(RS)-3-Ethyl-5-methyl-2-[(2-aminoethoxy)methyl]-4-(2-chlorphenyl)-6-methyl-1,4-dihydro-3,5-pyridindicarboxylat (IUPAC)
C08CA01
Calciumkanalblocker
fest
gering in Wasser (Amlodipin·Hydrogenbenzolsulfonat)[2]
املودیپین
Gefahr
Amlodipin ist ein blutdrucksenkender Arzneistoff aus der Gruppe der Calciumkanalblocker (Calciumantagonisten) des Nifedipin-Typs. Es wird als Basistherapeutikum bei einem essentiellen Bluthochdruck (arterielle Hypertonie) eingesetzt. Bei der chronisch stabilen Angina Pectoris und der Prinzmetal-Angina (vasospastische Angina Pectoris) wird es außer zur Behandlung auch zur Vorbeugung gegen Anfälle verwendet.
Im Unterschied zu anderen Wirkstoffen aus dieser Gruppe hat Amlodipin eine vergleichsweise lange Plasmahalbwertszeit.
Als Calciumkanalantagonist des Nifedipin-Typs (1,4-Dihydropyridine) blockiert Amlodipin den Calciumkanal vom L-Typ durch Bindung an die α1-Untereinheit. Der verminderte Calciumeinstrom in die glatte Muskelzelle verringert den Muskeltonus und somit primär den Gefäßwiderstand und in höheren Dosen die Kontraktilität (negativ inotrop) und den Sauerstoff-Verbrauch in den Herzmuskelzellen. Im Gegensatz zu den Calciumkanalantagonisten des Verapamil-Typs haben die Dihydropyridine eine vaskuläre Selektivität, so dass eine Herzwirkung erst bei hohen, für die Vasodilatation (Gefäßweitstellung) nicht benötigten Dosen eintritt. In der üblichen Dosierung wirkt Amlodipin vor allem auf die Koronargefäße und die peripheren Widerstandsgefäße dilatierend.[5] Amlodipin wirkt zudem als FIASMA (funktioneller Hemmer der sauren Sphingomyelinase).[6]
Pharmazeutisch verwendet wird Amlodipin als Salz der Benzolsulfonsäure (Amlodipinbesilat), der Methansulfonsäure (Amlodipinmesilat) oder der Maleinsäure (Amlodipinmaleat). Sie sind nach oraler Gabe wirksam.
Der zuverlässige qualitative und quantitative Bestimmung von Amlodipin und seinen Metaboliten in verschiedenen Untersuchungsmaterialien gelingt nach hinreichender Probenvorbereitung durch Kopplung der Hochleistungsflüssigkeitschromatographie mit der Massenspektrometrie.[7][8][9][10]
Ein wichtiger Unterschied zu anderen Dihydropyridinen (z. B. Nifedipin) ist die lange terminale Halbwertszeit von etwa 35 bis 50 Stunden,[11] welche die einmal tägliche Gabe ermöglicht und durch Blutdruckschwankungen verursachten Herz-Kreislauf-Komplikationen vorbeugt.
Die Nebenwirkungen entsprechen denen der Wirkstoffgruppe der Calciumantagonisten. Als typische Nebenwirkung von Dihydropyridinen kann es insbesondere zu Ödemen der Beine kommen und vor allem zu Behandlungsbeginn zu Kopfschmerzen und Gesichtsrötung mit Hitzeempfindung. Weiterhin häufig sind ferner Schwindel, Müdigkeit, Palpitationen des Herzens, Bauchschmerzen und Übelkeit, gelegentlich kann Erbrechen auftreten. In sehr seltenen Fällen kann es zu allergischen Reaktionen kommen.[12]
Weitere Nebenwirkung: Zahnfleisch-Wucherungen (oft bullös, aber meist entzündungsfrei). Diese verschwinden in der Regel nach einer Dosis-Reduktion oder einem Wechsel des Medikamentes wieder.
Die Behandlung mit Amlodipin ist nicht angezeigt bei einer Überempfindlichkeit gegenüber der Substanz oder auch anderen Dihydropyridin-Derivaten, bei einem Herz-Kreislauf-Schock, bei hochgradiger Aortenstenose, instabiler Angina Pectoris oder auch bei einer schweren Leberfunktionsstörung.[13]
Amlodipin kann in einer zweischrittigen Reaktion hergestellt werden. Dazu reagieren in einer Mehrkomponentenreaktion die Carbonsäureester 1 und 3 mit 2-Chlorbenzaldehyd (2). In dieser Kondensationsreaktion bildet sich das Pyridin-Derivat 4 aus, welches dann unter Zugabe von Zink und Chlorwasserstoff mit einem Palladium-Katalysator den Arzneistoff Amlodipin (5) ausbildet:[14]
Amlodipin wird als Racemat [1:1 Mischung aus (R)-(+)- and (S)-(–)-Amlodipin] vermarktet.[15] Eine Methode zur semi-präparativen chromatographischen Trennung der Enantiomere (S)-(–)-Amlodipin und (R)-(+)-Amlodipin ist bekannt.[16] Die Tabelle zeigt beide Stereoisomere, genauer Atropisomere. Hierbei unterscheiden sie sich in der Position des Wasserstoffatoms, welches sich entweder über oder unter der Ringebene befindet.
InChI=1S/C20H25ClN2O5/c1-4-28-20(25)18-15(11-27-10-9-22)23-12(2)16(19(24)26-3)17(18)13-7-5-6-8-14(13)21/h5-8,17,23H,4,9-11,22H2,1-3H3 YKey:HTIQEAQVCYTUBX-UHFFFAOYSA-N Y
آملودیپین (به انگلیسی: Amlodipine)، دارویی است از گروه بلوک کننده کانال کلسیم که بهصورت قرص ارائه میشود و کاهندهٔ فشار خون، ضد آنژین صدری است.
این دارو از طریق شیر مادر به بدن نوزاد منتقل میشود ولی اثرات و مضرات آن بر روی کودک به صورت کامل مشخص نیست . در دوران شیردهی، قبل از مصرف آملودیپین با پزشک خود مشورت کنید .
داروهای کاهنده فشار خون
آملودیپین
کربن عنصری شیمیایی با نماد C و عدد اتمی ۶ است. واژه کربن برگرفته از واژهای لاتین بهنام کربو[a] بهمعنای زغالسنگ است. این عنصر، که در ردهٔ عناصر غیرفلزی جای میگیرد، چهارظرفیتی است، بهاین معنی که چهار الکترون در دسترس برای تشکیل پیوندهای شیمیایی کووالانسی دارد. کربن از گروه چهاردهم در جدول تناوبی و دارای سه ایزوتوپ طبیعی است. این ایزوتوپها عبارتاند از کربن-۱۲ و کربن-۱۳ که ایزوتوپهای پایداری هستند و کربن-۱۴ یک ایزوتوپ پرتوزا محسوب میشود و زمان نیمهعمر واپاشی آن حدود ۵۷۳۰ سال است. از دوران باستان تا سال ۱۶۹۹ میلادی، تنها سیزده عنصر توسط بشر شناسایی شده بودند که کربن یکی از آنها است.
از لحاظ فراوانی، کربن پانزدهمین عنصر در پوسته زمین و پس از هیدروژن، هلیوم و اکسیژن، چهارمین عنصر در کیهان است. فراوانی کربن، گوناگونی منحصر به فرد ترکیبات آلی ساخته شده از آن و توانایی تشکیل بسپار در دماهای متداول قابل دسترسی بر روی زمین، موجب میشود که این عنصر بهعنوان عنصر مشترک در تمامی انواع شکلهای شناخته شده از زندگی وجود داشته باشد. این عنصر به لحاظ جرم، پس از اکسیژن، دومین عنصر موجود در بدن انسان است و حدود ۱۸٫۵ درصد از جرم بدن را تشکیل میدهد.
اتمهای کربن میتوانند به صورتهای مختلفی با یکدیگر پیوند برقرار نمایند که این موجب میشود تا دگرشکلهای متنوعی از کربن تشکیل شود. شناخته شدهترین دگرشکلهای کربنی، گرافیت، الماس و فولرن باکمینستر هستند. خواص فیزیکی کربن در هر کدام از دگرشکلهای کربنی متفاوت است. بهعنوان مثال گرافیت دارای ظاهری کدر و سیاهرنگ است، در حالیکه الماس کاملاً شفاف است. گرافیت به قدری نرم است که میتواند برروی کاغذ اثری از خود برجا بگذارد و خود واژه گرافیت نیز از واژهای یونانی بهمعنای نوشتن[b] برگرفته شدهاست. درحالیکه الماس، سختترین ترکیب طبیعی یافت شده بر روی زمین است. گرافیت یک هدایت کننده خوب جریان الکتریکی است، درحالی که الماس یک رسانای ضعیف جریان الکتریسیته است. در فشار معمولی، الماس، نانولولههای کربنی و گرافین، دارای بالاترین رسانندگی گرمایی در بین تمام ترکیبات شناخته شده هستند. آنها در مقابل تغییرات شیمیایی مقاوم هستند و برای این که با اکسیژن وارد واکنش شوند یا به عبارت دیگر برای این که سوزانده شوند، به دمای بالا نیاز دارند.
متداولترین حالت اکسایشی کربن در ترکیبات معدنی برابر با ۴+ است، در حالیکه عدد اکسایش ۲+ در موردی مانند کربن مونوکسید و کمپلکسهای کربونیلی فلزات واسطه قابل مشاهده است. سنگ آهک، دولومیت و کربن دیاکسید از بزرگترین منابع کربن معدنی هستند. این در حالی است که مقادیر قابل توجهی از کربن بهصورت ذخیره شده در منابع آلی مانند زغالسنگ، پوده، نفت خام و آذریخ وجود دارد. کربن طیف گستردهای از ترکیبات را شامل میشود، بهطوری که دامنه آن گسترهتر از هر عنصر دیگری است. تا بهامروز بیش از ده میلیون ترکیب آلی ثبت شدهاست و مسیر شناسایی ترکیبات جدیدتر همچنان باز است، چرا که این تعداد ترکیب کشف شده تنها بخشی از ترکیبات مجموعه ترکیبات کربنی فرضی ممکن و پایدار در شرایط استاندارد هستند و به همین علت از کربن بهعنوان پادشاه عناصر[c] یاد شود.
املودیپین
ریشهٔ نام کربن از واژهٔ لاتین کربو به معنای زغالسنگ یا زغال چوب گرفته شدهاست.[۱۳] همچنین در زبان فرانسوی به صورت چاربون در آلمانی، هلندی و دانمارکی نام کربن به ترتیب Kohlenstoff ,koolstof و kulstof است که به معنای واقعی کلمه به معنی ماده زغالسنگ هستند.
کشف کربن به دوران پیشاتاریخ بر میگردد و استفاده از آن به صورت دوده و زغال چوب در زندگی نخستین تمدنهای بشری مشهور بود. الماس شکل دیگری از کربن احتمالاً در اوایل سال ۲۵۰۰ پیش از میلاد در چین شناخته شده بود و به صورت شیمیایی امروزی، در دوران روم باستان از زغال چوب ساخته میشد. همچنین از مخلوط آن با خاک رس در اهرام به منظور پوششی در برابر ورود هوا استفاده میشدهاست.[۱۴][۱۵]
در سال ۱۷۲۲، رنه آنتوان فرشاکو دی رامور نشان داد که آهن با جذب برخی از مواد به فولاد تبدیل میشود، که امروزه بهعنوان کربن شناخته شدهاست.[۱۶] در سال ۱۷۷۲، آنتوان لاووازیه، پدر علم شیمی نوین نشان داد که الماسها، نوعی کربن هستند. او با سوزاندن زغالسنگ و الماس دریافت که پس از سوختن هیچکدام آبی تولید نمیکنند و هر دو به مقدار یکسان کربن دیاکسید در هر گرم آزاد میکنند.[۱۷] زمانی که تصور میشد گرافیت شکل دیگری از سرب است، کارل ویلهلم شیله نشان داد که گرافیت درواقع همانند زغال چوب است با این تفاوت که دارای مخلوط کوچکی از آهن است. از آنجا که که گرافیت در زمان واکنش با نیتریک اسید موجب تولید کربن دیاکسید میشود، او نام اسید هوایی[d] را روی آن گذاشت.[۱۸] در سال ۱۷۸۶، دانشمندان فرانسوی، کلود لویی برتوله، گاسپار مونژ و سی. اِی. واندرموند[e] با اکسید کردن گرافیت به همان روشی که لاووازیه برای الماس انجام داده بود تأیید کردند که گرافیت بیشتر کربن است.[۱۹] با باقی ماندن مقداری آهن در انتها، آنها بر این باور شدند که آهن در ساختار گرافیت لازم است. آنها در نگارشهای خود برای گازی که از سوختن گرافیت خارج میشد نام کاربون [f] را پیشنهاد دادند که از واژه لاتین کاربونوم[g] گرفته شده بود.
در سال ۱۷۸۹ لاووازیه در کتابهای درسی از کربن بهعنوان یک عنصر نام برد.[۲۰]
در سال ۱۹۸۵ شیمیدانهای آمریکایی رابرت کرل و ریچارد اسمالی و شیمیدان بریتانیایی هارولد کروتو موفق به کشف فولرن، یکی از دگرشکلهای مصنوعی عنصر کربن شدند[۲۱] که خود انواع گوناگون و متعددی شامل اشکال نانوساختار مانند باکیبالها و نانولولهها است.[۲۲] کاشفان این شکل جدید از کربن در سال ۱۹۹۶ جایزه نوبل شیمی را دریافت کردند.[۲۳] از طرف دیگر علاقه جدید به اشکال جدید منجر به کشف دگرشکلهای بیشتر از جمله کربن شیشهای، و کربن آمورف شد.[۲۴]
گرافیت که یکی از دگرشکلهای کربن محسوب میشود، یکی از نرمترین مواد شناخته شده و الماس که دگرشکل دیگر کربن است، سختترین ترکیب طبیعی شناخته شده بر روی زمین است. کربن میتواند به آسانی با اتمهای کوچک دیگر از جمله اتمهای کربن دیگر پیوند برقرار کند. اتم کربن قادر است که پیوندهای کووالانسی پایدار و متنوعی با اتمهای مناسب چندظرفیتی دیگر شکل دهد. کربن با داشتن بیش از ده میلیون ترکیب شناخته شده، در بین تمامی عناصر جدول تناوبی، دارای بیشترین میزان ترکیبات شیمیایی است.[۲۵] کربن دارای بالاترین دمای تصعید در میان تمام عناصر است. در فشار معمولی اتمسفر، فاقد نقطه ذوب است، چراکه نقطه سهگانه آن در فشار ۰٫۲±۱۰٫۸ مگاپاسکال و دمای ۳۰۰±۴۶۰۰ درجه کلوین (۳۰۰±۴۳۳۰ درجه سانتیگراد؛ ۵۴۰±۷۸۲۰ درجه فارنهایت) بهوقوع میپیوندد[۲][۳] و درنتیجه، کربن در دمایی در حدود ۳۹۰۰ درجه کلوین (۳۶۳۰ درجه سانتیگراد؛ ۶۵۶۰ درجه فارنهایت) تصعید میشود.[۲۶][۲۷]
در شرایط استاندارد، گرافیت با اینکه دارای پایداری ترمودینامیکی بالاتری در مقایسه با الماس است، اما نسبت به آن دارای واکنشپذیری بالاتری دارد، چراکه دارای پیوندهای پای نامستقر است و این موجب میشود راحتتر وارد واکنش شیمیایی شود. بهعنوان مثال، در شرایط استاندارد، گرافیت میتواند توسط نیتریک اسید غلیظ و داغ اکسید شود و منجر به تولید ملیتیک اسید شود. در طی چنین تغییری اگرچه واحدهای ششگوشه موجود در ساختار گرافیت حفظ میشود، با اینحال، ساختار و نظم کلی گرافیت شکسته میشود.[۲۸]
کربن در حضور یک قوس کربنی تصعید میشود، جایی که دمای آن به حدود ۵۸۰۰ درجه کلوین (۵۵۳۰ درجه سانتیگراد؛ ۹۹۸۰ درجه فارنهایت) میرسد. صرف نظر از نوع، تمامی دگرشکلهای کربنی در دماهایی حتی بالاتر از دمای ذوب فلزاتی مانند تنگستن و رنیوم، جامد باقی میماند. اگرچه کربن از لحاظ ترمودینامیکی تمایل به اکسید شدن دارد، با این حال در مقابل اکسایش مقاومت میکند و مقاومت آن در برابر اکسایش بسیار موثرتر از مقاومت فلزاتی مانند آهن و مس است.
کربن با داشتن عدد اتمی ۶، بهعنوان عنصر ششم محسوب میشود و دارای آرایش الکترونی ۱s۲۲s۲۲p۲ است که چهار الکترون موجود در اوربیتالهای 2s و 2p بهعنوان الکترونهای ظرفیت آن بهحساب میآیند، الکترونهایی که میتوانند موجب تشکیل پیوند و ساخته شدن پیوندهای بین اتمی و درنتیجه ترکیبات مولکولی جدید شوند. چهار انرژی یونیزاسیون ابتدایی کربن عبارتاند از: ۱۰۸۰٫۵، ۲۳۵۲٫۶، ۴۶۲۰٫۵ و ۶۲۲۲٫۷ کیلوژول برمول که این مقادیر انرژی یونیزاسیون بسیار بیشتر از سایر عناصر موجود در گروه چهاردهم جدول تناوبی (عناصر زیرین در گروه شامل کربن) هستند. میزان الکترونگاتیویته کربن (در مقیاس پائولینگ) برابر با ۲٫۵ است که بهطور قابل توجهی از مقدار الکترونگاتیویته سایر عناصر همگروه با کربن (۱٫۸–۱٫۹) در گروه چهاردهم جدول تناوبی بیشتر و تقریباً مشابه با عناصر غیرفلزی مجاور با کربن و فلزات واسطه ردیف دوم و سوم است. شعاع پیوند کووالانسی کربنی معمولاً برابر با ۷۷٫۲ پیکومتر برای پیوند کربن-کربن یگانه، ۶۶٫۷ پیکومتر برای پیوند کربن-کربن دوگانه، ۶۰٫۳ پیکومتر برای پیوند کربن-کربن سهگانه است، با اینحال این مقادیر مطلق نیستند و بسته به نوع عدد کوئوردیناسیون و نوع اتصالات دو اتم کربن درگیر در پیوند مورد نظر، متفاوت هستند. بهطور عمومی، شعاع کووالانسی، با کاهش عدد کوئوردیناسیون و افزایش مرتبه پیوند، کاهش مییابد.[۲۹]
ترکیبات کربنی تشکیل دهنده پایه تمامی شکلهای شناخته شده حیات بر روی زمین هستند[۳۰] و چرخه کربن-نیتروژن، با کمک گرفتن از پرتوهای خورشیدی و سایر ستارگان، تأمین کننده انرژی لازم برای مصرف موجودات است. اگرچه کربن دارای تعداد بسیار زیاد و متنوع از ترکیبات است، اغلب این ترکیبات در دمای معمولی واکنش ناپذیر هستند. در دما و فشار استاندارد، کربن در مقابل تمامی تغییرات شیمیایی مقاومت میکند با اینحال اکسیدکنندههای قوی میتوانند موجب واکنش پذیری آن شوند. کربن در مقابل سولفوریک اسید، هیدروکلریک اسید، کلر، و تمامی قلیاها، واکنش ناپذیر است.[۳۱] در دماهای بالاتر از دمای استاندارد، کربن با اکسیژن وارد واکنش میشود و منجر به تولید اکسوکربنها میشود و در این شرایط چنانچه در مجاورت اکسیدهای فلزی قرار بگرید، با گرفتن اکسیژن آنها، موجب تبدیل آنها به اکسید فلز به شکل عنصر فلزی میشود.[۳۲] واکنش انجام شده طی واکنش کربن با اکسید فلزی مانند آهن اکسید، یک واکنش گرماده است و از آن در تولید آهن در صنعت فولاد بهمنظور ذوب کردن آهن و کنترل میزان کربن موجود در فولاد استفاده میشود.
Fe۳O۴ + ۴C(s) → ۳Fe(s) + 4CO(g)
کربن مونوکسید میتواند با استفاده از مقدار بیشتری آهن، مورد استفاده قرار بگیرد.
Fe۳O۴ + ۴CO(g) → ۳Fe(s) + 4CO۲(g)
استفاده از گوگرد، موجب تولید کربن دیسولفید و استفاده از بخار آب، موجب تولید کربن مونوکسید میشود:
C(s) + H۲O(g) → CO(g) + H۲(g)
کربن در دماهای بالا قابلیت واکنش با برخی از فلزات و تولید کاربید فلزی را دارد. بهعنوان مثال تولید آهن کاربید در فرایند تولید فولاد و تنگستن کاربید که از آن بهعنوان یک ساینده در ساخت نوک سخت ابزارهای برش استفاده میشود.
دگرشکلهای کربنی طیف وسیعی از خواص فیزیکی و شیمیایی را منجر میشوند که در جدول زیر به برخی از آنها اشاره شدهاست:
کربن اتمی دارای عمری کوتاه است که این موضوع موجب میشود شکلهای متنوع مولکولی یا همان دگرشکلهای کربنی شکل بگیرند. سه دگرشکل شناخته شده کربن عبارتاند از کربن بیشکل گرافیت و الماس. دگرشکل دیگر کربن، فولرن است که زمانی گونهای خاص و عجیب بهشمار میآمد اما امروزه بهصورت متداول تهیه و در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرد. خانواده دگرشکلهای فولرنی خود شامل فولرن باکمینستر،[۲۲][۳۸] نانولوله کربنی،[۳۹] نانوجوانه کربنی[۴۰] و نانوالیاف کربنی[۴۱][۴۲] است. علاوهبر دگرشکلهای مرسوم، چندین نوع دگرشکل غیرمعمول نیز از کربن شناخته شدهاست که عبارتاند از لونسدالیت،[۴۳] کربن شیشهای،[۲۴] نانوفوم کربنی[۴۴] و کربن استیلنی خطی یا همان کاربین.[۴۵]
گرافن یکی دیگر از دگرشکلهای کربنی است که متشکل از ورقهای دوبعدی و ساخته شده از ساختارهای ششگوشه کربنی است. تا سال ۲۰۰۹، گرافن بهعنوان محکمترین ماده بررسی شده بود.[۴۶] فرایند جداسازی گرافن از گرافیت، نیازمند توسعه فناوری به منظور تجاری سازی تولید آن است.[۴۷] چنانچه تولید تجاری گرافن قابل دسترس شود، گرافن میتواند در تولید اهداف گوناگونی مورد استفاده قرار بگیرید که آسانسور فضایی و ذخیره ایمن هیدروژن در ماشینهای مبتنی بر موتور هیدروژنی از جمله آنها هستند.[۴۸]
کربن بیشکل، بهعنوان دگرشکلی از کربن، فرمی است که در آن اتمهای کربن در ساختاری غیربلوری، نامنظم و شیشهای مانند قرار گرفتهاند. این نوع کربن بهصورت پودری است و جزء اصلی تشکیل دهنده زغال، کربن سیاه، دوده و کربن فعال است.
در فشار رایج، کربن ساختاری مانند گرافیت به خود میگیرد، بهطوری که هر اتم به صورت مثلثی با سهاتم دیگر پیوند برقرار میکند و منجر به تولید یک صفحه مسطح متشکل از واحدهای حلقوی ششگوشه درست همانند هیدروکربنهای آروماتیک میشود.[۴۹] ساختار بهوجود آمده یک شبکه دوبعدی از اتمهای کربن است و این صفحات مسطح کربنی میتوانند با کمک نیروی ضعیف واندروالسی بر روی یکدیگر قرار بگیرند. استحکام پایین پیوند میان این صفحات قرار گرفته بر روی یکدیگر، موجب لغزش آسان صفحات بر روی یکدیگر و نرمی گرافیت میشود. نیروی واندروالسی میان لایهها براثر همپوشانی الکترونهای خارجی اتمهای تشکیل دهنده لایهها است و این همپوشانی منجر به تشکیل یک ابر پای و عدم استقرار الکترونی میشود. وجود ابر ناشی از عدم استقرار الکترونی، باعث میشود که گرافیت بتواند تنها در محل تشکیل پیوندهای نامستقر و در راستای صفحات خود، هادی جریان الکتریکی باشد. این محدودیت سبب میشود که خصلت هدایت الکتریکی توده کربن در مقایسه با اغلب فلزات کمتر باشد. عدم استقرار الکترونی همچنین موجب میشود که گرافیت در مقایسه با الماس، پایداری بیشتری در دمای اتاق داشته باشد.
در فشارهای بالا، کربن دگرشکلهای فشردهتری مانند الماس را تشکیل میدهد که تقریباً دارای چگالی دوبرابر گرافیت است. برخلاف گرافیت، در ساختار الماس، هر اتم بهصورت چهاروجهی با چهار اتم دیگر پیوند برقرار میکند و منجر به تشکیل یک شبکه سه بعدی از حلقههای شش عضوی منقبض شده میشود. الماس همانند سیلیسیم و ژرمانیم، دارای ساختار مکعبی است و بهعلت قدرت پیوندهای کربن-کربن، سختترین ماده طبیعی شناخته شده در مقابل خراشیده شدن است. برخلاف باور عمومی که بیان میکند «الماسها تا ابد باقی میمانند»، الماس در شرایط استاندارد (دما: ۲۹۸ کلوین، فشار: ۱۰٬۰۰۰ پاسکال[۵۰]) از نظر ترمودینامیکی ناپایدار است (انرژی استاندارد تشکیل گیبس (ΔfG°) برای الماس در دمای ۲۹۸ کلوین = ۲٫۹ کیلوژول بر مول[۵۱]) و در نهایت به گرافیت تبدیل میشود. باتوجه به سد انرژی بالای فعالسازی، تبدیل الماس به گرافیت در دمای اتاق بهقدری آهسته است که قابل تشخیص نیست. باقیمانده کربنی که دچار تغییر فاز شدهاست بهصورت تجربی مورد بررسی قرار نگرفتهاست اما مطالعات نظری اخیر با استفاده از روش نظریه تابعی چگالی به این نتیجه رسیدهاست که در شرایط رسیدن دما و فشار بهترتیب به صفر کلوین و صفر پاسکال، الماس به ساختاری با استحکامی در حدود ۱/۱ کیلوژول بر مول بیشتر از گرافیت تبدیل میشود. تحت برخی شرایط، کربن به لونسدالیت متبلور میشود، ساختاری که یک شبکه بلوری ششگوشه است و در آن، همه اتها، همانند آنچه در الماس رخ میدهد، بهصورت کووالانسی با یکدیگر پیوند برقرار میکنند.[۴۳]
فولرنها، بلورهایی سنتزی با ساختای مشابه گرافیت هستند با این تفاوت که تمام واحدهای تشکیل دهنده، از ششگوشههای مسطح ساخته نشدهاند و تعدادی واحد ششگوشه نامسطح، پنجگوشه و حتی هفتگوشه نیز در ساختار آنها وجود دارد. صفحات سازنده فولرنها بهصورت کره، بیضی یا استوانهای شکل میگیرند. خواص خانواده ترکیبات فولرنی هنوز بهصورت کامل ارزیابی نشدهاست و این موضوع خود زمینه وسیعی در تحقیقات نانومواد را به خود اختصاص دادهاست. فولرن یا نام متداول دیگر آن یعنی باکیبال، برگرفته از نام باکمینستر فولر و مخترع گنبد ژئودزیک است، گنبدی که دارای ساختاری مشابه با فولرنها است. باکیبالها دارای ساختارهای مولکولی بزرگی از کربن هستند که که اتمهای کربن در آنها بهصورت مثلثی با یکدیگر پیوند دادهاند و موجب شکلگیری یک ساختار کرهگون شدهاند (شناخته شدهترین و سادهترین نوع فولرن، فولرن باکمینستر با ۶۰ اتم کربن است که دارای ساختاری شبیه توپ فوتبال است).[۲۲]نانولولههای کربنی (موسوم به باکیتیوب) همانند باکیبالها هستند با این تفاوت که هر اتم کربن در صفحه کربنی ساخته شده بهصورت مثلثی با سه اتم دیگر در پیوند است و موجب ایجاد ساختاری استوانهای شکل و توخالی میشود.[۳۸][۳۹] نانوجوانهها برای اولینبار در سال ۲۰۰۷ گزارش شدند و ترکیبی از باکیبالها و نانولولهها هستند، به این صورت که باکیبالها بهصورت کووالانسی به سطح خارجی یک نانولوله متصل شدهاند که این موجب تجمیع خواص این دو گونه در غالب یک ساختار واحد میشود.[۴۰]
از دیگر دگرشکلهای شناخته شده، کربن نانوفوم است که در سال ۱۹۹۷ کشف شد. این دگرشکل متشکل از مجموعه خوشههای دارای چگالی کم از اتمهای کربن است که این اتمهای کربنی بهصورت رشته مانند در شبکه سهبعدی ضعیفی نگه داشته شدهاند. در ساختار این کربن نانوفوم، اتمها بهصورت مثلثی با یکدیگر در پیوند هستند و منجر به تشکیل حلقههایی شش یا هفت عضوی میشوند. این دگرشکل یکی از سبکترین مواد جامد شناخته شدهاست بهطوری که تنها دارای یک چگالی ۲ کیلوگرم برای هر متر مکعب است.[۵۲] بهصورت مشابهی با کربن نانوفوم، کربن شیشهای نیز شامل نسبت زیادی فضاهای متخلخل بستهاست[۲۴] با این تفاوت که برخلاف ساختار گرافیتی، فاقد ساختاری منظم از صفحات چیده شده بر روی یکدیگر همانند صفحات یک کتاب است و صفحات بهصورت نامنظم و تصادفی بر روی یکدیگر قرار گرفتهاند.
کربن استیلنی خطی که با نام کاربین نیز شناخته میشود، دارای ساختار شیمیایی −n(C:::C)− است.[۴۵] کربن در این نوع دگرشکل، دارای هیبریداسیون از نوع sp است و شکل کلی دگرشکل مانند یک پلیمر است که دارای پیوندهای یگانه و سهگانه بهصورت یکدرمیان است. کاربین توجه زیادی را در نانوفناوری به خود جلب کردهاست چراکه دارای مدول یانگ برابر با ۴۰ برابر الماس است.[۵۳]
در سال ۲۰۱۵، یک تیم از دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، اعلام کرد که دگرشکل دیگری از از کربن را توسعه دادهاند که نام آن کربن کیو[j] گذاشته شدهاست. این دگرشکل، خواص فرومغناطیس، فلوئورسانس نشان میدهد و سختی آن بیشتر از الماس است.[۵۴] در فاز بخار، برخی از اتمهای کربن، تشکیل کربن دواتمی میدهند. این گونه& در زمان برانگیخته شدن، نور سبز رنگ از خود منتشر میکند.
الماس دریای نور در موزه جواهرات ملی ایران قرار دارد.
کربن شیشهای ساختاری بینظم و دانهای، نسبتاً سخت، هادی حرارت و دارای پایداری حرارتی بالا
کربن فعال: حاصل از گرماکافت پیرولیز موادی مانند چوب، زغالسنگ، هسته یا پوسته میوهها
فولرن C۶۰ به شکل بلوری
از لحاظ فراوانی جرمی، پس از هیدروژن، هلیوم و اکسیژن، کربن چهارمین عنصر در سراسر کیهان است. کربن در خورشید، سایر ستارگان، دنبالهدارها و جو اغلب سیارات، بهوفور یافت میشود.[۵۵] برخی از شهاب سنگها حاوی الماسهای میکروسکوپی هستند که در دوران اولیه تشکیل منظومه شمسی، زمانی که منظومه شمسی تنها یک قرص پیشسیارهای بودهاست، تشکیل شدهاند.[۵۶] الماسهای میکروسکوپی همچنین ممکن است در فشار و دمای بالا در بخشهایی از شهابسنگها که در محل برخورد شهابسنگها قرار دارند، تشکیل شوند.[۵۷]
در سال ۲۰۱۴، ناسا از یک بانک اطلاعاتی بهروز شده گسترده برای دنبال کردن هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای در کیهان رونمایی کرد. بیش از ۲ درصد کربن موجود در کیهان، ممکن است با هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای در ارتباط باشد، ترکیبات پیچیدهای متشکل از کربن و هیدروژن، بدون اکسیژن.[۵۸] این ترکیبات اساس فرضیه دنیای ناشی از هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای و پیدایش حیات را بهعهده دارند. این ترکیبات که در حدود چند میلیارد سال پس از مهبانگ تشکیل شدهاند، در سرتاسر کیهان پراکنده شدهاند و با ستارههای جدیدی و سیارات خارج از منظومه شمسی در ارتباط هستند.[۵۵]
تخمین زده میشود که بخش جامد زمین، متشکل از ۷۳۰ قسمت در میلیون[k] کربن است و این مقدار در هسته به ۲۰۰۰ و در بخشهای گوشته و پوسته روی هم به ۱۲۰ قسمت در میلیون میرسد.[۵۹] باتوجه به اینکه جرم زمین برابر ۱۰۲۴×۵٫۹۷۲ کیلوگرم است، بنابراین مقدار کربن را میتوان برابر با ۴۳۶۰ میلیون گیگاتن دانست. این مقدار بسیار بیشتر از کربن موجود در اقیانوسها و جو زمین است.
کربن بهصورت کربن دیاکسید در جو زمین وجود دارد و مقدار مجموع آن تقریباً به ۸۳۹ گیگاتن میرسد. میزان کربن حل شده در مجموعهای آبها نیز تقریباً برابر با ۳۸۰۰۰ گیگاتن، تخمین زده میشود.[۶۰] تخمین زده میشود، کربن موجود در زیست کره حدود ۵۵۰ گیگاتن است که البته بهعلت عدم دقت در تعیین میزان باکتریهای موجود در اعماق زمین، میزان عدم قطعیت این تخمین زیاد است.[۶۱] هیدروکربنها (مانند زغالسنگ، نفت خام و گاز طبیعی) نیز بهعنوان منابع حاوی کربن محسوب میشوند. مقدار کربن موجود در ذخایر زغالسنگ برابر با ۹۰۰ گیگاتن است، درحالیکه این مقدار برای منابع زغالسنگ شاید به ۱۸۰۰۰ گیگاتن هم برسد.[۶۲] میزان کربن ذخایر نفت خام نیز به حدود ۱۵۰ گیگاتن میرسد. منابع اثبات شده گاز طبیعی تقریباً برابر با ۱۰۱۲×۱۷۵ متر مکعب است (که میزان کربن آن را حدوداً برابر با ۱۰۵ گیگاتن است)، با اینحال مطالعات تخمین میزند که ۱۰۱۲×۹۰۰ متر مکعب گاز دیگر در منابعی مانند گاز شیل وجود دارد که میزان کربن آن را میتوان تا ۵۴۰ گیگاتن محاسبه کرد.[۶۳]
کربن همچنین به صورت آذریخ در مناطق قطبی و در زیر اقیانوس یافت میشود. تخمینهای متفاوتی از میزان کربن مربوط ارائه شدهاست که مقدار آن را ۵۰۰، ۲۵۰۰ یا ۳۰۰۰ گیگاتن اعلام میکنند.[۶۴][۶۵]
در گذشته، مقدار هیدروکربنها بسیار بیشتر بودهاست. برمبنای یک منبع، بین سالهای ۱۷۵۱ تا ۲۰۰۱، حدود ۳۴۷ گیگاتن از کربن موجود، بر اثر سوزاندن سوختهای فسیلی، بهصورت کربن دیاکسید به درون جو زمین رها شدهاست.[۶۶] منبع دیگری بیان میکند که از سال ۱۷۵۰ به بعد، میزان کربن رها شده بهدرون جو زمین برابر با ۸۷۹ گیگاتن و مجموع کربن رها شده بهدرون جو، اقیانوسها و خشکی (مانند خاک باتلاقی) برابر با ۲۰۰۰ گیگاتن بودهاست.[۶۷]
کربن یکی از اجزای اصلی سنگهای کربناتی (مانند سنگ آهک، دولومیت، مرمر) است بهطوری که بهلحاظ جرمی، در مجموع سهمی ۱۲ درصدی دارد. زغالسنگ دارای مقدار بسیار بالایی کربن است (بهعنوان مثال آنتراسیت دارای ۹۲ تا ۹۸ درصد کربن است)[۶۸] و زغالسنگ، با داشتن ۴۰۰۰ گیگاتن کربن و سهمی ۸۰ درصدی از سوختهای فسیلی، بزرگترین منبع تجاری کربن معدنی است.[۶۹]
مطابق آمار اعلام شده در سال ۲۰۱۹، کشورهای ترکیه، چین، برزیل، موزامبیک، تانزانیا، هند، ویتنام، مکزیک، کره شمالی و ماداگاسکار، بهترتیب، ۱۰ کشور دارای بیشترین میزان ذخیره طبیعی گرافیت در سراسر دنیا هستند.[۷۰] همچنین، کشورهای چین، برزیل، ماداگاسکار، کانادا، هند، روسیه، اوکراین، نروژ، پاکستان و مکزیک ۱۰ کشور دارای بیشترین میزان تولید گرافیت در سراسر دنیا هستند.[۷۱]
مطابق آمار اعلام شده در سال ۲۰۱۹، کشورهای روسیه، کنگو، بوتسوانا، آفریقای جنوبی، استرالیا بهترتیب، پنج کشور دارای بیشترین میزان ذخیره طبیعی الماس در سراسر دنیا هستند.[۷۲] همچنین، کشورهای روسیه، استرالیا، کنگو، بوتسوانا، زیمبابوه، آفریقای جنوبی، شش کشور دارای بیشترین میزان تولید الماس در سراسر دنیا هستند.[۷۳] اگرچه الماس بهطور طبیعی نیز یافت میشود، با اینحال حدود ۳۰ درصد تمام الماسهای مورد استفاده در صنعت در ایالات متحده آمریکا، بهصورت مصنوعی ساخته میشوند.[۷۴]
کربن-۱۴ در لایه بالای تروپوسفر و استراتوسفر در ارتفاعی بین ۹ تا ۱۵ کیلومتر تولید میشود، جایی که کربن براثر واکنش با پرتوهای کیهانی تهنشین میشود.[۷۵] نوترونهای حرارتی با برخورد با نیتروژن-۱۴ موجب تبدیل آنها به کربن-۱۴ و یک پرتون بهازای هر کربن-۱۴ تولید شده، میشوند. برهمین اساس، ۱۰-۱۰×۱٫۵ درصد از کربن دیاکسید موجود در جو زمین، حای کربن-۱۴ است.[۷۶]
سیارکهای غنی از کربن، نسبت قابل توجهی را در مناطق خارج از کمربند سیارکی در منظومه شمسی به خود اختصاص میدهند. دانشمندان هنوز موفق به نمونه برداری مستقیم از این سیارکها نشدهاند. با اینحال این سیارکها میتوانند بهعنوان منابع کربن در فرضیه معادن فضایی استخراج کربن مورد استفاده قرار بگیرند، طرحی که با فناوری امروزی غیرممکن است، اما ممکن است در آینده عملی شود.[۷۷]
املودیپین
سنگ معدن گرافیت بههمراه یک سکه پنی برای مقایسه ابعاد
بلور الماس تراش نخورده
معدن الماس میر، با عمق ۵۲۵ متر در منطقه سیبری در شرق روسیه واقع شدهاست.
ایزوتوپهای کربن در واقع همگی اتمهای کربن دارای شش پروتون هستند و تفاوت آنها در داشتن تعداد متفاوتی از نوترونها است، نوترونهایی که تعدادشان میتواند از ۲ تا ۱۶ متغیر باشد. از میان تمامی ایزوتوپهای کربن، تنها دو مورد، ایزوتوپ طبیعی و پایدار محسوب میشوند که دارای بیشترین میزان فراوانی نیز هستند.[۷۸] از این میان، این دو ایزوتوپ، ایزوتوپ کربن-۱۲ حدود ۹۸٫۹۳ درصد از کربن موجود بر روی زمین را تشکیل میدهد و ایزوتوپ کربن-۱۳، سهمی برابر ۱٫۰۷ درصد را دارا است.[۷۸] میزان کربن-۱۲ در ترکیبات زیستی حتی از مقدار ذکر شده نیز بیشتر میشود چراکه در واکنشهای زیستشیمیایی، تمایل زیادی برای کربن-۱۲ نسبت به کربن-۱۳ وجود دارد.[۷۹] در سال ۱۹۶۱، اتحادیهٔ بینالمللی شیمی محض و کاربردی، ایزوتوپ کربن-۱۲ را بهعنوان مبنای تعیین جرم اتمی نسبی عناصر انتخاب کرد.[۸۰] در طیفسنجی رزونانس مغناطیسی هستهای از کربن-۱۳ برای شناسایی ساختمان شیمیایی ترکیبات کربنی استفاده میشود.[۸۱]
کربن-۱۴ دیگر ایزوتوپ کربن است که بهصورت طبیعی یک ایزوتوپ پرتوزا است که توسط واکنش پرتوهای کیهانی با نیتروژن در لایه بالایی جو (در بخشهای پایینی استراتوسفر و بالایی تروپوسفر) ایجاد میشود.[۸۲] این ایزوتوپ در مقادیر بسیار ناچیزی برابر ۱ قسمت در تریلیون[l] (۰٫۰۰۰۰۰۰۰۰۰۱ درصد) بهویژه در جو و انباشتهها سطحی مانند تورب و دیگر مواد آلی یافت میشود.[۸۳] کربن-۱۴ با انتشار پرتوی بتایی با بار منفی و انرژی ۰٫۱۵۸ مگاالکترون ولت فروپاشیده میشود. بهعلت زمان فروپاشی نسبتاً آهسته این ایزوتوپ که حدود ۵۷۳۰ سال است، کربن-۱۴ عملاً در میان سنگهای قدیمی یافت نمیشود. مقدار این ایزوتوپ در جو زمین و همچنین در بدن موجودات زنده تقریباً ثابت است، اما بهصورت مشخصی بعد از مرگ موجودات زنده، مقدار ان در بدن آنها کاهش مییابد. این کاهش، عملاً بهعنوان یک اصل در روش عمرسنجی رادیوکربنی مورد استفاده قرار میگیرد. این روش که در سال ۱۹۴۹ ابداع شدهاست، بهصورت گستردهای برای تعیین سن مواد کربنی تا عمری در حدود ۴۰۰۰۰ سال، استفاده میشود.[۸۴][۸۵]
بیش از ۱۵ نوع ایزوتوپ کربن شناخته شده وجود دارد که از میان آنها کمترین نیمهعمر به کربن-۸ تعلق دارد، ایزوتوپی که با نشر پروتون و واپاشی آلفا دارای نیمهعمری معادل ۲۱-۱۰×۱٫۹۸۷۳۹ ثانیه دارد.[۸۶] کربن-۱۹ یکی دیگر از ایزوتوپهای غیرعادی کربن است که دارای هاله هستهای[m][توضیح ۱] است. به این معنی که اگر هسته را معادل یک کره دارای چگالی واحد در نظر بگیریم، هسته این ایزوتوپ بزرگتر از حد مورد انتظار است.[۸۷]
کربن اتمی درون یک ستاره غول یا ابرغول از طریق انجام فرایند آلفا سهگانه تشکیل میشود. این مسیر نیازمند برخورد تقریباً همزمان سه ذره آلفا (هسته اتم هلیوم) است، چراکه محصول واکنش همجوشی هستهای یک هلیوم با هیدروژن یا اتم هلیوم دیگر، بهترتیب لیتیم-۵ و هلیوم-۸ خواهند بود که هردو فوقالعاده ناپایدار هستند و فوراً به گونههای سبکتر فروپاشیده میشوند.[۸۸] فرایند آلفا سهگانه در دمایی بیش از ۱۰۰ مگاکلوین انجام میشود. در نتیجه در دورانهای اولیه تشکیل کیهان که سرعت بالای انبساط و افت دما رخ دادهاست، مقدار قابل توجهی کربن تولید نشدهاست.
بر طبق نظریات فعلی اخترفیزیک، کربن در بخشهای درونی ستارگان در زمانی که آنها در مرحله شاخه افقی قرار دارند، تشکیل میشود.[۸۹] زمانی که ستارگان کلان جرم، با تولید سوپرنوا شروع به نابود شدن میکنند، کربنهای تولید شده مانند غبار به درون فضا پرتاب میشوند. این غبار پراکنده شده، بهعنوان مواد سازنده نسل بعدی ستارگان که اصطلاحاً ستارگان فلزینه نامیده میشوند[توضیح ۲] و دارای سیاراتی به دور خود هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.[۵۵][۹۰]
خورشید واقع در منظومه شمسی یکی از ستارگان این چنینی است که با داشتن مقدار زیاد کربن، وجود حیاتی که امروزه بر روی زمین وجود دارد را ممکن ساختهاست.
چرخه سیاناو، که یک سازوکار همجوشی هیدروژن اضافی است که با کمک کربن در نقش کاتالیزور، موجب نیرو بخشیدن به ستارگان میشود. انتقالات چرخشی گونههای مختلف ایزوتوپی مولکول کربن مونوکسید (برای مثال کربن-۱۲، ۱۳ و ۱۸) توسط اخترشناسی زیرمیلیمتری[n][توضیح ۳] قابل تشخیص هستند و از آنها در مطالعه ستارگان تازه متولد شده و ابرهای مولکولی استفاده میشود.[۹۱]
در شرایط متداول بر روی زمین، تبدیل یک عنصر به دیگری، رخدادی بسیار نادر است؛ بنابراین مقدار کربن موجود بر روی زمین به میزان تقریباً کاملی، ثابت است. از همینرو، فرایندهایی که طی آنها کربن مصرف میشود، بایستی کربن مورد نیاز خود را از یک محل تهیه و کربن پسماند را در محلی دیگر دفع کنند. مسیرهای کربنی موجود در محیط زیست، تشکیل دهنده چرخه کربن هستند. برای مثال گیاهانی که فتوسنتز میکنند، کربن دیاکسید مورد نیاز خود را از هوا (یا آب دریا) دریافت میکنند و سپس آن را به زیستتوده تبدیل میکنند، همانند چرخه کالوین که طی آن کربن تثبیت میشود. برخی از این زیستتوده تولید شده، توسط حیوانات خورده میشود و مقداری دیگر از آن بهصورت کربن دیاکسید توسط حیوانات تنفس میکند. چرخه کربن در عمل، فرایندی پیچیدهتر از توصیفی است که در اینجا به آن اشاره شد. بهعنوان مثال، مقداری از کربن دیاکسیدی که در آب اقیانوسها حل میشود و گیاهان مرده یا مواد جانوری چنانچه توسط باکتریها مصرف نشوند، ممکن است به نفت یا زغالسنگ تبدیل شوند که میتوانند در زمان سوزانده شدن، موجب آزادسازی کربن دیاکسید شوند.[۹۲][۹۳]
اتم کربن در حالت پایه دارای اوربیتالهای اتمی با آرایش الکترونی ۱s۲۲s۲۲px۱۲py۱۲pz۰ است. یک اتم کربن میتواند با تغییر سطح انرژی اوربیتالهای اتمی خود طی فرایندی موسوم به هیبریداسیون اوربیتالی، منجر به همتراز شدن اوربیتالهای لایه ظرفیت خود و همچنین چینش مجدد الکترونهای این اوربیتالها شود. اوربیتالهای هیبریدی نیمه پر ایجاد شده از این طریق، امکان برقراری پیوند با اتمهای دیگر را دارند که برای اتم کربن با توجه به وجود چهار اوربیتال نیمهپر، امکان تشکیل حداکثر چهار پیوند کووالانسی وجود دارد. یک اتم کربن، بسته به میزان مشارکت ۳ اوربیتال پی در فرایند هیبریداسیون، میتواند متحمل سه نوع هیبریداسیون شود. به این ترتیب که مشارکت سه اوربیتال پی (p) در فرایند هیبریداسیون موجب ایجاد هیبریداسیون sp۳، مشارکت دو اوربیتال پی موجب شکلگیری هیبریداسیون sp۲ و چنانچه تنها یکی از اوربیتالهای پی در فرایند هیبریداسیون شرکت کند، هیبریداسیون اتم مورد نظر از نوع sp میشود. علاوهبر هیبریداسیون متفاوت، نوع پیوندهایی که یک اتم کربن قادر به برقراری آنها است نیز میتواند متفاوت باشد که آنها نیز به نوبه خود به سه نوع؛ پیوند یگانه (C-C)، دوگانه (C=C) و سهگانه (C≡C) تقسیم میشوند. این که یک اتم در کدام نوع پیوند مشارکت کند، به هیبریداسیون آن بستگی دارد. بهعنوان مثال اگر هیبریداسیون اتم کربن از نوع sp۳ باشد، نوع پیوند آن یگانه، برای هیبریداسیون sp۲، نوع پیوند دوگانه و در مورد هیبریداسیون sp، نوع پیوند سهگانه خواهد بود.[۹۴]
هیبریداسیون sp۳ ناشی از مشارکت سه اوربیتال اتمی پی (px.py.pz) و یک اوربیتال اتمی اس (s) است. در میان دگرشکلهای کربن، الماس یکی از ساختارهایی است که اتمهای تشکیل دهنده آن، دارای هیبریداسیون sp۳ و درنتیجه پیوندهای یگانه است. ساختار بلوری مکعب الماس الگوی تکراری از ۸ اتم است که برخی مواد ممکن است هنگام جامد شدن از آن استفاده کنند. در حالی که اولین نمونه شناخته شده از این نوع ساختار، الماس بودهاست، سایر عناصر گروه ۱۴ نیز این ساختار را به خود میگیرند، از جمله آلفا-قلع، نیمرساناهای سیلیسیم و ژرمانیوم و همچنین آلیاژهای سیلیسیم و ژرمانیم. تمام اتمها در این ساختار، اتمهای مشابهی هستند که توسط پیوندهای کووالانسی به یکدیگر متصل شدهاند. این ساختار شبیه یک ساختار مکعبی با وجوه مرکز پر به اضافه چهار اتم داخلی است.[۹۵]
هیبریداسیون sp۳
سلول واحد الماس
متان
سیکلوهگزان
کوبان
هیبریداسیون sp۲ ناشی از مشارکت دو اوربیتال اتمی پی (px.py) و یک اوربیتال اتمی اس (s) است. از بین دگرشکلهای کربن، گرافیت یکی از مواردی است که اتمهای تشکیل دهنده آن، دارای هیبریداسیون sp۲ و درنتیجه پیوندهای دوگانه است. گرافیت دارای ساختاری لایهای است و در آن هر اتم کربن به سه اتم کربن دیگر متصل است. در اطراف هر اتم کربن یک آرایش سه ضلعی مسطح با زاویه ۱۲۰ درجه به وجود میآید.[۹۶][۹۷] از اتصال ۶ اتم کربن ساختارهایی ششگوشه ایجاد میشود که از اتصال آنها به یکدیگر صفحاتی مشبک به وجود میآید. پیوند بین مولکولی در صفحات بسیار قوی بوده ولی بین صفحات نیروی ضعیف واندروالسی وجود دارد که موجب لغزیدن یا جدا شدن لایهها میگردد.[۹۸] آلفا-هگزاگونال و بتا-رامبوهدرال دو شکل شناخته شده گرافیت، ویژگیهای فیزیکی بسیار مشابهی دارند.[۹۹][۱۰۰]
فرم آلفا میتواند با استفاده از روشهای مکانیکی به فرم بتا تبدیل شود و فرم بتا هنگامی که بالاتر از ۱۳۰۰ درجه سانتیگراد گرم شود، به فرم آلفا بازمیگردد.[۱۰۱]
هیبریداسیون sp۲
هیبریداسیون sp ناشی از مشارکت تنها یک اوربیتال اتمی پی (px ،py یا pz) و یک اوربیتال اتمی اس (s) است. از بین دگرشکلهای کربن، ترکیب سیکلو(۱۸)کربن گونهای است که اتمهای تشکیل دهنده آن، دارای هیبریداسیون sp و درنتیجه پیوندهای سهگانه است. سیکلو(۱۸)کربن مولکولی است که ساختاری حلقوی دارد و متشکل از ۱۸ اتم کربن دارای پیوندهای سهگانه یکی در میان است. این ساختار، کوچکترین ترکیب از خانواده سیکلو[n]کربنها است و طبق محاسبات انجام شده با داشتن انرژی فشار حلقه[o] برابر ۷۲ کیلوکالری بر مول، پیشبینی میشود که یک ترکیب پایدار از لحاظ ترمودینامیکی باشد. رایجترین پیوندهای سهگانه بین دو اتم کربن، در آلکینها دیده میشود. سیانیدها و ایزوسیانیدها نیز پیوند سهگانه دارند. برخی مولکولها دواتمی مانند دینیتروژن و کربن مونوکسید نیز پیوند سهگانه دارند. این پیوند در فرمول اسکلتی با سه خط افقی (≡) نمایش داده میشود.[۱۰۲][۱۰۳][۱۰۴]
هیبریداسیون sp
کربن توانایی تشکیل زنجیرهای طولانی و متقاطع متشکل از پیوندهای کربن-کربن را دارد، خصلتی که به آن زنجیرهای شدن[p][توضیح ۴] گفته میشود. پیوندهای کربن-کربن پیوندهایی محکم و پایدار هستند و از طریق زنجیرهای شدن این پیوندها میتوانند ترکیبات کربنی بیشماری را تشکیل دهند.[۱۰۵]
هیدروکربنها، سادهترین شکل از مولکولهای آلی هستند، خانواده بزرگی از مولکولهای آلی که تنها از اتمهای هیدروژن متصل به کربن تشکیل شدهاند.[۱۰۶] چنانچه در ساختار یک مولکول هیدروکربن اتمهای دیگری بهجز کربن و هیدروژن حضور داشته باشد، آن مولکول دیگر یک هیدروکربن تلقی نمیشود و به آن اتمها، اصطلاحاً ناجور اتم گفته میشود.[۱۰۷] ناجوراتمهای متداولی که در ساختار ترکیبات آلی حضور دارند عبارتاند از اکسیژن، نیتروژن، گوگرد، فسفر، هالوژنهای غیرپرتوزا و همچنین فلزاتی مانند سدیم و منیزیم. گروههای مشخصی از برخی اتمها که اغلب شامل ناجوراتمها هستند، در تعداد زیادی از ترکیبات آلی حضور دارند. به این گروهها که دارای آرایش مشخصی از اتمها هستند، گروههای عاملی گفته میشود و علت عاملی خواندن آنها این است که این گروهها بهطور عمده عامل تعیینکننده رفتار شیمیایی و فیزیکی و همچنین نوع واکنش پذیری ترکیب مورد نظر هستند.[۱۰۸] از همین رو میتوان ترکیبات آلی را بر مبنای نوع گروه عاملی خود دستهبندی کرد. طول زنجیره مولکول، شکل، نوع و تعداد گروه عاملی، همگی در تعیین خواص نهایی فیزیکی و شیمیایی مولکول نقش دارند.
در پایدارترین ترکیبات کربنی (و تقریباً تمام ترکیبات آلی پایدار)، کربن از قاعده هشتتایی پیروی میکند و بهصورت چهارظرفیتی است.[۱۰۹] به این معنی که یک اتم کربن برای رسیدن به پایداری در مجموع چهار پیوند کووالانسی تشکیل میدهد (که این پیوندها، موارد پیوند دوگانه و سهگانه را نیز شامل میشود). برخی از ترکیبات مانند کربوکاتیونها (دارای سهپیوند، بار مثبت)، رادیکالها (دارای سه پیوند، خنثی)، کربانیونها (دارای سه پیوند، بار منفی) و کاربنها (دارای دو پیوند، خنثی) اگرچه میتوانند مطابق قاعده فوق رفتار نکنند، اما این ترکیبات ناپایدار محسوب شده و بهعنوان حدواسطهای واکنشپذیر درنظر گرفته میشوند.[۱۱۰]
کربن که در تمامی شکلهای حیات شناخته شده حضور دارد و اساس شیمی آلی است.[۳۰] زمانی که اتم کربن با اتم هیدروژن پیوند برقرار کند، شکلهای متنوعی از هیدروکربنها را تولید میکند که اهمیت زیادی برای صنایع بهعنوان مبرد، روانکننده، حلال، ماده اولیه برای تولید پلاستیک و فراوردههای پتروشیمی دارد و همچنین میتوانند بهعنوان سوختهای فسیلی استفاده شوند.[۱۱۱]
زمانی که کربن با اکسیژن و هیدروژن ترکیب شود، گروهی از ترکیبات بسیار مهم زیستی مانند قندها، لیگنانها، الکلها، چربیها، استرهای آروماتیک، کاروتنوئیدها و ترپنها را منجر میشوند. با حضور نیتروژن، آلکالوئیدها تشکیل میشوند و با حضور عنصری مانند گوگرد، ترکیباتی مانند آنتیبیوتیکها، آمینواسیدها، و تولید ترکیباتی از لاستیک طبیعی ممکن میشود. چنانچه در ترکیبات آلی، علاوه بر عناصر قبلی، عنصر فسفر نیز حضور داشته باشد، امکان ساخته شدن دیانای (DNA) و آرانای (RNA)، بهعنوان حاملان شیمیایی کدهای حیات، فراهم میشود. علاوهبراین، با حضور گوگرد، تولید آدنوزین تریفسفات که مهمترین مولکول حامل انرژی در تمامی سلولهای زنده محسوب میشود، نیز امکانپذیر میشود.[۱۱۲]
شکر از جمله ترکیبات آلی کربندار است که در بسیاری از مواد خوراکی استفاده میشود.
الکلها، دستهای از ترکیبات آلی هستند که در آنها یک یا چند گروه هیدروکسیل (OH-)، به اتمهای کربن متصل شدهاند.
آموکسیسیلین، از مهمترین و پرمصرفترین آنتیبیوتیکهای جهان از داروهای خانواده پنیسیلینها و از دسته بتالاکتامها است.
در فصل پاییز با کاهش کلروفیل کاروتنوئیدها، موجب تغییر رنگ برگ درختان میشوند.
هیدروکربنها، اساس فراوردههای پتروشیمی هستند.
بهصورت معمول، ترکیبات حاوی کربن که ترکیباتی معدنی تلقی میشوند، فاقد پیوند کربن-کربن، کربن-هیدروژن و کربن-هالوژن هستند و در طبقهای کاملاً جدا نسبت به ترکیبات آلی قرار میگیرند. البته تعریف ارائه شده کاملاً سختگیرانه نیست و ممکن است طبقهبندی آلی و معدنی برای بعضی از ترکیبات بسته به دیدگاه یک پژوهشگر، کمی متفاوت باشد. یک دسته از ترکیبات کربنی معدنی، اکسیدهای ساده کربن هستند. برجستهترین ترکیب از خانواده اکسیدهای کربنی، کربن دیاکسید است، مولکولی که در تاریخ گذشته زمین جزء اصلی جو زمین بودهاست، اما امروزه تبدیل به جزئی ناچیز از آن شدهاست.[۱۱۳] زمانی که کربن دیاکسید در آب حل میشود منجر به تولید کربنیک اسید میشود، اما همانند اغلب ترکیبات دارای چندین پیوند یگانه اکسیژن متصل به یک اتم کربن، ناپایدار است و به مرور تجریه میشود.[۱۱۴] با اینحال اسید کربنیک قادر به تولید ساختار کربنات (-CO۳۲) است که از طریق عدم استقرار الکترون میان کربن مرکزی و اکسیژنهای متصل به آن، پایدار میشود. کلسیت از جمله مواد معدنی مهمی است که حاوی گروه کربنات است. کربن دیسولفید نیز مشابه کربنات است[۱۱۵] با اینحال، بهعلت خواص فیزیکی و همچنین کاربرد آن در سنتز ترکیبات آلی، معمولاً از آن بهعنوان یک حلال آلی یاد میشود.[۱۱۶]
کربن مونوکسید از دیگر اکسیدهای متداول کربنی که از سوختن ناقص ترکیبات آلی ایجاد میشود، گازی بدون بو و رنگ است. ساختار این ترکیب متشکل از یک پیوند سهگانه قطبی میان اتم کربن و اکسیژن است که منجر به تمایل بسیار قوی این مولکول برای اتصال دائمی با اتم آهن موجود در مولکول هموگلوبین میشود. این موضوع سبب میشود که در صورت وجود کربن مونوکسید در خون، جای اکسیژن بر روی هموگلوبین را به علت تمایل بالای اتصال خود اشغال نماید.[۱۱۷][۱۱۸] یون سیانید (−CN) نیز رفتار مشابهی با کربن مونوکسید در برابر هموگلوبین از خود بروز میدهد، با اینحال، سیانید بیشتر شبیه یک یون هالوژن (بهصورت یک شبههالوژن) عمل مینماید. برای مثال، دو یون سیانید میتوانند مانند اتصال دو اتم هالوژن و تشکیل یک هالید دو اتمی، با اتصال بهیکدیگر موجب تشکیل یک مولکول سیانوژن (N≡C−C≡N) شوند. همچنین گونه سیافید (−CP) که ساختار مشابهی با سیانید دارد، با اینکه حتی بسیاری از مشتقات ساده آن نیز بسیار ناپایدار هستند، بهعنوان ترکیبی معدنی در نظر گرفته میشود. دیگر اکسیدهای کمتر مرسوم معدنی حاوی کربن عبارتاند از کربن سابوکسید (C۳O۲)،[۱۱۹] دیکربن منوکسید ناپایدار (C۲O),[۱۲۰][۱۲۱] کربن تریاکسید (CO۳)،[۱۲۲][۱۲۳] سیکلوپنتانپنتون (C۵O۵)،[۱۲۴] سیکلوهگزانهگزون (C۶O۶)[۱۲۴] و انیدرید ملیتیک (C۱۲O۹). البته انیدرید ملتیک ناشی از واکنش آبگیری یک اسید ملتیک است و بهعلت داشتن حلقه بنزن، بسیاری از شیمیدانها آن را ترکیبی آلی بهشمار میآورند.
کربن میتواند با فلزات واکنشپذیر مانند تنگستن واکنش داده و با تشکیل کاربید یا استیلید فلزی، موجب ایجاد آلیاژی با دمای ذوب بالا شود. این آنیونها در واقع بهترتیب بازهای مزدوج اسیدهای ضعیفی مانند متان و استیلن محسوب میشوند. کربن با داشتن الکترنگاتیویته ۲٫۵، تمایل به تشکیل پیوند کووالانسی دارد.[۱۲۵] تعداد کمی از کاربیدها دارای شبکه کووالانسی هستند که یکی از مثالهای آن کاربید سیلیسیوم (کربوراندوم) است که دارای ساختاری شبیه الماس است. با اینحال، حتی قطبیترین کاربیدها که ساختاری شبیه نمکها دارند نیز ترکیباتی کاملاً یونی محسوب نمیشوند.[۱۲۶]
ترکیبات آلی فلزی بر اساس تعریف به مولکولهای گفته میشود که حداقل حاوی یک پیوند کربن-فلز باشند.[۱۲۷] گستره وسیعی از چنین ترکیباتی وجود دارد که ترکیبات ساده آلکیل-فلز (مانند تترااتیلسرب)، η۲-آلکان (مانند نمک زایس)، η۳-آلیل (مانند دیمر آلیلپالادیم کلرید)، متالوسنهای حاوی لیگاندهای سیکلوپنتادیانیل (مانند فروسن) و کمپلکسهای کاربنی فلزات واسطه از مهمترین مجموعههای این طیف وسیع هستند. ترکیبات فلزی زیادی دارای لیگاند کربونیل و سیانید (مانند نیکل تتراکربونیل و پتاسیم فریسیانید) وجود دارد که برخی از آنها چنانچه فاقد سایر گروههای کربنی باشند، ترکیباتی کاملاً معدنی میدانند و آنها را در خانواده آلی فلزی قرار نمیدهند. با اینحال اغلب شیمیدانهای متخصص در زمینه شیمی آلی فلزی، کمپلکسهای فلزی، حتی مواردی که حاوی کربن معدنی هستند (مانند کربونیلها، سیانیدها و برخی از انواع کاربیدها و استیلیدها) را ذاتاً ترکیباتی آلی فلزی میدانند. اغلب کمپلکسهای حاوی لیگاندهای آلی که فاقد پیوند کربن-فلز از نوع کووالانسی هستند (مانند کمپلکسهای فلز-کربوکسیلاتها) اصطلاحاً آلی فلزی خوانده میشوند.
در حالیکه که درک عمومی بر این است که کربن دارای چهار ظرفیت برای ایجاد پیوند کووالانسی است، الگوهای نامعمول پیوندی دیگری نیز شناخته شدهاند. کربورانها دوازده وجهیهایی بسیار پایدار هستند که واحد اصلی ساختاری آنها -۲[B۱۲H۱۲] است که در آن یک گروه کاتیون کربن-هیدروژن (+CH) جایگزین بور-هیدروژن (BH) شدهاست؛ بنابراین، کربن در این ساختار به شش اتم دیگر (پنج بور و یک هیدروژن) متصل است. کاتیون +۲[۶(Ph۳PAu)C] حاوی یکی کربن هشت وجهی متصل به شش واحد فسفر-طلا است. این پدیده به طلادوستی[q] لیگاندهای طلا نسبت داده شدهاست.[۱۲۸] در طبیعت، کوفاکتور آهن-مولیبدینیوم (FeMoco) عامل تثبیت میکروبی نیتروژن است. این ترکیب دارای یک کربن هشت وجهی مرکزی است که به شش اتم آهن متصل است. در سال ۲۰۱۶، تأیید شد که مطابق پیشبینیهای قبلی، دیکاتیون هگزامتیلبنزن حاوی یک اتم کربن دارای شش پیوند است. بهصورت دقیقتری، دیکاتیون میتواند با فرمول +۲[MeC(η۵-C۵Me۵)] نمایش داده شود. این ترکیب، یک متالوسن آلی است که در آن بخش +CMe۳ از طریق تمامی پنج کربن حلقه پنج عضوی به یک واحد -C۵Me۵−η۵ متصل شدهاست.[۱۲۹]
یکی از مشتقات فروسن که بهعنوان عامل ضدکوبش[r] به بنزین اضافه میشود.
نمک زایس: یکی از اولین نمونههای کشف شده ترکیبات آلی فلزی
تریمتیلآلومینیوم: استفاده در تولید صنعتی برخی از الکلها
روکسارسون: استفاده بهعنوان افزودنی به غذا و ضدانگل در پرورش طیور
سستامیبی تکنیتیوم-۹۹ام: استفاده برای تصویربرداری از ماهیچههای قلب در پزشکی هستهای
موضوع حائز اهمیت در مورد این نوع ترکیبات که در آنها اتم کربن دارای پیوندهایی بیش از چهار عدد است این مورد است که هرکدام از پیوندهای متصل به کربن کمتر از دو الکترون جفت شده قراردادی را در خود جای دادهاند؛ بنابراین تعداد قراردادی الکترون در هر یک از این گونهها، قاعده هشتتایی را نقض نمیکند. در نتیجه این ترکیبات اگرچه فوق کئوردیناسیونی بهشمار میآیند اما همچنان فوق ظرفیتی محسوب نمیشوند. حتی برای گونههایی که توسط آکیبا[s] و همکاران او گزارش شده و در آنها اتم کربن دارای پنج لیگاند و ده الکترون قراردادی است، نیز صادق است.[۱۳۰] محاسبات ساختاری الکترونی نشان میدهد که تعداد الکترونهای حول کربن هنوز کمتر از هشت مورد هستند، موردی که برای ترکیبات دارای چهار الکترون و سه مرکز پیوندی (سه مرکزی-چهارالکترونی) رخ میدهد.
ذخایر طبیعی و بهصورت تجاری در دسترس گرافیت در بخشهای مختلفی از دنیا وجود دارند با اینحال مهمترین منابع تجاری گرافیت در مناطقی مانند چین، هند، برزیل و کره شمالی قرار دارد. ذخایر گرافیت حاصل از سنگهای دگرگونی هستند و همراه کوارتز، میکا، و فلدسپات در سنگهای دگرگونی شیست، گنیس و ماسهسنگ دگرگونشده یا بهصورت تودهای یا لایهای همراه با سنگ آهک، گاهی اوقات با ضخامتی بیش از چند متر یافت میشود. ذخایر گرافیت در بارودیل[t] در شهر کامبرلند انگلستان بهاندازهای خالص و مناسب بودند که تا قرن نوزدهم میلادی گرافیت مورد نیاز برای ساخت مداد، صرفاً با تراشیدن قطعات بزرگ و طبیعی گرافیت بهصورت رشتههای باریک تهیه شدهاست. امروزه، مقادیر کمتر گرافیت بهوسیله خرد کردن سنگهای اصلی حاوی گرافیت و شناور کردن گرافیت سبک بر روی آب تهیه میشود.[۱۳۱]
گرافیت طبیعی به سه صورت وجود دارد: بیشکل، پوستهای[u] یا پوستهای بلوری و ورقهای یا تودهای.[v] گرافیت بیشکل دارای کمترین کیفیت در بین انواع گرافیت طبیعی است و میزان فراوانی آن نیز از دو نوع دیگر بیشتر است. برخلاف محیط آکادمیک، که بیشکلی به معنای فقدان ساختار بلوری است، در صنعت بیشکلی یا آمورف بودن به ساختار دارای بلورهای بسیار کوچک اشاره دارد. گرافیت بیشکل برای تولید محصولات کم ارزشتر گرافیتی مصرف میشود و بههمین دلیل این محصولات در مقایسه با سایر محصولات گرافیتی دارای کمترین قیمت هستند. مقادیر وسیعی از گرافیت بیشکل در چین، اروپا و ایالات متحده آمریکا یافت میشود. گرافیت پوستهای از فروانی کمتری برخوردار است و همچنین از کیفیت بالاتری نسبت به گرافیت بیشکل برخورد است. این نوع گرافیت به صورت صفحات مجزا به صورت سنگهای دگرگون شده متبلور میشود. میزان ارزش گرافیت پوستهای میتواند تا ۴ برابر ارزش گرافیت بیشکل باشد. کیفیت بهتر این نوع گرافیت موجب میشود که بتوان آن را با انجام پردازش مناسب برای کاربردهای متعددی مانند پیشگیرنده شعله استفاده کرد. بیشترین ذخایر گرافیت پوستهای در استرالیا، کانادا، برزیل، چین، آلمان و ماداگاسکار واقع شدهاست. گرافیت ورقهای یا تودهای کمیابترین، باارزشترین و در عین باکیفیتترین نیز نوع گرافیت طبیعی محسوب میشود. تنها معدن تجاری متعلق به این نوع گرافیت، در سریلانکا قرار دارد.[۱۳۱]
بر اساس سازمان زمینشناسی آمریکا، تولید جهانی گرافیت طبیعی در سال ۲۰۱۰ برابر با ۱٫۱ میلیون تن بودهاست. از این میان سهم چین ۸۰۰٬۰۰۰ تن، هند: ۱۳۰٬۰۰۰ تن، برزیل۷۶٬۰۰۰، کره شمالی ۳۰٬۰۰۰ و کانادا ۲۵٬۰۰۰ تن بودهاست. تاکنون هیچ نوع معدن گرافیت طبیعی در ایالات متحده آمریکا گزارش نشدهاست، اما حدود۱۱۸٬۰۰۰ تن گرافیت مصنوعی به ارزش ۹۹۸ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹ در این کشور تولید شدهاست.[۱۳۱]
چرخه تأمین الماس توسط تعداد معدودی از تاجران قدرتمند کنترل میشود و همانطور که در تصویر دیده میشود، این زنجیره در مناطق بسیار معدود و مشخصی از دنیا قرار دارد.
تنها کسر کوچکی از سنگ معدن الماس حاوی الماس واقعی است. سنگهای معدن پس از جمعآوری، طوری خرد میشوند که آسیبی به الماس موجود در آنها وارد نشود و در ادامه ذرات بهدست آمده بر اساس میزان چگالی دستهبندی میشوند. امروزه، پس از این که بررسی اولیه با دست انجام شد، عملیات تعیین میزان چگالی الماس بهصورت دقیق و با کمک طیفسنجی فلورسانس پرتو ایکس انجام میشود. در گذشته و قبل از اینکه استفاده از اشعه ایکس رایج شود، جداسازی به عهده نقالههای آغشته به گریس بودهاست. چون الماس تمایل زیادتری به چسبیدن به گریس در مقایسه با سایر کانیهای موجود در سنگ معدن دارد، در نتیجه امکان جداسازی مناسب آن به این صورت وجود داشتهاست.[۱۳۲]
در گذشته، الماسها تنها در تهنشستهای رسوبی در جنوب هندوستان یافت میشدند.[۱۳۳] هند از حدود قرن نهم قبل از میلاد تا قرن هجدهم پس از میلاد، مهمترین مکان تولید الماس در سرتاسر کره زمین بود، اما پتانسیل تجاری این منابع بهمرور و تا پایان قرن هجدهم میلادی از بین رفت.[۱۳۴] زمانی که این اتفاق رخ داد، هند از لحاظ تولید الماس، تقریباً در سایه برزیل قرار گرفته بود که در آنجا، بهعنوان اولین مکان خارج از هندوستان در سال ۱۷۲۵ الماس کشف شده بود.[۱۳۵]
تولید الماس از منابع اولیه (مانند کیمبرلیت و لمپرویت[w]) تا دهه ۱۸۷۰ میلادی آغاز نشده بود و این اتفاق بعد از کشف الماس در آفریقای جنوبی رخ داد. تولید به مرور افزایش یافت و امروز مجموع الماس استخراج شده از آن زمان تا به امروز، به بیش از ۴٫۵ میلیارد قیراط رسیدهاست.[۱۳۶] حدود ۲۰ درصد الماس استخراج شده تنها در پنج سال اخیر انجام شدهاست و در طول ده سال اخیر نه معدن جدید شروع به تولید کردهاند، در حالیکه چهار معدن دیگر منتظر شروع کار هستند. اغلب این معادن در کانادا، زیمبابوه، آنگولا و یک مورد در روسیه هستند.[۱۳۶]
در ایالات متحده آمریکا، الماسها در ایالتهایی مانند آرکانزاس، کلرادو و مونتانا یافت شدهاند.[۱۳۷][۱۳۸] در سال ۲۰۰۴، کشفی خیره کننده از الماسهای میکروسکوپی اتفاق افتاد[۱۳۹] که در نتیجه تا سال ۲۰۰۸، مقادیر زیادی از نمونههای کیمبرلیت در مناطق دور افتاده مونتانا استخراج شدند.[۱۴۰]
امروزه، اغلب ذخایر دارای قابلیت برداشت بهصورت تجاری، در روسیه، استرالیا و جمهوری دموکراتیک کنگو قرار گرفتهاند.[۱۴۱] براساس گزارش بررسی زمینشناسی بریتانیا[x] در سال ۲۰۰۵، روسیه تقریباً یک پنجم الماس تهیه شده در سراسر دنیا را تولید کردهاست. استرالیا دارای غنیترین سنگهای معدنی حاوی الماس است و مطابق آمار، بیشینه تولید این کشور ۴۲ تن متریک در هر سال در دهه ۱۹۹۰ میلادی بودهاست.[۱۳۷] علاوهبر این موارد، تعدادی ذخایر فعال در مناطق شمالی کانادا، سیبری (بیشتر در منطقه جمهوری یاقوتستان مانند معدن میر و گودال اوداچنایا)، برزیل و شمال و غرب استرالیا نیز وجود دارند.
الیاف کربن یا الیاف گرافیت، الیافی با حدود ۵–۱۰ میکرومتر قطر هستند و بیشتر از اتمهای کربن تشکیل شدهاند. الیاف کربن دارای چندین مزیت از جمله سفتی بالا، استحکام کششی بالا، وزن کم، مقاومت شیمیایی بالا، تحمل درجه حرارت بالا و انبساط حرارتی کم هستند. این خاصیتها باعث شدهاست که فیبر کربن در برنامههای هوافضا، مهندسی عمران، نظامی و موتورسواری، به همراه سایر ورزشهای رقابتی، بسیار محبوب شود. با این حال، آنها در مقایسه با الیاف مشابه، مانند الیاف شیشهای یا الیاف پلاستیکی، نسبتاً گران هستند. در سال ۱۸۶۰، جوزف سوان برای نخستین بار الیاف کربن را برای استفاده در لامپها تولید کرد. در سال ۱۸۷۹، توماس ادیسون نخهای بامبو را در دماهای بالا حرارت داد و آنها را به یک رشته فیبر کربنی تبدیل کرد که در یکی از اولین لامپهای رشتهای قابل استفاده بهکار رفتند و میتوانستند براثر الکتریسیته گرم شده و تولید نور نمایند.[۱۴۲] در سال ۱۸۸۰، لوئیس لاتیمر یک رشته سیم کربن را برای لامپ رشتهای تولید کرد که با برق گرم میشد.[۱۴۳]
گرافین یا گرافن[۱۴۴][۱۴۵] از دگرشکلهای کربن است. این ماده تشکیلشده از یک ساختار بلوری لانه زنبوری دوبعدی است.[۱۴۶] که در آن هر اتم کربن به کمک سه الکترون ظرفیت خود، با سه پیوند دارای هیبریداسیون sp2، به سه اتم کربن دیگر متصل شدهاست که این ساختار، ساختار اساسی تشکیل دهنده سایر دگرشکلها از جمله گرافیت، زغالسنگ، نانولوله کربنی و فولرنها است. همچنین میتواند بهعنوان یک مولکول با خصلت آروماتیکی برای خانواده هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهای مسطح در نظر گرفته شود.
گرافن داری مجموعه ویژگیهایی است که آن را از سایر دگرشکلهای کربن جدا میکند.[۱۴۷] در ضخامت برابر، تقریباً ۱۰۰ برابر قویتر از فولاد است.[۱۴۸][۱۴۹] با این وجود چگالی آن بهطور چشمگیری از فولاد پایینتر است و جرم سطحی آن ۰٫۷۶۳ میلیگرم در هر متر مربع است. هدایت گرما و الکتریسیته را بسیار کارآمد انجام میدهد و تقریباً شفاف است.[۱۵۰] گرافن همچنین یک دیامغناطیس است.[۱۵۱] محققان اثر ترانزیستور پیوندی دوقطبی، جریان پرتابیک و نوسانات کوانتومی زیادی را در مواد آن شناسایی کردهاند.[۱۵۲]
در ابتدا در سال ۱۹۶۲ در میکروسکوپهای الکترونی مشاهده شد، اما تنها در سطح فلز پشتیبانی میشد.[۱۵۳] سپس توسط آندره گایم فیزیکدان هلندی و کنستانتین نووسلف دانشمند روسی در سال ۲۰۰۴ در دانشگاه منچستر کشف شد که به خاطر این کشف جایزه نوبل فیزیک به آنها اهدا شد.[۱۴۶][۱۵۴][۱۵۵] جداسازی گرافن با کیفیت بالا به طرز شگفتآوری آسان است که این موضوع سبب میشود انجام تحقیقات بیشتر آسان گردد.[۱۵۶]
نانولولههای کربنی (CNTs) لولههایی هستند که از کربن ساخته شده و قطرهایی در حد نانومتر دارند.
نانولولههای کربنی بهطور مستقل توسط دو گروه تحقیقاتی سومیو ایجیما و تویشناری ایچیهاشی[y] از ژاپن و دونالد بتهونه[z] از آمریکا کشف شدند.[۱۵۷] نانولولههای کربنی تک جداره یکی از دگرشکلهای کربن و واسطهای بین فولرن و گرافنهای مسطح است.
میتوان نانولولههای کربنی تک جداره را بهعنوان برشهایی از یک شبکه شش ضلعی اتمهای کربنی که در امتداد یکی از بردارهای شبکه براوه قرار گرفتهاند تصور کرد تا یک استوانه توخالی شکل بگیرد.[۱۵۸] نانو لولههای کربنی، ساختارهای حلقوی تو خالی و متشکل از اتمهای کربن هستند که میتوانند به شکل تک یا چند جداره آرایش یابند و دارای خواص فلزی و شبه رسانایی نیز هستند.
نانولولههای کربنی میتوانند هدایت الکتریکی قابل توجهی داشته باشند.[۱۵۹][۱۶۰] همچنین دارای کشش سطحی فوقالعاده[۱۶۱] و هدایت حرارتی هستند.[۱۶۲][۱۶۳] به دلیل نانوساختار بودن و استحکام پیوندهای بین اتمهای کربن. علاوه بر این، آنها میتوانند از نظر شیمیایی اصلاح شوند.[۱۶۴] این خواص در بسیاری از زمینههای فناوری، از جمله الکترونیک، نورشناسی، مواد کامپوزیت، فناوری نانو میتواند کاربردی باشد.
فولرن که مولکول آن از اتمهای کربن متصل شده توسط پیوندهای منفرد و دوتایی تشکیل شدهاست به طوری که میتواند شبکه توری مانند بسته یا نیمه بسته با حلقههای پنج تا هفت اتم را تشکیل دهد. این مولکول ممکن است یک کره توخالی، بیضی، استوانه یا بسیاری از اشکال و اندازههای دیگر باشد.
پس از سنتز تصادفی آنها در سال ۱۹۸۵ در طبیعت و فضای بیرونی کشف شدند.[۱۶۵][۱۶۶] کشف فولرنها باعث افزایش تعداد آلوتروپهای کربن شناخته شده شد که قبلاً محدود به گرافیت، الماس و کربن آمورف مانند دوده و زغال بود.[۱۶۷][۱۶۸] فولرنها بهدلیل خواص شیمیایی و کاربردهای جدیدشان، خصوصاً در علم مواد، الکترونیک و فناوری نانو، مورد توجه تحقیقات جدی بودهاند.[۱۶۹]
فولرن باکمینستر یا توپ باکی[aa] یک مولکول کروی با فرمول C۶۰ است. این ماده اولین بار در سال ۱۹۸۵ توسط هارولد کروتو، جیمز هلت، شاون اٌبرین، رابرت کارل و ریچارد اسمالی در دانشگاه رایس ایالت تگزاس تهیه شد. کروتو، کارل و اسمالی در سال ۱۹۹۶ برای کشف فولرن باکمینستر و دستهبندی اطلاعات دربارهٔ آن جایزه نوبل شیمی را دریافت کردند.[۱۷۰]
این ترکیب پایدار است.[۱۷۱]
و در دمای بالا و فشارهای بالا مقاومت میکند. سطح مولکول ضمن حفظ هندسه کروی میتواند با گونههای دیگر واکنش نشان دهد.[۱۷۲]
کربن عنصر لازم برای همه سیستمهای زنده شناخته شدهاست، و بدون آن زندگی نمیتواند وجود داشته باشد. عمده استفاده اقتصادی از کربن به غیر از مواد غذایی و چوب به شکل هیدروکربن است که مهمترین آنها گاز متان سوخت فسیلی و نفت خام است. نفت خام توسط صنایع پتروشیمی در پالایشگاهها تقطیر میشود تا بنزین، نفت سفید، گازوئیل، نفت کوره، قیر و دیگر فراوردههای نفتی تولید کند. سلولز نوعی پلیمر طبیعی حاوی کربن است که توسط گیاهان به شکل چوب، پنبه، کتان و کنف تولید میشود. سلولز در درجه اول برای حفظ ساختار گیاهان استفاده میشود و ساختار اولیه دیواره سلولی گیاهان را تشکیل میدهد.
پلیمرهای کربن با ارزش تجاری با منشأ حیوانی شامل پشم، ترمه و ابریشم است. پلاستیکها از پلیمرهای کربن مصنوعی ساخته میشوند از فرایند پلیمریزاسیون بهدست میآیند که غالباً با اتمهای اکسیژن و نیتروژن در فواصل منظم در زنجیره پلیمر اصلی قرار میگیرند همچنین مواد اولیه بسیاری از مواد مصنوعی از نفت خام تهیه میشود.
کاربرد کربن و ترکیبات آن بسیار متنوع است. کربن میتواند به همراه آهن تشکیل آلیاژهایی دهد که رایجترین آنها فولاد کربنی است. از ترکیب گرافیت با رس برای ساخت انواع مداد جهت نوشتن و ترسیم استفاده میشود. مداد گرافیت از نظر نرمی و سختی بسته به ناخالصی و رس درجهبندی گستردهای دارد. مغرهای مدادی که در مداد به کار میروند، بسته به میزان خاک رسی که با آنها ترکیب میشود، دارای سختی متفاوتی هستند. همچنین بهعنوان روانکننده و رنگدانه بهعنوان ماده قالبگیری در تولید شیشه استفاده میشود. در الکترود برای باتریهای خشک و در آبکاری و شکلدهی الکتریکی نیز کاربرد دارد. در جاروبک برای موتورهای الکتریکی و بهعنوان یک آرامکننده نوترون در رآکتورهای هستهای مورد استفاده قرار میگیرد.
زغال بهعنوان یک ماده ترسیم در کارهای هنری، پخت و پز، ذوب فلزات و کاربردهای دیگر و از چوب، زغالسنگ و نفت بهعنوان سوخت برای تولید انرژی و گرمایش استفاده میشوند. از الماس با کیفیت در سنگهای قیمتی و جواهرات و از و الماسهای صنعتی در ابزارهای حفاری، برش و پولیش برای ماشینکاری فلزات و سنگ استفاده میشوند. همچنین از الیاف کربن یا فیبر کربن پلیمری تقویت شده که از پیرولیز الیاف پلیاستر مصنوعی ساخته شدهاست برای تقویت پلاستیکها برای تشکیل مواد کامپوزیتی سبک و پیشرفته، استفاده میشود.
فیبر کربن با استفاده از یک پلیمر پیش ساز مانند پلیاکریلونیترول،[ab] که از نفت تولید میشود و سایر مواد آلی ساخته میشود. برای پلیمرهای مصنوعی مانند پلیاکریلونیترول یا ابریشم مصنوعی، پیش ماده ابتدا به نخهای رشتهای تبدیل میشود، با استفاده از فرآیندهای شیمیایی و مکانیکی، ابتدا زنجیرههای پلیمری را به ترتیب برای بالا بردن خواص فیزیکی نهایی فیبر کربن تکمیل میکند. ساختار کریستالوگرافی و خصوصیات مکانیکی فیبر به نوع ماده شروع و پردازش بعدی بستگی دارد. الیاف کربن ساخته شده از پلیاکریلونیترول دارای ساختاری شبیه به رشتههای باریک گرافیت هستند. در نتیجه تجزیه حرارتی الیافی با استحکام کششی ویژه بالاتر از فولاد بهدست میآید.[۱۷۳]
از ترکیب گرافیت با رس برای ساخت انواع مداد جهت نوشتن و ترسیم استفاده میشود.
استفاده از کاربید تنگستن در متههای حفاری
خودروسازان برای کاهش وزن سوپر اسپورتها از فیبرالیاف کربن استفاده میکنند.
سیلیکون کاربید در ساخت محصولات دیرگداز و سایندهها کاربرد دارد.
استفاده از زغال برای تولید گرما
از کربن سیاه بهعنوان رنگدانه سیاه در چاپ جوهر، رنگ روغن و رنگهای آبی، کاغذ کاربون، اتمام رنگ خودرو، مرکب هندی و گرد جوهر چاپگر لیزری همچنین بهعنوان افزودنیهای پلیمری در محصولات مانند لاستیک و در ترکیبات پلاستیکی استفاده میشود.[۱۷۴] زغال فعال بهعنوان یک جاذب و جذب کننده سطحی در مواد فیلتردار در کاربردهایی مانند ماسکهای گازی، خالصسازی آب و هود آشپزخانه و در پزشکی برای جذب زهرابه، سموم یا گازهای دستگاه گوارش استفاده میشود. کربن در کاهش شیمیایی در دماهای بالا استفاده میشود. از کُک برای کاهش سنگ آهن استفاده میشود. سختکاری پوسته فولاد با گرم کردن اجزای فولادی در پودر کربن حاصل میشود. کاربیدهای سیلیسیوم، تنگستن، بور و تیتانیوم از سختترین مواد شناخته شده هستند و بهعنوان ساینده در ابزار برش و سنگ زنی استفاده میشوند.[۱۷۵] ترکیبات کربن بیشتر مواد مورد استفاده شده در در لباس مانند پارچههای طبیعی و مصنوعی و چرم را تشکیل میدهد و تقریباً تمام سطوح داخلی ساختمان به غیر از شیشه، سنگ و فلز از محصولات کربن هستند.
صنعت الماس در دو دسته متفاوت قرار میگیرد. دسته اول شامل الماسهای با کیفیت میشود که برای استفاده در سنگهای قیمتی و جواهرات است و دسته دوم در مصارف صنعتی کاربرد دارد. در حالیکه تجارت بزرگی برای هر دو نوع الماس وجود دارد، با اینحال بازارهای مربوط به این دو نوع الماس، بهصورت کاملاً متفاوتی عمل میکنند.
الماسهای مورد استفاده در جواهرات و زیور آلات، برخلاف فلزات گرانبهایی مانند طلا یا پلاتین همانند یک کالای اقتصادی مبادله نمیشوند. قیمت این نوع الماسها بهصورت قابل توجهی بالا است و در نتیجه بازار فعالی برای فروش مجدد این نوع الماسها وجود ندارد.
الماسهای صنعتی بیشتر به دلیل سختی و هدایت گرمایی، از ارزش بالایی برخوردار هستند و ویژگیهای زمینشناسی مانند شفافیت و رنگ الماس، ملاکی برای ارزش صنعتی آن نیست. حدود ۸۰٪ الماسهای استخراج شده (برابر با ۱۰۰ میلیون قیراط یا ۲۰ تن در سال) که با نام بورت[ac][توضیح ۵] شناخته میشوند، بهعنوان سنگهای قیمتی مناسب نیستند و از آنها برای مصارف صنعتی استفاده میشود.[۱۷۶] الماس مصنوعی، که در دهه ۱۹۵۰ اختراع شد، بلافاصله کاربردهای صنعتی پیدا کرد. سالانه ۳ میلیارد قیراط (۶۰۰ تن) الماس مصنوعی تولید میشود.[۱۷۷]
کاربرد صنعتی عمده الماس در برش، حفاری، سنگ زنی و پولیش است. بسیاری از این کاربردها نیازی به الماسهای بزرگ ندارند. در حقیقت، بیشتر الماسهای با اندازه کوچک، میتوانند از نظر صنعتی استفاده شوند. الماسها در نوکهای مته یا تیغههای اره تعبیه شدهاند، یا برای استفاده در ابزارهای سنگ زنی و پولیش، داخل پودر ریخته میشوند.[۱۷۸] کاربردی تخصصی آن استفاده در سلول سندان الماس شامل استفاده در آزمایشگاهها بهعنوان مهار آزمایشهای فشار قوی، یاتاقان با کارایی بالا و استفاده محدود در پنجرههای دارای کاربرد ویژه است.[۱۷۹][۱۸۰] با پیشرفتهای مداوم در تولید الماس مصنوعی، کاربردهای جدیدتری نیز عملی میشوند. استفاده از الماس بهعنوان نیمرسانا مناسب برای مدارهای مجتمع به دلیل ویژگی گرماگیری الکترونیک مورد توجه قرار گرفتهاست.[۱۸۱]
اولین استفاده بالینی از سلولهای مصنوعی در هموپرفیوژن توسط محصور کردن کربن فعال صورت گرفت.[۱۸۲] زغال فعال قادر به جذب بسیاری از مولکولهای بزرگ است و مدت زیادی است که به دلیل توانایی آن در از بین بردن مواد سمی از خون در مسمومیتهای ناخواسته یا مصرف بیش از حد دارو شناخته شدهاست. با این حال، پرفیوژن از طریق تزریق مستقیم کربن فعال سمی است زیرا منجر به آمبولیسم و آسیب سلولهای خون میشود و به دنبال آن پلاکتها از بین میروند.[۱۸۳]
کربن خالص دارای سمیت فوقالعاده پایین برای انسان است و میتواند در شکلهای گرافیت و زغال توسط انسان بهصورت ایمن لمس شود. کربن در مقابل حل شدن یا واکنشهای شیمیایی حتی موردی مانند هضم شدن توسط اسید موجود در دستگاه گوارشی انسان، از خود مقاومت نشان میدهد. در نتیجه زمانی که کربن وارد بافتهای انسان شود، به احتمال بالا، بهمدت نامعلومی همانجا خواهد ماند. کربن سیاه احتمالاً یکی از اولین رنگدانههایی بودهاست که برای خالکوبی مورد استفاده قرار گرفتهاست. یکی از مثالهای این موضوع خالکوبیهای یافت شده بر روی بدن یک مومیایی طبیعی معروف به اوتسی مرد یخی است که قدمت آن به حدود ۵۲۰۰ سال قبل میرسد.[۱۸۵] استنشاق ذرات غبار زغالسنگ یا دوده (کربن سیاه) در مقادیر زیاد میتواند خطرناک باشد و موجب تحریک بافت ریه و منجر به بیماری نارسایی ریه شود، موضوعی که بهخصوص در معدنچیان دیده میشود و به بیماری سیاهششی موسوم است. از ذرات غبار الماس برای ساییدن سایر مواد استفاده میشود، با اینحال چنانچه این ذرات استنشاق یا بلعیده شوند، میتوانند برای انسان خطرناک باشند. میکروذرات کربنی که در دود خارج شده از موتورهای دیزلی وجود دارند، ممکن است در ریه انسان تجمع پیدا کنند.[۱۸۶] در همه مثالهایی که تا اینجا ذکر شد، زیان احتمالی حاصل ناشی از تجمع ذرات در بدن فرد بودند و ماهیت شیمیایی خود کربن عامل آن نبود.
بهطور عمومی، کربن دارای سمیت پایینی برای حیات موجود بر روی زمین است، با اینحال، نانولولهها کربنی برای مگس سرکه کشنده محسوب میشوند.[۱۸۷]
کربن ممکن است در حضور هوا و در دمای بالا، باشدت و بهصورت نورانی بسوزد. مقادیر زیاد از زغالسنگ که در غیاب اکسیژن برای چند صد میلیون سال بهصورت خنثی باقی ماندهاند، ممکن است زمانی که بر اثر حفر معادن در معرض هوا قرار بگیرند، دچار احتراق خودبخودی شوند.[۱۸۸][۱۸۹]
در مصارف هستهای که از گرافیت بهعنوان یک تعدیلکننده نوترون استفاده میشود، پس از انباشت انرژی ویگنر[ad] ممکن است یک آزادسازی ناگهانی و خودبخودی رخ دهد. پخت تا دمای ۲۵۰ درجه سانتیگراد، میتواند انرژی را بهصورت ایمنی آزاد نماید، اگرچه این فرایند در حادثه آتشسوزی واینداسکیل[ae] در سال ۱۹۵۷ در انگلیس، بهخوبی پیش نرفت و منجر به آتشسوزی راکتورهای دیگر شد.[۱۹۰][۱۹۱]
گستره وسیعی از ترکیبات کربنی دارای خطرات و البته فواید زیاد وجود دارند از ترکیبات خطرناکی مانند سمهای کشندهای همچون تترودوتوکسین، پروتئین لکتین رایسین که از دانههای کرچک بهدست میآیند، سیانید و کربن مونوکسید تا ترکیبات ضروری برای حیات مانند گلوکز و پروتئینها.
پیوند سهگانه کربن با نیتروژن، موجب تشکیل گروه سیانو (CN-) میشود. در شیمی آلی، گروه سیانو بهعنوان یک گروه عاملی در نظر گرفته میشود و مولکولهای حاوی آن نیتریل نامیده میشوند. در شیمی معدنی، به گروههای سیانو که یک آنیون محسوب میشوند، سیانید گفته میشود. نمکهایی مانند سدیم سیانید و پتاسیوم سیانید بسیار سمی هستند.[۱۹۲] هیدروژن سیانید یک مایع بسیار فرار است که در مقیاس بزرگ، بهصورت صنعتی تولید میشود و با کمک افزودن اسید به نمک سیانید بهدست میآید. برخلاف سیانیدها که دارای پیوند یونی هستند و امکان آزاد سازی یون سیانید را دارند، نیتریلها بهدلیل پیوند کووالانسی میان گروه سیانو و کربن، فاقد چنین توانایی هستند و درنتیجه دارای سمیت کمتری نسبت به نمکهای سیانید دارند. مسمومیت با سیانید مسمومیت ناشی از قرار گرفتن در معرض سیانور است.[۱۹۳]
علائم اولیه مسمومیت شامل سردرد، سرگیجه، ضربان سریع قلب، تنگی نفس و استفراغ است.[۱۹۴] همچنین ممکن است بهدنبال آن تشنج، ضربان آهسته قلب، فشار خون پایین، از دست دادن هوشیاری و ایست قلبی رخ دهد. شروع علائم معمولاً طی چند دقیقه بروز میکند و اگر شخصی زنده بماند، ممکن است دچار مشکلات عصبی طولانی مدت گردد.[۱۹۴][۱۹۵]
کربنCعدد اتمی: 6وزن اتمی: 12.0107نقطه ذوب: 3948.15 Kنقطه جوش: 4300 Kچگالی: 2.267 g/cm3الکترونگاتیوی: 2.55
سیلیسیمSiعدد اتمی: 14وزن اتمی: 28.0855نقطه ذوب: 1638.15 Kنقطه جوش: 3538 Kچگالی: 2.3296 g/cm3الکترونگاتیوی: 1.9
ژرمانیمGeعدد اتمی: 32وزن اتمی: 72.64نقطه ذوب: 1211.45 Kنقطه جوش: 3106 Kچگالی: 5.323 g/cm3الکترونگاتیوی: 2.01
قلعSnعدد اتمی: 50وزن اتمی: 118.710نقطه ذوب: 505.21 Kنقطه جوش: 2875 Kچگالی: 7.287 g/cm3الکترونگاتیوی: 1.96
سربPbعدد اتمی: 82وزن اتمی: 207.2نقطه ذوب: 600.75 Kنقطه جوش: 2022 Kچگالی: 11.342 g/cm3الکترونگاتیوی: 2.33
فلروویمFlعدد اتمی: 114وزن اتمی: [289]نقطه ذوب: ? 340 Kنقطه جوش: ? 420 Kچگالی: ? 22 g/cm3الکترونگاتیوی: ?
“Fourier Transform Spectroscopy of the Electronic Transition of the Jet-Cooled CCI Free Radical”
“Fourier Transform Spectroscopy of the System of CP”
Magnetic susceptibility of the elements and inorganic compounds
“Fullerene-related structure of commercial glassy carbons”
“On Graphite Transformations at High Temperature and Pressure Induced by Absorption of the LHC Beam”
“Voltatile Products from Carbonaceous Asteroids”
“The NUBASE evaluation of nuclear and decay properties”
“Cyclic Polyhydroxy Ketones. I. Oxidation Products of Hexahydroxybenzene (Benzenehexol)”
“Meeting of RG2 with Windscale Pile 1 Decommissioning Project Team”
مختصات: ۳۸°۵۳′ شمالی ۷۷°۰۱′ غربی / ۳۸٫۸۸۳°شمالی ۷۷٫۰۱۷°غربی / 38.883; -77.017
بیدین ۲۱٫۳ ٪
یهودی ۲٫۱ ٪
مسلمان ۰٫۸ ٪
ایالات متحده آمریکا (به انگلیسی: United States of America و به اختصار: USA) که به صورت خلاصه ایالات متحده یا آمریکا خوانده میشود، یک کشور مستقل در آمریکای شمالی میان کشور کانادا و مکزیک و اقیانوس اطلس و آرام است. آمریکا بهجز سرزمین اصلی؛ با شیوۀ حکومت جمهوری فدرال متشکل از ۵۰ ایالت، یک حوزه فدرال، پنج سرزمین خودمختار و مجموعهای از جزایر پراکنده که مجموعاً دارای مساحتی معادل ۳٫۸ میلیون مایل مربع (۹٫۸ میلیون کیلومتر مربع)؛ چهارمین کشور پهناور جهان محسوب میشود و با جمعیتی بیش از ۳۳۰میلیون (آمار سال ۲۰۲۰)؛ سومین کشور پرجمعیت جهان میباشد. پایتخت آمریکا واشینگتن، دی.سی. و پرجمعیتترین شهر آن نیویورک در ایالت نیویورک است.
چهل و هشت ایالت آمریکا و منطقۀ فدرال پایتخت در سرزمین اصلی ایالات متحدۀ آمریکا واقع در آمریکای شمالی میان کانادا و مکزیک قرار دارند. ایالت آلاسکا در گوشۀ شمال غربی آمریکای شمالی میان کانادا از شرق و تنگۀ برینگ و روسیه از غرب جای گرفتهاست. ایالت هاوایی که به صورت مجمعالجزایری میباشد، در میانه اقیانوس آرام واقع شدهاست. قلمروهای ایالات متحدۀ آمریکا که در دریای کارائیب و اقیانوس آرام پراکنده هستند، نه منطقۀ زمانی را شامل میشوند. جغرافیا، آب و هوا و حیات وحش فوقالعاده متنوع و گوناگون آمریکا، این کشور را در زمرۀ ۱۷ کشور دارای تنوع زیستی فراوان قرار دادهاست. سرخپوستان دیرین، ۱۵٬۰۰۰ سال پیش از سیبری به سرزمین اصلی آمریکای شمالی مهاجرت کردند. استعمار قاره آمریکا توسط اروپاییها از قرن شانزدهم میلادی آغاز شد. در آغاز ایالات متحدۀ آمریکا با ورود امپراتوری بریتانیا در ویرجینیا و برمودا، امپراتوری هلند در نیو هلند، امپراتوری فرانسه در شمال و غرب و امپراتوری اسپانیا در تصرف رود میسیسیپی و جنوب غربی همراه بود. ۱۳ مستعمره بریتانیایی توسط امپراتوری بریتانیا در ساحل شرقی پدیدار گردید. درگیریهای متعدد بر سر قانون مالیات و نبود نماینده از میان مردم، پیرو جنگ انقلاب آمریکا (سال 1775–1783)، منجر به تشکیل نخستین کشور مستقل از یک امپراتوری خصوصاً بزرگترین امپراتوری جهان، آغاز انقلاب آمریکا (سال ۱۷۷۵) و نهایتاً اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا گردید.
املودیپین
قانون اساسی آمریکا در سال ۱۷۸۸ با اصلاحات دهگانه که مجموعاً با نام منشور حقوق ایالات متحده آمریکا میباشد، پیریزی گردید. در سال ۱۷۹۱ قانون اساسی که تضمینکننده حقوق طبیعی و قانونی بود، تصویب گردید. در خلال قرن نوزدهم میلادی ایالات متحدۀ آمریکا به شکلی قاطعانه، به توسعه ارضی آمریکای شمالی مشغول شد.
همچنین در خلال این قرن پس از جنگهای سرخپوستان؛ نهایتاً منجر به توافق شد و ایالات جدید به شکلی تدریجی تأسیس گردیدند. در سال ۱۸۴۴ توسعۀ سرزمینهای آمریکا در سراسر قارهٔ آمریکای شمالی به پایان رسید. در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، جنگ داخلی آمریکا منجر به منسوخ شدن بردهداری در این کشور شد. در سالهای پایانی قرن نوزدهم، آمریکا به جزایر و آبهای اقیانوس آرام مسلط شد و اقتصاد این کشور نیز در نتیجه انقلاب صنعتی فراگیر در دنیا، رشد بیسابقهای کرد. جنگ آمریکا و اسپانیا و جنگ جهانی اول، موقعیت آمریکا را به شکل یک ابرقدرت نظامی جهانی تثبیت کرد. ایالات متحده در جنگ جهانی دوم به شکل یک ابرقدرت، نخستین کشور تولیدکننده و تنها کشور استفادهکنندهٔ بمبهای اتمی در جنگ و بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد ظاهر گردید. در خلال جنگ سرد ایالت متحده و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی رقابت فضایی قابل توجهای داشتند که این رقابت در پروژهٔ آپولو ۱۱ به اوج خود رسید. بعد از پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده تبدیل به تنها ابرقدرت جهان شد.
ایالات متحده از اعضاء بنیانگذار سازمان ملل متحد، صندوق میانجهانی پول، بانک جهانی، سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) و تعدادی دیگر از سازمانهای میانجهانی است. ایالات متحده کشوری فوق پیشرفته بر پایۀ تولید ناخالص داخلی و دومین کشور دنیا بر پایه تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) تقریباً یکچهارم تولید ناخالص داخلی کل کشورهای جهان میباشد. اقتصاد ایالات متحده یک اقتصاد فرا صنعتی و عظیم است که در فعالیتهای خدماتی به شکلی عالی عمل کرده و در زمینهٔ اقتصاد دانشبنیان جزء سرآمدهای دنیا محسوب میشود. از لحاظ تولید ایالات متحده دارندهٔ رتبهٔ دوم در جهان است. ایالات متحده اولین کشور واردکننده و دومین کشور صادرکننده جهان است. با وجود اینکه جمعیت آمریکا فقط ۴٫۳٪ جمعیت جهان است، این کشور مالک ۲۹٫۴٪ ثروت جهان است. ایالات متحده دارای بیشترین سهم ثروت جهانی در میان کشورهای دنیاست. آمریکا از لحاظ چندین شاخص اجتماعی ـ اقتصادی مثل دستمزد متوسط، شاخص توسعۀ انسانی سرانهٔ تولید ناخالص داخلی و سوددهی سرانه جزء رتبههای بالا در میان کشورهای جهان بهشمار میرود. ایالات متحده دارندهٔ قدرتمندترین نیروی مسلح جهان است. بودجه و هزینهکرد نظامی آمریکا، بیش از یک سوم کل بودجهٔ نظامی دنیا است.[۳] ایالات متحده یک قدرت پیشرو و راهبر در زمینه سیاست، فرهنگ و دانش در جهان بهشمار میرود.
نام آمریکا نخستین بار در یک نقشه جهان مربوط به سال ۱۵۰۷ میلادی که توسط مارتین والدسیمولر نقشهنگار و کشیش اهل فرایبورگ آلمان تهیه شده بود، دیده شدهاست. در این نقشه، آمریکای جنوب به افتخار جهانگرد ایتالیایی آمریگو وسپوچی، «آمریکا» خوانده شدهاست.[۴] وسپوچی پس از بازگشت از سفر خود، متذکر شد که هند غربی در واقع، برخلاف گفته کلمب، شرق آسیا نیست؛ بلکه یک خشکی جداگانهاست که تا آن زمان برای اروپاییها ناشناخته مانده بود.[۵] در ۱۵۳۸، گراردوس مرکاتور نام «آمریکا» را در نقشه جهان خود به تمام نیمکره غربی اطلاق کرد.[۶]
«ایالات متحده آمریکا» نخستین بار در دوم ژانویه ۱۷۷۶ در نامهای از استیون مویلان به جوزف رید، از نزدیکان جورج واشینگتن، به چشم میخورد. مویلان امیدوار بود که با «قدرت تمام از ایالات متحده آمریکا به اسپانیا برود» تا برای جنگهای انقلابی، حامی پیدا کند.[۷][۸][۹] اولین مرتبهای که این اسم در یک نوشته چاپی مورد استفاده قرار گرفت، مربوط است به مقالهای ناشناس که در ۶ آوریل ۱۷۷۶ در روزنامه «گازت ویرجینیا»، نشریهای در ویلیامزبرگِ ویرجینیا، منتشر شد.[۱۰]
در دومین پیشنویس اصول کنفدراسیون که در ۱۷ ژوئن ۱۷۷۶ توسط جان دیکنسون نوشته شد، آمده که «نام این کنفدراسیون «ایالات متحده آمریکا» خواهد بود.»[۱۱] در نسخه نهایی که در اواخر ۱۷۷۷ برای تأیید به ایالات فرستاده شد، آمده بود که «عنوان این فدراسیون ایالات متحده آمریکا خواهد بود.»[۱۲] توماس جفرسون در ژوئن ۱۷۷۶ در پیشنویس اعلامیه استقلال، آن را با حروف تمام بزرگ به شکل UNITED STATES OF AMERICA نوشت.[۱۱] مشخص نیست که جفرسون این پیشنویس را قبل از استفاده از این عنوان توسط دیکنسون نوشت، یا پس از آن.[۱۱]
مخفف رایج نام این کشور، «ایالات متحده» است؛ اما آن را U.S یا USA یا آمریکا هم میگویند. در حالت محاورهای U.S. of A. یا به صورت بینالمللی، «ایالات» میگویند.[۱۳] عبارت «ایالات متحده» در ابتدا به صورت جمع کار میرفت؛ یعنی عنوانی برای مجموعهای از دولتهای مستقل بود — «ایالات متحده اعلام میدارند…»[۱۴] حالت مفرد آن پس از جنگ داخلی آمریکا باب شد — «ایالات متحده اعلام میدارد…» حالت مفرد امروزه حالت استاندارد نام کشور مذکور است و زمانی که بخواهند آن را به صورت جمع استفاده کنند، به صورت «این ایالات متحده…» به کار میبرند. تفاوت موجود، بیش از یک موضوع گرامری است، چرا که فرق میان یک واحد و مجموعهای از دولتها را میرساند.[۱۵] یک شهروند ایالات متحده آمریکا، «آمریکایی» خطاب میشود.[۱۶]
سابقاً در فارسی به این کشور در گفتگوی عامیانه ینگه دنیا[۱۷] و در نوشتهها، اتازونی (برگرفته از États-Unis، نام فرانسوی ایالات متحده)[۱۸] میگفتند. «ینگی دنیا» برگرفته از ترکی عثمانی و بهمعنی «دنیای جدید» است.[۱۷]
نظر پذیرفته شده این است که نخستین ساکنان آمریکای شمالی از راه برینجیا حدود ۱۲٬۰۰۰ سال پیش از سیبری به این ناحیه نقل مکان کردهاند؛ اما شواهد جدید نشان میدهد که سابقه حضور انسان در این منطقه بیش از این است.[۱۹][۲۰][۲۱] پس از عبور از راه زمینی، نخستین آمریکاییها در کنار سواحل اقیانوس آرام مسیر جنوب در پیش گرفتند.[۲۲] در ابتدا تصور میشد تمدن کلویس که ۱۱٬۰۰۰ قبل از مسیح به وجود آمد، نشانگر نخستین موج سکونت انسانی در قاره آمریکاست.[۲۳][۲۴] اما جدیداً شواهدی از تمدنهای «پیشا-کلویسی» هم پیدا شده که در یکی از آنها ابزارهایی متعلق به ۱۵٬۵۵۰ سال پیش یافت شدهاست. این محتمل است که این یافتهها مربوط به نخستین موج از سه موج بزرگ مهاجرت انسانی به آمریکای شمالی است.[۲۵]
با گذر زمان، تمدنهای بومی آمریکای شمالی رشد پیدا کردند و برخی، مانند تمدن میسیسیپی، در کشاورزی پیشرفت کردند، بناهای بزرگ به جا گذاشتند و برای خود دولت تشکیل دادند.[۲۶] تمدن میسیسیپی که از مرز مکزیک تا فلوریدا گسترده بود، در سالهای ۸۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی به اوج خود رسید. دولت-شهر کاهوکیا که در این تمدن واقع بود، مهمترین سایت باستانشناسی پیشاکلمبی در مرزهای امروز ایالات متحده است.[۲۷] در منطقه چهار گوشه، تمدن پوئبلو قرار داشت که در نتیجه قرنها آزمایش در کشاورزی به وجود آمده بود.[۲۸]
۳ مورد از میراثهای جهانی یونسکو در ایالات متحده متعلق به تمدن پوئبلو است: پارک ملی میزا ورده، پارک ملی تاریخی فرهنگ چاکو و تائوس پوئبلو.[۲۹][۳۰] همچنین کندهکاریهای زمینی متعلق به بومیان آمریکا در پوتری پوینت هم توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی به رسمیت شناخته شدهاست. در منطقه دریاچههای بزرگ، اتحادیه ایروکوا وجود داشت که مابین قرون دوازدهم تا پانزدهم میلادی به وجود آمده بود.[۳۱] قبایل الگونکیان که به شکار، تلهگذاری و تا حدی زراعت میپرداختند هم مهمترین قبایل سواحل اقیانوس اطلس بودند.
با پیشروی استعمارگران اروپایی در قلمروی امروز ایالات متحده، زمینهای بومیان معمولاً فتح میشد یا آنان از سرزمینهایشان رانده میشدند.[۳۲] جمعیت سرخپوستان پس از ورود اروپاییها به قاره آمریکا به شدت کاهش پیدا کرد که دلایل مختلفی داشت؛[۳۳][۳۴] از جمله آن شایع شدن بیماریهایی چون آبله و سرخک در میانشان بود.[۳۵][۳۶]
برآورد جمعیت بومیان آمریکای شمالی در زمان ورود اروپاییان دشوار است.[۳۷][۳۸] داگلاس اچ. اوبلیکر از مؤسسه اسمیتسونین معتقد است که ۹۲٬۹۱۶ نفر در ایالتهای جنوبی مجاور اقیانوس اطلس زندگی میکردند و ۴۷۳٬۶۱۶ نفر در ایالاتهای خلیجی،[۳۹] اما بیشتر محققان دانشگاهی این تخمین را خیلی کم میدانند.[۴۰] هنری اف. دوبینز، انسانشناس، معتقد است که جمعیت سرخپوستان بسیار بیشتر بودهاست؛ او میگوید در سواحل خلیج مکزیک ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ نفر زندگی میکردند، ۲٬۲۱۱٬۰۰۰ نفر بین فلوریدا و ماساچوست، ۵٬۲۵۰٬۰۰۰ نفر در دره میسیسیپی و ۶۹۷٬۰۰۰ نفر در شبهجزیره فلوریدا.[۳۷][۳۸]
در نخستین روزهای استعمار، بسیاری از اروپاییان با کمبود غذا، بیماری و حملات سرخپوستان روبرو شدند. همچنین سرخپوستان معمولاً با دیگر قبایل بومی در جنگ بودند و با اروپاییها در جنگهای استعماریشان متحد میشدند. در بسیاری از موارد، مهاجران و بومیان به یکدیگر نیاز داشتند. اروپاییها غذا و پوست حیوان خریداری میکردند و سرخپوستان اسلحه، مهمات و دیگر محصولا اروپایی را.[۴۱] بومیان به بسیاری از مهاجران یاد دادند که ذرت، لوبیا و کدو را پرورش دهند و میسیونرهای اروپایی «متمدن» کردن سرخپوستها را مهم میدانستند و سبک زندگی و شیوههای کشاورزی اروپایی را در میانشان تبلیغ میکردند.[۴۲][۴۳]
اولین گروهی که به صورت پیوسته به ایالات متحده امروزی رسیدند، کنکیستادورهای اسپانیایی مانند خوان پونسه د لئون که در ۱۵۱۳ از فلوریدا بازدید کرد، بودند. پیش از او، کریستف کلمب به سفری در سال ۱۴۹۳ در پورتوریکو پیاده شده بود. اسپانیاییها نخستین سکونتگاهها را در فلوریدا و نیومکزیکو در مناطقی چون سنت آگوستین[۴۴] و سانتافه به پا کردند. فرانسویها در کرانه رود میسیسیپی ساکن شدند. حضور انگلیسیها در آمریکای شمالی با سکونت در ویرجینا در ساحل شرقی ایالات متحده در جیمزتاون در ۱۶۰۷ و حضور زائران در پلیموت در ۱۶۲۰ آغاز شد. بسیاری از مهاجران مسیحیهایی بودند که به برای فرار از آزارهای مذهبی به دنیای جدید مهاجرت کرده بودند. نخستین مجمع منتخب قانونگذار قاره آمریکا، مجلس بورگسها بود که در ۱۶۱۹ تأسیس شد. زائران پیش از پیاده شدن پیمان میفلاور را امضا کردند و دستورهای بنیادین کنتیکت برقرار گردید که به الگویی برای خودمختاری و حاکمیت قانون در سراسر مستعمرات آمریکایی تبدیل شد.[۴۵][۴۶]
بیشتر کسانی که در همه مستعمرات ساکن شدند، کشاورزان خرده زمیندار بودند، هرچند برخی صنایع نیز در آنجا شکل گرفتند. کشاورزی نقدی شامل تنباکو، برنج و گندم میشد و صنایعی چون ماهیگیری، خز و الوار رشد کردند. تولیدکنندگان به ساخت نیشکر و کشتی هم پرداختند و تا اواخر دوران استعماری، آمریکاییها یک هفتم صادرات آهن دنیا را در دست داشتند.[۴۷] شهرها در کنار سواحل ساخته شدند تا اقتصادهای محلی را حمایت کنند و نقش مرکز تجارت را داشته باشند. مدتی بعد مهاجران اسکاتلندی-ایرلندی و دیگران هم به مهاجران انگلیسی پیوستند و چون زمینهای کنار ساحل گران شد، آنانی که از بیگاری آزاد شده بودند، زمینهای مناطق غربیتر را تصاحب کردند.[۴۸]
موج بزرگی از خرید برده توسط تجار خصوصی انگلیسی آغاز شد.[۴۹] از آنجا که بیماریهای کمتری بود و غدا و رفتار صاحبان هم بهتر بود، امید به زندگی بردگان در آمریکای شمالی بسیار بالاتر از مناطق جنوبیتر بود که منجر به افزایش شدید شمار بردگان شد.[۵۰][۵۱] دیدگاه جامعه مستعمراتی در ربط با پیامدهای دینی و اخلاقی بردهداری متفاوت بود و مستعمرات قوانینی له یا علیه این عمل صادر کردند.[۵۲][۵۳] اما در آغاز قرن ۱۸، استفاده از بردههای آفریقایی جایگزین بیگاری شده بود، به خصوص در جنوب.[۵۴]
با ایجاد استان جرجیا در ۱۷۳۲، مستعمرات سیزدهگانه که در آینده به ایالات متحده آمریکا تبدیل شدند، کامل شده و توسط بریتانیا به عنوان متعلقات فرادریایی اداره میشدند.[۵۵] همه مستعمرات دولتهای محلی خودشان را داشتند، با انتخاباتی که بیشتر مردان آزاد میتوانستند در آن شرکت کنند.[۵۶] با نرخ باروری شدیداً بالا، نرخ مرگ پایین و مهاجرت گسترده، جمعیت مستعمرات به شدت افزایش پیدا میکرد و سرخپوستان تقریباً کم جمعیت در اقلیت قرار گرفتند.[۵۷] جنبشی برای احیای ارزشهای مسیحی موسوم به بیداری بزرگ در دهههای ۱۷۳۰ و ۱۷۴۰ به راه افتاد که علاقه به دین و البته آزادی دینی را افزایش داد.[۵۸]
در جریان جنگ هفتساله (معروف به جنگ فرانسویان و سرخپوستان در ایالات متحده) بریتانیا موفق شد کانادا را از فرانسه فتح کند اما جمعیت فرانسوی زبان آن به لحاظ سیاسی نسبت به مستعمرات جنوبیتر در انزوا باقی ماندند. در ۱۷۷۰، مستعمرات سیزدهگانه ۲٫۱ میلیون جمعیت داشتند (صرف نظر از سرخپوستان) که حدود یک سوم جمعیت بریتانیا بود. با وجود اینکه مهاجرت ادامهدار بود، اما در دهه ۱۷۷۰ تنها بخش اندکی از آمریکاییها خارج از خود آمریکا متولد شده بودند.[۵۹] فاصله زیاد میان مستعمرات و بریتانیا منجر به خودمختاری آنان شد اما به دلیل موفقیتهای زیادشان، پادشاهان بریتانیا به دفعات تلاش کردند قدرت خود را در آنجا برقرار سازند.[۶۰]
در ۱۷۷۴، یک کشتی نیروی دریایی اسپانیا به نام سانتیاگو تحت هدایت خوان پرز در یکی از ورودیهای ونکوور لنگر گرفت. با وجود اینکه اسپانیاییها از کشتی خود پیاده نشدند، سرخپوستان در ازای آبالون کالیفرنیایی، به تجارت خز با آنان پرداختند.[۶۱] در آن زمان، اسپانیا انحصار تجارت آمریکای شمالی و آسیا را در دست داشت و امتیازات محدودی به پرتغال میداد. زمانی که روسیه تلاش کرد در آلاسکا تجارت خز راه اندازد، اسپانیاییها آنها را به چالش کشیدند و سفر پرز از سفرهای پرشمار آنان به مناطق شمال غربی اقیانوس آرام بود.[۶۲]
کاپیتان جیمز کوک در سومین و آخرین سفر خود، به نخستین اروپایی که با هاوایی ارتباط برقرار کرد، تبدیل شد.[۶۳] سفر آخر کاپیتان کوک همچنین شامل سفر در کرانههای آمریکای شمالی و آلاسکا در پی یافتن گذرگاهی در شمال غربی هم بود که حدود ۹ ماه به طول انجامید.[۶۴]
جنگ انقلاب آمریکا نخستین جنگی استعماری بود که به صورت موفقیتآمیز منجر به استقلال یک مستعمره از یک قدرت اروپایی شد. جمهوریخواهی در میان آمریکاییها رشد پیدا کرده بود و بر آن بودند که دولت باید بر پایه خواسته مردم که از طریق مراجع قانونگذار محلی بیان میشد، برپا شود. آنها «حقوق مردان انگلیسی» را میخواستند و شعار «بدون نمایندگی، مالیاتی در کار نیست» سر میدادند. اما بریتانیاییها اصرار داشتند که امپراتوری را از طریق پارلمان اداره کنند و مناقشه در نهایت منجر به جنگ شد.[۶۵]
اعلامیه استقلال آمریکا که فحوای آن «عدم محافظت از حقوق اساسی آمریکاییها توسط بریتانیای کبیر» بود توسط دومین کنگره قارهای به اتفاق آرا تصویب شد. از آن زمان تاکنون، چهارم ژوئیه بهصورت سالانه به عنوان روز استقلال ایالات متحده جشن گرفته میشود.[۶۶] در ۱۷۷۷، دولتی غیرمتمرکز بر پایه اصول کنفدراسیون تشکیل شد که تا ۱۷۸۹ بر سر کار بود.[۶۶]
پس از پیروزی قطعی آمریکایی-فرانسوی در نبرد یورکتاون در ۱۷۸۱،[۶۷] بریتانیا پیمان صلح ۱۷۸۳ را اعلام کرد؛ استقلال آمریکا توسط جامعه بینالملل به رسمیت شناخته شد و تمام سرزمینهای شرق رود میسیسیپی به این کشور واگذار شد. قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۸۷ تدوین شد و تا ۱۷۸۸ توسط ایالاتها مورد پذیرش قرار گرفت. دولت فدرال به سال ۱۷۸۹ در ۳ شاخه مجزا به وجود آمد تا از طریق چک و بالانس، از تمرکز قدرت جلوگیری شود. جرج واشینگتن که ارتش قارهای را در جنگهای استقلال رهبری کرده بود، تحت قانون اساسی جدید به عنوان اولین رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد. حقوق طبیعی و قانونی که مانع از محدودیتهای شخصی توسط دولت فدرال میشد و برخی محافظتهای قانونی را ضمانت میکرد، در ۱۷۹۱ به جریان افتاد.[۶۸]
با وجود اینکه تجارت جهانی برده از ۱۸۰۸ توسط دولت فدرال ممنوع اعلام شده بود، زراعت پرسود پنبه در جنوب عمیق پس از ۱۸۲۰ رشد شدیدی داشت و در پی آن جمعیت بردگان هم افزایش پیدا کرد.[۶۹][۷۰][۷۱] در جریان بیداری بزرگ دوم طی سالهای ۱۸۰۰–۱۸۴۰، میلیونها نفر در آمریکا به مسیحیت پروتستان انجیلی درآمدند. در شمال، این موضوع منجر به جنبشهای اصلاحات اجتماعی شامل لغو بردهداری شد.[۷۲] در جنوب، متدیستها و باپتیستها میان بردهها به تبلیغ مسیحیت پرداختند.[۷۳]
تمایل ایالات متحده برای فتح مناطق غربی قاره منجر به شروع جنگهایی طولانی به نام جنگهای سرخپوستان شد.[۷۴] خرید لوئیزیانا از فرانسه در ۱۸۰۳ مساحت کشور را تقریباً دو برابر کرد.[۷۵] جنگ ۱۸۱۲ که در پی برخی مسائل روی داد و با پیروزی هیچکدام از طرفین به پایان نرسید، باعث تقویت ملیگرایی آمریکایی شد.[۷۶] برخی برخوردهای نظامی در ۱۸۱۹ اسپانیا را مجبور به امضای پیمان فلوریدا کرد که این منطقه و سایر قلمروهای خلیجی خود را به ایالات متحده ضمیمه کرد.[۷۷] نیروی بخار نیز به گسترش قلمروی ایالات متحده یاری رساند، زمانی که کشتیهای بخاری شروع به کشتیرانی در راههای آبی بزرگ آمریکا کردند. مدتی بعد راههای ریلی در سراسر کشور سر برآوردند.[۷۸]
در میان سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۵۰، اصلاحاتی موسوم به دموکراسی جکسونی انجام پذیرفت که باعث شد تا حق رای به بیشتر مردان سفیدپوست بالای ۲۱ سال داده شود؛ این موضوع باعث به وجود آمدن «نظام حزب دوم» شد که در طی آن دموکراتها و ویگها میان سالهای ۱۸۲۸ تا ۱۸۵۴ احزاب حاکم بر سیاست این کشور شوند. «گذر اشکها» در دهه ۱۸۳۰ نمونهای از پیامدهای قانون جابهجایی سرخپوستان و جابهجایی اجباری سرخپوستان و اسکان داده شدن آنها در منطقه اختصاصی سرخپوستی بود. ایالات متحده در ۱۸۴۵ جمهوری تگزاس را ضمیمه کرد؛ این اتفاق در دوره گسترشطلبی تحت تأثیر عقیده «مانیفست سرنوشت» روی داد.[۷۹] پیمان ارژون با بریتانیا در ۱۸۴۶ باعث شد که ایالات متحده سرزمینهای شمال غربی کنونیاش را تحت کنترل بگیرد.[۸۰] پیروزی در جنگ آمریکا و مکزیک منجر شد که مکزیک مجبور شود کالیفرنیا و ایالتهای کنونی جنوب غربی آمریکا را به این کشور واگذار کند.[۸۱] تب طلا در کالیفرنیا در ۱۸۴۸–۴۹ منجر به موجی از مهاجرتها به سواحل اقیانوس آرام گردید که نتیجه آن نسلکشی سرخپوستان در کالیفرنیا[۸۲][۸۳][۸۴][۸۵] و ایجاد ایالاتهای غربی بود.[۸۶] پس از جنگ داخلی، راههای ریلی سراسرقارهای نقلمکان را برای مهاجران سادهتر کرد، تجارت داخلی را رونق بخشید و درگیری با سرخپوستها را افزایش داد.[۸۷] در ۱۸۶۹، «سیاست صلح» به سرخپوستها وعده داد که به آزار آنها پایان داده شود، از جنگ جدید اجتناب گردد و به آنها شهروندی ایالات متحده داده شود. با این حال درگیریهای گسترده با سرخپوستها تا آغاز قرن بیستم در غرب این کشور ادامه داشت.
اختلافات حل نشدنی بر سر بردهداری سرانجام منجر به جنگی داخلی آمریکا شد.[۸۸] در ابتدا، ایالاتها به دو گروه ایالات بردهدار و ایالات آزاد تقسیم میشدند و هر دو گروه در سنا قدرت متوازنی داشتند اما به دلیل جمعیت بیشترشان، ایالات آزاد در کنگره از نمایندگان بیشتری برخوردار بودند. اما با اضافه شدن قلمروهای جدیدی در غرب که ایالات آزاد بیشتری را به این کشور اضافه کرد، تنش میان ایالات بردهدار و ایالات آزاد بر سر فدرالیسم و مواردی مانند گسترش دادن یا محدود کردن بردهداری بالا گرفت.[۸۹]
با انتخابات ۱۸۶۰ ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا و انتخاب شدن نامزد جمهوریخواه، آبراهام لینکلن، ایالات بردهداری بالاخره اعلام جدایی کردند و ایالات مؤتلفه آمریکا («جنوب») را تشکیل دادند، درحالی که دولت فدرال این جدایی را غیرقانونی میدانست.[۸۹] برای به انجام رساندن جدایی، ایالات جدا شده دست به اقدام نظامی زدند و پاسخ مشابهی از سوی دولت فدرال روبرو گردیدند. جنگی درگرفت که نتیجه آن خونینترین درگیری تاریخ ایالات متحده آمریکا بود؛ با ۶۱۸٬۰۰۰ سرباز کشته شده و تعداد زیادی قربانی غیرنظامی.[۹۰] هدف اولیه دولت فدرال تنها این بود که ایالات متحده را یکپارچه نگه دارد. اما پس از اینکه تلفات پس از ۱۸۶۳ بالا گرفت، اعلامیه آزادی بردگان توسط آبراهام لینکلن صادر شد و از آن پس، الغای بردهداری به هدف دولت از این جنگ تبدیل گردید. این جنگ با پیروزی دولت فدرال در آوریل ۱۸۶۳ به پایان رسید و تکتک ایالات شکست خورده جنوب مجبور شدند متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا را بپذیرند.
۳ متمم دیگر به قانون اساسی ایالات متحده پس از جنگ اضافه شد: متمم سیزدهم که در بالا ذکر شده، متمم چهاردهم که به حدود ۴ میلیون آمریکایی آفریقایی حق شهروندای ایالات متحده اعطا کرد[۹۱] و متمم پانزدهم که بر روی کاغذ به آنها حق رای داد. جنگ داخلی و قوانین وضع شده پس از آن باعث افزایش قدرت دولت فدرال گردید؛[۹۲] زیرا نیاز بود که برای بازسازی جنوب اعطای حقوق به سیاهپوستان در جنوب دخالت کند.
دوره بازسازی پس از جنگ آغاز شد. رئیسجمهور لینکلن که در پی ایجاد آشتی میان دولت فدرال و بازماندگان دولت موتلفه بود، در ۱۴ آوریل ۱۸۶۵ ترور شد که مجدداً سبب ایجاد فاصله میان شمال و جنوب گردید. جمهوریخواهان دولت فدرال بازسازی جنوب و تضمین حقوق آمریکاییهای آفریقایی با را به هدف خود تبدیل کردند؛ تا اینکه مطابق مصالحه ۱۸۷۷ پذیرفتند که در ازای پذیرفته شدن انتخابات ۱۸۷۶ از سوی دموکراتها، از این موضوع دست بردارند.
برخی از دموکراتهای سفیدپوست که خودشان را «نجاتدهندگان» مینامیدند، پس از پایان دوره بازسازی کنترل ایالات جنوبی را به دست گرفتند. از ۱۸۹۰ تا ۱۹۱۰، قوانین موسوم به جیم کرو بیشتر سیاهپوستان و گروهی از سفیدپوستان فقیر را از حقوق خودشان محروم کردند. سیاهپوستان با جدایی نژادی روبرو شدند، به خصوص در جنوب.[۹۳] آنها به دفعات با خشونتهای پارتیزانی نظیر لینچکردن روبرو شدند.[۹۴]
در شمال، شهرنشینی و ورود بیسابقه مهاجران از جنوب و شرق اروپا نیروی کار بسیار زیادی برای صنعت این کشور فراهم کرد و باعث تغییر در فرهنگ آن شد.[۹۵] زیرساختهای ملی مانند تلگراف و راههای ریلی سراسری باعث رشد اقتصادی و افزایش مهاجرت به «غرب وحشی» وحشی شد. بعدها اختراع لامپ رشتهای و تلفن بر ارتباطات و زندگی شهری تأثیر گذاشت.[۹۶]
ایالات متحده از ۱۸۱۰ تا ۱۸۹۰ در جنگهای سرخپوستان در غرب میسیسیپی جنگید.[۹۷] نتیجه بیشتر این درگیریها، این بود که بومیها قلمروهای خود را از دست دادند و به منطقه اختصاصی سرخپوستی محدود شدند. مناطق تازه فتح شده به صورت ماشینی تحت کشت قرار گرفتند و باعث شد تا صادرات محصول کشاورزی به بازارهای جهانی گسترش پیدا کند.[۹۸] گسترش سرزمین اصلی ایالات متحده همچنین شامل خرید آلاسکا از روسیه در ۱۸۶۷ هم میشد.[۹۹] در ۱۸۹۳، نیروهای طرفدار آمریکا در هاوایی پادشاهی آن کشور را سرنگون کردند و جمهوری هاوایی را تأسیس کردند؛ ایالات متحده این قلمرو را در ۱۸۹۸ ضمیمه کرد. پورتوریکو، گوآم و فیلیپین هم در همان سال از اسپانیاییها، پس از جنگ آمریکا و اسپانیا، گرفته شد.[۱۰۰] پس از پایان دومین جنگ داخلی ساموآ در ۱۹۰۰، ایالات متحده ساموآی آمریکا را نیز به دست آورد.[۱۰۱] جزایر ویرجین ایالات متحده آمریکا هم در ۱۹۱۷ از دانمارک خریداری شدند.[۱۰۲]
توسعه اقتصادی سریع در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ باعث ظهور تعداد زیادی از صنعتگران برجسته شد. افرادی نظیر کرنلیوس وندربیلت، جان دیویس راکفلر و اندرو کارنگی صنایع ریلی، نفت و فلز کشور را را رهبری کردند. بانکداری به یکی از بخشهای مهم اقتصاد تبدیل شد که جیپی مورگان در آن نقش بزرگی بازی کرد. اقتصاد آمریکا شکوفا شد، به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شد و ایالات متحده در نتیجه آن به یک قدرت بزرگ مبدل شد.[۱۰۳] این تغییرات دراماتیک با ظهور جنبشهای پوپولیستی، سوسیالیستی و آنارشیستی همراه بود. این دوره در نهایت با آغاز عصر ترقیخواهی در آمریکا به پایان رسید؛ این دوره شاهد اصلاحات مهمی مانند اعطای حق رای به زنان، ممنوعیت الکل، نظارت بر کالاهای مصرفی، تصویب قانون رقابت و توجه به وضعیت نیروی کار بود.[۱۰۴][۱۰۵][۱۰۶]
املودیپین
ایالات متحده در آغاز جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ بیطرف ماند؛ تا ۱۹۱۷، زمانی که با «قدرت پیوسته» به متفقین پیوست و در تغییر روند جنگ علیه قدرتهای مرکز مؤثر بود. در ۱۹۱۹، رئیسجمهور آمریکا وودرو ویلسون نقش مهمی در کنفرانس صلح پاریس بازی کرد و سیاست پیوستن ایالات متحده به جامعه ملل را دنبال کرد اما سنا پیمان ورسای که جامعه ملل مطابق آن تأسیس شده بود را نپذیرفت.[۱۰۷]
در ۱۹۲۰، جنبشهای حقوق زنان موفق شدند متممی به قانون اساسی اضافه کنند که مطابق آن، به زنان حق رای داده شد.[۱۰۸] دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شاهد ظهور رادیو به عنوان وسیلهای جهت ارتباط جمعی و اختراع نخستین تلویزیونها بودند.[۱۰۹] رشد اقتصادی دهه ۱۹۲۰ سرانجام با سقوط والاستریت در سال ۱۹۲۹ و رکود بزرگ به پایان رسید. فرانکلین دلانو روزولت پس از اینکه به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد با طرح «نیو دیل» به این بحران اقتصادی پاسخ داد.[۱۱۰] در جریان مهاجرت بزرگ میلیونها آمریکایی سیاهپوست از جنوب آمریکا به مناطق دیگرش مهاجرت کردند. این روند قبل از جنگ جهانی اول آغاز شده بود و تا دهه ۱۹۶۰ ادامه داشت.[۱۱۱] داست بول در میانههای دهه ۱۹۳۰ باعث شد گسترش فقر میان کشاورزان و مهاجرتهای بزرگ درون کشوری دیگری در پی آن اتفاق افتاد.[۱۱۲]
آمریکا در آغاز جنگ جهانی دوم بیطرف بود اما از مارس ۱۹۴۱ از طریق قانون وام و اجاره شروع به حمایت تجهیزاتی از متفقین کرد. در هفتم دسامبر ۱۹۴۱، امپراتوری ژاپن حملهای غافلگیر کننده به پرل هاربر انجام داد که باعث شد ایالات متحده به نیروهای متفق پیوندد و علیه نیروهای محور وارد جنگ شود.[۱۱۳] با وجود اینکه ابتدا ژاپن به ایالات متحده حمله کرد، آمریکاییها سیاست دفاعی «اول اروپا» را در پیش گرفتند.[۱۱۴] نتیجتاً ایالات متحده مستعمره وسیع آسیایی خود، فیلیپین، را که تحت اشغال ژاپن بود را رها کرد زیرا منابع نظامیاش به جنگ در اروپا معطوف بود. در طول جنگ آمریکا را یکی از «چهار پاسبان» متفقین خطاب میکردند[۱۱۵] زیرا در کنار بریتانیا، شوروی و چین برنامه جهان پس از جنگ را طرحریزی کردند.[۱۱۶][۱۱۷] با وجود اینکه آمریکا تلفاتی چون ۴۰۰٬۰۰۰ نیروی نظامی متحمل شد،[۱۱۸] از ویرانیهای جنگ در امان ماند و حتی پس از آن نفوذ اقتصادی و نظامیاش افزایش پیدا کرد.[۱۱۹]
ایالات متحده در کنار شوروی، بریتانیا و دیگر متفقین در کنفرانسهای برتون وودز و یالتا حضور داشت و نقش مهمی در آنها بازی کرد. در آنجا قراردادهایی برای ارگانهای مالی جدید بینالمللی و سازماندهی اروپای پس از جنگ به امضا رسید. همزمان با پایان جنگ و پیروزی متفقین در اروپا، کنفرانس سانفرانسیسکو در ۱۹۴۵ در سانفرانسیسکو به وقوع پیوست که در آنجا منشور ملل متحد تهیه شد و پس از جنگ به جریان افتاد.[۱۲۰] آمریکا و ژاپن در نبرد خلیج لیته، بزرگترین نبرد دریایی تاریخ، با یکدیگر جنگیدند که نتیجهاش پیروزی آمریکا بود.[۱۲۱][۱۲۲] سرانجام آمریکا موفق به توسعه بمب هستهای شد و هیروشیما و ناکازاکی را بمباران هستهای کرد. ژاپن در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ تسلیم شد و جنگ جهانی دوم به پایان رسید.[۱۲۳][۱۲۴]
پس از جنگ جهانی دوم، ایالات متحده و اتحاد شوروی شروع به رقابتی بر سر قدرت، نفوذ و پرستیژ کردند که این رقابتها در جریان دورهای موسوم به «جنگ سرد» اتفاق افتاد و تفاوتهای عقیدتی مانند کمونیسم و کاپیتالیسم در آن تأثیرگذار بودند.[۱۲۵] این دو قدرت، اتفاقات نظامی اروپا را تحت کنترل خود گرفتند: در غرب اروپا ایالات متحده و کشورهای عضو ناتو و در شرق اروپا اتحاد شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو. ایالات متحده سیاستی مبنی بر جلوگیری از افزایش نفوذ کمونیسم را اختیار کرد و دو کشور در جنگهای نیابتی برابر یکدیگر قرار گرفتند و زرادخانههای هستهای قدرتمندی ساختند؛ هرچند از درگیری مستقیم اجتناب شد.
ایالات متحده با جنبشهای جهان سوم مقابله میکرد زیرا آنها را تحت حمایت شوروی میدید و به دفعات دست به اقدام عملی جهت ساقط کردن دولتهای چپگرا در کشورهای مختلف زد و حتی از رژیمهای اقتدارگرای راستگرا نیز حمایت میکرد.[۱۲۶] سربازان آمریکایی با کشورهای کمونیستی چین و شوروی در جنگ کره بین سالهای ۱۹۵۰–۵۳ جنگیدند.[۱۲۷] در ۱۹۵۷ شوروی اولین ماهواره خود را تولید کرد و در ۱۹۶۱ اولین سفینه دارای سرنشین خود را به فضا پرتاب کرد. رقابی موسوم به «رقابت فضایی» بین دو کشور درگرفت و سرانجام ایالات متحده در ۱۹۶۹ به اولین کشوری تبدیل شد که موفق به ارسال انسان به ماه میشود.[۱۲۷] یک جنگ نیابتی در جنوبشرقی آسیا، جنگ ویتنام، منجر به حضور تمام عیار آمریکا در آن جنگ و حمله این کشور به ویتنام گردید.
در داخل آمریکا، این کشور شاهد توسعه اقتصادی پایدار و رشد سریع جمعیت و طبقه متوسط خود بود. ساخت سامانه بزرگراههای میان ایالتی منجر به تغییر زیرساختهای آمریکا در دهههای آتی شد و میلیونها نفر از مزارع و شهرهای داخلی به حومه شهرها مهاجرت کردند.[۱۲۸][۱۲۹] در ۱۹۵۹، هاوایی به پنجاهمین و تا به امروز آخرین ایالت آمریکا تبدیل شد.[۱۳۰] جنبشهای رو به رشد حقوق مدنی با استفاده از متدهای بدون خشونت به مقابله با جداسازی و تبعیض نژادی پرداختند و مارتین لوتر کینگ جونیور به رهبر آنان تبدیل شد. ترکیبی از احکام دادگاه و قوانین جدید منجر به لایحه ۱۹۶۸ حقوق شهروندی شد و به تبعیض نژادی پایان داد.[۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳] در همان زمان، پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰، تحت تأثیر مخالفتها با جنگ ویتنام، ملیگرایی سیاهپوستی و انقلاب جنسی سر برآورد.
آغاز «جنگ علیه فقر» باعث شد که هزینهها برای رفاه شهروندان و پرداختی آنان افزایش پیدا کند. جنگ علیه فقر همچنین شامل دو برنامه مدیکر و مدیکید، دو برنامه جهت ارائه خدمات درمانی به سالمندان و فقرا در کنار برنامه کمکی تغذیه الحاقی و کمک به خانوادههای دارای فرزندان تحت تکفل هم میشد.[۱۳۴]
دههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ شاهد رکود تورمی در ایالات متحده بود. رونالد ریگان پس از اینکه در سال ۱۹۸۰ به ریاست جمهوری انتخاب شد، با انجام اصلاحاتی اقتصادی موسوم به ریگانومیکس به این مسئله پاسخ داد. پس از عدم موفقیت دتانت، ریگان سیاست «سد نفوذ» در برابر اتحاد شوروی را رها کرده و به استراتژی هجومیتر رولبک رو آورد.[۱۳۵][۱۳۶][۱۳۷][۱۳۸][۱۳۹] پس از افزایش حضور زنان در مشاغل در طی دهه گذشته، در سال ۱۹۸۵ اکثریت زنان ۱۶ ساله یا بیشتر شاغل بودند.[۱۴۰]
اواخر دهه ۱۹۸۰ شاهد بهبود روابط ایالات متحده با اتحاد شوروی بود و با سقوط شوروی در ۱۹۹۱، جنگ سرد به پایان رسید.[۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳][۱۴۴] نتیجه این اتفاق یک جهان تک قطبی با ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت آن بود.[۱۴۵] عبارت پکس امریکانا که پس از جنگ جهانی دوم شایع شده بود، با پایان جنگ سرد به عبارت رایجی برای توصیف نظم نوین جهانی تبدیل شد.
پس از جنگ سرد، منازعات خاورمیانه باعث ایجاد بحرانی در ۱۹۹۰ شد، زمانی که عراق تحت فرمان صدام حسین به کویت، یک متحد آمریکا، حمله کرد و خواست آن کشور را ضمیمه کند. از بیم گسترش بیثباتی به سایر مناطق، جرج اچ. دابلیو بوش عملیات سپر صحرا را برای دفاع از عربستان سعودی و عملیات طوفان صحرا را برای حمله به عراق آغاز کرد. نتیجتاً، ائتلافی از نیروهای ۳۴ کشور به رهبری ایالات متحده با عراق جنگیدند و نیروهای آن کشور را از کویت بیرون رانده و پادشاهی کویت را از نو برقرار ساختند.[۱۴۶]
اینترنت که برخاسته از شبکههای دفاع نظامی ایالات متحده بود، در سطح پلتفرمهای دانشگاه و سپس در سطح عمومی در دهه ۱۹۹۰ گسترش پیدا کرد و بر اقتصاد، جامعه و فرهنگ جهان تأثیر گذاشت. در نتیجه حباب دات-کام، سیاست پولی با ثبات در زمان آلن گرینسپن و کاهش هزینههای رفاه اجتماعی، دهه ۹۰ شاهد بزرگترین رشد اقتصادی تاریخ معاصر ایالات متحده بود و در ۲۰۰۱ به پایان رسید.[۱۴۷] در ۱۹۹۴، آمریکا وارد قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) که ۴۵۰ میلیون نفر با اقتصادی معادل ۱۷ تریلیون دلار را بهم پیوند میداد، شد. هدف قرارداد این بود که موانع تجارت و سرمایهگذاری میان آمریکا، کانادا و مکزیک تا اول ژانویه ۲۰۰۸ از بین برود. تجارت میان ۳ کشور با اجرای NAFTA اوج گرفت.[۱۴۸]
در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، گروه تروریستی القاعده به برج مرکز تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان پنتاگون حمله کرد که منجر به کشته شدن نزدیک به ۳٬۰۰۰ نفر شد.[۱۴۹] در پاسخ، ایالات متحده جنگ تروریسم را آغاز کرد که شامل جنگ در افغانستان و جنگ در عراق بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ میشود.[۱۵۰][۱۵۱]
سیاستهای دولت جهت فراهم کردن مسکن ارزان قیمت،[۱۵۲] عدم موفقیت گسترده در راهبری شرکتی و نظارتی[۱۵۳] و نرخ بهره پایین تعیین شده توسط فدرال رزرو،[۱۵۴] باعث شد در میانههای دهه ۲۰۰۰ قیمت مسکن افزایش پیدا کند که این موضوع با بحران مالی ۲۰۰۸، بزرگترین بحران مالی آمریکا از زمان رکورد بزرگ، به اوج رسید.[۱۵۵] باراک اوباما، اولین رئیسجمهور سیاهپوست[۱۵۶] ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ در جریان بحران مالی انتخاب شد[۱۵۷] که پس از ورود به کاخ سفید، قانون بهبود و سرمایهگذاری مجدد و قانون داد–فرانک را در تلاش برای کاهش اثرات منفی بحران ۲۰۰۸ و اطمینان از عدم وقوع مجدد آن به جریان انداخت. نتیجه بهبود در زیرساختها[۱۵۸] و کاهش نسبی در نرخ بیکاری بود.[۱۵۹] قانون داد–فرانک ثبات مالی و حمایت از مصرفکننده را بهبود داد،[۱۶۰] هرچند دربارهٔ تأثیر آن بر روی اقتصاد هنوز بحثهایی وجود دارد.[۱۶۱]
در ۲۰۱۰، دولت اوباما لایحه حفاظت از بیمار و مراقبت مقرونبهصرفه را به تصویب رساند که با ایجاد سازوکارهایی نظیر الزامات، یارانهها و تبادلات بیمه، گستردهترین اصلاحات بر را بر نظام سلامت ایالات متحده آمریکا در پنج دهه گذشته اعمال کرد. این قانون که تا سال ۲۰۱۶ حدود ۲۴ میلیون نفر را تحت پوشش خود قرار داد، باعث کاهش قابل توجه افراد بدون بیمه گردید؛[۱۶۲] هرچند به دلیل تاثیراتش بر هزینههای درمان، حق بیمه و عملکرد اقتصادی مناقشه برانگیز بودهاست.[۱۶۳] هرچند رکود اقتصادی در ژوئن ۲۰۰۹ به پایان خودش رسید، رایدهندگان از سرعت پایین احیای اقتصاد عصبانی بودند. جمهوریخواهان که با سیاستهای اوباما مخالف بودند، در مجلس نمایندگان را با یک نتیجه قاطع در ۲۰۱۰ و سنا را در ۲۰۱۴ تحت اختیار خود گرفتند.[۱۶۴]
نیروهای آمریکایی در عراق طی سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در دستههای بزرگی از آن کشور خارج شدند و جنگ به صورت رسمی در دسامبر ۲۰۱۱ پایان یافته اعلام شد.[۱۶۵] چند ماه پیش از آن، عملیات نیزه نپتون منجر به مرگ رهبر القاعده اسامه بن لادن در پاکستان شد.[۱۶۶] خروج نیروهای آمریکایی منجر به درگیریهای فرقهای در عراق شد[۱۶۷] که نتیجه آن ظهور دولت اسلامی عراق و شام در منطقه به عنوان جانشین القاعده بود.[۱۶۸] در ۲۰۱۴، اوباما برقراری مجدد روابط کامل دیپلماتیک بین آمریکا و کوبا را برای اولین بار از سال ۱۹۶۱ اعلام کرد،[۱۶۹] هرچند در ژوئن ۲۰۱۹ دولت ترامپ بر سفر آمریکاییها به آن کشور محدودیتهایی اعمال کرد.[۱۷۰] در ۲۰۱۵، آمریکا به عنوان یکی از کشورهای گروه پنج به علاوه یک برنامه جامع اقدام مشترک را با هدف کاهش سرعت توسعه برنامه هستهای جمهوری اسلامی به امضا رساند؛[۱۷۱] هرچند این کشور در مه ۲۰۱۸ از آن عهدنامه خارج شد.[۱۷۲] در ۲۰۱۶، نامزد جمهوریخواه دونالد ترامپ به عنوان ۴۵امین رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد که او را به پیرترین و ثروتمندترین رئیسجمهور تاریخ این کشور مبدل ساخت.[۱۷۳]
ایالات متحدهٔ آمریکا در نیمکرهٔ غربی زمین، و در شمال قارهٔ آمریکا واقع است. این کشور از ۴۸ ایالت همجوار، و دو ایالت جدا از دیگران (شبه جزیره آلاسکا در شمال شرق قارهٔ آمریکا و مجمعالجزایر هاوایی در اقیانوس آرام) تشکیل شدهاست. همچنین، در دو منطقهٔ حوزهٔ دریای کارائیب، و نیز بخشهایی از اقیانوس آرام، جزایر کوچک و پراکندهای وجود دارند که قلمرو آمریکا محسوب میشوند، ولی به گونهای خودگردان اداره میشوند (مانند پورتو ریکو).[۱۷۴]آلاسکا بزرگترین[۱۷۵] و رودآیلند کوچکترین ایالت در آمریکا میباشند.[۱۷۶]
قسمتی از رشته کوههای راکی در غرب آمریکا قرار گرفتهاست که بزرگترین قله آن در ایالت کلرادو قرار دارد. مرتفعترین نقطه در آمریکا قله کوه مک کینلی (۶۱۹۴ متر) در آلاسکا میباشد. در ۴۸ ایالت پایین نیز مرتفعترین قله بر فراز کوه ویتنی (۴۴۲۱ متر) در کالیفرنیا قرار دارد. رود میسیسیپی بزرگترین و مهمترین رودخانه آمریکای شمالی و چهارمین رودخانه طولانی جهان در آمریکا قرار دارد. این رودخانه که به رود میزوری میپیوندد، نقش تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکا دارد. قسمتی از آبشارهای نیاگارا در مرز بین آمریکا و کانادا قرار دارد و از جاذبههای طبیعی توریستی در آمریکا بهشمار میرود.[نیازمند منبع]
از نظر کل وسعت آب و خاک، آمریکا بعد از روسیه و کانادا، سومین کشور پهناور جهان است.[۱۷۷]
ایالات متحدهٔ آمریکا از شمال با کشور کانادا، و در جنوب با کشور مکزیک مرز خاکی دارد. این کشور در شمال غرب قارهٔ آمریکا و سواحل آلاسکا نیز با روسیه مرزهای مشترک آبی دارد. ۴۸ ایالت بههم پیوسته که خاک اصلی آمریکا را تشکیل میدهند، از شرق و جنوب شرقی به اقیانوس اطلس و خلیج مکزیک، و از غرب به اقیانوس آرام منتهی میشوند. ایالت آلاسکا نیز از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از غرب به تنگهٔ برینگ، و از جنوب غربی به اقیانوس آرام ختم میشود. مجمعالجزایر هاوایی هم در جنوب غرب خاک اصلی آمریکا و در اقیانوس آرام واقع شدهاند.[نیازمند منبع]
مناطق جغرافیایی و فرهنگی ایالات متحدهٔ آمریکا عبارتاند از: نیو انگلند، ایالتهای ساحلی اقیانوس اطلس، ایالتهای جنوب، ایالتهای غرب میانه (میدوست)، ایالتهای جنوب غربی آمریکا و ایالتهای غرب.[نیازمند منبع]
کشور ایالات متحدهٔ آمریکا در مجموع ۹٬۸۲۶٬۶۳۰ کیلومتر مربع وسعت دارد[۱۷۸] که البته ۴۷۰ هزار کیلومتر آن را جزایر پراکنده و تحت قلمرو آمریکا در اقیانوس آرام و دریای کارائیب تشکیل میدهند.[نیازمند منبع]
جمعیت ایالات متحده آمریکا بر پایه برآورد سال ۲۰۲۰ در حدود ۳۳۰ میلیون نفر تخمین زده شدهاست.[۱۷۹]
نرخ کلی باروری در ایالات متحده آمریکا بر پایه برآورد سال ۲۰۱۷ در حدود ۱٫۸۷ (۱۴۳ام) فرزند برای هر زن است.[۱۸۰]
بر اساس آمار منتشرهٔ سال ۲۰۰۳، ترکیب نژادی مردم ایالات متحده آمریکا، بدین شرح است:
در این آمار، نژاد اسپانیاییتبار (موسوم به هیسپانیک، یا لاتینو) همراه با نژاد سفید محاسبه شدهاست. بر اساس بررسی سال ۲۰۰۰ مهاجران کشورهای دیگر به ترتیب جمعیت برابر بودند:مکزیک(۱۷۳٬۹۱۹ مهاجر)، چین(۴۵٬۶۵۲)، فیلیپین(۴۲٬۴۷۴)، هند(۴۲٬۰۴۶)، ویتنام(۲۶٬۷۴۷)، السالوادور(۲۲٬۵۷۸)هائیتی(۲۲٬۳۶۴)، کوبا(۲۰٬۸۳۱)، جمهوری دومینکن(۱۷٬۵۳۶)، روسیه(۱۷٬۱۱۰)، جامائیکا(۱۶٬۰۰۰)کانادا(۱۶٬۲۱۰)، کره(۱۵٬۸۳۰)، اوکراین(۱۵٬۸۱۰)، پاکستان(۱۴٬۵۳۵)، کلمبیا(۱۴٬۴۹۸)، بریتانیا(۱۳٬۳۸۵)، بوسنی و هرزگوین(۱۱٬۸۲۸)، گواتمالا(۹٬۹۷۰)، ایران(۸٬۹۱۵ بنگرید به ایرانیان مقیم آمریکا)[۱۸۱]
انگلیسی (مخصوصا انگلیسی آمریکایی) به صورت دوفاکتو زبان ملی ایالات متحده است. با اینکه در سطح فدرال هیچ زبان رسمی وجود ندارد، برخی قوانین — مانند شرایط اعطای تابعیت آمریکا — انگلیسی را به صورت پیشفرض در نظر میگیرند. در سال ۲۰۱۰، حدود ۲۳۰ میلیون، یا ۸۰٪ جمعیت پنج ساله یا بیشتر، در خانه تنها انگلیسی صحبت میکردند. اسپانیایی، که توسط ۱۲٪ جمعیت در خانه تکلم میشود، دومین زبان رایج و رایجترین زبانی که به عنوان زبان دوم آموزش داده میشود، است.[۱۸۲][۱۸۳] انگلیسی در بیش از ۳۰ ایالت زبان رسمی است.[۱۸۴]
در هاوایی، هم انگلیسی و هم زبان هاوایی جایگاهی رسمی دارند.[۱۸۵] آلاسکا، در کنار انگلیسی، ۲۰ زبان بومی را به رسمیت میشناسد[۱۸۶] و داکوتای جنوبی زبان سو را.[۱۸۷] نیومکزیکو و لوئیزیانا، با وجود نداشتن زبان رسمی، قوانینی برای استفاده از، به ترتیب، اسپانیایی و انگلیسی، و فرانسوی و انگلیسی دارند.[۱۸۸] برخی دیگر از ایالات، چون کالیفرنیا، انتشار برخی از اسناد دولتی شامل فرمهای دادگاه به اسپانیایی را اجباری کردهاند.[۱۸۹]
برخی از قلمروهای ایالات متحده در کنار انگلیسی زبانهای رسمی دیگری هم دارند: زبان ساموآیی در ساموآی آمریکا[۱۹۰] و زبان چامورو در گوآم.[۱۹۱] کارولینی و چامورو در جزایر ماریانای شمالی به رسمیت شناخته شدهاند[۱۹۲] و اسپانیایی که در پورتوریکو از انگلیسی زبان رایجتری است، در آن قلمرو یک زبان رسمی بهشمار میرود.[۱۹۳]
زبانهای خارجی که در ایالات متحده بیش از دیگر زبانها، از مهدکودک تا دانشگاه (تا قبل از تحصیلات تکمیلی)، تدریس میشوند شامل اسپانیایی (۷٫۲ میلیون نفر)، فرانسوی (۱٫۵ میلیون نفر) و آلمانی (۰٫۵ میلیون نفر) میشود. دیگر زبانهایی که آموزششان در مدارس رایج است لاتین، ژاپنی، زبان اشاره آمریکایی، ایتالیایی و چینی هستند.[۱۹۴][۱۹۵] ۱۸٪ از آمریکاییها مدعی هستند میتوانند در کنار انگلیسی به یک زبان دیگر هم تکلم کنند.[۱۹۶]
نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا در چارچوب یک قانون اساسی و به صورت یک نظام فدرالی است که از ویژگیهای حکومتی این کشور بهشمار میرود. سیستم تفکیک قوا در این کشور به شکل کاملاً بارزی به مرحله اجرا درآمدهاست. بنیانگذاران و نویسندگان اعلامیه استقلال ایالات متحدهٔ آمریکا و قانون اساسی ایالات متحده به دلیل نگرانی از ظهور نظام سلطنتی اروپایی که در آن پادشاه قدرت مطلق را در دست داشت، نظام سیاسی جدید خود را به گونهای طراحی کردند که در آن فرد یا نهادی نتواند قدرت مطلق بدست آورد.[۱۹۷] این قوانین همچنین طوری در نظر گرفته شدهاند که از قدرت گرفتن بیش از حد اکثریت بر اقلیتها،[۱۹۸] و نیز هر یک از شاخههای ۳گانهٔ قدرت ممانعت به عمل آورد.[۱۹۹]
بر اساس قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، قوهٔ مقننه یا کنگره ایالات متحدهٔ آمریکا از دو مجلس تشکیل شدهاست که مسؤولیت قانونگذاری را بهطور کامل بر عهده دارند: مجلس نمایندگان و مجلس سنا. بر اساس نظام انتخاباتی آمریکا، نمایندگان با رأی مستقیم و برابر مردم انتخاب میشوند.[۲۰۰]
رئیسجمهور ایالات متحدهٔ آمریکا نیز بهعنوان رئیس قوهٔ مجریه و فرمانده کل قوا با رأی مستقیم مردم و از طریق آرای هیئت گزینندگان انتخاب میشود و در برگزیدن مشاورانش بهعنوان وزرا اختیارات تام دارد. در حقیقت رئیسجمهور، نیازی به کسب رأی اعتماد از کنگره ندارد و کنگره نیز متقابلاً نمیتواند با رأی عدم اعتماد، هیئت دولت یا وزرا را برکنار کند.[نیازمند منبع]
سومین شاخه از نظام سیاسی آمریکا، سیستم حقوقی ایالات متحدهٔ آمریکا است که کاملاً مستقل عمل میکند و نه قوهٔ مجریه و نه قوهٔ مقننه نمیتوانند بر روند تصمیمگیریهای آن تأثیر بگذارند. به عبارت دیگر، رئیسجمهور یا کنگره نمیتوانند مصوبات قانونی دیوان عالی فدرال ایالات متحدهٔ آمریکا را باطل اعلام کنند یا از اجرای آنان سر باز زنند. نظام حزبی در ایالات متحدهٔ آمریکا نیز در شکلدهی به سیاست و حکومت این کشور، نقش مهمی دارد.[نیازمند منبع]
ایالات متحده آمریکا به کمک تواناییهای اقتصادی و نظامی قابل توجه خود، نقش مهمی را درسیاست جهانی ایفا میکند. این کشور عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل است و دفتر مرکزی سازمان ملل در شهر نیویورک قرار دارد. به استثنای کشورهای ایران، کره شمالی و سودان، کوبا، ونزوئلا و بولیوی،[۲۰۱] سایر کشورها دارای روابط دیپلماتیک رسمی با آمریکا هستند.[نیازمند منبع]
آمریکا به وسیلهٔ قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی و سازمان کشورهای آمریکایی با همسایگان خود (کانادا و مکزیک) روابط نزدیکی دارد. دولت این کشور هرساله میلیاردها دلار کمک مالی برای توسعه کشورهای دیگر اختصاص میدهد، اما درصد این کمکها از تولید ناخالص ملی نسبت به دیگر کشورهای کمککننده، پائین است.[نیازمند منبع]
رئیسجمهور آمریکا یکی از عوامل اصلی تعیینکنندهٔ جهتهای کلی سیاست خارجی آمریکا است. بسیاری از مدارک و اسناد دوران هر رئیسجمهور امروزه در کتابخانههای ویژه هر رئیسجمهور موجود است. کنگره آمریکا بودجههای کمکهای خارجی را تعیین میکند، تحریمهای خارجی وضع میکند، و به کمک کمیتههای ویژه ای در مسائل سیاست خارجه اختیارات بررسی و بازبینی امور ویژه (همانند بررسی عملکرد افراد در ماجرای مکفارلین) را دارد.[نیازمند منبع]
بسته به نوع حزب یا گروه در قدرت در هر برهه از زمان (همانند حزب دموکرات یا حزب جمهوریخواه)، سیاست خارجهٔ آمریکا تحت تأثیر تحولات و گرایشهای خاص آن حزب یا گروه قرار میگیرد.[۲۰۲] گروههای لابی نیز دارای قدرت نفوذ زیادی در تصمیمگیریهای سیاست خارجه هستند.[نیازمند منبع]
کشور آمریکا ۵۰ ایالت دارد که هرکدام از آنها بنا بر سامانهٔ فدرالیِ حاکم، دارای سطح بالایی از خودگردانی هستند. تا سال ۲۰۲۱ ایالت (۵۱مین) میتواند مجمعالجزایر پورتوریکو باشد که با موافقت کنگره در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸ مقدمات آن آغاز شدهاست.[۲۰۳][۲۰۴]
البته ناحیهٔ واشینگتن، دی.سی. جزو هیچیک از ایالات آمریکا نیست و در منطقهٔ خودمختار کلمبیا قرار دارد. ناحیهٔ کلمبیا، در اصل بخشی از ایالات مریلند و ویرجینیا بود که در سال ۱۷۹۰ برای تأسیس مرکز آمریکا، یعنی شهر واشینگتن، دی.سی. در نظر گرفته شد.[نیازمند منبع]
اگر لس آنجلس بزرگ را متشکل از ریورساید، سن برناردینو، انتاریو، لانگ بیچ، سنتا آنا و خود شهر لس آنجلس حساب کنیم، این منطقه شهری بیش از ۱۷٬۸۰۰٬۰۰۰ سکنه خواهد داشت که پس از کلانشهر نیویورک بزرگترین منطقه شهری ایالات متحده خواهد بود.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی در ایالات متحده آمریکا نزدیک به ۱۶۰٬۰۰۰ دانشجو در ۱٬۰۰۰ دانشگاه در سرتاسر کشور مشغول به تحصیل بودند. برخی از موسسات دانشگاهی آمریکا (همانند دانشگاه تنسی بهطور نمونه) قبل از تأسیس ایالتی که در آن واقع بودند تأسیس شدند.[۲۰۸]
در این میان، و در بین موسسات آموزش عالی در آمریکا، موسسات زیر دارای کهنترین سابقه هستند:
امروزه هزینهٔ آموزش و تحصیلات در سطوح مدرسهای و متوسطه در ایالات متحده را اکثراً دولت پرداخت میکند.
ایالات متحده با داشتن قریب به ۵٬۸۰۰ دانشگاه یا مؤسسه آموزش عالی[۲۱۰] تقریباً امکان تحصیلات در سطوح آموزش عالی را برای تمامی افراد جامعه فراهم کردهاست. وامهای کمبهره، کمک هزینههای بلاعوض، و انواع بورسهای تحصیلی، از اقسام راههاییاند که دانشجویان اقدام به پرداخت شهریههای خود میکنند. در این میان دانشگاه ایالتی اوهایو با داشتن بیش از ۵۳٬۷۱۵ دانشجو در یک پردیس، پرجمعیتترین دانشگاه آمریکا محسوب میشود.[۲۱۱]
در میان آمریکاییان بالای ۲۵ سال، ۸۴٫۶ درصد از دبیرستان فارغالتحصیل شدهاند، ۵۲٫۶ درصد وارد کالج، دانشگاه یا مؤسسات دیگر آموزش عالی شدهاند، ۲۷٫۲ درصد مدرک کارشناسی دریافت کردهاند، و ۹٫۶ درصد دارای مدارک کارشناسی ارشد و بالاتر هستند.[۲۱۲]
تقریباً ۹۹ درصد آمریکاییان دارای حداقل سواد پایه هستند. در طبقهبندی سازمان ملل متحد، شاخص آموزشی در کشور ایالات متحده ۰٫۹۷ است که در رتبه دوازدهم جهانی جای دارد.[۲۱۳] در سال ۲۰۱۲ ایالات متحده آمریکا در میان کشورهای دنیا از نظر تعداد تحصیل کردگان آموزش عالی به نسبت جمعیت در رتبه چهارم جهان قرار داشت.[۲۱۴]
پژوهش و توسعه در آمریکا در دو جبهه دولتی و خصوصی با هم رقابت میکنند. سیلیکونولی نمونه بارزی از فعالیتهای بخش خصوصی در توسعه صنعت و فناوری آمریکاست. از سوی دیگر مراکز ملی همانند آزمایشگاههای فدرال، ناسا، و مؤسسات ملی بهداشت ایالات متحده آمریکا در پیشبرد صنعت و فناوری کشور نقش کلیدی بر عهده دارند.[۲۱۵] این مراکز و سیستم وسیع دانشگاهی کشور آمریکا تولیدکننده رتبه نخست جهان در تعداد جوایز نوبل (با ۳۷۵ جایزه نوبل تا سال ۲۰۱۸) بودهاند که این تعداد از جمع تعداد جوایز نوبل کشورهای رتبه دوم (انگلیس با ۱۲۹) و سوم (آلمان با ۱۰۸) نیز بیشتر است.[۲۱۶] از این تعداد، ۲۱۹ تای آنها به تنهایی متعلق به جوایز نوبل پزشکیست.[۲۱۷] و جالب اینجاست که برخی از این افراد همانند جان باردین دو بار برنده این جایزه شدهاند. آمریکا همچنین در رتبه نخست جهان در تعداد مدالهای فیلدز (۱۳ مدال تا سال ۲۰۱۸) و همچنان از نظر کل بودجه سالیانه پژوهشی در صدر جهان است.[۲۱۸]
آمریکا یکی از تنها سه کشور دنیا است که هنوز رسماً از دستگاه بینالمللی یکاها استفاده نمیکند و بلکه پایبند به واحدهای اندازهگیری بریتانیایی است.[۲۱۹] با اینحال سیستم متریک رفته رفته در صنعت و سطوح دانشگاهی به تدریج رواج مییابد.[۲۲۰]
کتابخانه آکادمی فیلیپس اکستر بزرگترین کتابخانه در مقطع دبیرستان در جهان.
پرچم ایالات متحده آمریکا بر روی کره ماه در سفر آپولو ۱۷.
مهندسین ناسا در حال معاینه نهایی مریخنورد اسپیریت قبل از پرتاب
توماس ادیسون مخترع جوان در سال ۱۸۷۸
برادران رایت و نخستین پرواز
بنجامین فرانکلین از رجال سیاسی بزرگ تاریخ آمریکا و از بنیانگذاران کشور میباشد. اما او همچنین دانشمندی حاذق بود بهطوریکه اختراع سوند ادراری، برقگیر، و عدسی دو دید از اوست.
توماس جفرسون دیگر بنیانگذار مهم و اصلی تاریخ کشور آمریکا است. اما او یک مخترع و معمار چیره دست نیز بود بهطوریکه طرح اولیه دانشگاه ویرجینیا از اوست، که امروزه یکی از ۲۳ اماکن میراث جهانی یونسکو در امریکا است.
تصویری از فارغ التحصیلی دکترای طبابت سه زن از ژاپن ، سوریه، و هند در سال ۱۸۸۶ از کالج پزشکی زنان پنسیلوانیا (دانشگاه درکسل امروزی).
ایالات متحدهٔ آمریکا اقتصاد کاپتالیستی از نوع سرمایهداری انحصاری دارد. ویژگی بارز اقتصاد ایالات متحدهٔ آمریکا عبارت است از تسلط انحصارها در رشتههای مختلف، که بر مبنای منابع طبیعی فراوان، زیربنای توسعهیافته، تولید انبوه، و مصرف زیاد استوار است. تولید ناخالص داخلی ایالات متحدهٔ آمریکا با بیش از ۱۹ تریلیون (۱۹٫۰۰۰ میلیارد) دلار،[۲۲۲] یعنی حدود ۲۰٪ تولید ناخالص جهان، نخستین اقتصاد بزرگ جهان است.[۲۲۳]
از لحاظ حجم مبادلات، ایالات متحده بزرگترین واردکننده، و – پس از آلمان و چین – سومین صادرکنندهٔ بزرگ جهان است.[۲۲۴] کانادا، چین، مکزیک، ژاپن و آلمان، به ترتیب بزرگترین شرکای تجاری آمریکا هستند.[۲۲۵] آمریکا در دههٔ اخیر بزرگترین بدهی جهان را نیز بر شانه داشتهاست.[۲۲۶]
بزرگترین اقلام صادراتی آمریکا به ترتیب تجهیزات صنعتی (۲۹٫۸٪)، ماشینآلات (۲۹٫۵٪)، کالاهای مصرفی غیر اتومبیل (۱۲٫۴٪)، خودرو و تولیدات وابسته (۹٫۳٪)، تولیدات صنایع غذایی (۸٫۳٪)، و تولیدات صنایع هوایی (۶٫۶٪) هستند، در حالی که بزرگترین اقلام وارداتی به آمریکا کالاهای مصرفی غیر اتومبیل (۲۳٪)، سوخت (۲۲٫۱٪)، ماشینآلات (۱۹٫۹٪)، تجهیزات صنعتی (۱۴٫۸٪)، تولیدات خودرو (۱۱٫۱٪)، صنایع غذایی (۴٫۲٪)، و صنایع هوایی (۱٫۷٪) هستند.[۲۲۷]
اما بزرگترین محصولات تولیدی آمریکا مواد شیمیایی، تولیدات نفتی، فولاد، خودرو، تولیدات صنایع هوایی، ارتباطات، الکترونیک، تولیدات غذایی و مصرفی، و صنایع معدن و چوب هستند.[۲۲۸] آمریکا همچنین در تولید برق،[۲۲۹] ظرفیت پالایش نفت،[۲۳۰] ذخیرههای زغال سنگ،[۲۳۱] تولید انرژی بادی،[۲۳۲] و انرژی هستهای[۲۳۳] در جهان، رتبه نخست را دارا است.
بیشتر چرخهای اقتصادی آمریکا متعلق به بخش خصوصی است، تا جاییکه بخش دولتی فقط ۱۲٫۴٪ تولید ناخالص داخلی را سالیانه باعث میشود.[۲۳۴] با اینحال ۷۵٪ تولید ناخالص ملی محصول بخش خدماتی بودهاست. با اینکه تولیدات کشاورزی آمریکا حدود ۱٪ تولید ناخالص ملی این کشور است، همین سطح تولید در رتبه نخست صادرات کل تولیدات مواد غذایی جهان قرار دارد.[۲۳۵]
بخش بهداشت و خدمات اجتماعی با داشتن ۱۶ میلیون نفر شاغل، بزرگترین بخش اشتغال آمریکا را تشکیل میدهد.[۲۴۱] از لحاظ مجموع ساعات کاری در طول سال، آمریکاییها بیشترین تعداد روز در سال را کار میکنند.[۲۴۲] با این حال در مقایسه با کشورهای صنعتی دیگر، از نظر تولید بر حسب ساعات کاری آمریکاییها از برخی کشورهای اروپایی عقب ترند.[۲۴۳]
در میان ۵۰ ایالت آمریکا، از لحاظ درآمد سرانه،[۲۴۴] ایالت نیوجرسی در رتبه اول، و ایالت میسیسیپی در رتبه آخر در مقایسه با ایالات دیگر قرار دارند.[۲۴۵] نزدیک به ۱۳٪ آمریکاییان در زیر خط فقر تعیین شده توسط دولت فدرال قرار دارند[۲۴۶] و فاصله طبقاتی بین بالاترین و پایینترین قشرها جامعه آمریکا همچنان در حال افزایش است.[۲۴۷]
در سال ۲۰۱۰ به ازای هر ۱٬۰۰۰ آمریکایی ۷۹۷ اتومبیل در این کشور وجود داشت[۲۴۹] و برابر آمار بهطور متوسط هر آمریکایی بالغ روزانه ۵۵ دقیقه (یا ۲۹ مایل) از اتومبیل استفاده میکند.[۲۵۰] اما در مقایسه با گسترهٔ اتومبیل، پایانهٔ ریلی آن به نسبت کمتر است.[۲۵۱] از نظر حمل و نقل عمومی، تنها ۹٪ از سفرها از این طریق انجام میشود در صورتی که این مقدار برای اروپا ۳۸٪است.[۲۵۲] استفاده از دوچرخه نیز نسبت به اروپا کمتر است.[۲۵۳] پنج شرکت بزرگ هواپیمایی دنیا -بر اساس تعداد مسافران- آمریکایی هستند. شرکت امریکن ایرلاینز اولین رتبه را در این میان داراست.[۲۵۴] همچنین از سی فرودگاه پرترافیک دنیا شانزده فرودگاه متعلق به آمریکاست.[۲۵۵]
دین در ایالات متحده (۲۰۱۷)[۲۵۶]
متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا حق آزادی ادیان را برای مردم این کشور ضمانت کردهاست و کنگره را از تصویب قانونی جهت برپایی دین رسمی در آمریکا منبع میکند.
بنا به یک نظرسنجی که سال ۲۰۱۳ انجام شد، ۵۶٪ آمریکاییها گفتند که دین «نقش خیلی پررنگی در زندگیشان بازی میکند» که این عدد با اختلاف از همه کشورهای غربی بیشتر است.[۲۵۷] در نظرسنجی ۲۰۰۹ گالوپ، ۴۲٪ آمریکاییها گفتند هر هفته یا تقریباً هر هفته به کلیسا میروند. بسته به هر ایالت در این نظرسنجی نتیجه متفاوتی به دست آمد، چنانکه در ورمانت ۲۳٪ بود و در میسیسیپی ۶۳٪.[۲۵۸]
در سال ۲۰۱۴، بیش از ۷۰٪ آمریکاییهای بزرگسال در یک نظرسنجی خودشان را مسیحی اعلام کردند.[۲۵۹] پروتستانها با ۴۶٫۵٪ و کاتولیکها با ۲۰٫۸٪ بیشترین سهم را در میان فرقهها داشتند.[۲۶۰] ۵٫۹٪ آمریکاییهای بزرگسال در سال ۲۰۱۴ اعلام کردند که به دینی غیر از مسیحیت باور دارند.[۲۶۱] این ادیان شامل یهودیت (۱٫۹٪)، اسلام (۰٫۹٪)، هندوئیسم (۰٫۷٪) و بودیسم (۰٫۷٪) میشود.[۲۶۱] همچنین ۲۲٫۸٪ آمریکاییها ندانمگرا، بیخدا یا بیدین بودند — عددی که نسبت به سال ۱۹۹۰ (۸٫۲٪) افزایش زیادی داشته.[۲۶۰][۲۶۲][۲۶۳] جوامع جهانگرای توحیدگرا، ساینتولوژیست، بهائی، سیک، جین، شینتویی، زرتشتی، کنفسیوسگرا، شیطانپرست، تائوئیست، دروئید، گنوسی، اومانیست، ویکا، دادارباور و پیرو ادیان بومی آمریکا، آفریقایی آمریکایی و ادیان سنتی آفریقایی هم در ایالات متحده وجود دارند[۲۶۴][۲۶۵]
پروتستانها بزرگترین گروه مسیحی ایالات متحده را تشکیل میدهند، نزدیکی به نیمی از آمریکاییها پیرو این دین هستند. ۱۵٫۴٪ آنها باپتیست هستند، بزرگترین شاخه پروتستانتیسم؛[۲۶۶] کنوانسیون باپتیست جنوبی هم بزرگترین فرقه پروتستان است.[۲۶۶] به جز باپتیستها، دیگر پروتستانهای آمریکا شامل غیرفرقهایها، متدیستها، پنطیکاستیستها، لوتریانیستها، پرسبیترینیستها، کنگرهگرایان، کالوینیستها، انگلیکانها، کوئیکرها، ادونتیستها، پیروان جنبش مقدس، بنیادگرایان مسیحی، آناباپتیستها، زهدباوران، پروتستانهایی که شاخه مذهب خود را مشخص نکردهاند و غیره میشود.[۲۶۶]
مانند سایر کشورهای غربی، آمریکا به سوی غیرمذهبی شدن پیش میرود. بیدینی میان آمریکاییهای زیر ۳۰ سال به سرعت در حال رشد است.[۲۶۷] نظرسنجیها نشان میدهد که اعتماد آمریکاییها به دین سازماندهی شده از دهه ۱۹۸۰ درحال کاهش است[۲۶۸] و آمریکاییهای جوانتر با سرعت زیادی بیدین میشوند.[۲۶۱][۲۶۹] مطابق یک مطالعه مربوط به سال ۲۰۱۲، درصد پروتستانها از جمعیت آمریکا به ۴۸٪ سقوط کردهاست؛ نتیجتاً جایگاه خود به عنوان دین اکثریت را برای اولین بار از دست دادهاست.[۲۷۰][۲۷۱] بیدینهای آمریکایی بهطور میانگین ۱٫۷ بچه دارند، حال آنکه مسیحیهای آمریکایی ۲٫۲ فرزند دارند. عدم ازدواج میان بیدینها نسبت به مسیحیها بیشتر است، چنانکه ۳۷٪ بیدینها در طول زندگی خود ازدواج میکنند، نسبت به ۵۲٪ مسیحیها.[۲۷۲]
کمربند انجیلی عبارتی غیررسمی برای مناطقی در ایالتهای جنوبی آمریکا آمریکاست، جایی که پروتستانتیسم انجیلی که از نظر اجتماعی محافظهکار است، بخش مهمی از فرهنگ را تشکیل میدهد و افرادی که به کلیساها میروند در همه فرقهها نسبت به سایر مناطق ایالات متحده بیشترند. نیو انگلند در غرب ایالات متحده آمریکا جایی است که دین کمترین تأثیر خود در ایالات متحده را دارد.[۲۵۸]
مطابق آمار سال ۲۰۱۸، در میان آمریکاییها با سن ۱۵ سال یا بیشتر، ۵۲٪ متأهل هستند یا بودند، ۶٪ بیوه هستند، ۱۰٪ طلاق گرفتهاند و ۳۲٪ هرگز ازدواج نکردهاند.[۲۷۳] امروزه زنان بیشتر در خارج از خانه کار میکنند و بیشتر مدارک کارشناسی در آمریکا هم توسط زنان آن کشور کسب میشود.[۲۷۴]
آمار بارداری نوجوان در آمریکا ۲۶٫۵ به ازای هر ۱٬۰۰۰ بودهاست. این آمار نسبت به سال ۱۹۹۱ با کاهشی ۵۷٪ روبرو شدهاست.[۲۷۵] سقط جنین در سراسر این کشور قانونی است. در حال حاضر نرخ سقط جنین ۲۴۱ به ازای هر ۱٬۰۰۰ تولد بچه است. از هر ۱٬۰۰۰ زن بین ۱۵ تا ۴۴ سال یک نفر سقط جنین داشتهاست. این اعداد درحال کاهش هستند اما هنوز از بیشتر کشورهای غربی بالاترند.[۲۷۶] در سال ۲۰۱۳، میانگین سن در زمان تولد اولیه بچه ۲۶ سال بودهاست و ۴۱٪ زایمانها توسط زنان مجرد انجام شدهاست.[۲۷۷]
نرخ باروری در ایالات متحده در سال ۲۰۱۶، به ازای هر ۱٬۰۰۰ زن، ۱۸۲۰٫۵ کودک بودهاست.[۲۷۸] به فرزندخواندگی گرفتن کودکان در این کشور رایج است و در مقایسه با دیگر کشورهای غربی پروسه قانونی آن نسبتاً سادهاست.[۲۷۹] ازدواج همجنسها در سطح آمریکا قانونی است و قانون به زوجهای همجنس اجازه میدهد که کودکان را به فرزندی بپذیرند. چندهمسری در ایالات متحده غیرقانونی است.[۲۸۰] آمریکا در سطح جهان بیشترین نرخ کودکانی که تنها با یکی از والدینشان زندگی میکنند را داراست.[۲۸۱]
در عرصه هنر و معماری هنرمندان آمریکایی از فرانک لوید رایت گرفته تا اندی وارهال آثار بسیار قابل توجهی در سطح جهانی خلق کردهاند. هرم لوور، کاخ مجلس ملی بنگلادش، برج خلیفه دوبی، و دروازهٔ اروپا در مادرید اسپانیا، نمونههایی از خلاقیت معماران آمریکایی در سراسر جهان است.
ادوارد مایبریج در سال ۱۸۷۸ برای نخستین بار تصاویر متحرکی را خلق کرد که اسب و بوفالوی وحشی آمریکایی را در حال دویدن نشان میداد. نخستین فیلم تجارتی آمریکا فیلمی بود که توسط دستگاه کینتسکوپ ساخت توماس ادیسون در ۱۸۹۴ در نیویورک به نمایش درآمد.[۲۸۲] از آن زمان تاکنون آمریکا دارای صنعت فیلمسازی و سینمایی بسیار بزرگی شدهاست که مرکز آن امروزه هالیوود در شهر لس آنجلس است. هالیوود امروزه با ۶۳ میلیارد دلار درآمد، ۳۵ درصد کل تولیدات صنعت فیلمسازی جهان را به خود اختصاص دادهاست.[۲۸۳] این صنعت با هنر تئاتر در آمریکا رابطهٔ تنگاتنگی دارد، اما بر خلاف سینما، مرکز هنر تئاتر همچنان در شهر نیویورک است، جاییکه عمدهترین مراکز هنرهای نمایشی در جهان در آن قرار دارند.[۲۸۴] برادوی از این لحاظ دارای شهرت و سابقهٔ بیهمتاییست.
موسیقی امروزه به شکل تولید و اجرای زنده در آمریکا دارای فعالیت بسیار زیادیست بهطوریکه در سال ۲۰۰۸ میلادی بیش از ۱۰ میلیارد دلار درآمد تنها حاصل از صنعت ضبط و فروش موسیقی در آمریکا کسب گردید.[۲۸۵] سبکهای اصیل موسیقی آمریکایی میتوان به سبکهای جاز، بلوز، هیپ هاپ و کانتری اشاره کرد.
ادبیات آمریکا در مدت نسبتاً کوتاه عمر این کشور، از مشهورترین چهرههای شناخته شده ادبیات بشری را به دنیا ارزانی داشته. از مارک توین و ادگار آلن پو و رالف والدو امرسون گرفته تا ارنست همینگوی و جک لندن و امیلی دیکینسون، ادبیات آمریکا را قطعاً از نقاط درخشان فرهنگ این کشور میتوان به حساب آورد که بر هنرهای کشورهای دیگر تأثیرات فراوانی داشتهاست. از دیگر نویسندگان برتر تاریخ آمریکا میتوان تی. اس. الیوت، ویلیام فاکنر، تنسی ویلیامز، جی دی سالینجر، آیزاک آسیموف، مایکل کرایتون، و ریموند کارور را نام برد که آشنای نزدیک صاحبان قلم ادبیات جهاناند.
عمارت دادگستری شهرستان الیس ساخت سال ۱۸۹۶ در تگزاس، یک نمونه از معماری بومی
موسیقی جاز نوین هویت خود را مدیون هنرمندانی همچون لویی آرمسترانگ است.
مارک توین، نویسندهٔ شهیر آمریکایی، خالق آثار ادبی همچون ماجراهای هاکلبری فین و شاهزاده و گدا.
صنایع دستی سرخپوستان آمریکایی طرفداران زیادی دارد. این نمونه در موزه ایالتی آریزونا نگهداری میشود.
تندیس وودی آلن در اسپانیا، هالیوود یکی از صادرات اصلی آمریکا به جهانیان بودهاست.
شاخص امید به زندگی در آمریکا حدود ۷۹/۱ سال است که در ایالت هاوایی از همه بالاتر گزارش شده.[۲۸۶]
آمریکا از قطبهای بزرگ فناوری و علوم پزشکی در جهان است. بهطور نمونه از سال ۱۹۶۶ تا کنون تعداد برندگان جایزه نوبل پزشکی در آمریکا از مجموع کل دیگر کشورهای جهان بیشتر بودهاست و آمریکا به مراتب از سایر کشورها بیشتر بودجه صرف پژوهش و دارو و درمان میکند.[۲۸۷] با این وجود این امکانات لزوماً برای تمام شهروندان آمریکا بهطور مساوی قابل دسترس نیست: در سال ۲۰۱۷ بیش از ۱۲ درصد جمعیت کل کشور آمریکا فاقد بیمه درمانی بودند.[۲۸۸]
آشپزی آمریکایی همچون سرزمین آمریکا دارای تنوع و گوناگونی فراوانیست و از آشپزی آمریکایی چینی تا آشپزی مستعمرات سیزدهگانه، غذای آمریکاییان دارای طعم و خواص منحصربهفردیست که برخی از این غذاها همانند استیک و باربیکیو و چیزبرگر در دنیا محبوبیت عام دارند و برخی دیگر همانند خوراک مار زنگی، پاستای گولاش آمریکایی، پیتزای نیویورکی و گامبو کمتر در خارج از مرزهای آمریکا شهرت یافتهاند.[نیازمند منبع]
از لحاظ تاریخی در قرن نوزدهم بیسبال بهعنوان ورزش ملی آمریکا شناخته میشد؛ و در وهله بعد فوتبال آمریکایی، بسکتبال و هاکی روی یخ ورزشهای ملی آمریکا قرار گرفتند. اما امروزه این سلیقهها توزیع متفاوت جغرافیایی دارند، میتوان امروزه از فوتبال آمریکایی به عنوان پرطرفدارترین ورزش در آمریکا نام برد.
این ورزشها در سطوح مختلف نیز برگزار میشوند. بهطور نمونه فوتبال کالجی و بسکتبال کالجی در سطوح ملی و سراسری بسیار پرطرفدارند.[۲۸۹] بوکس و اسبدوانی نیز بسیار پرطرفدارند این ورزشها و دو ورزش گلف و اتومبیلرانی (به خصوص مسابقات نسکار) نیز از جمله ورزشهای پرطرفدار در ایالات متحده هستند.
ایالات متحده آمریکا در بازیهای المپیک سابقه درخشانی دارد. این کشور تاکنون هشت مرتبه به ترتیب در بازیهای سالهای ۱۹۰۴، ۱۹۳۲، ۱۹۳۲، ۱۹۶۰، ۱۹۸۰، ۱۹۸۴، ۱۹۹۶، و ۲۰۰۲ میزبان بازیهای المپیک بودهاست.
در مجموع آمریکا با داشتن ۲٬۵۲۰ مدال که تاکنون در بازیهای المپیک تابستانی کسب کرده موفقترین کشور دنیا در المپیک محسوب میشود،[۲۹۰] و با داشتن ۳۰۵ مدال در بازیهای المپیک زمستانی در ردهٔ دوم جای گرفتهاست.[۲۹۱]
مخترع ورزش والیبال، ویلیام جی. مورگان
فوتبال در میان زنان آمریکا بسیار ورزش محبوبیست. تیم ملی فوتبال زنان ایالات متحده آمریکا در جام جهانی فوتبال زنان تاکنون ۴ مرتبه قهرمان و نیز ۴ بار قهرمان المپیک شدهاست.
مایکل فلپس شناگر امریکایی صاحب ۲۸ مدال المپیک (بیشترین مدال در تاریخ المپیک)، از جمله ۲۳ طلا و ۴ رکورد جهانی در این ورزش[۲۹۲]
در حال حاضر فوتبال آمریکایی پرطرفدارترین ورزش ایالات متحده است.
لبران جیمز و دیگر ستارگان لیگ NBA طرفداران بیشماری دارند.
رئیسجمهور آمریکا فرمانده کل قوای نیروهای مسلح این کشور است و رهبران نظامی، وزیر دفاع و اعضای ستاد مشترک ارتش را منصوب میکند. وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا مسئول مدیریت نیروهای مسلح، شامل نیروی زمینی، سپاه تفنگداران دریایی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی فضایی است. گارد ساحلی ایالات متحده آمریکا در زمان صلح تحت نظر وزارت امنیت داخلی و در زمان جنگ تحت نظر وزارت نیروی دریایی اداره میشود. در سال ۲۰۰۸، نیروهای مسلح این کشور ۱٫۴ میلیون عضو درحال انجام وظیفه داشت که با اضافه کردن نیروهای ذخیره و گارد ملی عدد کلی به ۲٫۳ میلیون نفر میرسد. ضمنا وزارت دفاع ۷۰۰ هزار نیروی غیرنظامی هم در استخدام خود دارد که این رقم شامل پیمانکاران نمیشود.[۲۹۳]
خدمت نظامی در ایالات متحده آمریکا اختیاری است اما در زمان جنگ ممکن است خدمت وظیفه اجباری اعلام شود و افراد مذکر بین ۱۸ تا ۲۶ سال به خدمت گرفته شوند.[۲۹۴] نیروهای مسلح آمریکایی میتوانند به سرعت با استفاده از هواپیماهای نیروی هوایی، ۱۱ ناو هواپیمابر نیروی دریایی و واحدهای اعزامی تفنگداران دریایی در دریا با ناوگانهای اقیانوس آرام و اطلس به منطقه مورد نظر اعزام شوند. ایالات متحده ۸۶۵ پایگاه در خارج از کشور دارد[۲۹۵] و در ۲۵ کشور خارجی حداقل ۱۰۰ نیروی نظامی درحال خدمت دارد.[۲۹۶]
بودجه نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۱ بیشتر از ۷۰۰ میلیارد دلار بود که ۴۱٪ از هزینههای نظامی جهان را شامل میشود. این کشور ۴٫۷٪ از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینههای نظامی اختصاص داده که در میان ۱۵ کشوری که بیشترین بودجه نظامی را دارند، بعد از عربستان سعودی دوم است.[۲۹۷] هزینههای دفاعی آمریکا نقش مهمی در سرمایهگذاری در علم و تکنولوژی بازی میکند، چنانکه حداقل نیمی از هزینههای دولتی در این زمینه توسط وزارت دفاع پرداخت میشود.[۲۹۸] سهم مخارج نظامی از کل اقتصاد آمریکا در دهههای اخیر افت پیدا کردهاست؛ چنانکه از ۱۴٫۲٪ از تولید ناخالص داخلی در ۱۹۵۳ و ۶۹٫۵٪ از هزینههای دولت فدرال به سال ۱۹۵۴ در زمان جنگ سرد به ۴٫۷٪ تولید ناخالص داخلی و ۱۸٫۸٪ هزینههای دولت فدرال در ۲۰۱۱ کاهش داشتهاست.[۲۹۹]
آمریکا یکی از پنج دارنده به رسمیت شناخته شده سلاح هستهای جهان است و دومین زرادخانه هستهای بزرگ جهان را مالک است.[۳۰۰] در کل بالغ بر ۹۰٪ از ۱۴٬۰۰۰ سلاح هستهای موجود در جهان به یکی از دو کشور ایالات متحده و روسیه تعلق دارد.[۳۰۱]
نظم و امنیت در سطح شهر و ایالت را کلانتر و پلیسهای محلی و ایالتی بر عهده دارند. در برخی موارد و در مواقع مشخص و معینی، ارگانهای فدرال همانند افبیآی و مارشالها وارد عمل میشوند. سیستم قضایی نیز به همین
گونه (و از سطوح محلی به سمت سطوح فدرال) بنا نهاده شدهاست. آمریکا در میان کشورهای پیشرفته دارای آمار جرم و جنایت بالاتری بودهاست، بهخصوص در موارد مربوط به سلاحهای گرم.[۳۰۲] در سال ۲۰۰۹ به ازای هر یکصد هزار نفر تعداد ۵ قتل در آمریکا رخ داد.[۳۰۳] نقش متمم دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا (در اعطای آزادی حمل سلاح گرم به شهروندان) همواره مورد توجه بحثهای فراوانی بودهاست. آمریکا همچنین دارای تعداد نسبی بیشتری جمعیت زندانی میباشد.[۳۰۴] و این کشور از معدود کشورهای پیشرفتهاست که هنوز مجرمین را (در ۳۴ ایالت و برخی موارد فدرال) اعدام میکند. از سال ۱۹۷۶ تا کنون، تعداد یکهزار اعدام صورت گرفته.[۳۰۵] در سال ۲۰۱۰ پس از کشورهای چین، ایران، کره شمالی، و یمن، آمریکا از این لحاظ در جهان در رتبه پنجم بود.[۳۰۶] با اینحال این قانون از ایالت به ایالت فرق میکند. بهطور مثال حکم اعدام در ایالات نیوجرسی، نیومکزیکو و ایلینوی ممنوع است.[۳۰۷]
به غیر از ارگانهایی همانند گروه فرارسی شمارهای، صدای آمریکا، یا هیئت رئیسه سخنپراکنی|هیئت کارفرمایان پخش که توسط ارگانهای دولتی برای مخاطبین خارج از آمریکا تنظیم میشوند، اکثر رسانههای درون آمریکا یا همانند شبکههایی نظیر فاکس، اچبیاو، امتیوی، و سیانان بهطور کاملاً خصوصی و با درآمد حاصل از تبلیغات و آگهیهای تجارتی اداره میگردند، یا همانند انپیآر و پیبیاس توسط موسسات و بنیادهای خیریه تأمین مالی میگردند.[نیازمند منبع]
از ۱۲۰۰ شبکهٔ تلویریونی آمریکا، از بزرگترین و نامدارترین آنان در تاریخ رسانههای آمریکا میتوان به ۳ شبکهٔ ایبیسی، انبیسی، و سیبیاس اشاره نمود.[۳۰۸]
قدیمیترین روزنامهٔ آمریکا با تیراژ ثابت و برنامهٔ چاپ روزانه در ۳۰ مهٔ سال ۱۷۸۳ شروع به کار کرد، و فیلادلفیا ایونینگ پست نام داشت. در سال ۲۰۰۸، ۶۲۵۳ هفتهنامه و ۱۴۲۲ روزنامه در آمریکا در حال فعالیت بود.[۳۰۹]
منابع آنلاین
* Commons
“Pearl Harbor and America’s Entry into World War II: A Documentary History”
“American War and Military Operations Casualties: Lists and Statistics”
“The Dwight D. Eisenhower National System of Interstate and Defense Highways”
“Women in the Labor Force: A Databook”
Financial Crisis Inquiry Report
“The Financial Crisis and the Policy Responses: An Empirical Analysis of What Went Wrong”
“The Impact of the Dodd-Frank Act on Financial Stability and Economic Growth”
http://www.gao.gov/archive/1998/og98005.pdf
“Foreign Language Enrollments in United States Institutions of Higher Learning, Fall 2002”
“Foreign Language Enrollments in K–12 Public Schools”
https://www.nist.gov/sites/default/files/documents/pml/wmd/metric/1136a.pdf
Statistical Abstract of the United States: 2007
(PDF) “Emerging European-Style Planning in the United States: Transit-Oriented Development (p. 2)”
“Making Walking and Cycling Safer: Lessons from Europe”
“American Religious Identification Survey 2001”
“”Nones” on the Rise: One-in-Five Adults Have No Religious Affiliation”
“Births: Final Data for 2013, tables 2, 3”
“National Vital Statistics Volume 67, Number 1, January 31, 2018”
“The Air Force in Facts and Figures (Armed Forces Manpower Trends, End Strength in Thousands)”
“Base Structure Report, Fiscal Year 2008 Baseline”
“Active Duty Military Personnel Strengths by Regional Area and by Country (309A)”
“Fiscal Year 2013 Historical Tables”
“World Prison Population List”
“Colonial America in the 18th Century”
“Interracial Marriage in Early America: Motivation and the Colonial Project”
“Testing Theories of American Politics: Elites, Interest Groups, and Average Citizens”
اولین ایرانیانی که قدم به خاک آمریکا گذاشتند
جِگَر یا کَبِد (به انگلیسی: Liver) بزرگترین غده در بدن است[۲] که در فعالیتهای سوختوساز بدن مانند گوارش نقش دارد.
تمام خون دستگاه گوارش توسط سیاهرگ باب کبدی جمعآوری شده و وارد جگر میشود و تمام مواد جذب شده از لولهٔ گوارشی (بجز لیپیدها که بصورت کیلو میکرون از طریق سامانه لنفی به بزرگ سیاهرگ زیرین میریزند)[نیازمند منبع] از جگر عبور میکنند. از دیگر کارهای جگر به دام انداختن سموم و تصفیهٔ آنها با تبدیل کردنشان به مواد بیضرر است. همچنین، این جگر است که سوخت و ساز (متابولیسم) داروها را در بدن بر عهده دارد. شرکت در خونسازی (در دورهٔ پیش از تولد) و مقاومت در برابر عفونتها، فراهم ساختن سریع انرژی در هنگام ضرورت، ذخیرهٔ آهن و… از دیگر فعالیتهای کبد است[۳]
پروتئینهای خونی در جگر ساخته میشوند. سلولهای کبدی پروتئینهای مختلفی را بهطور دائمی میسازند از جمله آلبومین، پروترومبین، فیبرینوژن، لیپوپروتئینها و هپارین.[۴]
سلولهای کبدی مواد مختلفی، از جمله تری گلیسریدها، گلیکوژن و ویتامینها را ذخیره میکنند.[۴]
جگر به عنوان یک سیستم بافری مهم برای گلوکز خون عمل میکند به این معنی که هنگامی که گلوکز خون بعد از صرف یک وعده غذا تا غلظت زیادی بالا میرود میزان ترشح انسولین نیز افزایش مییابد و در حدود دو سوم گلوکز جذب شده از روده بلافاصله به گلیکوژن تبدیل شده و در جگر ذخیره میشود.
در طی ساعتهای بعد که غلظت گلوکز خون، و نیز انسولین کاهش مییابد، جگر گلیکوژن را تجزیه و به گلوکز تبدیل میکند.
املودیپین
این تنظیم در بیماران با اختلالات کبدی تقریباً غیرممکن است.
جگر عضو قهوهای مایل به قرمز با چهار لب نابرابر از نظر شکل و اندازه است. وزن طبیعی جگر انسان ۱٫۶۶–۱٫۴۴ کیلوگرم (۳٫۷–۳٫۲ پوند) بوده،[۵] و اندامی صاف، صورتی-قهوهای و مثلثی شکل است. جگر بزرگترین اندام داخلی (پوست بزرگترین اندام کلی است) و بزرگترین غده در بدن انسان است. محل این اندام در یک چهارم بالایی حفره شکمی بوده، و درست زیر دیافراگم قرار دارد. جگر در سمت راست معده بوده و روی کیسه صفرا قرار دارد. دو رگ خونی به آن متصل شدهاست، یکی از آنها شریان کبدی و دیگری سیاهرگ باب نام دارد. شریان کبدی خون آئورتی را حمل میکند، در حالی که سیاهرگ باب خون شامل مواد مغذی هضم شده از گوارش و همچنین طحال و لوزالمعده را حمل میکند. این رگهای خونی به مویرگها تقسیم شده، و خون را به لبها هدایت میکنند. هر لب از میلیونها یاختهٔ کبدی تشکیل شده که اساس یاختههای متابولیکی هستند. لبها واحدهای عملکردی کبد هستند.
دو نوع عمده از سلولهای عمومی در لبهای جگر وجود دارد؛ سلولهای نرماکنه (پارانشیم) و سختاکنه. ۸۰٪ حجم جگر را سلولهای نرماکنه تشکیل داده و هپاتوسیت نامیده میشوند. سلولهای سفتاکنه ۴۰٪ از تعداد کل سلولهای جگر را تشکیل میدهند اما تنها ۶٫۵٪ حجم جگر را شامل میشوند. سلولهای آندوتلیال سینوسی کبدی، سلولهای کوپفر و سلولهای ستارهای کبدی تعدادی از سلولهای سفتاکنه سینوس کبد هستند.[۶]
جگر دارای جریان خون دوگانهای است: یکی از سیاهرگ باب٬ و دیگری از شریان کبدی. حدود ۷۵٪ از جریان خون جگر، توسط سیاهرگ باب از خون سیاهرگی طحال، دستگاه گوارش و اندامهای مرتبط با آن تأمین میشود. شریان کبدی باقیمانده جریان خون جگر را تأمین میکند. اکسیژن از هر دو منبع تأمین میشود؛ تقریباً نصف اکسیژن کبد توسط سیاهرگ باب و نصف آن توسط شریان کبدی تهیه میشود.[۷]خون در سینوسهای کبدی جریان یافته و داخل ورید مرکزی هر لب تخلیه میشود. وریدهای مرکزی با ورید کبدی که کبد را ترک میکند یکی میشوند.
اصطلاح درخت صفراوی از شاخههای بلند مجاری صفراوی گرفته شدهاست. صفرای تولید شده در جگر در کانالهای صفراوی که با مجاری صفراوی ادغام شده، جمع میشوند. درون جگر، این مجاری، مجاری صفراوی داخل کبدی نامیده میشوند (درون کبد)، و هنگامی که خارج میشوند آنها را خارج کبدی (بیرون از کبد) مینامند. مجاری داخل کبدی در نهایت به مجاری کبدی چپ و راست تخلیه میشوند و با ادغام خود مجرای مشترک کبدی را میسازند. مجرای سیستیک کیسه صفرا با مجرای مشترک کبدی متصل شده و مجرای مشترک صفرا را تشکیل میدهند.
صفرا توسط مجرای مشترک صفرا مستقیماً وارد دوازدهه میشود، یا توسط مجرای سیستیک موقتاً در کیسه صفرا ذخیره میشود. مجرای مشترک صفرا و مجرای پانکراس با یکدیگر در آمپول واتر وارد بخش دوم دوازدهه میشوند.
اگر سطح جداری را مشاهده کنید، جگر انسان بهطور معمول به دو لب تقسیم میشود (چپ و راست)؛ اما اگر سطح احشایی را مشاهده کنید کبد به چهار لب به علاوه لب دمی و چهارگوش تقسیم میشود. نشانههای کالبدشناسی دیگری نیز وجود دارد، از جمله لیگامان وریدی (لیگامان آرانشیو) و لیگامان دایرهای (لیگامان ترس) که بعداً در سمت چپ کبد به دو بخش تقسیم میشوند. لیگامان داسی (لیگامان فلسی فرم) در جلوی جگر (سمت قدامی) قابل مشاهده است. این لیگامان جگر را به دو لب چپ و راست تقسیم میکند.
جگر در طبقهبندی Couinaud کالبدشناسی کبد، به هشت بخش عملکردی مستقل تقسیم میشود (یا اگر بخشهای زیرین را حساب کنید به ۹ بخش تقسیم میشود).[۸]
جگر در تمام مهرهداران وجود دارد، و بهطور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهرهداران است.[۹]
این اندام گاهی اوقات بهعنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست.[۹]
عملکردهای مختلفی از جگر توسط سلولهای کبدی یا هپاتوسیتها انجام میشود. در حال حاضر، هیچ اندام مصنوعی یا دستگاهی که توانایی تقلید تمام عملکردهای جگر را داشته باشد وجود ندارد. در درمان تجربی نارسایی کبد بعضی از عملکردها را میتوان با دیالیز کبد مشابهسازی کرد. تصور میشود که جگر مسئول ۵۰۰ عملکرد جداگانه در ترکیب با دیگر سیستمها و اندامها است.
ظرفیت اکسیداتیو جگر با افزایش سن کاهش مییابد بنابراین هر دارویی که به اکسیداسیون نیاز داشته باشد (مثلاً بنزودیازپین) احتمال زیاد دارد که به سطوح سمیت برسد. هرچند، داروهایی با نیمهعمر کوتاه، از جمله لورازپام و زازپام در بیشتر مواردی که بنزودیازپین در طب سالمندان مورد نیاز است، ترجیح داده میشوند.
جگر تقریباً از هر اندامی در بدن حمایت میکند و برای بقا حیاتی است. بهدلیل محل استراتژیک و عملکردهای چندبعدی خود جگر نیز مستعد بسیاری از بیماریها است.[۱۱]
عمومیترین بیماریها شامل: عفونتهایی از جمله هپاتیتهای آ، ب، سی، دی، ای، آسیبهای ناشی از نوشیدنیهای الکلی، کبد چرب، سیروز، سرطان، آسیبهای دارویی (به خصوص توسط استامینوفن (پاراستامول) و داروهای ضد سرطانی).
بسیاری از بیماریهای کبدی با یرقان ناشی از افزایش سطح بیلیروبین در سیستم همراه است. بیلیروبین نتیجه فروپاشی هموگلوبین گلبولهای قرمز خون است؛ بهطور معمول، جگر بیلی روبین را از خون خارج کرده و از طریق صفرا دفع میکند.
بسیاری از بیماریهای کبدی در کودکان نیز وجود دارد، از جمله انسداد مجاری صفراوی، کمبود آلفا-۱ آنتیتریپسین، سندرم آلاژیل، کلستاز داخل کبدی خانوادگی پیشرونده و هیستوسیتوز سلول لانگرهانس.
بیماریهایی که با عملکرد جگر تداخل دارند اختلالاتی را در فرایندهای آن ایجاد خواهند کرد. هرچند، جگر ظرفیت بالایی برای بازسازی و ذخیرهسازی دارد. در بیشتر موارد، جگر تنها علائم را بعد از آسیب گسترده نشان میدهد.
بیماریهای جگر با آزمون عملکرد کبد تشخیص داده میشوند، بهعنوان مثال، توسط تولید پروتئین فاز حاد.
همچنین بیماریهای دیگری نیز هستند که بهطور مستقیم بیماری جگر شناخته نمیشوند ولی ممکن است موجب اختلال در عملکرد جگر شوند، به عنوان مثال عامل دیفتری در گلو رشد میکند و توکسین آن بر جگر و کلیه و اعصاب و قلب اثر میکند. همچنین یکی از علل مرگ بیماری مالاریا نارسایی جگر و کلیه است.
جگر تنها اندام داخلی بدن انسان است که توانایی باززایی طبیعی بافتهای از دست رفته را دارد؛ کمتر از ۲۵٪ جگر میتواند بهتمام جگر احیا شود.[۱۲] باززایی بسیار سریع است. جگر طی یک تا دو هفته بعد از از دست دادن بیش از ۵۰٪ حجم خود به اندازه طبیعی خود باز خواهد گشت.
این عمل دلیل عمدهٔ بازگشت هپاتوسیتها به چرخه یاختهای است. هپاتوسیتها از فاز جی صفر خاموش به فاز جی ۱ رفته و تحت میتوز قرار میگیرند. این فرایند توسط گیرنده پی ۷۵ فعال میشود.[۱۳]
سه پیوند اولیهٔ جگر انسان توسط توماس استارزل در سال ۱۹۶۳ در ایالات متحده انجام شد.[۱۴] در سال ۱۹۶۸، روی کالن در کمبریج انگلستان اولین پیوند جگر را در بریتانیای کبیر انجام داد.[۱۵]
پیوند کبد تنها گزینه برای افرادی است که مبتلا به نارسایی غیرقابل بازگشت کبدی هستند. بیشتر پیوندهای انجام شده برای بیماریهای مزمن باعث سیروز میشوند، از جمله هپاتیت سی مزمن، الکلیسم، هپاتیتهای خودایمن و بسیاری دیگر از بیماریها. پیوندهای جگر انجام شده برای نارسایی حاد کبد که در آن نارسایی در طول چند روز هفته رخ میدهد کمتر شایع است.
شهرهای شیراز، تهران، مشهد و کرمان قطبهای پیوند کبد در ایران هستند. اصفهان، اهواز، تبریز و رشت از دیگر شهرهای فعال در پیوند کبد هستند.[۱۶]
منشأ جگر قرارگیری آن در بخش شکمی اندوردم فورگات (اندودرم یکی از ۳ لایه سلولی جوانه جنینی است) و مجاور مزانشیم دیواره ترنسورسوم است. در رویان انسان، دایورتیکولوم کبد یک لوله اندودرمی است که از فورگات به اطراف مزانشیم گسترش یافتهاست. مزانشیم دیواره ترانسورسوم باعث تکثیر این اندودرم به شاخه شاخه شدن و شکلگیری اپیتلیوم غدهای جگر میشود. بخشی از دایورتیکولوم کبدی (که این منطقه نزدیک لوله گوارش است) در ادامه به عنوان مجرای زهکشی جگر عمل میکند، و شاخهای از این مجرا کیسه صفرا را ایجاد میکند.[۱۷] علاوه بر این سیگنالهای مزانشیم دیواره ترانسورسوم، فاکتور رشد فیبروبلاست از تکامل قلب نیز همراه با رتینوئیک اسید ناشی از مزودرم صفحه جانبی به صلاحیت جگر کمک میکند. سلولهای اندودرمی کبدی تحت یک انتقال مورفولوژیکی از ستونی به شبه لایهای منجر به ضخامت اولیه جوانه جگر میشود. سلولهای ستارهای جگر از مزانشیم مشتق میشوند.[۱۸]
بعد از مهاجرت هپاتوبلاستها به مزانشیم دیواره ترانسورسوم، معماری کبدی با سینوسهای کبدی شروع بهکار میکند و مویرگهای صفراوی ظاهر میشوند. جوانهٔ جگر به لبهای کبدی تقسیم میشود. ورید نافی چپ به مجراهای وریدی تبدیل شده و ورید ویتلاین به ورید باب تبدیل میشود. گسترش جوانهٔ جگر توسط سلولهای بنیادی خونساز انجام میشود. هپاتوبلاستهای دو پتانسیلی به سلولهای اپیتلیال صفراوی و هپاتوسیتها متمایز میشوند. سلولهای اپیتلیال صفراوی از هپاتوسیتهای اطراف ورید باب متمایز میشوند، ابتدا یک، تکلایه تولید و سپس دولایه از سلولهای مکعبی تولید میکنند. در صفحهٔ داکتال، تمرکز انبساط در نقاطی از دولایه پدیدار میشود، توسط مزانشیم باب محصور شده، و تحت توبولزایی در مجراهای صفراوی درون کبدی قرار میگیرد. هپاتوبلاستها مجاور ورید باب قرار نگرفته و در عوض به هپاتوسیتها متمایز شده و در طنابهای خطی سلولهای اپی تلیال مزانشیم و مجراهای صفرا قرار میگیرند. هنگامی که هپاتوبلاستها به هپاتوسیتها تخصصی شده و گسترش مییابند، عملکردها را از یک هپاتوسیت بالغ دریافت میکنند، و در نهایت هپاتوسیتهای بالغ بهعنوان سلولهای اپیتلیال بسیار قطبی با انباشتگی گلیکوژن فراوان ظاهر میشوند.
در جنین در حال رشد، منبع اصلی خون کبد از ورید نافی است که مواد مغذی را برای جنین در حال رشد تأمین میکند. ورید نافی از ناف وارد شکم میشود، و در طول لبه آزاد لیگامان فلسی فرم کبد به سطح تحتانی کبد به طرف بالا عبور میکند. به شاخه چپی ورید باب متصل میشود. مجراهای وریدی، خون را از ورید باب چپی به ورید کبدی چپی و سپس به بزرگسیاهرگ زیرین حمل میکنند، و اجازه میدهند خون جنینی در کبد دور بزند.
درجنین، کبد در طول بارداری نرمال توسعه مییابد، و تصفیه نرمال کبد جنین انجام نمیشود. کبد اجازه ندارد فرایندهای گوارشی را انجام دهد زیرا جنین وعدههای غذایی را بهطور مستقیم مصرف نمیکند، اما مواد مغذی را توسط جفت از مادر دریافت میکند. کبد جنین برخی از سلولهای بنیادی خون را آزاد میکند که به تیموس جنین مهاجرت میکنند، بنابراین ابتدا لنفوسیتها، که لنفوسیت تی نامیده میشوند از سلولهای بنیادی کبد جنین ساخته میشوند. هنگامی که جنین متولد میشود، تشکیل سلولهای بنیادی خون در جنین به مغز قرمز استخوان منتقل میشود.
بعد از تولد، ورید نافی و مجراهای وریدی طی دو تا پنج روز کاملاً محو میشوند.
جگر پستانداران، غازماکیانسانان، و ماهی معمولاً به عنوان خوراک توسط انسانها خورده میشود. جگرهای گاو، گوسفند، گوساله، مرغ خانگی و غازها در قصابیها و سوپرمارکتها بهطور گسترده قابل دسترس هستند.
جگر میتواند پخته، آبپز، کبابی، سرخ شده، در روغن تفت داده شده یا خام خورده شود (asbeh nayeh or sawda naye در غذاهای لبنانی، و همچنینساشیمی کبد در ژاپن). در بسیاری از آمادهسازیها، تکههای جگر با تکههای گوشت و کلیه، مانند اشکال مختلف کبابهای شبکهای خاورمیانهای ترکیب میشوند (به عنوان مثال meurav Yerushalmi). جگر اغلب در پخشینه درست میشود. مثالهای خوب شناخته شده شامل liver pâté، جگر چرب، chopped liver، و leverpastej میباشند. سوسیسهای کبدی از جمله Braunschweiger و liverwurst نیز ارزش غذایی دارند. خوراک سنتی آفریقای جنوبی، به نام Skilpadjies، از جگر گوسفند چرخ شده پیچیده در netvet (چربی غشا پوششی) تهیه شده و روی آتش کباب شدهاست. البته این نوع کباب جگر درایران در میان اقوام لر نیز مرسوم است ولی آن را چرخ نمیکنند بلکه به صورت قطعات کوچک در چربی غشا روده قرار میدهند.
جگر حیوانات غنی از آهن و ویتامین آ میباشند، و روغن جگر ماهی معمولاً به عنوان مکمل غذایی استفاده میشود. بهطور سنتی، کبد بعضی از ماهیها مخصوصاً لقمهماهی معمولی بهعنوان غذا ارزش دارد. این جگر برای آمادهسازی غذا مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله در جگر اسکیت آبپز با تست در انگلستان، همچنین beignets de foie de raie و foie de raie en croute در آشپزی فرانسوی.[۱۹]
اگرچه جگر به دلیل داشتن مواد مغذی و ویتامینهای متعدد مانند اسیدفولیک، پروتئین، ویتامین آ و آهن غذای بسیار مفیدی برای زنان باردار محسوب میشود. اما باتوجه به مقادیر زیاد ویتامین آ موجود در آن میتواند مشکلات متعدد و جدی برای جنین و مادر بهوجود آورد. ویتامین آ موجود در جگر به شکل رتینول است، رتینول بهطور قابل توجهی قویتر از خود ویتامین آ است که در صورت مصرف آن در مقادیر زیاد در دوران بارداری در رشد جنین و نواقص احتمالی و ایجاد سرطان در بدن مادر تأثیر دارد؛ لذا خوردن جگر در دوران بارداری باید با مشورت پزشک انجام شود.[۲۰]
در استورههای یونانی، پرومته بهدلیل آشکار کردن آتش برای انسان توسط خدایان مجازات شد، او را در جایی که یک کرکس (یا یک عقاب) جگر او را نوک میزد به سنگ زنجیر کردند و جگر در طول شب دوباره ساخته میشد. (جگر تنها اندام داخلی انسان است که میتواند خودش را به میزان قابل توجهی بازسازی کند) بسیاری از مردم باستانی خاور نزدیک و مناطق مدیترانهای نوعی از طالعبینی به نام هاروسپیسی را انجام میدهند، آنها سعی میکنند اطلاعات را با تمرین بر روی جگرهای گوسفند و دیگر حیوانات بهدست بیاورند.
املودیپین
در افلاطون، و در فیزیولوژیهای بعدی، جگر بهعنوان مکان تاریکترین احساسات تصور میشود (بهطور خاص خشم، حسادت و طمع) که انسان را به واکنش وادار میکند.[۲۱] در تلمود (رساله براکهوت ۶۱ ب) کبد به عنوان محل خشم است که با کیسه صفرا خنثی میشود.
در زبانهای فارسی، اردو و هندی (جگر یا जिगर یا jigar) در سخنرانیهای تمثیلی جگر، مرجع شجاعت و احساسات قوی یا «بهترین حالت فرد» است.
افسانه جانسون کبدخوار میگوید که او میتواند جگر هرکسی را که بعد از شام کشته شده باشد، بریده و بخورد.
در فیلم رسالت، خوردن جگر حمزه بن عبدالمطلب در طول غزوه احد توسط هند دختر عتبه به تصویر کشیده شدهاست. اگرچه روایاتی وجود دارد که هند به جای خوردن جگر حمزه «طعم آن را چشید»، صحت این روایات جای سؤال دارد.
کُلیه، قُلوه یا گُرده *[۱] یکی از اندامهای درونی بدن انسان و برخی دیگر از جانداران است. کار کلیه تصفیه خون از مواد زائد و دفع متابولیتهای بدن میباشد جالب است بدانید انسان میتواند با ۲۰٪ کلیههایش زندگی نسبتاً سالمی داشته باشد. اگر عملکرد آنها کم شود نیاز به دیالیز پیدا میکنند.
کلیه یک نام عربی است که به زبان فارسی و هندی وارد شدهاست.[۱]
کلیهها یک جفت عضو لوبیایی شکل و قهوهای رنگ میباشند که در طرفین ستون فقرات و در موازات اصلی مهره ۱ تا ۳ کمری قرار دارند.[۲] کلیه راست کمی پایینتر از کلیه چپ واقع است؛ به دلیل موقعیت و شکل کبد در بالای کلیه راست.
. وزن هر کلیه در بالغین ۱۵۰ گرم میباشد و اندازه آن تقریباً با مشت بسته برابر است. میانه کلیه دارای فرورفتگی به نام ناف است که شریان و ورید کلیوی، اعصاب، عروق لنفاتیک و حالب از آن میگذرند. حالب ادرار نهایی را به مثانه میبرد تا ذخیره شده و سپس دفع گردد. کلیه از کپسولی پوشیده شدهاست تا از آن، محافظت شود.
در صورت برش طولی، دو ناحیه عمده دیده میشود که عبارتند از قشر که در بیرون قرار گرفتهاست و قسمت مرکزی که ناحیه داخلی است. قسمت مرکزی به بافت مخروطی شکل به نام هرمهای کلیه تقسیم شدهاست. قاعده هر هرم بر روی لبههای بین قشر و قسمت مرکزی قرار گرفتهاست و راس آن در پاپیلا است که به درون فضای لگنچه کلیه، برجسته میشود. لگنچه استطاله قیفیشکل انتهای بالایی حالب است. لبه خارجی لگنچه به دو حفره به نام کالیسهای بزرگ تقسیم میشود که رو به پایین امتداد مییابند و به کالیسهای کوچک تقسیم میشوند. کالیسهای کوچک ادرار لولههای هر پاپیلا را جمعآوری میکنند. کالیسها، لگنچه و حالب، ادرار را به سمت مثانه پیش میبرند و تا زمان دفع در آن جا ذخیره میشود.
یکی از اصلیترین وظایف کلیه بیرون راندن مواد زاید تولید شده بر اثر متابولیسم یا خورده شده، میباشد. کنترل حجم و ترکیبات مایعات بدن نیز از کارکردهای کلیه میباشد. قسمت عمده حفظ تعادل بین میزان دریافت و میزان دفع در مورد آب و تقریباً تمام الکترولیتهای بدن بر عهده کلیهها میباشد.
املودیپین
کلیهها مهمترین وظیفه خود را با تصفیه پلاسما و برداشت مواد از فیلتر، بسته به نیازهای بدن انجام میدهند. کلیهها با دفع مواد ناخواسته توسط ادرار بدن را تمیز کرده و مواد مورد نیاز را به خون بازمیگردانند.
دفع محصولات زائد متابولیسم که در بدن نیاز نیستند، عمدتاً بر عهده کلیهها میباشد. اوره، کراتینین، اسیداوریک، محصولات نهایی تجزیه هموگلوبین و متابولیتهای هورمونهای مختلف از این دسته میباشند.
لازمه برقراری هومئوستازی تنظیم محیط داخلی بدن که ویژگی همه جانوران است دفع آب و موادی که غلظت شأن بیش از حد مجاز باشد
کلیهها با دفع مقادیر متغیر سدیم و آب، نقش بارز در تنظیم بلندمدت فشار شریانی دارند. علاوه بر آنها، با ترشح هورمونها یا مواد مؤثر بر عروق مثل رنین در تنظیم کوتاهمدت (سریع) فشار شریانی نیز نقش دارند. رنین باعث ساخت محصولات مؤثر بر عروق به مانند آنژیوتانسین۲ میشود.
کلیهها با دفع اسیدها و تنظیم ذخایر بازی مایعات بدن، تعادل اسید و باز را با همکاری ریهها تنظیم میکنند به این صورت که با خوردن مواد خوراکی که pH خون را پایین برده و به سمت اسیدی شدن میبرند، کلیهها میزان دفع یونهای +H را افزایش میدهند؛ از طرفی در صورت مصرف غذاهایی که pH خون را افزایش داده و به سمت بازی (قلیایی) شدن میبرد، کلیهها میزان دفع یون -HCO3 یا همان یون بی کربنات را از طریق ادرار افزایش میدهند.
کلیهها اریتروپویتین ترشح میکنند که تولید گویچههای سرخ از سلولهای بنیادی خونساز در مغزاستخوان را تحریک میکنند. تقریباً تمام اریتروپویتین که در افراد سالم به خون ترشح میشوند، از کلیهها است. اما ترشح بخشی از اریتروپویتین به خون را کبد بر عهده دارد.
کلیهها در گرسنگی طولانیمدت از اسیدهای آمینه و سایر پیشسازها، گلوکز میسازد، این روند گلوکونئوژنز نام دارد.
فعال کردن ویتامینD
از طریق آنزیمی به نام کوله کلسیفرول آن را به شکل فعال میکند مثلا از پیش ساز های مانند کلسترول استفاده میکند
کلیهها هر ۲۴ ساعت جمعاً حدود ۲۰۰ لیتر از مایعات بدن را تصفیه و به جریان خون بازمیگردانند. حدود ۲ لیتر مایع به صورت ادرار از بدن دفع میشود در حالی که باقیمانده یعنی حدود ۹۸ لیتر به بدن بازمیگردد. ادرار دفع شده تقریباً ظرف مدت ۱ تا ۸ ساعت در مثانه ذخیره شدهاست.[۳]
سالانه افراد بیشماری در سراسر جهان به بیماری حاد کلیه مبتلا میشوند. اما هنوز اکثر مردم چیزی دربارهٔ این بیماری – که تا زمانی که خیلی پیشرفته میشود و خودش را نشان میدهد – نمیدانند. همانند بیماری قلبی، بیماری کلیوی نیز یکی از مشکلات خاموشی سلامتی است که هیچ علائم یا نشانهای در مراحل اولیه از خود بروز نمیدهد.
نارسایی کلیوی تا حدودی خفتهاست زیرا فردی که دچار اوره یا فشار خون بالا است امکان ابتلا به بیماری کلیوی را دارد، شاید به ظاهر مشکلی در کار نباشد اما اگر در تغذیه یا روند درمان کمکاری شود امکان ابتلا به نارسایی کلیوی شدت مییابد. از هر ۱۰ نفر یک نفر در معرض ابتلا به بیماریهای کلیوی قرار دارد که بهداشت جهانی میگوید بین ۵ تا ۱۰ برابر این آمار، بیماری خفته کلیه وجود دارد.[۴]
در واقع بیماری زمانی نمود پیدا میکند که عملکرد کلیه کاهش پیدا میکند یا متوقف شود. به همین دلیل است که پزشکان سعی دارند با آگاه کردن مردم دربارهٔ این بیماری و روند آن شانس خود را برای جلوگیری از عدم عملکرد کلیه و نهایتاً مرگ افراد افزایش دهند.
کلیههای سالم با تولید ادرار، خون بدن را از فضولات و مواد سمی پاک میکنند. آنها میزان «فلوید» بدن را تنظیم میکنند و احتیاج به موادغذایی مثل سدیم، کلسیم، پتاسیم و فسفر دارند. علاوه بر این کلیههای بدن هورمونهایی ترشح میکنند که باعث تنظیم فشارخون، ساخت سلولهای خونی قرمز رنگ و مستحکم شدن استخوانها میشود. اکثر کلیهها عملکرد خوب و درستی دارند، اما گاهی اوقات کلیهها توانایی خود را در خارج کردن «فضولات و فلویدها» از دست میدهد که باعث میشود میزان این مواد خطرناک در بدن افزایش پیدا کند. چنانچه این موضوع معالجه نشود، ساخت مواد سمی، فلوید اضافی و میزان مواد معدنی خطرناک در بدن باعث مرگ میشود.
نشانهها و علائم هر نوع بیماری بستگی به شدت آن دارد. بیماری نوع اول اغلب پس از یک عمل جراحی پیچیده یا یک ضربه یا آسیب جدی رخ میدهد که علائم آن مثل جمع شدن فلوید، خونریزی داخلی، سرگیجه و حالت کما بهطور یک دفعه و ناگهانی خودشان را بروز میدهند که خوشبختانه در بسیاری از بیماران با درمان مناسب کلیهها به وضعیت طبیعی یا نزدیک به آن بازمیگردند.
بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مزمن، معمولاً با کاهش دائمی عملکرد کلیهها مواجه میشوند که بیماری فشار خون و دیابت از رایجترین دلایل آن است.
درحقیقت بیش از ۴۰ درصد بیمارانی که به بیماری دیابت نوع یک مبتلا هستند، دچار بیماری کلیه مزمن نیز خواهند شد. چنانچه بیماری دیابت کنترل شود، احتمال ناراحتی کلیه کاهش پیدا میکند.
نحوه درمان این بیماران بستگی به درجه بیماری و میزان پیش رفتگی آن دارد و در مراحل اولیه با تجویز داروهایی خاص قابل درمان است، اما در مراحل حادتر و انتهایی این بیماران به «دیالیز» منظم یا حتی پیوند کلیه نیاز دارند.
در دیالیز از دستگاهی استفاده میشود که محصولات اضافی و فضولات و فلویدهای اضافه را از خون بدن خارج میکند و آن را تصفیه میکند.
دو نوع دیالیز برای این بیماران وجود دارد، در نوع اول آن که HD نامیده میشود، بیمار هفتهای سه مرتبه یا بیشتر باید به مرکز دیالیز برود و تا اتمام درمان به ماشین مربوط به دیالیز وصل باشد. اما نوع دوم آن که PD نامیده میشود، معمولاً هر روز انجام میشود که در این روش با استفاده از لولهای که هنگام پیوند کلیه در قسمت نیم تنه بالای بیمار قرار دادهاند فضولات و مواد سمی از داخل کلیه انسان خارج میشود.
۱) فشار خون خود را همیشه کمتر از ۱۲۰ روی ۸۰ نگه دارید. ۱۲۰/۸۰
۲) چنانچه به بیماری دیابت مبتلا هستید، حتماً تحت نظر پزشک باشید و سعی کنید آن را کنترل کنید.
۳) رژیم غذایی مناسب و مغذی داشته باشید و حداقل روزانه ۵ وعده از میوه جات و سبزیجات استفاده کنید.
۶) روزانه بیش از ۲/۴۰۰ میلیگرم سدیم (نمک) مصرف نکنید، یعنی تقریباً معادل یک قاشق چایخوری.
۱۱) تا میتوانید آب بنوشید. روزی ۶ تا ۸ لیوان[۵]
۱۲) از مصرف خودسرانه داروها بپرهیزید؛ زیرا اغلب مواد دارویی از کلیه جذب میشوند (مواد نیروزایی که افراد بدنساز استفاده میکنند به شدت به کلیه و به اندامهای دیگر آسیب جدی در صورت مصرف مکرر وارد میکند)
کلیه حیوانات در بسیاری از فرهنگها و کشورها جز غذا محسوب میشود. در ایران، انگلیس، فرانسه، اسپانیا، سوئد و بسیاری کشورها کلیه پخته و خورده میشود. در دین اسلام خوردن کلیه مکروه است.
بهطور معمول در هر فرد سالم دو کلیه وجود دارد که هر یک در یکطرف ستون مهرهها و زیر دندههای تحتانی واقع شدهاند. کلیهها به رنگ قرمز متمایل به قهوهای بوده و از نظر شکل شبیه لوبیا میباشند. هر کلیه به اندازه مشت بسته فرد است. اکثر اعضای بدن برای عملکرد مطلوب وابسته به کلیهها هستند
کلیهها آب بدن را تنظیم میکنند:
برای اینکه بدن شما بهدرستی و به نحو مطلوب فعالیت کند لازم است که دارای حجم مناسب آب باشد. یکی از مهمترین وظایف کلیهها برداشت آب اضافی یا حفظ آب بدن در موارد ضرورت میباشد.
بسیاری از مواد در خون و مایعات بدن باید در اندازه مناسب وجود داشته باشند تا بدن به درستی عملکرد داشته باشد. برای مثال: سدیم و پتاسیم مواد معدنی هستند که از مواد غذایی بدست میآیند. این مواد معدنی برای سلامتی لازم هستند اما باید در حد معینی نگهداشته شوند. زمانیکه کلیهها بهدرستی فعالیت کنند، مواد زائد از بدن داخل ادرار ترشح میشوند همچنین کلیهها در تنظیم سایر مواد معدنی در بدن مانند: کلسیم و فسفر که برای تشکلی استخوان لازمند، کمک میکنند، با ازبین رفتن بار منفی در غشاء فیلتراسیون دفع کلسیم کاهش مییابد اما مواد زائد مانند: اوره و کراتی نیز باید از بدن خارج شوند، که خارج میشوند. اوره و سایر مواد زائد زمانی که بدن پروتئینها مانند: گوشت را تجزیه میکند، تشکیل میشوند. کراتی نین یک محصول زائد عضلات است. اگر فعالیت کلیهها کاسته شود، اوره و کراتی نیز در خون افزایش مییابند بسیاری از محصولات زائد اگر از مایعات بدن جدا نشوند برای بدن سمی هستند برای مثال، وقتی فردی دارویی مصرف میکند، مواد زائد شیمیایی که از مصرف این دارو در بدن بهوجود میآیند، عمدتاً توسط کلیهها از بدن خارج میشوند.
کلیههای سالم پیک (پیغام بر)های شیمیایی مهمی بنام هورمونها را نیز میسازند. این هورمونها در جریان خون گردش کرده و بعضی از عملکردهای بدن مانند: فشار خون، ساخت گویچههای قرمز و برداشت کلسیم از رودهها را تنظیم میکنند.
^ در لهجه همدانی گُردله، در لهجه لری گُردالَه، در گویش کرشی گُردک، در کردی گورچیک (gurçik) و گورچیله
کلیه حیوانات مختلف
آملودیپین چیست؟
آملودیپین داروی کم عارضه و موثری است که در پیشگیری از انفارکتوس و کنترل فشار خون بالا کاربرد دارد
( قرص آنژیووسک محصول شرکت تهران شیمی )
آملودیپین جزء داروهای بلوک کننده کانال کلسیم است. به زبان ساده این دارو بر روی عروق خون و عضله قلب اثر خود را اعمال می کند. آملودیپین فشار خون را کاهش می دهد واثر محافظت بر قلب، مغز و کلیه دارد. این دارو احتمال سکته قلبی و مغزی را کاهش می دهد البته در موارد بروز حمله قلبی نباید از این دارو استفاده کرد در چنین مواردی باید از داروهایی مانند نیتروگلسیرین و یا ایزوسورباید زبر زبانی استفاده شود.
نکات مهم در خصوص مصرف آملودیپین
بهتر است آملودیپین با معده خالی مصرف شود. این دارو معمولا یک بار در روز استفاده می شود.
مقدار مصرف تجویز شده توسط پزشک را بطور کامل رعایت کنید معمولا آملودیپین با کمترین مقدار تجویز می شود و به تدریج توسط پزشک افزایش می یابد و این کار برای کاهش عوارض جانبی (افت ناگهانی فشار خون) توصیه می شود.
معمولا اثرات درمانی آملودیپین بعد از یک هفته تا ده روز بطور کامل آشکار می شود بنابراین در خصوص اثربخشی این دارو زود قضاوت نکنید و مصرف دارو را ادامه دهید.
بیماران با فشار خون بالا لازم است مرتبا فشار خون خود را اندازه گیری کنند و نسبت به افزایش بیش از حد فشار خون هوشیار باشند.
عوارض جانبی آملودیپین
افت ناگهانی فشار خون در زمان ایستادن یکی از عوارض جانبی معمولی این دارو است. برای کاهش این عارضه بهتر است تغییر وضعیت از نشسته به ایستادن به آهستگی انجام شود.
سرگیجه، تهوع، یبوست و بی خوابی بعضی از عوارض جانبی این دارو است که معمولا به مرور زمان بدن به مصرف این دارو عادت می کند و این عوارض کاهش می یابد.
املودیپین
Reference: www.webmd.com
در شرايط خاص و نظارت ويژه پزشك قابل استفاده است: مطالعات حیوانی مواردی از عارضه جانبی برای جنین نشان داده است و مطالعات انسانی به اندازه کافی در دست نیست. منافع دارو در مقابل خطرات احتمالی، تعیین کننده مصرف یا عدم مصرف این دارو در دوران بارداری است.
چنانچه در خصوص “آملودیپین” سوالی دارید، عارضه خاصی مشاهده نموده اید و یا مطلب ویژه ای به نظرتان می رسد با دیگران به اشتراک بگذارید
بیش از نیم قرن تلاش در
جهت تعالی فرهنگ سلامت کشور
فرم مشاوره اختصاصی
فرم نظرات کاربران
املودیپین
برای دریافت پیشنهادات استثنایی عضو خبرنامه ما شوید.
تماس با ما
تهران – کیلومتر 9 جاده مخصوص کرج جنب بانک ملت شعبه پارس خودرو شرکت داروسازی تهران دارو فاکس: 44504840
کدپستی: 1399615851
021-44504840
48032000 -021
0935-8933828
در صورتی که تمایل دارید تا از مشاوره ما برخوردار شوید برروی چت آنلاین کلیک کنید.
ما در شبکه های اجتماعی
نام تجاری
Istin , Amlostin , Exforge , Sevikar
کاربرد
فشار خون بالا – انژین
اطلاعات دارویی لاسیدیپین
اطلاعات داروها : لاسیدیپین برای درمان فشار خون به کار میرود افرادی که به فشارخون مبتلا هستند معمولاً علائمی ندارند اما اگر فشارخون درمان نشود منجر به بیماریهای قلبی عروقی نظیر حمله قلبی و یا سکته میشود.
لاسیدیپین سبب آرام سازی و گشاد شدن عروق میشود. این حالت سبب کاهش فشار خون و در نتیجه آزادانهتر میتواند در بدن به گردش درآید.
موارد منع مصرف داروی لاسیدیپین
• به تاریخ انقضا داروی لاسیدیپین توجه کنید و اگر دارویی که در دستتان است تاریخ انقضای آن تمام شده است، از آن مصرف نکنید.
• هرگز داروی لاسیدیپین را به کس دیگری حتی با علائم مشابه خودتان تجویز نکنید.
• داروی لاسیدیپین را بیش از دوز تجویز شده توسط پزشک، مصرف نکنید.
• تداخل دارویی دارو را چک کنید و حتماً به پزشکتان، اطلاع دهید که در حال مصرف چه داروی دیگری هستید.
• همراه با داروی لاسیدیپین ، گریپفروت نخورید ، زیرا ممکن است عملکرد دارو را تحت تأثیر قرار دهد.
تداخل دارویی لاسیدیپین
تداخل دارویی ممکن است عملکرد داروها را تغییر و خطر ابتلا به عوارض جانبی جدی را افزایش دهد. یک لیست از تمام داروهایی (ازجمله داروهای با نسخه / بدون نسخه و محصولات گیاهی) که استفاده میکنید تهیه کرده و آن را با دکتر و داروساز خود به اشتراک بگذارید. دوز دارو مصرفی خود را بدون مشورت با دکتر خود تغییر نداده و یا مصرف دارو را ترک نکنید.
نکاتی که قبل از مصرف لاسیدیپین باید در نظر گرفته شود
بعضی داروها را نمیتوان در بعضی از شرایط تجویز نمود و بعضی داروها نیز در صورتی که نیاز به درمان تکمیلی باشد تجویز میگردد. بنابراین بهتر است که قبل از مصرف داروی لاسیدیپین ، پزشکتان از موارد زیر مطلع باشد:
• در صورت حاملگی و یا در صورتی که به نوزاد خود شیر میدهید.
• در صورتی که هر نوع مشکل کبدی دارید.
• در صورتی که مبتلا به آنژین صدری هستید و یا اخیراً دچار حمله قلبی شدهاید.
• در صورتی که مبتلا به پورفیری هستید.
• اگر در حال حاضر در حال مصرف داروی خاصی هستید. این داروها شامل تمام داروهای در دسترس است،چه برایتان تجویز شده است و چه بدون تجویز پزشک آن را مصرف میکنید نظیر داروهای گیاهی و داروهای مکمل.
• اگر تاکنون به هر نوع دارو حساسیت داشتهاید.
عوارض جانبی احتمالی داروی لاسیدیپین
تمام داروها در کنار تأثیرات مثبتشان، میتوانند مسبب عوارض ناخواستهای در بدن باشند. اگرچه این عوارض در همه افراد به وجود نمیآید. با گذر زمان بدن خود را با داروی جدید وفق میدهد و این علائم نیز برطرف میشوند اما اگر علائم زیر ادامه پیدا کرد و یا رنج آور شد با پزشک خود مشورت نمایید.
• سردرد: از پزشک بخواهید که یک مسکن مناسب برایتان تجویز نماید.
• قوزک ورم کرده، گر گرفتگی، تپش قلب، کهیرهای خارش دار پوستی، افزایش دفع ادرار: در صورتی که هر کدام از این موارد آزار دهنده شد با پزشک خود مشورت نمایید.
• احساس ضعف و خستگی: در این شرایط از رانندگی کردن و کار با ابزار خودداری کنید.
• کسالت و شکم درد: غذاهای ساده مصرف نمایید.
اگر علائم دیگری در خود مشاهده کردید که فکر میکنید به دلیل مصرف داروی لاسیدیپین میباشد به پزشک اطلاع دهید.
نحوه نگهداری داروی لاسیدیپین
• دارو را در جایی خشک و خنک و به دور از نور مستقیم آفتاب نگه داری کنید.
• دارو را دور از دسترس کودکان قرار دهید.
املودیپین
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه
نام *
ایمیل *
وب سایت
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
اگر به آملودیپین حساسیت دارید نباید از آن استفاده کنید. برای اطمینان از امن بودن آملودیپین در مورد موارد زیر به پزشک خود اطلاع دهید:
بیماری کبدی
مشکل در دریچه قلبی بنام تنگی آئورت
آملودیپین می تواند به شیر مادر منتقل شود، اما تاثیرات این دارو بر نوزادی که از شیر مادر استفاده میکند هنوز شناخته نشده است. در این رابطه با پزشک خود مشورت کنید.
مضر بودن یا نبودن آملودیپین برای جنین تاکنون مشخص نشده است. اگر باردار هستید و یا تصمیم به باردار شدن دارید در مورد مصرف این دارو با پزشک مشورت کنید.
املودیپین
مصرف آملودیپین برای کودکانی که کمتر از 6 سال دارند مجاز نیست.
مقادیر متفاوتی از آملودیپین برای علل متفاوتی تجویز می شود. مهم است که دارویتان را هر روز سر ساعتی معین مصرف کنید.
آملودیپین معمولاً روزی یکبار مصرف می شود. معمولاً راحت تر است که صبح ها پیش از صبحانه مصرف شود تا فراموش نشود.
این دارو را می توان با یا بدون غذا مصرف کرد. هیچگاه بیشتر از مقدار تجویز شده مصرف نکنید. از دستورات پزشکتان به دقت پیروی کنید.
اگر روزی یکبار آملودیپین مصرف می کنید و یک نوبت را فراموش کرده اید ، به مجردی که آن را به یاد آوردید مصرفش کنید. البته اگر کمتر از 8 ساعت به نوبت بعدی مانده است ، نوبت فراموش شده را رها کرده ، به برنامه منظم دارویی تان بازگردید.
هیچگاه مقدار دارو را دوبرابر نکنید و نیز پیش از مشورت با پزشکتان آن را قطع نکنید. در صورت نیاز به قطع آملودیپین ، این کار باید به صورت تدریجی صورت گیرد. در اکثر مواردی که آملودیپین به خاطرشان تجویز می شود، دارو به مهار بیماری کمک می کند نه آنکه آن را درمان کند. این بدان معنا است که حتی اگر احساس بهبودی دارید ممکن است لازم باشد آملودیپین را سال ها یا تا پایان زندگی مصرف کنید.
الف ) آنژین پایدار مزمن، آنژین وازواسپاستیک ( آنژین پرینزمتال یا متغیر )
بزرگسالان :مقدار mg/day10-5 مصرف می شود.
ب) افزایش فشار خون
بزرگسالان :ابتدا مقدار mg/day 5-5/2 ( برای بیماران ضعیف، لاغر و کوچک اندام، بیماران سالمند، بیمارانی که سایر داروهای کاهنده فشار خون مصرف می کنند و بیماران دچار نارسایی کبدی، mg/day5/2 مصرف می شود. )مقدار مصرف برحسب پاسخ و تحمل بیمار هر 14 – 8 روز تنظیم می شود. حداکثر مقدار مصرف mg/day10است.
قرص آملودیپین برای چیست؟
الو دکتر/ آملودیپین قرصی است که معمولا برای کاهش فشار خون و تسکین درد قلب تجویز می شود. مصرف این دارو در زمان حمله قلبی تنها درد شدید را کاهش می دهد اما به هیچ عنوان نمی تواند درمانی برای حمله قلبی و جایگزین قرص نیتروگلیسیرین باشد. در ادامه این مطلب بیشتر درباره قرص آملودیپین می خوانیم.قرص آملودیپین آملودیپین جزء داروهای بلوک کننده کانال کلسیم است. به زبان ساده این دارو بر روی عروق خون و عضله قلب اثر خود را اعمال می کند. آملودیپین فشار خون را کاهش می دهد واثر محافظت بر قلب، مغز و کلیه دارد. این دارو احتمال سکته قلبی و مغزی را کاهش می دهد البته در موارد بروز حمله قلبی نباید از این دارو استفاده کرد در چنین مواردی باید از داروهایی مانند نیتروگلسیرین و یا ایزوسورباید زبر زبانی استفاده شود.مقدار مصرف قرص آملودیپینقرص های آملودیپین را می توانید قبل یا بعد از غذا مصرف کنید. بزرگسالان روزانه بین 5 تا 10 میلی گرم از این دارو را می توانند مصرف کنند. در کودکان, افراد مسن و یا کسانی که ضعف بدنی دارند میزان آن باید 2.5 میلی کرم در روز باشد. این دارو را در ساعت و مدت تعیین شده مصرف کنید. معمولا از آن در روز یک مرتبه استفاده می شود. ممنوعیتی برای مصرف آن قبل یا بعد از غذا نیست.اما مصرف بیشتر از مقدار تجویز شده قرص آملودیپین ممکن است مشکلاتی را بوجود آورد. در صورت فراموش کردن مصرف یک روز این دارو اگر تا زمان بعدی بیشتر از 8 ساعت زمان مانده بود می توانید دارو را مصرف کنید و اگر کمتر از 8 ساعت زمان بود تا مصرف بعدی صبر کنید. قطع این دارو باید به تدریج انجام شود, قطع ناگهانی دارو ممکن است آسیبهایی به بدن بزند. گاهی در صورت بهبودی نیز، تشخیص پزشک این است که دارو تا پایان عمر باید استفاده شود.عوارض جانبی داروی آملودیپینمصرف قرص آملودیپین ممکن است باعث بوجود آمدن عوارضی مانند حالت تهوع, اسهال و یبوست شود. از دیگر عوارض آن می توان به سردرد, ضعف, سرگیجه و بی خوابی اشاره کرد. ممکن است در اثر مصرف این دارو اختلالاتی در دستگاه تنفس مانند تنگی نفس ایجاد شود. وزوز گوش, خارش, درد عضلات, طپش قلب, درد در ناحیه قفسه سینه از دیگر عوارض مصرف داروی آملودیپین است.تداخل داروییاز مصرف همزمان قرص آملودیپین با آدنوزین بپرهیزید زیرا سبب بروز برادیکاری می شود. همچنین مصرف این دارو با داروهای اریترومایسین, سیکلوسپورین و نیاسین باعث بوجود آمدن رابدومیولیز در بیمارانی که نارسایی کلیوی دارند می شود.مکانیسم اثرداروی آملودیپین با تاثیر بر روی عضلات قلب باعث انقباض آنها می شود. همچنین از انتقال کلسیم به داخل سلولهای قلب و عضلات صاف جدار عروق که از طریق کانال کلسیم انجام می شود، جلوگیری می کند. بیشترین میزان دفع این دارو از طریق ادرار و در حدود 30 درصد دفع آن نیز از طریق مدفوع انجام می شود.موارد احتیاطافرادی که هرگونه حساسیت دارویی یا غذایی دارند باید قبل از مصرف این قرص با پزشک مشورت کنند. اثر یا عوارض بدی از مصرف قرص آملودیپین در هنگام بارداری یا شیردهی گزارش نشده است اما بهتر است که با پزشک در این زمینه نیز مشورت شود.افرادی که ناراحتی قلبی, نارسایی یا هرگونه بیماری کبدی و کلیوی دارند باید در مصرف این دارو جانب احتیاط را رعایت کنند.بهتر است افراد سیگاری که داروی آملودیپین مصرف می کنند, سیگار را ترک کنند. همچنین مصرف الکل نیز با این دارو ممنوع است.وزن و قد را در حد متعادل نگه دارید و در صورت اضافه وزن, وزنتان را کم کنید.آملودیپین را از دسترس کودکان دور نگه دارید. همچنین در برابر نور مستقیم, رطوبت و حرارت محافظت کنید.مصرف این دارو ممکن است تاثیر سو بر روی دهان و دندان داشته باشد لذا توصیه می شود که بهداشت دهان و دندان را حفظ کرده تا دچار مشکلات پوسیدگی دندان یا التهاب لثه نشوید.یکی دیگر از تاثیراتی که ممکن است این قرص بر روی بدن بگذارد, سرگیجه است. لذا توصیه می شود که در هنگام بیدار شدن از خواب, ابتدا بنشینید و سپس دراز بکشید تا بدن در وضعیت بهتری قرار گیرد و دچار سرگیجه نشوید.افرادی که از این دارو استفاده می کنند باید به رژیم غذایی خود توجه کرده و از مصرف زیاد نمک بپرهیزند. سدیم موجود در نمک با ترکیبات قرص آملودیپین در تقابل بوده و ممکن است باعث بوجود آمدن اثرات سو شود.ما را در کانال «آخرین خبر» دنبال کنید
(٠٩:٠١) ٩٩/٠٩/١٠
(٠٨:٣٠) ٩٩/٠٩/١٠
املودیپین
(٠٨:٠٠) ٩٩/٠٩/١٠
(٢٢:١٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(٢١:٤٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(٢١:١٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(٢٠:٤٦) ٩٩/٠٩/٠٩
(٢٠:١٩) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٩:٤٩) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٩:١٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٨:٤٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٨:١٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٧:٤٩) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٧:١٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٦:٤٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٦:١٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٥:٤٥) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٥:٢٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٥:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٤:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٤:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٤:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٣:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٣:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٢:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٢:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١١:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١١:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٠:٣١) ٩٩/٠٩/٠٩
(١٠:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(٠٩:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(٠٩:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(٠٨:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(٠٨:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٩
(٢٢:٥٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(٢٢:٢٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(٢١:٥٠) ٩٩/٠٩/٠٨
املودیپین
(٢١:٢٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(٢٠:٥٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(٢٠:٢٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٩:٥٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٩:٢٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٨:٣٢) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٨:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٧:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٧:٠٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٦:٣٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٥:٥٣) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٥:٢٠) ٩٩/٠٩/٠٨
(١٥:١٥) ٩٩/٠٩/٠٨
این دارو به صورت قرصهای 5 میلیگرمی، داخل بلیسترهای 20 عددی در جعبههای 100 عددی توسط کارخانجات داروسازی روز دارو تهیه و عرضه میگردد.
مقدار مصرف هر دارو را پزشک تعیین میکند.
دارو را در جای خنک و دور از نور مستقیم خورشید، در دمای پایین تر از 30 درجه سانتی گراد نگهداری کنید.
قبل از مصرف این دارو در موارد زیر با پزشک خود مشورت نمایید:
در صورت داشتن حساسیت به این دارو یا داروهای مشابه، سایر غذاها، رنگها و مواد محافظ.
در صورت حاملگی و شیردهی.
در صورت استفاده از هر نوع داروی دیگر.
در صورت ابتلاء به بیماریهایی نظیر نارسایی دستگاه تنفس و آسم.
در صورت سابقه ابتلاء به شوک قلبی درجه دوم و سوم.
در صورت ابتلاء به اسیدوزمتابولیک و دیابت.
املودیپین
مصرف در بارداری و شیردهی:
به طور معمول مصرف این دارو در این دوران توصیه نمیشود. در صورت نیاز با تشخیص پزشک معالج مصرف شود.
هر دارو به موازات اثرات درمانی مطلوب ممکن است باعث بروز برخی عوارض ناخواسته نیز شود.
اگرچه همهی این عوارض در یک فرد دیده نمیشود. در صورت بروز هر یک از عوارض زیر با پزشک خود مشورت نمایید. از مهمترین این عوارض میتوان به ناراحتی شدید دستگاه گوارش و اشکال در تنفس، سوزش خفیف قلب، درد شدید قلب، غش، ضعف عمومی، تشنج، پریشانی و کما اشاره کرد.
توجه: تجویز و تعیین دوز دارو به عهده پزشک می باشد. سوالات در این خصوص انتشار و پاسخ داده نخواهد شد.
“مصرف خودسرانه دارو عوارض و آسیبهایی جدی دارد لطفا از مصرف خودسرانه دارو بپرهیزید”
کلیه حقوق این سایت متعلق به شرکت روزدارو می باشد