیز منتشر شده است.
من اسم کارن را انتخاب کردم.
چون هم اسم کمیابی بود و هم سال ها پیش اجرای پیانویی از کارن همایونفر دیده بودم که هنوز بعد از سالها مجذوب هنرنمایی اش هستم و همین باعث شد اسم پسرم را کارن بگذارم.
به شدت ، من و همسرم و کارن هرسه از طرفداران استقلال هستیم.
دوران کودکی ام با تذکرات معلم برای حرف نزدن من و بغل دستی ام و تلاش های بی وقفه من و خواهرم برای اذیت کردن برادر کوچکمان گذشت.
مثلا داداشمو در اتاق تاریک حبس می کردیم ، غذایش را می گرفتیم و نمی گذاشتیم هیچ چیز بخورد و خیلی اتفاقات دیگر که امروز از گفتن آن ها شرم دارم (خنده)
اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان می دانند.
من در زندگی فقط سعی می کنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود می دانم.
تا به امروز محال بوده کسی دستپختم را تجربه کند و فرصت بعدی را از دست بدهد ، تخصصم در دست کردن قیمه نثار و خوردن قورمه سبزی است.رویا میر علمی
اشعار حافظ و سعدی را بسیار دوست دارم و سهراب سپهری ، احمد شاملو و فروغ فرخزاد نیز شاعران مورد علاقه من هستند و از شنیدن صدای استاد شجریان بسیار لذت می برم.
سینمای ایتالیا و آثار کارگردانانی چون میکل آنجلو آنتونیونی ، فدریکو فلینی و تئوآنجلوپولوس را دوست دارم و به شدت طرفدار سینمای به دور از تجملات و زرق و برق هستم.
دنبال کننده سینمای هالیوود هستم اما تماشای آثار فردی چون کریشتف کیشلوفسکی را به استیون اسپیلبرگ ترجیح می دهم و علاقه زیادی نیز به سینمای روسیه و آثار آندری تارکوفسکی و سرگئی پاراجانف دارم.
با خودروی شخصی ام در محدوده فاطمی در حال تردد بودم که در یک لحظه مرد جوانی به سمت خودروام یورش برد و با کاغذی را که روی آن نوشته بود اگر جیغ بزنی با کارد می زنمت را به شیشه خودرو چسبانده بود تلاش کرد تا با ترساندن من لوازم مرا به سرقت ببرد.
جیغ های من این دزد را غافلگیر کرد و در حالی که دستپاچه قصد فرار داشت توسط پلیس که در همان نزدیکی بود دستگیر شد.
مرا برای نظرات کاربرانی بعدی به یاد بسپار
خوش گوشت و خوئک کجای گاو و گوسفنده برای اینکه پاسخ خود را بیابید با نم نمک همراه باشید.
در ادامه با بیوگرافی کامل علیرضا منصوریان ، بازیکن اسبق تیم ملی و استقلال و مربی فعلی فوتبال به همراه عکس های خانوادگی با همسر و بیوگرافی پسرش امیر منصوریان در نم نمک بیشتر آشنا می شویم.
All Rights Reserved – © 2016 – 2020
رویا میرعلمی متولد 1357 در قزوین است
تاریخ و محل تولد رویا میرعلمی : قزوین ـ ۱۳۵۷تخصص رویا میرعلمی : بازیگرتحصیلات رویا میرعلمی: کارشناسی طراحی صحنه از دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران؛ ۱۳۸۲رویا میر علمی
رویا میرعلمی در سال 1357 در قزوین متولد شده است. رویا میرعلمی متاهل است و یک پسر دارد. وی کارشناسی طراحی صحنه از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد. رویا میرعلمی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است و عمده فعالیت های میرعلمی در حوزه تئاتر است.
از کارنامه هنری رویا میرعلمی می توان به فیلم هایی چون ”برادر” (مهدی غضنفری)-۱۳۸۷، ”صبح روز هفتم” (مسعود اطیابی)-۱۳۸۷ و ”بیداری” (فرزاد موتمن)-۱۳۸۷ و سریال هایی چون ”وجدان آشفته” (منوچهر هادی)-۱۳۸۸ و “زمانه” (حسن فتحی)-۱۳۹۱ اشاره کرد. اجراها: نمایش”خیشخانه” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار شماره۲؛ ۱۳۷۸”بازیخانه” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار شماره ۲؛ ۱۳۷۸”واقعه در مجلس سودابه خوانی” (حسین کیانی) تهران،تالار مولوی، جشنواره دانشجویی؛۱۳۷۸
”پنهانخانه پنج در” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار سایه ـ جشنواره هنر ایران در ایتالیا؛ ۱۳۷۹”حرفی به جای حرفی دیگر” (ایرج زهری) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛۱۳۸۲”قرمز و دیگران” (محمد یعقوبی) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛۱۳۸۲”تیاتر اجباری” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛۱۳۸۳”تکیهی ملت” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار سایه؛۱۳۸۴”دن کامیلو” (کوروش نریمانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛۱۳۸۴
رویا میرعلمی کارشناسی، طراحی صحنه از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد
“طناب” (علی محمد رحیمی) تهران، تئاترشهر، تالار سایه؛۱۳۸۵”همسایهی آقا” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛۱۳۸۵”بیداری خانهی نسوان” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛۱۳۸۷”آتن ـ مسکو” (کتایون فیض مرندی) تهران، تالار مولوی؛۱۳۸۷”خواب بیوقت حوریه” (عباس غفاری) تهران، تئاترشهر، کارگاه نمایش؛۱۳۸۷”بیداریخانه نسوان” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۷”مادر مانده” (نیما دهقان، حمید آذرنگ) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛۱۳۸۸”اهل قبور” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛۱۳۸۸”مهر هفتم” (سعید شاپوری) تهران، تئاترشهر، تالار قشقایی؛۱۳۸۸
طراح صحنه و لباس و بازی:”رژیستورها نمیمیرند” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۰ طراح لباس و بازی:”مضحکه شبیه قتل” (حسین کیانی) تهران، تئاترشهر، تالار سایه؛ ۱۳۸۲ تله تئاتر”بچه های من ـ آفریقای من” (حسین مختاری، بیژن صمصامی)؛۱۳۸۷”عیش و نیستی” (هادی مرزبان، مسعود فروتن)؛۱۳۸۸ نمایشنامه خوانی”با خشم به یاد آر” (محمد یعقوبی) تهران، خانه هنرمندان؛ ۱۳۸۲”واقعه در مجلس سودابهخوانی” (حسین کیانی) تهران، فرهنگسرای نیاوران؛ ۱۳۸۳”در مه بخوان” (حسین کیانی) تهران، فرهنگسرای بهمن؛۱۳۸۸
رویا میرعلمی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است
فیلم کوتاه”فرش ایرانی” (علا محسنی) سینمایی”بیداری” (فرزاد موتمن)؛۱۳۸۷”صبح روز هفتم” (مسعود اطیابی)؛۱۳۸۷”برادر” (مهدی غضنفری)؛۱۳۸۷
تلویزیون”وجدان آشفته” (منوچهر هادی)؛۱۳۸۸عصر پاییزی (اصغر نعیمی) ۱۳۹۲جوایز رویا میرعلمی :دریافت اول بازیگری “خیشخانه” اولین جشنواره ایران زمین؛ ۱۳۷۷دریافت سوم بازیگری “رژیستورها نمیمیرند” نوزدهمین جشنواره تئاتر فجر؛ ۱۳۷۹دریافت سوم بازیگری “رژیستورها نمیمیرند” جشنواره فجر؛ ۱۳۷۹کاندیدای برتر بازیگری “تکیه ملت” جشن بازیگر؛۱۳۸۵کاندیدای برتر بازیگری “همسایه آقا” جشن بازیگر؛ ۱۳۸۶کاندیدای برتر بازیگری “بیداری خانهی نسوان” جشن بازیگر؛۱۳۸۸
رویا میرعلمی در سریال شمعدونی«رویا میرعلمی» بازیگر نقش «زیبا» در سریال «شمعدونی» درخصوص پذیرش ایفای نقش در این مجموعه گفت: مهر 92 سرصحنه تئاتر “شایعات” بودم که “سروش صحت” پیشنهاد بازی در این مجموعه را به من داد بعد از مطالعهی 5 قسمت از فیلمنامه با نقش “زیبا” ارتباط برقرار کرده و شمههایی از شخصیت آن دستم آمد.رویا میرعلمی درخصوص پردازش این نقش اظهار داشت: زیبای «شمعدونی» از لحاظ شخصیتی اصلاً به من شباهت ندارد این نقش در ابتدا ساخته و پرداختهی «سروش صحت» بود ولی قسمتهای زیادی از متن نوشته نشده بود بنابر این وقتی خودم درگیر این شخصیت شدم یک سری چیزهایی درونی و بیرونی به ذهنم رسید که باید در ظاهر و باطن کار در نظر گرفته می شد و تمام این ویژگی ها را از فیلتر خودم رد کردم و تمام سعیام خلق شخصیتی جذاب برای مخاطب بود.رویا میرعلمی بیان کرد: «شمعدونی» اولین بازی من در یک سریال کمدی است، همکاری با «سروش صحت» برای من خیلی جذاب بود او بعد از چند کار موفق در این زمینه بسیار با تجربه شده است.رویا میرعلمی در خصوص کار با «سروش صحت» عنوان کرد: کار با «سروش صحت» و همچنین تلاش و نکته بینی این فرد برای من قابل احترام و جذاب بود به انضمام اینکه او علاوه بر کارگردانی و نویسندگی یک انسان شریف و رئوف است.میرعلمی با اشاره به اینکه تمام این کار برایش خاطره بود، اظهار داشت: «شمعدونی» از 12 اسفند ماه 92 کلید خورد و 20 دی 93 تصویربرداری آن پایان یافت اما مهرماه 92 سرصحنه تئاتر بودم پای من از 9ناحیه دچار شکستگی شد و اعصاب پایم آسیب دید بنابر این پزشک معالجم به من گفته بود تا 8 ماه باید با عصا و کفشهای طبی مخصوص راه بروم، به همین علت اصلاً فکر نمیکردم هیچ گاه بتوانم فعالیت هنری داشته باشم.وی در ادامه تصریح کرد: «سروش صحت» برای بازی در این مجموعه خیلی به من اصرار کرد و گفت که این نقش برای تو نوشته شده بنابر این با شرایط سخت پس از گذشت دو ماه از آن اتفاق سرکار رفتم و فیلمنامه و شخصیت «زیبا» به لحاظ جسمی تغییر یافت.رویا میرعلمی تصریح کرد: هم اکنون که سریال «شمعدونی» را تماشا میکنم به این فکر میکنم که آن لحظات چقدر میتوانست برای من سخت بگذرد ولی به دلیل بازی در “شمعدونی” تمام شرایط برای من آسان شد و اینکه تمام گروه حواسشان به من و شرایطم بود بنابر این کل «شمعدونی» برای من خاطره انگیز بود.رویا میرعلمی در خصوص شرایط فعلی خود اظهار داشت: فعلاً شرایط پایم بهتر شده ولی درگیر یکسری ورزشها هستم تا وضعیت پایم به حالت اول بازگردد.رویا میرعلمی در خصوص موفقیت این مجموعه عنوان کرد: هر چه از داستان “شمعدونی” جلوتر برویم با توجه به اتفاقات جذاب تری که برای این خانواده میافتد مخاطب هم با این سریال ارتباط بیشتری برقرار خواهد کرد.رویا میرعلمی اظهار داشت: خیلی خوشحالم که در این مجموعه بودم چون اتفاقات خوبی در این پروژه برایم افتاد و همکاری با صحت و تیم «شمعدونی» بسیار لذت بخش بود چرا که رفاقت عجیب و غریبی بین اعضای گروه فیلمبرداری حاکم شده بود و آن رفاقت هنوز هم ادامه دارد. من ، نگار عابدی، آتنه فقیه نصیری و ویدا جوان 9 ماه با هم بودیم و ارتباط صمیمانه خوبی بین ما ایجاد شد که تا الان هم ادامه دارد.
تصاویر رویا میرعلمی
رویا میرعلمی و پسرش
رویا میرعلمی و همسر و پسرش
رویا میرعلمی بازیگر تئاتر
گردآوی:بخش سرگرمی بیتوته
منابع:
biographyha.com
bultannews.com
رویا میر علمی
چطور ارزانترین تورهای کیش را پیدا کنیم؟
شیشه شوی ضدانجماد درلوله انتقال برف پاک کن
تجویز انواع سمعک نامرئی و هوشمند
رزرو آنی و بدون دردسر بهترین پرواز و هتل
مطمئن ترین درگاه خرید لپ تاپ های استوک
پرفروش ترین پکیجهای جنسی رو از اینجابخر
تا60%تخفیف پرطرفدارترین محصولات جنسی
درج آگهی خرید و فروش با بیشترین بازدهی
برترین بازی های ایکس باکس و پلی استیشن
فروشگاه آنلاین سوغات شهرهای مختلف ایران
بهترین روش شستوشوی لباس های مشکی و تیره
بدون خجالت محصولات جنسی را آنلاین خریدکن
باغ رستوران باصفا وتوریستی/تنوع غذایی عالی
رفعدعاویملکی/کوتاهترین زمان،کمترین هزینه