![فرهاد اصلانی
فرهاد اصلانی](http://dl.molisy.ir/wp-content/uploads/20210305/Farhad_Aslani_1.jpg)
Farhad Aslani (Persian: فرهاد اصلانی, born 1966) is an Iranian actor.[2]
Aslani was born in Bijar although he grew up in Tehran, and was recognised for his impersonation skills at an early age. Aslani played his first role in The Blue-Veiled by Rakhshan Bani Etemad 1995.
Aslani won Crystal Simorgh for illustrious played his role in Private Life movie at the Fajr Film Festival 2012. Aslani in 2011 played the Different role Ibn Ziyad in Mokhtarnameh Tv series.[3][4] He played at the Daughter movie by Reza Mir-Karimi and winner Best Actor Award in Moscow International Film Festival 2016.[5] He won the IFFI Best Actor Award (Male) at the 47th International Film Festival of India.[6]
This article about an Iranian actor is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
فرهاد اصلانی (زاده ۱۸ خرداد ۱۳۴۵ در بیجار[۲]) بازیگرِ تئاتر، سینما و تلویزیون اهل ایران است.
فرهاد اصلانی در سال ۱۳۴۵ در شهر بیجار در استان کردستان متولد شد. او در سال ۱۳۷۰ از دوره دو ساله کارگردانی و بازیگری در زمینه تئاتر از فرهنگسرای نیاوران دانشآموخته شد. بازی در تئاتر را در سال ۱۳۷۵ همزمان با تحصیل و همچنین بازی در نمایشهای رادیویی را از سال ۱۳۷۱ آغاز نمود. وی در سال ۱۳۷۲ اولین بار در مجموعه تلویزیونی همسایهها ایفای نقش کرد و سپس حضور در جلوی دوربین را در سال ۱۳۷۳ با فیلم روسری آبی کاری از رخشان بنیاعتماد تجربه کرد. اصلانی از سال ۱۳۸۶ گزیده کار شد و توانست با انتخابهای خوب و بازیهای قابل توجه بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد. وی در سال ۱۳۹۰ در سه فیلم خود یعنی خرس، زندگی خصوصی و من مادر هستم خوش درخشید و توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای دو فیلم اول نامبرده شده دریافت کند.
در سال ۱۳۸۹ سریال مختارنامه را بر روی آنتن داشت و توانست بازی ماندگاری را در نقش عبیدالله بن زیاد از خود به نمایش بگذارد.
اصلانی در سال ۱۳۹۵ با بازی درخشان خود در فیلم دختر اثر رضا میرکریمی، توانست اولین جایزه بینالمللی خود را از سی و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مسکو دریافت کند و در ادامه هم در چهار فستیوال بینالمللی دیگر نامزد دریافت جایزه شود.
ساره بیات و فرهاد اصلانی در نشست خبری فیلم سینمایی خوابزدهها
تِهْران ( آوا راهنما·اطلاعات) پرجمعیتترین شهر و پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. این شهر با ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت، بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود. کلانشهر تهران نیز دومین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است.
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ دشتی و کوهپایهایِ البرز تقسیم میشود و گسترهٔ کنونی آن از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست. تهران دارای اقلیم نیمهخشک است. در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند و تابستان نیز کمبارانترین فصل در تهران است.
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن کم است. به عنوان بزرگترین شهر فارسیزبان جهان، اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند و بیشتر مردم این شهر رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند. دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.
پیشینهٔ زندگی در تهران به دوران نوسنگی برمیگردد و کاوشهای باستانشناسی صورتگرفته در تهران، منجر به کشف اسکلتهای ۷۰۰۰ سالهٔ انسان و ابزارهای سنگی شدهاست. در اوایل سدهٔ هفتم، با ویرانی شهر ری و مهاجرت مردم آن به تهران، دانش تجارت، ساختوساز و شهروندی مردم ری به تهران انتقال یافت و باعث پیشرفت آن شد. در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد اما سرچشمهٔ شکوفایی و پیشرفت این شهر، به پایتختی آن برمیگردد. آقامحمدخان قاجار، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند. تبدیل شدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و شمار کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت. با انقلاب ۱۳۵۷ و آغاز جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت و پس از پایان این دوره، توسعهٔ پایتخت ایران ادامه یافت و تهران به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.
فرهاد اصلانی
تهران کانون اقتصادی ایران است و نخستین منطقهٔ صنعتی این کشور محسوب میشود، اما فعالیتهای اقتصادی بینالمللی نقش چندانی در شمار شاغلهای آن ندارد. بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شهر یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود. برج آزادی نماد تهران است و از منشور کوروش بزرگ، برای نخستینبار در این مکان پردهبرداری شد. برج میلاد نیز نماد دیگر تهران و بلندترین برج ایران است. تهران با میزبانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴، نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبان بازیهای آسیایی شد و مجموعهٔ ورزشی آزادی به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن دوران، همزمان با این بازیها در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ گشایش یافت.
از نظر اداری، تهران به ۲۲ منطقه و ۱۲۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست و شهرهای تجریش و ری را دربر گرفتهاست. ادارهٔ شهر توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب میشود و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت کرده و برای ادارهٔ شهر، قانونگذاری میکند. در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع تهران، با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن تهیه شد که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران، همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی که تهران ۳۰ نماینده در آن دارد، در این شهر واقع شدهاست. این شهر دارای دو فرودگاه بینالمللی امام خمینی و مهرآباد است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.
منشأ نام تهران به صورت قطعی مشخص نیست و دربارهٔ ریشهشناسی آن، چند دیدگاه وجود دارد:
نخستین اشاره به نام تهران در نوشتههای تاریخی، در حدود سال ۴۵۰ توسط خطیب بغدادی و در پی ثبت مرگ حافظ تهرانی در تاریخ بغداد انجام شدهاست.[۹] پس از آن نیز نام تهران به خاطر انار خوبش در فارسنامهٔ ابن بلخی آمدهاست.[۹]
روستایی که پیشدرآمد شهر تهران بودهاست، پیش از اسلام نیز وجود داشت و پس از اسلام نام آن معرب گردیدهاست و از تهران به طهران تبدیل شد. با این وجود، جغرافیدانان معروف آن روزگار نیز به املای تهران اشاره نمودهاند. همزمان با جنبش مشروطه که تغییرات زیادی در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آمد، بهمرور املای تهران رواج یافت و پس از تأسیس فرهنگستان ایران و تأکید آن بر املای تهران، املای دیگر (طهران) کاملاً منسوخ شد.[۱۰]
تهران پیشینهای طولانی دارد و باستانشناسان بر این باورند که زندگی در این منطقه به دوران نوسنگی برمیگردد.[۱۱] در سال ۱۳۹۳، اسکلت یک انسان در منطقهٔ مولوی تهران، متعلق به حدود ۷٬۰۰۰ سال پیش پیدا شد؛ در سال ۱۳۹۴ نیز یک اسکلت دیگر به همراه ابزارهای سنگی در نزدیکی همان محل یافت شد.[۱۲][۱۳]
در برخی نوشتههای پارسیگ، ری به عنوان زادگاه زرتشت معرفی شدهاست.[۱۴][۱۵] همچنین در درگیری میان داریوش سوم و اسکندر مقدونی، اسکندر و سپاهیانش برای چند روز در این منطقه توقف داشتند.[۱۶]
در نوشتههای تاریخی از تهران به عنوان منطقهای خوش آب و هوا و پر از باغهای میوه یاد شدهاست.[۱۷] در اوایل قرن هفتم بر اثر حملهٔ چندبارهٔ مغولها به ری و رخدادهایی همانند زلزله، ری که از شهرهای پرآوازهٔ آن دوران بود، ویران گشت، بسیاری از مردمش کشته شدند و گروههایی از آنها نیز به دیگر نقاط پناه بردند؛ تهران یکی از محلهایی بود که پناهگاه مردم ری شد که این در کنار انتقال دانش ساختوساز، تجارت و شهروندی مردم ری به تهران، توانست آغاز فصل تازهای برای پیشرفت تهران باشد.[۱۸]
در دوران صفوی بسیار بر اهمیت تهران افزوده شد. در سال ۹۳۳، شاه تهماسب صفوی فرمان ساخت حصاری با چهار دروازه و ۱۱۴ برج را برای تهران داد. این کار که برای پشتیبانی از پایتخت آن زمان کشور، قزوین صورت گرفت، بر اهمیت تهران افزود؛ پس از این نیز بناهایی شامل حمام، تکیه و مدرسهٔ خانم به دستور مهینبانو، خواهر شاه تهماسب، ساخته شدند. از دیگر رخدادهای مهم آن دوران، ساخت بازاری برای تهران بود که پس از ساخت حصار انجام شد. تعیین بیگلربیگی برای بلوک تهران توسط شاه عباس صفوی نیز بیش از پیش بر اهمیت تهران افزود.[۱۹][۲۰]
پس از سرنگونی صفویان، تهران به دست افغانها افتاد و بار دیگر مرکز رخدادها و توجهات شد. نادرشاه افشار تهران را از افغانها گرفت و پسرش، رضاقلی میرزا را حکمران آن کرد که نشان از اهمیت این شهر در آن زمان داشت؛[۱۹][۲۰] پیشینهٔ محلههایی نظیر چالهمیدان و عودلاجان نیز به این دوران برمیگردد.[۲۰]
تهران که پس از صفویان بارها محل اقامت افراد مهم حکومتی بود، در ۱۱۳۹ بیشتر هم مورد توجه قرار گرفت و کریمخان زند اقداماتی را برای پایتخت شدن تهران انجام داد؛[۲۱] او برای مدت کوتاهی تهران را به عنوان پایتخت برگزید اما در نهایت به دلایل اقلیمی و زیستمحیطی، پایتخت را به شیراز منتقل کرد.[۲۲]
آقامحمدخان، بنیانگذار دودمان قاجار که پس از بارها تلاش برای تصرف تهران، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود، در نوروز سال ۱۱۶۵، پس از سالها جنگ با خاندان زند و مدعیان پادشاهی، تهران را پایتخت خواند.[۱۹][یادداشت ۲] در آن زمان جمعیت تهران از بیستهزار تن فراتر نمیرفت و نیمی از تهران باغ و بستان بود.[۱۹]
از دلایلی که آقامحمدخان، تهران را به عنوان پایتخت ایران برگزید، میتوان به موقعیت راهبردی جنگی، خودکفایی تولیدی و اقتصادی تهران آن زمان، نزدیکی به گرگان (مرکز ایل قاجار) و نزدیکی به ری اشاره کرد.[۲۳][۲۴] پایتخت ایران در زمان قاجاریه پیشرفت قابل توجهی داشت. فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار اقدامات مهمی در راستای بهبود وضعیت پایتخت انجام دادند؛ با این حال تغییرات بنیادین شهر تهران در دوران ناصری انجام شد؛ این دوران که با اقداماتی همچون تأسیس ادارات، بیمارستان دولتی، دارالفنون، بهبود اساسی راههای اصلی و طرح نقشهٔ جدید شهر همراه بود، باعث شد تهران به بزرگترین شهر ایران با ۲۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت تبدیل شود.[۲۵]
تبدیلشدن تهران از شهری معمولی به یک پایتخت مدرن، از دوران پهلوی شروع شد. در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۵]
در سالهای ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۸، ساخت مؤسسات آموزشی بزرگ همانند دانشگاه تهران و بیمارستانهای امروزی آغاز گردید. ورزشگاه امجدیه، موزهٔ ایران باستان و کتابخانهٔ ملی نیز در همین سالها تأسیس شدند. همچنین در شهر تهران، ساخت سینما، کافه، هتل و رستوران انجام شد و به علت ورود اتومبیل و اتوبوس، خیابانها سنگفرش یا آسفالت شدند و ساختمانهایی جدید با معماری نوین غربی چهرهٔ پایتخت را دگرگون کردند.[۲۶]
گامهای مهم صنعتیشدن تهران نیز در این دوران برداشته شدند. کارخانههای سیمان، بلورسازی، چیتسازی، دخانیات و صنایع نظامی در پیرامون پایتخت ساخته شدند؛ ایستگاه راهآهن نیز در همین دوران گشایش یافت.[۲۶]
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
نمایی از ورزشگاه امجدیه
ساختمان موزهٔ ملی ایران
مجلس شورای ملی، سال ۱۳۳۴
ساختمان تلگرافخانه در میدان توپخانه در دههٔ ۱۳۳۰
در طول جنگ جهانی دوم، نیروهای شوروی و انگلیس وارد شهر شدند. همچنین از ۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲، کنفرانس تهران با شرکت چرچیل، روزولت و استالین به صورت محرمانه در سفارت شوروی در تهران برگزار شد.[۲۷] رخدادهای مربوط به جنگ جهانی دوم در تهران، باعث توقف موقت و کندی بسیاری از پروژههای توسعهای شد.[۲۸]
نوگرایی، نیازهای تازه، گرد هم آمدن نخبگان اجتماعی و خواست هیئت حاکمه برای ایجاد آرمانشهری که همانند پایتختهای کشورهای پیشرفتهٔ غربی باشد، ذهنیت تحول شهری را در تهران به وجود آورد.[۲۵]
روند توسعهٔ تهران با ایجاد شهرکهای تهرانپارس و نارمک در شرق و تهرانویلا، شهرآرا و گیشا در غرب ادامه یافت. همچنین صنایع تازه و فرودگاهی در غرب و تأسیسات ترابری در جنوب گسترش یافتند. احداث اتوبانهای پارک وی، شاهنشاهی، افسریه، ایوبی و همچنین احداث شهرکهای جدید اکباتان، لویزان، غرب، شوش و دهها کوی مسکونی دیگر در این دوره انجام شد. در این دوره تهران به سرعت به یک کلانشهر بینالمللی تبدیل شد.[۲۹] برنامههای توسعهٔ تهران بسیار گسترده بودند و این شهر یکی از شهرهای موفق آسیایی آن دوران بود.[۲۵]
مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. در این برهه، تهران حدود ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و جمعیت آن به ۲٫۷ میلیون نفر میرسید. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمینهای جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکهای از آزادراهها و بزرگراهها را نیز پیشنهاد کرد. ویکتور گروئن و عبدالعزیز فرمانفرمائیان مسئولیت این طرح را برعهده داشتند.[۳۰]
در جریان تدارک جشنهای ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران، طرح نماد تهران به مسابقه گذاشته شد. برندهٔ مسابقه، حسین امانت، در نهایت برج شهیاد (آزادی) را که هماکنون از برجهای معروف جهان است، طراحی کرد.[۳۱] همچنین از منشور کوروش بزرگ، نخستین نوشتار حقوق بشری جهان، برای نخستینبار در برج شهیاد پردهبرداری شد.[۳۲]
تأسیس دانشگاهها و مراکز آموزشی متعدد در این دوران توانست اوضاع آموزشی تهران را بسیار بهتر کند.[۳۳][۳۴] برای دادن وجههٔ ورزشی بهتر به پایتخت نیز، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران افتتاح شد.[۳۵] این مسابقات، به عنوان نخستین رویداد بینالمللی مهم ورزشی در تهران برگزار شد؛ همچنین این برای نخستینبار بود که بازیهای آسیایی در خاورمیانه برگزار میشد و ورزشگاه آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از بزرگترین ورزشگاههای جهان، میزبان اصلی این بازیها بود.[۳۵][۳۶]
خیابان فردوسی در اوایل دههٔ ۱۳۴۰
نمایی از بلوار الیزابت (بلوار کشاورز پسین) در دههٔ ۱۳۵۰
بلوار کریمخان زند در دههٔ ۱۳۵۰
نمایی از ساختمان پلاسکو در دههٔ ۱۳۵۰
حسین امانت در میدان آزادی
انقلاب ۱۳۵۷ به همراه درگیری نیروهای نظامی و مردم انقلابی در تهران، پایتخت ایران را محل راهپیماییها در زمان انقلاب و حتی پس از آن کرد.[۳۷][۳۸][۳۹] همچنین هنگام جنگ ایران و عراق، تهران به صورت مکرر تحت حملات هوایی میگ-۲۵ و موشکی اسکاد قرار گرفت که با تلفاتی نیز همراه بود.[۴۰][۴۱] دفاع از تهران در آن دوران برعهدهٔ سامانهٔ ضدهوایی بود.[۴۲]
پایتخت ایران دورانی دارای تنش را در دهههای اخیر گذراند که برای کل کشور پیامدهایی داشتهاست.[۴۳]گروگانگیری در سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا (۱۳۵۸)، انفجار در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۰)، حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۳۷۸)، تظاهراتهای ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، ۲۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ نمونههایی از رخدادهای مهم سیاسی و اجتماعی دهههای گذشته در تهران هستند.
در دوران جمهوری اسلامی، به دلیل جنگ ایران و عراق، برای نزدیک به یک دهه توسعهای در تهران صورت نگرفت. پس از جنگ، توسعهٔ پایتخت با ساخت راهها و فضای سبز ادامه یافت.[۴۴]برج میلاد از مهمترین نمادهای توسعهٔ تهران در دهههای گذشتهاست که با ۴۳۵ متر ارتفاع، به عنوان بلندترین برج ایران، در ۱۶ مهر ۱۳۸۷ با شعار «آسمان نزدیک است» گشایش یافت.[۴۵][۴۶]فرهاد اصلانی
بحث انتقال پایتخت نیز در دوران جمهوری اسلامی مطرح شدهاست. تمرکززدایی، حل مشکلات تهران و پیشگیری از مشکلات امنیتی و ناشی از زمینلرزه، از دلایل موافقان این کار هستند. انتقال پایتخت مخالفانی دارد که شامل دولت حسن روحانی نیز میشود؛ اجرایی نبودن، پابرجا بودن مشکلات تهران، هزینهٔ زیاد و وجود نداشتن زیرساخت در دیگر شهرها، از دلایل مخالفان این کار هستند.[۴۷][۴۸]
تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به کانون پذیرش جمعیت در ایران تبدیل شد.[۴۹][۵۰] این موضوع توانست به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کند و تهران را به یکی از بزرگترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل کرد.[۵۱] افزایش جمعیت با وجود اینکه به شکلگیری کلانشهر تهران کمک کرد، در کنار ناکارآمدی مدیریت شهری بر مشکلات آن نیز افزود؛ آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ترافیک از این دسته مشکلات هستند.[۵۲][۵۳][۵۴]
تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر و در دامنههای جنوبی البرز گسترده شدهاست و ۷۳۰ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۵۵][۵۶] از نظر جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۱۷ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۳ دقیقهٔ طول خاوری و ۳۵ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۴ دقیقهٔ عرض شمالی قرار دارد.[۵۷] گسترهٔ کنونی تهران از ارتفاع ۹۰۰ تا ۱۸۰۰ متری از سطح دریا امتداد یافتهاست؛ این ارتفاع از شمال به جنوب کاهش مییابد. برای مثال، ارتفاع در میدان تجریش، در شمال شهر حدود ۱۳۰۰ متر و در میدان راهآهن که ۱۵ کیلومتر پایینتر است، ۱۱۰۰ متر است.[۵۸]
از دید ناهمواریهای طبیعی، تهران به دو ناحیهٔ کوهپایهای و دشتی تقسیم میشود. از کوهپایههای البرز تا جنوب شهر ری، تپههای کوچک و بزرگ پرشماری وجود دارند.[۵۸]
تهران دارای اقلیم نیمهخشک است.[۵۹] شمال شهر به دلیل ارتفاع بیشتر، خنکتر از دیگر مناطق شهر است. همچنین بافت نامتراکم، وجود باغهای کهن، بوستانها، فضای سبز حاشیهٔ بزرگراهها و کم بودن فعالیتهای صنعتی در شمال شهر کمک کردهاند تا هوای مناطق شمالی بهطور متوسط ۲ تا ۳ درجهٔ سانتیگراد خنکتر از مناطق جنوبی شهر باشد.[۵۸]
مسیر اصلی و جهت باد غالب شهر تهران، شمال غرب به جنوب شرق است.[۶۰] دیگر جریانهای هوایی که در محدودهٔ شهر تهران میوزند عبارتاند از:
جریانهای هوایی، اثرگذاری زیادی در آبوهوای تهران دارند. وزش باد غالب از سمت غرب سبب میشود که غرب شهر همواره در معرض هوای تازه قرار گیرد؛ با وجود اینکه این باد دود و آلودگی نواحی صنعتی غرب را به همراه میآورد، وزش شدید آن میتواند هوای آلوده را از شهر تهران بیرون ببرد.[۵۸]
در بیشتر سالها، فصل زمستان نیمی از کل بارشهای سالانهٔ تهران را تأمین میکند. اسفند پربارانترین ماه سال است و حدود یکپنجم از بارش سالانه در آن صورت میگیرد. تابستان نیز کمبارانترین فصل و شهریور خشکترین ماه سال در تهران است. میانگین بارش سالانهٔ شهر در مناطق شمال و جنوب گاهی بسیار تفاوت دارد.[۵۸] در محدودهٔ تهران بین ۲۰۵ تا ۲۱۳ روز هوای صاف تا کمی ابری وجود دارد.[۶۲]
یکی از شدیدترین بارندگیهای تهران در ۱ اردیبهشت ۱۳۴۱ روی داد و این بارش ۱۰ ساعت طول کشید؛ هواشناسی نیز اعلام کرد میزان بارش یک روز تهران معادل شش سال بودهاست.[۶۳]
تهران در برابر بسیاری از رخدادها و خطرات طبیعی از جمله زمینلرزه آسیبپذیر است.[۶۴] بررسیهای زمینشناسی انجام شده بیانگر آن است که شهر تهران روی گسلهای زیادی قرار دارد. با گسترش فضای شهر، ساختوسازهایی نیز در حریم یا روی گسلهای بزرگ و لرزهخیز انجام شدهاست. افزون بر آن، دشت تهران و شهر ری دارای شکستگیهایی است که ممکن است به هنگام لرزش گسلهای بزرگ، دچار لغزش و جابهجایی شوند. با بررسی زمینلرزههای روی داده در گسترهٔ تهران و پیرامون آن، زمینلرزههایی به بزرگی ۷٫۷ درجهٔ ریشتر را میتوان یافت. همچنین بررسیها نشان میدهد که گسلهای مشا در ارتفاعات البرز و گسل گرمسار فعالیت بیشتری داشتهاند.[۵۸]
کارشناسان بر این باورند که با توجه به اینکه از آخرین زمینلرزهٔ بزرگ تهران مدت زیادی میگذرد، خطر رخ دادن زمینلرزهای بزرگ در تهران افزایش مییابد.[۵۸][۶۵] پیشبینی زلزلههایی تا ۸ ریشتر در تهران شدهاست و تمام مناطق، حتی آنهایی که روی گسل نیستند نیز در برابر چنین رخدادهایی آسیبپذیرند. البته احتمال ویرانی تمام شهر با یک زمینلرزه، از سوی کارشناسان رد شدهاست.[۶۵]
وضعیت نامناسب مدیریت بحران شهر تهران و احتمال رفتار نامناسب شهروندان هنگام رخ دادن خطرات طبیعی، باعث نگرانیهایی شدهاست.[۶۶] «قفل شدن شهر» که بر اثر خروج مردم از محلهٔ خود و ایجاد ترافیک هنگام زمینلرزه رخ میدهد نیز میتواند کار امداد و نجات را با مشکل روبرو سازد.[۶۵]
از سیل نیز توسط مقامات شهری تهران به عنوان خطری جدی یاد شدهاست.[۶۷] اختلاف ارتفاع زیاد، ساختوساز در حریم یا بستر رودها و مسیلها، شرایط اقلیمی ویژه، وجود رودخانههایی نظیر رودخانهٔ کرج، مسیلهای پرشمار دیگر و قرارگرفتن شهر در پای کوه از جمله دلایل اصلی تهدید تهران توسط سیلاب است.[۶۸][۶۹]
تهران شهری برنامهریزی شدهاست که توسعهٔ آن مهار و سعی در هدایتش میشود. همچنین ساختوساز در تهران کنترل شده و برای ساختمانهای بلند شرایط و قوانینی تهیه شدهاست.[۷۰]
نخستین طرح جامع تهران، در سال ۱۳۴۷ با افق ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد. این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسلهای تهران برای ساختوساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمینهای ساخته نشدهای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساختوساز در این گونه زمینها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.[۷۱]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال بهطور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهههای گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلانشهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعهای از ضوابط و بخشنامهها صورت گرفتهاست.[۷۱]
شهر بافت فرسودهای نیز دارد که در برابر زمینلرزه بسیار آسیبپذیر است.[۷۲] تسهیلات و طرحهایی برای نوسازی و بهبود وضعیت بافتهای فرسوده ارائه شدند که در بسیاری از موارد، با عدم استقبال مالکان و سرمایهگذاران روبرو شدهاند.[۷۳][۷۴]
تهران به دلیل پایتخت بودن و تمرکز بنیادهای سیاسی و اقتصادی در آن، نسبت به دیگر شهرهای ایران، زودتر با مظاهر نوگرایی و به تبع آن با معماری نوین آشنا شد. این آشنایی در دوران قاجار و به خصوص دورهٔ ناصرالدینشاه آغاز شد اما در عمل، در دوران پهلوی بود که جنبههای زندگی مدرن از حصار دربار و ارگ سلطنتی خارج شد و چهرهٔ شهر را دگرگون ساخت.[۷۵]
در دوران رضاشاه، معماران و دانشآموختگان مطرح اروپایی نقش مهمی در دگرگونی چهرهٔ شهر داشتند. بعدتر سبک تازهای از معماری ایران باستان وارد تهران شد. این سبک در برخی پروژهها، در کالبد مدرن بود اما در تزئینات و نماسازیها از معماری باستانی ایران الهام گرفته بود؛ این سبک در ساختمانهای اداری و مهم آن زمان تهران استفاده شد.[۷۵]
چند چهرهٔ شاخص ارمنی، تعدادی از مهمترین ساختمانهای دولتی، عمومی و خانههای شخصی را در تهران طراحی کردهاند. وارطان هوانسیان، پل آبکار، گابریل گورکیان و اوژن آفتاندلیانس از جمله این معماران مشهور هستند. برای نمونه ساختمان اصلی بانک سپه و سینما رودکی از وارطان هوانسیان و کاخ دادگستری و کاخ شهربانی از آثار گابریل گورکیان هستند.[۷۵][۷۶]
هماکنون نیز طرح گسترش معماری ایرانی و اسلامی در برنامههای پیش رو، برای هویتدهی به تهران قرار دارد.[۷۰]
تهران شهری با گوناگونی گروههای قومی است اما جمعیت خارجی آن بسیار کم است.[۷۷] تهران هنگام پایتخت شدن جمعیتی کمتر از ۲۰ هزار تن داشت و اکنون به یکی از پرجمعیتترین کلانشهرهای خاورمیانه تبدیل شدهاست.[۵۱][۷۸] بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، شهر تهران ۸٬۶۹۳٬۷۰۶ تن جمعیت دارد.[۷۹] تهران بیست و چهارمین شهر پرجمعیت جهان و پرجمعیتترین شهر باختر آسیا بهشمار میرود.[۸۰] میزان رشد جمعیت در تهران، سالانه ۱/۷۹ درصد است.[۸۱] میزان باسوادی نیز در تهران بالاست.[۸۱]
شهر تهران جمعیت سالخوردهتری نسبت به ایران و استان تهران را در خود جای دادهاست. پراکندگی گروههای سنی در تهران یکنواخت نیست و مناطق شمالی دارای جمعیتی با میانگین سنی بالاتری هستند. مناطق حاشیهٔ شهر نیز دارای جمعیت جوانتری هستند.[۸۲]
تحولات جمعیتی تهران به عنوان پایتخت، پس از سال ۱۳۰۰ شامل چهار دورهٔ برجسته میشود:[۸۳]
بر اساس آمار سال ۱۳۸۵، استانهایی که بیشترین مهاجر را به تهران فرستادهاند، شامل استان مرکزی با ۲۱/۹ درصد، استان تهران با ۱۵/۷ درصد، استان اصفهان با ۵/۷ درصد و استان آذربایجان شرقی با ۵/۴ درصد از کل مهاجران وارد شده به تهران میشود. فراگیرترین دلایل مهاجرت به تهران نیز پیروی از خانواده، جستجوی کار و تحصیل بودهاست.[۸۵] مقایسهٔ نتایج آمار سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۹۵ نیز گویای این است که از میزان رشد مهاجرت به مناطق ۲۲ گانهٔ شهر کاسته شدهاست. در میان مناطق تهران، منطقهٔ ۵ بیشترین و منطقهٔ ۱۶ کمترین شمار مهاجران را جای دادهاست.[۸۶]
جمعیت خالص افزودهشده به تهران در دهههای گذشته، بیش از پنج میلیون نفر است، که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای داشتهاست. براساس شش دوره سرشماری انجام شده، جمعیت تهران از سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ حدود پنج برابر شدهاست و این رشد در شهرهای اطراف، بیشتر از شهر تهران بودهاست؛ در کل، رشد شهر تهران طی دهههای اخیر در حال کاهش بوده و بیشتر بر جمعیت پیرامون آن افزوده شدهاست.[۸۳]
اکثریت مردم تهران را پارسیان تشکیل میدهند؛ پس از آنها، به ترتیب، آذریهای ایرانی و مازندرانیها بزرگترین اقلیتهای قومی موجود در تهران هستند. همچنین قومیتهای کرد و گیلک نیز از دیگر اقوام پرجمعیت شهر هستند.[۸۷][۸۸] تهران میزبان جمعیت خارجی کمی است و بیشترین خارجیهای ساکن آن را افغانستانیها و پس از آن، پاکستانیها و عراقیها تشکیل میدهند.[۷۷][۸۹][۹۰]
تهران بزرگترین شهر فارسیزبان جهان است.[۹۱] ۹۸ درصد تهرانیها زبان فارسی را میفهمند و ۱۰ درصد از آنها توان گفتگو به حداقل یکی از زبانهای رایج جهان را دارند.[۹۲]لهجهٔ تهرانی، در گذشته گویش خاص مردم تهران بود که در طول زمان کمرنگ شد و تغییراتی یافت.[۹۳] لهجهٔ تهرانی تنها دارای واژگان متفاوت نبود و در برخی موارد، دارای قواعد، رسم و ساختار ادبی بودهاست.[۹۴] در هر بخش از تهران، این لهجه از شهرهای مجاور اثر گرفت و مناطق شمالی مانند ونک و شمیران و تجریش، گویش مازندرانی، مناطق جنوبی تهران که با شهر ری مجاور بوده گویش راجی (رازی) داشته و مناطق غرب تهران به سمت کرج نیز متأثر از تاتی بود.[۹۵]
بر اساس اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشور، اسلام با مذهب شیعهٔ دوازدهامامی است؛ وضعیت دین مردم تهران نیز مجموعاً همانند شرایط کلی دین در ایران است و بیشتر مردم این شهر، رسماً مسلمان و شیعهٔ دوازدهامامی هستند.[۹۷][۹۸] دیگر جوامع مذهبی در تهران شامل بهائیان، زرتشتیان، مسیحیان و یهودیان میشود.[۹۹][۱۰۰]
افراد زرتشتی، مسیحی و یهودی تنها اقلیتهای دینی تهران و ایران هستند که در حد قانون در انجام آیین دینی خود آزادند.[۱۰۱] همچنین برخی اقلیتهای دینی، همانند زرتشتیان، دارای انجمن و مدارس اختصاصی خود در تهران هستند.[۱۰۲] مراکز مذهبی ساخته شده در شهر نیز شامل مسجد، کلیسا، کنیسه و نیایشگاههای زرتشتی میشود.[۱۰۳]
حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران، در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد که بیشتر آمار جرم در تهران، به ترتیب، مربوط به دزدی، مواد مخدر و درگیریهای خیابانی بودهاست.[۱۰۴] بیشتر دزدیهای ثبت شده در ایران، متعلق به تهران هستند.[۱۰۵][۱۰۶] از معتادان متجاهر نیز به عنوان یکی از مشکلات مردم و شهر تهران یاد میشود؛ به گزارش خبرگزاری تسنیم، این افراد عامل برخی دزدیها و خردهفروشی مواد مخدر در سطح شهر هستند.[۱۰۷] خشونت و درگیریهای خیابانی در پایتخت ایران، باعث نگرانی کارشناسان شدهاست که برخی دلایل آن را نابرابری اجتماعی، مشکلات اقتصادی، مشکلات شهری تهران و عدم اطمینان به آینده میدانند.[۱۰۸][۱۰۹]
مشکلات اجتماعی تهران و فقر باعث شدهاست که حقوق کودکان این شهر نادیده گرفته شود. مشکلات کودکان تهران شامل اجبار به ازدواج، اعتیاد پدر و مادر، بدسرپرستی، فرار از خانه، بیشناسنامگی، کار، سوءتغذیه و خشونتهای جسمی، روحی و جنسی میشود.[۱۱۰]
کودکان کار در شهر تهران به سه دستهٔ ایرانی، افغانستانی و ایرانی کولی تقسیم میشوند. نتایج تحقیقاتی که در سال ۱۳۹۵ منتشر شد، نشان میدهد که بسیاری از این کودکان حاصل عدم پیروی از سیاستهای جمعیتی هستند و در خانوادههایی پرجمعیت زندگی میکنند. همچنین بر اساس همین تحقیقات، مشخص شد که بیشترین تراکم کودکان برای کار در خیابان، به ترتیب، در منطقهٔ ۲، منطقهٔ ۱۲ و منطقهٔ ۱ است.[۱۱۰] بسیاری از کودکان کار تهران نیز مسیری طولانی را از محل زندگی خود تا محل کارشان طی میکنند.[۱۱۰]
تجمعات فعالان حقوق زنان در تهران به شکلی خشونتآمیز سرکوب میشود و گزارشهایی از بازداشت حاضران در تجمعات منتشر شدهاست.[۱۱۱][۱۱۲] بانوان تهرانی در صورت نداشتن پوشش اسلامی، جریمه یا دستگیر میشوند. پلیس تهران سابقهٔ برخورد با رانندگان بدحجاب را نیز دارد. در سال ۱۳۹۷، ویدئویی از خشونت یک مأمور گشت ارشاد علیه یک دختر تهرانی به خاطر پوشاکی که بر تن کرده بود، در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بازتابی جهانی داشت.[۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]
تلاشهای شهروندان تهرانی در مقابله با حجاب اجباری، با خشونت از سوی نیروهای نظامی و شبهنظامی پاسخ داده میشود. در دیماه ۱۳۹۶، اعتراضات علنی به حجاب اجباری در خیابان انقلاب تهران توسط ویدا موحد آغاز شد؛ پس از آن، دیگر دختران نیز در مناطق مختلف خیابان انقلاب و در دیگر خیابانها و شهرهای ایران، با رفتن روی بلندی و برداشتن پوشش سر، نسبت به حجاب اجباری اعتراض کردند. گزارشهایی نیز از دستگیری و ضربوشتم دختران خیابان انقلاب وجود دارد که با انتقاد سازمانهای مدافع حقوق بشر، از جمله عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر روبهرو شدهاست.[۱۱۶][۱۱۷]
تهران کانون اقتصادی ایران است.[۹۸] همچنین این شهر به عنوان پایتخت سیاسی ایران، مشاغل فراوانی در زمینههای گوناگون دارد و اولین منطقهٔ صنعتی کشور محسوب میشود. فعالیتهای اقتصادی بینالمللی با وجود پایتخت بودن، تاریخ و بزرگی تهران نقش چندانی در تعداد شاغلهای آن ندارد.[۱۱۸]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، سهم تهران در کل تولید ناخالص داخلی ایران ۲۱ درصد است و با اختصاص نیمی از بخش صنعت کشور به خود، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.[۱۱۹] صنایع تهران شامل خودروسازی، الکترونیک و تجهیزات الکتریکی، تسلیحات نظامی، منسوجات، شکر، سیمان و محصولات شیمیایی است. همچنین تهران، مرکزی پیشرو در فروش فرش و مبلمان در ایران است. در جنوب حومهٔ تهران نیز یک پالایشگاه نفت به نام پالایشگاه نفت تهران وجود دارد.[۱۲۰] مقر اصلی شرکت ملی نفت ایران، دومین شرکت بزرگ نفتی جهان در تهران قرار دارد.[۱۲۱]ایران خودرو نیز به عنوان بزرگترین خودروساز ایران، در تهران کارخانه دارد و مقر اصلی آن نیز در همین شهر است.[۱۲۲][۱۲۳]
جوانان تهران درگرفتن کار و فرصتهای اقتصادی مشکلاتی دارند.[۹۸] طبق اعلام عیسی فرهادی، فرماندار وقت تهران در سال ۱۳۹۷، نرخ بیکاری تهران ۱۱/۵ درصد است و با توجه به میزان مهاجرت بیکاران به تهران، کاهش آن سخت است.[۱۲۴]
طبق آمار سال ۱۳۹۴، ردیف مسکن، آب، برق و گاز، با سهمی معادل ۴۹/۹ درصد، بیشترین سهم از متوسط هزینهٔ ناخالص یک خانوار ساکن تهران را به خود اختصاص دادهاست؛ پس از آن نیز ردیف خوراکیها و آشامیدنیها با سهم ۱۵/۷ درصدی قرار دارد.[۱۲۵]
بورس اوراق بهادار تهران به عنوان بزرگترین بازار بورس ایران، در سال ۱۳۴۶ و بر پایهٔ قانون مصوب اردیبهشت ۱۳۴۵ تأسیس شد.[۱۲۶] به عنوان یک رکورد، شاخص کلی آن در ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ به بالای ۱۰۲ هزار و ۴۵۲ واحد رسیده بود.[۱۲۷] همچنین به عقیدهٔ بسیاری از کارشناسان بازارهای مالی ایران، سیاستهای خارجی حکومت و بهای نفت و ارزهای خارجی از عوامل تأثیرگذار بر این بازار هستند.[۱۲۸]
با وجود مراکز خرید نوین در شهر، بازار تهران به عنوان بازاری قدیمی که در مرکز شهر و در منطقهٔ ۱۲ شهرداری تهران قرار دارد، همچنان دارای اهمیت بالای اقتصادی در تهران و کشور است.[۱۲۹][۱۳۰]
تهران یکی از مهمترین مراکز گردشگری ایران به حساب میآید و دارای مجموعهای از جاذبههای گردشگری است که شامل کاخها و موزههایش میشود.[۱۳۱][۱۳۲]میدان و برج آزادی، برج میلاد، پل طبیعت و کاخ گلستان از جاذبههای گردشگری مهم شهر تهران هستند.[۱۳۳]
تهران در سال ۲۰۰۹ میلادی، میزبان ۶۴۶ هزار گردشگر خارجی بود و در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۱/۱۱ میلیون تن تغییر یافت. افزایش پیوستهٔ ورود گردشگران خارجی به این شهر باعث شد آمار این گردشگران در سال ۲۰۱۵ به ۱/۵۱ میلیون تن برسد. عراقیها بیشترین درصد مسافران خارجی تهران را از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تشکیل میدادند. حدود ۳۰۵ هزار عراقی در سال ۲۰۱۲ در تهران اقامت شبانه داشتند که این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۴۸۷ هزار تن رسید. پس از عراقیها، آذربایجانیها دومین گروه مسافران وارد شده به تهران بودهاند.[۱۳۴]
در سال ۲۰۱۲، ۱۹۶ هزار گردشگر آذربایجانی به تهران سفر کردند و این میزان در سال ۲۰۱۶ به ۳۲۰ هزار نفر رسید. افغانستان نیز در سال ۲۰۱۶ با فرستادن ۱۵۶ هزار گردشگر با اقامت شبانه به تهران، در ردهٔ سوم مبادی برتر تهران قرار گرفته بود که پس از آن، ترکیه و ترکمنستان قرار داشتند. در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۴۳ هزار تن از شهروندان ترکیه و ۷۵ هزار تن از شهروندان ترکمنستان به تهران سفر کردند و دارای اقامت شبانه در این شهر بودند.[۱۳۴]
تهران با جذب ۱/۶۴ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۶ میلادی، یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه در زمینهٔ گردشگری بودهاست. همچنین تهران پس از شهرهای دبی، ژوهانسبورگ، ریاض و ابوظبی، در رتبهٔ پنجم از دیدگاه شمار ورود گردشگران خارجی در سال ۲۰۱۶ در مناطق آفریقا و خاورمیانه قرار داشت و گردشگران خارجی تهران در این سال، نیم میلیارد دلار هزینهکرد داشتهاند.[۱۳۴]
تهران دارای دو فرودگاه بینالمللی مهرآباد و امام خمینی است که از پررفتوآمدترین فرودگاهها در ایران هستند.[۱۳۵]فرودگاه مهرآباد که در سال ۱۳۱۷ تأسیس شد، در بخش غربی تهران قرار دارد و نام آن از روستای مهرآباد که پیشتر در آن منطقه وجود داشت، گرفته شدهاست.[۱۳۶] بر اساس آمار اردیبهشت ۱۳۹۷، فرودگاه مهرآباد بیشترین عملکرد را میان فرودگاههای ایران داشت؛ همچنین تا همین زمان، این فرودگاه بیش از ۳۰ درصد از پروازهای ایران را به خود اختصاص داده بود.[۱۳۷]
فرودگاه امام خمینی نیز در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی تهران و در زمینی به وسعت ۱۳٫۵ هزار هکتار ساخته شدهاست.[۱۳۸] پیشنهاد ساخت این فرودگاه در سال ۱۳۴۶ از سوی ایکائو داده شد و گشایش اولیهٔ آن نیز در سال ۱۳۸۳ انجام شد.[۱۳۹] این فرودگاه بر اساس آمار آبان ۱۳۹۶، بیشترین سهم را از پروازهای خارجی در میان فرودگاههای ایران داشتهاست.[۱۴۰]
تهران دارای چهار پایانهٔ مسافربری شرق، غرب، بیهقی (میدان آرژانتین) و جنوب است. خدمت اتوبوسها به شهروندان تهرانی دارای پیشینهای طولانی است. در سال ۱۳۰۵، تعدادی اتوبوس از شوروی خریداری شد و در ۸ خط اتوبوسرانی خصوصی از آنها استفاده شد؛ مسیر نخستین خط احداثشده نیز، از سبزه میدان تا کارماشین بود.[۱۴۱]
پس از گذشت سالها از خدمترسانی اتوبوسها در شهر تهران، برای نخستینبار در سال ۱۳۲۰ بود که نظم قابل قبولی در استفاده از آنها شکل گرفت و تا سال ۱۳۳۵ تعداد خطوط به ۳۸ خط رسیده بود. شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، در سال ۱۳۳۵ به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران تأسیس شد.[۱۴۱]
اتوبوس برقی تهران، در سال ۱۹۹۲ میلادی به عنوان تنها نمونه از این سامانه در ایران، گشایش یافت.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۵، اتوبوس برقی تهران شامل پنج خط میشد که همگی از میدان امام حسین آغاز میشدند.[۱۴۳]
ایجاد و گسترش سامانهٔ اتوبوس تندرو تهران، به عنوان یکی از ارکان نوسازی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، از سال ۱۳۸۵ در دستور کار مدیریت ترابری شهر و شرکت واحد قرار گرفتهاست.[۱۴۴]
بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، اتوبوسرانی تهران با مشکلاتی از قبیل فرسودگی و کمبود تعداد اتوبوسهای فعال روبرو است که این موضوع میتواند باعث افزایش آلودگی هوا و کاهش کیفیت خدمات به شهروندان شود.[۱۴۵]
تهران دارای شبکهٔ متراکم بزرگراهی است و این شبکه توسط گروهی گسترده از خیابانها و جادهها همراهی میشود. بزرگراه آزادگان طولانیترین بزرگراه تهران با داشتن ۳۶/۴ کیلومتر طول است.[۱۴۶]
سفر با خودروی شخصی در تهران رایج است و شهروندان تمایل زیادی به استفاده از خودروی شخصی دارند.[۱۴۷] ترافیک تهران نیز وضعیت مناسبی ندارد و گاهی بحرانی خوانده شدهاست. پس از ماه مهر نیز معمولاً وضعیت ترافیکی شهر به دلیل افزایش سفرهای محصلان بدتر میشود.[۱۴۸][۱۴۹]
شمار خودروها و وسایل نقلیهٔ شخصی در شهر تهران به صورت روزافزون در حال افزایش است و این موضوع به یکی از مشکلات مهم این کلانشهر تبدیل شدهاست.[۱۵۰] به گفتهٔ مازیار حسینی، معاون سابق حملونقل و ترافیک شهرداری تهران، تعداد خودروهای این شهر حدود ۶ برابر ظرفیت خیابانهای آن است.[۱۵۱]
پیدا کردن جای پارک در برخی مناطق تهران بسیار سخت است و به یک مشکل برای شهروندان تبدیل شدهاست.[۱۵۲][۱۵۳] به گفتهٔ احمد دنیامالی پیدا کردن پارکینگ یکی از مشکلات شهر تهران بوده و کمبود پارکینگ تأثیری مستقیم در افزایش ترافیک داشتهاست.[۱۵۳]
در سال ۱۳۲۵، شرکتی با ۱۰ دستگاه خودروی ساختهٔ فیات، در تهران آغاز به ارائهٔ خدمت به مسافران کرد؛ تاکسیهای این شرکت بیشتر در مراکز تفریحی شهر حاضر بودند و مانند آژانسهای امروزی تهران، مسافران را بدون سوار کردن مسافری دیگر در بین راه، به مقصد میرساندند. با توجه به استقبال مردم، این شرکت شمار خودروهایش را تا ۵۰ دستگاه افزایش داد.[۱۵۴]
در برخی منابع تاریخی، از اشرفالملوک فخرالدوله به عنوان بنیانگذار نخستین سازمان تاکسیرانی تهران یاد شدهاست.[۱۵۴][۱۵۵]
اکنون تاکسیهای تهران به چهار گروه بیسیم، خطی، ویژه و گردشی تقسیم شدهاند.[۱۵۶][۱۵۷] همچنین سن فرسودگی تاکسیها ۱۰ سال در نظر گرفته شدهاست و تاکسیهای فرسوده باید در طرح نوسازی شرکت کنند.[۱۵۷]
در سال ۱۲۶۱، یک خط آهن با تقریباً ۸ کیلومتر طول و عرض ۱۰۰۰ میلیمتر، از تهران به شهر ری کشیده شد و مدتی بعد، امتیاز آن به یک شرکت بلژیکی واگذار شد.[۱۵۸] نخستین کلنگ ساختمان ایستگاه راهآهن تهران در ۲۳ مهر ۱۳۰۶، با اختصاص زمینی به مساحت ۱۷۴ هکتار، به زمین زده شد. بنای این ایستگاه را یک مهندس اوکراینی طراحی کرد و در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱۵۹]
نخستین مطالعات برای ایجاد متروی تهران، در سال ۱۳۵۰ توسط سوفرتو و سازمان حملونقل پاریس انجام شد و تا سال ۱۳۵۹، کارهای لازم برای توسعهٔ مترو انجام شد. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵، به دلیل جنگ ایران و عراق، طرح به صورت کامل متوقف شد. از سال ۱۳۷۴ به بعد، گسترش متروی تهران به صورت جدی دنبال شدهاست.[۱۶۰] در ۱۶ اسفند ۱۳۷۷ نیز نخستین گشایش رسمی مترو انجام شد و با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد.[۱۶۱][۱۶۲]
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، متروی تهران روزانه ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار مسافر را جابهجا میکند.[۱۶۳] همچنین در پایان همین سال، شمار سفرهای انجام شده با متروی تهران از مرز هفت میلیارد گذشت.[۱۶۴]خط ۳ متروی تهران نیز طولانیترین خط متروی این شهر است.[۱۶۳]
تهران به دلیل داشتن آبوهوای مناسب و فراوانی آب، معمولاً منطقهٔ سرسبزی بوده و در منابع جغرافیایی قدیم از درختان انبوه و باغهای تهران یاد شدهاست. با وجود پیشینهٔ طولانی و تاریخی باغداری در تهران، نخستین باغهای معروف تهران، در دوران صفوی و پس از آن در دوران قاجار، در دورهٔ فتحعلیشاه پدید آمدند. در دوران ناصرالدینشاه قاجار نیز دگرگونیهای مهمی در شیوهٔ باغداری پایتخت ایجاد شد و باغداری نوین، پس از روبرو شدن اشراف با سبک اروپایی آن و استخدام باغبانهای خارجی وارد تهران شد. همچنین تهران برای چنارهایش مشهور بودهاست.[۱۶۵]
باغ و عمارت عینالدوله، باغ فردوس، باغ نگارستان و کاخ گلستان نمونههایی از باغهای تهران هستند.
بر اساس آماری در سال ۱۳۹۵، سرانهٔ فضای سبز درونشهری تهران، فقط با احتساب فضاهای سبز همگانی، ۱۵٫۸ متر مربع بودهاست.[۱۶۶] همچنین طبق گفتهٔ مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز شهر تهران در سال ۱۳۹۳، این شهر ۲٬۱۰۰ بوستان داشتهاست.[۱۶۷]
تلاشها برای رسیدن سرانهٔ فضای سبز تهران به استانداردهای جهانی ادامه دارد و در برنامههای شهرداری به آن اشاره شدهاست.[۱۶۸] ایجاد بوستانهای جدید، ایجاد فضای سبز در حاشیهٔ بزرگراهها، ایجاد و گسترش فضای سبز عمودی و گسترش کمربند سبز تهران از برنامههایی هستند که توسط سازمانهای مسئول دنبال میشوند.[۱۶۹]
مراقبتهای بهداشتی در تهران عمدتاً توسط درمانگاهها و بیمارستانهای خصوصی ارائه میشود. اگر چه شبکهٔ بهداشتی دولتی که شامل آزمایشگاهها، بیمارستانها، داروخانهها و مراکز توانبخشی میشود نیز در شهر وجود دارد. سیستمهای بیمهای، بخش قابل توجهی از هزینهها که شامل بخش درمان خصوصی نیز میشود را پوشش نمیدهند.[۱۷۰]
در برخی منابع اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۳۱ تأسیس شدهاست؛ اما در منابع دیگر اعلام شدهاست که نخستین بیمارستان تهران، در سال ۱۲۵۵ با نام مریضخانهٔ دولتی تأسیس شدهاست که نام آن، در سال ۱۳۱۹ برای قدردانی از ابوعلی سینا، به بیمارستان سینا تغییر یافت.[۱۷۱]
تهران میزبان شماری از معتبرترین بیمارستانهای ایران است.[۱۷۲]بیمارستان میلاد با ۱۰۰۰ تخت در سال ۱۳۸۰ تأسیس شد و دارای بخشهای تخصصی قابل توجهی است.[۱۷۳]
بیمارستانهای آراد، پارس و پارسیان نیز از بیمارستانهای خصوصی تهران هستند.
در سال ۱۳۹۶، سخنگوی وزارت بهداشت ایران اعلام کرد که ۷۵ درصد از بیمارستانهای دولتی تهران فرسوده بوده و در برابر رخدادهای طبیعی مقاوم نیستند.[۱۷۴]
پیشینهٔ تئاتر در تهران، از زمان ناصرالدینشاه قاجار آغاز میشود. ناصرالدینشاه در سفری که به اروپا داشت، با تئاتر آشنایی یافت و فرمان ساخت سالنی را برای اجرای تئاتر در تهران صادر کرد. در همین دوران بود که تکیه دولت ساخته شد.[۱۷۵]
با روی کار آمدن مشروطیت در ایران، تئاتر پیشرفت بیشتری کرد و تئاترهای تازهای پدید آمد که از اولین آنها تئاتر فرهنگ بود که در عمارت مسعودیه نمایش میداد.[۱۷۵] تئاتر دوم نیز تئاتر ملی بود که که ریاست آن را عبدالکریمخان محققالدوله بر عهده داشت.[۱۷۵]
تالار رودکی نیز یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اپرا، موسیقی و تئاتر در ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس طراحی شده و با نام شاعر و نوازندهٔ ایرانی، رودکی، در ۳ آبان ۱۳۴۶ گشایش یافتهاست.[۱۷۶]
تئاتر شهر تهران در سال ۱۳۴۶ توسط علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.[۱۷۷] این مجموعه در روز شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ با روی صحنه رفتن نمایش باغ آلبالو نوشتهٔ آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان به عنوان مهمترین سالن تئاتر ایران گشایش یافت.[۱۷۸][۱۷۹]
از سال ۱۳۶۱ نیز جشنوارهٔ بینالمللی تئاتر فجر به صورت سالانه و در بازهٔ زمانی دههٔ فجر در تهران برگزار میشود.
میرزا ابراهیمخان صحافباشی نخستین سالن نمایش فیلم تهران را در سال ۱۲۸۳ ایجاد کرد.[۱۸۰]روسیخان نیز در سال ۱۲۸۶ تصمیم گرفت که در مغازهاش نمایش همگانی فیلم راهاندازی کند. او کارش را توسعه داد و با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد؛ این موضوع به ایجاد رقابت و پیشرفت سینما در تهران کمک کرد.[۱۸۱]
در دوران پهلوی اول، برای مدتی سینماهای تهران تعطیل شدند اما بالاخره مشروط بر این که از ساعت ۱۸ شروع و تا ساعت ۲۱:۳۰ کارشان پایان یابد، به فرمان سید ضیاءالدین طباطبایی باز شدند. سینماهای این دوران، همانگونه که پیش از این نیز رسم بود، بر اساس مادهٔ ۹ نظامنامهٔ سینماها، فیلمهایی از انواع «فیلم اخبار»، «فیلم علمی» و «فیلم بزرگ نمایش» را نمایش میدادند.[۱۸۳]
نخستین سینمای مدرن ایرانی نیز گراند سینمای تهران بود که در سال ۱۳۰۵ تأسیس شد و ترجمهٔ میاننویسهای خارجی نیز از آن شروع شد؛ پس از این اقدام گراند سینما، بر اساس دستور نظامنامه، سینماهای تهران باید خلاصهای از داستان فیلم را چاپ میکردند. همچنین در اواخر دههٔ بیست، اغلب سینماهای تهران، دارای ارکستر بود.[۱۸۳][۱۸۴]
از دههٔ چهل تا ۱۳۵۷، از ۹۰ سینمای فعال شهر تهران، نام بیش از یک سوم آنها خارجی بود. در این دوران شمار قابل توجهی از سینماهای نوین تهران در اختیار شرکتهای خارجی بود. همچنین به گزارش دفتر مطالعات و برنامهریزی وزارت فرهنگ و هنر، از ۴۷۳ فیلم نمایش داده شده در سال ۱۳۵۳ در تهران، ۶۱ فیلم ایرانی، ۱۴۳ فیلم آمریکایی و دیگر فیلمها نیز از کشورهای انگلستان، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، ژاپن، هنگ کنگ و شوروی بودهاند.[۱۸۳]
از سال ۱۳۴۴ که سینمای ایران در اوج بود، فیلمهایی همانند قیصر، گنج قارون و گاو سینماهای تهران را درنوردیدند.[۱۸۴][۱۸۵]
با انقلاب ۱۳۵۷، شماری از سینماهای تهران در آتش سوختند و نام شمار قابل توجهی از سینماهای باقیمانده نیز تغییر یافت.[۱۸۳]فروشنده از موفقترین فیلمهایی است که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در تهران فیلمبرداری شدهاست.[۱۸۵]جشنواره فیلم فجر نیز از سال ۱۳۶۱، هر ساله در تهران برگزار میشود.[۱۸۶]
شمار قابل توجهی گروه موسیقی مطرح در تهران شکل گرفتهاند. گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۱ توسط شهبال شبپره که مغز متفکر گروه نامیده میشود، در تهران تأسیس شد.[۱۸۷]
تهران محل زندگی بسیاری از خوانندههای مطرح ایران نیز بودهاست. ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» که به «آقای صدای موسیقی ایرانی» معروف است، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت میکرد.[۱۸۸]فائقه آتشین با نام هنری «گوگوش» که از پرهوادارترین خوانندگان تاریخ موسیقی ایران بهشمار میرود و در کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه هواداران بسیاری دارد، ساکن تهران بود و تا پیش از انقلاب ۵۷ در ایران فعالیت میکرد.[۱۸۹][۱۹۰]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، خوانندگان زن در سراسر ایران دچار مشکلاتی شدند. روحانیون خواندن زنان را به شهوت و مسائل جنسی ربط دادند و پخش ترانههای آنان در رادیو و تلویزیون ملی ممنوع شد.[۱۹۱][۱۹۲] در حال حاضر زنان میتوانند با تهیهٔ مجوزی مخصوص، در تهران اجرا داشته باشند.[۱۹۳][۱۹۴]
تالار وحدت و تالار وزارت کشور میزبان کنسرت گروههای ایرانی و خارجی هستند. همچنین تالار وحدت محل اجرای ارکستر سمفونیک تهران، بزرگترین و قدیمیترین ارکستر سمفونیک ایران است.[۱۹۵][۱۹۶][۱۹۷][۱۹۸]
جشنواره موسیقی فجر نیز از سال ۱۳۶۴، هر سال در تهران برگزار میشود.[۱۹۹][۲۰۰]
شماری موزهٔ بزرگ در تهران وجود دارد که در مجموع، به طیف گستردهای از موضوعات میپردازند. برای نمونه، موزهٔ ملی ایران در باستانشناسی ایران متمایز است، موزهٔ فرش ایران هنر قالیبافی ایرانی را نمایش میدهد و موزهٔ هنرهای معاصر تهران نیز آثار هنرمندان سرشناس بینالمللی را نگهداری میکند.[۲۰۲]
تهران پایتخت ایران است؛ کشوری که از مکتبهای اصلی آشپزی در جهان بهشمار میرود و ۲۵۰۰ نوع خوراک دارد.[۲۰۳] در تهران رستورانهای آسیایی، اروپایی و شمار قابل توجهی پیتزافروشی وجود دارد.[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶] بر اساس گزارشی، رستورانهای خارجی تهران بیشتر در مناطق شمالی شهر قرار دارند.[۲۰۴]
تهران از اندک پایتختهای جهان است که زندگی شبانه ندارد و از نیمهشب کاملاً تعطیل میشود.[۲۰۷] برای سالها، زندگی شبانه در تهران تنها یک ماه در سال، در قالب یک طرح ویژه یا در ماه رمضان وجود دارد.[۲۰۸][۲۰۹] البته در برخی خیابانهای تهران با عرضهٔ خوراک خیابانی، زندگی شبانهٔ تهران اندکی احیا شدهاست.[۲۱۰]
تهران نخستین شهر در خاورمیانه بود که میزبانی بازیهای آسیایی را بر عهده گرفت. تهران میزبان بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ بود و همزمان با آن، مجموعهٔ ورزشی آریامهر (آزادی) به عنوان یکی از پیشرفتهترینهای آن زمان در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ افتتاح شد.[۳۵][۲۱۱]
فدراسیون هندبال آسیا، مهمترین نهاد مسئول هندبال در آسیا، در سال ۱۳۵۳ رسماً در تهران تشکیل شد.[۲۱۲]
توچال و شمشک از مهمترین پیستهای اسکی تهران هستند. توچال شلوغترین و نزدیکترین پیست اسکی تهران است که در پایان خیابان ولنجک، در ۳ کیلومتری میدان تجریش، در منطقهٔ شمیرانات قرار دارد. شمشک دومین پیست اسکی بزرگ در ایران پس از دیزین است و در ۵۷ کیلومتری شمال شرق تهران قرار دارد. دیزین، مهمترین پیست اسکی ایران و معتبرترین پیست اسکی در خاورمیانه نیز برای مردم تهران در دسترس است.[۲۱۳][۲۱۴]
فوتبال ورزش نخست تهران است و شهرآورد تهران میان دو تیم استقلال و پرسپولیس برگزار میشود.[۲۱۵] فوتبال در تهران توسط انگلیسیها رواج یافت و نخستین زمین بازی آنها نیز میدان مشق بود. آشنایی تهرانیها با فوتبال نیز از همین طریق صورت پذیرفت.[۲۱۶]
نخستین تشکیلات فوتبالی تهران، در سال ۱۳۰۲ با نام «کلاب ایران» پدید آمد. در سالهای میانی حکومت رضاشاه چندین باشگاه در تهران تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ مسابقاتی میان آنها برگزار شد. کمی بعد عباس اکرامی باشگاه شاهین را تأسیس کرد که برای چند دهه از قویترین باشگاههای ایران بود. در سال ۱۳۱۷ نیز بزرگترین ورزشگاه فوتبال ایران تا به آن زمان گشایش یافت که امجدیه نامیده شد.[۲۱۶]
استقلال دو بار و پاس یک بار به عنوان قهرمانی جام قهرمانان آسیا دست یافتند. پرسپولیس هم یک عنوان قهرمانی در جام برندگان جام آسیا دارد. از دو تیم استقلال و پرسپولیس معمولاً به عنوان قطبهای اصلی فوتبال ایران یاد میشود و این تیمها در دیگر شهرهای ایران نیز هوادار دارند.[۲۱۷]
آموزش در تهران دارای جداسازی جنسیتی از مقاطع ابتدایی است.[۲۱۸]آموزش ابتدایی و متوسطه در تهران عمدتاً توسط دولت ارائه شدهاست؛ اگرچه مدارس خصوصی نیز وجود دارد. ورود به دانشگاهها نیز از طریق یک آزمون سراسری رقابتی اداره میشود.[۲۱۹]
پس از آنکه آقامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۰ تهران را به پایتختی ایران برگزید و پس از توسعهٔ شهر از زمان فتحعلیشاه (۱۲۱۲–۱۲۵۰) به این سو، مدارس و نیز مساجد فراوانی در این شهر بنا شد.[۲۲۰] در پیگیری سیاست توسعهٔ تهران، در دورهٔ محمدشاه و به ویژه با صدارت حاجی میرزا آقاسی، فضلای حوزههای دیگر، برای رونق تهران به مهاجرت به این شهر تشویق شدند. بدین ترتیب با رویآوردن علما و طلاب علوم دینی به تهران، که در مجاورت شهر مذهبی ری، آرامگاه عبدالعظیم حسنی قرار دارد حوزهٔ علمی بزرگی در پایتخت جدید ایران پی افکنده شد که به سرعت پیشرفت کرد. تداوم مدرسهسازی در سرتاسر دورهٔ قاجار در این شهر و نیز جمعیت روزافزون طلاب تهران گواه این پیشرفت است. بنا بر یک گزارش آماری، در دورهٔ ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴–۱۳۱۳)، ۴۷ باب مسجد، که بسیاری از آنها مدرسه نیز داشتهاند، ۳۵ باب مدرسه و ۱۴۳۶ طلبه به ثبت رسیدهاست. دورهٔ مظفرالدین شاه (۱۳۱۳–۱۳۲۴) انجمن طلاب مشروطهخواه، که از تشکلهای حوزوی بود، بیش از هزار عضو داشت. از آن دوره، حوزهٔ تهران یکی از مهمترین حوزههای علمیهٔ ایران شد، و طلاب علوم دینی از بسیاری از شهرهای ایران برای تحصیل به تهران میآیند.[۲۲۱]
دارالفنون، نخستین دانشگاه تاریخ نوین ایران در سال ۱۲۳۰ گشایش یافت و رشتههای تحصیلی آن شامل پزشکی، داروسازی، کانیشناسی و مهندسی بودهاست.[۲۲۲]
دانشگاههای تهران از با کیفیتترینهای نوع خود در ایران هستند و شماری از آنها در رتبهبندیهای جهانی دانشگاهها حضور دارند.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵]
دانشگاه تهران در بهمن ۱۳۱۳ جهت ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تأسیس شد. از این دانشگاه به عنوان مهمترین و معتبرترین دانشگاه و نماد آموزش عالی ایران یاد میشود. سردر دانشگاه تهران نیز دارای شهرت است و در جهان به عنوان نمادی از این دانشگاه شناخته میشود.[۲۲۶]
دانشگاه صنعتی شریف نیز در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد. این دانشگاه توانستهاست به عنوان یک کانون علمی و صنعتی، جایگاه و اعتبار قابل توجهی در ایران پیدا کند.[۲۲۷][۲۲۸] همچنین یکی از با سابقهترین آموزشگاههای عالی ایران در زمینهٔ فنی و مهندسی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران است که در سال ۱۳۳۵ تأسیس شد.[۲۲۹]
قدیمیترین مرکز آموزش عالی نوین و بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز دانشگاه علوم پزشکی تهران است که در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.[۲۳۰]
از مراکز پژوهشی تهران، پژوهشگاه صنعت نفت است که در سال ۱۳۳۸ با هدف اولیهٔ پژوهش پیرامون مواد نفتی و کاربردهای آن، تأسیس شد.[۲۳۱]پژوهشگاه دانشهای بنیادی که در سال ۱۳۶۸ بنیانگذاری شد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در در سال ۱۳۶۰ با ادغام ۱۲ مؤسسهٔ پژوهشی تأسیس شد نیز از دیگر مراکز پژوهشی تهران هستند.[۲۳۲][۲۳۳]
ادارهٔ کل آموزش و پرورش تهران به ۱۹ منطقه تقسیم شدهاست و آموزگاران میتوانند به صورت برخط، از طریق وبگاه متعلق به آموزش و پرورش تهران درخواست انتقال میانمنطقهای دهند.[۲۳۵]
در سال ۱۳۹۶ اعلام شد که ۱٬۱۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای تهران درس میخوانند که از این شمار، ۹۰۰٬۰۰۰ دانشآموز در مدرسههای دولتی و بقیه در مدرسههای غیردولتی مشغول به تحصیل هستند. همچنین اعلام شد که ۸۲ درصد از مدرسههای تهران دولتی و ۱۸ درصد غیردولتی هستند.[۲۳۶]
بر اساس اعلام مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، بابت استحکام مدارس دولتی تهران نگرانیهایی وجود دارد و شمار قابل توجهی از آنها نیازمند توجه یا بازسازی هستند.[۲۳۷] همچنین با اعلام معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۳۹۶، شمار دانشآموزان در برخی از کلاسهای درس مقطع ابتدایی شهر تهران، بیش از ۳۶ نفر و به صورت میانگین، این تراکم برابر با ۳۰ تا ۳۳ دانشآموز بودهاست.[۲۳۸]
نخستین کودکستان ایران را برسابه هووسپیان از ایرانیان ارمنی، در دههٔ ۳۰ خورشیدی با نام «ایران» و در خیابان معتمدالدوله با مجوزی از وزارت فرهنگ تأسیس کرد.[۲۳۹]
کودکستانهای تهران از یک تا چهار درجه تقسیمبندی شدهاند و شهریهٔ آنها نیز با نظارت سازمان بهزیستی ایران ابلاغ میشود.[۲۴۰] فوقبرنامههای کودکستانها نیز باید طبق قوانین اسلامی و ایرانی باشند و توسط کمیتهٔ تخصصی استان تأیید شوند.[۲۴۰]
آلودگیهای زیستمحیطی مانند آلودگی آب، هوا، خاک و صوتی باعث شدهاست که تهران به یکی از آلودهترین شهرهای جهان تبدیل شود.[۲۴۱] همچنین وجود جانوران موذی همانند موش از مشکلات تهران است.[۲۴۲]
آبهای زیرزمینی تهران دارای آلودگی هستند؛ از آنها به صورت مستقیم در کشاورزی استفاده میشود و بخشی از آب آشامیدنی تهران را نیز تأمین میکنند.[۲۴۳] یکی از زیانآورترین عناصری که به دلیل نفوذ فاضلابهای انسانی و حیوانی در سفرههای آب زیرزمینی تهران وجود دارد، نیترات است. فرسودگی زیرساخت آب آشامیدنی تهران نیز به آلودگی بیشتر آب کمک میکند.[۲۴۴]
تهران از آلودگی هوا رنج میبرد. عوامل آلودگی هوا در تهران شامل عوامل جغرافیایی همانند اثر محصورکنندهٔ کوهها، وسایل نقلیه نظیر خودروها و موتورسیکلتها، سوخت خانهها و آلودگی حاصل از کارخانهها میشود.[۲۴۵] همچنین کیفیت پایین بنزین عرضهشده در ایران نیز جزو دلایل آلودگی هوای تهران دانسته میشود.[۲۴۱][۲۴۵][۲۴۶] در سال ۱۳۹۶، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست ایران اعلام کرد که حدود ۲۰ درصد از آلودگی هوای تهران حاصل تردد موتورسیکلتهای کاربراتوری است.[۲۴۷]
آلایندههای اصلی هوای تهران نیز اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، مونوکسید کربن، ترکیبات آلی فرار و ذرات معلق هستند. از ذرات معلق به عنوان عامل اصلی مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران یاد شدهاست. همچنین بخش بزرگی از ذرات معلق تهران را اتوبوسها، مینیبوسها، کامیونها و موتورسیکلتها تولید میکنند.[۲۴۵]
تعطیلی مدرسهها و اجرای طرح زوج و فرد از طرحهایی هستند که در مقابله با آلودگی هوا در تهران اجرا شدهاند.[۲۴۸]
جهت آگاهسازی شهروندان، نمایشگرهای آگاهساز آلودگی هوا در نقاط مختلف شهر نصب شدهاند و امکان بررسی وضعیت هوای تهران به صورت برخط نیز وجود دارد.[۲۴۹]
حریم صوتی در بافت شهری تهران رعایت نشدهاست و آلودگی صوتی در تهران بحرانی خوانده شدهاست.[۲۵۰][۲۵۱] تهران همچنین رتبهٔ نخست را در میزان آلودگی صوتی در ایران دارد.[۲۵۲]
آلودگی صوتی در بزرگراههای تهران بین ۱۵ تا ۲۰ دسیبل بیشتر از استاندارد آن است.[۲۵۰] بر اساس آمار سال ۱۳۹۲، موتورسیکلتها به تنهایی عامل ۴۹ درصد از آلودگی صوتی که توسط وسایل نقلیه ایجاد میشود، هستند. همچنین ده منطقهٔ تهران با بیشترین آلودگی صوتی به ترتیب، ۶، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۷، ۱۳، ۳، ۱۹، ۱۸ و ۲ بودهاست.[۲۵۲]
بخش صوت شرکت کنترل کیفیت هوا، وابسته به شهرداری تهران در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد. واحد صوت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، پروژهٔ تهیه و تدوین ترازها و نقشههای آلودگی صوتی را از سال ۱۳۷۹ آغاز نمود.[۲۵۳] برنامهٔ عملیاتی کاهش آلودگی صوتی در سال ۱۳۹۴ در شورای شهر تهران تصویب و سپس کمیتهٔ کنترل و پایش آلودگی صوتی شهر تهران تشکیل شد. ایجاد و بهروزرسانی نقشههای صوتی، ایجاد دیوار صوتی، تدوین دستورالعملها و تعیین حریم صوتی بزرگراهها از اقداماتی بودند که در مقابله با آلودگی صوتی در تهران صورت پذیرفت.[۲۵۰]
با توجه به اینکه در صورت رخ دادن بحرانی در تهران، موشهای مهاجم میتوانند خسارتها را افزایش دهند و باعث شیوع بیماری شوند، از آنها به عنوان یک معضل مهم یاد میشود.[۲۴۲][۲۵۴] زبالهها مهمترین منبع غذایی موشها در تهران اعلام شدند.[۲۵۵] دفع نادرست زبالهها به بقای موشها و افزایش شمار آنها در سطح شهر کمک کردهاست.[۲۵۶] شهرداری تهران در مبارزه با موشها طرحهایی همچون سمپاشی، طعمهگذاری، موشگیری با تفنگ بادی و مسدودسازی کلونی موشها را اجرا کردهاست.[۲۵۵]
همچنین آلودگی هوای تهران، باعث افزایش جمعیت سوسک قرمز شدهاست.[۲۵۷]
تهران پایتخت ایران، مرکز استان تهران و شهرستان تهران است. به عنوان یک مرکز سیاسی و اداری، مهمترین نهادهای دولتی و قضایی ایران همانند وزارتخانهها و مجلس شورای اسلامی در تهران واقع شدهاست و این شهر محل زندگی تأثیرگذارترین مقامات کشور ایران، شامل رهبر، رئیسجمهور، برخی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس و شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است.[۲۵۸]
تهران ۳۰ نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد.[۲۵۹] ادارهٔ شهر نیز توسط شهرداری تهران انجام میشود. شهردار تهران توسط شورای شهر تهران انتخاب شده و این شورا بر عملکرد شهرداری نظارت و برای ادارهٔ شهر قانونگذاری میکند. شهر تهران به لحاظ اداری به ۲۲ منطقهٔ شهرداری و ۱۲۲ ناحیه تقسیم شده و شهرهای تجریش و ری را دربرگرفتهاست.[۱۰][۲۶۰][۲۶۱][۲۶۲][۲۶۳]
نخستین انتخابات شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۷۷ برگزار شد و این شورا در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۸ شکل گرفت. مهمترین وظایف آن نیز شامل انتخاب شهردار، برکناری شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصویب بودجهٔ شهرداری و سازمانهای وابسته به آن، تصویب آییننامهها و انجام امور نظارتی جهت بهبود کیفیت زندگی شهروندان است.[۲۶۲][۲۶۴][۲۶۵]
اکنون شورای اسلامی شهر تهران ۲۱ عضو اصلی و ۱۱ عضو جانشین دارد.[۲۶۶]
ادارهٔ تهران بر عهدهٔ سازمان غیردولتی شهرداری تهران است که در سال ۱۲۸۶ تأسیس شد. مدیریت این سازمان را شهرداران تهران بر عهده داشتهاند. اکنون شهردار تهران با حکم شورای شهر تهران انتخاب میشود اما پیش از این با حکم وزیر کشور ایران منصوب میگردید. شهرداری تهران ۲۲ منطقه را شامل میشود و مدیریت هر منطقه به عهدهٔ شهردار آن منطقه است.[۲۶۰] تصویب بودجهٔ شهرداری تهران نیز بر عهدهٔ شورای شهر است و بودجهٔ سال ۱۳۹۷ این سازمان، با سقفی در حدود ۱۷ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان توسط شورای شهر تصویب شده بود.[۲۶۷]
شهرداری تهران با مشکلات زیستمحیطی تهران مواجه است. همچنین تراکم جمعیت بالای تهران توانایی شهرداری را برای ارائهٔ برخی خدمات کاهش دادهاست.[۲۶۸][۲۶۹]
کلانشهر تهران به ۲۲ منطقه و ۱۱۲ ناحیهٔ شهری تقسیم شدهاست.[۲۷۰] با وجود ادارهٔ جداگانه، ری و شمیران نیز جزئی از تهران خوانده میشوند.[۲۷۱]
تهران بهعنوان پایتخت ایران، هنگام شکلگیری مساحتی حدود ۳ کیلومتر مربع داشت. تغییرات سیاسی و افزایش جمعیت، شهر را دستخوش دگرگونی منطقهای کرد و مساحت آن افزایش یافت؛ بهطوری که در سال ۱۳۴۷، نخستین طرح جامع شهر تهران ابلاغ شد که در آن مساحت شهر با افزایشی خیرهکننده به ۱۸۱ کیلومتر مربع رسید. تهران با این مساحت به ۱۲ منطقه تقسیم شده بود.[۲۷۲]
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعداد مناطق تهران به ۲۰ منطقه افزایش یافت. در ابتدای دههٔ ۷۰ و پس از بررسیهای دوبارهٔ غرب شهر تهران، چهار منطقهٔ تازهٔ ۹، ۵، ۲۰ و ۲۱ ایجاد شدند و تعداد مناطق تهران به ۲۲ منطقه افزایش یافت.[۲۷۲]
برخی از محلههای تهران نیز دارای پیشینهای تاریخی هستند. تهران قدیم از چهار محله به نامهای سنگلج، عودلاجان، بازار و چالهمیدان تشکیل شده بود.[۲۷۳]
در دوران ناصرالدینشاه قاجار محلههایی از جمله ارگ، چالهحصار، خانیآباد، جوادیه، پامنار، یافتآباد، گار ماشین و گود زنبورکخانه ساخته شد.[۲۷۳]
از محلههای دیگر تهران میتوان به پونک، ونک، تهرانپارس، تهراننو، نارمک، کَن، طرشت، بریانک اشاره کرد. محلههای تهران در طول تاریخ آن، با گسترش شهر و افزایش جمعیت، تغییراتی یافتند و به تعداد آنها افزوده شد.[۲۷۳]
پس از انقلاب ۱۳۵۷ نام بسیاری از معابر شهر تهران تغییر کرد و به جای استفاده از نامهای شخصیتهای پیش از اسلام، خاندان پهلوی و نزدیکان آنها، از نامهای افراد مبارز با حکومت پهلوی، جانباختگان انقلاب اسلامی، مبارزان صدر اسلام و افراد شهید (با مفهوم اسلامی) استفاده میشود. برای نمونه نام خیابان کوروش کبیر به علی شریعتی، خیابان شاه به جمهوری اسلامی و میدان ژاله به شهدا تغییر یافت. تنها از اردیبهشت ۱۳۵۸ تا آبان ۱۳۵۹، نام ۵۰۰ گذرگاه شهر تهران تغییر یافت.[۲۷۴]مجتبی شاکری، رئیس سابق کمیسیون نامگذاری معابر شورای شهر تهران، دلیل عدم استفاده از سیستم عددی را برای نامگذاری معابر، عدم امکان انتقال هویت و فرهنگسازی از این طریق اعلام کرد.[۲۷۵]
تهران با شهرهای زیر پیماننامهٔ همکاری بستهاست:
الگو:پانویس
الگو:در پروژههای خواهر
الگو:الگوهای ناوبری
الگو:دادههای کتابخانهای
بازیگر[۱] یا هنرپیشه یا آکتور[۲][۳] (به فرانسوی: Acteur) به کسی گفته میشود که بهطور حرفهای یک نقش را در یک نمایش، تئاتر، سینما و تلویزیون بازی میکند.
این اصطلاح بیشتر برای آنان که در نقش بازی میکنند به کار میرود هرچند که صداپیشهها و بازیگران نقشها در هر برنامه رادیویی نیز ممکن است بازیگر خوانده شوند.
بازیگر میتواند کار خود را در چهارچوب یک تئاتر، فیلم، مجموعه تلویزیونی یا در حین آموزش دیگر بازیگران انجام دهد.
بازیگران گاه به صداگذاری شخصیتهای کارتونی یا صحبت کردن به جای افرادی در آگهیهای تلویزیونی هم میپردازند.
بازیگران امروزی گاه در بازیهای ویدئویی هم نقشی را به اجرا میگذارند. این کار توسط ثبت حرکات و صدای آنها و بازسازی دادههای رایانهای به دست آمده صورت میگیرد.
در فارسی، پیشتر بهجای اصطلاحات «بازیگر» یا «هنرپیشه»، واژههای «آکتور»، «آرتیست» یا «ارباب صنایع ظریفه» بهکار میرفت و واژه «هنرپیشه» معنی کلی هنرمند را داشت (نمونه از ناصرخسرو: هنرپیشه آن است کز فعل نیک، سر خویش را تاج، خود برنهد)، اما فرهنگستان زبان فارسی، «بازیگر» و «هنرپیشه» را برابر آکتور قرار داد.[۴]
مسئولیت انتخاب بازیگران را، یا تهیهکننده و کارگردان با مشارکت همدیگر انجام میدهند یا از فردی میخواهند که زیر نظر آنها، بازیگران مناسب را انتخاب کند.
او کسی است که مسئولیت بازیگران را بر عهده دارد، نقششان را به آنها تفهیم میکند و نقششان را با آنها تمرین میکند و سر انجام، آنها را برای بازی نهایی جلوی دوربین آماده میکند. برخی از کارگردانها این کار را خودشان انجام میدهند، اما امروزه در فیلمسازی حرفهای، معمولاً از شخصی که خود اشراف کامل به عرصه بازیگری دارد (حتی گاهی از بازیگران مطرح)، استفاده میشود، تا این مسئولیت را به عهده گیرند و به نوعی بازیگران را کارگردانی کنند.
بازیگران اصلی:
فرهاد اصلانی
بازیگرانی که نقشهای مهم فیلم را بر عهده دارند، به ویژه نقشهای اول و دوم.
بازیگران نقش جزئی: نقش کوچکی در فیلم که معمولاً با ذکر یک یا دو جمله همراه است و همین آن را از نقش سیاهی لشکر که کلمهای به زبان نمیآورد و معمولاً جزئی از جمعیت است، متمایز میکند.
بازیگری که برای حضور در جمع، یا حضور تصادفی در صحنهای، بیآنکه حرفی به زبان آورد، استخدام میشود. این بازیگران به صورت روزمزدی دستمزد میگیرند و بر خلاف بازیگران نقش جزئی، نامشان در عنوان بندی ذکر نمیشود.
رده:تئاتر
فرهاد اصلانی (زاده ۱۸ خرداد ۱۳۴۵ – بیجار[۱]) بازیگرِ تئاتر، سینما و تلویزیون اهل ایران است.
گلیم بیجار
قالیچه
ترشی هفت بیجار
بیجار یکی از شهرهای استان کردستان، مرکز شهرستان بیجار و از قدیمیترین شهرهای ایران است.[۲]
بیجار در گذشته مرکز ولایت گروس بوده است.[۳]
این شهر ۱٬۹۴۸ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و از لحاظ ارتفاع ۷۷۰ متر از تهران و ۴۲۵ متر از سنندج بلندتر است.
فاصله شهر بیجار تا سنندج مرکز استان کردستان ۱۴۲ و تا شهر تهران ۴۷۲ کیلومتر میباشد. شهر بیجار از شمال غربی به کوه نقاره کوب با ارتفاع ۲٬۲۱۰ متر، از مغرب به کوه نِسار با ارتفاع ۲٬۳۵۰ متر و از جنوب غربی به کوه بادامستان با ارتفاع ۲٬۲۲۵ محدود میشود. بیجار منطقهای کوهستانی است؛ با آب و هوایی سرد و خشک.
جمعیت این شهر بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ برابر با ۵۶٫۸۵۷ نفر میباشد.[۱]
مورد اطمینانترین ریشهیابی نام شهر بیجار، برگرفته از درختان بید فراوان در منطقه بوده که آنجا بیدزار نام داشتهاست. در زبان کردی به بید (بی) و به زار (جار) گفته میشود، میتوان گفت بیجار دگرگون شده کلمه بیدزار است. بیجار کلمهای است که ریشه در زبان پهلوی دارد، و چون زبان کردی با زبان پهلوی قرابت خاصی دارد، با این نظر که (بی) از زمانهای گذشته و در موارد مختلف، مصحف یا لهجهای از بید (درخت بید) بودهاست[۴] و جار نیز پسوند مؤخر امکنه و لهجهای از (زار) بودهاست، با توجه به اینکه در کتاب ترجمه تاریخ طبری هم به معنای (زار) بهکار رفتهاست؛[۵] پس میتوان گفت: بیجار – بیجار، کلمهای به معنای بیدزار بودهاست.[۶]در اسناد قدیمی نوشتن بیدجار رواج داشتهاست، همچنین در بعضی زبانهای غربی این شهر با نام بیدجار شناخته شدهاست.
در بسیاری از منابع تاریخی تا دوران مغول و سلجوقیان، گروس با نام سهرورد شناخته میشود. در قرون اولیه اسلامی تا قرن هفتم هجری قمری قسمت زیادی از گروس جزو شهر سهرورد بودهاست. شهر سهرورد در قرن هفتم در جریان حمله مغولها به ایران نابود میشود و بعد از آن سهرورد از توابع گروس به حساب میآید.سهرورد معرب (سورهَ بَرد) به زبان کردی به معنی (سنگ کوچک قرمز)، قریهای از مناطق سابق بیجار گروس بودهاست که سالیان پیش بر اساس دستور میرزا شفیع مازندرانی، صدراعظم فتحعلی شاه قاجار آن را از حوزه گروس جدا نموده و به ولایت خدابنده زنجان ضمیمه نمودند، زمانی که سهرورد جزو گروس بوده به (قره قوش) معروف بودهاست.[۷]
در بسیاری از منابع تاریخی از بیجار بهعنوان بیجار گروس یاد میشود، گروس ولایتی به مرکزیت بیجار بود که تا قبل از تقسیمبندی استانی در دوره پهلوی اول وجود داشت.
فرهاد اصلانی
نام اداری منطقه بیجار گروس در زمان صفویان بودهاست.
ارتفاع شهر بیجار از سطح دریا ۱۹۴۰ متر است، شهر بیجار در یک چاله ساختمانی از سازندههای الیگو میوسن قرار گرفته و اطراف آن را گنبدههای طاقدیسی آهکی احاطه نمودهاست و راههای ارتباطی شهر از طریق سه درهای که در سه طرف شهر قرار گرفتهاست انجام میگیرد.در مورد تاریخ بنای شهر بیجار هیچ اثر مستندی در دست نیست، اما تاریخ شهر را بر اساس تپه باستانی موجود در داخل شهر،به نام تپه قلعه بالا یا قلعه بانو، میتوان تشخیص داد، طبق بررسیهای سطحی که بر روی این تپه توسط دکتر عزتالله نگهبان صورت گرفته، قدمت شهر را به هزاره سوم قبل میلاد مسیح نسبت میدهد.[۸] همچنین در بررسی سطحی که در سال ۱۳۸۱ بر روی تپه انجام گرفت، میتوان قدمت شهر را به هزاره چهارم قبل میلاد نسبت داد، در این گزارش آمدهاست: تعدادی سفال با پوشش قرمز و سیاه خاکستری براق با شاموت کاه در این تپه به دست آمدهاست که نزدیک به سفالهای دوره مس و سنگ میباشد، همچنین سفالهای دیگری در سطح تپه با پوشش نخودی و با تزیین هندسی به رنگ قهوهای روشن و تیره بهدست آمدهاست که نزدیک به سفالهای سیلک ۴ (هزاره سوم قبل میلاد) میباشد، و علاوه بر آنها سفالهای سیاه خاکستری براق، احتمالاً در عصر مفرغ نیز در سطح تپه بهدست آمدهاست، با توجه به درصد بیشتر نمونههای سفالی که مربوط به دوران تاریخی بهویژه دوران پارت و ساسانی است، استقرار دوران تاریخی این محوطه نیز پررنگ و قابل توجه میباشد، در ادامه بررسی سفالهای سطح تپه قلعه بالا، سفالهای بدون لعاب و لعابدار مربوط به دوران اسلامی نیز بهدست آمدهاست که بیانگر آخرین استقرار این محوطه در دوران اسلامی است.[۶]
در تابستان ۱۳۹۸ یک گروه از باستانشناسها مشغول کاوش بر روی تپه قلعه بالا شدند.[۲]
بیجار شهری است بسیار قدیمی و تاریخی، برخی از مورخان قدمت آن را به هزاره سوم پیش از میلاد مسیح نسبت میدهند.[۳]
ایران در زمان مادها به دو قسمت بزرگ تقسیم شده بود، قسمت اول ماد کوچک یا آتروپاتن که شامل آذربایجان و قسمتی از کردستان بوده و قسمت دوم ماد بزرگ به پایتختی اکباتان همدان که بیشتر مناطق ایران را شامل میشد. اما مناطق گروس به عنوان مرز بین دو قسمت ماد بوده و به حدی به دو پایتخت ماد در آذربایجان تخت سلیمان و همدان نزدیک بودهاست که گاهی آن را جز ماد کوچک و گاهی جز ماد بزرگ بهشمار آوردهاند. ایگور دیاکونوف نویسنده تاریخ ماد، گروس را جز ماد کوچک[۹] و حسن پیرنیا نویسنده تاریخ ایران باستان جزو ماد بزرگ میداند.[۱۰] الیزابت ناومان، بیجار را در آخرین مرحله از راه ارتباطی پایتخت آذربایجان به اکباتان پایتخت مادها میداند بااستناد به نوشتههای دیاکونوف و ناومان بیجار گروس جزئی از قلمرو ماد کوچک آتروپاتن بهشمار میآید که در طول دوران ماد حدود ۱۳۰ سال به علت اهمیت سوقالجیشی بالای خود همیشه از مراکز مورد توجه مادها بودهاست.
منطقه بیجار گروس جز ساتراپ دهم هخامنشان بوده و برابر نوشتههای حسن پیرنیا اسبهای ممتاز و قالی در همدان و گروس در دوران هخامنشیان بهطور فراوان وجود داشتهاست و اسبها و قالیهای این دو ناحیه در کشور مشهور بودهاند.[۱۰] گروس در دوران هخامنشیان نیز مانند دوران مادها از مراکز مهم اقتصادی و کشاورزی غرب ایران بودهاست هر چند که از اهمیتش نسبت به دوران مادها کاسته شده و آن توجهای که شاهان ماد به دلیل موقعیت ویژهاش و قرار گرفتن در مرز بین دو پایتخت ماد نسبت به آن داشتند کمتر شد و با دور شدن پایتختها از منطقه گروس روز به روز از اهمیت منطقه کاسته شدهاست.
از سال ۶۷۷ قمری به بعد سهرورد و گروس از توابع تومان قزوین بودند، بعد از شورش کردها[۱۱] در سال ۶۸۵ در زمان اباقاخان، کلول بن قباد، حاکم مناطق غربی کردستان بود که دستور خاموش کردن اغتشاشات را داد و بعد از آن حکومت تمامی نواحی کردنشین به او سپرده شد، مناطق گروس و سقز و سیاهکوه و اسفندآباد زیر نظر کلول بود و بعد از آن به پسرش خضر رسید و تا سال ۷۱۰ حکومت کرد،[۱۲] بعد از اینکه سلطانیه پایتخت دولت ایلخانی نام گرفت، سهرورد و گروس از حکومت کردستان جدا و به تومان سلطانیه پیوستند، با زوال سلسله ایلخانی مغول بیجارگروس مانند سرزمینهای دیگر در میان سلسلههای محلی ایرانی دائم دست به دست میشده.
مغولها در زمان حمله خود به ایران به بیجار نیز حمله کردند چنگیزخان مغول در ۱۰ کیلومتری بیجار در جادهای که اکنون به دیواندره ختم میشود، اقامت گزید، و در بالای کوهی به همین نام در ۵ کیلومتری شهر در قلعهای قدیمی ساکن شده که بعد از آن زمان به چنگیز قلعه معروف شدهاست.[۱۳]پل گل قشلاق در روستای گل قشلاق از آثار گروس در دوران مغول است.براساس نوشتههای ابن خردادبه تا اوایل قرن چهارم ه قمری، سهرورد (گروس) از اجزای شهرستان دینور بودهاست، سهرورد از اواسط قرن چهارم در متصرفات سالاریان بود و بعد از آن جزو متصرفات حکومت دیلمی درآمد، از قرن پنجم هجری قمری و با روی کار آمدن سلجوقیان و بهوجود آمدن تقسیمات سیاسی کشور، اصطلاح کردستان را برا تمایز نواحی کردنشین وضع کردند، محدوده کردستان، از همدان آغاز و تا نواحی شهر زور ادامه داشت و پایتخت آن هار (شهر بهار کنونی) بود، بعدها مرکز آن به چمچال منتقل شد. در دوران سلجوقیان سهرورد (گروس) جزو ولایت عراق عجم محسوب میشده و از اجزای کورهٔ قزوین به حساب میآمدهاست. آثار گروس در دوران سلجوقیان: امامزاده عقیل، برج آجری اشقون بابا و … هستند، بنابر تحقیقات سفالهای منطقه گروس در دوران سلجوقی خاص این منطقه بودهاست.[۱۴]
ایران در اواخر دوران صفویه دارای سیزده بیگلربیگی بوده که میرزا سمیعا در کتاب تذکره الملوک، بیگلربیگی (علی شکر) را شامل مناطق: ۱ – قلمرو و توابین ۲ – گروس و الکا زرین کمر و طغانمین ۳ – حاکم الکا هشتاد جفت (طغانمین و هشتاد جفت نیز تا اواسط دوران صفویه جزو گروس بودهاند و اکنون هم دهی به نام هشتادجفت و دهستانی به نام طغامین در شهرستان بیجار وجود دارند) ۴ – – حکومتهای هرسین، کلهر، خوار، سمنان، ساوه، حاوه و الکا ری، میداند.[۱۵]در دوران شاه اسماعیل اول حکومت قلمرو علیشکر (همدان، کرمانشاه، گروس و…) به ولی خان سپرده شد و او پس از مرگ شاه اسماعیل، دینور را نیز متصرف شد، چندی بعد او از حکومت علیشکر عزل و به جای او امیرخان موصللو از طرف شاه طهماسب اول به بیگلربیگی قلمرو علیشکر برگزیده شد، او به خوبی از عهده اداره امور این قلمرو برآمد و مانند حکمرانان سابق این ولایت، حکومت گروس را که جزو قلمرو حکومتشان بود، همچنان در اختیار طایفه کبودوند قرار داده و خوانین کبودوند در دوران وی و در دوران بیگلربیگهای بعد از او نیز حکومت و ریاست گروس را بر عهده داشتهاند.[۱۶]مینورسکی به نقل از کتاب تاریخ عالم آرای عباسی، آوردهاست: طایفه گروس در دوران صفویه، هم ردیف با طوایف: چگنی و اردلان و بختیاری و فیلی و… است.[۱۷]در اواخر دوران شاه سلیمان گروس مانند دیگر توابع علیشکر از املاک خاصه جدا شد و به املاک دولتی پیوست و از این هنگام حاکم گروس، لطفعلیخان گروسی بود.نام اداری گروس در دوران صفویه به (زرین کمر) تغییر یافت.[۱۸]از وقایع مهم گروس در دوران صفویه طغیان، دولتیار خان سیاهمنصور، حاکم آذربایجان، گروس و مناطقی دیگر از شمال غرب ایران، علیه سلطان محمد خدابنده، پدر شاه عباس اول بودهاست که موجب یورش سپاهیان قزلباش به این منطقه شده و در نتیجه حملههای مکرر قزلباشان به گروس و اطراف که چندین سال به طول انجامید، این منطقه دچار ویرانی زیادی گردید، و در نهایت شاه عباس دولتیارخان را اعدام نمود و به منطقهٔ تحت سلطه او نیز حمله کرد و کشتار و غارت بزرگی در گروس به راه انداخت و اکثر افراد طایفه سیاهمنصور را به مناطق مختلف کشور تبعید کرد.[۱۹]شاه صفی نیز به تا سال 1337 شهری به نام کردستان در ایران وجود نداشت . و گروس که تحت سیطرهٔ خان احمد خان اردلان بود حمله کرد و او را شکست داد و در منطقه قتل و غارت کرد.[۲۰] حکومت کردستان و گروس تا سال ۱۱۳۶ ه.ق بر عهده خانه پاشا بابان بود که با حمایت سلیمان پاشا حاکم بغداد به این منطقه حمله کرده بود.[۱۹]در سال ۱۱۳۶ ه.ق در اول شوال به موجب معاهدهای که در استانبول به امضا دولتهای روس و ترک رسید، مقرر گردید که سرزمینهای اشغالی ایران بین آنها تقسیم گردد و در این تقسیمبندی شهرهای: همدان، کرمانشاه، تبریز و گروس و دیگر شهرهای غرب ایران در اختیار دولت عثمانی قرار گرفت.[۲۰]زمانی که گروس در تصرف عثمانیها بود، آنها سبحان وردی خان را حاکم منطقه کردندو او حاکم اسفندآباد و خمسه و گروس بود، تا اینکه در سال ۱۱۴۳ ه.ق از طرف نادر شاه که سپه سالار شاه طهماسب ثانی صفوی بود به حکومت کردستان رسید.[۲۱]آثار دوران صفویه در گروس عبارتند از: چهارباغ گروس، برج ینگی ارخ، پل صلواتآباد، قلعه روستای صلواتآباد، بازار بیجار، آرامگاه پیر خضر و گنبد سنگی اوچ گنبد خان[۱۳]
در شعبان سال ۱۱۴۲ ه. ق، نادر شاه افشار تمام سرزمینهای اشغال شده توسط نیروهای عثمانی را در نبردی با عثمانیها آزاد میکند که گروس هم جزوی از مناطق آزاد شده میباشد، در سال ۱۱۴۳ یک بار دیگر در نبردی میان شاه طهماسب و احمد پاشا عثمانی و علی پاشا حکیم اوغلو، بار دیگر شهرهای کردستان، همدان، گروس و خمسه، به دست نیروهای عثمانی افتاد.[۲۲]از نظر سیاسی و تقسیمات کشوری، گروس در دوره افشاریه از توابع ایالت قلمرو علیشکر بوده.حسینعلی خان گروسی که مدتی حاکم گروس بود، مقام ایشیک آقاسی باشی نادر را داشتهاست.در این دوره نادر شاه طایفه خواجهوند را از گروس به مناطق شمال ایران کوچ داد و تعدادی از طایفه افشار را که در خراسان ساکن بودند را به شرق و شمال گروس انتقال داد؛ و با این کار از شورش آنها در نواحی تحت تصرف خود جلوگیری کرد.[۲۳]
کریم خان زند پس از حمله به منطقه اردلان به گروس نیز حمله کرد و به بهانه رابطه خوب حاکم گروس (محمد امین خان) با والی کردستان (حسنعلی خان اردلان)، به گروس صدمات زیادی وارد میآورد و دختر محمد امین خان (خورشید خانم) را با خود به شیراز برده به عقد و ازدواج خواهرزاده خود علی مراد خان زند درمیآورد،[۲۴] در این دوره محمد امین خان از سرداران بزرگ دوران زند بوده و کریم خان مدتی پس از حمله به گروس کمکهایی را برای آبادانی آن در نظر میگیرد.گروس از نظر سیاسی در این دوره جزو بیگلربیگی قلمرو علیشکر به مرکزیت همدان بود و حکومت آن هم به صورت موروثی در اختیار خاندان کبودوند بود. از ابتدای دوران زندیه تا سال ۱۱۸۳ ه.ق حاکم گروس محمد امین خان بودهاست و پس از او حکومت گروس به فرزندش محمد حسین خان میرسد.حکام و خوانین گروس در این دوره جزو قشرها درجه اول و مهم ایران بودهاند.از آثار موجود در گروس که متعلق به دوران زندیه میباشد، مسجد خسروآباد گروس است که در ۴۵ کیلومتری شهر بیجار و در روستای خسروآباد قرار دارد.
گروس و کردستان در سالهای اولیه حکومت قاجار زیر نظر حکومت اداره میشدند، در آن زمان تقسیمات اداری و حکومتی کشور شامل پنج حکمرانی و دوازده حکومتنشین بودهاست، اولین حکمرانی آذربایجان و مقر ولیعهد بود که شامل آذربایجان، همدان، زنجان و گروس بودهاست، گروس جزو ایالت آذربایجان و تحت حاکمیت نایب السلطنه بوده.[۲۵]
در این دوران از پنج ولایت پنج بلوک و ناحیه جدا کردند و تحت اداره یک حکومت قرار دادندهمچنین از قزوین و همدان و آذربایجان و… بلوکی مجزا و به زنجان اضافه کردند که خمسه نام گرفت. در همین ایام بلوک کرسف از ناحیه گروس جدا و به خمسه پیوست، (منطقه سهرورد قدیم) هم جزو این بلوک بود،[۶][۲۶]حاج میرزا آقاسی در زمان محمدشاه قاجار و بعد از مرگ محمدصادق خان گروسی در سال ۱۲۶۰ ه.ق ولایت گروس را از زیر پوشش نایب السلطنه خارج و حکومت آن را مستقل کرد تا شاه و صدراعظم بهراحتی بتوانند حکام آن را عزل و نصب کنند، بنابر نوشته امیر نظام گروسی حاج میرزا آقاسی بنابر کدورتی که با طایفه گروس داشت حکومت گروس را از گروسیان گرفت و به ابراهیم خان سلماسی سپرد، بعد از مرگ محمدشاه در سال ۱۲۶۳ ق حکومت گروس توسط امیرکبیر به طایفه گروس سپرده شد و ولایت گروس دوباره مستقل شد. در روزنامه دولت علیه ایران در سال ۱۲۸۲ آمدهاست:
از آنجا که ولایت گروس نسبت به سایر ولایات ممالک محروسه کوچکتر و کم وسعتتر است و از آنجا، دو فوج در جزو افواج قاهره سرباز و قریب سیصد نفر برقرار بود و این قدر توپچی و سرباز از حوصلهٔ آن ولایت خارج بود لهذا با عرض و استدعای سپهسالار اعظم، حکم جهان مطاع همایون شد که سرباز آنجا را به یک فوج تمام که یکهزار و یکصد نفر باشد بکاهند.[۲۷]در اوایل حکومت قاجار و زمان حاکمیت نجفقلی خان گروسی، صایینقلعه (شاهیندژ) و صفاخانه (میاندوآب) ضمیمه ولایت گروس شدند، در زمان محمدشاه قاجار الحاق اسفندآباد کردستان (قروه) به گروس با مرگ شاه در تاریخ ۱۲۶۴ ق منقضی شد. در سال ۱۲۹۸ ق و در زمان حکومت امیرنظام گروسی ساوجبلاغ و صایینقلعه ضمیمه ولایت گروس میشوند و در سال ۱۳۰۹ ق با استعفای امیرنظام گروسی از پیشکاری آذربایجان از خاک گروس جدا میشوند.[۲۸][۲۹]در اواسط پادشاهی ناصرالدین شاه ولایت گروس جزو یکی از ۲۳ ایالت و ولایت ایران بود که به وسیلهٔ حکام محلی اداره میشدند، در اواخر حکومت قاجار و در زمان حاکمیت علیرضا خان گروسی، در سال ۱۳۲۰ ق حکومت را از خوانین گروس گرفتند و به افراد غیر گروسی واگذار کردند.[۶]پس از پیروزی انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی، تعداد ۲۷ ایالت و ولایت در مجلس دارای نماینده شدند که ولایت گروس هم جزو آنها بود و این ولایت شامل: بیجار و مضافات بود و مرکز حوزه انتخابیه هم شهر بیجار بود.[۳۰]در جریان شورش ابوالفتح خان سالارالدوله در سال ۱۳۲۹ ق که از کردستان و کرمانشاهان و گروس آغاز شد، صدمات فراوانی به گروس وارد آمد و منطقه ناامن شد، در گروس ضرغامالسلطنه، علیرضا خان گروسی و افتخار نظام گروسی، حامی سالارالدوله بودند، آنها مالیاتی که از مردم میگرفتند را صرف اردوی سالارالدوله کردند و این باعث فقر در گروس شد، در همان زمان با ویران شدن روستاها، از ۳۶۷ روستا در گروس، ۷۰ روستا خالی از سکنه شد، غارتگری و حملههای مکرر ایلهای مندمی و گلباغی در سالهای ۱۲۹۲ تا ۹۹ شمسی موجب ویرانی زیادی گردید.از لحاظ جغرافیایی گروس در زمان قاجار شاهراه ارتباطی، شمالغرب با غرب و مرکز ایران بود، گروس در آن دوره مرکز مهم تولید غله و قالی بافی بود و صادرات گندم به خارج از گروس انجام میگرفت، همچنین در زمان قحطی تبریز به دستور امیر نظام گروسی از گروس به تبریز گندم انتقال دادند و مردم از مرگ نجات یافتند.تشکیل کمپانی اداره قالی بافی گروس در زمان پیشکاری آقا میرزا یوسف مستوفی باشی و حکومت علیرضا خان گروسی در سال ۱۳۱۵ ق اتفاق افتادهاست.[۳۱]
مردم و فوج گروس در جنبش مشروطه ایران، وقایع آذربایجان و فتح تهران، نقش مؤثری ایفا کردهاند، در جریان وقایع آذربایجان، زمانی که ستارخان توسط نیروهای رحیم خان در اردبیل محاصره شده بود، علیرضا خان گروسی و افتخار نظام گروسی با ۴۰۰ سوار داوطلبانه به لشکر دولتی پیوستند و در ۷ محرم ۱۳۲۸ وارد شهر سراب شدند و به جانب اهر حرکت کردند.[۳۲][۳۳] مردم گروس در جریان فتح تهران در جمادیالثانی ۱۳۲۷ ق با آگاهی از مشروطیت به نیروهای فاتح تهران (نیروهای بختیاری، گیلانی و تبریزی) پیوستند.
در خلال جنگ جهانی اول بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی راه بر نیروهای بیگانه در بیجار باز شد.
در سال ۱۹۱۶ ولایت گروس توسط روسها و سپس عثمانیها مورد حمله قرار گرفت، در اوایل جنگ مردم بیجار با نیروهای روس کنار آمدند اما بعد از آنکه شهر به دست عثمانیها افتاد، آنها به بهانه اینکه مردم با روسها همکاری کردهاند، شهر را ویران و مسجد جامع را با گلولههای توپ تخریب کردند، نیروهای عثمانی مواد غذایی و غلات را از مردم تصاحب کردند و شرایط سختی را به وجود آوردند. شهر بیجار در جریان جنگ جهانی اول بارها بین دو دولت عثمانی و روسیه دست به دست گردید و صدمه فراوانی به شهر و مردم وارد آمد بهطوریکه بعد از جنگ حدود نیمی از جمعیت خود را از دست داد که تعدادی از آنها در اثر جنگ و قحطی بعد از جنگ کشته شدند و تعدادی نیز با وجود آمدن این شرایط سخت مجبور به مهاجرت از این ولایت شدند، نیروهای انگلیس هم بعد از روسها و عثمانیها وارد بیجار شدند. پس از جنگ جهانی اول و بیرون رفتن قوای روسی و عثمانی گروس رونق گذشته خود را از دست داد.[۳][۳۴]نیروهای روس در هنگام تخلیه بیجار در دی ماه سال ۱۲۹۶ شمسی، بازار بیجار را آتش زده و غارت کردند،[۳۵] همچنین آنها وارد خانههای مردم شده و اموال آنها را غارت کردند.[۳۶]
قحطی بزرگی که بهدنبال جنگ جهانی اول و بین سالهای ۱۲۹۸–۱۲۹۶ در ایران اتفاق افتاد، به شهر بیجار هم صدمات مالی و جانی زیادی وارد کرد.در میان شهرهای غرب ایران که به اشغال قوای بیگانه در جنگ جهانی اول درآمدند، شهر بیجار بیشترین صدمه را دید، نیروهای روس و عثمانی در زمان جنگ غلات و حبوبات را تصاحب کردند، قحط سالی بعد از جنگ در بیجار به شکلی بود که به مدت چند ماه روزی دویست نفر بر اثر گرسنگی و بیماری جان خود را از دست میدادند، جمعیت شهر بیجار قبل از جنگ حدود ۲۰۰۰۰ نفر بود که بعد از جنگ و قحطی به حدود ۷۰۰۰ نفر کاهش یافت.[۳۷]به گفته داناهو، که یک افسر سیاسی اعزام شده به بیجار در زمان جنگ جهانی اول بودهاست، جمعیت این شهر در سال ۱۹۱۸ و در پایان جنگ و قحطی برابر با ۱۰۰۰۰ هزار نفر بوده است.[۳۸]داناهو در خاطراتش اشاره کردهاست: هنگامی که این منطقه به دام قحطی افتاد، او چارهای نداشتهاست جز آنکه برای کاستن از شدت درد و رنج فراگیر، با روند خرید گندم با پول انگلیسیها همکاری کند.[۳۹]
شهر بیجار قبل از تقسیمبندی استانی مرکز ولایت گروس بودهاست، گروس به محدودهای شامل قسمتهایی از استانهای قزوین، زنجان، همدان و کردستان کنونی اطلاق میشده است.
با تقسیمات سیاسی کشور در سال ۱۳۱۶ شمسی که برای اولین بار بود در دوران پهلوی صورت میگرفت گروس از یک ولایت نیمه مستقل تنها به یک شهرستان کوچک به نام بیجار گروس که شامل هفت دهستان و ۲۶۷ روستای آباد بوده است، تبدیل شد.
پس از نهضت مشروطیت، اولین قانون تقسیمات کشوری تحت عنوان قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام در ۱۴ ذیقعده ۱۳۲۵ به تصویب رسید که بر اساس ماده ۲ آن، کشور به چهار ایالت آذربایجان، کرمان و بلوچستان، فارس، و خراسان تقسیم شده بود.
بر اساس قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶، کشور به شش استان و پنجاه شهرستان تقسیم شد. مطابق این قانون، تقسیمات کشوری به ترتیب عبارت بود از: استان، شهرستان، بخش، دهستان، قصبه و ده. استانهای کشور شامل استانهای شمال، شمالغرب، شمالشرق، غرب، جنوب و استان مکران بود.
در این تقسیمبندی استانهای کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی استقرار آنها و جهات اربعه، نامگذاری گردیدند که بیجار گروس در استان غرب جای گرفت.
گستردگی استان غرب به گونهای بود که از نواحی کردستان تا خرمشهر و آبادان کنونی را در بر میگرفت و دوازده شهرستان تابع آن عبارت بودند از: کردستان، گروس، کرمانشاهان، باوندپور، پشتکوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان و کهگیلویه.[۴۰][۴۱]
بر طبق قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۳ بهمن ۱۳۱۶)، تعداد استانها از شش استان به ده استان تغییر کرد. نام استانها به ترتیب از یکم تا دهم شد. هر استان از چند شهرستان و هر شهرستان از چند بخش تشکیل میشد. علاوه بر این ده استان، پایتخت و نواحی پیرامون آن، استان مستقل تهران را تشکیل میداد. تا ۱۳۲۷ تعداد این استانها ثابت ماند.
استان پنجم شامل یازده شهرستان: ایلام، شاهآباد، قصرشیرین، کرمانشاهان، سنندج، سقز، ملایر، نهاوند، تویسرکان، همدان و بیجار.
با تقسیم آذربایجان و دو استان به نام استانهای سوم و چهارم شهرستان بیجار گروس از استان پنجم جدا و به استان چهارم یا همان استان آذربایجان غربی پیوست، این تقسیمبندی در حدود سال ۱۳۱۸ شمسی انجام گرفت و بیجار گروس تا سال ۱۳۲۵ از توابع استان چهارم بود.
استان چهارم شامل شهرستانهای:
شهرستان بیجار از سال ۱۳۲۵ تا سال ۱۳۳۷ در تقسیمات کشوری به استان همدان پیوست.
با تشکیل استان کردستان در سال ۱۳۳۷ شهرستان بیجار گروس به کردستان پیوست.
شهر بیجار هماینک مرکز شهرستان بیجار و در بخش مرکزی این شهرستان جای گرفتهاست.
بیجار منطقهای است کوهستانی در امتداد سلسله جبال غربی ایران و یک سوم اراضی آن تقریباً کوهستانی است. نوع زمین و ساختمان آن مرکب از سنگهایی رسوبی بهویژه ترکیبات رسی و آهکی و شنی مخلوط میباشد که مربوط به دگرگونیهای دوران سوم زمینشناسی است.
این شهر در طول ۴۷ درجه و ۳۶ دقیقه شرقی گرینویچ و عرض شمالی ۳۵ دجه و ۵۲ دقیقه استوا واقع شدهاست.
ارتفاع بیجار از سطح دریا ۱٬۹۴۰ متر میباشد، شهر بیجار ۷۷۰ متر از تهران و ۴۲۵ متر از سنندج بلندتر است. بیجار دارای آب و هوای سرد و خشک است.
فاصله شهر بیجار با تهران در حدود ۴۸۰ کیلومتر میباشد که با آسفالت شدن مسیر بیجار به قیدار به ۴۲۰کیلومتر کاهش یافتهاست.
بیجار منطقهای است کوهستانی در امتداد سلسله جبال غربی ایران و یک سوم اراضی آن تقریباً کوهستانی است. نوع زمین و ساختمان آن مرکب از سنگهایی رسوبی مخصوصاً ترکیبات رسی و آهکی و شنی مخلوط میباشد که مربوط به دگرگونیهای دوران سوم زمینشناسی است.
کوههای شمالی بیجار بیشتر خاکی است و از شمال غرب به جنوب شرق کشیده شدهاند و خطالراس آن حد طبیعی بین شهرستان بیجار با شهرستانهای تکاب و ماهنشان میباشد. بلندترین قلههای این رشته کوهها عبارتند از امامزاده ایوب انصار، زرنیخ، و شاهنشین.
کوههای جنوب بیجار خطالراس آنها حد طبیعی بین شهرستان بیجار و شهرستان قروه میباشد؛ و بلندترین قلهٔ آن زیره با ارتفاع ۲٬۶۴۲ متر است.
کوههای مرکزی بیجار تقریباً موازی با کوههای شمالی کشیده شدهاست و از نزدیکی شهر بیجار و پیرتاج گذشته و به کوههای فرقان متصل میگردد. بلندترین قلههای آن شامل سرقیصه، نقاره کوب، پنجهعلی، تماشا، حمزه عرب و چنگ الماس میشود.
شاه نشین| چنگ الماس | زرنیخ | حمزه عرب | شاها | چهل تن | چنگیز قلعه | سنگ پا |پنجه علی | زاغه | نسار | سر قیصه| نقاره کوب | بادامستان |
منطقه حفاظتشده بیجار در استان کردستان و در موقعیت N۳۶۰۰ تا N۳۶۱۲ عرض شمالی و E۴۷۲۵ تا E۴۷۵۳ طول شرقی واقع شدهاست. مساحت آن ۳۱٬۶۱۲ هکتار میباشد.[۴۴]
این منطقه مهمترین زیستگاه طبیعی استان است که با وسعتی معادل ۲۳٬۰۰۰ هکتار در شمال شرقی استان قرار گرفتهاست این منطقه از شمال به روستای حسن چاروق، حسنآباد یاسوکند و رودخانه قمچقای، از غرب به جاده آسفالته در دامنههای غربی کوه سلیم و از طرف جنوب به جاده کمر زرد و امتداد رودخانه قزلاوزن و از طرف مشرق به جاده قدیمی زنجان محدود میگردد. این منطقه به دلیل قرار گرفتن در میان سلسله ارتفاعات و تحت تأثیر جریانهای رطوبتی، از ریزشهای جوی نسبتاً کافی برخوردار بوده و تعداد زیادی چشمه دائمی و فصلی در آن دیده میشود و از لحاظ حیات وحش غنی بوده و تودههای مختلف پستانداران و پرندگان، خزندگان، و انواع ماهی در این منطقه وجود دارد که از آن جمله میتوان به قوچ و میش ارمنی، آهو، خرس قهوهای، گراز، گربه وحشی، خرگوش و انواع پرندگان مانند حواصیل خاکستری، کبک، چکاوک و جانداران آبی مانند سگ آبی، عروس ماهی، سیاه ماهی و سس ماهی اشاره نمود.[۴۵]
سد خاکی گلبلاغ در ۱۵ کیلومتری محور بیجار – قروه بر روی رودخانه اوزن دره احداث شده که با حجم مخزن ۸ میلیون متر مکعبی ظرفیت آبیاری حداقل ۸۰۰ هکتار از اراضی پایاب سد را دارد.سد گلبلاغ از حیث منابع آبی غنی بوده و در حال حاضر از زیر کشت بردن محصولاتی مختلفی نظیر گندم و جو و بالاخص سیب زمینی از آب این سد استفاده میشود.پرورش انواع ماهی نیز در این سد صورت میگیرد. پرورش ماهی قزل آلا از درصد بالایی در این سد برخوردار است.
مشخصات فنی سد:
این منطقه دارای آب و هوایی نیمه خشک است. به علت ارتفاع زیاد منطقه نسبت به سایر مناطق استان، اختلاف درجه حرارت سردترین روز سال با گرمترین روز سال به ۷۹ درجه سانتی گراد میرسد. حداقل دما در منطقه مربوط به بهمن ماه با ۳۸ درجه سانتی گراد زیر صفر و حداکثر آن مربوط به ماههای تیر و مرداد با ۴۱ درجه سانتی گراد بالای صفر بودهاست.
متوسط بارش سالیانه منطقه ۹/۴۳۹ میلیمتر است.
طول مدت ماههای خشک منطقه به ۴ ماه میرسد و تعداد روزهای یخبندان منطقه ۱۰۷ روز میباشد.
قبل از جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، جمعیت شهر بیجار حدود ۲۰۰۰۰ نفر بودهاست؛ که بعد از جنگ و به دنبال آن قحطی و خشکسالی در سال ۱۹۱۸ به حدود ۱۰۰۰۰ نفر کاهش مییابد.[۳۸]
در سال ۱۹۴۸، جمعیت شهر بیجار به حدود ۷۰۰۰ نفر کاهش پیدا میکند،[۳۷][۴۸] در سال ۱۲۹۷ شمسی تعداد زیادی از مردم گروس و بیجار به دلیل آنفلوآنزا از بین رفتند.[۴۹] در سال ۱۳۴۳ شمسی (۱۹۶۴) جمعیت شهر بیجار ۱۰۰۹۰ نفر بودهاست.[۶]جمعیت شهر بیجار در سال ۱۹۷۶ برابر با ۱۳۵۴ شمسی ۱۷۲۲۴ نفر[۳] و به ترتیب در سالهای: ۱۹۸۶، ۱۹۹۱، ۱۹۹۶، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰ برابر با ۳۴۱۲۳، ۳۹۴۸۸، ۴۴۲۴۰، ۴۶۱۵۶ و ۴۷۵۳۷ نفر بودهاست.آهنگ رشد جمعیت بیجار به دلیل مهاجرت بالا منفی میباشد.طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰:
جمعیت شهرستان بیجار برابر با ۹۳٬۷۱۴ نفر، ۴۶۶۱۳ مرد و ۴۷۱۰۱ نفر زن میباشد که ۲۶۱۲۷ خانوار را شامل میشود
جمعیت نقاط شهری: ۵۲٬۲۸۳ نفر، ۲۶۰۲۳ مرد و ۲۶۲۶۰ زن، ۱۴۹۷۰ خانوار میباشد.
جمعیت نقاط روستایی: ۴۱۴۳۱ نفر، ۲۰۵۹۰ مرد و ۲۰۸۴۱ زن، ۱۱۱۵۷ خانوار میباشد.
آمار مهاجرت مردم این شهر بسیار بالاست، دلایل عمدهای همچون بیکاری و کمبود امکانات مسبب این امر هستند.
مهاجرت از بیجار بزرگترین معضل این شهر میباشد که خود معلول نبود امکانات و شغل است، بیتوجهی به شهر بیجار باعث آمار بالای مهاجرت مردم این شهر به پایتخت و شهرهای دیگر شده و به دنبال این موضوع کم شدن جمعیت شهر و حتی شهرستان بیجار هم یکی از دلایلی است که دولت و بخش خصوصی به سرمایهگذاری در آن توجهی نمیکند، بر طبق آمارهای مختلف از حدود ۱۰ سال پیش، بیش از ۳۰ هزار نفر از این شهر به دیگر نقاط ایران کوچ کردهاند.[۵۰][۵۱]
زبان های رایج در شهر بیجار کردی و ترکی است.[۵۳]همچنین در منطقه بیجار گروس به گویشهای کردی جنوبی همچون کلهری و گورانی نیز تکلم می شود.[۵۳][۵۴][۵۵][۵۶]
گروسی یکی از لهجههای کردی است. این زبان بیشتر در مناطق بیجار گروس و قروه تکلم میشود. کردی گروسی رابط بین کردی سورانی با کلهری است چنانکه گویش و کاربرد لغات کمتر کلهری بوده ولی لهجهٔ سخن گفتن همانند کردی سورانی (سنندجی) میباشد. البته کلماتی را نیز از کردی کرمانجی (شکاکی) به قرض گرفتهاست.
فرهاد اصلانی
مردم شهر بیجار مسلمان و اکثریت آن پیرو مذهب شیعه اثنی عشری هستند. مراسم تاسوعا و عاشورای بیجار در ایران کم نظیر است و مردم در برگزاری آن مشارکت فعال دارند و هر ساله خبر نگاران داخلی و خارجی زیادی جهت تهیه گزارش در آن شرکت میکنند. مردم منطقه مراسم عید باستانی و ملی نوروز را هم با شکوه برگزار مینمایند.[۵۷]
یهودیان که از آنها با عنوان کلیمی هم نام برده میشود در بیجار و به زبان کردی (موسایی) نام داشتند و محلهای که در آن ساکن بودند هم (محله موساییها) نام دارد. در مورد تاریخ دقیق سکونت یهودیان در بیجار اطلاعاتی در دست نیست اما تا جایی که مشخص است، یهودیان در زمان صفویه به بعد در بیجار و گروس زندگی میکردهاند،[۵۸] آنها در رونق فرشبافی، رنگرزی، دباغی و تجارت (مخصوصا تجارت فرش) در گروس، نقش زیادی داشتهاند، یهودیان گروس در پزشکی و کشاورزی و حتی موسیقی، عکاسی و نقاشی تبحر داشتهاند.یهودیان (کلیمیان) با توجه به اسناد قدیمی گروس در سال ۱۳۲۹ قمری، جمعیتی برابر ۳۰۰ خانوار بودهاند و زمانی که شهر بیجار ۱۲۰۰ خانوار و ۸۹۱۲ نفر جمعیت داشتهاست، ۱۰۸ خانوار آنها یهودی بودهاند، آنها مدرسه، کنیسه، گرمابه، قصابی و حتی چشمهٔ آب مخصوص به خود را داشتهاند.در دوره پنجم انتخابات مجلس شورای ملی، دکتر لقمان شهسواری که کاندید نمایندگی مجلس از سوی کلیمیان گروس بود، بهعنوان نماینده کلیمیان ایران، به مجلس شورای ملی راه یافت.جمعیت یهودیان بیجار در سال ۱۳۱۶ شمسی ۶۱۰۰ نفر و در سال ۱۳۴۳ در حالی که جمعیت شهر بیجار ۱۰۰۹۰ نفر بودهاست، یهودیان نیم درصد کل جمعیت یعنی حدود ۵۰۰ نفر بودهاند. دلیل کاهش جمعیت آنها مهاجرت به اسرائیل بودهاست.یهودیان به غیر از شهر بیجار در روستاهای گروس از جمله: پیرتاج، خسروآباد و… ساکن بودهاند.[۶]گورستان اختصاصی یهودیان بیجار در دامنه کوه نقاره کوب قرار داشتهاست.[۵۹]
توپانقار: این بازی قوانینی مشابه به بازی بیس بال دارد و در آن از اصلاحات بومی در اجرای قوانین بازی استفاده میگردد. این بازی از گذشتههای بسیار دور و تا دهههای چهل و پنجاه انجام میشدهاست.
امیرنظام گروسی
امینه اقدس
علیرضا خان گروسی
غلامعلی بایندر
یدالله بایندر
ناصرالدینشاه و ملیجک در شکارگاه
علیاصغر امیرانی
کامران نجاتاللهی
فرح کریمی
علیاصغر قهرمانی مقبل
نصرالله بنی صدر
دانشکده مهندسی و علوم پایه بیجار
شهر بیجار دارای دو کتابخانه عمومی میباشد.[۶۳]
بزرگترین واحد صنعتی استان کردستان در شمال غربی شهر بیجار واقع شدهاست. در سال ۱۳۶۸ مقدمات اجرای کارخانه سیمان کردستان شکل گرفت و در سال ۱۳۶۹ عملاً مقدمات اجرایی فراهم گردید و کارخانه سیمان کردستان در سال ۱۳۷۵ به بهرهبرداری رسید و در حال حاضر با ظرفیت تولید ۳۲۰۰ تن کلینکر در روز به فعالیت خود ادامه میدهد.
با تغییراتی که در سال ۱۳۹۰ در این کارخانه انجام شد در حال حاضر این کارخانه توانایی تولید روزانه ۴۰۰۰ تن انواع سیمانهای خاص را دارد که این تکنولوژی (سیلوی مولتی چمبر) در ایران منحصر بفرد بوده و در صورت افزایش نرخ انرژی مزیت فراوانی نسبت به سایر کارخانجات دارد.[۶۵]
شهرستان بیجار به دلیل تولید فراوان گندم به انبار غله باختر معروف است.
سیلو و انبارهای گندم شهر بیجار علاوه بر ذخیره محصولات شهرستان بیجار محل ذخیره گندم دیگر نقاط استان نیز میباشد.[۶۶]
قالی، قالیچه، گلیم، جاجیم و … از برجستهترین صنایع دستی منطقه بیجار محسوب میشوند.
بیجار به عنوان یکی از متقدمین صنعت فرش بافی در ایران به حساب میآید، مناطق قالی بافی در گذشته و حال شامل شهر بیجار و روستاهای اطرافش است.[۳]
تعداد زیادی از قالیهای قدیمیکردستان که هماینک در موزههای بزرگ فرش در داخل و خارج کشور نگهداری میگردند از قالیهای بافت بیجار هستند. قالیبافی در این شهر دارای سابقه دیرینهای است و قدمت بافت قالیهای تاریخ دار بیجار (موجود در خارج از کشور) به سال ۱۲۶۶ ه.ق) بازمیگردد.
ویژگی شاخص قالی بیجار، ساختار متراکم این قالی هاست. بافت آنها به گونهایست که نمیتوان آنها را تا کرد. در مراحل اولیه تجارت فرش، اینگونه فرشها را «لول» مینامیدند. این کلمه بیانگر استحکام بیش از حد فرشهای بیجار است. برای تولید این فرش که مانند تخته محکم است، یک پود بسیار ضخیم را علاوه بر یکی دو پود نازک، وارد بافت فرش میکنند. این عمل به صورت متناوب در تار و پود فرش تکرار میشود. با کوبیده شدن گرهای فرش توسط شانه آهنی، بافت فرش بسیار محکمتر میشود. نقش فرشهای این منطقه بیشتر شامل طرحهای منظم است و به نسبت نوع روستایی آن، دارای خطوط ملایمتر و نقش مایههایی طبیعیتری است. در این طرحها، نقوش کلاسیک ایرانی بزرگ شده و در کنار نقشهایی که تحت تأثیر مدلهای روستایی و قبیلهای است، دیده میشوند. این قالیچهها که از جذابیت و گیرایی خاص برخوردارند، بافتی ظریف دارند و اصالت و سادگی در طرح و رنگ آنها مشهود است.[۶۷]
معروفترین طرحهای امروزی در منطقه عبارتند از:
شکارگاه مانند شکارگاه ترنج دار – شکارگاه دورنما – طرحهای تصویری مانند طرحهای لیلی و مجنون و طرحهای مینیاتور و داستانهای اسطورهای -گل فرنگ مانند گل فرنگ مستوفی، گل فرنگ طره دار، گل فرنگ لچک ترنج دار، دسته گل، گل فرنگ و اسلیمی (پیچی)، گل و بلبل و گلدانی، طرح خرچنگی – طرح بندی مانند بندی خاتم شیرازی، بندی گل فرنگ، مینا خانی، دار و- گل مانند ربعی دار و گل، مستوفی دار و گل شاه عباسی مانند شاه عباسی افشان، لچک ترنج دار، کف ساده- اسلیمی مانند اسلیمی گل فرنگ، اسلیمی هندسی یا سرداری، دهن اژدری – درختی مانند درختی بید مجنون، درختی گل و بلبل، درختی دورنما، درختی گلدانی، درختی ترمه- ماهی درهم مانند ماهی بیجار، ماهی سنه، ماهی افشار، ماهی میرک، ماهی زبیده، ماهی حسن تیمور، سگ ماهی، ماهی زنبوری، ماهی ریز- طرحهای هندسی مانند سمن بر خانم، اسلیمی شکسته، خاتم شیرازی.
یکی از مشخصههای قالی بیجار یا گروس، رنگهای بکار رفته در آن است. تضاد جسورانه بین رنگهای به کار رفته، زیبائی این قالیها را دو چندان میکند. رنگهای ناب و شادی که بافنده کرد برای قالیهایش انتخاب میکند. بیانگر طبیعت سرد وحشی و در عین حال رنگارنگ کردستان است در قالیهای گروس به کار بردن رنگهای شاد و تند مانند قرمز و رنگهای متمایل به آن به ویژه رنگهای: چهرهای (یک اصطلاح محلی برای رنگ صورتی پررنگ) و صورتی و پوست پیازی، مشکی، سفید، حنایی و انواع سبزها در زمینههای سرمهای و سفید و قرمز زیاد به چشم میخورد. بکار بردن رنگهای سبز و سفید و پیازی و کاهی بر زمینه لاکی شادابی دیگری بر فرشهای گروس میدهد و نقشها را در دید واضح و روشن و برجسته مینمایاند. این جسارت را در کاربرد نوعی از رنگ زرد میتوان دید که خاص بیجار است و حتی در قالیهای کف ساده که متن آنها ساده و خلوت میباشد به کار میرفتهاست. در فرشهای بیجار مانند بافتههای برخی از مناطق غربی ایران گاهی کیفیت دو رنگی (رگه) نیز دیده میشود. تعداد رنگها در قالی بیجار از ۲۷ رنگ تجاوز نمیکند و رنگهای قرمز و سفید و سرمهای بیش از دیگر رنگها به کار میرود و رنگهای تند و تیز آبی نیز به چشم میخورد.[۶۷]
این منطقه دارای بیش از ۶۰ اثر باستانی و تاریخی است که تعدادی از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده ولی بیشتر این آثار از بین رفتهاست.
بیش از ۱۱۰ تپه باستانی در منطقه بیجار گروس کشف شدهاست.
دژ و قلعه قمچقا (دره شاهان)، در فاصله ۶۰ کیلومتری شمال بیجار و یک کیلومتری شمال روستای قم چقا و داخل منطقه حفاظتشده بیجار قرار دارد. به نظر کارشناسان قلعه تاریخی قمچقای بیجار دارای کتیبهای با نقش هیروگلیف و به خط هراتیک میباشد و جزو قدیمیترین کتیبههای نیمه تصویری ایران قلمداد گردیده و کتیبه آن با خط سومریان قابل مقایسه است.
ارتفاع دیوارههای این قلعه به ۲۰۰ متر میرسد و تنها راه ارتباطی قلعه با خارج، گذرگاه باریکی میباشد که ساخته و پرداخته دست صاحب هنری است که یک نفر به دشواری میتواند از آن عبور کند.
وسعت قلعه بالغ بر ۵۰۰۰ متر مربع با مخازن متعدد آب است که در سنگ کنده شده و پناهگاه زیرزمینی آن با عمق ۴۱ پله به صورت تونلی از سنگ کنده شده و به زیر قلعه هدایت میشود.
از قلعه بزرگ قم چقا در عصر پارتها و ساسانیان نیز استفاده شده که همزمان با محاصره آتشکده آذرگشسب در تخت سلیمان (۱۰۰ کیلومتری شمال همین قلعه) به وسیله هراکیلوس امپراتور روم، موجبات تخریب آن فراهم شدهاست. این قلعه از نظر قدمت بسیار حائز اهمیت است و در برهههای گوناگون مورد استفاده اقوام مختلفی واقع شدهاست؛ بنابراین قلعه و دژ قم چقا یکی از قلعههای با ارزش و تاریخی شناخته شده ایران میباشد. بعضی احتمال میدهند که جام مارلینگ در آنجا مدفون است.
این تپه باستانی در مرکز شهر و در نزدیکی بازار قرار دارد.
شهر بیجار در گذشته دارای چند بازار مهم بوده که بعضی از آنها هنوز رونق گذشته خود را حفظ کردهاند. بازار قدیمی این شهر به نام «بازار بزرگ» مشهور است و دیگر بازارها عبارتند از:
بازار افتخار نظام، قیصریه سالار و قیصریه سید لشکر و بازار امیر تومان که با دو سرا به نامهای سرای کهنه و سرای تازه در گذشته محل تجارت تاجرهای افغان، تبریزی، همدانی و زنجانی بودهاست و اکنون نیز دارای دو تیمچه به نام شهبازخان و تیمچه امیر تومان است که جایگاه دکانهای بازاریان میباشد.
در ضلع شرقی راسته بازار بزرگ بیجار تیمچهای زیبا قرار دارد که به نام تیمچه حاج شهباز معروف است این اثر معماری دارای یک فضای سرپوشیده مرکزی است که حجرههایی در پیرامون آن شکل گرفتهاست ویژگی معماری این تیمچه نوع قوسها و کاربندیهایی است که در سقف آن مورد استفاده قرار گرفتهاست و همچنین بقیه نورگیرهای آن در سقف و در ترکیب با کاربندیهای تصویری زیبا را ایجاد نموده که نشانگر تفکر و ذوق بالا و قابل توجه معمار ساختمان است.
در ضلع غربی بازار بیجار سرایی قدیمی وجود دارد که در افواه محلی به تیمچه امیر تومان معروف است. به علت مجاورت با پارکی کوچک موقعیت بسیار مناسبی در شهر بیجار دارد این سرا دارای یک حیاط مرکزی است که حجرههایی در پیرامون شکل گرفتهاست پلان آن به شکل هشت و نیم هشت است و در یک طبقه با مصالح خشت و آجر و سنگ ساخته شدهاست و محل تجارت مهمی در جنب بازار قدیمی بیجار بودهاست این بنا هم احتمالاً در دوره قاجار ساخته شدهاست.
چهارباغ گروس عمارت و باغی در جنوب شهر بیجار، منسوب به دوره صفویان، دارای کوشکی دو طبقه، آبنماها و مجسمههای مرمرین بود. در مرآة البلدان احداث آن به سال ۱۱۰۴ ه.ق نسبت داده شدهاست. (اعتمادالسلطنه، ج ۴، ص ۱۹۰۴–۱۹۰۵).[۷۰]
این چهارباغ در زمان لطفعلیخان حاکم گروس و همزمان با دوره صفویه بنا شدهاست.
دورادور پارک را درختان صنوبر احاطه کرده بود، همچنین درختان میوه.[۷۱]
ساختمانها و بناهای این باغ و محوطه زیبا و معروف متأسفانه از بین رفتهاست.
چارباغ گروس در مرآة البلدان به قلم اعتمادالسلطنه:
چارباغ گروس باغی است در سمت جنوب قصبه بیجار واقع و به واسطه خیابانهای طویل عریض منقسم به چهار قسمت شده و به همین جهت موسوم به این اسم شده. در این باغ درختهای تبریزی قوی هیکل سر به هوا کشیده و با وجود عظمت و قطر طوری با هم مرادف و در یک خط مستقیم واقع است که گوئی دیواری راست و مرتفع میباشد. در این باغ اقسام میوههای خوب به عمل میآید خاصه سیب و گلابی آن که کمال امتیاز را دارد. در وسط باغ عمارتی عالی بنا کردهاند. در جلو یکی از ایوانها که به اصطلاح اهل بلد تالار ایوان نامیده میشود، در طرف شرق، حوضی از مرمر ساخته شده که به آن امتیاز، حوض کمتر دیده میشود. حوض مزبور از مرمر زرد منقوش است. در چهار گوش حوض چهار مجسمه اژدر از مرمر ساخته شده که از دهن آنها آب جاری میشود. به علاوه روی اضلاع حوض و پیچ و خم اژدرها فوارههای کوچک از مرمر ساخته شده که از همه آنها آب جستن کرده به حوض میریزد. پاشویه حوض نیز از مرمر منبت است. الحق حجاری و منبتکاری این حوض طوری ممتاز است که ناظرین و بینندگان را واله مینماید. چهار ایوان (تالار ایوان) بزرگ دارد که طول دهنه هر یک چهارده ذرع و نیم است و هر ایوان به واسطه دو ستون مرتفع که از چوب منبت با سر ستونهای چوبی منبت ترتیب یافته افراشته شدهاست، در وسط، عمارت بالاخانه ساخته شده که مشرف به تالارها است و ارسیهای کار قدیم ممتاز و شیشهبریهای ریزه بسیار اعلی دارد که محل نظر است و ارسیها را که بالا کنند تالارها منظر بالاخانه میشود. این عمارت و باغ را لطفعلیخان حاکم گروس جد ششمی جناب حسنعلیخان وزیر فوائد ـ که در اواخر سلطنت شاه سلیمان و در تمام مدت پادشاهی سلطان حسین صفوی حکومت گروس را داشته ـ در سنه هزار و صد و چهار هجری بنا کردهاست و چون در امتداد زمان و انقلابات رو به خرابی نهاده بود، جنت جایگاه نایبالسلطنه عباس میرزا هنگام عبور از گروس و اقامت دو روزه در بیجار و حوالی آن به محمدصادق خان والد جناب حسنعلیخان که آن زمان حاکم آنجا بوده امر به تعمیر آن دادند و مبلغی هم از برای مصارف و مخارج تعمیر آن به محمدصادق خان دادند و مشارٌالیه با کمال سلیقه در مرمت و توسعه عمارت و باغ مزبور کشیده ازارههای تالارها را مرمر کرده و استاد محمد رضای حجار مشهور اصفهانی آنها را حجاری و منبت نموده و کتبیهای هم که اشعار بسیار خوب دارد به خط میرزا رضای خوشنویس معروف در مرمرهای ازاره ترقیم یافته که شعر آخری آن که ماده تاریخ تعمیر آنجا است و مطابق با سنه هزار و دویست و چهل و چهار میباشد این است:
و ایهامی در این شعر است و آن در لفظ بزد جامی است یعنی معادل عدد «جامی» را منها کنند باقی ماده تاریخ است.[۷۲]
پیست اسکی نسار در داخل شهر بیجار قرار گرفتهاست، این پیست یکی از پنج تفرجگاه مهم استان کردستان بهشمار میرود.
پیست اسکی نسار بیجار استثناییترین پیست اسکی کشور است چون که مشرف به شهر و دسترسی به آن آسان است. به علاوه طول و شیب پیست به گونهای است که به راحتی میتوان مسابقات کشوری و بینالمللی را در آن برگزار نمود.[۷۳] پیست اسکی برف نسار دارای وسعتی در حدود ۱۱۲ هکتار است، طول پیست در حدود ۹۰۰ متر و عرض آن ۱۲۰ متر است. این پیست در سال ۱۳۸۸ افتتاح شد، مساحت پیست چمن ۲ هکتار (طول ۳۳۰ متر و عرض ۶۰ متر) آماده میباشد که فاز دوم آن به همین متراژ در حال احداث میباشد.[۷۴]
تاریخ تأسیس شهرداری بیجار به سال ۱۳۰۸ هجری شمسی در زمان احمدشاه قاجار بازمیگردد، که در آن دوران بلدیه نام داشت.[۷۵]
نخستین رئیس بلدیهٔ بیجار مهذب تویسرکانی بود.
بعد از جنگ جهانی اول سیدموسی نقیبزمانی چند دوره بهعنوان شهردار بیجار برگزیده شد، اقدامات برجستهٔ نقیب زمانی عبارت بودند از:
جویهای آب روشن و زلال در کوچهها و معابر جریان داشت که براساس کانال کشیهای گذشته انجام شده بود. میرآبهای شهرداری وظیفه داشتند که بر تقسیم درست آب بین باغات، مزارع و خانهها و… نظارت کنند.
در آن ایام امکانات برق وجود نداشت، شهرداری وظیفه داشت شبها کوچه و بازار را با فانوس روشن کند. زبالهها را با الاغ میبردند، تمام کارهای عمرانی با دست انجام میشد. شهرداری تعدادی گاری داشت که آنها را به اسب میبستند.
بعدها کسانی چون ابوالفتح نقیبحضرتی، ابوالقاسم اردلان، صمد امیرانی، موسی شریعت و مسلم نسرین شهردار بیجار شدند و غلامرضا طوماری هم، مدتی سرپرست بود.
البته گاهی حکما فرمانداران علاوه بر پست اصلی، سرپرستی شهرداری را هم بر عهده داشتند.
در اواخر حکومت پهلوی اول سال ۱۳۱۸ ساختمان فعلی شهرداری بیجار در ضلع جنوبی چهار باغ صفویه توسط استاد حسین لرزاده با یک سالن بزرگ مرکزی، شش اتاق پیرامون، سه گوشوارهٔ جانبی و زیرزمین طراحی و به وسیلهٔ دو نفر از معماران محلی به نامهای استاد عبدالحسین معمار و پسرش غلامرضا معمار ساخته شد؛ که به عمارت حکومتی یا فرمانداری معروف بود و از آن تاریخ به بعد شهرداری به این مجموعه منتقل شد.
این ساختمان زیبا که سقفش شیروانی بود، در حال حاضر هم وجود دارد و قسمتهای دیگری به آن اضافه شدهاست.
براساس یاداشتهای علیاصغر امیرانی هدیهای شامل یک قطعه فرش دو زرعی ماهی میرک از طرف مسئولین محلی برای استاد لرزاده فرستاده شد که استاد بعدها فرش را در کربلا به حرم امام حسین هدیه کرد.
بعد از اشرفزاده، خطیبی سر کار آمد. اقدامات مهم خطیبی:
بعد از خطیبی، خلیل جعفری سکان هدایت شهرداری را به دست گرفت.
متأسفانه رئوفی به بافت تاریخی و فرهنگی شهر و برج و باروهای آن توجهی نکرد و آنها را ویران کرد.
در همین ایام کسانی چون عبدالله اسدی، خیرالله فرامرزی، بیگلری و نصرتالله امیرانی (برای دومین بار) شهردار بیجار شدند و ناصر الوندی هم مدتی سرپرست شهرداری را بر عهده داشت.
آخرین شهردار بیجار قبل از انقلاب پنجاه و هفت، محمدرضا پاکزاد بود.[۷۶][۷۷]
شهر و شهرستان بیجار از لحاظ مسیر ارتباطی جادهای از موقعیت خوبی برخوردار است، بیجار تنها راه ارتباطی میان استان کردستان و استان زنجان میباشد، همچنین جاده بیجار – تکاب، یکی از راههای ارتباطی استان کردستان با استان آذربایجان غربی است، از سمت شرق جاده بیجار – کبودراهنگ و بیجار – بهار هم یکی از راههای ارتباطی مابین استان کردستان و استان همدان میباشد.
راههای ارتباطی بیجار در داخل استان کردستان از جنوب به قروه و از شرق به شهرههای دیواندره و سنندج منتهی میشود.
سراب | قلعه برجگه | قلعه حلوایی (کوی حلوایی) | قلعه تخت (کوی تخت) | پشت قلعه | تازه آباد | پشت بازار | پای قَپان | محلهٔ موساییها | محله چال | یارمجه | محمودآباد | باغ سالاری | الماسیه | مرزبان | ریگ سیاه | فرحی | بادامستان | عسگرآباد | کوی فرهنگیان | کوی کارمندان | شهرک مهدیه | بلوار امام | شهرک آفتاب |
فرهاد اصلانی در سال 1345 در بیجار کردستان متولد شد. او در سال 1371 در دوره دو ساله کارگردانی و بازیگری در زمینه تئاتر از فرهنگسرای نیاوران فارغ التحصیل شد.
پدر و مادر فرهاد اصلانی
فرهاد اصلانی متاهل می باشد و با مژده دانش پژوه ازدواج کرده است، این زوج صاحب یک دختر بنام هانا می باشند.
فرهاد اصلانی
عکس فرهاد اصلانی در کنار همسرش
متولد 1349
دیپلم نقاشی از هنرستان هنرهای تجسمی1368
فوق دیپلم نقاشی فرهنگسرای نیاوران 1370
لیسانس طراحی چاپ دانشگاه هنر الزهرا 1376
شروع فعالیت در زمینه تصویرگری 1380
فروردین 94 نمایشگاه عروسک های مروجین ادبیات کودک نوجوان موزه عروسک ملل
شهریور 94 نمایشگاه و رونمایی عروسک معطر باجی موزه عروسک ملل
زمستان 96رونمایی از عروسک چهار شنبه خاتون موزه عروسک و فرهنگ ایران
اصلی ترین ملاک بازیگری
اصلی ترین ملاک من برای انتخاب، فیلمنامه است. از طرفی خانواده سینما کوچک است و بعضی موقع ها به تو احتیاج دارند. به خاطر همین باید بروی به آنها کمک کنی و بعضی انتخاب هایم به همین دلیل بوده است.
عکس جوانی های فرهاد اصلانی
عدم علاقه به تلویزیون
تلویزیون خیلی می توانست خردمندانه تر رفتار کند و مردم را با هم آشتی داد، اما متاسفانه تلویزیون رویه ای را انتخاب کرد که مدام کارها کم ارزش تر و بی خاصیت تر شدند و به نظر می آمد کسی انگیزه ندارد و انگار فقط می خواهند آب در دل کسی تکان نخورد؛ به همین دلیل اصلا علاقه ای به کار در تلویزیون ندارم.
هنرنمایی فرهاد اصلانی در سریال آشپزباشی
مختارنامه آخرین کار فرهاد اصلانی برای تلویزیون:
بازی در نقش ابن زیاد در سریال مختارنامه (1389) پایان بخش فعالیت فرهاد اصلانی در تلویزیون بود.
نظر فرهاد اصلانی درباره سریال مختارنامه
من در همان ابتدا و مقدمات تحقیقاتی که درباره این نقش انجام دادم و می خواستم این نقش و رول را بازی کنم، دو تا جمله خیلی تاثیر عجیبی برای من داشت که یکی از آن ها از حمید مظفری بازیگر بسیار خوب تئاتر و پیشکوست ما بود که آقای حمید مظفری به من گفت کاری رو اخیرا ازت دیدم که متکی به گریم بود و آن کار را خوب اجرا کرده بودی اما نقش ابن زیاد را می خواهی چیکار کنی؟گفتم چطور؟ گفت در سریال مختار همه شبیه هم هستند، همه دستار به سر دارند و عبا روی دوششان هست و آیا فکر کردی اینجا می خواهی چیکار کنی؟ زیرا باید بازی متفاوتی از خود نشان بدهی و این جمله خیلی تکان دهنده برای من بود.
من برای این نقش خیلی تحقیق کردم و وقتی به بازی رسید تصمیم گرفتم، صدای خاصی را برای این نقش بسازم، به هر حال جز طبقه خاصی بودم و با مردم عادی فرق داشتم و آن صدا مورد تایید آقای میرباقری قرار گرفت.
فرصت یک ماهه داشتم و این فرصت کافی بود، پس رفتم شروع به تحقیق کردم و مختارنامه های مختلف، تاریخ بیهقی و کتاب های مشابه دیگری را خواندم. خواندن تاریخ این کمک را به من کرد تا من بازی قابل باورتری را تونستم ارائه بدهم و وقتی نقش را بازی می کردم دیالوگ های آن را حفظ نمی کردم بلکه آن را حس می کردم و من با نقشم زندگی کردم.
در این جا باید بگویم یک خطبه ای را ابن زیاد در مسجد کوفه می خواند که من به جرات می توانم بگویم که در لابلای این خطبه تمام ابعاد شخصیتی ابن زیاد مشخص شد و به اندازه کافی این که چقدر این آدم سیاسی است و این که چقدر استفاده نامناسب از دین می کند، چقدر حاکم قدرتمندی است و اینکه ابن زیاد چقدر قصی القلب است را به خوبی در این خطبه مشخص می شود. و من هر وقت از کار فاصله می گرفتم و بعد از مدتی دوباره به سر صحنه می رفتم یک دور آن خطبه را برای خودم می خواندم.
خروج اصلانی از تلویزیون و ورود به سینما
با خروج عامدانه ی اصلانی از تلویزیون، سینما آغوشش را برایش گشود. حضور در یه حبه قند (1389) رضا میرکریمی کافی بود تا او شروع محکم و دوباره ای در سینما داشته باشد؛ اما وقتی پای اکران در میان می آمد، بخت چندان با او یار نبود.
اصلانی دهه ی 90 را با چهار فیلم توقیفی آغاز کرد:زندگی خصوصی (محمدحسین فرح بخش)، خرس (خسرو معصومی)، پل چوبی (مهدی کرم پور) و قصه ها (رخشان بنی اعتماد). در این میان و با گذشت هفت سال هنوز خرس بخت دیده شدن پیدا نکرده است. در سال 1391 در دو فیلم به خاطر پونه (هاتف علیمردانی) و من مادر هستم(فریدون جیرانی) بازی کرد که اگرچه برخلاف فیلم های سال قبل بخت اکران پیدا کردند، اما با اصلاحات متعدد و اعتراضاتی شدید روبه رو شدند.
هنگامه قاضیانی و فرهاد اصلانی در نمایی از فیلم من مادر هستم
زندگی خصوصی و خرس در سی امین جشنواره ی فیلم فجر به روی پرده رفتند و اصلانی توانست در نخستین نامزدی اش در فجر به سیمرغ بلورین جشنواره دست پیدا کند. اتفاقی که تا به امروز تکرار نشده و چهار نامزدی بعدی او در فجر به جایزه بدل نشده است. اصلانی برای فیلم های قصه ها در جشنواره ی سی ودوم، دوران عاشقی در جشنواره ی سی وسوم، دختر در جشنواره ی سی وچهارم و مغزهای کوچک زنگ زده در جشنواره ی سی وششم نامزد دریافت سیمرغ شد. به عبارت دیگر در هفت دوره ی اخیر جشنواره ی فیلم فجر اصلانی در پنج دوره نامزد دریافت جایزه بوده است که در نوع خود رکورد قابل توجهی است.
از دیگر فیلم های شاخص اصلانی در این سال ها می توان به کوچه ی بی نام (1393) اشاره کرد که دومین همکاری او با هاتف علیمردانی بود و در آن با بازیگرانی مثل باران کوثری، پانته آ بهرام، فرشته صدرعرفایی و امیر آقایی هم بازی شد.
بازی فرهاد اصلانی و باران کوثری در فیلم سینمایی کوچه بی نامفرهاد اصلانی
در ادامه چهار فیلم برتر دیگر فرهاد اصلانی را مرور می کنیم:
عصر یخبندان (1393)
چهارمین تجربه ی سینمایی مصطفی کیایی، یک درام جنایی و خانوادگی است که در آن فرهاد اصلانی نقش مردی به نام «بابک» را بازی می کند که پس از 12 سال زندگی مشترک با همسرش منیره (با بازی مهتاب کرامتی) روابطشان به سردی می گراید و «منیره» گرفتار مواد مخدر می شود. فیلم علاوه بر اصلانی و کرامتی از گروه بازیگران شاخصی چون بهرام رادان، آناهیتا نعمتی، سحر دولتشاهی، ژاله صامتی، مینا ساداتی و محسن کیایی بهره برد و در سی وسومین جشنواره ی فیلم فجر در شش رشته از جمله بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر اصلی زن (کرامتی)، بهترین بازیگر مکمل زن (دولتشاهی و ساداتی) و بهترین بازیگر مکمل مرد (محسن کیایی) نامزد جایزه شد و در نهایت سحر دولتشاهی و نیما جعفری جوزانی، تدوینگر فیلم، دو سیمرغ برای این فیلم به دست آوردند. فرهاد اصلانی هم که برای بازی در فیلمدوران عاشقینامزد سیمرغ بازیگر مکمل مرد شده بود، در فهرست نامزدهای این فیلم قرار نگرفت.
هنرنمایی فرهاد اصلانی در فیلم عصر یخبندان
دوران عاشقی (1393)
ششمین فیلم کارگردان گزیده کار سینمای ایران، علیرضا رئیسیان، در طول 25 سال، از بازی هنرمندانی چون شهاب حسینی و لیلا حاتمی سود می برد و مینا وحید نخستین نقش جدی اش را در سینما با این فیلم تجربه کرد. فرهاد اصلانی در این فیلم نقش مکمل ولی مهمی برعهده دارد. او نقش آقای زندی دایی میترا (مینا وحید) را بازی می کند. میترا که به تازگی از خارج آمده با حمید (شهاب حسینی) که همسرش بیتا (لیلا حاتمی) وکیل است، آشنا می شود و با او عقد می کند.
بارداری میترا اوضاع را پیچیده می کند و پای دایی میترا را که آدم متنفذی است به داستان باز می کند. دوران عاشقی در سی وسومین جشنواره ی فیلم فجر در 10 رشته ازجمله بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه، بازیگر اصلی مرد (شهاب حسینی)، بازیگر -اصلی زن (لیلا حاتمی) و بازیگر مکمل مرد (فرهاد اصلانی) نامزد سیمرغ شد و درنهایت دو سیمرغ فیلمنامه نویسی و فیلم برداری را به دست آورد. فرهاد اصلانی که سال پیش دومین نامزدی اش در فجر را به بابک حمیدیان واگذار کرده بود، این بار هم نامزدی سومش را به هومن سیدی بازیگر من دیه گو مارادونا هستم باخت. اصلانی سال گذشته در فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» به کارگردانی هومن سیدی بازی کرد. دوران عاشقی بیش از 2/2میلیارد تومان فروش داشت.
فرهاد اصلانی و شهاب حسینی در فیلم دوران عاشقی
زندگی خصوصی (1390)
یکی از جنجالی ترین نقش های فرهاد اصلانی در این فیلم مهیج حسین فرح بخش شکل گرفت. او در نقش ابراهیم که از نیروهای تندروی اول انقلاب بوده و حالا سردبیر یک روزنامه ی اپوزیسیون است بازی می کند که «پریسا» (هانیه توسلی) وارد زندگی اش می شود و همه چیز را به هم می ریزد. فرح بخش که از اوایل دهه ی 60 بیش از هر چیز به عنوان تهیه کننده ی فیلم های سینمای بدنه شناخته می شد، 9 سال پس از نخستین کارگردانی اش در فیلم «عطش»، این فیلم را که در پس مثلث عشقی اش لایه های انتقادی سیاسی پررنگی داشت ساخت که شش روز پس از آغاز اکران در سال 1391 به همراه «گشت ارشاد» از پرده پایین آمد و بعد به طور کامل لغو مجوز شد.
در جشنواره ی فیلم فجر سال پیش از آن فرهاد اصلانی تنها نامزدی این فیلم را به ارمغان آورد که البته این نامزدی با فیلم «خرس» مشترک بود و اصلانی توانست در رقابت با حمید فرخ نژاد (روزهای زندگی و گشت ارشاد)، حسین یاری (یک سطر واقعیت)، میلاد کی مرام (ملکه)، مصطفی زمانی (یک عاشقانه ی ساده) و رضا عطاران (خوابم می آد)، سیمرغ بازیگر اصلی مرد را شکار کند.
سکانسی از بازی آقای اصلانی و هانیه توسلی در زندگی خصوصی
دختر (1394)
پنج سال بعد از تجربه ی موفق نخستین همکاری اصلانی با میرکریمی در فیلم یه حبه قند (1389) این بار او در نقش اصلی ظاهر شد. اصلانی در این فیلم در نقش احمد عزیزی یک مهندس پالایشگاه آبادان بازی می کند که دختر نوجوانش ستاره (با بازی ماهور الوند) بدون اجازه به سفری نصف روزه به تهران می رود، اما تأخیر پرواز برنامه ریزی اش را به هم می ریزد و احمد برای بازگرداندنش از آبادان به تهران می رود. به لطف همکاری با میرکریمی بازی اصلانی برای نخستین بار در جشنواره های جهانی دیده شد.
فیلم در جشنواره های آسیاپاسیفیک، فیلم های هنری باتومی در گرجستان، بین المللی هند، فیلم های عاشقانه ی مونس در بلژیک، مسکو روسیه و وایادولید اسپانیا به نمایش درآمد. اصلانی در جشنواره های مسکو و مونس به جایزه رسید و در جشنواره های آسیاپاسیفیک و باتومی هم نامزد جایزه شد.
سکانسی از فیلم دختر با بازی فرهاد اصلانی
جایزه ی او در جشنواره ی مسکو یکی از مهم ترین جوایز جهانی بازیگری سینمای ایران محسوب می شود. دختر در سی وچهارمین جشنواره ی فیلم فجر هم در هفت رشته ازجمله بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه، بازیگر اصلی مرد (اصلانی) و بازیگر مکمل زن (مریلا زارعی) نامزد دریافت جایزه شد، اما فقط در رشته ی موسیقی (محمدرضا علیقلی) و مشترکاً با امکان مینا به سیمرغ رسید. اصلانی چهارمین نامزدی اش در فجر را به پرویز پرستویی بازیگر بادیگارد باخت و دو سال بعد هم که پنجمین نامزدی را برای مغزهای کوچک زنگ زده به دست آورد، سیمرغ را به جمشید هاشم پور کهنه کار و بازی اش در دارکوب واگذار کرد. دختر در گیشه فروشی بالغ بر 3میلیارد تومان را ثبت کرد.
ماهور الوند، مریلا زارعی، میرکریمی و فرهاد اصلانی
درباره فیلم زیر سقف دودی :زیر سقف دودی با رابطه بهرام و شیرین آغاز می شود که به بن بست رسیده اند و حالا بهرام با زن دیگری وارد رابطه شده و پسرشان هم به دختری آشنا شده که قصد ازدواج با او را دارد و در این بین شیرین هم درگیر رابطه از هم پاشیده اش با بهرام است. کلیات اثر جدید درخشنده درباره این داستان ها و انسانهایی است که در این شرایط حضور دارند و قرار است جزئیاتی را در روابطشان مطرح نمایند که جذابیت اصلی فیلمنامه را شکل می دهد، اما مخاطب هرچقدر که منتظر می ماند، کمترین نتیجه را می گیرد.
فیلمبرداری این اثر از 10 مهر 1395 آغاز و در 6 آذر 1395 به پایان رسید. اولین نمایش این فیلم، سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر بوده است. فیلم زیر سقف دودی از تاریخ 17 خرداد 1396 در سینماهای ایران اکران شده است. سینا سرلک خواننده تیتراژ پایانی این فیلم است.
سکانسی از بازی بهنوش طباطبایی و فرهاد اصلانی در زیر سقف دودی
جن زیبا
فرهاد اصلانی که سال پرکاری را پشت سر گذاشته، بازیگر نقش اصلی مرد فیلم است. نورگل یشیلچای هم که با پخش یک سریال ترکیه ای از طریق ماهواره در ایران به شهرت رسید، بازیگر نقش اصلی زن فیلم است. لیلا زارع هم که این روزها با سریال ممنوعه در شبکه نمایش خانگی حضور دارد دیگر بازیگر فیلم است.
داستان فیلم:یدالله ( فرهاد اصلانی ) فردی با اختلالات روانی است که سابقاً در یک بیمارستان بستری بوده و حالا در همان بیمارستان مشغول کار است. از سوی دیگر دلارام ( نورگل یشیلچای ) زن جوانی که از آسایشگاه روانی گریخته و به خانه یدالله می آید و..
بایرام فضلی، فیلمبردار با سابقه سینمای ایران که دو فیلم تا به امروز کارگردانی کرده که اولی باز هم سیب داری؟ در سال 1385 و دیگری جن زیبا بوده است.
عکسی از بازی نورگل یشیلچای و فرهاد اصلانی در فیلم جن زیبا
حرف های نورگل یشیلچای درباره همبازی شدن با فرهاداصلانی:
خیلی جالب است که با وجود اینکه زبان هم را نمی فهمیم؛ اما نقش همدیگر را درک کرده ایم. هرچه فرهاد می گفت، با اینکه من زبان فارسی بلد نیستم، متوجه می شدم! او هم حرف من را متوجه می شد! این خیلی جالب بود. شاید به این دلیل که علایق مشترک داشتیم. شاید هم به دلیل این بود که از زبان بدن خیلی استفاده می کرد. شاید بتوانم بگویم قوی ترین و لذت بخش ترین پارتنری بود که تابه حال با او ایفای نقش کرده ام. فرهاد خیلی بازیگر باهوشی است و کاملا معلوم است با هوشش ایفای نقش می کند. من از کار با بازیگران باهوش خیلی لذت می برم. او هم احتمالا همین طور است. به طورکلی خیلی خوب با هم کنار آمدیم و کار کردیم.
سلفی فرهاد اصلانی و نورگل یشیلچای بازیگر جن زیبا
فرهاد اصلانی در نقش شرافت سریال هیولا
با این حال در بازی کمدی نشان می دهد ذوق و قریحه اش کمتر از مثلا رضا عطاران نیست. باهوش است و واکنش هایش به دیالوگ ها خنده دار از کار درآمده. زمانی که در سه نقش ظاهر می شود و پای وجدان و شیطان وجودش هم وسط می آید واقعا سه نقش را بازی می کند نه این که تیپ سازی کند. خودش که حیران و گیج مانده که با زندگی اش چه کند، نقش شیطان که راحت و کمی لوده است و نقش وجدان که عصا قورت داده و جدی است. خیلی خوب بین همه این نقش ها در آن واحد رفت وآمد می کند.
برخلاف خیلی از کمدی های ما که با شوخی های کلامی شکل می گیرند در هیولا اتفاقا خنده اصلی را موقعیت ها و در نتیجه بازی بازیگران از تماشاگران می گیرد. بار اصلی خنده ها این بار نه بر دوش مهران مدیری که روی دوش فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی است. فرهاد اصلانی بدون واکنش های اغراق شده با میمیک های ظریف چشم و صورت و لحن خوبش در گفتن دیالوگ موفق می شود کاراکتر ساده شرافتمندانه اش را تا مرز حماقت ببرد و مخاطب را بخنداند.
تا اینجا بهترین نکته سریال هیولا بازی فرهاد اصلانی بوده است. این که مدیری باعث شده او از قالب همیشگی اش خارج شود و حالا به چشم بازیگری او را ببینیم که چیزهای زیادی در چنته دارد و فقط باید فرصت و شانس پیدا کند تا آن ها را عرضه کند.
بازی فرهاد اصلانی در سریال خانگی هیولا به کارگردانی مهران مدیری
کلمبوس
کلمبوس ساخته جدید هاتف علیمردانی است که آذرماه سال گذشته در سینماها اکران شد از مرداد ماه 1398 در شبکه نمایش خانگی توزیع شد.
چهارمین دوره جشنواره فیلم های ایرانی در تونتو یا جشنواره بزرگ سینه ایران از 16 تا 19 نوامبر 2018 در تورنتوی کانادا برگزار شد و جایزه ی این فستیوال بزرگ به فیلم کلمبوس ساخته هاتف علیمردانی تعلق گرفت.
فرهاد اصلانی، سعید پورصمیمی، شبنم مقدمی، مجید صالحی ، هانیه توسلی ، فریده سپاه منصور، گیتی قاسمی، عرفان ابراهیمی، میترا رفیع، فرنوش نیک اندیش، تورج الوند، نیما نیک طبع بازیگران فیلم کلمبوس را تشکیل میدهند.
فرهاد اصلانی، مجید صالحی و هانیه توسلی در کلمبوس
متری شیش و نیم
متری شیش و نیم فیلمی به نویسندگی و کارگردانی سعید روستایی و تهیه کنندگی سید جمال ساداتیان و محصول سال 1397 ایران است. نخستین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به روی پرده رفت و موفق شد برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود. بعد از ابد و یک روز، این فیلم دومین همکاری سعید روستایی با نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و پیمان معادی است. این فیلم از تاریخ 25 اسفند 97، در سینما های ایران اکران شد.
این فیلم که به گفته کارگردانش قرار نبود در سال 98 در نمایش خانگی پخش شود ولی در تاریخ 98/5/15 نسخه لو رفته از بازبینی فیلم که مدت زمان آن 140 دقیقه است در فضای مجازی پخش شد.
داستان فیلم:چند تن از مأمورین پلیس مبارزه با مواد مخدر به سردستگی صمد (پیمان معادی) به دنبال فروشندهٔ بزرگ شیشه در تهران به اسم ناصر خاکزاد(نوید محمدزاده)هستند…
فرهاد اصلانی در نمایی از متری شیش و نیم
ترانه علیدوستی و فرهاد اصلانی در فیلم ملخ به تهیه کنندگی نیکی کریمی
تاکنون از میان بازیگران حضور فرهاد اصلانی و ترانه علیدوستی در این فیلم سینمایی قطعی شده و ظرف چند روز آینده گروه تولید با چند بازیگر دیگر برای حضور در این پروژه به توافق خواهند رسید.
فرهاد اصلانی پس از سریال هیولای مهران مدیری و فیلم جدید اصغر نعیمی با عنوان خط استوا که هم اکنون در کشور اندونزی در مرحله فیلمبرداری قرار دارد به این پروژه می پیوندد. آخرین تجربه سینمایی ترانه علیدوستی نیز به فیلم فروشنده اصغر فرهادی برمی گردد که در سال 95 در ایران به نمایش درآمد. علیدوستی چند سالی درگیر سریال پرحاشیه شهرزاد بود و حالا در تجربه جدید سینمایی خود قرار است در فیلم فائزه عزیزخانی به ایفای نقش بپردازد.
همکاری فرهاد اصلانی با ترانه علیدوستی در فیلم ملخ
فرهاد اصلانی و سیامک انصاری در خط استوا
«خط استوا» به کارگردانی اصغر نعیمی که در شهر جاکارتا و جزیره بالی مقابل دوربین رفته این روزها به نیمه راه فیلمبرداری خود رسیده و فیلمبرداری آن با بازی فرهاد اصلانی و سیامک انصاری ادامه دارد ؛ آزاده صمدی نیز دیگر بازیگر این فیلم است.
این فیلم فضایی متفاوت داشته و در مورد رییس و نایب رییس فدراسیون فوتبال است که در آستانه اجلاس AFC یک ناهماهنگی برنامه آن ها را به هم زده و به جای کوالالامپور در جزیره بالی گرفتار میشوند.
همبازی شدن فرهاد اصلانی و سیامک انصاری در خط استوا
سفره هفت سین فرهاد اصلانی
فرهاد اصلانی در جشنواره آسیا پاسیفیک
جایزه طاووس نقره ای فرهاد اصلانی در جشنواره بین المللی هند برای بازی در فیلم دختر
پیشنهاد مناسبی نداشتم
سیمرغ گرفتن روی کار من سایه نینداخت، پیشنهاد مناسبی نداشتم. در همان سالی که سیمرغ گرفتم مدت زیادی درگیر سریال «ساخت ایران» شدم. در سال 91 هم در سینما بیشتر کارهای رانتی و سفارشی ساخته می شد که کارهای اینچنینی چندان به دل من نمی نشیند. از طرفی دیگر دوست نداشتم در تلویزیون کار کنم چون به اندازه کافی در این مدیوم بودم. اما فیلمنامه به خاطر پونه توانست من را جذب کند. همان یک فیلم را تا آخر سال کار کردم تا اینکه به پروژه خواب زده های آقای جیرانی ملحق شدم، قبلا من مادر هستم را با ایشان کار کرده بودم و از کار با ایشان راضی بودم و دوست داشتم بار دیگر این همکاری را تجربه کنم.
جایزه جشنواره مسکو و جشنواره حافظ برای فرهاد اصلانی
از این همه تلخی مریض شدم
پل چوبی هم یک بک گراند سیاسی اجتماعی داشت وهم ملودرامی در بستر اتفاقات سال 88 که بر کسی پوشیده نیست. نقشی را که بازی کردم به کرات دیده بودم. البته زیاد به آنها نزدیک نبودم اما همان برخورد های کوتاهی که در اجتماع با آنها داشتم باعث شد برداشت درست را از آنها داشته باشم. با کارگردان توافق کردیم که قسمت های سردار را به صورت سکانس پلان بگیریم. باید تمام رفتارها و شخصیت سردار را همانطور که هست ببینیم، هر بار با کلی سر و صدا مثل بلدوزر روی پرده می آمد و تاثیر خود را بر زندگی امیر بگذارد و برود. یعنی میزان قدرت سردار در سکانس-پلان بیشتر و واضح تر نشان داده شد. من کاری توام با ریسک در پل چوبی انجام دادم.
خرس تجربه تلخی بود
متاسفم که خرس با وجود مسیر قانونی که در وزارت ارشاد طی کرد دچار سوء تفاهم و متهم به سیاه نمایی شده است. خرس خیلی فیلم خوب و خوش تصویری شد. شخصیتی که من در خرس بازی کردم با یک موقعیت عجیب غریبی مواجه می شود، همسری دارد که بعد از سال ها مرد دیگری می آید و ادعا می کند همسر اوست! کارم در خرس واقعا رنج آور بود. تلخ ترین فیلمی بود که بازی کردم. الان دلم می خواهد کمی فیلم های مفرح تر بازی کنم. در یک بازی زمانی نقش هایی را پشت سر هم بازی کردم که دچار حوادث تلخی می شدند و این اتفاق خودم را هم مریض کرد.آقای معصومی بسیار خوش سابقه است، همبازی هایم هم آقای پرستویی و خانم زارعی بودند که بازیگران خوبی هستند. با تهیه کننده هم قبلا کار کرده بودم. فیلمنامه هم بسیار دقیق و درست نوشته شده بود و همه چیز برای شروع یک همکاری مناسب بود.
بیوگرافی فرهاد اصلانی
روسری آبی اولین تجربه در سینما
روسری آبی اولین تجربه من در سینما بود و به همین خاطر همه چیزش را با جزییات به خاطر دارم.من فکر می کنم تجربیات اول در هر موضوعی در ذهن آدم ها می ماند.این اتفاق برای من هم در آن فیلم افتاد و همه هیجانی که نسبت به سینما داشتم را با این کار تجربه کردم.به اعتقاد من روسری آبی از هر نظر فیلم کاملی بود و نگاه خانم بنی اعتماد به عنوان کارگردان اثر هم نگاهی بی طرفانه بود.فیلم قصه آدم هایی بود که درگیر مشکلات اقتصادی بودند و خانم معتمدآریا نقش بانویی را ایفا می کند که به خاطر این مشکلات تن به ازدواج با مردی می دهد که هم سن و سال پدرش است.در عین حال آن سوی ماجرا هم با مردی مواجه بودیم با بازی آقای انتظامی که در جایگاه خودش عاشق شده ونقش او هم خیلی منصفانه نوشته شده بود و نگاه کارگردان بی طرفانه بود و برای من هم یادگاری خیلی خوب و لذت بخشی بود.
این همکاری بنده با خانم بنی اعتماد ادامه پیدا کرد و من گاهی مخاطب کارهای ایشان بودم مثل فیلم «بانوی اردیبهشت» که فوق العاده دوستش دارم و فیلمی در خدمت جامعه بود.حتی فیلم خون بازی که در زمینه معضلات اعتیاد تحلیل جامعی داشت و خوب به مسائل آن پرداخته بود.من سریع ازکارهای ایشان می گذرم اما ایشان فیلمی ساخت به نام حیران که درمورد مهاجران افغانی بوده و حق وحقوقی که از آنها در زمان مهاجرت شان تضییع می شد. فیلم خوبی بود و جزو کارهای آخر مرحوم شکیبایی بود که من هم افتخار همبازی بودن با ایشان را در آن فیلم داشتم و در نهایت که رسیدیم به فیلم قصه ها.
نوید محمد زاده، مهران مدیری، فرهاد اصلانی و استاد علی نصیریان
مشکلات سینمای ما
شک نکنید اگر این پرسش را از هر اهل هنری در هر نقطه از جهان بپرسید حتما ناراضی است و کارهای انجام نشده بسیاری دارد.ما هم طبیعتا افق دیدمان به سمت ایده آل ها نزدیک است هرچند فاصله زیادی با آنها داریم.به دلیل اینکه هنوز درمورد مفهوم سینما در مملکت ما توافق جمعی وجود ندارد.به نظر من سینما آن قدر مستقل است که نمی شود آن را فقط در خدمت تفکر خاصی قرار داد.گاهی ممکن است فیلمی تبدیل به یک بیانیه سیاسی شود و گاه هم به یک اثر صرف تبلیغاتی بدل شود که کسی منکر اینها نمی شود.در مملکت ما شرایط بسیار پیچیده است چون آدم های بسیاری خودشان را متولی سینما می دانند و اگر فکر کنیم تنها متولی سینما وزارت ارشاد است باید بگویم این طور نیست و همیشه دخالت هایی از سوی افراد و سازمان های مختلف در کار آن وجود داشته است.به طور کلی آن ایده آلی که ما منظورمان بوده زمانی محقق می شود که نهادهای حاکمیتی با هم تعامل داشته باشند و اجازه بدهند سینما استقلال خودش را داشته باشد.نمی شود هنرمند را مجبور کرد فقط حرف و دیدگاه خاصی را بیان کند.ما در تمام سال های پس از انقلاب دوره های مختلفی را از سر گذرانده ایم اما نهایتش این می شود که مثل امروز با ریزش مخاطب مواجهیم.الان در 200 شهر سالن سینمایی وجود ندارد و 120 سینما در اختیار نهادی خاص است که اگر با فیلمی موافق نباشد اکرانش نمی کند.
عکس قدیمی اصلانی و شهاب حسینی
سانسور، سینمای ایران را فلج کرده است
ما یک سینمای دولتی داریم و بدون تعارف بسیاری از کسانی که از دولت پول نمی گیرند هم به نوعی تحت تاثیر فرامین دولتی هستند.سینمای کمدی ما تقریبا نابود شده و جای سینمای اکشن هم واقعا خالی است.سینمای تاریخی ما کجاست؟ حتی سینمای ما با ادبیات ارتباط درستی ندارد.البته هنرمند تا نتواند استقلال خودش را داشته باشد نمی تواند کار کند.
عکس و بیوگرافی فرهاد اصلانی بازیگر سینما و تلویزیون
قهرمان فیلم های ما شبیه مردم نیستند
شاید سینماگران ما در ساخت شمایل یک قهرمان خیلی موفق نبودند.یک علتش هم این است که قهرمان هایی که در فیلم ها ساخته شدند و به مردم معرفی شدند کمتر از جنس مردم بودند.به طور مثال در یک دوره ای مثل جنگ تحمیلی که مصائب بسیاری را بر مردم کشورمان تحمیل کرد ما فقط به ارائه یک تصویر خاص از جنگ اکتفا کردیم که به مرور برای مردم هم تکراری شد.در حالی که می توان به همه ابعاد خوب و بد جنگ هشت ساله نگاه کرد و درباره اش فیلم ساخت و مشکلاتش را بررسی کرد.این شد که مردم خیلی از این قهرمان ها را پس زدند و با آنها ارتباط حسی خوبی برقرار نکردند. چون فکر می کردند قهرمان ها از جنس خودشان نیستند.همین شد که فیلمسازها هم دیگر تمایل چندانی به ساخت چنین فیلم هایی ندارند و دولت ها هم کمتر از گذشته از آن استقبال می کنند.
فرهاد اصلانی در سکانسی از فیلم سینمایی ماجان
فرهاد اصلانی در نقش شیخ طاهر در فیلم سینمایی هر چی خدا بخواد
فرهاد اصلانی و باران کوثری در پشت صحنه فیلم سینمایی کوچه بی نام
فرهاد اصلانی و پریناز ایزدیار در پشت صحنه فیلم یک روز بخصوص
فرهاد اصلانی در کنار مهدی دلخواسته عکاس سینما
بازی زیبای فرهاد اصلانی در نقش عبیدالله بن زیاد در سریال مختارنامه
فرهاد اصلانی به همراه گوهر خیراندیش عزیز و بهرام رادان در تورنتو کانادا
نمایی از فیلم سینمایی کلاشینکف با هنرنمایی فرهاد اصلانی
عکسی از فرهاد اصلانی و طناز طباطبایی در پشت صحنه سریال شاهگوش
بازی فرهاد اصلانی و باران کوثری در فیلم زیبای کوچه بی نام
مریلا زارعی همبازی فرهاد اصلانی در فیلم سینمایی سقف دودی
سکانسی از فیلم کلمبوس با بازی فرهاد اصلانی و مجید صالحی
هنرنمایی فرهاد اصلانی و نوید محمدزاده در فیلم سینمایی مغزهای کوچک زنگ زده
شبنم مقدمی و فرهاد اصلانی در سریال هیولا
بازی متفاوت فرهاد اصلانی در سریال هیولا
http://www.radiojavan.com/…/Sajed-Nahidi-Bonbast-(Ft-Farhad…
در اینبخش بیوگرافی فرهاد اصلانی بازیگر معروف و پرطرفدار سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. قرهاد اصلانی اینروزها یکی از ستارگان بی بدیل سینمای داخلی میباشد، او با بازی در فیلمهای پرمخاطب همانند: مغزهای کوچک زنگ زده و متری شیش و نیم بازی فوق العاده ای را از خود ارائه داده اسـت. در ادامه بطور کامل با فرهاد اصلانی آشنا میشویم. با پارس ناز همراه باشید.
فرهاد اصلانی متولد 18 / 3 / 1345 میباشد
فرهاد اصلانی
اصلانی متولد ۱۳۴۵ در شهر بیجار، شهرستان کردستان اسـت. او درسال ۱۳۷۰ ودر سن ۲۵ سالگی از دوره دو ساله کارگردانی و بازیگری در زمینه تئاتر از فرهنگسرای نیاوران فارغ التحصیل شد. او پیش از این ودر سنین نوجوانی بازی در تئاتر را آغاز کرده بود، امّا شروع فعالیت حرفهای اصلانی بـه سال ۷۲ در مجموعهي تلویزیونی همسایهها برمیگردد.
اصلانی نخستین تجربهي سینمایی خودرا جلو دوربین رخشان بنیاعتماد ودر فیلم روسری آبی درسال 1373 داشت. این فیلم پنجمین اثر بنیاعتماد بود کـه عزتالله انتظامی و فاطمه معتمدآریا بازیگران اصلی آن بودند. فرهاد اصلانی بعنوان یکی از بازیگران جانبی روسری آبی با باران کوثری نیز همبازی بود.
این فیلم شروع خوبی برا اصلانی بشما میرفت چرا کـه موفق شد در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را برای رخشان بنیاعتماد بـه ارمغان بیاورد و چند جایزهي بین المللی نیز برنده شود. اصلانی ۱۷ سال بعد در فیلم قصهها دوباره با بنیاعتماد همکاری کرد کـه برای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و دومین جشنواره فجر درسال ۹۲ نامزد شد.
همسر فرهاد اصلانی مژده دانش پژوه اسـت و حاصل ازدواج این زوج دوست داشتنی دختری بنام هاناست. فرهاد اصلانی معتقد اسـت کـه سینما یک خانواده ي کوچک اسـت.
بهمین خاطر هروقت کسی نیاز بـه کمک داشته باشد، آقای اصلانی بـه کمک انها می رود. یکی از خصلت هـای فرهاد عزیز این اسـت کـه همانند پدرش فردی منضبط و قانون مند بوده و همواره زندگی اش را برهمین اساس بنا نهاده اسـت.
فرهاد اصلانی از سال ۱۳۸۶ بطور جدی تر فیلمهایش را انتخاب میکرد و با بازیهـای قابل توجه توانست بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. او از ابتدای دهه ۹۰ عملکرد بسیار خوبی داشته و برای بازی در فیلمهـای خرس و زندگی خصوصی، برندهي سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد.
فیلم دختر نیز کـه بـه تابستان امسال بـه روی پرده رفت، نخستین جایزهي بین المللی را برای اصلانی بـه ارمغان داشت. در ادامه او او موفق شد جایزهي بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنوراه بین المللی فیلم مسکو ۲۰۱۶ را ازآن خود کند. سریال مختارنامه یکی از آثار شاخص اصلانی در زمینه سریالهـای تلویزیونی بـه شمار می رود، چرا کـه او توانست بازی ماندگاری در نقش عبیدالله بن زیاد از خود بـه نمایش بگذارد.
مختارنامه یکی از بزرگترین و پرستارهترین سریالهـای تلویزیون بود کـه با بودجهي ۲۰ میلیارد تومانی ساخته ودر سال ۹۰ از شبکه یک سیما پخش شد. او هم چنین با اصغر فرهادی کارگردان پرآوازهي ایران نیز درسال ۱۳۷۹، زمانی کـه فرهادی هنوز وارد سینما نشده بود در سریال داستان یک شهر همکاری کرده اسـت.
اصلانی علاوه هنرنمایی در سینما و تلویزیون، تجربهي بازی در محصولات شبکهي نمایش خانگی و ایفای نقش در نمایشهـای تئاتر را نیز دارد. او در دو سریال ساخت ایران و شاهگوش کـه از محصولات پرطرفدار شبکهي نمایش خانگی بودند بازی کرده و سه تجربهي صحنهي تئاتر نیز در کارنامهي هنری خود دارد.
در آخر نیز مروری داریم بر صفحه اینستاگرامی آقای فرهاد اصلانی و از زاویه نزدیک تری با او آشنا میشویم. فرهاد اصلانی نزدیک بـه نیم میلیون دنبال کننده دراین شبکه اجتماعی دارد کـه این رقم روز بـه روز در حال افزایش میباشد.
او درباره این عکس نوشته: روز جهانی تاتر بـه همـه تاتری ها و دست اندرکاران تاتر مبارک.
او درباره این عکس نوشته: خداوندا شادی دوستی با مردم جهان و آینده ای بدون اضطراب و روشن و عدالت حسرت و آرزوی این مردم اسـت، آرزوی مـا را برآورده کن. پروردگارا هرآنکس کـه بـه این مرز و بوم و این مردم نازنین خائن اسـت و خیانت می کند بی آبرو کن و دودمانش را بر باد ده.
او درباره این عکس نوشته: فیلمی تلخ و تازه از قصه کهنه اعتیاد کـه صد ها سال اسـت آفت این مملکت بوده و هست. فیلمی از سعید روستایی، جوانی خلاق و خوش فکر و خود ساخته و بر آمده از میان مردمان فرو دست کـه شجاعانه و صادقانه قصه اش را روایت می کند.
او درباره این عکس نوشته: هم چون ديگر روزها. سعيد روستايي بـه راستي كارگردانيست سخت كوش، شوريده و عاشق خوش فكر و خلاق. خون تازه ای براي سينماي ايران.
او درباره این عکس نوشته: در كنار كاپيتان خلبان جباري و همكاران نازنينش در سفر بازگشت از زاهدان با سلام بـه همه ی پرندگان ستمدیده آسمان ايران و با احترام بـه تمام قربانيان سوانح هوايي.
او درباره این عکس نوشته: اين تنها فيلمِ منه در جشنواره فيلم فجر امسال مغز هـای كوچك زنگ زده بـه نويسندگي و كارگرداني هومن سيدي و همكاران نازنين و كاربلد و نويد جان برادر.
فرهاد اصلانی
او درباره این عکس نوشته: بعد سال ها فیلم دیدن فیلمی دیدم کـه بـه ایرانی بودن خودم افتخار کردم. فیلمی درباره قهرمانان این کشور ،حیف کـه نبینید.
او درباره این عکس نوشته:
دوران سربازی
دقیقا سی سال پیش
عمر چـه زود میگذره…
فرهاد اصلانی بازیگرِ تئاتر، سینما و تلویزیون است. او در سال ۱۳۷۰ از دوره دو ساله کارگردانی و بازیگری در زمینه تئاتر از فرهنگسرای نیاوران دانش آموخته شد. بازی در تئاتر را در سال ۱۳۵۷ هم زمان با تحصیل و هم چنین بازی در نمایش های رادیویی را از سال ۱۳۷۱ آغاز نمود. وی در سال ۱۳۷۲ اولین بار در مجموعه تلویزیونی همسایه ها ایفای نقش کرد و سپس حضور در جلوی دوربین را در سال ۱۳۷۳ با فیلم روسری آبی کاری از رخشان بنی اعتماد تجربه کرد. اصلانی از سال ۱۳۸۶ گزیده کار شد و توانست با انتخاب های خوب و بازی های قابل توجه بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد. وی در سال ۱۳۹۰ در سه فیلم خود یعنی خرس، زندگی خصوصی و من مادر هستم خوش درخشید و توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای دو فیلم اول نامبرده شده دریافت کند. همچنین وی در سال ۱۳۸۹ سریال مختارنامه را بر روی آنتن داشت و توانست بازی ماندگاری را در نقش عبیدالله بن زیاد از خود به نمایش بگذارد. اصلانی در سال ۱۳۹۵ با بازی درخشان خود در فیلم دختر اثر رضا میرکریمی، توانست اولین جایزه بین المللی خود را از سی و هشتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مسکو دریافت کند و در ادامه هم در چهار فستیوال بین المللی دیگر نامزد دریافت جایزه شود.اصلانی در فیلم های سینمایی بسیاری همچون زیر سقف دودی، ماجان، دوران عاشقی، کوچه بی نام، ایستگاه بهشت و مستانه حضور داشته است.
اکشن – پلیسی معمایی
1398 – ایران
کمدی – خانوادگی
1397 – ایران
فرهاد اصلانی
کمدی – خانوادگی
1397 – ایران
اکشن – پلیسی معمایی
1397 – ایران
اکشن – پلیسی معمایی
1397 – ایران – زیرنویس دارد
به همراه نسخه ناشنوایان
به همراه نسخه نابینایان
اکشن – پلیسی معمایی
1397 – ایران – زیرنویس دارد
خانوادگی – اجتماعی
1397 – ایران – زیرنویس دارد
کمدی – خانوادگی
1397 – ایران
به همراه نسخه ناشنوایان
کمدی – خانوادگی
1397 – ایران
به همراه نسخه ناشنوایان
خانوادگی – اجتماعی
1396 – ایران
به همراه نسخه ناشنوایان
خانوادگی – اجتماعی
1396 – ایران
خانوادگی – عاشقانه
1396 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1396 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1396 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1395 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1394 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1394 – ایران
فرهاد اصلانی
خانوادگی – اجتماعی
1394 – ایران – زیرنویس دارد
به همراه نسخه ناشنوایان
خانوادگی – اجتماعی
1393 – ایران – زیرنویس دارد
خانوادگی – اجتماعی
1393 – ایران – زیرنویس دارد
خانوادگی – اجتماعی
1393 – ایران – زیرنویس دارد
به همراه نسخه ناشنوایان
خانوادگی – اجتماعی
1393 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1393 – ایران
1392 – ایران
کمدی – خانوادگی
1392 – ایران
مستند – پژوهشی
1391 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1391 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1390 – ایران – زیرنویس دارد
کمدی – خانوادگی
1390 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1390 – ایران
اکشن – جنگی
1389 – ایران
عاشقانه – خانوادگی
1387 – ایران
عاشقانه – خانوادگی
1386 – ایران
عاشقانه – خانوادگی
1385 – ایران
خانوادگی – اجتماعی
1383 – ایران
مستند – اجتماعی
1383 – ایران
برای تماشا، تلویزیونهای خود را با دستگاه فیلیمو باکس هوشمند کنید و اشتراک رایگان نیز هدیه بگیرید.
دانلود اپلیکیشن اندروید
امکان دانلود و تماشای آنلاین تمامی فیلم ها
سینماروزنامه خراسان نوشت: بازیگران باسابقه فیلمهای «ستاره بازی» و «بی همه چیز» در بازگشت به جشنواره فجر سرنوشت متفاوتی داشته اند.
سینماایرنا نوشت: فیلم سینمایی «مردی بدون سایه» در تازهترین حضور بینالمللی خود در دو جشنواره اروپا و آسیا رقابت میکند.
تلویزیوندر چهار دهه گذشته، فیلمها و سریالهای زیادی درباره واقعه عاشورا ساخته شدهاند و بازیگران بسیاری در نقش یاران و دشمنان امام حسین (ع) بازی کردهاند. در تعزیه، این شخصیتهای مثبت و منفی را اولیا و اشقیا میخوانند و بر این اساس، نگاهی به فهرست بازیگرانی که این نقشها را در سینما و تلویزیون ایران ایفا کردهاند، انداختهایم.
سینمافرهاد اصلانی بازیگر مطرح سینمای ایران در یادداشتی اختصاصی که در اختیار دبیرخانه شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت قرار داده از تجربه همکاری با رسول ملاقلیپور در فیلم «سفر به چزابه» و حال و هوای این همکاری نوشته است.
سینماپوستر جدید مستند «خط باریک قرمز» با طراحی مهدی رایگانی، در آستانه اکران این فیلم رونمایی شد.
فرهاد اصلانی
تلویزیونشبکههای سیما، پخشِ پنج سریال تازه تلویزیونی در شبهای تابستان را در دستور کار قرار دادند. محمدرضا گلزار، فرهاد اصلانی، امین حیایی، بهنام تشکر، گوهر خیراندیش، بهاره رهنما، کمند امیرسلیمانی، مهران رجبی و … از جمله بازیگران این مجموعههای تلویزیونی هستند.
فیلمبخشی از برنامه دورهمی شب گذشته را مشاهده میکنید.
تلویزیونمهر نوشت: سریال الف فاخر «سلمان فارسی» به کارگردانی سید داوود میرباقری سه روز قبل در بیابانهای شهداد کرمان کلید خورد.
سینمافرهاد اصلانی در چهارمین همکاری خود با داود میرباقری مقابل دوربین سریال «سلمان فارسی» میرود.
سینمامایکل مدسن بازیگر آمریکایی و هنرپیشه اغلب فیلمهای کوئتین تارانتینو در فیلم «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی ایفای نقش میکند.
سینمامهر نوشت: فرهاد اصلانی در فیلم سینمایی «ستارهبازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی بازی میکند.
تلویزیونآمار بینندگان چند سریال اخیر تولید شده در شبکه نمایش خانگی، نشان از افزایش استقبال مخاطبان از تماشای آنلاین این آثار دارد. در این آمار، «هیولا» ساخته مهران مدیری فعلا رکورددار است.
سینماکارگردان و بازیگران «متری شیشونیم» پس از نمایش فیلمشان در جشنواره ونیز به سوالات حاضران در سالن درباره سختیهای نقشی که ایفا کردند و دغدغهای که باعث ساخت این فیلم شد، پاسخ دادند.
فیلمفرهاد اصلانی که در جشن سینمای ای ان برای فیلم مغزهای کوچک زنگ زده جایزه نقش مکمل مرد را گرفت، روی سن گفت: به قول مهران مدیری که جایش خالی است «خدا را شکر»» او این جمله را به تقلید از مهران مدیری در سریال هیولا گفت و سالن را به خنده و تشویق وا داشت!
فیلمجدیدترین درام عاشقانه علیرضا رئیسیان با بازی لیلا حاتمی، علی مصفا، امیر آقایی و … از نیمه مردادماه در سراسر کشور اکران می شود.
سینماعکس قدیمی شهاب حسینی و فرهاد اصلانی دو بازیگر مطرح این روزهای سینما را در کنار یکدیگر مشاهده میکنید. این دو هنرمند در سریال «پلیس جوان» به کارگردانی سیروس مقدم همبازی بودند.
سینما«ملخ» به کارگردانی فائزه عزیزخانی و تهیهکنندگی نیکی کریمی ظرف چند روز آینده وارد مرحله پیشتولید خواهد شد.
تلویزیونبا رونمایی از پوستر سریال «هیولا»، اعلام شد تازهترین کار مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی، از دوشنبه هفته آینده پخش خواهد شد.
سینمافرهاد اصلانی یکی از دستآوردهای داوری در جشنواره جهانی فیلم فجر را آشنایی بیشتر خود با سینمای کشورهای منطقه دانست.
سینماشبنم مقدمی به بهانه جایزه تازهای که فرهاد اصلانی از جشن منتقدان سینمای ایران گرفت، عکسی از خود و این بازیگر را منتشر کرد.
سینمافرهاد اصلانی، بازیگر سینما و تلویزیون، به بهانه آخرین روز حضورش جلوی دوربین فیلم «متری شیش و نیم»، عکسی از خود و سعید روستایی را منتشر کرد.
سینمافیلمبرداری فیلم سینمایی «متری شش و نیم» به کارگردانی سعید روستایی به روزهای پایانی نزدیک شده است.
سینماجدیدترین ویدئو از فیلم سینمایی «کلمبوس» را به کارگردانی هاتف علیمردانی ببینید.
سینمابا نزدیک شدن به زمان اکران «کلمبوس»، پوستر این اثر سینمایی با تصویر هانیه توسلی در لباس عروسی در کنار دیگر بازیگران فیلم رونمایی شد.
سینماسیدعبدالجواد موسوی، نویسنده و منتقد، نقطه قوت فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» را در این میداند که هومن سیدی در آن به سراغ طبقهای رفته که کمتر در سینمای بعد از انقلاب ایران حضور داشته است.
سینمافرهاداصلانی، بازیگر فیلم مغزهای کوچک زنگ زده گفت: من عادت ندارم فیلمی که در آن بازی کردم را بیشتر از یک بار ببینم اما اما صادقانه بگویم که این فیلم را چهار بار دیدم و خسته نشدم.
سینمابا اکران فیلم سینمایی «مغزهای کوچک زنگزده» به کارگردانی هومن سیدی و بازی نوید محمدزاده و فرهاد اصلانی، گیشه سینماها رونق تازهای گرفت. انتظار میرود این اثر اجتماعی، امسال در میان پرفروشها و رکوردشکنهای سینما قرار بگیرد. این درحالی است که «هزارپا» کار ابوالحسن داودی، با بازی رضا عطاران در سومین ماه اکران خود، سرانجام از نفس افتاده و از فروشاش کاسته شده است.
سینماهومن سیدی، کارگردان «مغزهای کوچک زنگزده»، از همکاری با فرهاد اصلانی، نوید محمدزاده و نوید پورفرج (سه بازیگر کرد این فیلم) ابراز خوشحالی و رضایت کرد.
تمامی حقوق این سایت برای خبرآنلاین محفوظ است.
نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
Copyright © 2018 khabaronline News Agancy, All rights reserved
یادنامه «رسول» به مناسبت برگزاری جشنواره فیلم «مقاومت» منتشر شد.
سریال تلویزیونی «سلمان فارسی» در شاهرود روزهای پایانی خود را از فصل بیزانس سپری میکند و پس از آن ادامه تصویربرداری در شهرک «نور» دنبال میشود.
فرهاد اصلانی بازیگر سینما و تلویزیون درباره همکاریهای سینمایی خود با زندهیاد رسول ملاقلیپور یادداشتی را منتشر کرد.
فرزاد خوشدست کارگردان «خط باریک قرمز» از مستندهای راهیافته به سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر عنوان کرد که با این مستند به جامعه و مدیران تلنگر زده است.
سریال الف فاخر «سلمان فارسی» به کارگردانی سید داوود میرباقری سه روز قبل در بیابانهای شهداد کرمان کلید خورد.
فرهاد اصلانی
نسخهای از جدیدترین فیلم سینمایی هاتف علیمردانی با نام «ستاره بازی» به دفتر سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر تحویل داده شد.
امیر ادیبپرور تدوین فیلم سینمایی «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی را آغاز کرده است.
فرهاد اصلانی در چهارمین همکاری خود با داود میرباقری مقابل دوربین سریال «سلمان فارسی» میرود.
قسمت پایانی سریال «هیولا» دو روز قبل منتشر شد و نحوه پایان بندی آن انتقادات زیادی را به همراه داشت. به همین بهانه به ابعاد مختلف این سریال پرداخت.
فرهاد اصلانی در فیلم سینمایی «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی بازی میکند.
«مردی بدون سایه» از چهارشنبه هفته جاری برابر با ۱۶ مرداد در سینماهای تهران و شهرستانها به نمایش در میآید.
فرهاد اصلانی داور سیوششمین جشنواره جهانی فجر یکی از دستآوردهای داوری در این رویداد بینالمللی را آشنایی بیشتر خود با سینمای کشورهای منطقه دانست.
مستند «میر واقعه» که از شبکه نسیم پخش میشود، تلاشهای داوود میرباقری را هنگام ساخت «مسافر ری» به نمایش میگذارد.
نماهنگ فیلم سینمایی «جن زیبا» با صدای میثم پویان فر منتشر شد.
تیزر فیلم سینمایی «مردی بدون سایه» به کارگردانی علیرضا رییسیان رونمایی شد.
با نزدیک شدن به زمان اکران فیلم سینمایی «کلمبوس» تازهترین ساخته هاتف علیمردانی پوستر این اثر رونمایی شد.
اولین تیزر فیلم سینمایی «کلمبوس» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی هاتف علیمردانی منتشر شد.
فیلم سینمایی طنز «لسآنجلستهران» در اولین هفته اکران خود صدر جدول پرفروشها را از «مغزهای کوچک زنگزده» گرفت.
۱۳ گروه نمایشی با اجرای نمایشنامه های نویسندگان مختلف نظیر بهرام بیضایی، علیرضا نادری و برتولد برشت از شهرهای مختلف استان تهران در بیست و سومین جشنواره تئاتر استان تهران با هم رقابت می کنند.
از سوی ستاد برگزاری بیست و سومین جشنواره تئاتر استان تهران، هیات داوران این جشنواره معرفی شدند.
بابک حمیدیان بازیگر سینما به جمع راویان فیلم «آبی به رنگ آسمان» به تهیهکنندگی و کارگردانی امیر رفیعی پیوست.
هیات داوران هفتمین جشنواره فیلم دانشجویی در احکامی از سوی دبیر این جشنواره معرفی شدند.
فرهاد اصلانی بازیگر سینما و تلویزیون به فیلم تاریخ باشگاه استقلال با عنوان «آبی به رنگ آسمان» پیوست.
All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.