ستارهٔ بدرخشید و ماه مجلس شددل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد نگار من که بمکتب نرفت و خط ننوشتبغمزه مسئلهآموز صد مدرّس شد ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبافدای عارض نسرین و چشم نرگس شد بصدر مصطبهام مینشاند اکنون دوستگدای شهر نگه کن که میر مجلس شد خیال آب خضر بست و… ادامه خواندن بدرخشید