سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست[نیازمند منبع]، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد.[نیازمند منبع] این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.[نیازمند منبع]
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال و افراد سنگین وزن توصیه نمیشود
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.
تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای شدهاند.
اسپ سوار
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند.
سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد.
اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه میشود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر میشود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است.
اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت میکنیم، به ما اعتماد میکند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمیکند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد میکند، باز هم اسب حیوانی است که بهطور طبیعی در گله به سر میبرد. در موقعیتهای هراسآور نیز همواره به گله میپیوندد.[۱]
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. بهطور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بیاعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاً مگس و…).
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشتههای سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبکهای دیگر اندکی دشوارتر است.
از سبک غربی بیشتر در رشتههایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفتهاند و به مرور زمان توسعه یافتهاند، مانند استقامت، استفاده میشود.[۲]
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که بهطور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمانبندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و معمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود.
تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
مسابقهٔ پرش صحرایی نیازهای بزرگی را از اسب درخواست میکند. زیرا هم استقامت در سرعت و هم نیاز یکباره به یک انرژی انفجاری برای پرش را از اسب تقاضا میدارد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ اسبی در طبیعت چنین مسافتی را بدون توقف قادر به تاختن نیست. همچنین تنوع در موانع، اعتماد اسب به سوار خود را میطلبد، در حالی که آن از طرف دیگر مانع آگاه نیست.
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
اسبها در سن ۴ سالگی به بلوغ کامل میرسند.
یک اسب مؤنث بعد از ۴ سالگی به نام مادیان صدا میشود.
یک اسب مذکر بعد از ۴ سالگی به نام نریان صدا میشود.
اسبها عموماً بیش از ۱۴۵ سانت قد دارند.
به اسبهای کوچکتر از ۱۴۵ سانت پونی گفته میشود.
بیش از ۲۰۰ نوع نژاد اسب در دنیا وجود دارد.
دوران بارداری یک اسب ۱۱ ماه است اما گاهی از ۱۰ الی ۱۲ ماه هم میشود.
عمر متوسط اسبها حدود ۲۰ الی ۲۵ سال میباشد و پیرترین اسب دنیا ۶۲ سال عمر کردهاست.
نام علمی اسب «اکوس کابالوس» است.
یک اسب با وزنی حدود ۴۵۰ کیلوگرم تقریباً ۵۰ لیتر خون در بدن دارد.
سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست[نیازمند منبع]، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد.[نیازمند منبع] این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.[نیازمند منبع]
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال و افراد سنگین وزن توصیه نمیشود
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.
تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای شدهاند.
اسپ سوار
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند.
سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد.
اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه میشود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر میشود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است.
اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت میکنیم، به ما اعتماد میکند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمیکند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد میکند، باز هم اسب حیوانی است که بهطور طبیعی در گله به سر میبرد. در موقعیتهای هراسآور نیز همواره به گله میپیوندد.[۱]
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. بهطور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بیاعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاً مگس و…).
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشتههای سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبکهای دیگر اندکی دشوارتر است.
از سبک غربی بیشتر در رشتههایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفتهاند و به مرور زمان توسعه یافتهاند، مانند استقامت، استفاده میشود.[۲]
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که بهطور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمانبندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و معمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود.
تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
مسابقهٔ پرش صحرایی نیازهای بزرگی را از اسب درخواست میکند. زیرا هم استقامت در سرعت و هم نیاز یکباره به یک انرژی انفجاری برای پرش را از اسب تقاضا میدارد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ اسبی در طبیعت چنین مسافتی را بدون توقف قادر به تاختن نیست. همچنین تنوع در موانع، اعتماد اسب به سوار خود را میطلبد، در حالی که آن از طرف دیگر مانع آگاه نیست.
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
اسبها در سن ۴ سالگی به بلوغ کامل میرسند.
یک اسب مؤنث بعد از ۴ سالگی به نام مادیان صدا میشود.
یک اسب مذکر بعد از ۴ سالگی به نام نریان صدا میشود.
اسبها عموماً بیش از ۱۴۵ سانت قد دارند.
به اسبهای کوچکتر از ۱۴۵ سانت پونی گفته میشود.
بیش از ۲۰۰ نوع نژاد اسب در دنیا وجود دارد.
دوران بارداری یک اسب ۱۱ ماه است اما گاهی از ۱۰ الی ۱۲ ماه هم میشود.
عمر متوسط اسبها حدود ۲۰ الی ۲۵ سال میباشد و پیرترین اسب دنیا ۶۲ سال عمر کردهاست.
نام علمی اسب «اکوس کابالوس» است.
یک اسب با وزنی حدود ۴۵۰ کیلوگرم تقریباً ۵۰ لیتر خون در بدن دارد.
سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست[نیازمند منبع]، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد.[نیازمند منبع] این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.[نیازمند منبع]
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال و افراد سنگین وزن توصیه نمیشود
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.
تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای شدهاند.
اسپ سوار
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند.
سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد.
اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه میشود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر میشود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است.
اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت میکنیم، به ما اعتماد میکند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمیکند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد میکند، باز هم اسب حیوانی است که بهطور طبیعی در گله به سر میبرد. در موقعیتهای هراسآور نیز همواره به گله میپیوندد.[۱]
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. بهطور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بیاعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاً مگس و…).
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشتههای سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبکهای دیگر اندکی دشوارتر است.
از سبک غربی بیشتر در رشتههایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفتهاند و به مرور زمان توسعه یافتهاند، مانند استقامت، استفاده میشود.[۲]
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که بهطور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمانبندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و معمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود.
تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
مسابقهٔ پرش صحرایی نیازهای بزرگی را از اسب درخواست میکند. زیرا هم استقامت در سرعت و هم نیاز یکباره به یک انرژی انفجاری برای پرش را از اسب تقاضا میدارد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ اسبی در طبیعت چنین مسافتی را بدون توقف قادر به تاختن نیست. همچنین تنوع در موانع، اعتماد اسب به سوار خود را میطلبد، در حالی که آن از طرف دیگر مانع آگاه نیست.
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
اسبها در سن ۴ سالگی به بلوغ کامل میرسند.
یک اسب مؤنث بعد از ۴ سالگی به نام مادیان صدا میشود.
یک اسب مذکر بعد از ۴ سالگی به نام نریان صدا میشود.
اسبها عموماً بیش از ۱۴۵ سانت قد دارند.
به اسبهای کوچکتر از ۱۴۵ سانت پونی گفته میشود.
بیش از ۲۰۰ نوع نژاد اسب در دنیا وجود دارد.
دوران بارداری یک اسب ۱۱ ماه است اما گاهی از ۱۰ الی ۱۲ ماه هم میشود.
عمر متوسط اسبها حدود ۲۰ الی ۲۵ سال میباشد و پیرترین اسب دنیا ۶۲ سال عمر کردهاست.
نام علمی اسب «اکوس کابالوس» است.
یک اسب با وزنی حدود ۴۵۰ کیلوگرم تقریباً ۵۰ لیتر خون در بدن دارد.
سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست[نیازمند منبع]، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد.[نیازمند منبع] این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.[نیازمند منبع]
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال و افراد سنگین وزن توصیه نمیشود
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.
تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای شدهاند.
اسپ سوار
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند.
سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد.
اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه میشود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر میشود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است.
اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت میکنیم، به ما اعتماد میکند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمیکند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد میکند، باز هم اسب حیوانی است که بهطور طبیعی در گله به سر میبرد. در موقعیتهای هراسآور نیز همواره به گله میپیوندد.[۱]
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. بهطور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بیاعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاً مگس و…).
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشتههای سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبکهای دیگر اندکی دشوارتر است.
از سبک غربی بیشتر در رشتههایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفتهاند و به مرور زمان توسعه یافتهاند، مانند استقامت، استفاده میشود.[۲]
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که بهطور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمانبندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و معمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود.
تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
مسابقهٔ پرش صحرایی نیازهای بزرگی را از اسب درخواست میکند. زیرا هم استقامت در سرعت و هم نیاز یکباره به یک انرژی انفجاری برای پرش را از اسب تقاضا میدارد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ اسبی در طبیعت چنین مسافتی را بدون توقف قادر به تاختن نیست. همچنین تنوع در موانع، اعتماد اسب به سوار خود را میطلبد، در حالی که آن از طرف دیگر مانع آگاه نیست.
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
اسبها در سن ۴ سالگی به بلوغ کامل میرسند.
یک اسب مؤنث بعد از ۴ سالگی به نام مادیان صدا میشود.
یک اسب مذکر بعد از ۴ سالگی به نام نریان صدا میشود.
اسبها عموماً بیش از ۱۴۵ سانت قد دارند.
به اسبهای کوچکتر از ۱۴۵ سانت پونی گفته میشود.
بیش از ۲۰۰ نوع نژاد اسب در دنیا وجود دارد.
دوران بارداری یک اسب ۱۱ ماه است اما گاهی از ۱۰ الی ۱۲ ماه هم میشود.
عمر متوسط اسبها حدود ۲۰ الی ۲۵ سال میباشد و پیرترین اسب دنیا ۶۲ سال عمر کردهاست.
نام علمی اسب «اکوس کابالوس» است.
یک اسب با وزنی حدود ۴۵۰ کیلوگرم تقریباً ۵۰ لیتر خون در بدن دارد.
سوارکاری از ورزشهایی است که در چند دههٔ اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفتهاست[نیازمند منبع]، با این وجود سابقهای طولانی داشتهاست و میتوان آن را از کهنترین ورزشها بهشمار آورد.[نیازمند منبع] این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراغت مورد توجه قرار گرفتهاست، و با این که نسبت به بسیاری از ورزشها پرهزینه به نظر میرسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب میکند.[نیازمند منبع]
سوارکاری به معنای نشستن بر پشت یک اسب و کنترل حرکات آن میباشد. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد میسازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائلاند، بستگی دارد. برای شروع به یادگیری سوارکاری نیاز به هیچ دانش و مهارت قبلی ای نیست، با این حال به دلیل قدرت جسمی و ذهنی که کنترل کردن اسب نیاز دارد، به کودکان زیر ۷ سال و افراد سنگین وزن توصیه نمیشود
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیامرسانی به افراد آموزش داده میشد.
تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشدهاست. باستانشناسان با توجه به قدیمیترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسبها، معتقدند که اولین اسبهای اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. قبل از آن اسب به منظور تهیهٔ غذا شکار میشدهاست. البته باستانشناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهنههایی پیدا کردهاند که به شش هزار سال قبل از میلاد برمیگردند. این نشان میدهد که انسان از آن زمان سعی داشتهاست که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشدهاست. قدیمیترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای شدهاند.
اسپ سوار
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان بهوجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره میبرد، بلکه برای جابهجایی نیز از او استفاده میکرد. نکتهٔ جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده میکردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه میکنند:
مهار و تربیت کردن اسبها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافتهای طولانی غیرممکن به نظر میرسید، انسان توانست به کشف سرزمینهای جدید و کشور گشایی بپردازد. کمکم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینیها میباشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاورمیانه اهمیت بسیاری یافت و صحرانشینان این مناطق به پرورش و نگاهداری اسبهای اصیل عربی پرداختند.
سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم، بیشتر در جنگها معمول بود. البته در بعضی از کشورها مانند ایران باستان، بهعنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار میگرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبهٔ هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. سرانجام در اواخر قرن نوزدهم، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسبها توسط ماشینآلات، سوارکاری جنبهٔ ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده میشود را به خود گرفت.
اولین گام یادگیری سوارکاری، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلقوخوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمانهای او را بهتر درک کند و انجام دهد.
اسب با انسان متفاوت است و همین تفاوت است که باعث جذابیت این رابطه میشود. هرچه بهتر بتوانیم طرف مقابلمان را درک کنیم و یادبگیریم که غرایز او را بفهمیم، رابطه ما بهتر میشود. رفتار پر از ترس اسب مغرضانه نیست، بلکه یک واکنش طبیعی برای حفاظت از خودش است.
اگر بتوانیم این احساس را در اسب ایجاد کنیم که ما از او حفاظت میکنیم، به ما اعتماد میکند و دیگر از هر فرصتی برای فرار استفاده نمیکند. با این حال حتی وقتی به ما اعتماد میکند، باز هم اسب حیوانی است که بهطور طبیعی در گله به سر میبرد. در موقعیتهای هراسآور نیز همواره به گله میپیوندد.[۱]
سوارکار میتواند از روی حرکات و برخی از اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوشهای اسب در این مورد بسیار مؤثر است. بهطور مثال، هنگامی که اسب گوشهایش را به سمت جلو میچرخاند و سرش را بالا میگیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کردهاست و او بادقت در حال پیدا کردن منبع صداست. یا هنگامی که اسب گوشهایش را در جهات مختلف میچرخاند و حرکت میدهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوشهای مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهندهٔ تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوشها در صورتی که لبها به سمت پایین افتاده باشند، نشانهٔ خوابآلودگی است. اسبی که گوشهایش را میچرخاند و زبانش را بیرون میآورد، قصد سربهسر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوشهایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوشهایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بیاعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شدهاست. در صورتی که گوشهایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است یا این که به شدت ترسیدهاست. در این صورت اسب میتواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز میتوانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین میآورد و ناگهان بهشدت تکان میدهد، بدخلقی خود را نشان میدهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین میکوبد، عصبانیت یا بیقراری خود را ابراز میکند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین میکوبد، میخواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شدهاست (مثلاً مگس و…).
سبک انگلیسی پیش نیاز و پایه بعضی از رشتههای سوارکاری مانند درساژ، پرش با اسب، چوگان و حتی کورس میباشد. این سبک از بعضی از سبکهای دیگر اندکی دشوارتر است.
از سبک غربی بیشتر در رشتههایی از سوارکاری که در تاریخچه یشان از کار در مزرعه سرچشمه گرفتهاند و به مرور زمان توسعه یافتهاند، مانند استقامت، استفاده میشود.[۲]
سوارکاری شاخههای متعددی دارد که بهطور کلی در دو دسته قرار میگیرند:
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدنها همچون یونان و روم باستان وجود داشتهاست. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسبدوانی هستند.
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحلهٔ درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده میشود)، مرحلهٔ ماراتون (که امتحانی زمانبندی شدهاست و از قسمتهای مختلفی تشکیل شدهاست و معمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده میشود) و مرحلهٔ آخر که عبارت است از حرکت در راههایی که از اطراف، توسط توپهایی (یا چیزهای دیگری) محدود شدهاست. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز میشود.
تعداد اسبهایی که ارابه را میکشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
مسابقهٔ پرش صحرایی نیازهای بزرگی را از اسب درخواست میکند. زیرا هم استقامت در سرعت و هم نیاز یکباره به یک انرژی انفجاری برای پرش را از اسب تقاضا میدارد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ اسبی در طبیعت چنین مسافتی را بدون توقف قادر به تاختن نیست. همچنین تنوع در موانع، اعتماد اسب به سوار خود را میطلبد، در حالی که آن از طرف دیگر مانع آگاه نیست.
سوارکاری در ایران در چند دههٔ اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست و باشگاههای متعددی تأسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برندهٔ مقامی نشدهاست. سوارکاری بانوان نیز مورد توجه قرار گرفتهاست و بر طرفداران آن روز به روز افزوده میشود.
اسبها در سن ۴ سالگی به بلوغ کامل میرسند.
یک اسب مؤنث بعد از ۴ سالگی به نام مادیان صدا میشود.
یک اسب مذکر بعد از ۴ سالگی به نام نریان صدا میشود.
اسبها عموماً بیش از ۱۴۵ سانت قد دارند.
به اسبهای کوچکتر از ۱۴۵ سانت پونی گفته میشود.
بیش از ۲۰۰ نوع نژاد اسب در دنیا وجود دارد.
دوران بارداری یک اسب ۱۱ ماه است اما گاهی از ۱۰ الی ۱۲ ماه هم میشود.
عمر متوسط اسبها حدود ۲۰ الی ۲۵ سال میباشد و پیرترین اسب دنیا ۶۲ سال عمر کردهاست.
نام علمی اسب «اکوس کابالوس» است.
یک اسب با وزنی حدود ۴۵۰ کیلوگرم تقریباً ۵۰ لیتر خون در بدن دارد.
چهار سوار آخرالزمان که در مکاشفه یوحنا در عهد جدید از کتاب مقدس نام برده شدهاند چهار شخصیت هستند که بر اساس مکاشفه باب ۶ آیات ۱ الی ۸ هنگام باز شدن چهار مهر و موم از هفت مهروموم (متعلق به آخرالزمان) آزاد میشوند. این مهر و مومها بر دستان فردی که در مکاشفه بره خداوند نامیده شدهاست و همان عیسی است باز میشوند. این سواران به ترتیب بر چهار اسب به رنگهای سفید، قرمز، سیاه و رنگپریده سوارند و به ترتیب نمادهای پیروزی، جنگ، قحطی و مرگ هستند.
۱:همچنانکه محو تماشا بودم، «بره» نخستین مهر را گشود. ناگاه یکی از آن چهار موجود زنده، با صدایی همچون غرش رعد گفت: «بیا» ۲:نگاه کردم و اسبی سفید دیدم. سوار بر اسب، کسی را دیدم که کمانی در دست و تاجی بر سر داشت. او اسب را به جلو میراند تا در نبردهای بسیار پیروز شود و فاتح جنگ باشد.
بر اساس متن مکاشفه یوحنا سواری که بر اسب سفید است معمولاً نماد فتح و پیروزی است.
طبیعت دقیق یا جاودانگی آن مبهم است و همچنین در بعضی منابع فردی خوب و در بعضی منابع شخصیت شیطانی تصویر شدهاست.
۳:سپس بره مهر دوم را باز کردم. آنگاه شنیدم که موجود زنده دوم گفت: «بیا!»۴:این بار اسبی سرخ پدیدار شد. به سوار آن شمشیری داده شده بود تا قادر باشد صلح و سلامتی را از زمین بردارد و بجای آن هرج و مرج ایجاد کند. در نتیجه، جنگ و خونریزی، در همه جا آغاز شد.
سوار اسب قرمز معمولاً به عنوان نماد جنگ شناخته میشود[۱] ویا نماد خشونت. او اسب قرمز را میراند (در بعضی منابع از قرمز آتشین یاد شدهاست) و شمشیری بزرگ در دست دارد و برای ریختن خون آمدهاست.[۲] اسبسوار دوم معمولاً باعث جنگ داخلی میشود تا در مقابل پیروزیهایی که اسبسوار اول بدست آوردهاست قد علم کند.[۲][۳]
اسپ سوار
۵:چون بره مهر سوم را گشود، شنیدم که موجود زنده سوم گفت: «بیا!» آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی در دست داشت ۶:سپس از میان چهار موجود زنده، صدایی به گوش رسید که میگفت «یک قرص نان گندم، یا یک کیلو آٰرد جو، به قیمت مزد روزانه یک کارگر باشد. اما به روغن زیتون و شراب آسیبی نرسان!»
سوار سوم که اسبی به رنگ سیاه دارد معمولاً بهعنوان نماد قحطی شناخته میشود.[۲] اسبسوار معمولاً یک ترازو را حمل میکند تا نانی بخش شود که هنگام قحطی است.
۷:چون بره مهر چهارم را گشود، صدای موجود زنده چهارم را شنیدم که گفت: «بیا!» ۸:ناگاه اسب رنگ پریدهای ظاهر شد که سوارش «مرگ» نام داشت. به دنبال او اسب دیگری میآمد که نام سوارش «هیدیس» بود. به آنها، اختیار و قدرت داده شد تا یک چهارم زمین را بوسیله جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کنند.
در مکاشفهٔ یوحنا مستقیماً از سوار چهارم نام برده شدهاست و آن نام مرگ است. برخلاف سه سوار دیگر این سوار چیزی را حمل نمیکند اما همراه وی یک سوار به نام هادس میآید. اگرچه در بعضی نقاشیها سوار چهارم در حال حمل داس دستهبلند، شمشیر یا دیگر وسایل تصویر شدهاست.
رنگ این اسب در انجیلهای اولیه (به زبان یونانی) خلوروس (χλωρός) نامیده شدهاست[۴] که هر دو معنی سبز/سبز مایل به زرد و رنگ پریده را همزمان میدهد.[۵] اما معمولاً به «رنگپریده» ترجمه شده و دلیلش این است که مترجمان بیشتر بر این اصل تکیه داشتهاند که رنگپریده بیشتر به نماد مرگ نزدیکی دارد زیرا جسد انسان نیز رنگپریدهاست.[۲][۶] در بعضی از تصاویر جدید، این سوار بهرنگ سبز تصویر شدهاست.[۷]
جملهٔ «به آنها اختیار و قدرت داده شد تا یک چهارم زمین را بوسیله جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کند» معمولاً اشاره به سوار چهارم و هادس تعبیر میشود،[۳][۸] اما بعضی از منابع برداشتشان این است که به چهار اسبسوار این اختیار داده شدهاست.
در زکریا اشاراتی به اسبهای رنگی شدهاست (باب ۱ آیه ۸–۱۷). اگرچه نوشته شدهاست که فقط سه اسبسوار است ولی بعداً چهارمی اضافه میشود.[۲]
اسپ سوار Asp-ae-savar Meaning English Urdu Translate Kya Matlab Mane answer the question, “What is the Meaning of – Meaning in Urdu Mean Means Matlab manay کیا مطلب ہے Kaya matalab he hai kya کیا بتاو batava hayam kasa Kayavam Kavanasa اسپ سوار
Home
Government Jobs
اسپ سوار
Sarkari Naukri
Sarkari Result
Sarkari Result Hindi
Hindi English Dictionary
Bengali English Dictionary
Tamil English Dictionary
Assamese English Dictionary
Marathi English Dictionary
Odia English Dictionary Oriya
Nepali English Dictionary
Punjabi English Dictionary
Sanskrit English Dictionary
Telugu English Dictionary
Gujarati English Dictionary
All Bank IFSC Code
PINCode of All India Post Offices
All India Blood Banks
Books
News
Hindi News
Full Form
IRCTC Trains Time Table
Forum – Ask Questions and Get Answers
UIDAI Aadhar Center Search for Aadhar Update
ShortCut Keys
emoji
Online Conversion Tools
0