سلاخی

سلاخی
سلاخی

پوست‌کَنی یا سَلّاخی، کندن پوست کالبد جانوران یا انسان پس از کشتن را گویند.[۱] در واژگان سیاسی از این گزاره، بیشتر برای توصیف «کشتن به صورتی فجیع» استفاده می‌شود. معمولاً از فرد قربانی با عنوان «سلاخی‌شده» یاد می‌شود.

فعالین حقوق جانوران از «سلاخی کردن جانوران» به مناسبت‌هایی چون اعیاد یا مراسم مذهبی انتقاد و از آن با عناوینی چون «ترویج خشونت» یا «شکنجه حیوانات» یاد می‌کنند.[۲][۳]

The online version of the Iranian daily Hamshahri

قضات دیوان عالی کشور حکم قصاص مرد قصاب را که دو سال قبل با همدستی شاگرد نوجوانش ۲ زن را به قتل رسانده بود تأیید کرد.

به‌ گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ با تماس فردی مبنی بر انتشار بوی نامطبوع از خانه همسایه به پلیس آغاز شد. 

مأموران پس از حضور در محل به سراغ همسایه‌ها رفتند و آنها عنوان کردند: ساکنان این خانه دو زن جوان هستند که رفتارها و روابط مشکوکی دارند و مردهای متعددی به خانه آنها رفت‌وآمد می‌کنند بارها به آنها تذکر داده‌ایم اما توجهی نکرده‌اند تا اینکه چند روز پیش صدای داد و فریاد و درگیری از خانه‌شان آمد و بعد هم به یکباره ساکت شدند. از آن روز تاکنون بوی نامطبوعی از خانه آنها می‌آید که بسیار آزاردهنده است و فکر کردیم ممکن است برای آنها اتفاقی افتاده باشد به ‌همین خاطر موضوع را به پلیس گزارش دادیم.

پس ‌از اظهارات همسایه‌ها مأموران با حکم قضایی وارد خانه شدند و اجساد هر دو زن را در حالی که سر از تنشان جدا شده بود پیدا کردند. خانه مقتولان هم کاملاً به هم ریخته بود و به‌ نظر می‌رسید که عامل یا عاملان قتل پس‌ از جنایت دست ‌به سرقت هم زده‌اند. سلاخی

با شروع تحقیقات پلیس با شناسایی خانواده‌های سیما و میترا ــ مقتولان ــ آنها را در جریان ماجرا قرار داده و هرکدام به‌ صورت جداگانه شکایت خودشان را ثبت کردند و خواستار اشد مجازات برای عاملان قتل‌ها شدند. 

پس از آن مأموران تلفن همراه مقتولان را مورد بررسی قرار دادند و به پسری ۱۷ ساله به‌ نام مهران رسیدند که آخرین بار با آنها تماس گرفته بود. پس‌از دستگیری مهران وی در جریان بازجویی راز قتل میترا و سیما را فاش کرد. 

او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: روز حادثه من و صاحبکارم امیر به خانه آن دو زن رفته بودیم که با دیدن طلاهای آنها وسوسه شدیم سرقت کنیم، اما میترا و سیما متوجه نیت ما شدند و شروع به جیغ و داد کردند که امیر آنها را کشت و بعد هم چند وسیله برداشتیم و از آنجا متواری شدیم.

پس ‌از اعترافات مهران، امیر دستگیر شد و به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: آن روز وقتی زن‌ها شروع به داد و فریاد کردند مجبور شدم هر دو را بکشم و من از ترس اینکه همسایه‌ها متوجه شوند مجبور شدم سر آنها را ببرم چون کارم قصابی است به خوبی می‌دانستم که چگونه و با سرعت این کار را انجام دهم.

با توجه به اعترافات متهمان پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم درخواست صدور حکم قصاص کردند. پدر سیما مقتول جوان پرونده گفت: دخترم دوبار ازدواج ناموفق داشت و به همین خاطر هم تنها زندگی می‌کرد و من در جریان جزئیات زندگی او نبودم. با این حال قاتل دخترم باید قصاص شود.

سپس دختر میترا که خودش هم به اتهام آدم‌ربایی در زندان بود، پس از حضور در دادگاه به جایگاه رفت و گفت: درخواست می‌کنم قاتل مادرم را قصاص کنید و به‌هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم. مادر من زندگی سختی داشت و این سرنوشت حقش نبود.

در ادامه امیر به‌ عنوان متهم ردیف اول در دفاع از خودش و با ادعایی تازه عنوان کرد: ما برای سرقت نرفته بودیم اما مهران آنها را به قتل رساند. بعد هم از ترس به دروغ ماجرای سرقت را مطرح کرد و چون از او بزرگ‌تر بودم در بازجویی‌ها قتل‌ها را گردن گرفتم اما حالا تقاضا دارم تا بار دیگر تحقیقات درباره این پرونده از سر گرفته شود.

وی در جواب این پرسش قاضی که چرا چاقو همراهت بود گفت: به واسطه کارم که قصابی بود و در قسمت سلاخی کردن کار می‌کردم همیشه چاقو همراهم بود.

امیر درباره علت درگیری با مقتولان گفت: قبل از آنکه به خانه این دو زن برویم سر مبلغی توافق کرده بودیم اما پس‌ از آنکه به آنجا رفتیم آنها مبلغ بیشتری را از ما طلب کردند که همین موضوع موجب درگیری ما با آنها شد.

پس از آن مهران به جایگاه رفت و گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. امیر برای تبرئه خودش دروغ می‌گوید.

بعد از دفاعیات متهمان و وکلای آنها هیأت قضات وارد شور شدند و امیر را به دو بار قصاص و مهران را به ۵ سال حبس در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند که رأی صادره مورد اعتراض متهمان قرار گرفت و پرونده به دیوان عالی کشور رفت تا مورد بررسی قرار گیرد، اما در نهایت قضات دیوان رأی صادره را تأیید کردند و متهم اصلی پرونده در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.  

حقوق همشهری‌آنلاین متعلق به موسسه همشهری است

Copyright © 2020 HamshahriOnline, All rights reserved


همشهری محلهDownloads-icon

خبرها را در تلگرام تابناک دنبال کنید:

سکوت سنگینی در محله حاکم است، به سنگینی مردن آدم‌ها. دوباره خبر مرگ هم‌محله‌ی‌شان رمق اهالی محل را گرفته است. همه عزادارند اما خبری از مرثیه و گریه نیست. می‌گویند که نمی‌خواهند برای رفتگان‌شان گریه و ناله سر دهند، چه بسا که این، دل دشمن‌شان را شاد کند.

در غسال‌خانه یکی از مسجدهای شهرک دوازده امام، چهار جنازه را یک‌جا آورده‌اند؛ چهار جنازه‌یی که با هم خویشاوندند و همه همزمان حوالی ساعت شش روز چهارشنبه در پی حمله انتحاری در باشگاه ورزشی میوند کشته شدند.

دو جنازه را برده‌اند تا راهی خانه ابدی‌شان کنند و هنوز نوبت کفن و دفن‌ دو جنازه‌ی دیگر نرسیده است. یکی از این دو جنازه‌، جنازه‌ی عبدالحسین است.

اهالی محل با دل پردرد می‌گویند که توان انتقال چهار جنازه را همزمان ندارند. به همین دلیل به نوبت گذاشته‌اند.سلاخی

رحمان، پسر کاکایش را در رویداد انتحاری از دست داده است. او با دیدن سه دختر بچه‌یی که بدون هیچ دغدغه‌یی در کوچه به خاک‌بازی مشغولند، اشک‌هایش جاری می‌شود. سپس به آن‌ها اشاره می‌کند و بغض در گلویش می‌شکند: «آن‌ها دختران عبدالحسین هستند. سهیلا شش ساله، ریحانه چهار ساله و فاطمه یک ساله؛ آن‌ها هنوز نمی‌دانند که مردن چیست، نمی‌دانند که دیگر پدرشان مرده است.»

او می‌گوید که نمی‌داند چگونه این موضوع را به دختران عبدالحسین بفهماند که با مرگ زود هنگام پدر کنار بیایند.

پدر 25 ساله‌ی شان آن‌ها را با ناز و نعمت بزرگ کرده و حالا بعد از رفتن پدر، هر کدام ناگزیرند به طول یک عمر، درد بی‌پدری بکشند.

به گفته‌ی رحمان، خانم عبدالحسین با شنیدن خبر مرگ شوهر، راهی شفاخانه شده و هنوز دخترانش از این موضوع چیزی نمی‌داند.

عبدالحسین 25 ساله یکی از قربانیان حمله بر باشگاه پهلوانی میوند، در غرب کابل است. او کارگر روز‌مزد بوده و روزانه 300 افغانی درآمد داشته است. خانواده عبدالحسین می‌گوید که او کارگر روزمزد یک شرکت ساختمانی بود و در چمن حضوری کابل کار می‌کرد.

عبدالحسین هر روز مسیر شهرک دوازده امام الی چمن حضوری را با دوچرخه می‌پیموده است. خانواده‌اش می‌گوید که او می‌خواست با استفاده از دوچرخه، هزینه‌ی رفت و آمدهایش را کاهش داده و برای آینده‌ی دخترانش پس‌انداز کند.

پس از مرگ عبدالحسین، حالا اعضای خانواده‌اش نگران آینده‌ی فرزندانش هستند: بعد از این کی برای آینده سهیلا، ریحانه و فاطمه سرمایه‌گذاری می‌کند؟ چه کسی دستان کوچک دخترانش را می‌گیرد؟

عصر روز چهارشنبه، چهاردهم سنبله، بیش از دوصد ورزشکار در باشگاه پهلوانی میوند کنار هم جمع شده بودند. شماری در میدان رزم بودند و برخی دیگر با هلهله و هیجان رقابت پهلوانان را می‌دیدند که ناگهان صدایی مهیب برخاست و هر کدام را در کنجی پرتاب کرد. در یک لحظه، میدان رزم ورزشکاران به میدان خون و خون‌آشامان داعش مبدل شد. یک ساعت بعد از انفجار نخست، انفجار دوم رخ داد. وزارت صحت عامه گفته که در این حملات دست‌کم ۲۶ تن کشته و ۹۰ تن دیگر زخمی شده‌اند.

پولیس کابل گفته است که مهاجم اول پس از کشتن محافظ این باشگاه وارد سالن آن شده و خودش را منفجر کرده است. یک ساعت بعد هنگامی که مردم و خبرنگاران در محل انفجار جمع شده بودند، انفجار دوم رخ داد. به گفته‌ی پولیس، انفجار دوم ناشی از انفجار مواد کارگذاری‌شده در صندوق عقب یک موتر بوده که در نزدیکی تجمع مردم پارک شده بود.

به گفته‌ی شاهدان، هنگام انفجار، مسابقه‌یی جریان داشته و بیش از دوصد نفر در باشگاه در حال تماشای مسابقه بوده‌اند.

حالا مردم غرب کابل می‌گویند که در هیچ‌جا امنیت ندارند و همیشه در کمین دشمنند: «در هیچ جا مصوون نیستیم. اگر برای تغییر وضعیت تلاش کردیم، ما را هدف قرار داند. در مسجد ما را هدف قرار دادند. خواستیم درس بخوانیم و برای آگاهی تلاش کنیم ما را هدف قرار داند، حالا حتا در ورزشگاه‌ها به جان ما افتاده‌اند و نمی‌گذارند که برای سلامتی خود تلاش کنیم.»

عبدالحسین، کارگر ساده و روزمزد‌ که از بام تا شام کارگری می‌کرد، آخر هر روز به همین باشگاه می‌رفت. او رفته بود که سالم‌تر و محکم‌تر برگردد تا بتواند بیش‌تر کار کند، پول در‌بیارد و برای دختران خردسالش پس‌انداز کند.

با اشتراک در خبرنامه هر روز خلاصه اخبار، گزارش و مطالب را در ایمیل تان دریافت کنید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

نام *

ایمیل *

وب‌ سایت

 ارسال مطالب جدید به ایمیل من

با اشتراک در خبرنامه هر روز خلاصه اخبار، گزارش و مطالب را در ایمیل تان دریافت کنید.


دانلودDownloads-icon

گربه زنده را به بهای حدود ۵ پوند بر کیلوگرم می‌فروشند، و قیمت گوشت خام آن کیلویی ۶.۵ پوند است.- Romeo GACAD / AFP

در تجارتی بی‌رحمانه، پنهانی و رو به رشد، هر سال بیش از یک میلیون گربه در ویتنام برای گوشتشان کشته‌ می‌شوند، و خطر انتقال بیماری‌ها به انسان را افزایش می‌دهند. این نتیجه یک تحقیق پنهانی است.

کنشگرانی که این تحقیق را انجام داده‌اند، می‌گویند که گربه‌های خانگی یا ولگرد را از خیابان‌ها یا حتی خانه مردم می‌دزدند، بدون دادن آب یا خوراک در سراسر ویتنام قاچاق می‌کنند، و به روش‌هایی غیربهداشتی و دردناک سلاخی می‌کنند.

دزدان با صاحبان گربه‌ها درگیر شده‌اند، و بنا به گزارش‌ها حتا گاه در درگیری‌ها کشته‌شده‌اند.

محققان سازمان «رفاه حیوانات چهارپنجه‌ای» می‌گوید که این جانوران را غرق می‌کنند، با چکش به سرشان می‌کوبند، زنده در آب جوش می‌اندازند، یا با برق می‌کشند. یافته‌های این سازمان بر اساس ماه‌ها تجسس و تعقیب مناطق نگهداری جانوران، قاچاقچیان، رستوران‌ها، و گفت‌وگو با سوداگران به دست آمده است.سلاخی

گربه زنده را به بهای حدود ۵ پوند بر کیلوگرم می‌فروشند، و قیمت گوشت خام آن کیلویی ۶.۵ پوند است. بنا بر این تحقیق، رستوران‌ها با بهای ۵ پوند خوراک‌هایی با گوشت گربه عرضه می‌کنند.

قیمت گربه‌های سیاه از این هم بالاتر است. سوداگران زنده آنها را کیلویی ۶.۵ پوند و گوشت آنها را تا ۱۶.۵ پوند می‌فروشند.

سازمان «رفاه حیوانات چهارپنجه‌ای» و بنیاد «تغییر برای حیوانات» مستقر در بریتانیا که مشترکا این تحقیق را انجام داده‌اند، می‌گویند خوراک‌های تهیه شده از گوشت گربه که به نام «ببر کوچک» شناخته می‌شوند، به‌رغم افزایش مالکیت جانوران خانگی در ویتنام، مشتریان بیشتری پیدا کرده‌اند.

در ماه ژانویه، ممنوعیت سلاخی گربه لغو شد و پیامد آن، جهشی در تقاضا برای گوشت گربه بود. بنا بر این تحقیق، گوشت گربه به‌وِیژه در شمال ویتنام خواهان دارد، ولی دارد به جنوب کشور، و تا پایتخت آن، هوشی‌مین سیتی، هم گسترش می‌یابد.

چند ماه پیش، ایندیپندنت فاش کرد که فروش گوشت سگ و گربه در ویتنام و کامبوج از زمان شیوع کرونا افزایش یافته است، زیرا مردم اعتقاد دارند که گوشت این حیوانات «طبع گرم» دارد و ویروس آنفلوآنزا را از بین می‌برد.

به گفته محققان، برخی رستوران‌ها حیوانات را مستقیما از دزدها می‌خرند و همان جا سلاخی می‌کنند، اما بیشترشان گوشت را از عمده‌فروشان یا کشتارگاه‌ها می‌خرند. به باور محققان، تفرجگاه‌های گردشگری ساحلی «دانانگ» و «هوی آن» در مرکز ویتنام، کانون این تجارت است.

کاترین پولاک، کارشناس «رفاه حیوانات چهارپنجه» و دامپزشک مقیم آسیای جنوب شرقی، گفت: «در همه عمده‌فروشی‌ها گربه‌هایی با قلاده پیدا کردیم که به روشنی نشان می‌دهد حیوان خانگی بوده‌اند. در جریان تحقیق، با خیلی از مالکان حیوانات خانگی صحبت کردیم که با نگرانی دنبال گربه‌های دزدیده شده خود می‌گشتند.»

«مقامات مسئول این جریان را نادیده می‌گیرند، زیرا اغلب خودشان در این تجارت دست دارند؛ یا رشوه می‌گیرند، یا خودشان مشتری‌اند.»

لولا وبر، از بنیانگذاران «بنیاد تغییر برای حیوانات» گفت: «در محل‌های نگهداری، عمده‌فروش‌ها گربه‌ها را چند روز در قفس‌های تنگ کنار هم نگه می‌داشتند تا تعداد گربه‌ها بتواند هزینه حمل و نقل را جبران کند.‌»

«گربه‌ها را بی آب و غذا، و با تهویه ناکافی به بیش از صد کیلومتر دورتر، به کشتارگاه‌هایی که در سراسر ویتنام پراکنده‌اند، می‌برند. برخی عمده‌فروش‌ها برای قاچاق حیوانات حتا از قسمت حمل بار اتوبوس‌های معمولی مسافری استفاده‌ می‌کنند.»

حدود ۲۰۰ گربه در قفس‌های داخل اتوبوس‌ها دیده شده‌اند.

بسیاری از گربه‌ها از خستگی، گرمازدگی، کمبود آب یا جراحات ایجاد شده در طول اسارت و حمل و نقل می‌میرند. بعد از آن که به شکلی غیرانسانی کشته می‌شوند، پوستشان را می‌کنند و می‌سوزانند، و بعد لاشه را خالی می‌کنند و منجمد می‌کنند.

به گفته کنشگران، کشتارگاه‌ها فضایی آرمانی برای بیماری‌های جدیدی‌اند که ممکن است پیدا شوند و انسان‌ها را آلوده کنند، و احتمالا نتایجی فاجعه‌بار داشته باشند.

دکتر پولاک گفت: «روش‌هایی که در تجارت گوشت گربه به کار می‌رود، بالقوه ممکن است به بیماری‌های مشترک انسان و حیوان منجر شود، همان طور که در مورد کووید-۱۹ دیدیم. این به دلیل شرایط غیربهداشتی، رفتار بی‌رحمانه و غیربهداشتی با حیوانات، حمل گونه‌های مختلف جانوری به صورت درهم، شرایط نگهداری و سلاخی، و حمل و نقل به آن سوی مرزهاست.»

به گفته او، نسل‌های جوانتر گوشت گربه را غذایی مجلسی و خاص تلقی می‌کنند، ولی افراد مسن‌تر آن را از روی سنت، خرافات و تقویم قمری مصرف می‌کنند. «برخی محلی‌ها اعتقاد دارند که خوردن گوشت گربه طالع نحس را دفع می‌کند. برخی دیگر به‌خصوص گوشت گربه سیاه می‌خورند، زیرا باور دارند که خواص درمانی دارد، هرچند هیچ مدرک علمی در این زمینه نیست.»

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این تحقیق نشان داد که شهر هانوی و استان «تای بین» در شمال که رستوران‌های زیادی دارند، مکان‌های محبوب خوردن گوشت گربه‌اند.

دکتر پولاک گفت: «همچنین می‌دانیم که بسیاری از گربه‌ها که از قبل کشته و منجمد شده‌اند، از جنوب چین می‌آیند، زیرا جمعیت گربه‌ها به دلیل همین تجارت در هانوی پایین آمده است.»

«هرچند مصرف گوشت سگ در آسیا به طرز فزاینده‌ای مورد بحث عموم است، تجارت گوشت گربه که به همان اندازه بی‌رحمانه‌است، هنوز نسبتا ناشناخته مانده است.»

دو ماه پیش، زن و شوهری متهم شدند که ده‌ها سگ و گربه را با سیانور کشته‌اند تا سلاخی‌شان کنند. آن دو به اتهام سرقت بازداشت شدند.

سازمان «رفاه حیوانات چهارپنجه» و «بنیاد تغییر برای حیوانات» از دولت ویتنام خواسته‌اند که ممنوعیت مصرف گوشت گربه را دوباره برقرار کند و قوانین جلوگیری از سرقت حیوانات خانگی را سختگیرانه‌تر کند.

© The Independent

بندرعباس-ایرنا- فرمانده انتظامی بندرعباس ازدستگیری دو نفر شکارچی غیرمجاز که اقدام به شکار الاغ در منطقه سیاهو و تنگ زاغ بندرعباس کرده و قصد فروش گوشت آن را داشتند خبر داد.

به گزارش روز پنجشنبه پلیس هرمزگان سرهنگ “تیمور دولتیاری” گفت: عوامل گشت پاسگاه قطب آباد هنگام گشت زنی در محور تونل تنگه زاغ بندرعباس، به دو نفر که اسلحه ساچمه زنی به همراه داشتند مشکوک شده و پیگیری موضوع را در دستور کار خود قرار دادند.

وی افزود: مأموران مشاهده کردند این افراد در حال سلاخی و پوست کندن یک رأس الاغ هستند که با همکاری عوامل بسیج روستای گهره و چاه کوه متهمان دستگیر شدند و یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ متعلق به آنان توقیف و یک قبضه سلاح شکاری ساچمه زنی غیرمجاز کشف شد.

وی ادامه داد : متهمان موفق به توزیع گوشت الاغ نشده اند اما با توجه به اهمیت موضوع و احتمال به خطر افتادن سلامت شهروندان، تحقیق  و بازجویی از متهمان در این زمینه بصورت ویژه در دستور کار مأموران قرارد.

استان‌ها- ایرنا- رنگ بندی کرونایی نقاط مختلف کشور حاکی از آن است که…
سلاخی

تبریز – ایرنا – در چهارمین روز از دهه فجر انقلاب اسلامی و با حضور…

بندرعباس- ایرنا- مدیراداره بنادر و دریانوردی شهید باهنر گفت: با انجام…

بندرعباس- ایرنا- سخنگوی وزارت امور خارجه،سازمان بنادر؛ مجموعه ای فعال…

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است

سلاخی
سلاخی
0

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *